همسر شهید مرتضی پالیزوانی در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس به
تشریح دوران ریاست مهدی كروبی بر سازمان بنیاد شهید انقلاب اسلامی پرداخت
و ضمن انتقاد از عملكرد رییس وقت بنیاد به فرازهایی از آن مقطع اشاره كرد
كه متن آن در زیر میآید:
من قبل از شهادت همسر خود از سال 60 با بنیاد شهید در ستاد جشنهای 22
بهمن همكاری داشتم و در این رابطه نیز ناگفتههایی وجود دارد كه شاید
بسیاری از مردم از آن اطلاع نداشته باشند.
وی ادامه داد: مردم از ریخت و پاشهایی در آن دوران چیزی نمیدانند؛
از پولها، باجدادنها و اسرافها، ولی من خودم چند ماه با این جریان كار
كردم میدیدم كه چه پولهایی و به چه صورت خرج میشد.
همسر شهید پالیزوانی به یكی از سفرهای مشهد برای میهمانان خارجی از
سوی بنیاد شهید اشاره كرد و گفت: خیلی از این میهمانان خارجی نبودند و
تنها برخی از بحرین، عربستان، سوریه و دیگر كشورهای عربی آمدند و من آن
موقع به عنوان مهماندار با آنها همكاری داشتم.
وی خاطرنشان كرد: 2 هواپیمای خصوصی برای این سفر كرایه شد و میهمانان
نیز در هتل شرایتون مستقر شدند. در هواپیما كه بودیم هدایای زیادی از جمله
زعفران و پول به تمام حاضران و حتی خدمه هواپیما دادند و قدری پول نیز در
اختیار ما قرار دادند و گفتند هر چه این مهمانها خواستند برایشان تهیه
كنید ولی من آن موقع هزینه نكردم به علاوه اینكه چندین باكس سیگارهای
خارجی نیز به میهمانان اهدا شد. من چون مهمان دار بودم، اینها را میدیدم
و همان موقع گفتم این برنامه بیشتر به یك مراسم شكم پروری میماند و جالب
اینكه همه این كارها در برابر سكوت مسئولین بنیاد انجام میگرفت و حتی خود
آقای كروبی آنجا حاضر بودند.
وی با بیان اینكه من اولین كسی بودم كه در كتاب شدن آثار شهید بهشتی
در بنیاد نقش داشتم، اظهار داشت: از آنجا بود كه مسئولیت فرهنگی یكی از
شهركهای خانواده شهدا را به من واگذار كردند كه خود این شهركها هم مسائل
زیادی داشتند و من اولین بار در این شهركها بود كه با همسرم آشنا شدم و
ایشان همان موقع به من هشدار دادند كه اینجا نمانید.
همسر شهید پالیزوانی افزود: او به من تاكید میكرد كه با سند میگویم
كه اكثر این خانوادههایی كه در شهركها هستند، مشكلات فراوانی دارند ولی
من اصرار داشتم كه بمانم و ببینم اینجا چه خبر است ولی بعد از ازدواجمان
ایشان دیگر اجازه ندادند من آنجا بمانم چون محیط را سالم نمیدانستند.
وی ادامه داد: خانواده همسر من چون بواسطه شهادت برادرشان خانواده
شهید محسوب میشدند، در یكی از این شهركها ساكن بودند و حتی پدر ایشان هم
تا آخرین روز عمرشان از آقای كروبی ناراحت بود و میگفت وقتی پسرم شهید
شد، برادر آقای كروبی از ما خواست تا خانه خود را بفروشیم و به این شهرك
كه او میگفت حق ماست، بیاییم. او همیشه میگفت این آقای كروبی بود كه ما
را اینچنین بدبخت كرد.
همسر شهید پالیزوانی با اشاره به اینكه آقای كروبی برای مدتی همسر من
و برادرانش را در ساختمانی زندانی كرده بود، در خصوص علت این امر گفت: این
موضوع برمیگردد به سال 58. همسرم تعریف میكرد كه یك روز به اتفاق دیگر
برادران و خانم ایشان به محلی می رفتیم. در میانه راه فردی به خانم برادر
ایشان توهینی كرده بود كه به همین دلیل با من گلاویز شدند. در همین گیر و
دار بود كه آقای كروبی از آنجا رد میشد و با دیدن صحنه جلو آمد و دستور
داد تا ما را گرفته و ببرند.
وی گفت: همسرم اظهار داشت ما هرچه اعتراض كردیم فایدهای نداشت و
آنها ما را به ساختمانی در چیذر كه متعلق به بنیاد بود برده و 4 روز آنجا
نگه داشتند.
