تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا

سلام بر دوستان عزیز خصوصا دوقلوها و چندقلوهای گرامی

اول از همه بگم که این تاپیک اختصاص دارد به دوقلوها و چند قلوها و تمامی مطالب مرتبط با این عزیزان.

پس از دوقلوها و غیر دوقلوها!! میخوام که در این بحث شرکت بکنند. خوشحال میشم که نظرات دوقلوها و چندقلوها رو در مورد مسائل زیر بدونم:

1- چرا دوقلو بودن خوبه؟ یا دوقلو بودن چه بدیها و سختیهایی داره؟ 

2- چه برخوردهایی از طرف مردم، شما رو ناراحت میکنه؟

3- چه خاطره جالبی از برخورد دیگران با خودتون دارید؟

4- چه احساسی در رابطه با دوقلوی خودتون دارین و چقدر با او صمیمی هستید؟

5- (سوالات شخصی، اگه دوست داشتین جواب بدین) آیا رشته شما با قل دیگرتون یکیه ؟ علایقتون چطور؟

آیا همیشه مثل هم لباس میپوشید؟ و.........

6- از اینکه نظر مردم به شما جلب میشه و شما رو به همدیگه نشون میدن چه احساسی دارید؟ و....

و محورهای دیگه ای که میشه در موردش صحبت کرد.

دوستانی که خودشون دوقلو نیستن ولی دوستان دوقلو، خواهر برادر دوقلو یا فرزند دوقلو و... دارند میتونن ما رو در این مبحث کمک کنند. نظر شما در مورد دوقلو بودن چیه؟ در مورد دوقلوها چه طوری فکر میکنید؟ از دوقلو بودن چه تصوری دارید؟ چه خاطره جالبی از برخورد با دوقلوها دارید؟

پس منتظر نظر همه شما هستم. نظر تک تک دوستان چه دوقلوها و چه غیر دوقلوها میتونه جالب باشه.

از مطالب علمی مرتبط با این مبحث شدیدا استقبال می شود.

در آخر دو نکته ذکر کنم: نام تاپیک برگرفته شده از نام فیلم جایی برای پیرمردها نیست  (no country for old man) میباشد .

این تاپیک تقدیم می شود به خواهر دوقلوی عزیزم که خودش میدونه چقدر دوستش دارم .

پیشاپیش از همه دوستان سپاسگزارم.

در پناه حق سربلند باشید.

تنها چیزی که من درباره دوقولوها زیاد دیدم اینه که مثل هم لباس میپوشن ..همیشه هم برام سوال بوده که مگه خودشون سلیقه ندارن؟یعنی تا میرن خرید با هم یک چیز رو میپسندن؟!!عجیب نیست؟

اول از همه خیلی به این تاپیک خوش اومدین و ممنون از نظرتون

راستش عجیب که هست ولی واقعا همینطوره. مخصوصا در دوقلوهای همسان چون خیلی سلایقشون به هم شبیهه لذا در موقع خرید مثل هم انتخاب میکنند.

 این صحبت شما رو از بعضیها شنیدم که مثلا گفتن اصلا جالب نیست که یه آدمی دقیقا مثل خود من وجود داشته باشه یا مگه میشه سلیقه دو تا آدم اینقدر شبیه باشه و....

در هر حال آدمها با هم متفاوتند و شرایط دوقلوها با دیگران کمی متفاوته.

سلام

برادر من دیروز برای خدمت سربازی رفت.

وقتی كه داشت می رفت قلبش داشت كنده می شد

خودم هم نمی دونستم انقدر دوستش دارم.

شما هم این احساس رو نسبت به برادرتون دارید؟

اره عزیزم منم خیلی دوسش دارم و بعضی وقتا دلم برای شنیدن صداش لک میزنه

ولی خب پسرا فکرنکنم خیلی این حس رو نسبت به خواهراشون داشته باشند یا شاید هم دارن ولی بخاطر گرفتاری کمتر میتونند بروز کنن

منم داداشم رو خیلی دوست دارم ولی خب مدتهاست که هردو ازدواج کردیم و کمتر هم رو می بینیم .

سلام به دوستان عزیزم
یک نکته هست که دوستان لطفا نظرشون رو بدم چون به دلایلی خیلی واسم مهم پاسخ شما ....

دوستان عزیزم ، میگن دختر نباید عطر زیاد بزنه ، آرایش شدید کنه ، لباس های چسب بپوشه و... چون باعث جلب توجه میشه ...
حالا دو قلوهای همسان و یک شکل اگه به نظرتون ( منظورم دختران که به سن بلوغ رسیدن ) یک جور لباس بپوشند گناه نداره ؟

چون این هم باعث جلب توجه نگاه نامحرم میشه ....

ممنون میشم نظراتتون رو بگید .

