تبیان، دستیار زندگی

با سلام

دیروز در جایی بودم با یکی از دوستام شروع به بحث کردن کردم

ازم پرسید تو خدا رو قبول داری گهتم آره

گفت از کجا فهمیدی 

از اون چیزایی که بلد بودم گفتم (برهان علیت . دلایل استاد مطهری و...)

زیاد قانع نشد ولی گفت قبول 

بعد پرسید ثابت کن خدا یکی ما از درسایی که خونده بودیم یه چیزایی گفتم ولی واقیعتش کم آوردم نتونستم قانعش کنم 

میخوام اگه میشه این سوالم و به طور رون و واضج جواب بدین تا من هم کامل بفهمم و بتونم جواب بدم

یا علی

با سلام

خب همونطور که خودت گفتی با قانون علیت میشه خدا رو ثابت کرد و قوانین دیگه که برای تکمیلش میان ولی باید این مسئله رو بدونیم که وجود خدا اثبات میشه اما اگه بخوایم ماهیتش رو مشخص کنیم از این کار عاجزیم ، اگه شما لطف کنی صحبت های دوستتون رو قرار بدید فکر کنم بهتر بشه در موردش صحبت کرد ، احتمالا با مغلطه و سفسطه آشنایی داری خب شما بفرما بگو چی گفته رفیقت ما هم بهش پاسخ بدیم !بعدش اگه توضیحات بیشتر خاصتی چشم دریغ نمیکنم.

با تشکر آنلاکر

خب ایشون انتظار داره خدا چند تا باشه؟

اگر قران رو قبول داره، که تو قران هست خدا یکی هست.

اگر هم فلسفی میخواد،‌ برهان امکان الوجوب میتونه اثبات کنه وحود خدا رو و واحد بودن خدا رو.

ادله ایشون رو بنویسین تا روی ادله ایشون پاسخ بدیم.

هوالواحد

سلام

همونطور که دوستان دیگه فرمودند ، باید صحبت های ایشون رو بذارین تا بشه  جواب داد، یعنی باید بدونیم که دوستتون از فلسفه و اصطلاحات اون چقدر میدونن و همینطور میشه فهمید که سوالشون از چه جنسیه؟ (از سر ندونستن یا ...)

به هر حال ، من خیلی به فلسفه وارد نیستم ولی باید بگم که برای اثبات یگانگی خدا دلایل مختلفی هست که یکی از اون دلایل رو مینویسم.

خدا یکی است چون اگر دو خدا رو فرض کنیم این نتیجه حاصل میشه یکی از این ها دارای کمالاتی است که دیگری نداره و به همین خاطر دو یا چند خدا در هستی وجود داره تا جهان به صورت کامل خلق بشه یعنی هر خدا یه قسمتی از جهان رو خلق کنه ،(چون وقتی علت می تونه کمالی رو به معلولش بده که خودش اون رو داشته باشه )که این با کامل مطلق بودن خدا در تضاده چون میدونیم که خداوند همه ی کمالات رو داره اونم نامحدود.

اما اگر فرض کنیم  هر دو تای آنها دارای کمالات نامحدودند و هیچ گونه نقص و محدودیتی ندارند و اینطور نیستند که یکی یه سری کمالات رو داشته باشه که دیگری نداره ، دیگه دوتا بودن معنی پیدا نمی کنه یعنی این دوتا دیگه با هم فرق ندارن و در واقع یکی هستند چون وقتی دوتا بودن معنی پیدا می کنه که تمایزی وجود داشته باشه.

برای اطلاعات بیشتر میتونید به این لینک مراجعه کنین.

امیدوارم توضیحاتم مفید بوده باشه.

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

در مورد توحید در مقام ذات( تک خدایی) تا جایی که به خاطر دارم بحث های فراوان و دقیقی در انجمن صورت گرفت ، که شما می توانید به بحث "با چند خدا کارها بهتر انجام می شود " رجوع کنید.

