تبیان، دستیار زندگی

رصد انجمن آسمان کویر یزد در اسلام آباد
زمان: 13 آبان 1389
مکان: اسلام آباد کالمند کوه
مسئولین گروه: خانمها دهقانی زاده، کربلایی و آقایان سراستاد، مهاجان
با سلام
دیشب با تلاش مسئولین انجمن آسمان کویر یک شب رصدی خوب برای اعضای انجمن برگزار شد.  ساعت 3.20 دقیقه از باشگاه جوان حرکت کردیم به سمت اسلام آباد و حدودا 4.30 رسیدیم به محل رصد. اول گفتمان با ارائه آقای فرد زاده برگزار شد (گزارش اون رو در قسمت گزارشات گفتمان بخونید)، و وقتی هوا تاریک شد اپتیکها توسط مسئولین مستقر شدن و هر گروه سراغ یه اپتیک رفت. طبق گروه بندی گروه مبتدی به یاد گیری صور فلکی پرداختن و گروههای دیگه که قبلا کار کرده بودن به برنامه خودشون یعنی جرم گیری و دیدن اجرام مشغول شدن. اولش آسمون ابری شد اما نه کامل، ما هم سعی می کردیم جاهایی که ابر نداره رو ببینیم. منو چندتا از بچه های دیگه هم که با نیوتنی بیشتر کار می کردیم، شروع کردیم به گرفتن اجرام صورت قوس اما با اون هوا شاید دو یا سه تاشو گرفتیم M22، M28، M8 بعد کم کم اونم رفت پایین و دیگه سخت میشد گرفتن اجرامش. رفتیم سراغ قسمت دیگه ای که ابر نداشت، مشتری رو دیدیم که دیشب سه تا قمرش پیدا بود، بعد از اون سردمون شد رفتیم کنار آتشی که دوستان برای گرم شدن بچه ها درست کرده بودن، وقتی برگشتیم یه خورده ابرها کنار رفته بودن، اینبار تونستیم خوشه پروین که زیر ابر بود و خوشه قلائص (همون اشتران) رو واضح ببینیم، سپس M31 (آندرومدا) و M33 (کهکشان مثلث) رو دیدیم (جالب بود که دیشب آندرومدا رو با چشم هم می تونستی ببینی، اونم با اون هوا، در صورتیکه قبلا دیدنش با وجود هوای صاف سخت تر بود)، سعی کردیم  M36، M38، و M37 رو که از خوشه های باز بودن و در صورت ممسک العنان قرار داشتن رو پیدا کنیم اما ابر بودن هوا یه خورده کار رو سخت کرده بود، بعد رفتیم سراغ ستاره دوتایی دجاجه که واسه اولین بار بود میدیدمش و جالب بود، M29 و بعد از اون اچ و خی رو هم گرفتیم. بعد از اون رفتیم شام خوردیم و دوباره برگشتیم اینبار هوا صافتر و البته سردتر بود، جبار اومده بود بالا و منم باز با دیدنش ذوق کردم و دیشب فهمیدم این جبار علاقمندان زیادی داره، ابط الجوزا و رجل الجبار و همینطور سحابی زیبای جبار رو با تلسکوپ دیدیم که خیلی زیبا بود و بچه های مبتدی هم که میدیدنش به زیباییش صحه میذاشتن، بعد از اون باز بچه ها از سردی زیاد پناه آوردن به آتش اما من و یکی دیگه از بچه ها با وجود سرما و لرزیدن موندیم چون آسمون تازه صاف شده بود ، سعی کردیم با سه اپتیک یعنی دوچشمی 20*80، آپو و نیوتنی اجرام رو بگیریم که اولیش هم M1 بود، تا حالا چند بار سعی کرده بودم ببینمش اما نتونستم اما بالاخره دیشب پیداش کردیم و دیدیمش (شبیه یه نقطه کوچک محو بود) و بین اون سه اپتیک تصویرش تو نیوتنی زیباتر و واضحتر بود، سپس رفتیم سراغ همون M36، M38، و M37 و اینبار تونستیم با نیوتنی خوب و واضح ببینیمشون. بعد از اون هم M78 در جبار رو گرفتیم. سرمای هوا اوج گرفته بود و ساعت 10.15 مسئولین میخواستن برگردیم چون بچه های دیگه خیلی سردشون شده بود و حق هم داشتن، اما  به نظر من و دوستی که همراه من ایستاده بودن، خیلی زود بود چون تازه آسمون صاف شده بود و مناسب برای رصد اما خوب بچه های دیگه هم حق داشتن چون خیلی سرد بود اما تونستم با اصرار زمان رفتن رو 15 یا 20 دقیقه به تاخیر بندازم تا بتونیم بالاخره شباهنگ یا همون شعرای یمانی رو تو تلسکوپ ببینیم که خیلی زیبا بود. بعد از اونم دیگه جمع کردیم و راهی یزد شدیم.
*اجرام قوس، سحابی پلیکان و آمریکای شمالی، سحابی شعله و سر اسب هم اجرامی بودن که دیشب خیلی میخواستم بگیرمشون اما آخر موفق به دیدنشون نشدم. 
حاشیه ها: سرمای زیاد هوا (طوری که وقتی رسیدیم اونجا با وجود اینکه هنوز هوا روشن بود همه مجبور شدیم پالتو و کاپشن هامون رو بپوشیم)، لرزیدن، عکس گرفتن، کنار آتیش نشستن، اذیت کردن اپتیکها (گمونم اونام سردشون شده بود که هی شل میشدن)، سربه سر هم گذاشتنها، مشاعره، جک گفتنها، شوخیها و خنده ها.
خلاصه اینکه جمع خوب و شب خوبی بود و با وجود سردی هوا خوش گذشت. جای همه دوستانی که نبودن خالی. دست مسئولین برگزاری هم درد نکنه. ایشالله تو سفرهای بعدی بازم با هم باشیم.