• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 3346)
چهارشنبه 1/6/1391 - 14:43 -0 تشکر 523340
اخبار شهریور ماه


با سلام

دوستان عزیزی که تمایل به ثبت بحث با موضوع خبر دارند
لطفا در این تاپیک مباحث را ثبت کنند


* ضوابط *

1- منبع خبر را درج کنید .

2- خبر باید دارای تیتر و به صورت BOLD باشد .

3- متن خبر را پاراگراف بندی کرده و از فونت و سایز مناسب استفاده کنید .
 
- تاپیک  هر ماه تا سه روز پس از آخر ماه جهت درج نظر باز می ماند و سپس قفل می شود .

- در صورتی که خبر شما ظرفیت درج در صفحه اصلی انجمن را ندارد در تنها در همین تاپیک ثبت کنید
و در صورتی که بحث جدید ایجاد کردید و تعداد بازدید کنندگان کم بود به این تاپیک منتقل می شود .

- تاپیک ماه جدید توسط مدیر انجمن یا جانشین ایجاد می شود .

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

شنبه 11/6/1391 - 14:57 - 0 تشکر 538547


ساخت مستندی متفاوت درباره نمایشگاه قرآن/ "نه" شنیدن برایم عادت شده!
ابوالفضل جلیلی ضمن تشریح جزئیات تازه‌ترین ساخته‌اش که اثری مستند درباره نمایشگاه بین‌المللی قرآن است، درباره عدم صدور پروانه نمایش برای فیلم سینمایی "داروگ" گفت: بعد از این همه سال دیگر شنیدن "نه" برایم عادت شده است!

به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای ماه رمضان اگر گذارتان به نمایشگاه بین‌المللی قرآن می‌افتاد می‌توانستید، ابوالفضل جلیلی را در حال تصویربرداری از این رویداد معنوی ببینید. کارگردانی با حال و هوایی منحصر به فرد که این‌بار با همراهی گروهی کوچک مشغول ثبت تصاویری از یک رویداد قرآنی بود و همزمان با برخی از بازدید‌کنندگان هم گفتگو می‌کرد.


از همان زمان می‌شد حدس ‌زد حاصل کاری که جلیلی از نمایشگاه قرآن بسازد قطعاً با کارهای دیگران متفاوت خواهد بود. این مستند این روزها آماده پخش از شبکه مستند است. به همین بهانه با جلیلی درباره جزئیات این مستند و البته دیگر فعالیت‌هایش به گفت‌وگو نشستیم.


* چطور شد که بعد از مدت‌ها کم‌کاری تصمیم گرفتید درباره نمایشگاه قرآن‌ مستند بسازید؟


ابوالفضل جلیلی: می‌دانید در کشور ما رسیدن به یک یا چند فرد کاردان و قابل اعتماد خیلی سهل‌الوصول‌تر است تا رسیدن به یک سیستم درست. من طی سال‌ها که با تلویزیون کار کرده‌ام با تمام مسائل خوب و بدش دو نفر از مدیران شبکه را در گذشته و حال خیلی ارجح می‌دانم.


یکی مهدی ارگانی است و در زمانی که مدیر شبکه دو سیما بود، دوران بسیار شکوفایی داشت و  حالا نیز دکتر پورحسین. این دو نفر به عقیده من از مدیران بسیار کاردان و دلسوز شبکه‌های تلویزیونی بوده و هستند. من با آقای پورحسین در شبکه 4 چند تا کار مستند انجام دادم. وقتی هم که شبکه دو بودند مستند "فصل ساکوراها" را برایشان ساختم به عقیده من ایشان خیلی دلسوز و فهیم هستند.


وقتی مدیریت شبکه مستند سیما را عهده‌دار شدند به ایشان ساخت یک فیلم مستند سینمایی را پیشنهاد کردم که خیلی دوست داشتم بسازم. هدفم هم این بود که به این وسیله یک همکاری و یا به عبارتی یک تبلیغ بزرگ برای شبکه مستند انجام دهم. همه کارهای مقدماتی و برآورد برنامه انجام شد، خیلی سریع اما به دلیل نداشتن بودجه کار متوقف شد.


خیلی دلگیر شدم، اما دلم می‌خواست با دکتر پورحسین کار کنم. به ایشان پیشنهاد دادم که حاضرم کارهای کم هزینه هم انجام بدهم ایشان قبول کردند. اواسط ماه رمضان گفتند که می‌خواهند یک کار مستند گزارشی داشته باشند، از نمایشگاه قرآن با آن که سرم خیلی شلوغ بود قبول کردم و دست به کار شدم.


* در حال حاضر این مستند آماده است؟


جلیلی: بله. آماده نمایش است. تحت عنوان "نمایشگاه قرآن از نگاه ابوالفضل جلیلی"


* خودتان از کار راضی هستید؟


جلیلی: از کار با شبکه مستند خیلی...


* منظورم از کار خودتان، از مستند "نمایشگاه قرآن از نگاه ابوالفضل جلیلی" است.


جلیلی: من راضی‌ام به دلیل اینکه کلا نمایشگاه فضای خیلی خوب و با انرژی داشت و صمیمی بود. کار هم یقیناً همین طور شده است.


* اینکه شما تا این حد تمایل به همکاری با شبکه مستند دارید آیا صرفاً به خاطر مدیریت دکتر پورحسین است یا به دلیل علاقمندی به کارهای مستند؟ چرا که شما در کارهای سینمایی‌تان هم رگه‌هایی از مستند وجود دارد.


جلیلی: به خاطر دکتر پورحسین هم هست اما این را بگویم که به عقیده من "مستند" یعنی باور شما در کارهای سینمایی و به طور کلی در کلیه عرصه‌های هنری. وقتی یک اثر را دوست خواهید داشت که قابل باور باشد، یعنی شما آن اثر را چه شعر باشد چه موسیقی و ‌چه تصویری، وقتی باور کنید با آن ارتباط برقرار می‌کنید.


وقتی ارتباط پیدا کردید اثر را دوست دارید، وقتی اثر را دوست داشته باشد پیام آن را می‌پذیرید. من حتی زمانی که فیلم کاملاً سینمایی با بازیگران سینما هم می‌سازم سعی می‌کنم آن را برای بیننده قابل باور کنم و رمز این قابل باور کردن تکیه بر دانش مستند یک فیلمساز می‌تواند باشد.


یک خاطره بگویم از آقای ارگانی؛ زمانی که ایشان مدیر شبکه دو سیما بودند قرار شد فیلمی بسازم به نام "سر ساعت". همه کارها که انجام شد لحظه آخر که می‌رفتیم برای تولید آقای ارگانی گفت: "جلیلی تو رو خدا از بازیگران مطرح سینما استفاده کن، مثلاً پدر پسره را بده آقای اکبر عبدی بازی کند"، گفتم چشم آقای ارگانی ولی چرا؟ گفت: "به دلیل اینکه از اول همه بدانند این پدر یک بازیگر مطرح سینماست، دیگه نگویند جلیلی مستند کار کرده، چون که فیلم‌های تو را آدم باور می‌کند بعد هم می‌ری راجع به مشکلات می‌سازی، این باورپذیری باعث می‌شود که جلوی فیلم‌های‌ت را بگیرند!"


*  اما شما این فیلم را نساختید؟


جلیلی: اتفاقاً شروع کردم با همین آقای اکبر عبدی و چند نفر دیگر از بازیگران حرفه‌ای. منتها قضیه یک داستان واقعی پیش آمد که لابد خاطرتان هست که پسر بچه قهرمان فیلم دچار یک بیماری بود و رفتیم پول فیلم را دادیم برای مداوای قهرمان نوجوان فیلم که خودش دوباره شد یک سینمایی مستند که در آن داستان دیگر آقای عبدی و خیلی از بازیگران نقشی نداشتند اما همه آنها لطف کردند و همکاری صمیمانه داشتند.


اکبر عبدی، فریبا کوثری، سیامک اطلسی، جهانگیر الماسی و خیلی‌های دیگر که همه لطف کردند حتی منتقدانی که در آن‌ فیلم به من کمک کردند مثل هوشنگ گلمکانی، بهزاد رحیمیان، امید روحانی که بعد از بازی در آن فیلم رفت سراغ بازیگری! حق کپی رایت هم به من نمی‌دهد چون بعد از انقلاب من بازیگرش کردم. یعنی ببخشید بازیگر بود، منتهی اولین‌بار جلوی دوربین "یک داستان واقعی" بازی کرد، حالا هم که مشهور شده کپی رایت نمی‌دهد!


* تصمیم ندارید فیلم سینمایی بسازید، یا با همین شبکه مستند ادامه کار می‌دهید؟


جلیلی: کار اصلی من ساخت فیلم سینمایی است. یک فیلم سینمایی هم آماده نمایش دارم به نام "داروگ". داروگ را از شعر نیمایوشیج گرفتم، شعری دارد به نام "داروگ" که می‌گوید "قاصد روزان ابری "داروگ کی می‌رسد باران."


