• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 26610)
پنج شنبه 11/5/1386 - 21:57 -0 تشکر 12188
***کارگاه مجازی طنز نویسی ***

 

سلام بر اهل صلح دوستي انسانيت

در راستاي اهداف انجمن طنز, کارگاه مجازي طنز رو ايجاد کرديم تا در کنار هم و به کمک هم بتونيم استعدادهاي نهفته خودمون رو در مقوله طنز نويسي و طنز پردازی شکوفا کنیم.
و با جهت دهي مناسب به اين مقوله باعث رشد طنزپردازي و طنزنويسي خودمون بشيم.
از دوستاني که مايلن در اين جلسات مجازي شرکت کنن خواهش ميکنم به طور مستمر فعال باشن تا ايشالله در آخر کار به اهدافمون برسيم.
من با زدن اين تاپيک هدفم ارتقاء طنز نويسي خودم و تمامي بروبچ طنز نويسيه که دوست دارن استعدادشون رو ببرن بالا و تقويتش کنن.
مثلا من الان ميخوام در مورد يه موضوعي بنويسم تا يه جاييشو مينويسم ولي تو بقيش ريپ ميزنم و به تته پته ميوفتم.
و يا اصطلاحات طنزي رو که ميدونم خيلي کمه و سريع دچار کمبود اصطلاح ميشم.
دوست دارم با کمک هم کاري کنيم تا وقتي يکي بهمون يه موضوع داد گفت بنويس جوري براش بنويسيم که طرف حال کنه.
دوستان فقط بگم در عين اينکه جو اينجا صميمي و دوست داشتني و مملو از طنز هستش آما کاملا جدي ايشالله به فعاليتش ادامه ميده و خواهد داد.
با حضور اولين نفرات ايشالله کارگاه به طور رسمي اولين جلسشو برگزار خواهد کرد.
منتظر تماميه طنز دوستان, طنز پردازان و طنز نويسان جوان هستيم.

(خدمت دوستان جدیدی که تازه وارد این بحث شدن عرض کنم که بدون در نظر گرفتن زمان و جلسات جدید بیایند و کارهای مربوط به هر قسمتی رو که مد نظرشون هست رو ارائه بدن تا توسط بقیه دوستان مورد ارزیابی قرار بگیرن, با تشکر)

(یه نکته دیگه ای رو هم بگم که کارهایی رو که در این بحث میبینید توسط عزیزانی که نام مستعارشون ذکر شده ثبت شده و من فقط کار انتقالش رو به عهده دارم)

 

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 21:59 - 0 تشکر 12189

جلسه اول:

خب اولين جلسه رو با ياد خدا شروع ميکنيم
همين طوري که همه ميدونيد براي آموزش هر چيزي از کوچيکترين و راحت ترين قسمت شروع ميکنن
پس ما هم براي اولين قدم از کلمات شروع ميکنيم
نگاه يه طناز به يک کلمه بايد با نگاه يه فرد عادي متفاوت باشه
همه ما ترکيبات زيادي از کلمات مختلف ميشناسيم که هر کدوم تو نگاه اول يه معني باب شده در بين اقشار مردم رو ميدن
ما بايد اين نگاه رو در خودمون تقويت کنيم که هر کلمه اي که ميشنويم به زيبايي يک سري مفاهيم و معاني تازه که به گوش کسي نخورده ازش استخراج کنيم
اين کار باعث شکل گيري ذهن و اماده کردنش براي نوشتن ميکنه

براتون يه مصداق ميارم
مثلا کلمه "زن" به عنوان کلمه پايه در کلمات زير :
سوزن: قدرت بينايي يک زن , زن سقا
تارزن: زن سبزه , زني که تار ميزند
زنجان: زن قاتل و جاني
رنگ زن: آرايشگر
فروزنده : زني که در ده زندگي ميکند و سر به زير است, زني که در پايين ده زندگي ميکند

اين جور کلمات بسيار زيادن و تنوع بالايي دارن و اين کلمات به ما در طنز تر نوشتن يک متن کمک ميکنه
اين مصداق بالا برگرفته شده از وبلاگيه که نويسنده وبلاگ در جلسات طنز نويسي شرکت ميکنه و گذري از جلسات رو در داخل وبلاگش عنوان کرده
خب دوستاي گلم براي شروع حرکت هر کدوم از ما بايد يه کلمه پايه پيدا کنه و ترکيباتش رو به اين شکل معني کنه و بعد از اون مينويسه تا همه نظرشون رو راجع به کارش رو بگن
جلسه دوم زماني تشکيل خواهد شد که همگيه ما در اين زمينه به نتيجه مطلوب دست پيدا کنيم
پس دوستان دست به کار شيم که ديره
منتظر کاراتون هستيم
مراقب خودتون باشيد

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:1 - 0 تشکر 12190

نیکادل:

