ببخشید یعنی چی؟ متوجه نشدم.
اصحاب اعراف چه کسانی هستند که پیشش معروف می شیم؟ کسی درمورد این روایت تفسیری چیزی سراغ نداره یا خودمون نظر بدیم تا به یه جمع بندی برسیم از تفسیرهای خودمون!!!!!
[quote=nayyeri1982;434716;563541][quote=nayyeri1982;434716;563540][quote=jtayebe;393644;563380]
نزد اصحاب اعراف معروف می گردد
هوالعزیز
سلام
یک مقاله جامع در این رابطه پیدا کردم انشاالله مورد استفاده باشه
اصحاب اعراف چه كسانی هستند؟ اعراف یكی از مباحث مربوط به قیامت بحث اعراف و اصحاب اعراف است كه نظرات مختلف و بعضاً متضادی در خصوص آن مطرح شده است كه ذیلاً به آن می پردازیم:
قرآن مجید در چند آیه دربار اعراف و اعرافیان سخن می گوید.
-1 وَ بَینَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الاعرافِ رِجالٌ یَعرِفُونَ كُلَّا بِسِیماهُم وَ نادَوا اصحابَ الجَنَّهِ ان سَلامٌ عَلََیكُم لَم یَدخُلُوها وَ هُم یَطمَعُونَ (اعراف/46)
(و میان آن دو گروه، حایلی است، و بر اعراف، مردانی هستند كه هر یك از آن دو دسته را از سیمایشان می شناسند و بهشتیان را- كه هنوز وارد آن نشده ولی بدان امید دارند- آواز می دهند كه سلام بر شما.) -2 وَ اذا صُرِفَت ابصارُهُم تِلقاءَ اصحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لاتَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمینَ (اعراف/47)
(و چون چشمانشان به سوی دوزخیان گردانیده شود، می گویند: پروردگارا ما را در زمره گروه ستمكاران قرار مده.) -3 وَ نادی اصحابُ الاعرافِ رِجالاً یَعرِفُونَهُم بِسِیماهُم قالُوا ما اغنی عَنكُم وَ ما كُنتُم تَستَكبِرونَ (اعراف/ 48)
(و اهل اعراف، مردانی را كه آنان را از سیمایشان می شناسند، ندا می دهند و می گویند: جمعیت شما و آن همه گردنكشی كه می كردید به حال شما سودی نداشت.) -4 اهؤُلاءِ الَّذینَ اقسَمتُم لاَینالُهُمُ اللهُ بِرَحمَهٍ اُدخُلُوا الجَنَّهَ لاخَوفٌ عَلَیكُم وَ لاانتُم تَحزَنُونَ
( اعراف/49)
(آیا اینان همان كسان نبودند كه سوگند یاد می كردید كه خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟ اینك به بهشت درآیید. نه یتیمی بر شماست و نه اندوهگین می شوید.) مراد از اصحاب اعراف بررسی آیات چهارگانه فوق نشان می دهد كه دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذكر شده است:
در آیه اول و دوم، افرادی كه بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شده اند كه آرزو دارند وارد بهشت شوند ولی موانعی آنها را جلوگیری كرده است، به هنگامی كه نگاه به بهشتیان می كنند بر آنها درود می فرستند، و می خواهند با آنها باشند، اما هنوز نمی توانند، و به هنگامی كه نظر به دوزخیان می افكنند، از سرنوشت آنها وحشت نموده و به خدا پناه می برند.
ولی از آیه سوم و چهارم استفاده می شود كه آنها افرادی با نفوذ و صاحب قدرتند، دوزخیان را مواخذه و سرزنش می كنند و به واماندگان در اعراف كمك می نمایند كه از آن بگذرند و به سرمنزل سعادت برسند.
روایاتی كه در زمینه اعراف و اصحاب اعراف نقل شده نیز ترسیمی از دو گروه متضاد می كند ، در بسیاری از روایات كه از ائمه اهل بیت (ع) نقل شده می خوانیم : نحن الاعراف : “مائیم اعراف” (1) یا “آل محمد هم الاعراف” : “خاندان پیامبر (ص) اعرافند”(2) و مانند این تعبیرات.
و در بعضی دیگر از روایات می خوانیم : هم اكرم الخلق علی الله تبارك و تعالی : “آنها گرامی ترین مردم در پیشگاه خدایند”.(3) و یا هم الشهداء علی الناس و النبیون شهدائهم : “آنها گواهان بر مردمند و پیامبران گواهان آنها هستند”.(4)
و در روایات دیگر كه حكایت دارد آنها پیامبران و امامان و صلحا و بزرگانند .
ولی دسته دیگری از روایات می گوید: آنها وا ماندگانی هستند كه بدیها و نیكیهایشان مساوی بوده است یا گنهكارانی هستند كه اعمال نیكی نیز داشته اند مانند حدیثی كه از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود : هم قوم استوت حسناتهم و سیئاتهم فان ادخلهم النار فبذنوبهم و ان ادخلهم الجنه فبرحمته :
“آنها گروهی هستند كه حسنات و سیئاتشان مساوی است ، اگر خداوند آنها را به دوزخ بفرستد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت بفرستد به بركت رحمت او است. (5)
روایات متعدد دیگری در تفاسیر اهل تسنن از “حذیفه” و “عبدالله بن عباس” و “سعید بن جبیر” و امثال آنها به همین مضمون نقل شده است. (6)
در همین تفاسیر نیز مداركی بر اینكه اهل اعراف صلحا و فقها و علما و یا فرشتگان هستند دیده می شود.