همسر شهید پالیزوانی ادامه داد: همسرم و برادرانش را بعد از مدتی به
زندان اوین منتقل كردند و آنها خواستار مصاحبه با خبرنگاران شده و اعتصاب
غذا كردند و در این موقع بود كه اقای كروبی دست به دامان مادر ایشان شد تا
بلكه مانع از انجام این كار توسط فرزندانش شود ولی فایدهای نداشت تا خبر
به گوش امام رسید و با وساطت امام بود كه آنها راضی شدند و بعد از مدتی
نیز آزادشان كردند و از آن روز به بعد بنیاد دیگر رابطه خوبی با آنها
نداشت.
وی خاطرنشان كرد: بعدها فهمیدند آن فردی كه به همسر برادرشان اهانت كرده بود، با وساطت شخص اقای كروبی به استخدام صداوسیما درآمد.
همسر شهید پالیزوانی تصریح كرد: آقای كروبی آدم خاصی هستند و من بعد
از شهادت همسرم به عنوان خانواده شهید این مسائل را كاملا درك كردم؛ اگر
از كسی خوشش میآمد كاملا از او در زمینههای مالی و غیره حمایت میكرد.
" البته زود هم عصبانی می شدند كه یك بار به گوش همكار من زدند و
بعد برایش از دفتر كروبی سكه فرستادند. همكارم مسئول فرهنگی چیذر بودند.
گویا آقای كروبی رفته بودند برای بازدید كه این همكار من گلهای میكند و
آقای كروبی هم ناراحت میشود و یك سیلی به او میزدند. ظاهرا این اتفاق
برای یكی از همسران شهدا هم بوجود آمده بود. "
به گفته این فرد مطلع، یك سال هم عید فطر گفتند كه حاج آقا میخواهد
به همه كاركنان عیدی بدهد. گفتیم بر چه اساسی؟ گفتند چون روزه گرفتهاید.
من گفتم كه مگر ما برای آقای كروبی روزه گرفتیم ؟ آن موقع یعنی سال 61 به
همه كاركنان نفری 2 هزار تومان پاداش دادند و گفتند چه بگیری و چه نگیری
پای شما نوشته شده است.
وی یادآور شد: چون پس از شهادت همسرم با خانواده شهدا در ارتباط
بودم، میدیدم كه اكثر آنها از رفتار و برخوردهای آقای كروبی ناراحت
هستند. حتی آخرین روزهایی كه قرار بود آقای كروبی بركنار شود خیلیها
میگفتند الان بهترین موقع برای این است كه درخواستمان را با او مطرح كنیم
چرا كه امروز بیشترین بذل و بخشش را دارد! اگر خانوادهای با آقای كروبی و
اطرافیان او همراه میشد وضع خوبی داشت ولی اگر خانوادهای اعتراض میكرد
یا صدایش را بالا میبرد، آقای كروبی تعارف نداشت كه زن است یا مرد و با
او به شدت برخورد میكرد.
همسر شهید پالیزوانی در ادامه گفتگوی خود با فارس، به ذكر خاطرهای
پرداخت و گفت: یكی از معاونان آقای كروبی كه مسئولیت املاك و مستغلات
بنیاد شهید را بر عهده داشت. برخی كه برای تهیه مسكن به دفتر ایشان
میرفتند ماهها معطل یك فرصت ملاقات می ماندند. پس از چندی وی را به جرم
اختلاس به زندان انداختند. جالب این است كه آقای كروبی در برابر دستگیری
وی هم هیچ عكسالعملی نشان نداد.
این همسر شهید از بروز وضعیتهای نامناسب اخلاقی در شهركهای بنیاد
شهید یاد كرد و گفت: برخی كه اعلام میكردند برای زندگی حاضر نیستیم كه به
شهركهای آنجا بروند، توبیخ و محاكمه غیر رسمی شدند. وقتی به آنها گفته
میشد كه در آنجا فساد است، آنان گفتند این موضوع در همه جامعه وجود دارد.
این فرد آگاه با اظهار تاسف از رواج بحث ازدواج همسران شهدا گفت: به
عدهای از همسران شهید، فرمی میدادند و از آنها میخواستند ویژگیها و
نوع همسران درخواستی خود را بنویسند. برخی از نزدیكان شهدا از این كار
خیلی عصبانی شدند و به اطرافیان كروبی گفتند مگر اینجا املاك خرید و فروش
میكنید؟ بعدها این ستاد كه به ستاد ازدواج همسران شهدا معروف بود، جمع
شد.
اكثر در خانوادههای شهدا نسبت به عملكرد آقای كروبی در گذشته نظر
بسیار منفی دارند. در زمان آقای كروبی هیچ ضوابطی در پرداخت و رسیدگی به
امور خانواده شهدا نبود و وقتی وارد بنیاد میشدی اكثر كارمندان زن آنجا
با روسری و مانتو بودند.
منبع