• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 24410)
شنبه 26/10/1388 - 12:6 -0 تشکر 176327
کرامات ولی فقیه، حضرت آیت الله خامنه ای

 به نام خدا

مطلب زیر مطلب بسیار خوبی بود از مدیر انجمن دانش آموزی آقای moffline

 

*ساده زیستی رهبر كبیر انقلاب اسلامی و واكنش ایشان در برابر اسراف*

 

گفتم خوبه که در مورد ساده زیستی ولایت مطلقه فقیه بر حقمون و نائب حضرت بقیه الله حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظهم الله هم مطالبی بنوسیم و به کمک شما دوستان کاملش کنیم.

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 29/10/1388 - 10:33 - 0 تشکر 176924

http://img.tebyan.net/Big/1388/03/5424617210510122113153182219043214555241.jpg

آیا مجموعه‌ آنچه كه در دوران رهبری حضرت آقا گذشته، به عنوان خاطرات و تاریخ و فعالیتهای ایشان، الان دارد جمع‌آوری و مستندسازی می‌شود؟

دفتر نشر آثار، مشغول هستند. بله، ان‌شاءالله امیدواریم زودتر به یك نتیجه‌ای برسند و بخشهایی‌ را چاپ كنند و در اختیار مردم قرار بدهند. چون مردم حقیقتاً از وضعیت آقا، زندگی و شرایط درونی حضرت آقا، خیلی مطلع نیستند و این خلا هست و مردم هم ‌طالبند و تشنه‌اند كه این مطالب را بدانند. ان‌شاءالله دفتر نشر این كار را خواهد كرد.

گفتگو طولانی شد ولی باز هم دوست داریم اگر نكته‌ای حضرت‌عالی صلاح می‌دانید، بفرمایید.

برای آن كه در حق حضرت آقا كوتاهی نشده باشد، خاطرات دیگری را هم نقل می‌كنم.

یك وقتی برخی از ائمه‌ جمعه و بعضی روحانیون اصرار می‌كردند كه چون درسهای بعضی از مراجع بزرگوار تقلید، از رادیو معارف پخش می‌شود، درسهای آقا را هم پخش كنید. خیلی‌ها اصرار داشتند كه چرا درس آقا پخش نمی‌شود. عرض كردیم این از آن مسائلی است كه باید خود آقا نظر بدهند. ما نمی‌توانیم. من رفتم خدمتشان و مطلب را عرض كردم. حضرت آقا فرمودند درس همه پخش می‌شود؟ عرض كردم نه، درس فلان آقا و فلان آقا و فلان آقا، درسهای فقه‌شان پخش می‌شود. این سه نفر درسشان پخش می‌شود. ایشان فرمودند اگر رادیو، آن امكان را داشت كه درس همه‌ آقایان را پخش كند، درس ما را هم آخرش پخش كنند. اگر نه، این هنر نیست كه چون رادیو و تلویزیون در اختیار ما هست، ما درس و برنامه‌های خودمان را مرتب پخش كنیم. نه، درس ما ضرورتی ندارد پخش بشود و این را آقا نپذیرفتند.

باز در همین قضیه من خاطره‌ای دارم. مشهد خدمتشان بودیم. سر ناهار بود. موقع اخبار تلویزیون بود. اخبار ساعت 2‌ بعد از ظهر، این مراسم غبارروبی ضریح مطهر حضرت رضا (علیه‌السّلام) را نشان می‌داد. ظاهرا‌ً شب قبلش هم نشان داده بود. باز فردا ظهر هم نشان داد. من آنجا خدمتشان نشسته بودم. ایشان فرمودند چند بار یك برنامه را نشان می‌دهند؟! چقدر افراط می‌كنند در نشان دادن برنامه‌های ما! من دیدم خود ایشان هیچ اقبالی به این چیزها اصلاً ندارند.

در مورد ساده‌زیستی ایشان، این را بگویم كه یك وقت، كسی ندارد و ساده زیست است، آن خیلی كمال نیست. انسان داشته باشد و ساده زیست باشد، كمال است. حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) داشتند و استفاده نمی‌كردند و كمال حضرت در این بود. حضرت آقا هم نمی‌خواهند استفاده كنند. به دیگران مخصوصاً به روحانیون خیلی تأكید و اصرار دارند و دغدغه‌ این معنا را دارند، خصوصاً مسئولین، كه مبادا زندگی اشرافی و تجملاتی داشته باشند و دنبال این زرق و برقهای دنیا باشند كه برای حكومت دینی، اینها آفت است. دیگران را هم حضرت آقا نمی‌پسندند؛ نه خودشان تجملاتی هستند، نه ترویج تجملات می‌كنند. یك وقت یك عبای خوب برای ایشان هدیه آورده بودند، حضرت آقا عبا را به ما دادند و فرمودند این عبا را برای من آورده‌اند.‌ عبای گران قیمتی بود من كه عبای چند ده هزار تومانی روی دوشم نمی‌اندازم ولی اگر بدهم به یك نفر، خود او عادت می‌كند كه لباسهای آن چنانی بپوشد. این هم درست نیست. من نباید این كار را بكنم. به من فرمودند پس شما این عبا را بفروشید و تبدیل به سه، چهار عبا كنید‌ و بدهید به چهار نفر. به یك نفر ندهید كه این را ما ترویج نكرده باشیم. ما عبا را به قم بردیم، فروختیم و دادیم به سه‌‌ چهار نفر.

http://img.tebyan.net/Big/1388/03/128245154222691731421409020616115125172156181.jpg

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 29/10/1388 - 10:37 - 0 تشکر 176925

غلام علی تاپیک خوبی گذاشتی پیداست که طرفدار سفت و سخت ولایت فقیه هستی .