بعد هم تصمیم 100 درصد دارم برای شبکه مستند یک مجموعه مستند تهیه کنم به نام "حرکت". واقعیتش این است که تصمیم دارم کمک کنم شبکه مستند را حرکت بدهیم. اگر دوباره دچار مشکل بی‌پولی نشود. البته انگار کمک‌هایی از جانب رئیس سازمان شده‌است.


* به نظرم "داروگ" پانزدهمین کار سینمایی شما باشد آیا فکر می‌کنید موفق به دریافت پروانه نمایش بشود یا مثل فیلم‌های قبلی‌تان فقط در جشنواره‌ها روی پرده می‌رود.


جلیلی: من حرفی را سال‌ها توی دلم دارم، بگذارید اینجا مطرح کنم. زمانی که من به جشنواره‌های خارجی می‌روم البته بیشتر وقتی فیلم‌هایم در کشورهای دیگر به نمایش عمومی درمی‌آید، خیلی ورک‌شاپ(کارگاه) برگزار می‌کنم مخصوصاً برای نوجوانان مدارس راهنمایی یا به قول آنها "کالج‌ها" و بعد هم برای دانشجویان رشته سینما در دانشکده‌های سینمایی.


زمانی که برای بچه‌ها صحبت می‌کنم و گاهی که مثلاً در خصوص مذهب و یا عرفان در عالم هنر،‌(البته من در این زمینه خیلی بی‌سوادم اما گاهی در لحظاتی خداوند لطف می‌کند و چیزهایی بر زبانم جاری می‌شود) که بچه‌های شرکت‌کننده به وجد می‌آیند و من خودم بغضم می‌گیرد.


خدا را شاهد می‌گیریم که عین واقعیت است، من در طی سالیان درازی که در عالم هنر و به خصوص سینما کار کرده‌ام چیزهایی یاد گرفته‌ام که به قول خیلی از دانشجویان خارجی در هیچ کتابی یافت نمی‌شود. زمانی که  به خودم فشار می‌آورم که به زبان انگلیسی و گاهی با مترجم اینها را به دانشجویان بازگو کنم، بغضم می‌گیرد. با خود می‌گویم خدایا می‌بینی من اینها را می‌توانم به زبان فارسی و خیلی راحت به بچه‌های خودمان بگویم، اما امکانش نیست و حالا باید با این همه زحمت اینجا بازگو کنم.


هر هنرمندی در وطن خودش بیشتر عشق می‌کند. دوست دارد با مخاطب هم‌وطن اثرش روبرو شود تا با غریبه‌ها. اما چه می‌شود کرد من در تمام سال‌هایی که فیلم ساخته‌ام همیشه دوست داشته‌ام فیلم‌هایم اینجا روی پرده برود، منتقد خودی فیلمم را نقد کند، حتی بکوبد. من از اینجا از این مردم از این آب و خاک فیلم می‌سازم. اما وقتی نمایش نمی‌دهند مجبورم‌. البته خودم هم دوست دارم، نه اینکه دوست نداشته باشم اصلاً از همان بدو فیلمسازی یعنی از 16 سالگی می‌گفتم من باید به زودی جهانی شوم!


* حالا فکر می‌کنید این یکی(داروگ) مجوز نمایش می‌گیرد؟


جلیلی: نه، البته نه که می‌گویم از جانب مسئولان وزارت ارشاد است. اصلاً کلمه "نه" در زندگی آدم معنایی ندارد. اما بعد از این همه سال دیگر شنیدن "نه" برایم عادت شده و اصلاً هم مهم نیست دیگر خیلی دیر است برای "بله" گفتن.


* پس درباره مجموعه مستندتان برای شبکه مستند توضیح دهید؟


جلیلی: البته این مجموعه فعلا به تصویب خودم رسیده نه به تصویب شبکه! چون من هر کاری را که می‌خواهم انجام بدهم اول با خودم پس و پیش می‌کنم بعد که تکلیفم با خودم روشن شد، ارائه می‌دهم. برای اینکه اکثراً‌ برای خودم یعنی برای "نفس" خودم کار می‌کنم اما این بار می‌خواهم برای یک مجموعه کار کنم یعنی 20 درصد خودم هستم و 80 درصد برای سازمان.


* راجع به طرح‌تان ممکن است بیشتر صحبت کنید؟


جلیلی: بله. تصمیم دارم که یک مجموعه 40 قسمتی مستند تهیه کنم که 30 قسمت را به 30 گروه جوان و مستعد واگذار کنم. این واگذاری با یک فراخوان انجام می‌گیرد. گروه‌ها بیایند چنانچه هر دو طرف قبول کردیم با طرح موضوع روی آن کار کنند. در نهایت 30 گروه جوان فرضاً 30 گروه 5 نفره به حرکت در آیند. در انتهای یک فستیوال مستند در برنامه تلویزیونی بگذاریم با چند داور مجرب سه فیلم از 30 فیلم به عنوان فیلم اول، دوم، سوم، انتخاب و به برندگان یک جایزه بدهیم.


* موضوع طرح‌ها چیست؟


جلیلی: موضوع طرح‌ها و آن 10 فیلم باقی مانده خودش حکایتی است بسیار جذاب که فعلاً بماند برای بعد از جواب شبکه. فعلاً از این جا اعلام می‌کنم جوانان مستعد و علاقمندان واقعی به سینما بیدار و گوش به زنگ باشند، همین!


شنبه 11/6/1391 - 14:58 - 0 تشکر 538557


فضای تبلیغات در اختیار "کلاه قرمزی" است/ اجحاف در حق "ضدگلوله"
تهیه کننده و کارگردان فیلم "ضد گلوله" معقتدند که بهترین فضای تبلیغاتی هم اکنون در سینماها در اختیار فیلم "کلاه قرمزی و بچه ننه" است در صورتی که این فیلم یک برند است و خیلی نیازی به تبلیغ ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست پرسش و پاسخ فیلم "ضدگلوله" که هم اکنون در حال اکران است با حضور مصطفی کیائی کارگردان و نویسنده، رضا رخشان تهیه‌کننده و مسعود کرامتی بازیگر در خبرگزاری مهر برگزار شد. بخش ابتدایی این نشست را که به وضعیت اکران فیلم در سینماهای تهران اختصاص داشت در ادامه می‌خوانید.


* خوشبختانه بعد از هفته اول اکران، این‌بار اختلافات خاتمه یافت و فیلم‌های شما کمتر قربانی این شرایط شدند. از طرف دیگر شما هم پیش‌بینی می‌کردید که هفته اول فروش خوبی نخواهید داشت. از این جهت که معتقد بودید "ضدگلوله" احتیاج به تبلیغ دهان به دهان دارد. با این فرض قطعا در هفته‌های بعد باید شاهد فروش بهتر این فیلم باشیم. این رقابت بین شما و فیلم های دیگر خصوصا "کلاه قرمزی و بچه ننه" جهاتی خوب و ازطرف دیگر بد است...


رضا رخشان (تهیه‌کننده): من با نظر شما موافقم زیرا فکر می‌کنم در هفته‌های آتی فیلم جای خودش را باز می‌کند و از این اتفاق اصلا ناراحت نیستم. چون خودم در سالن‌های سینمایی شاهد واکنش مخاطب هستم و روز به روز این مخاطب بیشتر می‌شود. من نگران این موضوع نیستم که چرا سینماداران علاقه دارند در سالن‌های خود "کلاه قرمزی و بچه ننه" را اکران کنند. اما فقط تنها چیزی که برای من جای سوال دارد این است که چرا باید در سالن‌های سینمایی بهترین مکان برای نصب تبلیغات یک فیلم باز هم بین این سه اثر متعلق به "کلاه قرمزی" باشد؟ در صورتی که ما می‌دانیم این فیلم خیلی نیاز به تبلیغ ندارد.


* پخش این سه فیلم که برعهده یک دفتر (فیلمیران) است.


رخشان: اما هر جا که می‌رویم، می‌بینیم اول  پوسترهای "کلاه قرمزی" را نصب کرده‌اند، بعد "بی‌خداحافظی"  و در آخر "ضدگلوله" را! فضاهای بهتر را در اختیار آن فیلم قرار می‌دهند. به نظر من سینماداران وقتی می‌بینند "کلاه قرمزی" مخاطبان خودش را دارد. باید فکری برای ما کنند. اگر واقعا قرار است که اتفاقی در سینما بیافتد این نیست که تبلیغ از فیلمی کنیم که نیازی به آن ندارد.


شنبه 11/6/1391 - 15:0 - 0 تشکر 538571


بخش خصوصی در سینمای سه‌بعدی سرمایه‌گذاری کند/ سالن مجهز نداریم
سید هادی منبتی مدیرعامل موسسه تصویر شهر معتقد است با وجود یک سالن سینما آن هم به صورت پاره وقت، هیچگاه بخش خصوصی ترغیب به ورود به سینمای سه بعدی نمی‌شود، از همین‌رو باید تعدادی از سالن‌های موجود را به سیستم نمایش فیلم‌های سه‌بعدی تجهیز کرد.