اما برهان بر وحدت خداوند و اثبات تک خدایی:

مقدمه اول اینکه به صورت کلی همگی قبول دارند که خداوند واجب الوجود است ، یعنی در وجود و هستیش نیازمند به هیچ چیز دیگری نیست . و الا اگر نیاز مند باشد در واقع دیگر واجب الوجود نیست و در نتیجه آنچه که خدا پنداشتیم در واقع غیر از خداوند بوده است.

حال با توجه به این مقدمه باید به عرض برسانم که اگر ما قائل باشیم که دو خدا یا بیشتر وجود دارند ، این دو خدا در اموری با هم اشتراک پیدا می کنند و در اموری هم با هم اختلاف .

یعنی وجودشان مرکب از اشتراک و اختلاف می شود .

اشتراک در وجوب ، چون بنا بر فرض هر دو واجب الوجودند ، پس در اینکه هر دو وجوب دارند مشترکند.

و اختلاف در اینکه هر کدام غیر از دیگری می باشد ، چون اگر اختلاف نباشد دوئیت معنا ندارد بلکه به وحدت می رسیم.

با توجه به نکات فوق حال ما دو خدایی داریم که هر کدام ذات و وجودشان مرکب است از اشتراکات و اختلافات. و هر مرکبی هم نیازمند به اجزاء خود می باشد . و این یعنی واجب نبودن

پس چیزی را که ما از اول به عنوان واجب الوجود  قبول داشتیم در حقیقت واجب الوجود نبوده.

خلاصه:

1- واجب الوجود نیازمند به غیر نیست.

2- اگر دو خدا فرض شود هر دو مرکب از اشتراک و اختلاف می شوند.

3- هر مرکبی حداقل به اجزای سازنده اش نیازمند است.

# پس فرض دو خدا یعنی نیازمندی هر کدام

پس فرض دو خدا محال است

نکته جالب در سخنان دوستان اینه که فکر نمی کنن فرد مقابل به خدا اعتقاد نداره پس قران و پیامبر و علل های مختلف اثبات رو قبول نداره و این اثبات ها همش اسلامی هست. من به دوستم پیشنهاد می کنم از قضیه عکس استفاده کنه یعنی این که اصول خودش رو بخواد به اون تحمیل کنه اصول اون رو قبول کنه بعد به نقد اون اصول بپردازه و در اخر به وحدانیت خدا برسه.

برای مثال اگه اون بگه ما خلق نشدیم و تکامل یافتیم اونو قبول کن ولی بگو خب چرا پس  خرا تکامل نیافتن و دارای وجدان نشدن یا پس چرا شیر ها دارای رحم مثل ما انسانها نشدن یا اگه ما از میمون تکامل پیدا کردیم محبت و احساس که اصلا ارثی نیستن در ما ها بوجود میاد

مثال دوم :اگه در مورد تعدد خدایان بگه میشه گفت خب پس یا باید اون خداها قدرتهاشون برابر باشه یا متفاوت . اگه برابر باشه پس باید خدا های دیگه ای هم خالق موجودات باهوشی مثل ما باشن و اونوقت خدا ها هم  باید هی موجود خلق کنن تا کم نیارن    حالا برای این که نشون بدن خدای خوبی هستن باید همه رو به بهشت ببرن و اجبار رو بجای اختیار قرار بدن و چون اگه خدای دیگه اونا رو بخواد به سمت خودش بکشه باید جلوشو بگیره و با توجه به برابری قدرت با جنگ نمیشه پس این ازادی می تونه نقضی بر اون باشه و اگه اینقدر خوب باشن که به کار هم کاری نداشته باشن ایوله پس نباید دروغم بگن و اجازه بدن همه خدا رو ببینیم که یکمی چرت و پرت میشه و یهویی دیدی یه کسی رو به جرم ورود غیر مجاز به خلقت  دیگر خدا ها زندانیش کردن .