اینو از تاپیکت و از اسمت می شه حدث زد.

اما یه سوال برام هست ؟!!!

حالا واقعا تو زندگی شخصی ات و در عمل هم همه این ها رو سرمشق قرار میدی یا فقط حرفه

واقعا علی وار زندگی می کنی؟

خداییش ما هم مثل داشت راسشو بگو؟؟

اگه واقعا اینطوری باشه که خیلی خوبه اما امان از وقتی که حرف و عمل ادم متفاوت باشه.

!!!!!!!!!!!

داداش بازم ممنون از تاپیکت انشالله که سعی کنند همه علی وار زندگی کنند .

 
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ «»...«» هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
 
سه شنبه 29/10/1388 - 10:39 - 0 تشکر 176926

http://img.tebyan.net/Big/1388/03/131502817925151491364018313023160238147147.jpg

برخورد های آقا با مخالفینشان***

یكی دیگر از مطالب شنیدنی، برخوردهای آقا با مخالفینشان هست كه در این قضیه هم حضرت آقا انصافاً یك سعه‌ صدر و یك بزرگواری ویژه‌ای دارند و سینه‌ ایشان از هر گونه كینه و عقده و ناراحتی از هر كس پاك است، مثل آینه، صاف است، خدا می‌داند. من بارها شده خدمت ایشان، به تناسب وضعیت و مسئولیتم در دفتر و حوزه‌ كاری‌ام، راجع به بعضی از روحانیون با ایشان صحبت كردم. وضعیتشان و گرفتاری‌هایشان را گفتم كه یك توجهی به آنها بكنیم. بعضی‌ها را ایشان شناختند، فرمودند بله، این آقا مثلاً در فلان جا قبل از انقلاب عجب منبرهایی علیه ما می‌رفت. چه سخنرانی‌هایی علیه ما می‌كرد. چه كارها! چون ایشان از ناحیه‌ بخشی از متحجرین در مشهد، حقیقتاً‌ در فشار بودند؛ خودشان یك وقت چنین مضمونی را داشتند كه من از ناحیه‌ این متحجرین و مقدس نماها در مشهد، بیشتر تحت فشار و اذیت و آزار بودم تا ساواك! ساواك این قدر مرا آزار نمی‌داد.

دردی مشترك، شبیه درد حضرت امام.

بله. ایشان با اینكه شكنجه‌هایشان توی ساواك معروف است كه چقدر شكنجه‌های سختی شدند. ولی با همه‌ این حرفها كه این جور شرایط را بعضی از همین آقایان برای حضرت آقا به‌وجود آورده بودند، بعد از رهبری ایشان، من اسم همینها را نزد آقا بردم و احتیاج به توجهی داشتند، ایشان فرمودند كه می‌شناسمشان، آدمهای خوبی بودند. بروید به آنها توجه كنید. احوالشان را بپرسید. اگر احتیاج به كمك دارند، كمكشان كنید.

من یك مورد، سراغ ندارم خدمت ایشان رفته باشم و راجع به یك روحانی یا كسی صحبت كرده باشم و توجهی را از آقا به او خواسته باشم و آقا بفرمایند نه، این جزو مخالفین ما بوده و این با ما نبوده و اعتنا نكنید. من سراغ ندارم. با اینكه زیاد هم رفتم و عمدتاً این جور افراد را سراغشان رفتم و حضرت آقا فرمودند بروید سراغشان و به آنها توجه كنید.

در همین سفر مشهد سال گذشته (اردیبهشت سال 86)، دیدار علما با ایشان بود. همه‌ علما و برجستگان حوزه‌ مشهد بودند اما آقازاده‌ یكی از آقایان و علمای مشهور مشهد، در جلسه‌ ما نبود‌. ببینید، ایشان حواسشان هم جمع است و پرسیدند چرا فلانی نبود؟ عرض كردم مثل اینكه ایشان به خاطر سوابقی كه داشته، چون می‌گفتند مقداری با دستگاه حكومت در زمان طاغوت، ارتباطاتی دارد، دعوتش نكرده‌اند. حضرت آقا فرمودند چرا دعوت نكردند؟ یعنی ایشان اصلاً نسبت به آن افراد كه ایشان را اذیت كرده بودند، هیچ در دلشان چیزی ندارند و واقعاً دل پاك و صافی دارند.
باز خاطره‌ دیگری دارم از ایشان، راجع به همین دردها و مشكلات مردم. یك شب جمعه بود. من قم بودم. ساعت 78 بود. من نماز مغرب و عشایم را خوانده بودم و خواستم بیایم تهران. دیدم تلفن زنگ زد. تلفن‌خانه‌ دفتر تهران بود. گفتند حضرت آقا با شما كار دارند. حالا ببینید شب جمعه، خود آقا تماس گرفتند! من گفتم خدایا چه اتفاقی است؟ چه مسئله‌ مهمی است كه خود ایشان شخصاً می‌خواهند با بنده صحبت بكنند. باید امر مهمی باشد. 