سید هادی منبتی مدیرعامل موسسه تصویرشهر ضمن بیان این مطلب با ارائه گزارشی از اکران فیلم‌های سه بعدی و ادامه روند نمایش آنها در سالن ایوان شمس به خبرنگار مهر گفت: اکران فیلم‌های سه بعدی "هوگو"، "شنل قرمزی" و "هیولایی در پاریس" پس از پایان جشنواره فجر آغاز شد و تا پایان نوروز ادامه داشت.


وی در ادامه افزود: اکران این سه فیلم سه بعدی در حالی اتفاق افتاد که تنها سالن ایوان شمس فرصت نمایش این فیلم‌ها را ایجاد کرده بود و هیچ سالن دیگری برای نمایش این سه فیلم در اختیار نبود. با این حال 60 میلیون تومان فروش داشتند که این آمار نشان از  استقبال تماشاگران از اکران این فیلم‌ها تنها در یک سالن نمایش دارد.



تحریم عامل تعویق در ادامه اکران فیلم‌های سه بعدی بود


مدیرعامل موسسه تصویرشهر در ادامه با اشاره به توقف کوتاه مدت در نمایش این فیلم‌ها متذکر شد: ادامه اکران این فیلم‌ها مواجه شد با اینکه باید سیستم‌ها را به روز می‌کردیم همچنین با برخی مشکلات سخت افزاری و نرم‌افزاری روبرو شد که متاسفانه به دلیل بحث تحریم‌ها و عدم به‌روز کردن تجهیزات ادامه اکران میسر نبود؛ تا اینکه یک ماه پیش نماینده شرکت ایتالیایی به تهران آمد و تغییرات لازم را انجام داد و مسائل مربوط به به روز کردن سرورها و اشکالات فنی را برطرف کرد و به این ترتیب بود که دور دوم اکران فیلم‌های سه بعدی آغاز شد.


وی در ادامه افزود: پس از آغاز دور دوم اکران فیلم‌های سه بعدی علاوه‌بر فیلم‌هایی چون "شنل قرمزی"، "هوگو"، "هیولایی در پاریس"، فیلم "حریم" هم به مجموعه اضافه شد و بنا داریم فیلم‌های جدید را دوبله و برای نمایش آماده کنیم از همین‌رو پیش‌بینی من این است که تا پایان سال سه فیلم دوبله شده نیز برای نمایش در اختیار داشته باشیم.


این مدیر فرهنگی در پاسخ به این نکته که آیا علاوه‌بر نمایش فیلم‌های سه بعدی خارجی به تولید فیلم‌های سه بعدی ایرانی هم فکر کرده‌اید گفت: تولید فیلم‌های سه بعدی هزینه‌های بالایی هم از جهت تولید و از لحاط تجهیزات فنی در بردارد.


تولید فیلم سه بعدی در ایران هندوانه دربسته است


منبتی افزود: در واقع تولید فیلم‌های سه بعدی در ایران مانند هندوانه دربسته‌ای است که آغاز آن با یک ریسک همراه است. البته به تازگی شنیده‌ام که یک فیلم ایرانی با نام "آقای الف" به کارگردانی علی عطشانی توسط بخش خصوصی در حال تولید است. از این رویداد خجسته بسیار خوشحالم و امید دارم که سنگ بنای تولید فیلم‌هایی از این دست توسط بخش خصوصی ادامه پیدا کند و به نوعی سنگ بنای خوبی باشد و بقیه دوستان هم بتوانند وارد تولید فیلم‌های سه بعدی با رنگ مایه‌های موضوعات ایرانی باشند.


وی در پاسخ به این سئوال که آیا تولید فیلم‌هایی از این دست در دستور فعالیت‌های نهادهای سینمایی دولتی است یا خیر؟ گفت: اگر طرح و ایده ناب در این زمینه باشد قطعا بخش دولتی استبقال می‌کند. اما به اعتقاد من مهمتر از بودجه بجث فیلمنامه خوب مطرح است. به این معنا که نمی‌توان هر فیلمنامه‌ای را در حوزه سه بعدی وارد جریان تولید کرد چراکه هر موضوعی با فیلم سه بعدی ارتباط پیدا نمی‌کند و موضوعاتی که برای ساخت فیلم‌های سه بعدی در نظر گرفته می‌شود ویژگی‌های خاص خودش را دارد و قطعا باید از عنصر هیجان برخوردار باشد.


مدیرعامل موسسه تصویر شهر گفت: فیلمنامه‌هایی که برای ساخت در نظر گرفته می‌شود باید اقتضای موضوعی داشته باشند به این معنا که اگر عنصر سه بعدی را از موضوع بگیریم برای ساخت یک فیلم دو بعدی جذابیت نداشته باشد؛ به این معنا که فیلمنامه باید به گونه‌ای باشد که مخاطب رغبت به تماشای سه بعدی آن را داشته باشد.


سالن مناسب برای نمایش فیلم‌های سه بعدی نداریم


وی در ادامه افزود: پس از موضوع فیلمنامه آنچه اهمیت دارد بحث دکوپاژ و نوع کارگردانی است که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است به این معنا که کارگردان‌هایی که ساخت فیلم‌های سه بعدی را تجربه نکردند هرچند هم که در حرفه خود استاد باشند اما به سختی از عهده کارگردانی یک فیلم سه بعدی بر می‌آیند. از همین‌رو در تجربه‌های نخست ساخت این فیلم‌ها در ایران نباید انتظار برابری با سینمای سه بعدی دنیا را داشته باشیم.


منتبی در ادامه صحبت‌های خود در پاسخ به این سئوال که تربیت نیروی متخصص چگونه تعریف می‌شود گفت: بحث تربیت نیروی متخصص در این حوزه سینمایی بسیار مهم است. اما به نظرمن قبل از این مهم، باید سالن‌های کافی در این زمینه که از جهت فنی و امکانات تجهیزاتی ظرفیت و قابلیت نمایش فیلم‌های سه بعدی را دارند در اختیار داشته باشد.


وی در پایان افزود: در حال حاضر تنها سالن ایوان شمس که آن هم سالن سینما نیست بلکه یک سالن چندمنظوره است و همچنین سینما آزادی را در اختیار داریم و به جزء این دو سالن، مکان‌های دیگر را در اختیار نداریم. البته در این میان سینما آزادی هم به دلیل سرگروه بودن نمی‌تواند در سالن اصلی خود مهمان فیلم‌های سه بعدی خارجی باشد البته این بحث در حوزه تولیدات داخلی فرق می‌کند و نمایش در سینما آزادی جنبه حمایتی پیدا می‌کند.


شنبه 11/6/1391 - 15:0 - 0 تشکر 538577


پیشنهاد ضرغامی برای شکل گیری بلوک رسانه ای عدم تعهد
رئیس رسانه‌ ملی همزمان با شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد در پیامی خطاب به رسانه‌های بین المللی شرکت کننده در اجلاس اعلام کرد: پیشنهاد می کنم با همیاری و همبستگی شما همکاران بلوک رسانه‌ای عدم تعهد در مقابل بلوک رسانه‌ای نظام سلطه را به وجود آوریم.

به گزارش خبرگزاری مهر، رئیس رسانه‌ملی همزمان با شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد پیامی را خطاب به رسانه‌های بین المللی شرکت کننده در اجلاس نم صادر کرد.


متن این پیام به این شرح است:


همکاران ارجمند که از رسانه‌های جمعی قاره‌های مختلف جهان در تهران حضور پیدا کرده‌اید از صمیم قلب به شما خوش‌آمد می‌گویم و اقامتی دلپذیر و خاطره انگیز برای شما درایران آرزومندم.


فرصت کم نظیری برای همه ما فراهم شده است تا از زاویه و نقطه نظری جدید به مسائل و تحولات جهانی نگاه کنیم، تا کنون در اکوسیستم ارتباطی جهان آنچه بیشتر انعکاس پیدا کرده زاویه نگاه و دیدگاه کشورهای شمال به موضوعات و مسائل جهانی و پیامی که انتظار می‌رود از این رویداد بین المللی به جهان مخابره شود ارائه نگاه و برداشتی متفاوت و نوین در خصوص مهمترین مسائل و چالش‌های امروز جهان است.


در جهان صداهای دیگری نیز وجود دارد که باید آنها را شنید و به اقصای عالم این صداها را رساند، ما همگی شاهد تحولات بسیار گسترده در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و در سطح اروپا و آمریکا هستیم که در مجموع حاکی از بیداری و خیزش عمومی مردم و عزم جدی آنان در شکل دادن به نظمی نوین در عرصه مناسبات بین المللی، تحرکات مردمی ضد استبداد و استعمار در منطقه خاورمیانه و جنبش‌های مردمی ضد سرمایه‌داری در قلب اروپا و آمریکا نظیر جنبش اشغال وال‌استریت حقایق بسیاری را بر ما روشن می‌سازد که دیگر دوران تک صدایی سر آمده و عصر چند صدایی آغاز شده است در چنین بستر و زمینه ای تشکیل اجلاس شانزدهم غیر متعهدها در تهران و انتقال ریاست آن به جمهوری اسلامی ایران حاوی معانی سمبلیک بسیاری است.


