• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
پاسخ به شبهات (بازدید: 2927)
سه شنبه 25/12/1388 - 23:0 -0 تشکر 190362
جدایی دین از سیاست

فکر جدایی دین از سیاست از چه زمانی شروع و به وسیله چه کسانی ترویج شد؟

جمعه 28/12/1388 - 19:53 - 0 تشکر 190861

نظریه جدایی دین از سیاست از نظریات معروف ما بین دو گروه مشترك می باشد، گروهی كه می خواهند بدین وسیله از نفوذ و دخالت دین در امور سیاسی واجتماعی جلوگیری كنند و گروه دیگری كه به خاطر حفظ ثبات دین و ممانعت از تغییر آن به تبع تغییرات سیاسی و امور اجتماعی، این نظریه را پذیرفته اند. گروه اول كه عمدتاً از استعمارگران و دست نشاندگان آنها بوده و هستند جهت ارضای تمایلات و هواهای نفسانی و اعمال ایده های خود در سیاست گذاری ها و مدیریت جامعه، چون دستورات و احكام الهی را سدّ راه و مانع رسیدن به آن اهداف می دیدند، و چون متوجه این نكته بودند كه دین در امور اجتماعی انسانها نیز دستور و برنامه دارد و قطعاً این برنامه ها متناقض با هواها و آمال آنهاست و چنانچه این مخالفت و طغیان آنها علیه مذهب بر همه مردم آشكار گردد از مسند قدرت به زیر كشیده خواهند شد و یا حداقل در اجرای برنامه هایشان با موانع و مشكلات زیادی از جانب مردم روبه رو خواهند گردید، لذا در صدد برآمدند تا حیطه دیانت را از سیاست جدا كرده و دین را در اعمال فردی همچون نماز و روزه و دعا محصور نمایند و دستورات اجتماعی مذهب را یا حذف كرده و یا مطابق با هواها و امیال خود تعریف وتوجیه و تأویل كنند. مسأله دیگری نیز كه به تحقق این اندیشه و اجرای این مقصود كمك می كرد نظارت و كنترل چندصد ساله كلیسا بر كلیه شؤون زندگی جوامع اروپایی و طغیان وقیام مردم آن جوامع علیه محدود و محصوركردن زندگی در چهارچوب ساخته كلیسا بود. تا قبل از آنچه كه اروپا آن را رنسانس علمی می نامد، كلیسا و رهبران آن بر كلیه امور فردی و اجتماعی و شؤون زندگی جوامع اروپایی تسلط داشته و این گونه امور را شكل داده و كنترل می كردند.
همه چیز با كلیسا رابطه داشت، از حكومت گرفته - كه پادشاهان به نحوی با كلیسا و اربابان آن متصل بودند تا سایر امور مردم و از جمله رشته های علوم آن روز كه به خاطر همین كنترل شاخه های معدودی داشت نیز تحت سیطره كلیسا بود و كشیشان با تسرّی افكاری به اسم معنویت كه مروج رهبانیت در زندگی و گوشه نشینی و عزلت، و مبتنی بر برداشتی افراطی از زهد حضرت مسیح (ع) بود، زندگی فردی و اجتماعی انسانها را تحت كنترل داشتند و در طول قرون، چنان تحجّری را بر افكار عمومی حاكم كردند كه هر نوع عدول از این مبانی فكری، نوعی كفر و الحاد به حساب آمده و برای آن مجازاتهایی حتّی تا حدّ اعدام نیز وجود داشت و بسیاری از محققینی كه كشفیات و یا سخنانی مخالف مبانی و دانستنیهای كلیسا داشتند به مرگ یا حبس محكوم می شدند.
