در آستانه بیست و دومین سالگرد بزرگداشت امام خمینی (ره) انجمن حوزه علمیه تبیان ویژه نامه ای را برگرفته از تاپیکهای زده شده سایر انجمن ها
و به صورت تخصصی در این تاپیک جهت حفظ شعائر الله از متن زندگی آن بزرگوار تا رحلت جانسوز ایشان می آورد
مدیر انجمن حوزه علمیه
تماس بامن:
forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com
e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com
کل آیتم ها 164
امام به ساير گروهها، بويژه نهضت آزادى هشدار داد: اگر به اسلام عـلاقـه داريـد حسابتان را از جبهه ملى جدا كرده و تهاجم به حكم قصاص كه نص قرآن و ضرورى همه مسلمين است، محكوم كنيد.66 نـاسزا به به پيامبران: ناسزا به هر يك از پيامبران خدا، بويژه پيـامـبـر اسلام درنزد همه فقيهان، از موجبات ارتداد شمرده شده اسـت. ايمان به رسولان الهى و احترام به آنان از اصول اسلام است. اگـر كـسـى به هر يك از فرستادگان خدا ناسزا گويد، سزاوار كيفر اسـت و در اين حكم فرقى بين هيچ يك از مرتدان وجود ندارد; زيرا نـاسـزاى بـه انـبيا به انكار دين بر مى گردد و اهانت به قرآن. امـام در راسـتـاى اجراى اين حكم، سلمان رشدى را كه با پشتوانه هـمـه جـهان غرب و اروپا، پيامبر اسلام را هدف شديدترين اهانتها قـرار داد، مـرتد اعلان كرد و از مسلمانان جهان خواست فرمان خدا را درباره وى اجرا كنند.
(سـلـمـان رشدى اگر توبه كند و زاهد زمان هم گردد بر هر مسلمان واجـب اسـت، باجان و مال هم خود را به كار گيرد و او را به درك واصل گرداند.)67 امـام اهـانـت بـه امـامان و فاطمه زهرا(ع) را همانند اهانت به پيـامـبـر، سبب ارتداد مى داند. ايشان درباره كسى كه به فاطمه زهـرا(س) سخنى ناشايست بر زبان رانده بود از صداى جمهورى اسلامى پخش شد، اعلام كرد: اگـر ثـابـت شـود كه گوينده قصد اهانت به مادر امامان را در سر داشته، مى بايست به سختى كيفر ببيند.68 امـام هـمـواره بـه دولتمردان شجاعت مى بخشيد كه در برابراجراى دسـتـورهـا و آييـنهاى خداوند، سهل انگار نباشند و از ستايش و نـكـوهـش بيـگـانـگان و تهديدهاى اقتصادى ، سياسى و نظامى غرب نـهـراسند و از اين كه اروپا و آمريكا ما را در دنيا (به خشونت و تحجر) معرفى كنند، ترس به دل راه ندهند.69
امـام، آزاديـخـواهى غربيان را چيز واهى مى دانست و آنها را يك مـشت انسانهاى وحشى و جانى بر مى شمرد كه براى فريب ديگران، دم از آزاديـخـواهـى مـى زنـنـد.مـى گـفت: غرب و آمريكا، مظهر همه جـنايتها و وحش گريها در جهانند و ثروت همه دنيا را به يغما مى بـرنـد، نـمـونـه عينى آن اين است كه اسرائيل فرزند غرب است و بـاحـمـايـت سيـاسـى و نظامى آمريكا و اروپا، افزون بر اشتغال فـلـسـطين، هر روز جنوب لبنان را به آتش مى كشد و همه دولتهاى اسـلامـى را در خـطر قرار داده است و با همه اينها، به ما كه به ستمديدگان كمك مى كنيم، انگ تحجر و خشونت طلبى مى زند: (خـداى تـبـارك و تعالى در موضع عفو و رحمت رحيم است و در موضع انـتـقـام انـتـقـامجو، امام مسلمين هم اين طور بود.... ما نمى تـرسيـم از ايـن كـه... در روزنامه هاى خارج از ايران براى ما چيـزى بـنويسند. ما نمى خواهيم وجاهت... در خارج از كشور پيدا كنيم. ما مى خواهيم به امر خدا عمل كنيم و خواهيم كرد.)70 سيد عباس رضوى