مردم ایران در 34 سال پیش در این سرزمین به رهبری امام خمینی انقلاب را به منصه ظهور رساندند که تفسیر واقعی و عینی عدم تعهد به قدرت های جهانی و نظام سلطه بود در طول این مدت علی رغم تحمیل جنگ و تحریم و اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی گوناگون جمهوری اسلامی ایران توانسته است آرمان عدم تعهد و مقابله با نظام سلطه و امپریالیست جهانی را با قدرت روز افزون خود بصیرت عینی تجسم بخشد و دستاوردهای خود را در این زمینه در معرض قضاوت و دید جهانیان قرار دهد.


ملت ایران با انقلاب تاریخ ساز خود در سال 1979 و بیرون آوردن کشور از چنگ قدرت اهریمنی آمریکا و گسستن پیوند خود از رژیم صهیونیستی در عمل آرمان عدم تعهد را در تاریخ معاصر عینیت بخشید و با سرنگونی رژیم وابسته شاه در ایران و با طلوع جمهوری اسلامی در این سرزمین سفارت اسرائیل در ایران تعطیل و به جای آن سفارت فلسطین تاسیس شد.


ملت ایران در پیگیری از اهداف انقلابی خود رنگ 8 سال جنگ تحمیلی که از سوی دو ابر قدرت شرق و غرب پشتیبانی می شد را به جان خرید و با تقدیم صد ها هزار شهید در مقابل همه فشارها در جهت زیر پا نهادن آرمان عدم تعهد ایستاد و بدین سان الهام بخش کشورها وملت ها در جهت پیدا کردن حفظ اعتماد به نفس ملی برای مقاومت در راه نفی سلطه و حفظ آرمان عدم تعهد به ابر قدرت‌ها شد.


ایران اسلامی در مسیر ایجاد و تحکیم الگویی موفق والهام بخش در پیشروی جنبش عدم تعهد در مسیر رشد علم و فناوری در ابعاد مختلف در سایه تحریم مطلق گام نهاد و با دستیابی به پیشرفت های قابل ملاحظه ای در عرصه نانوتکنولوژی، پزشکی، صنایع دارویی، لیزر،‌ هوا و فضا و به ویژه دانش و فناوری هسته ای چالشی بزرگ را با نظام سلطه رقم زد.


مقاومت ایران در این مسیر به رغم خاص ابر قدرت ها همراه با تقدیم چهار دانشمند شهید هسته ای سرمایه دیگری را برای جنبش عدم تعهد به وجود آورد عبور ایران از تمام خط قرمزهای تحمیلی و غیر قانونی کشورهای شمال در پیشبرد برنامه صلح آمیز هسته‌ای خود سند عملی دیگری بر امکان پذیر بودن تحقق آرمان جنبش عدم تعهد در برابر ملت ها و کشورهای عضو این جنبش قرار دارد.


تهدیدهای اخیر آمریکا واسرائیل بر حمله نظامی به تسلیحات هسته ای صلح آمیز ایران و تحمیل بی سابقه ترین تحریم‌های اقتصادی بر کشورها واصرار بر منزوی ساختن ایران در عرصه جهانی آخرین ترفندهای نظام سلطه در شکستن عزم ملت و دولت ایران اسلامی در پیمون مسیرعدم تعهد بر نظام سلطه است.


براین اساس ما در لحظات تاریخی و تعیین کننده از تاریخ جنبش عدم تعهد قرار داریم نظر ما تشکیل اجلاس شانزدهم در آصمه جمهوری اسلامی ایران که خود در طول بیش از سه دهه اجرا گر عینی و عملی آرمان های جنبش عدم تعهد برده است و انتقال ریاست آن به ایران نوید حرکتی نو در این جنبش و احیای مجدد آن طلقی می شود حرکتی که نوید بخش تحکیم پایه های عدالت آزادی، امحا فقر، صلح، حاکمیت ارزش‌های الهی وانسانی در جامعه بشری، مردم سالاری و پرهیز از هر نوع آپاراتاید و تبعیض و اعمال استانداردهای دو گانه است.


خانم‌ها، آقایان همکاران گرامی در رسانه‌های ارتباط جمعی جهان اینجانب به عنوان رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از شما می خواهم تا در پیمانی که همه ما در امر خطیر خبرنگاری و اطلاع رسانی بر عهده داریم و آن پشیبانی از جریان آزاد اطلاعات و شکستن حصار امپریالیسم خبری نظام سلطه است راسخ و ثابت قدم باشید و در انعکاس حقایق این اجلاس و رویداد بزرگ بین المللی و نیز حقایق مربوط به رشد و شکوفایی ایران اسلامی به عنوان میزبان این اجلاس اهتمام بورزید.


من اطمینان دارم شما با حضورتان در ایران فاصله بسیار زیاد میان واقعیت‌های ایران و جمهوری اسلامی را با آنچه که در رسانه‌های وابسته به امپریالیسم خبری منعکس است به وضوح می بینید مطمئنا احساس این فاصله عظیم میان واقعیت‌های جمهوری اسلامی ایران با نمود آن در سپهر اطلاعاتی کشورهای شمال برای آن دسته از شما که برای اولین بار به ایران سفر می کنید بیشتر و تکان دهنده تر است انتظار ما به عنوان یک همکار رسانه ای از شما به حداقل رساندن این فاصله و ارائه تصویری واقعی از ایران اسلامی و ابعاد گسترده فرهنگ و تمدن و تاریخ این کشور است.


در همین جا با اغتنام فرصت پیشنهاد می کنم با همیاری و همبستگی شما همکاران ارجمند بلوک رسانه‌ای عدم تعهد در مقابل بلوک رسانه ای نظام سلطه را به وجود آوریم چرا که همگرایی رسانه ها و خبرنگاران متعهد به ارزش های انسانی و الهی به عنوان بازوی اصلی برای حیات دوباره جنبش عدم تعهد امری الزامی است جنبشی که با عضویت 120  کشور ظرفیت‌های آن بی تردید بیش از جایگاه فعلی است اینجانب برای دریافت نظریات و پیشنهادهای شما در این خصوص آمادگی دارم.


و در خاتمه جا دارد اشاره کنم به این که ایران مهد تمدنی چندهزار ساله در بردارنده فرهنگ غنی و همراه تنوع چشمگیر جغرافیایی گسترده وجاذبه‌های گردشگری کم نظیری است لذا همه شما را به بازدید از مظاهر غنی فرهنگ تمدن و سرزمین زیبای ایران زمین و ثبت خاطراتی ماندگار در این سفر توصیه می کنم موفق و پیروز باشید.

شنبه 11/6/1391 - 16:15 - 0 تشکر 538720

آخرین خبرها درباره فروش دو فیلم میلیاردی

این روزها دو فیلم میلیاردی در ایران و سراسر جهان داریم. فروش کلاه قرمزی و بچه ننه، بعد از ۱۲ روز نمایش در سالن‌های سینمای تهران، به یک میلیارد و دویست میلیون تومان رسیده است. از سوی دیگر درحالی که فروش روزانه شوالیه سیاه برمی‌خیزد در آمریکا به کمتر از یک میلیون دلار رسیده، این فیلم کماکان به نمایش موفق در دیگر کشورهای دنیا ادامه می‌دهد. شوالیه سیاه برمی‌خیزد این هفته در بازارهای جهانی ۱۵.۳ میلیون دلار فروخت تا مجموع فروش این فیلم در خارج از آمریکای شمالی به مجموع ۵۱۹ میلیون دلار برسد. رقمی که اختلاف قابل توجهی با فروش خارج از آمریکای فیلم قبلی سری بتمن، شوالیه سیاه، دارد که ۴۶۹.۷ میلیون دلار فروخته بود. این در حالی است که اکران شوالیه سیاه برمی‌خیزد در کشور چین به تازگی آغاز شده و اکران فیلم در ایتالیا هم امروز شروع خواهد شد. شوالیه سیاه برمی‌خیزد همچنین با فروش این هفته‌اش، موفق شد عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۱۲ تا امروز در کشور انگلستان را از آن خود کند. این عنوان پیش از این با فروش ۸۰.۵۶ میلیون دلاری در اختیار انتقام‌جویان بود و حالا فروش شوالیه سیاه برمی‌خیزد در این کشور به ۸۲.۱ میلیون دلار رسیده است.

