تبیان، دستیار زندگی

به گزارش جهان میرحسین موسوی در بیانیه جدید خود که شبکه بی بی سی آن را منتشر نموده است، در واکنش به اعتراضات گسترده مردم ایران که حرمت شکنی های تعداد معدودی از عناصر ضد انقلاب و سلطنت طلب را تحت حمایت موسوی دانسته اند و خواستار محاکمه وی شده اند، با القا این موضوع که نقشی در دعوت از این اغتشاشگران نداشته،  نوشته است:

 "همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.
برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم."
 
وی البته در ادامه با لحنی متفاوت آورده است:

"با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست."

کاندیدای مغلوب انتخابات گذشته بدون اشاره به حرمت شکنی ها و اغتشاشگری عناصر ضد انقلاب که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنان تهرانی مان شد با لحنی طلبکارانه نوشته است:

"مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است. "

وی در پایان این بیانیه برای پایان دادن به قتل و خونریزی و اتمام حرمت شکنی ها به مقدسات اسلامی و ارزشهای انقلاب 5 شرط خود را بیان نموده است:

بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :

۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .

۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .

۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .

۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟

۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .

وی در پایان با لحنی بزرگوارانه! اینگونه نوشته است که:

به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .

http://www.jahannews.com/vdcewn8v.jh8pei9bbj.html

این هم بیانیه آقای موسوی برای جناب سیامک4

---------

یکی از نکات مبهمی که توی این بیانیه بهش اشاره نشده برائت از کسانی هست که با شعار های "مرگ بر اصل ولایت فقیه... مرگ بر... و .. " روز عاشورا به آرامی! در خیابان راهپیمایی می کردند!

چرا برائت خودشون رو از مخالفین رهبی و جمهوریاسلامی بیان نمی کنند؟

در حال حاضر مهمترین موضوع مخالفت این عده آشوبگر مخالفتشون با نظام جمهوری اسلامی هست اون وقت موسوی......! واقعا تاسف برانگیزه که نمی تونه شکست انتخاباتی شو درک کنه!

سلام

چقدر تبیان برای كاربرانش وشعورشون احترام قائله كه حاظر نیت نه تنها متن كامل بیانیه كه حتی آدرس  اون رو قرار بده حالا یه تحلیل میذاره  با القائات مختلف

بابا من هم با كار های میرحسین مخالفم اما با سانسور وبخصوص خود سانسوری هم مخالفم

آقای رضایی هم از این بیانیه به خوبی دفاع کردن!خیلی عجیبه

والله منافق بی قانون محشره شرط و شروط هم میزاره

جانم فدای رهبر عزیزم

کسی که با ولایت فقیه مخالفه و با امام حسین با اسلام مخالفه با امام مخالفه با انقلاب مخالفه و با امام زمان مخالفه

خداند انشاالله انها را با خاری به درک بفرستد

سلام من به غیر معتبر بودن منبع کاری ندارم و اعتراض هم به این نیست که از سایت زاکانی است اما

جمله ی اول این خبر این است:به گزارش جهان میرحسین موسوی در بیانیه جدید خود که شبکه بی بی سی آن را منتشر نموده است

 خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

بیانیه موسوی اول در سایت کلمه منتشر شد.

اما این قدر شهامت داشته باشید که متن کامل بیانیه را قرار دهید.

تذکر::

نامه محسن رضایی قبل لز بیانیه موسوی بوده است

به علت همزمانی در انتشار ایجاد شبه کرده است.

سلام

بیانیه موسوی بعداز نامه رضایی بوده؟ جل الخالق! یعنی رضایی علم غیب داره؟ چون تو نامه ش به بیانیه آقای موسوی اشاره کرده ها!

اون قسمتش که مربوط به کوتاه اومدن موسوی از دروغ تقلب و نامشروع بودن دولته!!!

چند حالت بیشتر نداره:

1- بیانیه آقای موسوی قبل از نامه آقای رضایی منتشر شده و آقای رضایی بعداً اونو خونده و به برخی بندهاش اشاره کرده

2- بیانیه آقای موسوی بعداز نامه آقای رضایی منتشر شده و آقای رضایی علم غیب داشته و از متن بیانیه آقای موسوی مطلع بوده!

3- بیانیه آقای موسوی و نامه آقای رضایی هردو از قبل هماهنگ شده تهیه شدن ولی آقای رضایی حواسش نبوده نامه شو زودتر از بیانیه آقای موسوی منتشر کرده!!

