پنج اتحادیه دانشجویی سراسر کشور با صدور بیانیه مشترکی تاکید کردند: نامه دبیر مجمع تشخیص نظام به رهبری، تکرار سناریوی جام زهر هاشمی،موسوی و رضایی است. | |
به گزارش ایرنا در این بیانیه آمده است:در طول عمر سی ساله پر برکت انقلاب اسلامی ایران، روزهای بیشماری یافت می شود که هر یک به مثابه خود حماسه ای از عظمت و اقتدار ملت عزیز ایران در دل خود نهفته دارد. قطع به یقین در صفحه صفحه تاریخ هرگز حکومت و مملکتی یافت نخواهد شد که چنین ملت و رهبرانی را به خود دیده باشد. سال ها می گذرد و هر لحظه خلق حماسه ای از سوی ملت، ابعاد دیگری از پیوند آرمان ها و اصول جمهوری اسلامی خمینی کبیر(ره) با قلب و جان امتِ ایران را به جهانیان می نمایاند.
این بیانیه می افزاید: در سال ابتدایی از دهه چهارم عمر با صلابت حکومت الله، شاهد آن بودیم که همه جهان کفر تمامی ظرفیت و تشکیلات خود را برای حمله و هجمه به دستاوردهای کشور عزیزمان ایران به میدان آورد. در این میان آشوب ها و اغتشاشات پس از انتخابات 22 خرداد ماه و واگذاری راهبری و هدایت آن به عده ای دیکتاتورمآب شکست خورده تا بدانجا ادامه پیدا کرد که سران، آقازاده ها و پیاده نظامان قانون گریز و ددمنش فتنه به تأسی از اربابان صهیونیستی خود از حمله به اموال و تباه ساختن بیت المال گرفته، تا سلب امنیت و اهانت به امام راحل (ره) و مقدسات امت و حرمت شکنی عاشورای حسین ابن علی (ع) به انتقام جویی از ملت مظلوم ایران پرداختند.
در ادامه این بیانیه آمده است: اکنون که تنها چند روز از حضور گسترده، خردمندانه و الهی ملت ایران در محکومیت حمله وحشیانه عوامل سران فتنه و آشوب به ساحت مقدس عزای حضرت اباعبدالله(ع) می گذرد باخبر می شویم که محسن رضایی کاندیدای شکست خورده 22 خرداد ماه که به گونه ای مضحک خود را قطب سوم دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می دانست پس از کنار گذاشته شدن از سوی ملت و پایان یافتن آمد و شدن های بیهوده اش، این بار در اقدامی سؤال برانگیز به یکباره به صحنه می آید و در اظهار نظری عجیب با انتشار نامه ای خواستار وحدت سیاسیون از جمله موسوی فتنه گر می شود. لذا بر خود لازم دانستیم در این خصوص مطالبی را برای هوشیار کردن پاره ای عزیزان! به روی کاغذ آوریم:
اول- بر کسی پوشیده نیست که آن ذره از لقب اصولگرایی که برادر محسن رضایی با خود به یدک می کشد، دست مایه ای نیست جز آنچه که جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی برای ایشان در نظر گرفته اند لذا با این اوصاف قطعاً این نامه قبل از هر چیز برای ملت ما تداعی کننده نامه ای جدید از سنخ نامه های موهن آقای هاشمی خواهد بود که این بار پستچی آن آقای رضایی شده است.
دوم- آقای رضایی که امروز به حضور پر شور عاشورائیان اعتراف می کنند و پس از خروش ملت دست به قلم می شوند چگونه است که در محکوم کردن اقدام مذکور قلم فرسایی نمی کنند؟ برادر رضایی آیا بی حرمتی ها، زبان درازی ها، فحاشی ها و یاغی گری های کسانی که امروز ندای وحدت با آنان سر می دهد را در روز قدس، سیزده آبان، شانزدهم آذر ماه و اهانت به تصویر حضرت امام(ره) و... را ندیده بودند؟ دل خون و پر درد ملت را تا کنون مشاهده نکرده بودند؟ همه خوب می دانیم این مردم بودند که به پاسداری از عقاید و آرمان هایشان در تک تک این روزها به صحنه آمدند و دفاع کردند و یکی از به اصطلاح خواصی که نبود و یا سکوت کرده بود، محسن رضایی بود.
