به نام خدا
سلام
1-شما وقتی مشغول انجام کاری هستین و والدین شما در این حین صداتون میکنن شما متوجه صدا کردن اونا میشین؟(منظورم در اکثر موارد هست)
بله، متوجه می شم.
مگر این که یه وقتی توی یه کاری خیلی دقیق شده باشم، که اون وقت ممکنه نشنوم.
ضمناً اگر هم بخواهیم از لحاظ بعد مسافت هم حساب کنیم که دیگه خیلییی راحت صداشون رو می شنوم. چون من در ِ اتاقم به هال باز می شه و ضمناً درست کنار آشپزخونه ست (یعنی در اتاق من و در آشپزخونه با هم یه زاویه ی 90 درجه می سازن! هههه کروکی خونمون رو هم کشیدم انگار!)
منظورم اینه که به قسمت های اصلی خونه نزدیکم و صداشون رو می شنوم!
دیگه معمولاً مامان از هرجایی صدام بزنه می شنوم. مگر این که از اتاق های اون ور خونه صدام بزنه.
بقیه ی خانواده هم همین طور.
2-اگه در حین انجام کاری والدین شما صداتون کنن ناراحت میشین؟
گاهی آره گاهیم نه.
وقتایی که دارم با کامپیوتر کار می کنم معمولاً لجم می گیره کسی صدام بزنه!
یا وقتی دارم درس می خونم.
اما از همه بدتر وقتی ه که دارم چیزی رو ترجمه می کنم..
گاهی بعضی از متن ها و جمله ها خیلی سخت هستن، حالا یا از لحاظ فهم مطلب یا از لحاظ ساختار پیچیده ی جمله، یا این که گاهی برای پیدا کردن مناسب ترین کلمه خیلی باید دقت کرد، یا مثلاً گاهی باید خودت رو توی یه موقعیتی قرار بدی تا بتونی حس جمله رو درست منتقل کنی.
حالا این طور وقتا توی اوج تمرکزم یهو اگه یکی صدام بزنه و رشته ی افکارم رو پاره کنه بدجوری کفری می شم!
معمولاً هم داد می زنم: نههههههه!! هیچی نگییییید! حواسم پرت شد!!!
3- شما از پدرتون بیشتر حرف شنوی دارین یا مادرتون؟(خواهشاً نگین از هر دو به یک اندازه......چون همه ما یااز پدرمون یا از مادرمون بیشتر حرف شنوی داریم به خاطر محبت بیشتر یا ترس یا حتی رودربایستی....)
خوب با پدرم یه کم بیشتر رودربایستی دارم، البته خیلی هم نه. ولی خوب همین باعث می شه یه کم بیشتر ازش حرف شنوی داشته باشم.
اما هرچی فکر می کنم می بینم تقریباً هیچ وقت عادت ندارم حرف مادرم رو هم زمین بذارم، فقط گاهی بهش می گم صبر کــــن یه لحظه، یه کم صبــــر کنید! و گـــــــــاهی این یه کم و یه لحظه یه کمی طول می کشه! :دی اما به هر حال دیر و زود داره، اما اغــلـــــب اوقات سوخت و سوز نداره.
موفق باشید دوستان!