در کل به کلمات فارسی توجه کنید
اکثر کلمات تر کیبی هستند
و معانی زیبایی هم دارند
مثلا کلمه پریسا= پری+ آسا
آسا به معنای مانند
در نتیجه پریسا = مانند پری
و می توان کلمت را به صوزدت طنز هم معنی کرد
مثل گوشزد = گوش +زد
زد به معنای تاکیید است
اما درحالت طنز می توانیم بگیم
گوشزد = زد تو گوشم

-----

شقایق صحرایی:

اکسیر : کسی که یه دل سیر قرص اکس خورده
اسیر : سیری ناپذیر ( توضیح مترجم: در زبان ایران باستان از جمله در اوستا « اَ » واژه را منفی می کند مثلا اصل کلمه ی مرداد واژه ی اَمرداد به معنی نامیرا بوده که بعدا به این شکل دراومده)

-----

مک لارن:

کلمه پايه انتخابيه من "شب" هستش:
شباهنگ: آهنگي که در شب نواخته ميشود
ديشب: يکي از شب هاي ماه دي
شبپره: شب پر ميباشد که در بازيه کلاغ پر مورد استفده قرار ميگيرد مثل گونگيشک پر , شب پر , و اون "ه " پاياني به خاطر تاکيد بيش از حد به کار ميرود
شبانه: يکي از شبها که مورد مخاطب قرار ميگيرد , آن شب, "ه" پاياني نيز راي تاکيد به کار رفته است
شب گرد: شب دايره اي
شبخواب: شبي که در آن ميخوابن
امشب: مادر شبها
پريشب: عروس شبها
شبتاب: تاب بازي کردن در هنگام شب
شبرنگ : شبي که رنگارنگ است, اصولا در جشن هاي بزرگ از اين اصطلاح استفاده ميشود, رنگ کردن در شب
شبستر:در ابتدا اين کلمه به اين شکل بوده است"شبسطر" :خط شب , مسير شب, را ه و روش شب.
شَبَه: شب+ه :الان شبه؟

-----

خانم گل:

مویه:مو هست
موکت:مو روی کت

-----

مهدی فرخ:

اين هم تکاليف من استاد، سرهنگ شدم تا اينا رو نوشتم.
سردار: هر چيري که داراي سر باشد، بالاي دار، حلقه انتهايي طناب دار.
سرهنگ: کسي که مخش هنگ مي‌کند.
سرگرد: آبنبات چوبي، هر چيزي که سرش گرد باشد.
سرافکنده: شمشير، وسيله اي که با ان سر از تن جدا کنند.
سرشناس: آرايشگر، کسي که آشنايي زيادي با سرها داشته باشد.
سرزمين: زمين شيب دار، در بعضي اصطلاحات زميني پوشيده از سر ، سرلشگر.
سرمايه : مايعي که به سر زنند تا موها حالت بگيرد، عاميانه ژل.
سرپوش: آنچه بر سر گذارند تا پوشيده شود، کلاه، در بعضي ملل به مو نيز گويند.
سرلشگر: لشگري که همه در آن سر ( متخصص) باشند. در بعضي گويش ها مترادف سرزمين بکار برده مي‌شود.
بردبار: حمال، کسي که بار حمل مي‌کند.
سرکوب: چماق، آن چه بر سر مردان کوبيده مي‌شود تا دير به خانه نيايند.
سرکش: نقاشي که تخصصش کشيدن پرتره افراد است.
سردوز : جراح، متخصص اعمال جراحي سر.
سراب: کسي که زيرابش خورده باشد و سرش به کلي به زير آب فرورفته باشد.
سربار: کلاه، مو، آنچه بالاتر از سر قرار دارد و زحمت حمل آن بر عهده سر مي‌باشد. زندان: محلي مخصوص زنان.
زندانبان: نگهبان محل هاي مخصوص زنان.
فراموش: سوپر موش، موش برتر، موش خرما، موشی که از سايرين موش ها فراتر باشد.
فرمانده: موهايي که به شدت داراي فر مي‌باشد، با توجه به مکان وقوع در جمله گاهي به فرومانده نيز تعبير مي‌شود (فرمانده ياسان داد مي‌زند : ياسان که از کار سربازان خود فرومانده به دادزدن نائل آمد)
فراوان: درياچه مصنوعي، واني بزرگتر از حد معمول.
مردود : مرد سيگاري، مرد معتاد اهل دود.
دودکش: هر آنه دود را از بين ببرد، نابودکننده دود.
سرتيپ: کسي که تمام تيپش در سرش است.