به نظر شما کدومش به واقعیت نزدیکتره؟

حالا که به این جا رسیده

اونم با این چنین لحنی؟

اونم با این مواضع

بدبختی موسوی این که فکر کرده خیلی طرفدار داره مثل بنی صدر<شبکهbbc,nnc,wc> وحالا کارش به جایی رسیده که برای ملت با غیرت ایران راه حل پیشنهاد میکنه به نظر من دلخوش کردن به یه مشت منافق و رقاص فراری از کشور کا ر اشتباهی البته نا گفته نماند ایشون می تونه پیشنهادات و انتقادات خودش را به نشانی .........ارسال کند .

در حفاظت ز امیرم حضرت خامنه ای                            می شوم میثم تمار به دارم بکشید

"...حاضر نیست نه تنها متن كامل بیانیه كه حتی آدرس اون رو قرار بده حالا یه تحلیل میذاره با القائات مختلف
بابا من هم با كار های میرحسین مخالفم اما با سانسور وبخصوص خود سانسوری هم مخالفم"

بعد از سلام به شما و شهید زندگی‌بخش قیام حسینی; حضرت سیدالساجدین علیه‌السلام




بیانیه‌ی کامل ایشان در دسترس است. جواب‌هایی متعددی به آن رفته ـ که البته نکته‌ی جدیدی در آن دیده نمی‌شود؛ حتی خود مردم امریکا هم می‌دانند که بعضی سیاست‌های نمایندگانشان استکباریست!

قانونی را حضرت علی علیه السلام بیان می‌‌فرمایند و دوستان را سه دسته و دشمنان را سه گروه قلمدادمی‌کنند:

گاهی در خطاب به نخست‌وزیر دیروز و گاهی خواننده بوده، و در اشاره به قرینه‌ها هم همت شد.

در راستای کلام حضرت امیر: بعد از اظهارات افشاگرایانه‌ی رییس‌جمهور، بغض کردید و فریاد واناموسا سردادید، و به جنجال جیره‌خواران دامن زدید؛ منطق مخالفت با قانون را از رهبر خود شنیدید، به‌غوغا‌سالاری کور پاسخ‌دادید و هم چون منش تبلیغاتیتان، از گوش شنیدید و بدر کردید. بعد از نشستن کمی از غبار فضای آشوب، بقای فضای داد‌وبی‌داد را (با هم‌فکری هم‌پیمانانتان)، در حمله به آرمان‌‌های نهضتی دیدید که از اول تاریخ، هزاران صدها‌هزار جان در شرق و غرب عالم برای آرمان‌‌های والایش فدا شده اند، شما با روشی که پیشتر از سیاست مداران غربی دیده بودیم به همراهی مغرضانتان با سینه چاکان واله غرب پرداختید ومظلوم را زیر چکمه های بیانیه‌های جهالتتان له کردید؛ که حمایتش نه با منش جمهوری بودن نظام ناسازگار بود و نه با حفظ تمامیت ارضی آن، و چه گوش‌‌خراش آن صوتی است که کورکورانه می‌دمد و اندیشه‌ای در آن نیست: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». شک نکنید که اگر پایتان در رکاب حکومت جا می‌گیرفت  ـ هم چون برخی اسلاف وابسته‌ی خود و هم‌ساز با حامیان کف خیابانیتان ـ  صریح‌تر به‌آن می‌پرداختید! وابسته‌هایی که از هر فرصتی در عیب‌جویی و سیاه‌نمایی استکبارستیزان روی‌گردان نبوده و دست‌کم در عمل‌کرد چند ماهه به دلایل حزبی - سیاسی درپی تیره‌گون کردن فضای آرام جامعه علیه کشورهای همپیمان ایران و مخالف مدعیان‌حکومت‌جهان هستند، نشان دادند که از آمارسازی، حذف بخش‌های اصلی و تحریف خبر و تفسیربه‌رای‌های کورکورانه روی‌گردان نخواهند بود. همین وابستگان فکری- مالی مجرد ریزش در بدنه‌ی پوسیده ی خود، با نظریات و گمان‌ها خود مترصد توجیه سفیهانه‌ی عمل‌کرد ضد نظام و دولتی خود هستند، و از این جهت خود را موجه جلوه دهند.