اگر در علوم طبیعی، زیست شناسی، هیأت مختصر اشاره ای راجع به خلقت جهان و آفرینش انسان و مراتب هستی و وضعیت كره زمین در بین سایر كرات آسمانی می شد و تغایری با برداشتهای آغشته به علوم یونانی مردان كلیسا از انجیل تحریف شده داشت، زجر و شكنجه و عذاب را برای ابداع كننده آن به ارمغان می آورد و در صورت سرسختی و پافشاری او بر عقیده خویش به اعدامهای وحشت آور مثل سوزاندن در آتش محكوم می گردید، پزشكی به آن شكلی كه در میان قبایل بدوی آفریقا معمول بود رجعت كرده، امراض و بیماریها بر اثر علل و عامل پنهانی دانسته می شد كه اغلب از دشمنی شیطان یا قهر و كین خدایان با اجنّه به وجود می آید و به تبع نظراتی هم مثل عقیده اگوستین، پاپ بزرگ اروپا پیدا می شد كه دارو و درمان جسمانی عوامل امراض و بیماریها را كه مافوق طبیعت است از بین نمی برد و با این طرز تفكر پزشكانی كه به معالجه جسمانی و یا تحقیق در این باره ها می پرداختند به اتهام سحر و جادو گرفتار می شدند و حتی شیمی كه ظاهراً ربطی با عقاید اولیای كلیسا نداشت مورد حمله و مخالفت قرار گرفت و پاپ در سال 696.ش (1317.م) شیمی دان ها را مجرم و گنهكار شمرد.
عقاید كلیسا در هنر نیز نفوذ داشت و آثار هنری در آن دوره در قالبهای خاصی تحقق می یافت. مثلاً در نقاشی و پیكره تراشی كه از جمله هنرهای آن زمان به حساب می آمد نقش مبانی و تعلیمات كلیسا به خوبی بارز بود، فضا و صحنه و صورتهای نقاشی شده و یا تندیسهای تراشیده شده همه، انسان را با صورت و اندامی ملكوتی نشان می داد و بیننده را به سمت معنویت، آن هم به صورت رهبانیت كلیسا سوق می داد. این همه فشار و قید و غل و زنجیر كلیسا بر ذهن و دست و پای مردم به عكس العمل شدیدی از جانب آنان انجامید كه به رنسانس علمی معروف است. عده زیادی كه از سلطه كلیسا و حذف امور مادی تا به این اندازه، به ستوه آمده بودند به عناوین مختلف به سرپیچی و مخالفت و ابراز ناراحتی و شكستن قیود و حصارها و بازكردن راههای جدید پرداختند.
مثلاً بعضی از نقاشان و پیكره تراشان علی رغم سنّت كلیسا دست به ابداع آثاری زدند كه انسان را به صورت موجود كاملاً مادی با زیبایی ها و آثاری این چنینی نشان می داد و هر چند كه تندیسهایی از پیامبران و مردان الهی تراشیده می شد اما پیامی كه این مجسمه ها برای تماشاگران داشت میل و گرایش شدید به دنیا و لذایذ مادی آن بود به طوری كه این مجسمه ها بدن كاملاً لخت و عریان یك انسان را نشان می داد كه در آن همه قدرت به اصطلاح هنرمند به كار گرفته شده بود تا انسانی با نهایت زیبایی و تناسب اندام و چهره به نمایش گذاشته شود. این عصیان علیه كلیسا بالاخره با حوادث بسیار و از جمله رشد دانستنیها در رشته های جدید علمی و نوآوریهای زیاد و اختراع مصنوعات جدید و كشف قاره جدید و تحریك عواطف و احساسات مادی مردم و... به حركتهای اجتماعی وسیعی ختم شد كه حاصل آن جدایی معنویت از مادیت، و جمع شدن گستره نفوذ مردان كلیسا تا حدّ معابد بود و تز جدایی دین از سیاست با این پشتوانه در افكار عمومی رسوب نمود و چون تصور دیگری از ارتباط دین با امور اجتماعی و ارزش با دانش و فلسفه با علم نداشتند هر گاه كه این ارتباط مطرح می گشت در ذهن آنان سلطه كلیسا و تحجّر آن زمان كه آن را به نام قرون وسطی نامیده اند، تداعی می گشت و غربیها آن چنان خود را از این طرف بام عقب كشیدند كه از طرف دیگر آن سقوط نمودند و با محصوركردن امور معنوی به اخلاق فردی و حبس دین در معابد در چنان منجلابی سقوط نمودند كه امروز شاهد آنیم و می بینیم كه چرخیدن امور اجتماعی بر محور مادیّت چگونه اخلاق فردی را نیز به آن سمت كشانده و جامعه را متزلزل نموده است.