گر چه ظاهر آیات و ظاهر این روایات در ابتدا متضاد به نظر می رسد و شاید همین امر سبب شده است كه مفسران در این باره اظهار نظرهای متفاوت و گوناگون كنند ،
اما با دقت روشن می شود كه نه در میان آیات و نه در میان روایات تضادی وجود ندارد بلكه همه یك واقعیت را تعقیب می كنند. توضیح اینكه : همانطور كه گفتیم از مجموع آیات و روایات چنین استفاده می شود كه
اعراف گذرگاه سخت و صعب العبوری بر سر راه بهشت سعادت جاویدان است، طبیعی است كه افراد نیرومند و قوی یعنی صالحان و پاكان با سرعت از این گذرگاه عبور می كنند اما افرادی كه خوبی و بدی را به هم آمیختند در این مسیر وا می مانند. همچنین طبیعی است كه سرپرستان جمعیت و پیشوایان قوم در گذرگاههای سخت همانند فرماندهانی كه در این گونه موارد در آخر لشكر راه می روند تا همه سپاهیان بگذرند، در آنجا توقف می كنند تا به كمك ضعفای مؤمنان بشتابند و آنها كه شایستگی نجات را دارند در پرتو امدادشان رهایی یابند. بنابراین در اعراف، دو گروه وجود دارند، ضعیفان و آلودگانی كه در رحمتند و پیشوایان بزرگی كه در همه حال یار و یاور ضعیفانند، بنابراین قسمت اول آیات و روایات اشاره به گروه نخستین یعنی ضعفا است و قسمت دوم اشاره به گروه دوم یعنی بزرگان و انبیاء و امامان و صلحا.
در بعضی از روایات نیز شاهد این جمع به خوبی دیده می شود مانند روایتی كه در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: “الاعراف كثبان بین الجنه و النار و الرجال الائمه یقفون علی الاعراف مع شیعتهم و قد سبق المؤمنون الی الجنه بلاحساب.... “: “ اعراف، تپه ای است میان بهشت و دوزخ، و امامان آن مردانی هستند كه بر اعراف در كنار شیعیان (گنهكارشان) قرار می گیرند، در حالیكه مؤمنان (خالص) بدون نیاز به حساب در بهشت جای گرفته اند... “.
بعد اضافه می كند: “ امامان و پیشوایان در این موقع به پیروان گناهكار خود می گویند خوب نگاه كنید، برادران با ایمان خود را چگونه بدون حساب به بهشت شتافته اند، و این همان است كه خداوند می گوید: سلام علیكم لم یدخلوها و هم یطمعون (یعنی آنها به بهشتیان درود می فرستند در حالی كه خودشان هنوز وارد بهشت نشده اند و آرزو دارند.)
سپس به آنها گفته می شود، دشمنان حق را بنگرید كه چگونه در آتش اند و این همان است كه خداوند می فرماید: و اذا صرفت ابصارهم تلقاء اصحاب النار قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظالمین ... بعد به دوزخیان می گویند اینها (پیروان و شیعیانی كه آلوده گناهانی بوده اند) همانها هستند كه شما می گفتید هرگز مشمول رحمت الهی نخواهند شد، (سپس رحمت الهی شامل حال آنها شده) و به این دسته از گنهكاران (كه بر اثر ایمان و اعمال صالحی شایستگی عفو و آمرزش دارند) از طرف امامان و پیشوایان دستور داده می شود كه بسوی بهشت بروید نه ترسی دارید نه غمی”(7 )شبیه همین مضمون در تفاسیر اهل تسنن از حذیفه از پیامبر (ص) نقل شده است.(8 )
بار دیگر تكرار می كنیم كه سخن دربار ه جزئیات رستاخیز و خصوصیات زندگی در جهان دیگر درست به این می ماند كه ما از دور شبحی ببینیم و آن را توصیف كنیم در حالیكه آن شبح بازندگی ما تفاوت بسیاری دارد و ما تنها با الفاظ محدود و نارسای خود می توانیم اشاره كوتاهی به آن كنیم.
نكته قابل توجه اینكه زندگی در جهان دیگر بر اساس الگوهایی است كه از این جهان گرفته می شود در مورد اعراف نیز همین گونه است زیرا در این دنیا
مردم سه گروهند، مؤمنان راستین كه در پرتو ایمان به آرامش كامل رسیده اند و از هیچ گونه مجاهدتی دریغ ندارند و معاندان و دشمنان لجوج حق كه به هیچ وسیله به راه نمی آیند، و گروه سومی كه در گذرگاه صعب العبوری میان این دو گروه قرار گرفته اند و بیشتر توجه رهبران راستین و پیشوایان حق نیز به آنها است كه در كنارشان بمانند و دستشان را بگیرند و از مرحله اعراف مانند نجاتشان دهند تا در صف مؤمنان حقیقی قرار گیرند.
و از اینجا روشن می شود كه دخالت انبیاء و امامان در وضع اصحاب اعراف در قیامت همانند دخالتشان در زمینه رهبری در این دنیا هیچ گونه منافاتی با قدرت مطلقه پروردگار و حاكمیت او بر همه چیز ندارد، بلكه هر چه آنها می كنند به اذن و فرمان اوست.(9)
پی نوشتها:
(3) و (2) و (1) تفسیر برهان ، ج 2 ، ص 19-17.
(4 )تفسیر نور الثقلین ، ج 2 ص 33 ، ح 129.
(5 ) تفسیر برهان ، ج 2 ، ص17.
(6 ) طبری ، ابی جعفر ، جامع البیان عن تاویلای القرآن ،ج 8 ص 192 ذیل آی شریفه.
(2 )تفسیر برهان، ج 2، ص 20-19، ح18.
(3 )جامع البیان عن تاویلای القرآن ، ج 8 ، ص 200.
(4 )تفسیر نمونه، ج ؛6 ص191-187. روزنامه رسالت، شماره 6412 به تاریخ 5/2/87، صفحه 6 (اندیشه)