اتاق عمل عزیز ممنون از سوال جالبتون. در هر حال به صورت طبیعی کمی جلب توجه میکنه حتی اگه همه آداب دینی رو رعایت کنن.

ولی همونطور که میدونید دینداری مراتبی داره. یعنی با اینکه در حال طبیعی و بدون آرایش و رفتار خاصی، ممکنه ایرادی نداشته باشه ولی بعضی از افراد هستند که حاضر نمیشند به همین مقدار کم، هم جلب توجه کنند و به خاطر اعتقادشون طوری لباس میپوشند که این شباهت خیلی به چشم نیاد. یعنی متفاوت لباس میپوشند تا به قول شما جلب توجه نکنند.


در هر حال سوالتون جای بحث داره. ممنون از شما

سلام به heaven_h عزیز

ممنون از پاسختون ، راستش من یک دوقولویی رو می شناسم که 22 سالشونه و توی یک دانشگاه درس می خونند یک قلشون مومن تره و حتی هد بند و.. می بنده ولی قول دیگه یکم راحت تره و میگه نباید هد بند و.. ببندی باید مثل من باشی چون دو قولو همسان هستم و اون قل هم چون طاقت ناراحتی خواهرش رو نداره مجبوره به حرف کنه و هد بند و گاهی چادر هم نپوشه ولی خودش دوست داره با چادر و هد بند باشه ...
به نظرتون چه کار میشه کرد ؟

ببخشید که می پرسم هااا ، چون جواب این سوالات برام خیلی مهمه ...

اتاق عمل گرامی من تجربه خودم رو بهتون میگم. دوقلوها هر چقدر که به هم نزدیک باشند و همدیگر رو دوست داشته باشن باز هم زندگی و روزگار باعث میشه که مجبور شن کمی از هم جدا بشن هر جند که قلبا باز به هم نزدیکن.

عملا شرایطی در دنیای واقعی پیش میاد که مجبور میشید متفاوت باشید و در واقع مستقل عمل کنید. به این دوستان باید بفهمونید که دیر یا زود این اتفاق می افته ولذا باید سعی کنن کمی استقلال داشته باشن وگرنه ممکنه ضربه بخورن.


باید قلی که میخواد هدبند ببنده و ... اول از همه با خودش کنار بیاد و بفهمه که درسته که با خواهرش دوقلو هستند اما بین دوقلوهای همسان هم خیلی وقتها تفاوتهای جدی وجود داره
راه اول اینه که بپذیره متفاوت بودن اصلا اصلا بد نیست و به خودش حق بده که باید استقلال داشته باشه.

چون مطمئن باشه که ممکنه در موارد بسیاری با قلش دچار اختلاف بشه و اگر استقلال فکری نداشته باشه و فقط به حرف خواهرش عمل کنه احساس خوبی نخواهد داشت.

دوما باید به خواهرش بقبولونه که در واقع کسی که داره کار درست رو میکنه، قلش نیست و کسی که به حرف خدا اهمیت میده داره درست میگه و کار درست رو میکنه.

باز هم تاکید میکنم که سعی کنه که در خیلی مسائل خودش رو از خواهرش مستقل بدونه و از مستقل عمل کردن نترسه و به خواهرش بگه که خیلی طبیعیه که ما در بعضی جهات با هم متفاوت فکر کنیم. اگر این قل بخواد همش به حرف خواهرش گوش کنه و مستقل نباشه متاسفانه ممکنه در آینده مشکلات اساسی پیش بیاد .

خواهر دوقلوی من بهم خیلی وابسته بود. خودش میگه بعد از ازدواج براش سخت بوده که تنها بوده و باید به تنهایی شرایط جدید رو تجربه میکرده.


من در خدمتتون هستم. ببخشید که طولانی شد. امیدوارم کمی مفید بوده باشه. در هر حال من احساساتشون رو درک میکنم ولی چاره ای نیست. خیلی وقتها باید متفاوت عمل کرد.

یه چیز دیگه: در اکثر دوقلوها، وابسته نبودن به همدیگه خیلی مشکله. باید متوجه باشید که این وابستگی از یه دوست داشتنه خیلی عمیق سرچشمه میگیره ولذا باید این محبت رو بفهمید و به خاطر این عدم استقلال سرزنششون نکنید. در عین حال بهشون حرفهای بالا رو بزنید.

اونها اینقدر همدیگر رو دوست دارن که نمیتونن با هم مخالفت کنن اما در عین حال آدم مجبوره بالاخره مستقل باشه و طوری عمل کنه که به نظرش درسته.
اولش سخته ولی بعدش راحت تر میشه

هنوزم که هنوزه خیلی وقتها وقتی من و خواهرم با هم نیستیم مثلا در مهمونی ها، خواهرم میگه به من خوش نگذشت و کاش تو هم بودی و از این حرفها ( البته نه همیشه)