به نام خدا همانطور که مستحضر می باشید بهره وری به طور اختصار نسبت ستانده به داده یا در یک مجموعه و نظام نسبت خروجی به ورودی است.بهره وری تفکری است که بر اساس آن شخص می تواند کارهای امروز را بهتر از دیروز و فردا را بهتر از امروز انجام دهد. تلاشی است بی انتها برای انطباق با تغییر شرایط و بکار بستن تئوریها و روشهای جدید.یکی از شعارهای بسیار مهم وقابل تعمق بهره وری عبارت است:همواره را حل بهتری برای انجام کارها وجود دارد.برای بهره وری ٬ به عنوان معیار خوب و صحیح عمل کردن٬ شاخصهایی را تعریف کرده اند که به عنوان نمونه در بخش صنعت ٬ نسبت ارزش افزوده به میزان سرمایه گذاری ٬ ارزش افزوده به نیروی کار٬ ارزش افزوده به انرژی مصرفی یا مواد اولیه شاخصهای بهره وری هستند که چگونگی استفاده از منابع را نشان می دهند.یکی از مهمترین منابعی که وجود دارد٬ منابع انسانی است که بزرگترین سرمایه هر سازمان را تشکیل می دهد.نیروی انسانی که می تواند سایر منابع را استحصال کند و بکارگیرد وبهره وری را افزایش دهد.بنابراین امروزه می بینیم که توسعه یافتگی هر کشور یا سازمانی مترادف با توسعه یافتگی منایع انسانی است.ودرابتدا به توسه منابع انسانی توجه می کنند وبا ارزیابی وضعیت موجود برای ارتقای سازمان برنامه هایی را تنظیم می کنند.چگونه نیروی انسانی خود را آموزش دهیم وتربیت کنیم که کارایی آنها بیشتر شود وبهره وری آنها افزایش یابد.چگونه انگیزه های مادی و معنوی آنها را بارور کنیم و چگونه رفتار و روابط کارمان را بهبود بخشیم تا اهداف مورد نظر حاصل شوند.بالاخره چگونه مجموعه نیروی انسانی را هماهنگ کنیم تا وفاق وحدت جهت پیشبرد اهداف کلان سازمان بدست آید؟- یکی از مسائلی که باید به آن پرداخته شود در بحث بهره وری بها دادن به ارزش کار می باشد. متاسفانه مقررات به نحوی تدوین شده اند که پرداختها بر مبنای ارزش کار نیست.بسیاری از کشورها این مشکل را حل کرده اند. بدین صورت که یک حداقلی را به عنوان حقوق تعیین می کنند وبقیه دستمزد را بر مبنای بهره وری و ارزش کار پرداخت می کنند.اگر کارگر یا کارمندی احساس کند که بهره وری کار او پائین یا بالا باشددر آمد ثابتی را خواهد داشت و انگیزه های مادی او جهت ارتقاء بهره وری از بین خواهد رفت.- موضوع دیگری که قابل تامل است تحکیم نظم و انظباط ٬ افزایش وجدان کار از طریق آگاهی ها٬ مسئولیت پذیری٬ ایجاد مشوق های مادی و معنوی٬ توجه به تعهدات مذهبی٬ ارزشهای مذهبی٬ بهبود انظباط کاری٬ پیاده کردن عدالت درمحیط کار موجب بهره وری شاغلین از منابع حاصل از افزایش بهره وری می شود.- آموزش کارکنان وتربیت مدیران:بدون تردید ظرفیت نیروی کار طی مراحل انجام کار در سالهای مختلف به تعبیری به اتمام می رسد.لذا براساس اصل بی کفایتی پیتر((هر نیروظرفیتی دارد وزمانی که به پایان برسد دوباره می شود با آموزش دادن آن ظرفیت را شکوفا کرد.))نیاز به آموزش دارد.مدیریت منابع انسانی را فرآیند شناسایی،استخدام،آموزش و نگهداری تعریف شده است.ازطریق آموزش می توان استعدادهارا شناخت وبرای سازمان ظرفیت سازی نمود.- مدیرانی که متفکرانه می اندیشند و همواره دغدغه سازمان را درسر می پرورانند، همیشه در پی کشف این نکته اند که چه رویه هایی را به کار ببرند تا کارمند و کارکنان شان همواره شخصیت واقعی خود را ابراز کنند ورفتاری متناسب با سطح سازمان خود بروز دهند.- کدام گروه از کارکنان در سازمان می توانند بازوهای توانمند وکمک های فکری مفیدی برای مدیران باشند.کدام دسته از کارمندان در جهت پیروزی و رسیدن به اهداف مدیران تلاش می کنند و به راستی مدیران چگونه می توانند پس از استخدام و جلب وجذب کارمندان آنهایی را که قابلیت و شایستگی های ویژه ای دارند واز خدمات آنها مدتها در جهت اهداف سازمان بهره ببرند.در هر صورت در توجه به انسانها این نیروی لایزال الهی،که تنها موردی است که خداونددر خلقت او خودش راتحسین کرده،نباید غافل بود.بنابراین یکی از نعمتهای خداوند همین نیروی انسانی با استعداد است واین هنرمدیریت است که چگونه بتواند از استعداد آنها استفاده کند که بهره وری بالاتری داشته باشد.اینجاست که نقش مدیریت در مجموعه شرکت بسیار تعیین کننده می شود.پس آنچه که باید بیشتر به آن توجه کرد،چگونگی مدیریت منابع ارزشمند انسانی سازمان جهت تعالی و پیشرفت شرکت است. عباس گرایی
