• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 74045)
چهارشنبه 9/4/1389 - 9:9 -0 تشکر 208178
ایستگاه ترانه ها

امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نــوری دارم

باز امشب در اوج آسـمانم
رازی بـاشـــد بـا ستارگانم

امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی دورم

از شـادی پـر گـیرم کـه رسـم بـه فلک
سرود هستی خوانم در بر حور و ملک

در آسمان ها غوغا فکنم

سبو بریزم ساغر شکنم

امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی دورم

با ماه و پـرویـن سخنی گویم
وز روی مه خـود اثـری جویـم
جان یابم زین شبها
جان یابم زین شبها

مـاه و زهـره را بــه طـرب آرم
از خود بی خبرم ز شعف دارم
نغمه ای بر لب ها
نغمه ای بر لب ها

امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی دورم

امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نــوری دارم

باز امشب در اوج آسـمانم
رازی بـاشـــد بـا ستارگانم

امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی دورم

امشب یک سر شوق وشورم
از ایـن عــالــم گــویــی د
ورم


چهارشنبه 27/9/1392 - 11:34 - 0 تشکر 676508

ترسو‌ترین مسافرِ ترانه های خط شکن


نمی‌ رسی‌ به مقصدت نمی ‌رسی‌ به قلب من


نمی‌ رسی‌ به این سکوت تا بشه فریاد گریز


نمی‌ رسی‌ به لحظه ای که شب بشه ستاره ریز


نمی‌ رسی‌ به سایه ای که از ستاره دل برید


واسه رسیدن به تو رو داشتن تو خط کشید



تو این ترانه سکوت بمون اگر که لایقی


بمون کتاب زندگیت نداره فصلِ عاشقی



اسم منُ خط بزن از دفتر گریه های شب


تو بی‌ ستاره ای و من یکی‌ رسیده جون به لب


گذشت از این ترانه خون تویی مسافر جنون


بزن به جاده این دلُ تو بهت جاده جا نمون


همیشه نامه های کور خراب نام مقصده


نمون که نمره ی هراس نمره ی صفر ممتده



تو این ترانه ی سکوت نمون اگر که عاشقی


بزن به جاده این دلُ‌ رسیدنُ‌ تو لایقی


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:35 - 0 تشکر 676509

یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب می بینه،


یه پیکانِ بی چرخ که بازم تو رؤیاش پُره سرنشینه...


غرورش شکسته، به جای چراغاش دو تا حُفره مونده،


کی می دونه اونُ زمونه چه جوری تا این جا کشونده؟


چه راهایی رفته، چه روزایی داشته، چه چیزایی دیده،


با ترمز گرفتن چه خطُ نشونا رو جاده کشیده.


عجب خاطراتی تو مغزِ فلزیش دارن رژه می رن،


نمی ذاره هرگز که این دلخوشی ها تو قلبش بمیرن:


چه روزا تنش رُ با گُل ها پوشوندن برای عروسی.


یه شب ها تنِ اون تو جاده شده یه اتاقِ خصوصی...


چه قدر بچه ها رُ رسونده دبستان زیرِ برفُ بارون،


تو چه کوچه هایی سرک می کشیده به فرمانِ فرمون.


چه قدر رو به رو رُ می دیده مبادا یه گربه تلف شه.


چه قدر غصه داشته که تو پمپِ بنزین گرفتارِ صف شه.


واسه هم مدل هاش چه بوقای کشدار که تو سینه داشته.


از این پاسبونا وُ برگِ جریمه چه قدر کینه داشته...


حریصِ یه جاده س از این جا تا رؤیا ، بدونِ توقف!


نه از شب می ترسه، نه از شیبِ دره، نه حتا تصادف...


یه پیکان قراضه س ولی توی رؤیاش هنوزم جوونه.


خیالش می تونه بازم توی جاده یه کله برونه.


خیالش هنوزم موتور مونده باقی تو صندوقِ سینه.


یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب می بینه...


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:35 - 0 تشکر 676510

تمومِ حس تاریخو توی برقِ چشات داری


شبیهِ دخترک های رو قلیون های قاجاری


شکوهِ دوره ی مادی، غمِ تاراجِ تیموری!


چه قدر نزدیکِ نزدیکی، چه قدر از دیگرون دوری...


شبیه بوی بارون تو غروبِ تخته جمشیدی


یه خورشیدی که از مغرب به این ویرونه تابیدی



مرمت کن منو از نو! نذار خالی شم از رؤیا


نگاهم کن اگه حتا تمومه این سفر فردا...



هزار آتشکده توی نگاهت غرقِ آتیشن


یه عالم یشم و مروارید تو لبخندت یکی می شن


مثِ تابیدنِ مهتاب رو طاقِ طاق بستانی


پر از نقش و نگاری تو! شبیهِ فرشِ ایرانی


می شه جام جمو حتا تو دستای تو پیدا کرد


درِ هر معبدو می شه با یک لبخندِ تو وا کرد



مرمت کن منو از نو! نذار خالی شم از رؤیا


نگاهم کن اگه حتا تمومه این سفر فردا...


