گویا یک دستی های محضر دادگاه بیش از آنچه انتظار می رفت موثر بوده، چنان که در هفتۀ نخست دادرسی شاهد خنجر از پشتهای متعدد و سلسله لو دهی های متوالی بودیم.
یک دستی ؟ یک دستی جناب بازپرس فرخندی مخوف ؟؟ یا شکنجــــــــــــــه ؟؟؟
(ای بابا، متهمۀ عزیز، شما که واسه محضر دادگاه آبرو نذاشتین که)
لازم میبینم برای رفع ابهامات علیه دادگاه اعلان کنم منظور متهمه م.م از استعمال الفاظی چون شکنجه، مخوف و ... همان چیزی نیست که در نگاه اول به نظر میرسه، ما (محضر دادگاه) در واحد پرسش و پاسخ در صدد پژوهش و کنکاش راجع به پروندۀ جاری بودیم که متهمه م.م کاملا اتفاقی (کاملنا) حضور یافته و اصرار پشت اصرار که بله، من هم به صورت خودجوش! و 100% داوطلبانه تقاضای همکاری در مراحل تحقیق را دارا هستم!، ما (محضر دادگاه) هم انکار پشت انکار که خانوم، اصلا راضی به زحمت شما نیستیم، منتها نامبرده ول کن نبودن، خلاصه به تیم تحقیق پیوستند (البته یارکشی که کردیم ایشان منفردا یک تیم شدند (تیم پاسخ)، ما جمیعا یک تیم (تیم پرسش)) خلاصه سر حضار را درد نیاورم، در حین مراحل تحقیق، کاملا اتفاقی (باور کنین عین حقیقته) چشم من به ناخن های متهمه افتاد، قدری بلند به نظرم رسید، کاملا دوستانه ناخن گیری! در اختیار ایشان قرار دادم تا پیگیر وضعیت ناخنهایشان شوند، منتها نور اتاق شکن... اصلاح می کنم ... نور اتاق پرسش و پاسخ در اثر نوسان چراغ (این هم کاملا اتفاقی بود) کم و زیاد میشد، این شد که متهمه م.م چشمشان پاسخگو نشد و قدری (فقط قدری) ناخنهایشان زیاده از حد کوتاه شد.
یقین دارم که نامبرده با تصدیق و تایید بیانات محضر دادگاه، موجبات تسریع پیگیری عادلانۀ! پرونده را فراهم می دارند.وگرنه ...
با مجموعه مستندات جدیدی که در اختیار دادگاه قرار گرفت، مجرمه ث. فعلا!! گناهکار اعلام گردیده و نوع و میزان محکومیت نامبرده در جلسات بعدی به آگاهی عموم رسانده خواهد شد.
خواهش میکنم بهش سخت نگیرید .. آخه دوستمــــــــــه .. فردا که از ندامتگاه اومد بیرون چطوری تو چشماش نگاه کنم ؟
نه ... اصلا جای نگرانی نیست ... قول می دهیم با ایشان حتی مسالمت آمیزتر از شما برخورد کنیم (یعنی ناخنهای پا و دندانها و ... دیگه دیگه)
متهمۀ عزیز، م.م، نظر به همت شما در امدادرسانی به قانون و ارائۀ شواهدی معتبر دال بر معدل الف بودن متهمه ث. ، تخفیفاتی به شرح زیر برای شما منظور می گردد :
با سپاس فراوان از محضر دادگاه
1. کسر از دورۀ 2 سالۀ بازپروری به میزان 2 الی 3 ساعت.(به افتخارش)
کندن حتی یک مو از جناب ف .. ببخشید خرس غنیمته ..
به به، شجاعت شما ستودنیه، امیدوارم جلسات دیگه ای در خدمت شما باشیم
2. برخورداری از امکاناتی فراتر از امکانات معمول ندامتگاه به شرح ذیل : مالکیت طبقۀ دلخواه تختخواب و نیز ملحفۀ اضافه، 30 ثانیه فرصت بیشتر برای مکالمات تلفنی (فقط شهری)، یک عدد نارنگی اضافه هر 3 هفته یک بار و نهایتا معافیت از آیتم طناب زنی در ورزش صبحگاهی.
وااااااای .. معافیت از طناب زنــــــــــــِی .. این برام کافیه جناااااااب .. فقط همون طبقه پایین تخت واسه من باشه بقیه ی امکانات اگه براتون مقدوره به متهمه ث تعلق بگیره
حس همنوع دوستی (خلافکاردوستی) شما قابل تقدیره، اما متاسفانه این همه! امکانات فقط در ازای همکاری صمیمانه شما با دادگاه به شما تعلق گرفته، در ضمن اوراق قرضه و ... هم نیست که قابل انتقال به غیر باشه
3. امکان اشتغال در دورۀ محکومیت به مشاغل مرتبط با تخصص علمی خویش که بنا به تشخیص سرپرست ندامتگاه یکی از مشاغل زیر خواهد بود : مدیریت کاغذهای باطلۀ ندامتگاه، مدیریت واحد شستشوی ظروف آشپزخانه، مدیریت چکۀ آب و نشت گاز و بالاخره مدیریت میزان صدا و نیز انتخاب کانال تلویزیون.
اووووووه مای گااااااد .. این دیگه واقعا لطف شماست جناب فرخندی مخووووووووووف
خواهش می کنم، امید که همیاری شما در مراحل آتی دادرسی مایۀ اعطای تخفیفاتی حتی! بیشتر از این را فراهم گرداند.
امید است مجرمه ث. نیز با مشاهدۀ تخفیفات اعطایی به متهمه م.م در همکاری خویش با محضر دادگاه تجدید نظر نمایند.
راست میگن ثمره .. همکاری کن .. بذار شکنجه هامون زودتر تموم بشه .. چقد مقاومت ؟ چقد سرسختی؟ تا الان نصف مجازاتت تموم شده بود آخه
دقیقا