فرمودند كجا هستید؟ من عرض كردم قم هستم و دارم می‌آیم تهران. فرمودند از خانواده‌ فلان آقا خبر دارید، آن آقایی كه چندی قبل فوت كرده؟ عرض كردم زمان حیاتش ما گاهی احوالی از ایشان می‌پرسیدیم، تفقدی می‌كردیم. ولی الان چند ماهی كه فوت كرده، نه، ما نرفتیم سراغش. ایشان فرمودند چرا نرفتید؟
فرمودند خیلی خوب، پس همین امشب بروید احوالشان را بپرسید. عرض كردم من امشب كه قم هستم، تا برسم تهران می‌شود آخر شب. شاید خیلی وقت مناسبی نباشد. شنبه ان‌شاءالله می‌روم. فرمودند نه، شنبه دیر است. فردا جمعه بروید. نگذارید این كار عقب بیفتد. فردا بروید. با اینكه وضعیت آنها هم یك وضعیت خیلی حادّی نبود كه من باید حتماً می‌رفتم. من روز جمعه‌اش رفتم و آن دستور ایشان را انجام دادم و روز شنبه یا روز بعد كه خدمت ایشان رسیدیم، ایشان فرمودند آن‌ كار انجام شد؟ عرض كردم بله آقا، روز جمعه رفتیم انجام دادیم. ایشان دیگر خیالشان راحت شد.

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 29/10/1388 - 10:55 - 0 تشکر 176932


********
در مورد حفظ بیت المال
در مورد حفظ بیت‌المال، باز هم خاطره‌ای دارم. حضرت آقا تا الان حاضر نشده‌اند رساله بدهند، ما هم خیلی تلاش كرده‌ایم و واقعاً هم ما در زحمت هستیم. حدود شصت‌ هفتاد نفر در تهران و در دفتر قم پاسخ به سؤالات شرعی می‌دهند و نمی‌توانیم به همه جواب بدهیم. من همین جا از همه‌ مردم و از همه‌ مقلدین آقا به سهم خودم عذرخواهی می‌كنم كه واقعاً امكاناتمان بیش از این نیست. نمی‌توانیم ساز و كاری بیش از این فراهم كنیم كه بتوانیم پاسخگوی سؤالات شرعی مردم باشیم. امیدواریم ان‌شاءالله حضرت آقا بپذیرند و رساله‌ای آماده كنند و بنویسند. چند سال پیش جزوه‌ای را آقای فلاح‌زاده آماده كرده بود درباره مسائل اختلافی بین فتوای ایشان و حضرت امام كه این برای خیلی از مقلدینش راه‌گشا بود. یك جزوه‌ تقریباً ده‌ بیست صفحه‌ای. ما گفتیم چون این جزوه می‌خواهد چاپ بشود، باید اجازه‌ حضرت آقا باشد، لذا بردیم خدمت ایشان و گفتیم اجازه می‌فرمایید این را آقای فلاح‌زاده می‌خواهند چاپ كنند؟ این جزوه، مدتی نزد حضرت آقا بود و آقای فلاح‌زاده با ما تماس می‌گرفت. تا یك دفعه خدمت آقا رفتم، گفتم در باره این جزوه لطفاً جواب بدهید كه ما چه كنیم؟ آقا فرمودند آیا ضرورت دارد این چاپ بشود؟ عرض كردم این حداقل چیزی است كه باید ما چاپ كنیم. چاره‌ای نیست. فرمودند خیلی خوب، من به دو شرط اجازه می‌دهم؛ یك، اسمی از مهر من و دفتر من روی این، نباشد. دوم، یك ریال هم ما پول نمی‌دهیم؛ نه من پول دارم، نه دفتر پول بدهد. اگر خود آقای فلاح‌زاده پول دارد، خودش چاپ كند.

چاپ شد؟

بله، آن جزوه، همان زمان چند بار هم چاپ شد.

یكی از نكاتی كه لازم است بگویم، اشراف حضرت آقا به مسائل مختلف است. این هم خیلی جالب است. یعنی برای همه‌ آنهایی كه از قشرهای مختلف، فرهنگی‌ها، هنرمندان، شعرا، قرّاء، روحانیون، دانشگاهی‌ها، خدمت حضرت آقا رسیده‌اند، اشراف و آگاهی ایشان به مسائل جداً جالب بوده است. ببینید حضرت آقا در ملاقاتهای تخصصی با قشرهای مختلف دارند، كلیات بیان نكرده‌اند. یعنی نصیحت كلی نكردند. بلكه مثل یك كارشناس عالم و آگاه، در آن حوزه وارد شد‌ه‌اند و نظر داده‌اند. چند سال پیش كارگردانها و اصحاب هنر و سینما آمدند. حضرت آقا صحبت زیبا و كارشناسانه كردند. ما در همه‌ حوزه‌ها این را از آقا دیده‌ایم. یك روز جمعی از گروه فضلای رشته‌ فلسفه` حوزه، خدمت ایشان آمدند. یك ملاقات دو سه ساعته‌ای بود. پخش نشد. رسانه‌ای نشد. آنان برجستگان رشته‌ علوم عقلی در حوزه بودند. خوب، جلسه‌ تخصصی بود. آنجا حضرت آقا در مباحث فلسفه و تاریخ و زندگی‌ بعضی از فلاسفه، آن چنان مسلط و آگاهانه و زیبا صحبت كردند كه این آقایانی كه رشته‌شان همین است، بعدا به من فرمودند ما اسم بعضی از این آقایان را كه جزو علمای فلسفه هستند، نشنیده بودیم. حضرت آقا قضایایی هم از زندگی آنها تعریف كردند، در صورتی كه ما اسم اینها را هم نشینده بودیم. یعنی در هر دیداری، خصوصاً دیدارهای تخصصی كه با حضرت آقا انجام می‌شود، ایشان به عنوان یك كارشناس خبره و آگاه در این حوزه، حرف می‌زنند و نظر می‌دهند كه برای آنان هم قابل استفاده است.