سوم- آقای رضایی به عنوان مهره موجه المنظر آقای هاشمی درحالی نسخه وحدت با سران فتنه را می پیچد که این آقایان و اعوان و انصارشان مدت هاست که از سوی ملت طرد شده اند و امروز مردم انتظار ندارند آنان را ببینند،مگر در پشت میز محاکمه. لذا بهتر است برخی از این آقایان به جای نامه نگاری به فکر نوشتن وصیت نامه هایشان باشند و برخی هم به تأملات فردی! که در زندان برایشان رقم خواهد خورد، بیندیشیند.
چهارم- با انتشار پشت سر هم و در یک روز بیانیه هفدهم موسوی و نامه آقای رضایی از یک سو و گذری کوتاه به سال های جنگ و حضور سؤال برانگیز آقایان هاشمی، موسوی و رضایی –مثلث ما نمی توانیم- در پرونده ناراحت کننده خوراندن جام زهر به امام راحل(ره) سؤالات و ابهامات جدی و جدیدی به عرصه می آید. به راستی آیا باز هم عده ای بنای بر تحمیل خواست خود دارند؟ اگر اینگونه می پندارند هوشیار باشند که به یمن رهنمودهای رهبری عزیز، بصیرت ملت آنچنان افزون است که فیلم نامه های تکراری این برادر گفته ها در انظار عمومی از پیش خوانده است و این دست و پازدن های آخر راه به جایی ندارد و بدانند باید تاوان تمامی خساراتی که بر پیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی زده اند، را بپردازند.
پنجم- اگر محسن رضایی، موسوی را صاحب نظر می داند و با پیشنهادات قلدرمآبانه او در نظارت بر عملکرد دولت همنوایی می کند، بداند که برای ملت و دانشجویان هرگز صورت مسأله این نبوده است و از آغاز مطالبه و بحث بر سر کودتایی است که آقایان بنای انجام آن داشتند. برای ملت ریخته شدن خون هموطنان و اقدام علیه امنیت و مقدساتشان مسئله اصلی است.
برادر رضایی گویا جز نقد محمود احمدی نژاد در زندگیشان هدف دیگری را دنبال نمی کرده اند که با انتشار بیانیه بدون "بسم الله موسوی" این چنین عنان از دست داده اند و به هم افزایی با سران فتنه می پردازند.
ششم- مگر این مملکت قانون ندارد که بی شرمانه عده ای آزاد شدن قاتلین، آشوبگران، اراذل و اوباش خائن حامی سران فتنه را تحت عنوان آزادی زندانیان سیاسی مطرح کنند؟ مگر تکلیف فرزندان آشوبگر و فراری آقای هاشمی و کروبی و... روشن شده است که مردم کوتاه بیایند؟ اگر بنای بر دست یافتن به آرامش است ما دانشجویان به عنوان آوانگارد و بدنه ای که ملت به آن اعتماد دارند اعلام می کنیم که آرامش را جز در مجازات، امحا و سرکوب فتنه گران نمی دانیم.
هفتم- برادر عزیز در نامه خود از وضعیت اقتصادی کشور اعلام نگرانی کرده اند، مگر نه آن است که هر چه در اقتصاد بر سر ملت ما آمده است به سبب سیاست های لیبرال مآبانه و زراندوزانه و اشرافی گرایانه ی آقایان تکنوکرات و دوم خردادی است؟ خدا را شاکریم اکنون که قرار است فقرا و مستضعفین به نوایی برسند فدرالیزاسیون اقتصادی غرب محور آقای رضایی گریبان گیرمان نشده است. البته در این میان مردم صبور ایران بارها اثبات کرده اند که برای بقای استقلال و آزادی خود توان صبر و استقامت تا اصلاح موارد کلان تر از مسائل اقتصادی را هم داشته و دارند.
آخر- اکنون که مدعیان دروغین خط امام و خواص مردود از شیخ ساده لوح اصلاحات تا کاندیدای متوهم انتخابات همه و همه به زباله دانی تاریخ رفته اند، به کسانی که بنای بر بازیافت آنان دارند هشدار می دهیم بدانند که اجازه نخواهیم داد عده ای با غرض ورزی ها یا خوش خدمتی ها، چاپلوسی ها و یا دلسوزی های غیر حرفه ای خود به عالم سیاست و کشور داری بازگردند و چنانچه به صرف نادانی این روند را ادامه دهند، این بار آتشی خواهیم افروخت که دامان تمامی این کم خردان را هم فرا بگیرد.
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
بسیج دانشجویی
دفتر تحکیم وحدت
جنبش عدالتخواه دانشجویی
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل