تبیان، دستیار زندگی

نوشته پایین فقط برای لحظه ای لبخند بر چهره شما آورده شده و هیچ هدفی را دنبال نمی کند و از هیچ نامزدی حمایت نمی شود 

مجری: با سلام خدمت بینندگان و شنوندگان عزیز امشب ششمین و آخرین مناظره انتخاباتی بین آقایان دکتر محمود احمدی نژاد و محسن رضایی برگزار می شود. قبل از هر چیز باید بگم که اگر هر کی از شخص غایب حرف بزنه اصلا مهم نیست چون دیگه فرصتی باقی نمونده تا به شخص غایب داده بشه. طبق قرعه آقای احمدی نژاد شروع کننده هستند و آقای محسن رضایی بحث رو به پایان می برند اما باید بگم به دلیل این که دیشب در مورد دولت نهم انتقاد شده پس 30 دقیقه به آقای احمدی نژاد وقت می دیم تا از خودشون دفاع کنند. 

احمدی نژاد: الهم عجل لولیک.... (به دلیل بی سوادی بنده این قسمت کامل نوشته نشد) ملت بزرگوار و شریف و عظیم و کریم ایران بنده خادم شما هستم همانطور که دیشب دیدید اون دو نفر من را خراب کردند به من تهمت زدند ولی خودتون شاهد بودید که من اصلا به کسی کاری ندارم و فقط برنامه های خودم رو اعلام کرده بودم همانطور گفته بودم امشب هم اومدم فقط برنامه های خودم رو اعلام کنم.  خوب اول از همه برنامه من اینه که چه جوری ثابت کنم آقای کروبی اون سیصد میلیون رو از آقای جزایری گرفته و ما ندیده بودیم!! شنیده بودیم جیب آقایان بزرگ است اما نمی دانیم این همه را چه جوری در جیبشان گذاشته اند. بعد حالا فرض کنیم پول به صورت چک پول باشه، باید ببینیم این چک مال کدوم بانک بوده... خیلی مهم است که این پول چک پنجاه هزار تومانی بوده یا صد هزار تومانی. مردم مطمئن باشند که من حقشان را از ایشان می گیرم و به صورت سهام عدالت به آنها می دهم. تازه من به آقای محصولی هم گفتم که برای اینکه ملت بزرگوار ایران در رفاه باشند مقداری به من قرض بدهند تا به صورت مسکن مهر در اختیار مردم شریف قرار بگیرد. بنده برنامه دیگری دارم  و اون اینه که خانه اقای کروبی را با روشی هدفمند متر کنم و این از برنامه ها اصلی طرح تحول اقتصادی بنده هست. برنامه بعدی من متراژ خانه های آقایانی است که اسمشان متعاقباً از روزنامه ها کثیر الانتشار در اختیار مردم قرار خواهد گرفت..

  مجری: آقای دکتر وقت شما تمام شد... شما 10 دقیقه صحبت کردید 

محسن رضایی: من برنامه های آقای احمدی نژاد را بررسی کردم هر چند تا حالا متوجه چیزی نشده ام ولی برنامه های خودم رو ادامه می دم. باید بگم که اقتصاد آقای احمدی نژاد درون چاله ای گیر کرده است. ایشان پریشب گفته اند که رئیس جمهور باید کارشناسی ارشد باشد بنده می خوام افشا گری کنم ایشان به بنده که دکترای اقتصاد دارم توهین کرده اند ایشان چه زمانی کارشناسی ارشد اقتصاد را گرفته اند بنده خودم وقتی داشتم جنگ می کردم و در عین حال درس می خوندم آقای احمدی نژاد را می دیدم که سر کوچه با دوستانشان فوتبال می کردند. من به خدا تمام نمره هام 20 بود ولی آقای احمدی نژاد همش کم می گرفت از من تقلب می کرد. من وقتی داشتم کارشناسی ارشد می گرفتم آقای احمدی نژاد داشتن عمران می خواندند آن موقع من به ایشان گفتم که نون الان تو اقتصاد هست ولی ایشان گفتند که مهندس شدن یه کیف دیگه ای داره. الان که کم آوردن و دیدن من دکترای اقتصاد گرفتم میگه منم کارشناسی ارشد اقتصاد دارم. من این رو خودم با گوشت و پوست و استخوانم حس کردم که ارشد اقتصاد نداره بعدا الان میگه دارم. آخه آقای دکتر تا کی می خوای بیای جلوی تلویزیون بخندی بگی من ارشد اقتصاد دارم. این برای شما واقعا جای تاسف داره... 

مجری: شما 10 دقیقه و 30 ثانیه صحبت کردید...

 احمدی نژاد: (با خنده و پوزخند) آقای رضایی یه چیز می گیی آدم نمی دونه از کجا شروع کنه به افشا کردن (منظور همان اعلام برنامه هاست). من چون شما رو دوست دارم این رو می گم آقای رضایی (اینجا رو آقای احمدی نژاد با تاکید بیشتر می گه) شما اون زمان که داشتی جنگ می کردی آخه ندیدی من گوشه خونه نشسته بودم داشتم درسام رو می خودنم. آقای رضایی من به شما علاقه دارم. ولی نذار بگم که کلاس سوم ابتدایی تک ماده زدی... می خوای بگم همش ریاضی چند می گرفتی؟ نمی خوای؟ ولی من می گم. ملت بزرگوار و بلند همت و شریف و کریم و دانشمند و ... ایران. این آقای رضایی که اینجا نشسته داره دم از اقتصاد می زنه همش می رفت زیر سایه درخت می نشست و  تعداد برگ های روی زمین رو می شمرد بعد میانگین می گرفت و با تعداد برگ های اولیه جمع می کرد و بعد دو باره از میانگین و تعداد برگ ها ،  تعداد اولیه رو کم می کرد و بعد چند تا عدد همین طوری بهش اضافه می کرد و بعدش می گفت من تعداد میوه های درخت رو با استفاده از روش ائتلافی بدست آوردم. اصلا بلد نیست مشتق بگیره. من یه مدرک دیگه دارم که می خوام نشون بدم. (مجری تذکر میده که وقت تمومه) می خوای بگم، بگم ... بگم... 