بخشی هم داریم در دفتر به نام بخش معمَّرین كه مسئول سر زدن و رسیدگی به روحانیون تقریباً شصت‌وپنج سال به بالا در گوشه‌های كشور، در روستاها و این طرف و آن طرف، می‌باشد؛ آنهایی كه كسی از اینها سراغ نمی‌گیرد. روحانیون تا وقتی كه مسجد و منبر و محراب دارند، مریدهایشان تا حدودی به آنها می‌رسند. همین قدر كه خانه‌نشین شدند یا فوت كردند، دیگر فراموش می‌شوند. این آفتی است كه روحانیون ما به آن گرفتار هستند. مردم باید تجدید نظری در این برخوردشان بكنند. برادران ما به استانها و شهرستانها و حتی به روستاها می‌روند و گزارشی هم از وضعیت آن افراد می‌نویسند، در حد سه‌ چهار سطر برای هر نفر. تاكنون حدود سیصد نفر را رفته‌اند، گزارش شصت‌‌ هفتاد صفحه‌ای تهیه می‌شود. من خودم واقعش با اینكه حجم كار من، چه كیفیت، چه كمیت، اصلاً قابل مقایسه با كار حضرت آقا نیست؛ در عین حال گاهی این گزارشها را نمی‌رسم دقیق بخوانم، با اینكه كار ما هم هست. ولی من همین جور می‌فرستم كه خدمت آقا بدهند. فكر هم نمی‌كردم كه حضرت آقا بخوانند. دیدم ایشان خوانده‌اند و نظر داده‌اند. من تعجب می‌كردم كه حضرت آقا اینها را خوانده‌اند و كنار بعضیها حاشیه نوشته‌اند!
مثلاً یك جا نوشته‌اند: از زحمات شما بسیار متشكرم. خداوند از شما قبول فرماید. اولاً بعضی محتاج كمك بیشتری بودند، لازم است به آنها كمك كنید. از قبیل شماره‌های علامت زده شده‌ صفحات فلان! یعنی این جور با دقت ملاحظه می‌فرمایند. یك نمونه از حاشیه‌های ایشان را می‌خوانم: «با تشكر از جناب‌عالی و دیگر دوستانی كه در این طرح همكاری كردند. عرض می‌كنم این گزارش شما تكلیف حقیر را سنگین كرد. از كسانی نام بردید كه مستمراً یا برای قضیه‌ خاصی از قبیل بیماری، تحصیل فرزند، یا تعمیر خانه، محتاج كمك هستند و علی‌الظاهر فعلاً امكاناتی در اختیار این حقیر هست. لطفاً زحمت بكشید و این اشخاص را در میان این فهرست مشخص كنید و كمك مناسب و ممكن را به آنها بفرمایید.»

در مورد دیگری كه گزارشهایی خدمتشان دادیم، دستوراتی داده‌اند و بعد فرموده‌اند: «نمی‌دانم جزئیات زندگی اشخاص را از كجا دانسته‌اید. مثلاً سن اشخاص، افراد تحت تكفل، سطح معلومات و غیره. بیم آن دارم كه فی‌المجلس به صورت خفت‌آور از آنان سؤال شده باشد كه هیچ درست نیست. مگر اینكه در خلال صحبت به طور عادی فهمیده شود.»

البته هیئتی كه از طرف دفتر حضرت آقا می‌روند و تفقدی می‌كنند و احوالی می‌پرسند، واقعاً هم همین جور است یعنی از لابه‌لای صحبت‌ها، جواب این سؤالها را می‌گیرند. حضرت آقا نگرانند كه مبادا این سؤالهایی كه می‌كنید و این اطلاعاتی كه به دست می‌آورید، به صورت خفت‌آور باشد. این هم باز از دقتهای ایشان در این مباحث می‌باشد كه خیلی جالب است.

در مورد نامه‌هایی كه به حضرت آقا می‌رسد، ایشان عنایت دارند كه این نامه‌ها حتماً جواب داده بشود، مخصوصاً‌ نامه‌هایی كه به دست خودشان می‌رسد، ولو اقدامی ندارد. حضرت آقا می‌فرمایند كسی كه نامه به اینجا می‌دهد، حتماً همه‌‌ جاها رفته و ناامید شده است، آخرین جا اینجا است، به ما پناه آورده، لذا بررسی كنید. اگر واقعاً راهی دارد كه به او كمك بشود، انجام بدهید، اگر نه، با او تماس بگیرید یا برایش بنویسید این چیزی كه شما می‌خواهید، در خواستی كه شما دارید، در حدّ مقدورات و امكانات ما نیست. او بداند كه نامه‌اش به دفتر رهبری آمده، خوانده شده و پاسخی، ولو پاسخ «نه» به او داده شده باشد.