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:15 - 0 تشکر 12191

شقایق صحرایی:

شباهنگ: سیستم یا آدمی که شب ها هنگ می کنه...
شبپره: شب پُره
شبانه: می تونیم بگیم : شبا نَه (شب ها نه) یا شبا نُه (شب ها ساعت نه ... قرار آشغالی)
شب گرد: گرد و غباری که شب ها وجود داره
شبخواب: خوابی ( رویایی) که در شب می بینند
امشب: بعضی خانوم های مسن اصفهانی می گویند: اَمشب => عمه ی شب ها
شبتاب: پشه ... یا شاپرک هایی که شب ها تو خونه یا تو باغ تاب می زنند
شبرنگ: رنگِ شب ... سیاه
شبستر: شب بارانی ... با لهجه ی اصفهانی بخونید: شبس تَر یا شب تَرِس
شَبَه : شب .. بَه (شب قراره یه جایی بریم مهمونی و خوش بگذرونیم ... به به)
شَبَه : در زبان خردسالان به به ببخشید غذایی که هنگام شب می خورند ....

-----

مجنون یو:

تکاور : بچه ای که مدام در یک یا چند درس تک بیاورد ، تک آور
تفسیر : این عمل با بوی بسیار بدی همراه است که تا هفت خانه آن سو تر نیز بویش سرایت می کند : تفسیر یا همان تَف دادن سیر در تابه...
تبسم : نوعی بیماری که در بین اسب ها رایج است ، تب از سُم که بعدها به تبسم تبدیل شده و همان تب کردن اسب از راه سُم است
پُلی خواجو (به لهجه ی اصفهانی) : نوعی الیاف از خانواده ی پلی اتیلن ها
خراج : آج به زبان ترکی گرسنه معنی میدهد نتیجتا خراج یعنی خری که گرسنگی به او غالب شده است
زنبور : بانوان اروپایی که عمدتا بور هستن ، زن بور
سرزنش: مردی که از جای دیگه پُر است و سر زنش خالی می کند
توربین : عروس خانم را گویند ، چرا که شب ِ عروسی همگان را از پشتِ تور می بیند چپاول : کسی را گویند که در ایستگاه اتوبوس در سمت چپ شخصی دیگر بایستد و مدام وُل یا وول بخورد
زنبیل : به زنی اطلاق می شود که به وقت نزاع با شوهرش به بیل و امثال آن متوسل شود
چنتا دیگه هم هست :
جُنون : نان جو
روسیه : سیه رو ، رو سیاه
فولکس : همان اکسیر است ، کسی که یک دل سیر اکس خورده باشد
دروازه : پس چرا ایستادید ! بفرمایید داخل...

راستی یه دونه هم از نوع ادبیش:
تردید : کسی که با نگاه ِ اشک آلود به چیزی بنگرد (نقطه سر خط)

-----

آدم فروش2006:
پیروزی: پیرروزی،‌ روزگار پیری
شلوار: مانند افراد شل،‌ لنگ زدن
روزنه: روزی که با آن مخالفیم، روز مبادا!
دیوار: همچون دیروز ،‌مثل متولدین ماه دی
لنگرگاه:لنگ گر گاه ، محل تجمع افراد با سرهای کچل و پاهای لنگ.
باشگاه : لانه ی باش (نوعی پرنده)
شبنم: شب نمناک، شبی که در آن نم نم باران می آید.
پیام: پی ام، بدنبال مادر
شقایق : شق عایق ، شقیقه عایق ، کسی که شقیقه اش نارسانای الکتریسیته است
اختر: جمله خبری خطاب به کودکان مبنی بر نمناک بودن چیزی!(اُخ تر) ،‌اوخ تره
کولر: جمله پرسشی مبنی بر یافتن فرد لر یا بختیاری( لر کجاست؟)
کشکک : کش کک، کک کش،‌حافظه کشی که کک به جانش افتاده.

-----

مجنون صفت:

سرزمین : سر + زمین ، به معنای پشتک زدن است طوری که سر به زمین بچسبد.
کشور : کش + ور ، به معنای ور رفتن با کش است.
کتاب : کت + آب ، به معنای انداختن گربه در درون آب است.
کفگیر : کف + گیر ، به معنای گیر کردن در کف چیزی ( کف ماشین ، کف میز)
سماور : سم + اور ، به معنای آوردن سم یا زهر است.
تابلو : تاب + لو ، به معنای کسی که از تاب و توان کمی برخوردار است.
استریو : استر + یو ، این لغت یک ناسزا به حساب می آید چرا که استر در زبان فارسی به معنای حیوان چهارپاست و یو هم در زبان انگلیسی به معنای تو است . پس این لغت را در زمانی که درگیری و کتک کاری پیش می آید به کار می برند.
ساختمان : ساخت + مان ، در اصطلاح به معنای ساختن خودروی مان(man) است.
پیروزی : پی +روزی ، به دنبال رزق و روزی رفتن.
پیرهن : پیر + هِن ، به معنای مرغی که پیر شده و از تخم افتاده .