مجری: شما تا حالا 25 دقیقه صحبت کردی

 رضایی: اگه می خوای بگی بگو. ولی یادت باشه اگر عکسی از وابستگان من باشه من حتما از شما شکایت میکنم. بر می گردیم به برنامه های خودمون. آقای احمدی نژاد در مورد بی سوادی بنده چیز هایی را گفتند که واقعا به من بر خورد. می خواهم بدانم ایشان می دانند انتگرال سینوس ایکس چند می شود. جالب است بدانید ایشان وقتی از دور مرا نگاه می کردند و می دیدند که دارم زیر درخت محاسبه می کنم. به نکاتی توجه نمی کردند بنده از آنجا که مدت ها نظامی بوده ام و فنون حفاظت از اطلاعات را می دانستم از همان ابتدا اطلاعات غلطی به ایشان می دادم و ایشان را گمراه می کرد. بنده آن زمانی که زیر سایه درخت نشسته بودم داشتم پایه های دولت در سایه را به وجود می اوردم. اما به آقای احمدی نژاد می گفتم که دارم تعداد سیب ها را حساب می کنم و متاسفم ایشان اصلا دقت نمی کردند و من برای ایشان متاسفم. بنده چون قبلا دوست ایشان بوده ام تصمیم دارم در دولت ائتلافی از ایشان هم استفاده کنم اما ایشان نه تنها به من توجهی نکرده بلکه تهمت هم می زند. بنده دکترای اقتصاد دارم و به این افتخار هم می کنم. این آقا الان که دیده دانشگاه هی مهندس عمران میده بیرون، کم اورده میگه منم کارشناسی اقتصاد دارم. من دیشب خودم نمودار های ایشون رو بررسی کردم متاسفانه نه تنها حقیقت نداشت بلکه ایشان رفته با نرم افزار اکسل چهار تا گراف آورده می گه من کارشناسی ارشد دارم. حالا شانس اورده که کروبی از اقتصاد چیزی سر در نیاورده. اگر جرات داری الان گراف نشون بده. من که گراف های شما رو دیدم. همش بر عکس کشیده شده. می خوای گراف های من رو ببینی؟ واسه من هم کاملا رنگیه هم درست کشیده شده. تازه من دادم بچه ها با نرم افزار matlab درستش کنن. راستی نگفتی از کجا پول اوردی گراف ها رو روی کاغذ گلاسه پرینت گرفتی. آقای کروبی نفهمید ما که فهمیدیم همش الکیه... 

مجری: شما وقتتون کاملا تمام شد و با این اوصاف آقای احمدی نژاد هم باید شروع  کننده و پایان دهنده مناظره باشه

 احمدی نژاد: آقای رضایی من چون شما رو دوست دارم این رو می گم ( احمدی نژاد می خنده و رو به دوربین، خودش رو جمع و جور می کنه و میگه) ملت بزرگوار و غیور و دانشمند و کریم و شریف ایران. من هی می خوام حرف نزنم این آقا نمی ذاره. آقای رضایی نذار بگم پسر شما الان در کجا هست. (در این هنگام آقای احمدی نژاد یک نقشه گیتا شناسی میاره و می ذاره روی میز و یک ماژیک قرمز می گیره و آمریکا رو نشون میده) نگاه کن محسن جان، پسر شما الان اینجاست بازم می خوای بگی که من دروغ می گم. تازه نذار چیزای دیگه رو ، رو کنم. تا همین جا بسه. مردم عزیز ایران قدرتمند شما دیدید که من در طول این سه مناظره فقط برنامه های خودم رو گفتم و اصلا اسم کسی رو نبردم. اما از شما یه خواهش دارم و اون اینه که من اصلا به این صندلی ریاست عادت ندارم و روی اون راحت نیستم اما به خاطر شما می خوام چهار سال دیگه این رنج رو تحمل کنم و رئیس جمهور باشم تو رو به خدا به من رای بدین. قسمت جا پایی این صندلی اصلا مناسب نیست همش پای من خواب میره مطمئن باشید من اینجا بهم سخت می گذره ولی برای اینکه ایران بر تمام جهان پیروز بشه من هیچ چاره ای ندارم مگر اینکه شما به من رای بدین شما خیلی از من استقبال می کنین ولی من هیچی ندارم که به شما بدم. ولی سعی می کنم سهام عدالت رو اول به کسایی بدم که میان استقبال من. البته من چون آدم جلبی نیستم به همه سهام می دم ولی انتظار نداشته باشید برم به پسر آقای رضایی هم سهام عدالت بدم و در اخر با آقای رضایی یه حرفی دارم. آقای رضایی من چون شما رو دوست دارم ، این رو می گم آدمی که نتونه پسرش رو تو خونه نگه داره چه طور می خواد رئیس جمهور بشه. خودت دیدی کروبی و رفسنجانی و خیلی های دیگه رو من کله پا کردم بازم اومدی مناظره آخر چقدر شما ساده هستی من به این راحتی ها شکست نمی خورم. در ضمن بازم بگم من شما رو خیلی دوست دارم.