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 29/10/1388 - 10:59 - 0 تشکر 176933

http://img.tebyan.net/Big/1386/11/50170942589334371527910215620727115192.jpg

خاطره ای دیگر...

یك خاطره دیگر دارم. یك وقت شهید سید محمد باقر حكیم خدمت حضرت آقا بود. می‌خواست برود نجف‌ بعد از سقوط صدام و این قضایا‌ حضرت آقا در آن جلسه، به آقای حكیم تذكراتی را فرمودند، از جمله راجع به قضیه‌ آمریكا، ایشان خیلی قشنگ صحبت كردند. فرمودند شما الان به كشوری وارد می‌شوید ‌ من نقل به مضمون می‌كنم، عین آن مطالب را یادم نیست‌ كه تحت اشغال آمریكا است و آمریكا آنجا را اشغال كرده و با همه‌ زور و بازو و قدرت در آنجا مسلط است. مبادا از آمریكا بترسید. مبادا این نظام استكباری و این زور و آن اسلحه و مهمات و آن برج و بارو كه آمریكایی‌ها در آنجا درست كرده‌اند، شما را مرعوب خودشان بكند. آمریكایی‌ها حقیرند و باید هم از اینجا بیرون بروند. شما با این روحیه در آنجا بروید. مبادا مرعوب قدرت آمریكا قرار بگیرد.

آقای حكیم ‌ خدا رحمتش كند، ایشان هم مسلمان شجاعی بود ‌ گفت: من از این اطمینان خاطر، از این اعتماد به نفس، از این نفس آرام شما تعجب می‌كنم. آمریكا الان در همسایگی شما است و مرتب شاخ و شانه می‌كشد، مرتب چنگ و دندان نشان می‌دهد و شما این جور آرام هستید و به ما هم توصیه می‌كنید كه مرعوب آمریكا نباشید. این برای من خیلی جالب است.

حضرت آقا فرمودند می‌دانی این حالت برای چیست؟ ما روی خدا حساب باز كرده‌ایم. ما به خدا اطمینان و اعتماد داریم. این جور نیست كه ما ندانیم آمریكا كیست و چیست. چنگ و دندان آمریكا را هم هر روز داریم می‌بینیم. وحشی بودن اینها را می‌فهمیم؛ امّا ما به خدا اعتماد كردیم، روی خدا حساب كردیم و دل در گرو خدا قرار داده‌ایم.

http://img.tebyan.net/Big/1388/03/144894310613211546109642381124814887251161.jpg

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 29/10/1388 - 11:21 - 0 تشکر 176934

http://img.tebyan.net/Big%5C1386%5C02%5C1609270134194172302311472141862714582229220.jpg

جناب آقای مروی! به عنوان جمع‌بندی اگر ذكر نكاتی را ضروری می‌دانید، بفرمایید.

به عنوان سخن پایانی، یكی از چیزهایی كه لازم است عرض بكنم، روحیات حضرت آقا است. ببینید، ما یك دسته رهبران سیاسی داریم و یك دسته رهبران معنوی و الهی. رهبران سیاسی، معمولاً وقتی به قدرت و به مال و منال و عنوان و امكاناتی می‌رسند،‌ دیگر آن اهداف اولیه را فراموش می‌كنند. غالباً این جوری‌اند. می‌گویند تلاشی كردیم، زحمتی كشیدیم، رنجی بردیم، حالا به یك مال و مقام و منالی رسیده‌ایم، حالا وقت بهره برداشتن از این كارهایی است كه كردیم.

رهبران الهی این جوری نیستند. آنها تا روز آخری كه زنده هستند، چیدن را برای قیامت گذاشته‌اند. كار و تلاش می‌كنند و آن اهداف را هم فراموش نمی‌كنند. پیغمبران همین طور بودند. شما زندگی پیغمبران را كه نگاه می‌كنید، تا لحظه‌ آخر كار می‌كردند. هیچ وقت بازنشسته و خسته نمی‌شدند. چیدن و نفع مادی برای خودشان هیچ وقت نبود. آنها چیدنشان را برای ملاقات با خدا گذاشته‌اند. ائمه‌ ما، انبیاء ما، همه این جوری بودند. امام (رضوان‌الله تعالی علیه) همین جور بود. امام تا روز آخر كار می‌كرد، هیچ وقت استراحت نكرد و خسته نشد. امام هیچ وقت احساس بازنشستگی نكرد. تا روز آخر با همان روحیه، با همان نشاط، با همان قاطعیت و روحیه‌ انقلابی كار می‌كرد.

ما در حضرت آقا حقیقتاً همین را می‌بینیم. یعنی هیچ وقت از مشی و زندگی آقا، تعامل و صحبتها و عمل ایشان، این را احساس نكرده‌ایم كه دیگر مقداری می‌خواهند استراحت كنند و از این سفره‌ چیده شده، بهره‌ای ببرند. ما حقیقتاً این را احساس نكرده‌ایم. حضرت آقا همان آقای سال 40 و 42 و ‌45 و 57  مشهد هستند. فقط حوزه‌ كاری عوض شده است. همان روحیه‌ انقلابی، همان نشاط كاری، همان احساس مسئولیت و همان بی‌رغبتی به دنیا و كار و تكلیف و وظیفه‌ شرعی. حوزه‌ كار آن موقع ایشان، محدود بود به یك مسجد، به چهار تا سخنرانی و منبر و كتاب و هزینه‌هایش را هم می‌پرداختند. الان در یك حد وسیع‌تر و گسترده‌تر، در حد یك كشور، تقابلشان با رژیم آمریكا و كشورهای استكباری.