پى نوشتها: 1. (عذر تقصير به پيشگاه محمدو قرآن)، ترجمه غلامرضا سعيدى; وحى و نبوت، محمد تقى شريعتى/314، حسينه ارشاد. 2. (اسـلام و مقتضيات زمان)، شهيد مطهرى، ج42/1، 50، 106، صدرا. 3. روزنامه (كيهان)، 1358/3/7. 4. (صـحيفه نور)، مجموعه رهنمودهاى امام خمينى، ج21/15، وزارت ارشاد. 5. (او بـه تـنـهـايـى يك ملت بود)/206. از مجموعه راست قامتان جاودانه تاريخ اسلام، ج3، واحد فرهنگى بنياد شهيد. 6. (آداب الـصلوه)، امام خمينى، به اهتمام سيد احمد فهرى /260، آستان قدس رضوى. 7. (بحارالانوار)، علامه مجلسى، 71/57، موسسه الوفا، بيروت. 8. (صحيفه نور)، ج257/19. 9. سوره (فرقان)، آيه 32. 10. سوره (آل عمران)، آيه 159. 11. سوره (آل عمران)، آيه 159. 12. (خـدمـات مـتقابل ايران و اسلام)، شهيد مطهرى، ج اول، صدرا; (وحى و نبوت)/383. 13. (صحيفه نور)، ج153/18. 14. همان، ج200/15. 15. (بحارالانوار)، ج267/70. 16. سوره (فتح)، آيه ;28 (صحيفه نور)، ج234/5. 17. (اربعين)، امام خمينى، ج133/1، طه. 18. (صحيفه نور)، ج29/10. 19. همان، ج227/7. 20. (آداب الصلوه)، امام خمينى/ /261. 21. (پـرتـويـى از قـرآن)، سيـد مـحمود طالقانى، ج58/2، سهامى انتشار. 22. سوره (بقره)، آيه 229. 23. (صحيفه نور) ج;219/12 ج107/7. 24. همان، ج15/9. 25. (توضيح المسائل)، امام خمينى، مساله 2805. 26.(تـفسير نورالثقلين)، الحويزى، ج278/2، اسماعيليان، ذيل آيه 118، سوره توبه. 27. (توضيح المسائل)، مساله 2792. 28. همان، مساله 2813. 29. سوره (بقره)، آيه 193. 30. (صحيفه نور)، ج82/19. 31. سوره (عنكبوت)، آيه 20. 32. سوره انفال)، آيه 29. 33. سوره (اعراف)، آيه 27. 34. سوره (مائده)، آيه 41. 35. (توضيح المسائل)، مساله ;2826 (تحرير الوسيله) امام خمينى، ج485/1، وزارت ارشاد. 36. (نهج البلاغه)، خطبه 27. 37. (صحيفه نور) 38. همان، ج44/7. 39. (كـشف الاسرار)، امام خمينى;/228 (جهاد)، شهيد مطهرى، صدرا; (آشنايى با قرآن)، شهيد مطهرى، ج210/3، صدرا. 40. سوره (حديد)، آيه 25. 41. (صحيفه نور)، ج146/15. 42. (او به تنهايى يك ملت بود.)/293. 43. (صحيفه نور)، ج19/19. 44. سوره (مائده)، آيه 33. 45. (تحرير الوسيله)، ج493/2. 46. سوره (حجرات)، آيه 9. 47. (طلوع و غروب دولت موقت)، احمد سميعى/155، شباويز. 48. همان/222. 49. همان/123. 50. همان;/213 (صحيفه نور) ج 261/8، (ج3/9). (ج 172/10) 51. (صحيفه نور)، ج52/16. 52. همان، ج267/8. 53. همان/251. 54. مـجـلـه (حـوزه)، شماره 97/13، جنگ در آيينه مبانى; (انقلاب اسـلامـى، جـنـگ تحميلى و نظام بين الملل)، دفتر بررسيهاى سياسى سازمان تبليغات اسلامى، بهار 1376. 55. (صحيفه نور)، ج21/19. 56. همان، 77/16. 57. همان، ج14/17. 58. همان/230. 59. همان، ج120/15. 60. (تحرير الوسيله)، ج366/2، موانع ارث. 61. (تـفـسير نورالثقلين)، ج;90/3 (سير اعلام النبلا) ذهبى، ج4 / 226، دارالفكر. 62. سـوره (آل عمران)، آيه ;72 (مجمع البيان فى تفسير القرآن)، طبرسى، ج2/115، دار مكتبه الحياه. 63. (صحيفه نور)، ج197/21. 64. همان، ج17/15. 65. همان/18. 66. همان/17 و 18. 67. همان، ج87/21. 68. همان/76. 69. همان ، ج109/8. 70. همان، ج251/8.
امام خمينى(ره) در محضر معصومان عليهم السلام سيد عباس رفيعىپور سخن از پروانه هايى است كه گرد شمع وجود امام جمع شدند و ازگرمى ولايت و پرتو انوار خورشيد درخشان حضرتش بهرهها بردند واز يار سفركرده و خاطرات جاودان پيوندش با ساحت مقدس عترت سخنگفتند تا همه نسلها با پيروى از حضرتش در شمار ارادتمنداناهلبيت: جاى گيرند. در اينبخش به فرازهايى از آن خاطرات اشارهمىشود. باشد تا از سيره عملى اين اسوه علم و عمل جرعهاىبرگيريم و مشعلى فرا روى نسل جوان بر افروزيم. انشاءالله.