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:16 - 0 تشکر 12192

خانم گل:

پیرهن رو میشه یه جور دیگه هم معنی کرد
پیر هن:پیر+هِن
بانو هِن که پیر شده(البته بانو هن بیچاره که جوون مرگ شد (موارد استفاده ی دیگه اش که الان منسوخ شده عبارتند از: پیریانگوم، پیرافسر مین جون و...)
گلباقالی:گل+با+قالی
قدیمها ظاهرا رسم بوده گل رو همراه با قالی به یکدیگر تقدیم میکردن.قدیمی ها چه کارهای عجیب و غریبی میکردن

-----

نیکادل:

تاپیک: تاپی که یکدونه باشد یک تاپ
اتوبوس: اتویی که مردم را بوس می کند( از بس که گرمه این اتوبوس)

-----

شاه شوریده سران:

فرجام = فر(شکوه،شوکت،زیبایی؛دستگاهی مانند تنور که در آن خوراک می پزند)+جام = جامی که دارای فر و شکوه و زیبایی است؛جامی که مخصوص قرار دادن در فر(و بعضا مایکروفر)است.
خنک = خن(مخفف خان یا خانه)+ک(حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی که در آخر کلمات برای تصغیر اضافه می شود) = خانه ی کوچک،خانه ی محقر؛ خانک،نوعی ناسزا خطاب به خان.
کندرو= کن(امر به انجام دادن)+ درو(جمع آوری محصول،برداشت) = درو کن،محصول را جمع آوری کن.
کندرو = کند+رو(امر به رفتن ؛ بن مضاع روییدن) = گیاهی که به کندی رشد می کند؛ کند حرکت کن،آروم برو چه خبرته!
مجنون = مجن(سپر)+ون(درخت زبان گنجشک) = سپری که از چوب درخت زبان گنجشک ساخته شده باشد.
مجانین = مجانی(رایگان)+ن(نون) = نونی که به طور مجانی توزیع شود.
دارالمجانین = دار(خانه سرا)+مجانی+ن = مکانی که در آن نون(و غذای)مجانی بین نیازمندان توزیع می شود،نوانخانه.
مغشوش = مغ(پیشوای مذهبی زرتشتی)+شوش = پیشوای زتشتی ای که در شوش زندگی کند.
تیمچه = تیم+چه = تیم کوچک،تیمی که تعداد بازیکنان آن کمتر از حد مجاز باشد،تیم پادگان برسا.
درمانگاه = در+ما+نگاه = در ما نگاه کن،نظر لطفی به ما بیانداز،کلمه ای برای جلب توجه.
درنوردیدن = در+نور+دیدن = بررسی اصل یا تقلبی بودن اسکناس در نور.
شبیخون = شبی+خون = شب ابری که در آن آسمان قرمزرنگ می شود.
لابه = لا(کلمه ی نفی عربی)+به(نوعی میوه یا درخت آن) =این که به نیست.
مشاعره = مشاع(تقسیم نا کرده،مشترک بین دو یا چند نفر)+ره = راه مشاع،راهی که بین چند نفر مشترک باشد،راهرو ورودی ساختمان.
راهرو= راه+رو(امر به رفتن) = راه برو،حرکت کن.
منگل = من(ضمیر اول شخص مفرد؛نوعی مقیاس وزن)+گل = من گل هستم ؛ یک من گل.
گلخن = گل+خن(مخفف خان یا خانه) = گل خانه ؛ خان گل،کلمه ای که برای تملق خان به کار برده می شده است.
شرافت = شر + آفت =نوعی ناسزا.
شبگیر= شب+گیر(بن مضارع گرفتن) = دستگیری اراذل و اوباش در هنگام شب،طرح امنیت اجتماعی.
ادهم = یک دهم،ده درصد.
گورخر= گور+خر = محل دفن خر؛ فردی که گور را خریداری کند،مشتری گور.
گوسفند= گو(دلیر،پهلوان)+سفند(مخفف اسفند) = پهلوانی که از بد روزگار برای امرار معاش به اسفند دود کردن سر چهارراه ها روی آورده.
خوابگاه = خواب+گاه =محل استراحت دانشجویان، گویند بدان سبب بدین نام شهرت یافته که خاب گاهی در آن میسر می گردد.
گوریل = گو(دلیر،پهلوان)+ریل(تیرآهنی که برای عبور قطار روی زمین کار گذاشته می شود) = پهلوان ریل،پهلوانی که با اشاره ی وی جهت ریل وحرکت قطار تغییر می کند،سوزن بان.
خرخونی = خر+خونی = نوعی حیوان از خانواده ی خرها که به سبب رنگ قرمز خود بدین نام شهرت یافته است.
ضنین = ضن(زن)+این = زن اینه،زن یعنی این،کلمه ای برای تحسین عناصر اناث.

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:16 - 0 تشکر 12193

مک لارن:

خراج : خري که آج دارد ,خر تک شاخ

زنبيل : زن کشاورز , زني که در حال بيل زدن است, شير زن

-----

آدم فروش2006:

نوکر: فردی که تازه ناشنوا شده
لیلا: لیل آ، شب بیا
دفتر : دف (ازآلات موسیقی) که خیس شده باشد
زرشک: طلای ناخالص،(زر+شک)
جوراب: جور آب ، آب جور ، آب یاب
سرباز : متضاد سرپوشیده، روباز
شوکران : شو( به معنای جُنگ) جُنگی برای ناشنواها
شوکران: مرز شب، پایان شب،(شو=شب)
فیروز : قیمت روز، به قیمت روز
صدام : یکصد مادر
بوش :بوی اش ، بوی چیزی
کاسترو: کم رو ، خجالتی
فیدل: قیمت دل

-----

شاه شوریده سران:

پارسا = پار(سال گذشته)+سا(پسوند شباهت) = مانند سال گذشته.
فندک = فن(صنعت و هنر)+دک(دفع کردن) = هنر دفع کردن مزاحمین.
گلابتون = گلا(گل ها)+بتون(از مصالح ساختمانی) = بتونی که در آن از گل استفاده شده باشد.
دکمه = دِ+کمه =کلمه ای که هنگام عدم رضایت از مقدار چیزی گفته می شود.
سرماخورده = سر+ما+خورده =این سر ما رو خورده،کنایه از انسان پر حرف.
سوفار= سو(so)+فار(far) = so far،بسیار دور،یکی از کلماتی که از انگلیسی وارد فارسی شده است.
سهولت = سه+ولت(واحد اندازه گیری اختلاف پتانسیل) = باتری سه ولت.
شازده = شاه+زده = کسی که از شاه کتک خورده باشد.
شاهین = شاه+هین(کلمه ی تنبیه که در مقام تاکید و تعجیل گفته می شود) = ای شاه عجله کن!
شلغم = شل+غم =غمی که به واسطه ی شل بودن عارض گردد.
شکست = شک+است = شک است،در این مورد یقین وجود ندارد.
شکم پرست = شکم+پر+است = شکم پر است،کنایه از سیر بودن.
شمشیر=شم(فریب و خدعه؛اسم مصدر از شمیدن به معنی رمیدن و آشفته شدن؛بوییدن)+شیر(حیوانی قوی جثه و درنده؛نوعی مایع خوراکی سفید رنگ؛مشاور،وزیر)=فریب و خدعه ای که توصط مشاور یا وزیر طرح ریزی گردد؛رمیدن و آشفته شدن شیر؛بوییدن شیر برای تشخیص فساد یا سلامت آن.
کفتر = کف(قسمت تحتانی چیزی)+تر= چیزی که کف آن تر باشد،کنایه از کشتی.
تشخیص = تش(ته اش)+خیص(خیس)=چیزی که ته آن خیس باشد،کنایه از کشتی.
کوهسار = کوه+سار(نوعی پرنده) = سار کوهی.
کاهگل = کا(در بعضی از گویش ها به معنی برادر است؛در دین مصریان قدیم به معنی جفت یا همزاد بوده است)+هگل(نام یک فیلسوف آلمانی) = منظور همان هگل است که گوینده به سبب احساس قرابت با هگل وی را برادر خود خوانده؛همزاد هگل.
بزمچه = بزم(جشن و مهمانی)+چه(پسوند تصغیر = جشن و مهمانی کوچک.
بستانکار = بستان(بوستان،گلزار،باغ)+کار(شغل) = کسی که در کار باغ و بوستان باشد،باغبان.
بلدرچین = بل(اسم خاص فرنگی)+در+چین(نام یک کشور) = نام رمانی است که شخصیت اول آن پسرکی است "بل" نام که ناخواسته به چین سفر کرده و در آنجا درگیر حوادثی می شود.
بهبود = به(نام یک میوه یا درخت آن)+بود(مصدر مرخم از بودن) = این به بود،متضاد لابه(در پست قبل)!
بیمار= بی+مار(نویعی خزنده) = مکانی که مار نداشته باشد.
بیمار=بیم(ترس و وحشت)+آر(آورنده) = بیم آورنده،وحشتناک،مخوف.

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:17 - 0 تشکر 12194

درخشان:

سشوار : سه نفر که در حال شور ( مشورت ) با هم باشن.
گیرمو : کسی که همش به موی آدم گیر بده
روزگار : روزی که مخصوص گاری ها باشه.
گلسنگ : سنگی که گِلی شده باشه. یا سنگی که از قصد به کسی زده باشینو بعد در جواب اعتراضش بهش بگین این گُلسنگ بود،سنگ خالی نبود که
تبخال : کسی که تب خالی ( فقط تب ) داره. یا کسی که از گرما عرق کرده و سرخ شده.
سبزه زار : سبزه های پارک که از دست مردمی که حرف حالیشون نمیشه و اونا رو هی لگد میکنن زار میزنن
پانکراس : پنکه ای که سمت راست آدم باشه. یا از این پنکه های زمینی که راست رو زمین قرار میگیره.
تلوفاز : کسی که بعد از تموم شدن فازش تلو تلو میخوره.
پروفاز : کسی که تازه فازش پر شده یا کسی که اینقدر فازش پره که به دیگران هم فاز میده
(توضیح نویسنده : پروفاز و تلوفاز دو مرحله از تقسیم سلولی هستن)
مارپیچ: ماری که دور خودش پیچ خورده باشه. یا به موهایی گفته میشه که خیلی فر باشه
کربن: کسی که از اول کَر بوده . یا کسی که هر چقدر صداش میکنی جوابتو نمیده

-----

مک لارن:

سوپاب: غذايي که توي سربازي مي دهند.
شيار: اون چيز(شي) رو بيار (شما بهش چي ميگيد)
شناور: کاميوني که بارش شن باشد, کارگري که براي درست کردن ملات با فرغون شن بياورد
زيرآبي: نيلي , زير رنگ آبي نيلي قرار دارد
رو آبي: سبز, روي رنگ آبي سبز است (يادآوري: نور در گذر از منشور به هفت رنگ تجزيه ميشودکه به ترتيب نام ميبرم:قرمز , نارنجي, زرد, سبز, آبي, نيلي, بنفش , درس فيزيک سال چندم راهنمايي)
مرداب: آبي که مرده را با آن مي شويند.
شراب: آبي که باعث شر بين افراد شود.
مجاب: درياي طوفاني که هم آب دارد و هم موج.
شوراب: سازمان آب شهر قم.
پرتاب: چشمه اي در جاي پرتي
آفتابه: علامت هشدار در مکانهايي که آب آلوده به آفت وجود دارد.
بهروز: خوردن روزي يک عدد به(بهتر است خورده شود)
روزبه: حتما روزي يک به خورده شود (از اين دو عبارت در طب استفاده ميشود)
کارواش: آرام کار کردن (ابتدا کاريواش بوده که به مرور به کارواش تبديل شده است)
فروز: مويي که هم فر و هم وز باشد.

-----

شقایق صحرایی:

سرزمین : سر ِزمین
کنکور: کور کن، آنچه آدمی را کور می کند
مخلص: مُخ لِص(less) (توضیح مترجم: توضیحی ندارم)
سیرجان: کسی که از جان خود سیر شده است
خبرچین: کسی که خبر را می چیند...در ادبیات روزنامه نگاری دبیر یا سردبیر ضدحال
بزرگ: بُز اُرگ (توضیح مترجم: بع بع)
توده: توی ده
روستا: رو سه تا ( کسی که سه تا رو داره ... اوه اوه)
بامدادی: متنی که با مداد نوشته شده باشه ... مثل اخبار بامدادی (برای همین خبراش با بقیه ی اخبار روز فرق می کنه)
ریاضی: ریا زی (کسی که با ریا و فریب زندگی می کند)
پیدایش: (با لهجه اصفهانی بخونید) : پی دایش => دنبال داییش
جوان: جو آن ... کسی که در دم و آنی جوگیر می شه
دوازده: هشت
بی ملاقاتی: بی مُلا قاتی؛ بدون قاتی شدن با مُلا... کلا سعی کنید خیلی با استادا قاتی نشید
پیش بینی: اصولا خاصیت بینی همینه ... ( که قبل از صاحبش وارد می شه)
خوش بینی: بینی خوشگل؛ بینی قشنگ => کسی که بینی خود را عمل کرده است
بد بینی: کسی که مرتبا با توصیه ی دیگران مبنی بر انجام عمل زیبایی بینی مواجه می شود

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:17 - 0 تشکر 12195

آدم فروش2006:

ابریشمی: ابر یشمی، ابری به رنگ یشمی
شبدر: مروارید شب(مهتاب)
قمار: سوغات شهر قم، قم آر
قمارباز: کسی که هر بار به قم میرود بازهم سوغاتی می آورد
مزدک: مزد کم
نیسان: از خانواده نی ،‌نی گونه
ریشه : شاه شهر ری
روشن: روی شن
روشنایی: جمله پرسشی رو شنا یی؟، روی شن ها هستی؟
روشنایی: شنای کرال سینه
اسباب : اسب آبی
گشتاسب: اسب سواری
استدلال: است دلال، به افراد دلال اتلاق می شود

فیوز: قیمت یوز پلنگ

-----

یاسان:

جدال=بزرگِ خاندان
کلاغ=کچلی که عاق شده
شهرزاد=متولد شهر
زگیل=اهل گیلان
چکمه=چقدر کمه
کمال=خاندان کووچک
خلاصه=در دیوانگی تک
کهکشان=گاریهای مخصووص حمل کاه
کلام=مادر شخص کچل
کلاش=اش پشت پای کچل
کلافه=کچل افه(شایدم چراغش خامووشه)
ساندیس=مانند دیس
دلمه=دلی مه گرفته و غبار الوود
زنده=زنی از اهالی ده
کلمبیا=مادر کچل بیا
مشغوول=غوول مشهدی
خشاب=اب گل الوود
مختار=نوعی دیوانه
سمیرا=سم کشنده
شلاق=شل شدن به واسطه ی عاق
ابله=انواع ابمیوه
ضربه=به رسیده و زردرنگ
ستاره=سه راه

ابراهیم=دوود برخاسته از هیزم
شربت=بت شر(بتی که حضرت ابراهیم علیه‌السلام تبر رو رووی شوونه ی اوون گذاشت)
فاضلاب=اب پاک
گلاب=گل ابکی توو فووتبال یا گلی که رووی ابه مثل نیلووفر ابی
پلیس=راه پله(پل+ایس)
گلدان=باتلاق
پا پووش=جووراب
تیر اهن=گلووله
سمبووسه=نیش انواع حشرات و حیوانات
سراب=چشمه
شراب=ابشار
سروان=مسئوول حمام
سر تیپ=موو قشنگ
چشم چران=چشم پزشک
ابشار=سیل
شهرووز=جمعه
پیراهن=اهن کهنه و زنگیده

-----

مک لارن:

زيگيل: زي+گيل :زندگي گيلکي ها, زندگي در گيلان.

قمارباز: باز گردن سوغاتي شهر قم(مثلا باز کردن در ظرف سوهان.....به به چه خوشمزست)

گشتاسب: اسب مسابقه اي , آخه گشتاورش بالاست

فيوز: قيمت موي وز, البته اين اصطلاح زماني مورد استفاده بوده است که موي وز مد روز بوده

شوريده: شور+ايده: ايده اي شور و با مزه,
نزديک: نزد+يک: پيش يک , پهلوي يک, عدد2
سيگار: سي+گار: 30 غار که با لهجه بخونيش ميشه 30گار
برگرد:بر+گرد: روي گردو غبار, زماني استفاده ميشه که طرف بهت ميگه برگرد نشين
تنها: تن+ها: بدن ها , هيکل ها
خرداد: خر+داد: خريدو فروش , بده بستون , داد و ستاد
تهران: ته+ران: منتهي اليه ران, قسمت پاياني ران مرغ که ملت سر سفره براش سرو کله ميشکونن
گلاب:گل+آب: آب دادن به گل, اين کلمه زماني استفاده ميشه که مادر به دختر کوچولوش ميگه گلاب دادي؟
گلدان: گل+دان: دانه دادن به گل, اين زماني اسفاده ميش که يه سرهنگي فکر کنه که گل يه پرندست
سيستُم: سيس+تم: تم ساکت باش, يا اسم يه فيلم به نام سکوت مرگبار تم
ميان:مي+ان: سوال پرسشي که ميپرسه ميان؟
ميان بر:مي+ان+بر: ميان ببرنش؟
شهادت:شه+ادت: عادت هاي شاه

-------

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:30 - 0 تشکر 12196

جلسه دوم:

سلام بر اهل صلح دوستي انسانيت
جلسه دوم رو با ياد خدا شروع مي کنيم.
موضوع اين جلسه ساختن ضرب المثل هاي ترکيبي هستش.
هر ضرب المثل رو که ميدونيد به طور طنزانه اي با کلمات ديگه قاطي کنيد و بنويسيد.
براتون يه مثال ميزنم:
ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازست. (اصل ضرب المثل)
ماهي رو هر وقت از آب بگيري ميميره!
ماهي رو هر وقت از آب بگيري تو دستت وول ميخوره!
ماهي رو هر وقت از آب بگيري بهت بد و بيراه ميگه!
ماهي رو هر وقت از آب بگيري دوباره ميندازيش تو آب!
.
.
.
اين مصداقي بود تا ديگر ضرب المثل ها رو با خلاقيت خودتون آماده کنيد و بنويسيد.
خب دوستان در کنار تمرين جلسه اول اين تمرين رو هم انجام ميديم تا ايشالله به قسمت بعدي برسيم( بازي با شعر)
دوستان هميشه به اين نکته توجه کنيد:
يکي از مهارتهاي طنز نويسي عادت زدايي است . يعني به همه چيز و همه کس به طور عادي و معمول و طبق عادت هميشگي نگاه نکنيم.
خب دوستان منتظر کارهاي قشنگتون هستيم.
مراقب خودتون باشيد

