تبیان، دستیار زندگی

ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با كسی است كه بیشتر تقلب كند

الكل : مایه گرانبهایی كه همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را

اوراقچی : تنها موجودی كه زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند ( من چه کار کنم تقصیر این اوراقچی هاست دیگه )

زوج ایده آل : شوهر كر و زن لال
 

خسیس : كسی كه وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود
 

خوش بین : مردی كه تصور كند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی كند گوشی را خواهد گذاشت

رفیق : كسی كه همیشه به شما مقروض است

سینما : جایی كه پشت سر شما حرف می زنند

عشق : دردسری كه برای فراموش كردن آن باید عشق تازه تری پیدا كرد

سنجاق قفلی : تنها قفلی كه بدون كلید باز می شود
 

موش : خانم هایی كه نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند

سلام سلام سلام

سلام به دوست خوبم گنجینه جان اینم چندتا دیگه از این فرهنگ لغات

هالو : شوهری كه دستكش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد

مرد مجرد : كسی كه هنوز عیوبی دارد كه خود نمی داند

سوءظن : سعی در دانستن چیزیكه بعدا" انسان آرزو می كند ای كاش آنرا نمی دانست

دوران تجرد : دورانی كه معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود

دست : عضوی كه در سینما نزد صاحبش بند نمی شود

اوراقچی : تنها موجودی كه زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند