آقای موسوی! در مورد استعفایتان یک سئوال دیگر نیز دارم و سپس به دیگر موارد میپردازم. شما که اصولاً اهل دیکتاتوری نیستید و اینهمه به قانون پایبندید و به قانون مداری نیز مدام سفارش میکنید! چرا در آن زمان میخواستید وزرای خود را به مجلس تحمیل کنید؟ مگر نه اینکه طبق قانون مجلس حق دارد به هر وزیری که صلاح ندانست رأی ندهد ، پس چرا شما به این حق قانونی مجلس وقعی ننهاده و فقط وقتی احساس کردید ممکن است مجلس به وزرای پیشنهادی شما رأی اعتماد ندهد استعفا دادید؟ آیا این دیکتاتوری نیست؟ آیا این عمل شما مخالف قانون نبود؟
آقای موسوی! شما یک بار درخطیرترین زمان ملت مؤمن خداجوی و شریف ایران را تنها گذاشته و در پی امتیازخواهی و بدست آوردن قدرت بیشتر بودید، چه تضمینی می دهید که اگر این بار انتخاب می شدید دوباره همان روش را دنبال نکرده و به هنگامه ی خطر عرصه را خالی نمیکردید؟ چه تضمینی می دهید که اگر مجلس با وزرای پیشنهادی و یا طرحها ولایحه های شما مخالفت میکرد شما واکنشی از سر مصلحت اندیشی و خیرخواهی نشان می دادید نه از روی عصبانیت!
2- آقای موسوی! شما از آن زمان تا این اواخر قریب به 20 سال از صحنه فعال سیاسی کنار کشیده و هرگز پای درمیدان ننهادید. آیا به نظر شما در این 20 سال هیچ بحرانی در کشور نبود که شما از آن احساس خطر کنید؟ چرا من و امثال من هرگز ردپایی از شما درهیچکدام از مسائل سیاسی روز کشور نمی دیدیم؟ مسائلی مثل 18 تیر 78 هیچ کدام آنقدر شما را برنیانگیخت که حداقل مصاحبه ای، بیانیه ای "چیزی" بگوئید؟
3-آقای موسوی! یکی از شعارهای شما این بود که "ادب مرد به ز دولت اوست" و اینکه دروغ کارخوبی نیست! ولی ازماهها پیش از شروع تبلیغات انتخاباتی در همایشهایی که برای تبلیغ شما انجام می شد و در حضور شما یا همسرتان افراد گوناگونی که همه ادعای فرهیختگی دارند به فردی که رئیس جمهور قانونی کشور بود توهین میکردند. توهینهایی با بدترین و زشت ترین الفاظ! آیا این توهین ها از سر ِ ادب بود؟ آیا توهین به رئیس جمهور قانونی کشور خلاف قانون عمل کردن نیست؟
در طول تبلیغات انتخاباتی لوح فشرده ای از جانب حامیان شما در تیراژی بسیار بالا پخش شد تحت عنوان 90 سیاسی! آقای موسوی آیا همه مطالب این سی دی راست بود؟ و آیا از سر ادب بود؟ اینکه صحبتهای فردی را قطعه قطعه کرده کنار هم بچینیم و از آن آنچه را که مورد دلخواهمان است بیرون بکشیم آیا صداقت وامانتداری است؟ چرا شما که اینهمه پایبند به ادب و صداقت هستید اجازه دادید چنین لوحی تهیه و توزیع شود و چرا با آن برخورد نکردید؟
در مناظره تلویزیونی شما با رئیس جمهور وقت کشور، شروع کننده صحبت شما بودید من آن شب همه مناظره را دیدم و بعدها هم سی دی آن را مکرر نگاه کردم. چرا شما باید در همان ابتدای صحبتهایتان به جای اینکه به مسائل اصلی مملکت بپردازید و مسائل اقتصادی و سیاسی را مطرح کنید، شروع به تخریب شخصیت فرد مقابلتان کردید؟ مگر نه اینکه ادب مرد به زدولت اوست؟ آیا صعود شما فقط درگرو تخریب شخصیت احمدی نژاد نهفته بود؟ به نظر شما درست است که با تخریب دیگران و بزرگ کردن معایبشان و بستن تهمت و دروغ به آنها راه را برای پیشرفت خود باز کنیم؟ آیا این چنین پیشرفتی صادقانه است؟
علیرغم غیرقانونی بودن ولی شما آنشب بارها و بارها به رئیس جمهور وقت کشور توهین کردید و سپس به وزرای او تهمت مال اندوزی و غیره را وارد کردید .. شروع کننده بحث شما بودید آقای موسوی و شما بودید که اولین توهین و تهمت را نثار شخص مقابلتان کردید چرا؟