مهندس سید میرحسین موسوی! شما به اصول ثابت قانون اساسی در عمل و گفتار تاختید؛ پیش از انتخابات در برابر زیر پا گذاشتن هنجارهای اجتماع کم توجه بودید(1)، و استفاده تنها - ابزاری از برخی مصادیق را به‌گونه‌ای توهین‌بار پیشه کردید(2). بر اثر تلقین های رابطان‌ فاسدتان، و اوهام و خرافات گونه‌های سنت‌مآبانه همسرتان، خود را از پیش برنده اعلام کردید و بعد از آن‌که راستی‌آزمایی ادعایتان توسط مردم و نمایندگان انجام شد، محکم ترین دلیل رد انتخابات را مناظره‌ای با آقای احمدی نژاد(رییس جمهور فعلی) دانستید  ـ و در آن به‌اشتباه نیز به تغییر صدای شما نیز اشاره کردند‌ ـ  که در آن به رابطه‌ها و برخی موارد مربوط به یکی از سران دیروز و امروز کشور اشاره داشتند؛ هر کس انعکاس بیشتر رسانه های داخلی و خارجی، بر نامه‌ی سرگشاده‌ی حجت الاسلام ا.ه(مسئول مرتبط) را می دید، برش روشن می بود که به نفع سبد رأی کدام سو شد. تأسف‌بار آن‌که بعد از فریادهای تقلّب تقلبتان(که قبل از انتخابات زمزمه شد)، و توهین صریح به رییس جمهور قانونی و رای‌گیرندگان(که از فرهنگیان بودند)، وابسته‌های آن جریان (3)، درخواست سیمای ملی را برای تشریح مواضع و دلایل ادعاهایتان را رد کردند (4). به‌مجرد تلاش نمایندگان برای شفاف‌سازی به جنجال‌آفرینی در فضای رسانه‌ای پرداخته می‌شد و به بهانه‌‌ای چون: « مردم را تحریک می کنید » از اظهار اصل موضوع نیز استنکاف می‌شد (5)؛ هم‌چنانکه خود شما هم در فرصت چند روزه برای اظهارات قانونی پیرامون تقلب به مرجع مرتبط مراجعه نکردید (6) و به شکلی ضمنی آشوب‌گونه بودن حرکت، و سست‌بودن ادعایتان را نمایاندید. شما با گزارش همان اندک اعترافات هم‌پیمانان دادگاهیتان به‌طور‌کامل رسوا شدید و مقاصد برنامه‌ها و حرکت‌هایتان( در همکاری‌های براندازانه‌ی دولتی) حتی برمردم عادی نیز عیان شد.

که بود آن‌که روز بعد از اولین اظهارات مقام ولایت، در نبودن تطابق خواست‌های آشوب‌گونه با اصول و جمهوری‌بودن نظام، عده ی متأثر از رهاشدگی‌های خیابان‌گردی‌های قبل از انتخابات را به خیابان روانه‌کرد و دست پلید دشمن در ضربه به نظام شد، و همان روز بود خاک این سرزمین به خون پاک هشت بسیجی مفتخر شد!  آن‌که سواری دادن به طاغیان فرهنگ و خاکمان را تمام کرد که بود؛ آن که همه آبرو و هویت خود را، از آرمان‌های معمار نظام، و فرهنگ ناب محمدی طی بیست سال در آب شدن می دید و حرفی نزد؛ این عضو شورای چهار نفری دانشگاه آزاد(اسلامی) که حتی با توهین بی‌پرده به نماد‌های صریح امام خمینی، و الگوی آزادگی، حضرت امام حسین،( که از جهت تعلق و آرزوی خدمت در رکابشان هم، نام خود را بعد از انقلاب اسلامی، میرحسین گذارده بود) دم برنیاورد و به صراحت محکوم نکرد که بود! او که لفظ دروغ‌گو را به‌فریب و در راستای سیاه‌نمایی تبلیغاتی در طلیعه‌ی هر سخنش به یکی از یاران رهبری ـ که در زنده کردن و نگه‌داشتن آرمان‌های انقلاب در این چند سال نقش محوری داشتند ـ نسبت می‌داد، رییس‌جمهوری که به‌دفعات خویش‌تنداری اختیار کرده بود! که بود(؟)