یك وقت یادم هست، یكی از همین روحانیون سرشناس كشور آمدند خدمت حضرت آقا‌  آقای كروبی بودند ‌ و آقا به ایشان فرمودند آقای كروبی! آن دور‌ه‌ جوانی كه همه دنبال خوش‌گذرانی، رفاه و بهره‌برداری از نعمات هستند، ما و شما دنبال مبارزه بودیم. زندان و شكنجه و تبعید و...، حالا كه دیگر آخر عمر ما شده است؛ حالا باید بیشتر به فكر دنیای بعد باشیم.

همه‌ كسانی كه با حضرت آقا كمترین ارتباط و انسی داشته باشند، همین روحیه‌ انقلابی، همین روحیه‌ ضداستكباری، این روحیه‌ای كه جز عزت و سربلندی و افتخار برای این نظام و كشور نیاورده است را می‌بینند. بعد از امام، این روحیه در زندگی آقا هم هست، در زندگی شخصی ایشان هم همین جور است. این جور نیست كه در بیرون حضرت آقا مبارزه و فریاد و شعار انقلابی باشد، امّا در درون، رفاه و نعمت و بهره‌برداری. نه، زندگی داخلی آقا هم همین جور است.

رهبران سیاسی وقتی مبارزه می‌كنند و انقلاب به نتیجه می‌رسد، دیگر سر سفره‌ تقسیم غنائم می‌نشینند؛ امّا در انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام (رضوان‌الله تعالی علیه) و حضرت آقا، اصلاً این بحثها نیست. چیدن بهره و تقسیم غنائم نیست. تا روز آخر همان مبارزه، عزت، افتخار، سربلندی و عدم تمكین در برابر قدرتهای استكباری است.

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

شنبه 3/11/1388 - 16:46 - 0 تشکر 177538

خاک و خاطره(5)

خورشید جبهه

آقا هم گریه كرد !

در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری بودم. مجروحین زیادی روی تخت‌های بیمارستان دراز كشیده بودند. به ما اطلاع دادند كه بعد از ظهر مردم برای عیادت می‌آیند. با شنیدن این حرف خوشحال شدیم و خودمان را جمع و جور كردیم و منتظر ماندیم. عید سعید غدیرخم بود. ساعت 3:30 بعد از ظهر متوجه شدیم كه آقای خامنه‌ای (ریاست جمهوری)، آقای رفسنجانی (رییس مجلس شورای اسلامی) و آقای كروبی (رییس بنیاد شهید انقلاب اسلامی) به همراه تعدادی از مسؤولین وارد بیمارستان شدند. آن‌ها به اتاق مجروحین می‌رفتند و بعد از سلام و احوالپرسی ، از زحماتشان تقدیر و تشكر می‌كردند، تا این‌كه نوبت به اتاق ما شد. آن‌ها پس از احوالپرسی از تك تك مجروحان اتاق، كنار تخت برادر مجروحی كه هر دو دست و پایش را از دست داده بود، ایستادند. با او احوالپرسی كردند و علت مجروحیتش را جویا شدند. ایشان بیان كرد كه دانش آموز كلاس پنجم ابتدایی هستم كه برای دادن امتحان به مدرسه رفته بودم. بعد از امتحان داشتم بر می‌گشتم كه مورد اصابت تركش موشك عراقی قرار گرفتم و دست و پایم را از دست دادم. همین طور كه صحبت می‌كرد اشك از چشمان آقای خامنه‌ای جاری ‌شد. دانش آموز با دیدن گریه ایشان ناراحت شد و گفت: آقای خامنه‌ای من كه از شما خواسته‌ای‌ نداشتم كه شما دارید گریه می‌كنید. تازه من كه برای اسلام هیچ كاری انجام نداده‌ام، مگر شهید بهشتی نگفته است كه بهشت را به بها دهند نه به بهانه. برای همین من هم امروز به بهانه این كه دست و پایم را از دست داده‌ام اجری ندارم بلكه باید كار و تلاش كنم و از طریق خدمت به خلق خدا ثوابی كسب كنم تا بهشتی شوم. بعد برگشت و به او گفت: آقای خامنه‌ای از شما می‌خواهم كه به پزشكان بگویید مرا زودتر درمان كنند تا بتوانم درسم را بخوانم و از این طریق به كشورم خدمت كنم. همه‌ی حاضرین در اتاق ، از صحبت این نوجوان ، متعجب شدند.