شوالیه سیاه برمی‌خیزد تاکنون در آمریکا کمی بیشتر از ۴۲۳ میلیون دلار فروخته و در رده دهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما در آمریکا قرار گرفته است. این در حالی است که به نظر می‌رسد تنها یک روز دیگر لازم است تا شوالیه سیاه برمی‌خیزد جای فیلم دزدهای دریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده (با فروشی ۴۲۳.۳ میلیون دلاری) را در رده نهم این فهرست بگیرد. مجموع فروش جهانی این فیلم هم به رقم ۹۴۲.۱ میلیون دلار رسیده است. بنابراین شوالیه سیاه برمی‌خیزد فعلاً در رده هفدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار گرفته است. این در حالی است که به نظر می‌رسد با اعلام آمار فروش این فیلم در چین، فیلم جدید کریستوفر نولان می‌تواند به جمع فیلم‌های میلیاردی تاریخ سینما بپیوندد و حتی شانس ورود به فهرست ده فیلم پرفروش تاریخ سینما را نیز دارد.
جوان امروز

شنبه 11/6/1391 - 16:16 - 0 تشکر 538722

طهماسب و جبلی را من با "کلاه قرمزی" آشنا کردم



پروین شمشکی تهیه‌کننده تلویزیون ضمن بیان این مطلب در انتقاد از صاحبان سینمایی دو کاراکتر کلاه قرمزی و پسرخاله در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: در طول تمام سال‌هایی که کسی نمی‌دانست کلاه قرمزی کجاست و چگونه متولد شد، من به‌عنوان تهیه‌کننده یک برنامه تلویزیونی با همراهی خانم برومند به‌عنوان کسی که این عروسک را تعمیر و بار دیگر متولد کرد این کاراکتر را به تلویزیون آوردیم.


وی در ادامه افزود: پس از آن بود که آقای طهماسب و بعد آقای جبلی دعوت به همکاری شدند و با من به‌عنوان تهیه‌کننده قرارداد بستند. بعد هم حدود دو سال در کنار این عروسک برنامه‌ای ویژه کودکان را اجرا کردند که مانند تیزر تبلیغاتی از تلویزیون پخش می‌شد. پس از آن بود که کلاه قرمزی توسط طهماسب و جبلی از تلویزیون رفت و به سینما پیوست.


شمشکی که به‌عنوان مادربزرگ کلاه قرمزی نیز خوانده می‌شود در پاسخ به این سئوال که آیا صحبت و یا اعتراضی در این مورد کرده‌است یا خیر؟ هم گفت: در همان سال‌ها مراتب اعتراض خود را به مسئولان وقت تلویزیون اعلام کردم اما در پاسخ اینگونه شنیدم که حقوق مادی این مجموعه در اختیار تلویزیون است و من مانند یک کارمند تنها حقوق گرفته‌ام.


این تهیه‌کننده در پایان افزود: حال اگر از بحث و نظر مسئولان تلویزیون بگذریم، از این گله دارم که چرا صاحبان سینمایی این کاراکتر که در همکاری با من برای اولین‌بار با کلاه قرمزی آشنا شدند؛ حالا که با این عروسک‌های پولساز، این قدر مطرح شده‌اند یادی از من نمی‌کنند.


جوان امروز

يکشنبه 12/6/1391 - 16:33 - 0 تشکر 540850

گفت‌وگو با «ژاله صامتی» بازیگر فیلم سینمایی «ضدگلوله»

به خاطر نقش «فرخ» زیر قولم زدم
«ضدگلوله» فیلمی‌ است با مضمون تقلا برای کشته شدن. در واقع بازتاب رویدادی است خلاف جریان عادی زندگی و همین حرکت در مسیر مخالف رود. ایجاد موقعیت‌های طنز کلامی‌و رفتاری تماشاگر این فیلم را به خنده وا می‌دارد. فیلمی‌در گونه یا بهتر بگوییم زیرگونه کمدی جنگ که پیش از این کمتر تجربه شده و توانسته است نگاه‌های زیاد مثبتی را به خود جلب کند. به بهانه آغاز اکران این فیلم و حضور «ژاله صامتی» در نقش فرخ، با وی گفت و گویی انجام داده‌ایم. ژاله صامتی متولد فروردین 1351 در تهران است. وی در رشته تئاتر از دانشکده هنر فارغ التحصیل شده و فعالیت هنری خود را با حضور در فیلم «دت یعنی دختر» به کارگردانی ابوالفضل جلیلی آغاز کرد. در سال ۱۳۷۳ در فیلم «دشت ارغوانی» به کارگردانی نادر مقدس انتخاب شد. صامتی فعالیت حرفه‌ای خود را با بازی در فیلم‌های سینمایی «سایه به سایه»، «از جنوب تا شمال»، «خفاش»، «آخرین نبرد»، «فرار مرگبار» و «مربای شیرین» ادامه داد و در مجموعه‌های تلویزیونی زیادی از جمله «یحیی و گلابتون»، «سفر به سرزمین ملائک»، «هتل»، «فکر پلید»، «مجتمع فرخ و فرج»، «آژانس دوستی» و «این زمینی‌ها» حضور داشت كه نقش «گلابتون» وی در كنار حسین پناهی از جمله نقش‌هایی است كه در ذهن تماشاگران باقی مانده است.

نقش «فرخ» چه ویژگی‌هایی داشت که شما را برای بازی در آن ترغیب کرد؟
بعد از خواندن فیلمنامه فیلم «ضد گلوله» احساس کردم بعد از مدت‌ها فیلمنامه‌ای خواندم که اول و آخر و میانه دارد و اوج و فرودهای آن درست و بجاست.در حالی که بسیاری از سناریوها صرفا طرح کلی هستند که در هنگام اجرا شکل و شمایل خود را پیدا می‌کنند.

منظورتان این است که نگارش فیلمنامه در حین کار انجام می‌شد؟
بله، در واقع گاهی این خود بازیگر است که با قرار گرفتن جلوی دوربین به نقش پر و بال می‌دهد.به همین دلیل است که برخی از کارگردان‌ها به سراغ بازیگرانی می‌روند که پیش از این مشابه یک نقش را بازی کرده‌اند و من سعی می‌کنم تا حد امکان با این کارگردانان کار نکنم. از سویی در یک مرحله‌ای از بازی‌ام متوجه شدم که دائما نقش‌های دوم به من پیشنهاد می‌شود و برای نقش اول کار شاید بازیگری انتخاب شده است که یا تجربه بازی ندارد یا تجربه‌اش از من کمتر است. در واقع این کارگردانان در نظر نگرفته‌اند که اگر من نقش دوم فیلم «گیلانه» را در کنار «فاطمه معتمد آریا» و به‌کارگردانی «رخشان بنی‌اعتماد» بازی می‌کنم یا برای نقش دوم در فیلم «سایه به سایه» به کارگردانی آقای ژکان حضور می‌یابم در واقع نقش دومی ‌را بازی می‌کنم که دست کمی‌از نقش اول ندارد. قصد ارزش‌گذاری ندارم و نمی‌خواهم بگویم که کدام خوب است یا بد. شاید این اتفاق به‌دلیلی نوعی سوءتعبیر به‌وجود می‌آورد یا شاید ناشی از آگاهی کم است.اما با وجود اینکه با خودم قرار گذاشته بودم دیگر نقش کوتاه بازی نکنم، احساس کردم که چارچوب این فیلمنامه درست است. اگرچه با یک نقش اول وارد عرصه بازیگری شدم، اما بازیگری نیستم که حساسیت زیادی برای نقش اول بازی کردن داشته باشم. زیرا معتقدم طول نقش اهمیتی ندارد. بلکه عرض آن و باری که در فیلمنامه به دوش می‌گیرد، مهم است.فرخ هم نقش کوتاهی بود و حتی دو، سه سکانس مربوط به آن در اصلاحیه حذف شد. اما معتقدم نقش تاثیرگذاری است.

گمان می‌کنم این سکانس‌ها به انتهای داستان و فرجام نقش بازمی‌گردد. زیرا ما در فیلم سرنوشتی برای این کاراکتر نمی‌بینیم؟
بله، سکانس پایانی به اصلاحیه خورد و کاملا حذف شد. اما با این وجود تکلیف نقش «فرخ» از ابتدا معلوم بود و اینجاست که تو احساس می‌‌کنی، مهم نیست در یک ساعت از نقش حضور داشته باشی. زیرا زمان داری که تکلیف نقش را برای تماشاگر مشخص کنی. اما چه بسا بازی در نقش کوتاه خیلی سخت‌تر هم باشد.زیرا تو به عنوان بازیگر باید نقش را طوری بازی کنی که تا آخر فیلم در یاد تماشاچی بمانی. آقای کیایی در طول کار هوشمندی زیادی داشتند و با وجود آنکه جوان هستند، می‌دانند که چه کار می‌کنند و چه می‌خواهند. همچنین حضور بازیگران توانمندی مثل آقای مهدی‌هاشمی‌و مسعود کرامتی در فیلم و بازی در کنار آنها برای من اهمیت زیادی داشت و همه اینها باعث شد زیر قولی که به خودم داده بودم، بزنم.