وای براو!  زیاد هم سال‌ها زیر پرچم حضرت  علی بود، عمربن‌سعد هم در بچگی با حسین علیه‌السلام همراه بود؛ او بعد از این حرکت‌ها به چه مفتخر است(؟)‌به این‌که امام بر اساس مصلحت بالاتر و نه مشخصات فردی  ـ آن‌چه که بعضی آرامش در صحنه‌ی جنگ گفته‌اند و بعید نیست امور دیگرـ  خلاف نظر رییس‌جمهور وقت، به ثبوت نخست‌وزیری رای دادند، نه به‌دلیل چند مراجعه‌‌ی شما به منزل ایشان!  به شما اجازه دادند از مُهر ایشان و رفتار ایشان استفاده‌ی تبلیغاتی بکنید(؟)؛ یا که عده‌ای که بر فراز و نشیب‌های نظام واقف نبوده‌اند را با شعارهای ولایی-امامی خود بفریبید و دلمشغولی‌های شهدا را  چیز دیگر بنمایانید! حتی اگر نظام شما را طرد یا تبعید کند شما را چه دردیست که اظهارات ابلهانه می‌کنید، تاجایی که چندین نشریه‌ی غربی در کشتن شما تحلیل می‌کنند ـ راه به سوی خدا که بسته نشد!

درست است که«شیطان بزرگ» و هم پیمانانش در غبار‌آلود ‌کردن فضا و تأمین منابع مورد نیازشان، بازیگران مهم تری بودند و خواهند بود، اما این آقای موسوی بود که با دست و زبان آغازگر غایله شد، در تقویت شعارهای در اصل ضدملی نقش تعیین کننده‌داشت و در آغاز نیز بر آگاهان مشخص بود که دوچهره شدن ره به کجا دارد (7:رها شدن فتنه‌ی آغازین از اختیار). شیطان وسوسه می‌کند و وعده‌حمایت پایدار می‌دهد، این انسان است که بیراهه می‌رود؛ این سران یک گروهند که با فریب‌کاری و رنگ‌ولعاب ریاکارانه مردم را دنبال خود می‌کشند و به ناحق به‌کشتن می‌دهند _ آری ما انتظار نداریم کسی که در شرایطی که حزب‌الله با تمام وجودشان مقابل دشمن بعثی ایستاده بودند دچار پریشانی در کسب مقام و تبیین شرایط شد، و استعفا داد در موقعیتی غیرقابل قیاس به منفعت جمع تن دردهد! و یا جهت رأی بیشتر به رفتار ضد دین روی نیاورد و به جنبه ی جمهوری نظام با همکاری مستقیم و غیرمستقیم سازمان‌ها و رسانه‌های جاسوسی داعیه‌دار حکوت بر جهان پنجه نکشد! با اعمال منافقانه و آکنده‌ از ریا مردم جهان را به مسئولین و ایران بدبین نکند!

حال شما بگویید، دوست کیست، دوستِ دوست و دشمن دشمن کدام؛ دشمن کجاست، دشمنِ دوست و دوست دشمن کجا!

آرامش و پیشرفت را در افق نخواهد بود، جز با گوش‌فرا دادن به دستورات گذشته، حال و آینده‌ی  ولی‌ خدا، اطاعت و  حمایت از ایشان، همراهی و هدایت خاص یارانشان؛ به امید دیدار حضرت ربوبی حق درحقمان.



 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. هم‌چون همراهی با چندنفره‌های مختلط دانشجویی(با پشتیبانی های مالی آن جریان). با پخش موسیقی‌های خاص و خلاف شرع و عرف از ستادهای مرتبط با جریان. برپایی گردهمایی قشرهایی خاص با عنوان «آزادی» در ورزشگاه صدهزارنفری، که باعدم حضور نامزد و تأیید حرکت به‌وضوح ساختارشکنانه آن‌ها(با صدای ضبط شده)، جهت بستن دهان عموم و حمایت ضمنی از چنین هنجار شکنی‌هایی در عین از دست ندادن رأی مخالفین، شکل گرفت.

2. استفاده از نمادهای عاشورایی و شعارهای ریاکارانه ـ در عین هتک محتوای آن و سکوت معنادار ایشان.

3. یک روز پیش ز پایان مهلت، دراظهار تعلق خاص به جریان موسوم به «اصـلاحات».

4. طبق اظهاراتی که دست‌اندرکار برنامه‌ی «ایران88»چند ماه بعد می‌گوید.

5. اندیشه نو در واکنش به اولین شفاف‌سازی آقای حدادعادل  در سیما .

6.در فرصت چند روزه برای ارایه مدارک به شورای نگهبان.

7. در نامه‌ای غیر علنی که رهبری برایشان نوشتند ـ جام‌جم.