جریانی خاص كه در ایام قبل و بعد از انتخابات بیشترین جفاها را در حق آیتالله هاشمی رفسنجانی و به تبع آن نظام اسلامی روا داشتند و از هیچ تلاشی برای مخدوش كردن نقش ایشان در سالهای پیش و پس از پیروزی انقلاب دریغ نكرده اند و با نفوذ در رسانه ملی، حتی حق شهروندی رئیس مجلس خبرگان رهبری را برای دفاع از اتهامات وارده در صداوسیما در جریان مناظرات انتخاباتی از ایشان دریغ كردهاند، اخیراً با اهدافی خاص در اندیشه مصادره آیتالله هاشمی رفسنجانی و به شكل رندانه در فكر القای تقابل ایشان با مردم هستند و در این راستا به شیوه غیراخلاقی در ابعاد رسانهای و انسانی با رسم همیشگی خویش «به نقل از منابع آگاه» اقدام به خبرسازی از جلسات و دیدارهای خصوصی ایشان مینمایند و در این راه چنان مزوّرانه خبر میسازند كه انگار آن هم میسر نیست. بعضی جملاتی را به آیتالله هاشمی رفسنجانی منسوب میكنند كه تكذیب آن از سوی دفتر آنان را به اهداف شوم خویش نزدیكتر مینماید.
نكته قابل تأمل در این گونه اقدامات، همراهی و همگانی صداوسیما با آنان در تهیه اخبار جنجالی! برنامهای موسوم به 20:30 است. صداوسیمایی كه تا همین دیروز تقاضای آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان برای پاسخگویی به اتهامات واهی را ناقض منشور انتخاباتی خویش میدانست و ارائه نوشدارو را منوط به مرگ سهراب میكرد، اكنون چنان خود را موظف به اطلاعرسانی از دیدگاههای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میداند كه ملاقات تحلیلی پایگاه اطلاع رسانی ایشان در صدر اخبار خویش قرار داده است.
این جریان مرموز محفلی و رسانهای كه قیافه حق به جانب هم میگیرد و در اظهارنظرها به گونهای وانمود میكند كه تنها جریان دلسوز انقلاب و منویات امام(ره) است، در دوره تازه توطئه خویش، اول پروسه خبررسانی در مجلس خبرگان و بعد از آن، پروسه خبررسانی دفتر هاشمی رفسنجانی را مورد سؤال قرار میدهد و آنان را متهم به تلاش برای سانسور اخبار میكند. حال آن كه خود در خبرسازی و سانسور خبرها و حتی وارونه جلوه دادن واقعیتها سرآمد است.
جالب اینكه همین رسانهها سخنان صریح و روشن رئیس مجلس خبرگان رهبری در جلسه علنی افتتاحیه این اجلاس با محوریت رهنمودهای رهبری انقلاب را از یك سو مصادره كرده و از سوی دیگر حتی از درج آن به طور كامل خودداری و آن را سانسور كردند و از سوی دیگر سخنرانی ایشان در یك جلسه كاملاً خصوصی را به نقل از منابع به اصطلاح آگاه، به صورت یكسویه با كم و زیاد كردن آن طبق امیال و سلیقه خود، به طور هماهنگ و سریالی در روزنامهها و سایتهای خود منعكس و دفتر وی را متهم به سانسور میكنند.
سؤال مهم و قابل طرح این است كه چگونه این افراد خود را مجاز میدانند از جلسات خصوصی، به نقل از منابع به اصطلاح آگاه با تلفیق راست و دروغ مطالبی را بیان كنند؟ آیا هر جا جلسهای خصوصی تشكیل میشود، رسانهها و محافل دیگر این حق را دارند كه بر خلاف نظر میزبان نظرات خود را یكسویه به افكار عمومی القا نمایند؟
سالهاست برنامه ضیافت خبرگان در دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی برگزار میشود. در این جلسه، فضای آرام و مطمئنی وجود دارد كه خبرگان میتوانند نظرات خویش را آنگونه كه میخواهند، بیان نمایند و سؤالها و جوابها بدون نگرانی از غوغاسالاری رسانهای مطرح شود و سپس آنچه را كه افراد مناسب نشر میدانند، با موافقت گوینده منتشر میكنند.
آنچه در این برهه حساس پراهمیت جلوه مینماید، هوشمندی دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی و شخص ایشان در مقابله با این شیوه نخنما شده است كه پیشپا افتادهترین هدف آنان، جدا كردن رئیس مجلس خبرگان رهبری از پشتوانه عظیم مردمی است تا در مرحله بعد، پس از حذف این پشتوانه كه مهمترین سرمایه نه تنها برای این شخصیت ملی، بلكه برای نظام اسلامی میباشد، توطئه شوم حذف ایشان از ساختار نظام را راحتتر دنبال نمایند