«فرخ» وجوه شخصیتی زیادی دارد. گاهی در عین جدیت، رفتاری با رگه‌های کمیک از خود بروز می‌دهد و گذشته از همه اینها به‌نظر می‌رسد تجربه‌ نو و تازه‌ای در کارنامه کاریتان است؟
اگر نخواهم از خودم تعریف کنم باید بگویم هیچ کدام از نقش‌هایم تا به حال شبیه هم نبوده‌اند. به همین خاطر است که کم کار هستم و هنوز هم بازیگری برایم به کار روتین تبدیل نشده است و با آن رابطه عاشقانه‌ای دارم.

ظرافت‌ها و ریزه‌کاری‌هایی در این نقش مشاهده می‌شود که می‌خواهم بدانم چه بخشی از آن ناشی از طراحی‌های شخصی «ژاله صامتی» و برآمده از نوع و جنس بازی‌اش بوده است؟
اصولا با نقش زیاد کلنجار می‌روم و قبل از قرار گرفتن جلوی دوربین باید نقش را روتوش کرده باشم. حتی چند اتود می‌زنم تا کارگردان یکی از آنها را تایید کند. خوشبختانه در این فیلم بین من و آقای «مصطفی کیایی» كارگردان، هم فکری وجود داشت و نوع نگاهمان به طنز در یک راستا بود. هر دو به نقش اشراف داشتیم. ایشان از طریق شخصیت‌پردازی و من هم از طریق نوع بازی‌ام نظراتمان را با هم چفت کردیم. من همان قدر نقش را پردازش کردم که نقش خوب نوشته شده بود و تعریف درستی داشت.

فارغ از قیاس‌هایی که بین «ضدگلوله» و فیلم سینمایی «لیلی با من است» می‌شود به نظر می‌رسد این فیلم در تاریخ سینمای جنگ کمتر تجربه شده بود. در واقع «ضدگلوله» فیلمی‌است که حالات غم و شادی را توامان در بیننده بر می‌انگیزد و تا پایان داستان این وضعیت را در او حفظ می‌کند. ارزیابی خودتان از این فیلم چیست؟
«ضدگلوله» یک فیلم بی‌ادعا، صادق و آرام است که زندگی به شدت در آن جریان دارد و این مسئله مدیون عوامل فیلم و خود آقای کیایی است. فکر می‌کنم، فیلم در مجموع بسیار قابل‌قبول و باورپذیراست و 80 درصد توقعات تماشاگر را برآورده می‌کند. در واقع زندگی بیش از بازی درفیلم جریان دارد. به همین دلیل است آدم‌ها آن را دوست دارند و ما می‌بینیم که تماشاچی پس از پایان فیلم از سالن خوشحال بیرون می‌آید.

البته برترین کمدی سال هم لقب گرفته است؟
کمدی شرح لحظه‌ها و اتفاقاتی است که برای دیگران خنده دار است. در حالی که آن حوادث در لحظه وقوع برای خود ما خنده‌دار نبوده است. برای مثال اتفاق ساده زمین خوردن را در نظر بگیرید. وقتی زمین می‌خورید اطرافیان تان می‌خندند در حالی که ممکن است این اتفاق برای شما دردآور باشد.

دوستی می‌گفت در واقع کمدی، ماحصل عبور از بحران است و پشت سر گذاشتن این بحران خنده ای در ما برمی‌انگیزد؟
کمدی موجود در این فیلم هم همین طور است. برای همه ما در زندگی لحظه‌های دردآوری اتفاق می‌افتد که وقتی بعدها به آن مراجعه می‌کنیم و یادمان می‌آید به آنها می‌خندیم.

در این فیلم سعی نشده نظیر نمونه‌های مشابه آن یک فضای ماورایی و اسطوره‌ای برای آدم‌های جنگ ترسیم شود. به ویژه در پایان فیلم که می‌بینیم، «سلیم» باز هم به کار سابق خود یعنی تکثیر سی‌دی بازمی‌گردد. درواقع تحولی معنوی که توی ذوق بزند، به این کاراکتر تحمیل نشده است؟
اساسا انتهای این داستان نقطه عطف فیلم و فیلمنامه است. اگرچه ممکن است آدم‌های این قصه نسبت به گذشته خود تغییراتی کنند، اما معصوم نیستند که هرگز دچار اشتباه نشوند و پس از جبهه اتفاق خارق العاده ای برای سلیم رخ نمی‌دهد و جبهه تنها دوره ای از زندگی او بوده است.

حتی انگیزه اولیه او برای ورود به این جبهه هم بهانه ای کاملا زمینی و ساده و در واقع علاقه به همسرش بوده است؟
بله و او برای خوشحال کردن همسر خود به جبهه می‌رود. به نظر من رابطه سلیم و فرخ در این فیلم بسیار عاشقانه به تصویر کشیده شده است. از طرفی هم این احتمال وجود داشت که اگر سلیم دچار بیماری نمی‌شد به جبهه نمی‌رفت. اما در نهایت می‌بینیم که این کار را می‌کند. اما شهید نمی‌شود. باز می‌گردد و روند قبلی زندگی‌اش را از سر می‌گیرد.در واقع ویژگی اصلی فیلم سینمایی «ضد گلوله» متحول نشدن شخصیت سلیم است.

آیا بخش حذفی نقش‌تان از نظر کمی‌یا کیفی به کار لطمه زده است؟
این بخش به‌لحاظ کمی‌حجم چندانی نداشت. اما در بحث کاراکتر شناسی باید گفت که فرخ فردی است كه در جریان جامعه حضور دارد. در بحبوحه سال‌های 60 خانم‌ها به دور هم و با هم بودن قائل بودند و هر اتفاقی در جامعه می‌افتاد به‌نوعی در آن مشارکت داشتند. در دوره کنونی هم امثال فرخ در جریان جامعه همان زنانی هستند که سریال‌های خارجی شبکه‌های ماهواره ای را دنبال می‌کنند. سرنوشت فرخ در پایان فیلم هم در همین راستا نشان داده شده بود.

به نظر من این فیلم توانسته بود این تغییر یا تعدیل ارزش‌ها یا گاه موضع گیری‌های منطقی در برابر امور نوپدید را به خوبی نشان دهد؟
همین طور است. زنانی مثل «فرخ» کسانی هستند که دائما می‌گویند حوصله مان سر می‌رود و من هیچ وقت متوجه نمی‌شوم که چطور ممکن است در شرایط امروزی حوصله‌شان سر برود. زنان مثل او در شبکه‌های ماهوراه‌ای برنامه علمی‌یا تاریخی نگاه نمی‌کنند بلکه برای گذراندن وقت به سراغ سریال‌ها می‌روند و از این طریق وارد جریان زندگی آدم‌های سریال یا همراه شدن با جریان جامعه می‌شوند.

بعد از بازی در فیلم سینمایی «ضدگلوله» فعالیت‌های دیگری هم در تئاتر، سینما یا تلویزیون دارید، از فعالیت‌های اخیرتان بگویید؟
امسال اولین سالی بود که من از اول فروردین فیلمنامه به دستم رسید و پیشنهادهای زیادی داشتم که بسیار بد بودند.جالب است بدانید که من با تعجب از یکی از آنها پرسیدم چطور مجوز گرفته‌اید. متاسفانه داریم به عقب بر می‌گردیم. به ملودرام‌های سال‌های 60 که شاید آن زمان موفق بوده‌اند. اما آدم‌های امروز ما با سواد شده‌اند و ذائقه شان تغییر کرده است و نمی‌توانیم آنها را به چهل سال قبل بازگردانیم. متاسفانه حدود یک‌سال و نیم است که به دلیل مشغله‌های شخصی نتوانسته‌ام در تئاتر بازی کنم. در حالی که دو، سه پیشنهاد خوب هم داشته‌ام. همیشه سعی می‌كنم حداقل در سال یک اجرای تئاتری داشته باشم.
جوان امروز

يکشنبه 12/6/1391 - 16:34 - 0 تشکر 540855

حقه های کارگردانان برای احضار روح در فیلم!



روح هایی که سر از سینماها درآوردند


صحنه تاریک است. دور یک میز نشسته اند و منتظرند تا اتفاق دور از ذهنی را تجربه کنند. صداهای ترسناکی می آید. درها به هم کوبیده می شوند و باد پرده ها را به این طرف و آن طرف تکان می دهد. دست های همه روی میز چوبی است و از تکان های ریز این میز چوبی، لرزه عجیبی به تنشان افتاده است.
بعد از آن نوبت پیدا شدن سر و کله اتفاقات عجیب و غریب است. این پلان مشابهی است که در تمام فیلم هایی که «احضار روح» در آن محوریت دارند، به نمایش گذاشته می شود.
در سینمای ایران معروفترین فیلمی که در این باره ساخته شد «پرده آخر» است. جایی که گره کار به دست یک گروه احضارگر روح باز می شد. احضار ارواح در سینمای دنیا موضوع پرطرفداری است و فیلم های موفق زیادی در این باره ساخته شده اند.