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:36 - 0 تشکر 676511

دستت تو دستِ من،


هم پای هم رفتن،


با هم خطر کردن... کی فکرشو می کرد؟



نزدیک و هم پرسه،


شبی که بی ترسه،


من، تو، خدا، هر سه... کی فکرشو می کرد؟



کی فکرشو می کرد، عاقبتِ کارو،


بعد از یه عمر حسرت، این همه دیدارو؟


کی فکرشو می کرد، آخره این راهو،


پلنگِ ناباور تو بستره ماهو؟



من عاشقت بودم، تمام این سالا،


از اولین دیدار تا به همین حالا!


من عاشقت بودم، از متن پروانه،


از اولین فصل نگاهِ دزدانه!


حالا تو این جایی، این کاره تقدیره،


می دونی که قلبم، دور از تو می میره...


حالا تو بعد از اون دوران اشک و درد،


کنار من هستی، کی فکرشو می کرد؟



کی فکرشو می کرد، عاقبتِ کارو،


بعد از یه عمر حسرت، این همه دیدارو؟


کی فکرشو می کرد، آخره این راهو،


پلنگِ ناباور تو بستره ماهو؟


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:36 - 0 تشکر 676512

سردِ نگاهِ آینه تو چشم یخ بسته ی من

آوازه خونِ لعنتی یه حرف تازه تر بزن


بخون از اتفاقِ نو از تیتر روزنامه ی عصر


بسه دیگه خوندنِ از گدا و شاهزاده تو قصر


قافیه های افتضاح ترانه ها بی آبرو


بخون شاید با خوندت تاریخمون شِه زیرو رو


وعده های بی سرو ته دوست دارم های دروغ


پرسه تو کوچه های حار تو پایتختِ بی فروغ



میگی میاد اونی که رفت از پس روزای سیاه


ساعت بیست و پنج شب روز سی و دوم ماه



بخون برای شاعری که مرگشو کسی ندید


برای اون پرنده ای که بی ترانه پر کشید


واسه شناسنامه ای که منتظر یه اسم شده


بخون واسه صداقتی که این روزا طلسم شده


صدای اره برقیا توی گوش درختا موند


کلاغ قصه رو بازم کسی به خونش نرسوند


تا کی می خوای امید بدی بگی قشنگه انتظار


یه حرف تازه تر بزن واسه دلای بیقرار



میگی میاد، اونی که رفت از پس روزای سیاه


ساعت بیست و پنج شب روز سی و دوم ماه



خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:37 - 0 تشکر 676513


یه بوم خالیُ سفید، توی اتاق یخ زده


جلوش یه مشت رنگ سیاه، با یکی که حالش بده


دراز شدم کفِ اتاق، پنجره ها تا ته بازن


تو دنیایی که من توشم، خرسا به موشا می بازن


میرم سراغِ بومُ رنگ شروع میشه دوباره جنگ


منُ قلمو باهمیم میونِ این اتاق تنگ


اول صداتُ می کشم بعد میرسم به خنده هات


حقه‏‏ هاتم رو می کنم بعد وا می مونم تو نگات


دوتا نگاه خمارُ خواب یکم غرور یه ذره منگ


نه نمیشه، در نمیاد، یه جاش بدجور می زنه لنگ



یه بوم خالیُ سفید، توی اتاق یخ زده


جلوش یه مشت رنگ سیاه با یکی که حالش بده


یه سطلِ رنگ از تو حیاط ورمیدارم میام بالا


همشو میریزم رو بوم آها... همینِ...شد حالا


دیگه تمومِ کار من میزنم بیرون از خونه


حالا دیگه یه رهگذر حالش بده شعر می خونه


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:37 - 0 تشکر 676520


شمال سیبری باشه یا تو جنگلای آمازون


ساحلِ اسکندریه یا تو اوزاکای ژاپن


بگو تو تاج محل باشه یا توی کاخِ الیزه


میدون سرخِ مسکو یا خیابونِ شانزلیزه


قرارمون کجاس بگو میام اگرچه مشکله


پایین برج پیزا یا بالای برج ایفله


دلم می خواد به من بگی که انتخاب تو چیه


موزه ی لوورِ پاریسه یا آرمیتاژ روسیه



قرارمون کجا باشه فقط بگو کجا بیام


چه کوچه ای چه ساعتی تو سایه میشی پا به پام



مشتاق دریای خزر یا که کانال سوئزی


آبادانو دوست داری یا جاکارتای اندونزی


من خودمو می رسونم فقط به من بگو بیا


تو صحرای آریزونا یا آبشار ویکتوریا


می کشونی قلب منو تا معبدای بودایی


تو خوب منو جذب می کنی جزیره ی برمودایی


حتی میام کره ی ماه، هر جایی که اونجا تویی


خورشیدمی ، حتی توی خونه های اسکیمویی



قرارمون کجا باشه فقط بگو کجا بیام


چه کوچه ای چه ساعتی تو سایه میشی پا به پام



بریم پیش اهرام مصر یا دیوار بلند چین


