سید
حسن نصر الله معقتد است كه ارتكاب چنین جنایتی (ترور عماد مغنیه) از سوی
اشغالگران صهیونیستی باعث تغییر قواعد بازی می شود ؛ زیرا در گذشته دیاره
درگیری میان طرفین صهیونیستی و لبنانی محدود به لبنان و سرزمین های اشغالی
(اسرائیل) بود ؛ ولی با ترور عماد مغنئیه، رژیم اشغالگر دایره جنگ را به
سرزمین سومی كشاند.
به
گفته سید حسن نصر الله، با ترور عماد مغنیه توسط رژیم عبری مكان، زمان و
نحوه نبرد و چالش میان دو طرف تغییر كرد و از همین رو، رهبر مقاومت اسلامی
لبنان به صراحت خطاب به صهیونیست ها اعلام نمود: "اگر به دنبال یك جنگ
تمام عیار و بی حد و مرز هستید، بسم الله"
مفهوم جنگ تمام عیار و بی حد و مرز چیست؟
واژه
جنگ تمام عیار و بی حد و مرز متضمن دو معنا است، یكی ادامه جنگ و دیگری
گسترش دایره نبرد و امتداد آن به تمامی كشورهای موجود در كره خاكی ؛ یعنی
اینكه هیچ محدودیت زمانی و مكانی در مورد آن وجود ندارد.
نگاه
دولت صهیونیستی به مسئله جنگ تمام عیار و بی حد و مرز همان است كه در بالا
بدان اشاره شد و به همین خاطر تدابیر پیشگیرانه ای را برای حفظ افراد،
مسئولان، منافع و پایگاه هایش در داخل و خارج مناطق اشغالی (اسرائیل) پیش
گرفته است.
ایالات
متحده نیز شدیدا از بروز جنگ تمام عیار و بی حد و مرز ابراز نگرانی كرده
است ؛ ولی همچون شریكش یعنی رژیم اشغالگر قدس هیچ بحثی در مورد مشروعیت یا
عدم مشروعیت واكنش حزب الله در قبال ترور عماد مغنیه نمی كند ؛ به عبارت
دیگر، دولت آمریكا و رژیم صهیونیستی حق مقاومت لبنان در پاسخگویی به جنایت
مذكور را پذیرفته اند و منتظر زمان و مكان اجرای آن هستند.
ضربه مقاومت چگونه خواهد بود؟
ایهود
باراك، وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس در جلسه هفتگی هیات دولت صهیونیستی
اعلام كرد: امكان دارد حزب الله در داخل و یا خارج از اسرائیل به ترور
عماد مغنیه پاسخ دهد و ممكن است این اقدام را با كمك دیگر كشورها انجام
دهد.
بخش
اول اظهارات باراك در خصوص امكان پاسخگویی به ترور عماد مغنیه در داخل یا
خارج "اسرائیل" تعجب رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی صهیونیست را برانگیخت
و بخش دوم اظهاراتش در مورد امكان مشاركت برخی كشورها در واكنش حزب الله
در واقع پیش بینی بروز یك جنگ منطقه ای بود ؛ ولی این پرسش مطرح می شود كه
آیا واكنش مقاومت به ترور مغنیه به آغاز یك جنگ منطقه ای خواهد كشید؟
به نظر می رسد كه جواب پرسش فوق در مورد ماهیت و حجم واكنشی نهفته است كه حزب الله در مقابل ترور مغنیه نشان می دهد.
بسیاری
از كارشناسان مسائل استراتژیك معتقدند پاسخ مقاومت، انجام اقدامی است كه
از نظر ماهیت و حجم هم اندازه ترور فرمانده نیروهای حزب الله باشد ؛ به
دیگر سخن، این واكنش یك صبغه امنیتی سری خواهد گرفت و اهدافی حائز اهمیت
در آن مطرح است و انجام آن می تواند پژواكی جهانی به خود بگیرد و نتیجه ای
مهم را برای مقاومت به دنبال داشته باشد و تاكیدی بر قدرت بازدارندگی
مقاومت باشد.
اگر مقاومت به واكنشی با پژواك گسترده جهانی دست زند، رژیم اشغالگر صهیونیستی چه عكس العملی را در مقابل نشان خواهد داد؟
در
جواب این پرسش باید بدانیم كه صهیونیست چه هدفی را با انجام چنین اقداماتی
(ترور) دنبال می كند. ممكن است رژیم اشغالگر قدس با اجرای طرح ترور عماد
مغنیه صرفا به دنبال حذف عملی یكی از فرماندهان اصلی مقاومت بوده باشد،
فرمانده ای كه 25 سال مسئولیت عملیات های نظامی علیه صهیونیست ها و وارد
آمدن خسارت های سنگین مادی و تلفات جبران ناپذیر جانی به آنها بوده است.
ضمنا
ممكن است دشمن صهیونیستی با ترور مغنیه طرح و دسیسه ای گسترده تر را در سر
داشته باشد كه همان سوق دادن مقاومت به سمت یك جنگ تمام عیار و بی حد و
مرز باشد.
اگر
ترور مغنیه با هدف اول (انتقام گرفتن) صورت گرفته باشد، رژیم صهیونیستی
پاسخ مقاومت را می پذیرد و دست به اقدام ایذائی دیگری نمی زند و نوعی
تعادل میان دو طرف برقرار می شود و دایره جغرافیایی نبرد به همان مرزهای
پیشین خاتمه می یابد ؛ اما اگر هدف دوم (گسترش دایره جغرافیایی نبرد) در
این میان مد نظر صهیونیست ها باشد، مطمئنا مقاومت اهداف واقعی رژیم
اشغالگر عبری را درك می كند و احتمالا از آمادگی و توان كامل برای مقابله
با اشغالگران بهره مند است و این قدرت را دارد كه بار دیگر تل آویو را به
شدیدترین شكل ممكن شكست دهد و بیشترین ضربات مادی و جانی را بر پیكر دشمن
وارد آورد و پاسخی سنگین و بی سابقه را به صهیونیست ها بدهد.