شعبده باز The Illusionist
مهمترین فیلمی که درباره احضار روح ساخته شده است، فیلمی به اسم «شعبده باز» است که از روی یک رمان موفق ساخته شده است.
شعبده باز محصول سال 2006 و کار مشترکی از سینمای آمریکا و جمهوری چک است. دنیل برگر کارگردان این فیلم، زمانی که کتاب «آیزنهایم شعبده باز» نوشته استیون میلهاسر را خواند، تصمیم گرفت دومین تجربه کارگردانی خودش را با تبدیل این رمان به فیلم، رقم بزند. ادوارد نورتن بازیگر اصلی این فیلم سینمایی است. کسی که بار روایت داستان بر عهده اوست و در قالب کاراکتر یک شعبده باز دست به احضار روح می زند.

یکی از اصلی ترین حقه هایی که در این فیلم شاهد آن هستیم، رها کردن دود در صحنه است برای اینکه صحنه احضار روح مهیج تر و واقعی تر به نظر برسد. این فیلم پایان هیجان انگیز و غیرمنتظره ای دارد و مخاطب علاوه بر دیدن یک فیلم سینمایی، شاهد احضار روح و کلی شعبده بازی سرگرم کننده است که چشمانش را از تعجب گرد می کند.
این مرد قابلیت این را دارد که روح یک زن را در مقابل چشمان حیرت زده تماشاچیان ظاهر کند بدون اینکه کسی به اصل موضوع شک کند. ادوارد نورتن بازیگر قهاری است و تمام نقش هایی که تاکنون بر عهده اش گذاشته شده است را به خوبی ایفا کرده.

این بازیگر برای بازی در نقش آیزنهایم به مدت 7 ماه به صورت فشرده توسط چند جادوگر به اسم های جیمز، فریدمن و ریکی جی تحت آموزش تردستی، شعبده بازی و جادوگری قرار گرفت تا بتواند از عهده ایفای آن نقش برآید. آیزنهایم پسر نوجوان و فقیری است که عاشق سوفی که دختر خانواده ثروتمندی است، می شود. آن دو به دلیل اختلاف طبقاتی به یکدیگر نمی رسند و آیزنهایم بعد از سرخوردگی به شعبده بازی روی می آورد.
او 15 سال از وقتش را صرف یادگیری شعبده می کند و راهی کشور خودش می شود. سوفی آوازه آیزنهایم را می شنود و به دیدارش می آید. کار اصلی آیزنهایم نه تنها شعبده بازی است که او توانسته با تمرکز روی حواسش، قدرت های عجیبی را به دست آورد. لئوپلد، شاهزاده ای که در پی ازدواج با سوفی است، وقتی از علاقه آنها به یکدیگر مطرع می شود، دست به کشتن سوفی می زند.

با پیدا شدن جسد این دختر، آیزنهایم تصمیم می گیرد از تمام قدرتش استفاده کند تا با احضار روح سوفی در یک مراسم بزرگ، حقیقت مرگ او را فاش کند. آیزنهایم هر شب با احضار روح سوفی و پرسش از نحوه قتل او، فکر همه را به لئوپلد قاتل متمایل می کند و او دستگیر می شود. انتهای داستان آنقدر هیجان انگیز است که بیننده نمی تواند باورش کند.
همانطورکه بارها مطرح شده هیچ کس نمی تواند دست به احضار روح بزند و در این فیلم هم بالاخره متوجه می شویم حقه احضار روح آیزنهایم چیست و او به چه طریقی دست به این کار می زد. داستان ادصلی این فیلم برگرفته از زندگی شعبده بازی اتریشی – مجارستانی به نام آیزنهایم است که در قرن نوزدهم زندگی می کرده.
اغلب سکانس های این فیلم در شهر پراگ و کاخ های سلطنتی آن تصویربرداری شد تا بتواند روایت قدیمی این ماجرا را حفظ کند. این فیلم با بودجه 16 میلیون دلاری ساخته شد و نزدیک به 85 میلیون دلار در سالن های سینمای کشورهای دنیا فروش کرد که این رقم خوبی برای یک فیلم به حساب می آید.

راشامون Rashamon
راشامون فیلمی است که سال ها قبل کوروساوا آن را ساخت. مجموعه اتفاقاتی که در این فیلم روایت می شود، برای هیچ کس و هیچ سلیقه ای نامتناسب نیست و به نوعی نمی توان برای آن تاریخ انقضایی قائل شد.
داستان جنایی این فیلم درباره قتل هولناکی است که از 4 زاویه دید متفاوت روایت می شود و هر کس از دید خودش آن را تعریف می کند. پلان آغازین فیلم 3 مرد را نشان می دهد که زیر دروازه شهر پناه گرفته اند تا باران سیل آسایی که شروع به باریدن کرده است، بند بیاید.

کشیش، مرد هیزم شکن و یک مرد دیگر زیر باران مشغول صحبت با هم هستند. هیزم شکن یاد روزی می افتد که در جنگل جسدی را می بیند که بوسیله شمشیر و به شکل دلخراشی به قتل رسیده است. او می گوید موضوع قتل را سریع به پلیس اطلاع داده تا آنها مساله را پیگیری کنند. راهزنی که زیر باران با آن دو مرد همراه است، داستان را از زبان خودش روایت می کند و می گوید که آن مرد را خودش به قتل رسانده و در جنگل رها کرده است.
راهزن هم داستان خودش را در این باره تعریف می کند و ادعا دارد که مرد مقتول را در جنگل دیده و بعد از اتفاقاتی که بینشان رخ داده است، او را در جنگل کشته و رها کرده است. این بار نوبت زنی است که به این گروه می پیوندد. او داستان خودش را دارد. می گوید کنار همسرم در جنگل راه می رفتیم که گروهی به ما حمله کردند. وقتی کنار همسرم نشستم متوجه شدم که او دائم در حال ملامت کردن من است، به خودم که آمدم دیدم با خنجر او را کشته ام.

در این میان هیچ کس نمی داند که کدامیک از اینها واقعا درست می گویند و حق با کیست. مرد دیگری که در این بین است، بعد از اعترافات این آدم ها در مقر پلیس تصمیم می گیرد با احضار ارواح داستان واقعی قتلی که رخ داده است را مشخص کند. این فیلم از روی دو داستان آکوتاگاوا نویسنده صاحب سبک ژاپنی اقتباس شده است.
همانطور که می دانید مساله هایی مثل روح، طلسم، جادو و ... در افسانه های ژاپنی قدمت دیرینه ای دارد و موضوع ارواح که با داستان اصلی این فیلم گره خورده، به همین دلیل است. راشامون جزو معدود فیلم هایی است که با یک دکور ساده، بازیگران کم تعداد و وجود کمترین سیاهی لشکر توانسته ماندگار وهمیشگی باشد. هیچ وقت تا پایان داستان نمی توانید حدس بزنید کدامیک از راویان داستان واقعا مرد را کشته اند و این برگ برنده آکیرا کوروساواست.

آخرت Hereafter
«ماری» خبرنگاری است که در سونامی، مرگ را تجربه می کند و تصاویر عجیبی از ارواح می بیند.
همین مساله باعث می شود کتابی درباره روح و زندگی پس از مرگ بنویسد. جورج برادر «ماری» با ترفندهایی ارواح نزدیکانش را احضار می کند، ماری هم تصمیم می گیرد برای برادرش تبلیغ کند و کلاس هایی برای احضار روح تشکیل دهد تا از این راه امرار معاش کند.
در این بین ماجرای مرگی رخ می دهد که بسیار پیچیده است. جورج با حضور در نمایشگاه خواهرش فردی به اسم مارکوس را می بیند که تقاضا دارد روح جیسون که به تازگی به قتل رسیده است را احضار کند. ایستوود در این فیلم توانسته به شکلی خاص پازل های مختلف را دور هم بچیند و جلسات احضار روح را بدون کوچکترین شک و شبهه ای اجرا کند.

پرده آخر
واروژ کریم مسیحی که علاقه خاصی در به تصویر کشیدن مسائل ماورایی دارد، اولین بار سال 1369 فیلم پرده آخر را ساخت که در جشنواره فیلم فجر در چند رشته کاندیدا شد و در رشته های زیادی توانست سیمرغ بلورین را به دست بیاورد.
با مرگ حسام میرزا رفیع الملک تمام میراث او به تاج الملوک می رسد. این ماجرا باعث می شود تمام خاندانش کینه به دل بگیرند. در این بین خواهر و برادر حسام برای اینکه همسر او را به جنون بکشانند و از ارث محرومش کنند، گروه نمایشی را به خانه می آورند که دست به احضار روح (البه به طور نمایشی) می زنند.

