تبیان، دستیار زندگی

سلام

صبح با تمام بی حالی از خواب پا میشی...ولی هی به خودتن انرژی مثبت میدی كه امروز روز

خوبیه،قراره من شاد باشم

مثل همیشه صبحونه رو بی خیال میشی ومیپری توكوچه...به به عجب هوایی...رفتگرمهربان

هم مشغول كاراست ومنم به سمت مدرسه روان

داری به مسیرت فكرمیكنی واینكه الان كه میری سركلاس معلم ازت درس میپرسه یا نه...كه

یهویی یادحرف استاد شعرت میفتی كه دقیق نگاه كن وسكوت كن...حتی توی مغزت سعی كن

سكوت حكمفرما باشه...

یهویی دلت میخواد شعربگی،داری دنبال یه چیزی میگردی كه احساست رو برانگیخته كنه...

صدای شرشرآبی رو میشنوی كه انگارداره از روی یه صخره ی بزرگ رد میشه وگنجیشكا یا صدای

چلپ چلپ پاشون... دارن آب میخورن..

وهمچین فضایی رو توی ذهنت ترسیم میكنی كه چشمت میفته به جوی آب مذكور...

صخره ای كه توی ذهن بیچاره ی پنجره ایمون ترسیم كردیم همون آشغالاییه كه واقعا فضای

رمانتیكی رو رقم زده وسدی شده برای عبور آب وچلپ چلپ پای گنجیشك مهربون هم صدای

ورجه وورجه ی موشهای محترمه..كه صبح اول صبحی هوس كردن فضای عشقولانه ی ما رو

پروانه ای تر كنن...

محل نمیذاری،میگی این مال همین محدوده بوده...

اینجاهاایی كه درخت نداره.... (زهی خیال باطل)

رفتم اون طرفی كه یه كم همچین خوش آب وهوا تره وبه خیال خودم مملو از احساسات

رمانتیكانه..

نزدیك جوی آب كه شدم از خوشحالی این جریان زیبای آب در پوست خود نمیگنجیدم كه بوی

مشمئزكننده ای خیالات پروانه ایم رو زد داغون كرد..بوی چندش آوری همراه با جلبكهای فراوان

كه معلوم نیست روز چندنفر مثل من بخت برگشته رو شیرین كرده...

.........................

روز خوب وشیرین واحساسات ما كه اون روز تموم شد رفت ولی خداییش تا

كی باید از داشتن یه جوی آب یا همون آبراه سالم،توی خیابونای شهرمون محروم باشیم؟؟؟؟

كسی نمیخواد یه فكری به حال این موشا بكنه كه از شدت بزرگی انگاری گربه بلعیدن....

وقتی خش خش لای شمشادای كنار خیابون نشون میده،

اینجا محل عبور موشهاست،لطفا مزاحم نشوید...حس خیلی خوبی داره؟؟

درسته كه این جوی آبها یا این موشها ازچشم مسئولینی كه هرروز با فلان ماشین مدل

بالاشون قییژژژژژژ از توی خیابون رد میشن،پوشیده است...

ولی مردمی كه دوست دارن دوقدم پیاده برن،چه گناهی دارن؟؟؟؟

***********

ازاین رو برآن شده ام كه مهندسی جوی وآبراههای تمام نقاط كشوررو خودم برعهده

بگیرم...باوركنید با یه فكراساسی زیبایی به شهرمون برمیگرده..

اولین تاپیكم بودكه اینهمه توش حرف زدم،واقعا عذر میخوام....

سلام

اینجوركه مشخصه هیچ كسی جزمن با خیابون ها شهروجوی آباش مشكلی نداره...

خوش حال شدم كه اینهمه وضع خیابون ها شهرم وكشورم خوبه..

خداروشكركه اینهمه مسئولین به فكرهستن

یه كف براشون بزنید دیگه...

درپناه حق

نه منم مشکل دارم

البته نه با خود جوبا ...با پسرایی که می شینن لب جوب

تخم میشکونن و چشم چرونی می کنن و ...

نه ولی جدی منم مشکل دارم با این جوبا...اگرم اوضاع جوبا ایندر خرابه بیشتر بر می گرده به خود مردم که جوب و با آشغالی اشتباه می گیرن

هر چه قدرم که شهرداری رسیدگی کنه بازم تا خود مردم همکاری نکن همین آشه و همین کاسه

ولی اگر می خوای روز خوب و شیرینت خراب نشه انقدر سربزیر نباش بچه خووووووووب که نگات بیافته به ای جوفااای کثیف

باریکلا