محمد حاجیلری

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

شنبه 3/11/1388 - 17:16 - 0 تشکر 177550

زندگی آیت الله خامنه ای زندگی ای ساده و روشن است و تجلی واقعی رهبر اسلامی در رفتار و اعمال وی کاملا پیداست.ایشان در مسئولیت های متعددی که داشته اند هیچگاه ذخیره مادی آن را مد نظر نداشته اند که هیچ بلکه از سرمایه های وجودی خویش برای آن هزینه کرده اند و در طول ۳۰ سال گذشته که منصب های مهمی چون ۸ سال ریاست جمهوری و۲۰ سال زعامت و رهبری اندک اندوخته مالی و تصرفی نسبت به بیت المال نداشته اند. معظم له حتی به مسوولان قضایی دستور فرموده اند که با متخلف برخورد كنید ولو پسر من باشد.مشخص می شود که در مسیرش چقدر جدی است.
ایشان در زمان ریاست جمهوری با خانواده تا مدتها در یك اتاق درون مجموعه اداری زندگی می‌‌‌كردند. همسر رئیس جمهور وقتی از خانه بیرون می‌‌‌آمدند در واقع وارد قسمت اداری می‌شدند. حتی بعد كه ریاست جمهوری به ساختمان سفید منتقل شد، ایشان در اتاقی چسبیده به دفترشان زندگی می‌كردند و فرزندان آقا واقعا حالت زندانی داشتند؛ اما بعدها یعنی 4سال پس از شروع ریاست جمهوری پشت ساختمان نخست وزیر خانه ای به مساحت حدود 100 مترمربع پیش‌بینی شد كه  رئیس جمهور  در آن زندگی می‌كردند. ۱
در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه‌ای یك چك پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت ـ‌ مهندس میرحسین موسوی ـ‌ ارسال می‌نمایند و می‌فرمایند: حداكثر پولی كه ممكن است از بیت المال در هزینه‌های شخصی بنده جابجا شده باشد، كمتر از این است، ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز كنید تا من مدیون بیت المال نباشم.۲
آیت‌الله جوادی آملی‌ یک خاطره زیبایی از حساسیت رهبری نسبت به بیت المال دارند و می فرمایند:یك روز مهمان مقام معظم رهبری بودم. فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بود كه سفره گسترده شد، آیت‌الله خامنه‌ای به وی نگاهی كرد و فرمود: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض كردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند، من از وی درخواست كرده‌ام كه با هم باشیم.
آقا فرمودند: این غذا از بیت‌المال است، شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچه‌ها جایز نیست كه بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل كنند. من در آن لحظه فهمیدم كه خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است. 
مقام معظم رهبری ـ‌ در زمان ریاست جمهوری ـ‌ سفرهای خارجی زیادی داشتند. در این سفرها هدایای زیادی به شخص ایشان می‌دادند. حتی در سفری كه به یوگسلاوی داشتند، كلید طلایی كشور را به آقا دادند، ولی مقام معظم رهبری در هیچ یك از این هدایا تصرف نكردند و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، دستور فرمودند هدایا را در موزه نگه دارند و همه آنها را متعلق به كشور بدانند. ۴

۱ـ هاشم طالب، مسئول خبرنگاران حوزه دولت نهاد ریاست جمهوری‌
۲ـ مهندس حمید میرزاده
۳ـ آیت‌الله جوادی آملی‌
۳ـ حجت الاسلام ابوترابی

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 6/11/1388 - 18:12 - 0 تشکر 178375

http://img.tebyan.net/Big/1388/03/19492661031081331531841233212523310036227184.jpg

حداد عادل رییس کمیسیون فرهنگی مجلس در یکی از گفتارهایی که در مورد منش های اخلاقی و رفتاری رهبر معظم انقلاب داشته اند واقعیت های زیبایی از زندگی رهبر عزیز انقلاب منتشر کرده اند  که می تواند برای همه ما الگو باشد:


ایشان دارای شخصیتی بسیار معنوی، مومن، اخلاقی، زاهد و بی اعتنا به زخارف دنیوی است و آنچه‌را كه به دیگران توصیه می‌كنند خودشان قبلا  به آن عمل می‌كنند و زندگی خانوادگی و داخلی ایشان، پاك و پاكیزه است. فرزندانی كه تربیت كردند انسان‌هایی مومن و باتقوا هستند كه هم افتخار ایشان هستند و هم افتخار كشورند كه هیچ كجا از ایشان نام و نشانی نیست و خودشان به مسوولیت خطیری كه به عنوان فرزندان رهبر دارند، واقفند. من ساده‌زیستی را در زندگی فرزندان ایشان دیده‌ام. ایشان بسیار خوش خلق، مهربان، بسیار خوش محضر، ظریف اندیش و خوش سخن هستند و انسان از مصاحبت ایشان لذت می‌برد. فردی بسیار منظم هستند. بسیار اتفاق افتاده كه ما شب خدمت ایشان بودیم و همین‌كه ساعت 22 فرا می‌رسید، ایشان با كمال ادب از جا بر می‌خاستند و ضمن عذرخواهی عنوان می‌كردند كه كاری دارند یا باید كتابی را مطالعه كنند و... بنابراین كارها وامور روزمره زندگی ایشان بر نظم و ترتیبی استوار است. یكی از مهمترین خصوصیات اخلاقی ایشان این است كه توجه به كلیات و مسائل جهانی و اداره كشور، مقام معظم رهبری را از توجه به جزییات غافل نمی‌كند و پرسیدن احوال بستگان و آشنایان دور و قدیمی را فراموش نمی‌كنند. یك جوانمردی در وجود ایشان است كه خیلی دلپذیر و شیرین است. از همان زمانی كه من افتخار آشنایی ایشان را پیدا كردم بعضی از مواقع  از من سراغ برخی از چهره‌های دانشگاهی و مسن را كه در حال حاضر منزوی هستند و حتی ممكن است میانه‌ای هم با انقلاب نداشته باشند،  می‌گیرند و حتی به من می‌فرمودند كه به نمایندگی از طرف ایشان به ملاقات این افراد بروم و مشكلاتشان را حل كنم. این خصلتی است كه ناشی از یك طبع الهی است. یعنی همان محبتی كه خدا به بندگانش دارد. نكته جالب اینكه موردی را كه نقل كردم مربوط به آدمهایی است كه جزو آشنایان دور مقام معظم رهبری محسوب می‌شوند و حتی خود آن فرد هم ممكن است نداند اسم و خاطره او در ذهن آقای خامنه‌ای مانده باشد، حال شما تصور كنید كه رفتار ایشان با بستگان و آشنایان نزدیك به چه شكل و صورتی باید باشد. در واقع باید گفت ایشان به یك معنا جوهر و كانون محبت و سرچشمه زلال دائمی محبت هستند.
طی سالهایی كه نسبت خانوادگی با مقام معظم رهبری پیدا كرده ام در این شیوه و منش تغییری ندیدم و در واقع  ایشان با این شیوه زندگی حجت را بر همه ما تمام كرده است كه می‌شود كسی امكان بهره مندی از همه مواهب ظاهری دنیا را داشته باشد ولی همان زندگی ساده و طبیعی خود را حفظ كند. هر چهار پسر ایشان روحانی هستند و تا آنجا كه من می‌دانم هیچ ممر درآمدی غیر از شهریه طلبگی كه نظایر آنها در حوزه می‌گیرند، ندارند و هیچ ریخت و پاشی در زندگی آنها دیده نمی‌شود. در هیچ بانكی هم حساب ندارند و در هیچ كار اقتصادی وارد نشدند و واقعا  پول و ثروت گویی مثل آتشی است كه به آن دست نمی‌زنند و این خیلی ارزشمند است برای كشوری كه شاه آن ناصرالدین شاه بود و ولیعهدش ظل السطان بوده و همچنین باید مقایسه كرد با كشورهای حاشیه‌ای كه چه شیوخ و سلاطینی در آن حكومت دارند و چه زندگی مجللی را برای خود مهیا كرده‌اند. اینها نعمت‌هایی است كه ما باید قدر آن را بدانیم و گزارش ما از این واقعیت‌ها باید از مرحله لفاظی فراتر رود و خودمان هم فكر كنیم كه حالا كه خداوند عنایت كرده واین انقلاب به پیروزی رسیده و چنین الگوهایی مثل امام ورهبری نصیب ما شده، ما هم وجود خود را وقف كشور كنیم و در هر جایگاهی كه هستیم این فرصت را غنیمت بشماریم و همه وجودمان را در خدمت این كشور قرار دهیم نه اینكه اگر موقعیت نصیبمان شد، نفع خود را تامین كنیم. كشور ما به این افراد و مدیران زیاد احتیاج دارد و پیام شهدا نیز چیزی غیر از این نیست. آنها كه رفتند پیام دادند و ما كه  ماندیم باید پیام فهم باشیم و كشور باید با این الگوها اداره شود.

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

سه شنبه 13/11/1388 - 14:15 - 0 تشکر 179690


^^^^^^^^^^^^^
این سخنان مقام معظم رهبری هست در 1373/11/14 که با توجه به ایام قرار دادم
و این هم گفتگو با پوتین
خاطره ای جناب آقای مروی
چند سال پیش پوتین رئیس جمهور وقت روسیه برای نخستین بار در طول 30 سال انقلاب به ایران سفر كرد و كسانی كه وی را می‌شناسند می‌دانند كه بسیار چارچوب‌مند و منضبط بر اصول دیپلماسی است اما با این حال چند بار پرسیده بود كه دیدار با رهبر جمهوری اسلامی آیا انجام می‌شود یا نه.
وی ادامه داد: در این دیدار رهبری به نكاتی از تاریخ شوروی و قبل از آن اشاره می‌كنند كه برای رئیس جمهور وقت روسیه جدید بوده است، پس از دیدار مسئولین دستگاه دیپلماسی می‌گفتند رفتار وی تغییر كرده بود و شخصا و نه از طریق وزیر خارجه خود به وزیر خارجه وقت كشورمان گفته بود كه شما حتما سفری به روسیه داشته باشید تا با هم گفتگو كنیم.
عاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری اضافه كرد: در برگشت به كشور روسیه خبرنگاری از وی درباره نظرش راجع به رهبری ایران می‌پرسد و وی در پاسخ می‌گوید «من مسیح را ندیده‌ام اما تعاریف او را در انجیل شنیده و خوانده‌ام، من مسیح را در رهبری ایران دیدم».

يا علي ذاتت ثبوت "قل هولله احد"         نام تو نقشِ نگين امر "الله صمد"

"لَم يَلِد" از مادر گيتي"ولَم يولد" زتو     "لَم يَکن" بعد از نبي مثلت "لَهو کُفوآً احد"

***

حسود کور در خواب و خياله

منو دل کندن از حيدر محاله

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.