بازرسی به اسم رکنی در جریان این مساله قرار می گیرد. او برای اینکه به این موضوع سر و سامانی بدهد کسی را دستگیر نمی کند بلکه به شیوه خودش ماجرای احضار روح را ادامه می دهد تا نقشه برعکس شود. در این بین ماجرای جنون به جای اینکه به تاج الملوک کشیده شود، آن خواهر و برادر را به دیوانگی می کشاند.
فرهاد فارسی که طراحی صحنه و لباس این فیلم را برعهده داشت و از معروف ترین طراحان سینما به حساب می آمد توانست برای طراحی لباس هنرمندان فیلم و صحنه تئاتری که در آن نمایش احضار روح اجرا می شد، سیمرغ بلورین دریافت کند.

تردید
سال 1387 فیلم تردید به اکران عمومی درآمد. فیلمی که همه آن را برداشتی از هملت، اثر بزرگ شکسپیر می دانستند که بارها توسط کارگردان های مختلف به تصویر کشیده شده است.
واروژ کریم مسیحی سازنده فیلم پرده آخر که همان موقع ثابت کرد علاقه زیادی به ساخت فیلم با موضوع احضار روح دارد، بعد از 17 سال دوری از سینما، تصمیم گرفت با برداشتی از درام هملت، فیلمی به اسم «تردید» را بسازد. این کارگردان با هوشمندی زیاد، داستان هملت را بومی کرده و به زمان حال برگردانده است اما در بعضی پلان ها می توان سردرگمی اثر بین زمان کلاسیک و مدرن را کاملا احساس کرد.

داستان فیلم با مروری بر شخصیت و زندگی سیاوش روایت می شود. عموی او برای ازدواج با مادرش دست به قتل پدر زده است. در این فیلم پدر سیاوش که به طرز مرموزی کشته شده، با احضار روح باید داستان کشته شدنش را بازگو کند. خلیفه اسم مردی است که از اقوام پدر سیاوش است. او با ترتیب دادن یک مراسم سنتی و بومی سعی می کند روح پدر سیاوش را احضار کند.
روح او در بدن خلیفه حلول کرده و از زبان او کشته شدنش را بیان می کند. احضار روح در این فیلم، در یکی از دهات های قدیمی ایران است، جایی که آدم های عجیب و غریب آنجا را پر کرده اند و تنها چیزی که سیاوش را به آنجا می کشاند، شنیدن روایت قتل پدر و خیانتی است که مادرش در حق او روا داشته است.

جوان امروز

يکشنبه 12/6/1391 - 16:35 - 0 تشکر 540858

پنج تن از بازیگران مجروح شدند



بازیگر پیشکسوت تئاتر و تلویزیون گفت: با توجه به نبود امنیت مالی در حرفه بازیگری به ویژه در تئاتر، احساس می‌کنیم که ماه‌ها تلاشمان بی‌حاصل بوده است و کسی قدر آن را نمی‌داند.
ناهید مسلمی، بازیگر تئاتر و تلویزیون، دربارۀ حقوق حرفۀ بازیگری و مشکلات پیش روی این حرفه به خبرنگار مهر گفت: شغل ما به ویژه در حوزه تئاتر امنیت مالی ندارد. مشکل اصلی این است که با ما قرارداد نمی‌بندند و ما را به گیشه ارجاع می‌دهند. ما هم که غیر از این کار تخصص دیگری نداریم. اما متاسفانه هیچ‌کس به فکر نیست.


وی افزود: سال گذشته ما نمایش "نورگیر" را برای جشنواره فجر داشتیم که از روی یک نمایشنامه اسپانیایی کار شده بود و اتفاقاً بازیگر ما در بخش بین‌الملل کاندید شده بود. با این همه، امسال برای این نمایش به ما مجوز اجرا نمی‌دهند. این‌ها همه در روحیه و انگیزۀ ما تأثیر می‌گذارد. به این ترتیب احساس می‌کنیم که ماه‌ها تلاشمان بی‌حاصل بوده است و کسی قدر آن را نمی‌داند.
مسلمی با اشاره به عدم مسئولیت‌پذیری تهیه‌کنندگان درمورد اتفاقاتی که برای بازیگران رخ می‌دهد، اظهار کرد: در کار "گروتکسی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی" از سجاد افشاریان در طول یک ماه اجرا، پنج تن از بازیگران ما دچار حادثه شدند. از بخیه خوردن انگشت دست و شکستن تاندون پا گرفته تا حادثۀ آخر که مربوط به مهتاب کرک‌وندی در اجرای آخر بود!


این بازیگر باسابقه در توضیح این اتفاق گفت: در قسمتی که باید مقداری آب روی زمین ریخته می‌شد، پای کرک‌وندی روی آب لیز خورد و با سر زمین خورد و گردنش آسیب شدیدی دید اما او هرطور شده به بازی ادامه داد و نمایش به پایان رسید.
وی تصریح کرد: مسئله‌ای که در این میان مطرح می‌شود این است که هیچ‌کس پیشامدهایی را که در صحنۀ تئاتر و به خاطر اجرای آن رخ داده، پیگیری نمی‌کند و برای جبران و پرداخت هزینۀ درمان آن اقدام نمی‌کند. در چنین شرایطی ناگزیر بازیگران شخصاً پیگیر مسائل می‌شوند و این هم باعث می‌شود که این روند همچنان ادامه پیدا کند.



جوان امروز

دوشنبه 13/6/1391 - 10:3 - 0 تشکر 541956

فرزاد حسنی و سوپر استارها در رالی ایرانی

فرزاد حسنی اجرا و داوری فیلم – مسابقه «رالی ایرانی» مرا به کارگردانی آرش معیریان برعهده گرفت.
چهارشنبه هشتم شهریور آرش معیریان با حضور در رادیو جوان در خصوص مسابقه – فیلم رالی ایرانی که برای شبکه نمایش خانگی آماده می شود، توضیحاتی ارائه کرد.


 در این برنامه مجری با اشاره به ساخت فیلم «لاله»، عنوان کرد در حال حاضر خیلی ها جوگیر شده اند که «لاله» را بسازند. علیرضا تهرانی، مدیر روابط عمومی «رالی ایرانی» هم در گفت و گو با خبر آنلاین، «رالی ایرانی» را کاملا بی ربط به پروژه «لاله» دانست و یادآور شد: «رالی به معنی رانندگی نیست و منظور ما از این نامگذاری، نشان دادن مسابقه است».
او در ادامه گفت: «این برای اولین بار در ایران است که چنین مسابقه ای ساخته می شود و ما بارها شاهد پخش چنین برنامه هایی از شبکه های ماهواره ای بوده ایم. هدف ما از ساخت این برنامه جذب مخاطب به برنامه های ایرانی است و اصلا نمی خواهیم وارد مسائل سیاسی و بازی های اینچنینی که برای «لاله» پیش آمد، شویم.»
مدیر روابط عمومی پروژه «رالی ایرانی» همچنین افزود: طرح رالی ایرانی از مدت ها پیش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح بوده و ما چیزی حدود یک سال بازدید از لوکیشن داشتیم.


 از تهران تا شمال با تمام ادارات دولتی هماهنگی به عمل آمده تا این فیلم – مسابقه بدون کمترین مشکلی ساخته شود.» به گفته او، فرزاد حسنی به عنوان مجری و داور این فیلم – مسابقه نظاره گر کار بازیگران است و حضور او در این پروژه قطعی است.
«رالی ایرانی» یک فیلم – مسابقه در ژانر «reality show یا نمایش واقعی» است که برای اولین بار در سینمای ایران و برای نمایش خانگی ساخته می شود. در این ژانر که در سینمای بین المللی سابقه بیشتری داردفیک فیلمنامه دقیق وجود دارد که بازیگران تنها از 50 درصد آن مطلع می شوند و لذا دائما در شرایط پیش بینی نشده قرار می گیرند که باید در آن به تصمیم برسند و فی البداهه با یکدیگر رقابت می کنند.


 گروه بزرگ تولید و کارگردانی از هفته ها پیش از شروع رالی، همه شرایط را آماده می کنند و جای دوربین ها را پیدا می کنند و با در نظر گرفتن همه احتمالات و تصمیمات غیرمترقبه بازیگران، صحنه را آماده می کنند. در این ژانر همه عوامل طبیعی و شهری جزو آکسسوار محسوب می شوند.
 بازیگرانی که برای مسابقه «رالی ایرانی» انتخاب می شوند باید دارای ویژگی های خاصی باشند همچون جوان و خلاق بودن؛ البته برخی شخصیت های سوپراستار نیز در این مسابقه حضور دارند. در مرحله پیش تولید تاکنون با بیش از 50 بازیگر صحبت شده است که شش نفر برای مسابقه اول انتخاب می شوند.


«رالی ایرانی» شامل لوکیشن بزرگی است که از تهران شروع شده و تا نقاط دیگر ایران ادامه می یابد. ساخت «رالی ایرانی» اولین فیلم – مسابقه ایرانی به کارگردانی آرش معیریان در شهریور ماه برای نمایش خانگی کلید می خورد.
معیریان این روزها مشغول ساخت سریال «پیدا و نهان» درباره یک تیم امنیتی – اطلاعاتی است. 


جوان امروز

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.