اگه سوالی باز هست اینجا بذارید اگه عقل ناقصم جوابی داشت مطرح کنم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و تسلیت تاسوعای حسینی سلام الله علیه

دوست عزیز جناب نشان آخر اگر به مطالب قیلی بنده اجمالاً توجهی می فرمودید ، می دیدید که بحث من با توجه به دین و شریعت نبوده است بلکه صرفاً یک دلیل عقلی می باشد. مثلاً اینکه مرکب به اجزایش نیازمند است در کدام دین و شریعت آمده تا در اسلام بیاید. این یه دلیل عقلیه و هر عاقلی می پذیرید جدای از مکتب و دینی که داشته باشد.

بحث فوق العاده پیچیده ایه، واقعاً نمیشه تو چند خط این موضوع رو روشن کرد. ذهن و روح آماده میخواد. خیلی خلاصه اش میشه این : برای مثال، آیا میدانید "فعل خندیدن" از چه زمانی به وجود آمده ؟ جواب : حداقل تا قبل از بوجود آمدن موجودی با دهن و حس شادی، قعلی به نام "خندیدن" وجود نداشته. (همینطور افعال دیگه) حالا به نظر شما اولین موجودی که خلق شده چی بوده ؟ جواب این سوال مهم نیست، مهم اینه که بالاخره خلق شدن/خلق کردن از یک جایی شروع شده، یعنی "فعل خلق کردن" هم زمانی به وجود آمده و قبل از اون نه مخلوقی بوده و نه فعل خلق کردن، اینجا باید موجودی باشه که خودش خلق نشده باشه که اصطلاحا بهش میگن واجب الوجود. یکی از نام های واجب الوجود هم در قرآن "اول و آخر هست" یعنی قبل از هرچیزی بوده، "فعل خلق کردن" هم از مخلوقات اوست و اگر تا اینجا ایرادی نداشته باشید، موجودی که خلق نشده و خودش خالق خلق کردنه و تمام چیزهایی که موجود هست مخلوق اونه از جمله زمان و مکان و ... پس این موجود اصولا نمیتونه چند تا باشه، چرا که قبل از اینکه او زمان و مکان رو خلق کنه، زمان و مکانی نبوده که موجود دیگه ای بخواد اونجا باشه و هزاران دلیل دیگه که جداً در چند جمله نمیشه این مسائل رو بیان کرد. کسی که بخواد جواب چنین سوالی رو پیدا کنه باید بره توحید بخونه.خدا نگهدار

فیلسوف جان به دوست عزیزت بگو اگر در مدرسه دو مدیر باشند چی می شه؟ هرکدوم می خوان خودشون مدیریت کنند و سلیقه و نظر و تجربه خودشونو به کار ببرند، بعد نتیجه این می شه که مدرسه از مدرسه بودن خارج می شه، هر روز دعوا و قشقرق که مدیر 1 می خواد کلاس های فوق برنامه باشه و مدیر 2 نمی خواد. خب به نظر شما اگر جهان بیش از یک خدا داشت چی می شد؟ آیا آب خوش از گلوی آدم پایین می رفت؟ خدای 1 می گفت امروز باید فلان بچه متولد بشه و خدای 2 می گفت نه، خدای 1 برای خودش پیغمبر می فرستاد و خدای 2 برای خودش. اصلا دیگه جهان جایی برای زندگی 7 میلیارد آدم نمی شد. به قول خود خدا : لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا اگر در آسمان و زمین غیر از الله خدایی بود، همه چیز به هم می ریخت. فیلسوف جان به دوست عزیزت بگو اگر خداها هستند، چرا وقتی الله آدم ابوالبشر رو از بهشت بیرون کرد، خداهای دیگر هیچ کاری نکردند؟ البته به دوستتون بگید یک سر به سایت تبیان بزنن و از دلایلشون برای ما بگن و اینکه چرا فکر می کنند جهان چند خدایی است؟!