رو آسمون با هم باشیم یا اینجا رو همین زمین


برای رسیدن به هم قلعه ی شوش یا پرسپولیس


اگه بخوای قرارمون پله های آکروپلیس


کازابلانکا بهتره یا بندر والنسیا


آنتالیا رو دوس داری یا سیسیل ایتالیا


علاقه هامونو کجا باید به همدیگه بگیم


کجا میشه به هم رسید خودت بگو کجا بریم



خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 18:0 - 0 تشکر 676570

صدام کن این دم آخر ، آخه فردا دیگه دیره
آخه فردا دیگه نیستم ، کسی جامو ...
خداحافظ که دلگیرم ، سراغت رو...نه... نمیگیرم
ببین گفتم خداحافظ ، یه کاری کن دارم میرم
یه کاری کن بذار حتی بمونم تو بهم بد کن
پشیمون میشم از رفتن ، بیا راه منو سد کن
واسه رفتن بگو دیره ، بگو شب دست و پا گیره
دارم راهی میشم جونم ...چرا گریت نمیگیره
چرا با چشمای گریون میخوای باشم یه سرگردون
پاشو این لحظه حساسه ، یه جوری منو برگردون
بهم چیزی بگو حتی بگو بد کردی ، بی رحمی
یه کاری کن ، دارم میرم...چرا اینو نمیفهمی
نمیفهمی چرا بی تو من از شب گریه ها خیسم
اگه رفتم ، گناهش رو باید پای کی بنویسم

دوشنبه 23/10/1392 - 8:42 - 0 تشکر 680653

سوی دریا بیا بیا ، موج زیبا بنگر                               موج دریا ببین در او ، نقش رویا بنگر

جان را شادی همی دهد ، رنگ دریا بنگر              در این ساحل ز هر طرف ، بزمی برپا بنگر


                           هر جا که روی نگرم ، هر سو که فتد نظرم ، شوری به پا بود


                           بوی گل و سبزه و آب ، پر می شده ساغر خواب ، شادی فزا بود


در این ساحل ، نی ز غم رها شود                                         وز شادیها، کام جان رها شود


با یاد او، کز برش جدا شدم                                                در قلب من، شعله ها به پا شود


از غم حیران شده ام ، چون نی نالان شده ام ، نالان از برای او


                           آتش بر جان فکنم ، هر کس را من شکنم ، پیوند وفای او


ساحل با منظر دریا زیبا باشد                                               دنیا در دیده عاشق ، رویا باشد


چون من از محنت هجران دل خون گردم                              هر کس او در بر یارش تنها باشد


عروس گل ، به گوش من، ترانه می گوید                           نسیم شب ، چو بگذرد، سلام او گوید

شنبه 28/10/1392 - 17:19 - 0 تشکر 681454

میاد بارون احساس . از ابر تیکه تیکه
که سقف نازک دل . دوباره کرده چیکه
چیکه چیکه...
آهای ای هم اتاقی . بیار شمع و چراغی
که شاید روی عشقو ببینم اتفاقی
ببین خورشید چشمام اسیر این چراغه
تموم خواسته من . همین یک اتفاقه
میاد بارون احساس . از ابر تیکه تیکه

که سقف نازک دل . دوباره کرده چیکه
چیکه چیکه...
به گل حاجت ندارم . گلو ننداز تو راهم
که یک باغ گل ناز . شکفته تو نگاهم
چشام تو چشمت انگار . گل نرگس تو آبه
به این گلدون زیبا . بذار آفتاب بتابه
میاد بارون احساس . از ابر تیکه تیکه
که سقف نازک دل . دوباره کرده چیکه
چیکه چیکه...
آهای تشنه . چقدر ابر دلم داره بهونت
داره عشق میچکه از نفس خیسم رو گونت
آهای تشنه . همه بارون احساسم از آنت
عجب دریا دلی هستم تو شوق بیکرانت
میاد بارون احساس . از ابر تیکه تیکه

که سقف نازک دل . دوباره کرده چیکه
چیکه چیکه...
آهای ای هم اتاقی . بیار شمع و چراغی
که شاید روی عشقو ببینم اتفاقی
ببین خورشید چشمام اسیر این چراغه
تموم خواسته من . همین یک اتفاقه
میاد بارون احساس . از ابر تیکه تیکه

که سقف نازک دل . دوباره کرده چیکه
چیکه چیکه...
آهای تشنه . چقدر ابر دلم داره بهونت
داره عشق میچکه از نفس خیسم رو گونت
آهای تشنه . همه بارون احساسم از آنت
عجب دریا دلی هستم تو شوق بیکرانت
میاد بارون احساس . از ابر تیکه تیکه

که سقف نازک دل . دوباره کرده چیکه
چیکه چیکه...

برو به انجمن
فعالترین ها در هفته گذشته
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.