در آن مناظره عکس کوچکی ازهمسرشما از فاصله دور به نمایش گذاشته شد و شما برآشفتید که چرا عکس ناموس مردم را پشت دوربین نشان می دهید؟!!! آقای موسوی آیا واقعاً شما غیرتی شدید و یا آنهم قسمتی از نمایشی بود که شما باید بازی میکردید؟ در همان زمان برسر هر کوی و برزن بنرهای رنگی حاوی تصاویر تمام قد همسر شما در میان طرفدارانتان نصب بود و هم چنین پوسترهای دونفره شما هرشب توسط ستادهایتان در تیراژی بالا بین مردم توزیع میشد، آیا برآشفتن آن شب صادقانه بود؟ شما چگونه این تناقض را پاسخ می دهید ؟ بالاخره یا شما راضی به نمایش تصویر همسرتان نیستید که در این صورت پس اینهمه تصویر از ایشان در دنیای حقیقی ومجازی آنهم تمام رنگی و با بهترین کیفیت چه میکند؟ و یا اگر راضی هستید چرا آن شب به دروغ خود را ناراحت نشان دادید. آیا در خوش بینانه ترین حالت نمی شود گفت که ناراحتی شما به خاطر برملاشدن سوء استفاده همسرتان از موقعیت شما وخودش برای کسب مدرک تحصیلی و همچنین گرفتن جایگاه شغلی فعلیش بوده است؟
آقای موسوی! شما درمناظره با احمدی نژاد معترض بودید که چرا صحبت ازکسانی می شود که حضور ندارند تا ازخودشان دفاع کنند (هرچند شما خودتان نیز اتهاماتی به کسانی که غایب بودند وارد کردید از جمله صادق محصولی) حتی اگر از این مورد هم بگذریم ولی چرا شما به حرف خودتان پایبند نبودید و در مناطره با آقای کروبی هرآنچه دلتان خواست پشت سر احمدی نژاد صحبت کردید؟ آیا آقای احمدی نژاد آنجا حضور داشتند ؟ آیا نمیشودگفت که شما بازهم به مردم دروغ گفتید؟
آقای موسوی! در روز انتخابات و در حالی که هنوز مردم در حال رأی دادن بودند شما خود را پیروز میدان اعلام کرده و قرارجشن پیروزی برای روز بعد را گذاشتید .. شما که علم غیب نداشتید و اتفاقاً حریف خودرا مدام به همین خاطر زیرسئوال می بردید و اورا فردی متوهم که هاله نور می بیند می دانستید (هرچند اصل این ماجرا هم جزو دروغهایی است که ازجانب شما صادر شد) پس چه شد که خود شما نیز ناگهان دارای علوم غیبیه شده و از پیروزی خود خبردار شدید؟
احتمالاً می گویید که گزارشات رسیده از ناظرانتان حاکی از این پیروزی بوده..من چند سئوال دارم :
1- چطور در حالی که هنوز بخشی از مردم به پای صندوقها نرفته بودند شما چنین امری را قطعی دانسته و آن را اعلام کردید در حالیکه می دانیم همیشه اکثر مردم در ساعات پایانی به صندوقها مراجعه میکنند و غروب به بعد صندوقها شلوغتر از ساعات صبح و ظهر هستند.
آیا باتوجه به این مسئله نمیشود شمارا به عجله در نتیجه گیری و احساسی عمل کردن متهم کرد؟
2- ناظران شما چطور از آنچه که مردم بر روی برگه رأی می نوشتند باخبر بودند؟ آیا نفر به نفر از همه می پرسیدند که به چه کسی رأی خواهی داد؟ یعنی تفتیش عقاید میکردند؟
یا اینکه هنگام نوشتن رأی در برگه آنها سرکشی کرده و رأی آنها را میخوانده اند؟ در هردوصورت می دانید که باتوجه به محرمانه بودن رأی مردم، کاری غیرقانونی بوده کما اینکه میدانم ومیدانیدکه چنین کاری عملاً غیر ممکن است.
آیا ناصبوری شما برای اتمام زمان انتخابات و اعلام نتایج توسط مراجع قانونی نشان از دو چیز ندارد؟ یکی اینکه آنقدر تشنه رسیدن به قدرت بودیدکه نتوانستید شادمانی خود را از پیروزی پنهان کرده و اقدام به اعلام زودهنگام آن کردید(که البته دست یافتن به چنین اطلاعاتی بدون دسترسی به هاله نور غیرممکن است!!)
و یا اینکه ریگی به کفش داشتید و برای اینکه بازی را از دست حریف بگیرید و خود بازیگردان بشوید چنین ادعایی کردید تا آتشی را که مدتها برایش تهیه می دیدید روشن نمائید؟