تبیان، دستیار زندگی

اگه کسی واقعا اطلاعاتی داره به بقیه بگه که آیا بختک واقعا چیز خاصیه یعنی موجودیه یا یک احساس واهیه که در خواب آدم احساس می‌کنه یا نه؟ قضاوت به عهده شما

سلام دوست من، نمی دونم منظورت رو درست متوجه شدم یا نه ولی اگه منظورت همونایی که شبها سراغ آدم می یاند هر جا به یک چیزی می شناسنشون مثلا من با نام ها ی بینی گلی یا همون بختکی که شما می گید می شناسم از نظر پزشکی اون طور که من فهمیدم دلیلی واسش پیدا کردن که الان اطلاعات زیادی راجبش ندارم که بگم یک جور گرفتگی در قفسه سینس ولی قدیمی ها خوب اعتقاد دیگه ای دارند مثلا من شنیدم هر کس بتونه دماقش رو بگیره و آرزو کنه به آرزوش می رسه و این حرفا ولی در کل من به این چیزا اعتقادی ندارم

یا علی

با سلام

نمیدونم این تجربه ای که من داشتم هم همون بختکه یا نه ولی تا حالا که بهم گفتن این بختکه

من از اون وقتی که یادم میاد این حالت برخی اوقات ماهی یک بار و برخی اوقات چند ماه یک بار بهم دست میداد.

این حالت اینگونه شروع میشد که وقتی که دیگه نزدیک بیدارشدنم میشد یعنی تقریباً به حالت خودآگاهی میرسیدم و میفهمیدم خوابم و دارم بیدار میشم Tیه موقع هایی پیش میومد که انگار در معرض نوعی مکنده قرار میگرفتم و اون مکنده که ماهیت غیر مادی و غیر قابل روئیت داشت منو دوباره به خواب فرو میبرد البته با حفظ حالت خود آگاهی. و هرکاری میکردم هر چی زور میزدم و تلاش میکردم نمیتونستم از این حالت نجات پیدا کنم . وقتی هم که کاملاً تو اون حالت میرفتم دیگه هر چی تلاش برای بیدار شدن میکردم یا حتی فکر بیدار شدن ، یه نیرویی بهم فشار میاورد و سرم به شدت حالتی از سوزش و درد پیدا میکرد که خوب نمیتونم توصیف کنم.

اما بعد از مدتی و از 5 تا 6 سال پیش تقریباً تونستم به این حالت غلبه کنم .

(البته نه اینکه بتونم بیدار شم) و وقتی تو این حالت میرم فکر کنم میتونم روحم رو از بدنم خارج کنم.

البته برخی مواقع خیلی سنگین میشم و نمیتونم، و برخی اوقات هم به راحتی این کار رو میکنم و حتی تونستم پرواز هم کنم.

ولی برگشت به بدنم رو کنترل ندارم و پس از مدتی به طور غیر ارادی به بدنم بر میگردم.

اخیراً به این نتیجه رسیدم این حالت(بختک) بیشتر هنگامی ایجاد میشه که خیلی خسته باشی مخصوصاً خستگی فکری و بلافاصله بری و بخوابی

تو این شرایط 99 درصد احتمال آمدن حالت بختک وجود داره.

نمیدونم شما هم منظورتون از بختک این حالت بود یا نه.

سلام به دوستای عزیز.

اولا اینکه درست نیست بگیم بیشتر اوقات وقتی که خیلی خسته ایم به سراغمون میاند. یا ... , چون باعث میشه یه وقتی که خسته ایم و بختک نمیاد سراغمون , ما فکر کنیم بختک اومده و وحشت زده شیم.

منم اکثرا وقتی روی شکم می خوابم این حالت بهم دست میده. ولی همیشه نه.

در واقع تمام اتفاقایی که پارسا جان گفتند واسه منم افتاده. شاید یه مدت هر دو شب یه بار. البته خود من فکر می کنم اجنه بودند.

یه شب روی شکم خوابیده بودم ؛ وسطای شب احساس کردم یه نفر داره ماساژم میده.توی خواب ولی کاملا آگاه بودم و اتفاقای دور و برم رو می دیدم و حس می کردم.دستم رو گذاشتم روی دستش در حالی که صورتم رو برنگردونده بودم. و یه لحظه با گوشه چشمم سایشو دیدم. احساس کردم یه موجود گوژپشت باشه. با دستای ورم کرده. تا با گوشه چشم سایشو دیدم دیگه نتونستم تکون بخورم تا چند دقیقه که باز چشمام ناخودآگاه بسته شد و بعدش تونستم بیدار بشم و تکون بخورم. هرچی از این چیزا صحبت نکنیم بهتره. فقط اینا رو گفتم که بگم جالب بود واسم که این اتفاق واسه پارسا جان هم افتاده و حتما واسه خیلیای دیگه هم افتاده و فقط خواستم بگم واسه منم این اتفاق افتاده آقا پارسا.