زيارت امام رضا(ع) آقاى سيدحميد روحانى مىگويد: يكى از علما براى من نقل مىكرد كه يك سال تابستان به اتفاقامام و چندتن ديگر از روحانيون به مشهد مشرف شديم و خانهدربستى گرفتيم. برنامه ما چنين بود كه بعد از ظهرها، پس ازيكى دو ساعت استراحت، از خواب بلند مىشديم و به طور دستهجمعىروانه حرم مطهر مىشديم و پس از زيارت و نماز و دعا به خانهمراجعت و در ايوان باصفايى كه در آن خانه بود، مىنشستيم و چاىمىخورديم. برنامه امام اين بود كه با جمع به حرم مىآمدند، ولىدعا و زيارتشان را خيلى مختصر مىكردند و تنها به منزلبرمىگشتند; و آن ايوان را آب و جارو مىكردند، فرش پهنمىكردند، سماور را روشن مىكردند و چاى را آماده مىساختند; ووقتىكه ما از حرم باز مىگشتيم، براى ما چاى مىريختند. يك روز من از ايشان سوال كردم كه اين چه كاريه، زيارت و دعارا به خاطر آنكه براى رفقا چاى درست كنيد مختصر مىكنيد و باعجله به منزل باز مىگرديد؟ امام در جواب فرمودند: من ثواب اينكار را كمتر از آن زيارت و دعا نمىدانم.
زيارت قبر حضرت على(ع) آقاى سيد حميد روحانى مىنويسد: امام در آن حدود پانزده سالى كه در نجف مىزيستند، جز در موارداستثنايى، هر شب ساعت 3 بعد از نصف شب در كنار قبر حضرتعلى(ع) بودند; و حتى وقتى حكومت نظامى اعلام مىشد و رفت و آمددر خيابانها ممنوع بود، به پشتبام مىرفت و از دور امام خود رازيارت مىكرد.
زيارت مرقد مطهر امام حسين(ع) آقاى سيد حميد روحانى مىنويسد: «... در اغلب ايام زيارتى در كنار قبر امام حسين(ع) بودند،در دهه عاشورا هر روز زيارت عاشوراى معروفه را با صدمرتبه سلامو صدمرتبه لعن مىخواندند.» 2مرحوم آقاى املائى مىفرمود:2 روزىدر حرم مطهر امام حسين(ع) امام خمينى را ديدم كه در ميانانبوه زوار گير كرده و قدمىنمىتواند پيش بگذارد. به جلو دويدهبه كنار زدن مردم و بازكردن راه پرداختم. امام با تعرض و تغيرمرا منع مىكردند. ومن بىتوجه به منع ايشان به كار خود ادامهمىدادم. يكباره متوجه شدم كه امام از مسيرى كه من براى ايشانبازكردهام نيامده و تغيير مسير داده، در لابه لاى جمعيتبه راهخود ادامه مىدهد.
انس باحرم مطهر امير المؤمنين(ع) آقاى سيد حميد روحانى مىگويد: در سحرگاه وحشتزاى آخرين شبى كه امام در نجف بودند، خدمت امامرسيدم كه دستور العملى از ايشان بگيرم. يك حالت تاثرى به من دست داده بود از اينكه مىديدم ايشان نجفرا ترك مىكنند; و او پس از خدا و حرم مطهر اميرالمومنين(ع)تنها پناهگاه ما بود. عرض كردم: آقا، نمىشود از اين سفر صرفنظر كنيد؟! شما الانداريد تشريف مىبريد كويت و آنجا جاى امنى نيست، سوريه جاىامنى نيست، ايران وضعش آنچنان است; كجا مىخواهيد برويد؟! امامفرمودند: «ناگزير از اينجا بايد بروم.» سپس فرمودند: «مندر اينجا با حرم مطهر اميرالمومنين ماءنوس بودم.»
نحوه تشرف امام به حرم مطهر حضرت على(ع) آقاى سيد حميد روحانى در اين باره مىنويسد: در تشرف امام خمينى به حرم مطهر اميرالمومنين(ع) با آن آدابخاص زيارت آن حضرت، باز شايان توجه است: باكمال ادب و متانت اذن دخول مىخواندند. سپس از طرف پايينپاوارد حرم مىشدند و مقيد بودند كه از بالاى سرمطهر حضرتاميرالمومنين(ع) عبور نكنند. چنانكه در روايات وارد شدهاست. و هنگامى كه مقابل ضريح مطهر مىرسيدند، زيارت امينالله يا زيارت ديگرى را بانهايت اخلاص مىخواندند، بعد دوبارهبه طرف پايينپا بر مىگشتند و در گوشهاى از حرم نماز، زيارت،دعا نشسته مىخواندند; باز دو ركعت نماز و سپس بلند مىشدند وبا رعايت آداب و اخلاص تمام از حرم مطهر خارج مىشدند.