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:30 - 0 تشکر 12197

اشک شمع:

پیام:پی+ام =به دنبال مادر
پیام بازرگانی:پی+ام+با+زر+گان(به انگلیسی یعنی تفنگ) =به دنبال مادر با تفنگ طلایی
کوزه:کو(ه)+زه=کوه زهکشی شده
سبیل:سه +بیل=سه نفر در حال بیل زدن
نفت:ن+فت(فراوان)=نه فراوان هست (توضیح:در جواب سوال آیا فلان چیز فراوان هست گفته میشه)
تختخواب:کسی که تخت خوابیده(خوش به حالش)
داریوش:دار(درخت)+یوش(محل نیما یوشیج)=درختی که در یوش قرار دارد
اگه اجازه بدین من خرداد رو به صورت زیر معنی کردم
خرداد:خر(حیوان)+داد(فریاد)=فریاد خر
و اما ضرب المثل
هر چه بگندد نمکش میزنند مواظب باش زیاد نمک نزنی که شور بشه
ریگی تو کفشش بود ولی کفشش سوراخ بود ریگ افتاد
خانه ای که دارد دو کد بانو همش توش دعواست
آشپز که دوتا شد آش زودتر حاضر میشه
ماهی رو هر وقت از اب بگیری بو میده
هر چه بگندد نمکش میزنند فکرش رو کنید که تو سیستم من ویروس رفته تو خود آنتی ویروس جا خوش کرده
کمتر:کمی تره(نم داره)
لامپ:لا(به عربی یعنی نه)+ مپ(به انگلیسی یعنی نقشه)=نقشه ای نیست
شبکه:شب+که=شب که - الان شب که

-----

مک لارن:

ديگ به ديگ ميگه روت سياه
ديگ به ديگ ميگه مشکي رنگ عشقه
ديگ به ديگ ميگه ته ديگ
چرا عاقل کند کاري که باز آيد پشيماني
چرا عاقل کند کاري که بعدا بگويد خودم کردم که لعنت بر خودم باد
چرا عاقل کند کاري که باز آيد به کنعان غم مخور
آب که از سر گذشت چه يه وجب چه صد وجب
آب که از سر گذشت نقطه سر خط
آب که از سر گذشت خفه ميشي
نخورديم نون گندم ولي ديديم دست مردم
نخورديم نون گندم ولي دزديديم از دست مردم
نخورديم نون گندم ولي تا دلت بخواد برنج خورديم
يه مو از خرس کندن غنيمته
يه مو از خرس کندن وااااااااي نکَن حسن! خطر داره حسن!
يه مو از خرس کندن بعدش تا ميتوني بدو
موش تو سوراخ نميرفت جارو به دمش ميبست
موش تو سوراخ نميرفت بچه محلاشم دعوت کرد
موش تو سوراخ نميرفت گفت پيشي بيا منو بخور(اين کار من نبود)

-----

شقایق صحرایی:

شتر دیدی سلام بهش برسون

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:31 - 0 تشکر 12198

مک لارن:

عروس رقص بلد نيست ميگه زمين کجه
عروس رقص بلد نيست به جاش داماد ميرقصه
عروص رقص بلد نيست کار نشد نداره
شتر در خواب بيند پنبه دانه
شتر درخواب بيند گهي پشت به زين و گهي زين به پشت
توبه گرگ مرگه
توبه گرگ خواستن توانستن است
به روباه ميگن شاهدت کيه گفت دمم
به دزده ميگن شاهدت کيه گفت دم روباهه
به روباه ميگن شاهدت کيه گفت گشتم نبود نگرد نيست
اگر ديدي جواني بر درختي تکيه کرده بدان عاشق شدست و گريه کرده
اگر ديدي جواني بر درختي تکيه کرده جوان هم جوان هاي قديم
آشپز که دو تا شد غذا يا شور ميشه يا بي نمک
آشپز که دو تا شد حقوقشون نصف ميشه
آشپز که دو تا شد لابد رسيدن به فينال مسابقه

-----

خانم گل:

در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته
در دیزی بازه ،اون درو ببند سوز میاد
در دیزی بازه جاده درازه

فلفل نبین چه ریزه،درشتاشو سوا کن
فلفل نبین چه ریزه،موهات چقدر تمیزه

-----

نیکادل:

فلفل نبین چه ریزه پیاز درشته
فلفل نبین چه ریزه یه عالمه تنده
چاه مکن بهر کسی خسته میشی
چاه مکن بهر کسی بیگاری هم حدی داره

گربه دستش به گوشت نمی رسه میره کلاس بسکتبال

-----

مک لارن:

فلفل نبين چه ريزه بشکن ببين چه تيزه
فلفل نبين چه ريزه بشکن بريز تو آبگوشت

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.