سلام دوستانالان به خاطر این اومدم در ادامه این بحث جواب بدم، چون یه تجربه جدید داشتم.امروز صبح (چهارشنبه 07/01/1387) بین ساعت 8 تا 5/9 صبح دوباره خوابیده بودم كه دیدم داره همون حالتهای بختك سراغم میاد. و چون من منتظر تجربه دوباره این حالت بعد از چند ماه بودم گذاشتم خوب تقویت بشه و اصلاً سعی نكردم بیدار شم.بعد گفتم این بار خوب به احساسی كه دارم دقت كنم و فهمیدم علاوه بر اون فشاری كه در سر احساس میكردم یه حالتی شبیه به مور مور یا خواب رفتن اعضای سر و صورتم نیز احساس میكنم و كمی كه گذاشتم بیشتر تقویت بشه دیدم این حالت مور مور البته از نوع خوشایند اون به بقیه اعضای بدنم هم سرایت داره میكنه. البته چند وقتیه با ترس این مراحل رو میگذرونم چون میترسم یه وقت روحم رو جدا كنم و دیگه بر نگرده.خلاصه حسابی كه این حالت بدنم رو فرا گرفت مثل همیشه سعی در بلند شدن یا همون جدا كردن روحم افتادم. چون میدنوستم حالا اگه بتونم بلند شم این فقط روحم هست كه بلند میشه. به حالت نیم خیز كه در اومدم تصویر خودم رو تو شیشه میز تلویزیون روبروی خودم دیدم البته چون شیشه تیره بود آنچنان واضح هم نبود ولی حالت نیم خیز بودن من رو نشون میداد. بعد خواست كامل بلند شم و احساس بلند شدن هم كردم اما تصویری كه تو شیشه میدیدم همون حالت نیم خیز بود (نمیدونم شاید اون تصویر توهم بود). بعد كه چند بار دیگه امتحان كردم دیدم اینگار یه چیزی یا یه موجودی(به قول شما بختك(من بختك رو حالت میدونم نه موجود كه البته تنها طرز فكر خودمه)، به قول خودم شاید یه روح یا یه جن) منو از پشت گرفته . اول باورم نشد برای همین دستم رو بردم به پشتم و احساس كردم به چیز شبیه به انگشتان یه دست میخوره. سعی كردم اونو از خودم جدا كنم كه احساس كردم در برابر مقاومت من اون عكس العمل نشون میده و منو به نوعی میزنه یا بهتر بگم فشار میده.بعد نمیدونم تو همون حالت بودم یا خوابم برده بود كه تو خواب یكی منو راهنمایی كرد كه میتونم اگه با شدت ضربه بزنم اونو از خودم دور كنم (البته شاید این خواب راهنمایی هم توهم بوده كه من برای راه چاره ای كه دچارش شدم دیدم).یه چیز جالب هم این كه من اصلاً تو اون حالت نمیترسیدم حتی با اینكه فهمیدم یه چیزی منو گرفته. اما حالا كه از خواب یا اون حالت خارج شدم یكم ترسیدم و چند بار موهای بدنم از یادآوری اون چیزا سیخ شد.اینم تجربه جدید و به قول عشق زبون خارجه ای ها "آپ تو دیتم".

سلام

بابا شما با این تاپیكتون حسابی محیط انجمن رو هیجان انگیز و ترسناك كردیدا !

بختک واقعیت است . سنگینی که انسان در خواب بر اثر فشار عصبی . یا ترس قبلی و یا پر خوری در شب دچار آن می شود . بهترین راه درمان آن آرامش قبل از خواب و غذای سبک خوردن در وعده شب است . ودیگر اینک ذکر و دعا خواندن . خودم در کودکی و حتی جوانی دچار این عارضه شده ام . ممکن است خوابیدن در مکان غریب هم ایجاد بختک کند . ولی در هر حال میشود با آن مقابله کرد. نویسنده منصور مقدم

به نام خدا - سلام .
دوستان توصیه می کنم برای اطلاع بیشتر ا بختک یا با نام علمی فلج خوابی حتما لینک زیر را مشاهده نمایید.
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=78685&consultationid=683291

سلام
فلج خوابی رو بی خیال
بختک اسم یه نمونه از گرووه اجنه می باشد از اونایی که گیر میدن و این سمجی تو سا یر موارد زندگی هم وارد شده مثلا فلابنی مثل بختک به زندگیم افتاده رو شنیدید دیگه اون خواب هم شااید اسمشو از این گرفته
من قبلا تو این زمینه تحقیق کردم
موفق باشید