تبیان، دستیار زندگی

دوستان همراه سلام امیدوارم حالتون خوب باشه 

گردونه روزگار چرخید و جلوی اسم حوریناز متوقف شد تا امشب درکنار حوریناز عزیز و دیگر دوستان خاطره ی دیگری رقم بزنیم و شاهد سوختن یکی دیگر از بچه های انجمن از نزدیک باشیم.

ضمن زنده کردن یاد صندلی داغ های قبلی اعلام می کنیم امشب تاریخ 27 مرداد ششمین صندلی داغ را با حضور دوستان برگزار می کنیم

با ما همراه باشید

 تحت هیچ شرایطی ملاحظه حوریناز را نکنید (الان فرصت مناسبی برای انتفام گرفتنه)

به امید آنکه روزی شما را روی صندلی داغ ببینیم ...

مشتاق سوختن شما هستیم دوست عزیز

---------------------------------------------------

خوب الان بپرسین دیگه
اه
عصاب ندارما میزنم خودمو این سوال های صفحه ی 12 را که 100 سال پیش جواب دادم را خورد میکنم ها
گرمه رو مبل چرمی هوچکی هم هیچی نمیده
ای بابا

صندلی داغ تا امشبش چه طور بود ؟
از چند تا سوال ناراحت شدی؟
با چند تا سوال حال کردی؟
حالت خوبه ؟ دمات که زیاد بالا نرفته ؟
می خوای نفر بعدی کی باشه؟
نسبت به صندلی داغ قبلی چقدر پیشرفت داشتیم؟
درآخر هرچه می خواد دل تنگت بگو

سلام سلطان خوبی
من یادم نیست تو رو اونجا اسمت چی بود

ببینیم کی کن فیکون میشه
هی میگن شعر میگی هیچکی نمیگی یکیشو بگو

جانشین بزرگوار سوالای آخر رو بپرس که ادامش رو فردا بریم که بقیه هم باشن
راستی خانم جانشین الان صندوق پیامیات میترکن:))

حوری خانم حالا حالا ها در خدمتیم:))

حوری قبلش یه تک سوال از فامیلت مونده جواب بده

سلام حسین جان
من همه جا همین Soltan_Azdad هستم
(سلطان شعبه ی دیگری ندارد!!!!)

حووری جان احتمالا خانم جانشین آخرین بسته ی سوالی رو اللان ازتون میپرسه...یکی از اون شعرای که گفتی رو به غیر از اونایی که تو خاطرات و تو تاپیک شعر های خودت و تو جاهای دیگه گفتی رو با صدای آروم بخون که همسایه ها خوابن

اونو هم جواب دادم بابا

سلطان خان پرسیدم همین بالاست یه بسته جمع و جور
گفتی صندوق پیام آره الانه منفجر شه