این اندیشه باطل كه ناشی از سختگیریها و قیود و حدود غیر الهی ارباب كلیسا بر اساس برداشت افراطی از زندگی حضرت مسیح (ع) بود به وسیله مستشرقین و سیّاحان اروپایی و ارتباط دولت مردان و تحصیل كرده های جوامع اسلامی با غرب، به كشورهای اسلامی نیز سرایت كرد و عده ای متجدد و به اصطلاح منورالفكر بدون اینكه توجه كنند كه كدام دین با زندگی اجتماعی و سعادت انسان و رشد امكانات مادی متناسب با انسانیت و تعالی اندیشه بشری سازگاری ندارد و علت یابی اینكه ریشه طرز تفكر جدایی دین از سیاست در كجاست به بازگویی همان سخن ها علیه دین و مذهب پرداختند و علت همه عقب افتادگی ها و عدم پیشرفتهای مادی مسلمین را به جای آنكه در دوری آنان از اسلام بجویند به دخالت دین در امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برگرداندند و دین را تنها مانع اصلی رسیدن به تمدن معرفی كردند.
بنابراین آخرین نظریه ای كه سعی بر حل تعارضات موجود میان دین و تمدن دارد نظریه جدایی دین از سیاست می باشد كه ناسازگاریهای میان نظام های شرقی و غربی موجود با ارزش ها و معارف اسلامی را، با محدود كردن حیطه دستورات دین در موضع روابط فردی قابل حل دانسته و با حذف هر گونه نقش و عملكردی برای دین در موضع روابط اجتماعی و مدیریت جامعه معتقد است كه: "دیانت ربطی به سیاست نداشته و اصولاً هر گونه انتظاری از دین در حل معضلات و مسائل اجتماعی انتظار بی موردی است." بنابراین، این نظریه كه به "جدایی دین از سیاست" معروف است هر چند به عنوان یك شعار استعماری و سیاسی از جانب سلطه گرانی كه از اسلام و حركت مسلمین می ترسند نیز مطرح می باشد اما دارای ریشه های فكری مختلفی است كه در ظاهر در جهت حفظ دین و دفاع از دستورات الهی صورت می گیرد. به طور كلی می توان شدت هجوم فرهنگ و تمدن مادی شرق و غرب بخصوص بعد از رنسانس علمی اروپا به كشورهای اسلامی را از ریشه های اصلی پیدایش تز جدایی دین از سیاست دانست، هجومی كه در شكل های مختلف منطقی، فلسفی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، تكنولوژیكی و... در تمامی شؤونات زندگی مسلمین وارد شده و در بسیاری از جنبه ها چنان آنها را تحت تأثیر قرار داده است كه به ناچار تلقی از گستره دین تا محدوده اعمال فردی و روابط قلبی تنزل كرده و موجب پیدایش نظریه هایی چون "جدایی دین از سیاست" گردیده است.
نظریه هایی كه با خودباختگی در مقابل دستاوردهای تمدنهای غربی و شرقی به طور كلی نقش دین را در موضع روابط اجتماعی و سیاسی جامعه به فراموشی سپرده و با اصل گرفتن الگوهای سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی و تكنولوژیكی نظام های مادی روز، در پی آن است كه با تكیه بر دلایلی نشان دهد كه اصولاً دین جز در محدوده اعمال فردی وظیفه دیگری را بر عهده ندارد.

منبع: مقاله درآمدی بر رابطه دین و سیاست، نوشته محمد مهدی بهداروند 


يکشنبه 26/10/1389 - 20:45 - 0 تشکر 274823

ممنونم از جوابتون

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.