• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
مقاومت اسلامی (بازدید: 16015)
دوشنبه 8/7/1392 - 7:44 -0 تشکر 655705
مجموعه اشعار شهدا و دفاع مقدس

سلام در اینجا قصد دارم مجموعه ای از اشعار شهدا و دفاع مقدس رو براتون قرار بدم امیدوارم استفاده ببرید.

بسم الله الرحمن الرحیم


دوشنبه 8/7/1392 - 8:32 - 0 تشکر 655851

ای شهید !
عشق را بـا خـون خـود كردی تـو معنـا ای شهیـد!
خـویـش را بـردی بـه اوج عـرش اعـلا ، ای شهید!
زنـدگی  تسلیم   تـو  شد ، مــرگ خــالی از عــدم
زنـده تــر از تـو نمی بینـم بـه دنیــــا ای شهیـــــد!
در كـلاس عشـق تــو ، استــادهــا  بنشستــه اند
كـــز تـو آمـوزنــد  ســــرمشق  الفبـــا،  ای شهید!
نــور  می پــاشی  بسان   مــاه   بــــر   قصر  امـل
عشـق می نوشد ز تـو عــاشقترین ها ای شهید!
مـأمـن   جــانْ پَـرورت  ،  ســـــرمنــزل   مقصـــودها
حـــاصلی از  بــاورت  ، روح   تـجلّا ای شهیـــــــــد!
عـــالمی حیـــران بـه شور و عشقبــــازی های تـو
گلشنـــی حسرت بـــه دیـدار تـو رعنـا، ای شهید!
جــز خــدا واقف نـشد بـــر  اوج  عـرفـان تــــو  كس
چــونكه گشتـــه عـاشقت آخـر خـدا را ای شهیـد!
تیــغ    هیبت  مـــی زنـی انـدیــــشه ی فـرعُوْن را
بـا   ید   بیضائی ات ، مانند  موسی(ع) ای شهید!
تـو عظیـم و اعظمـی ، عـاری  ز نـقصان و عـــــدم
تــو شریف و اشرفی  چون شاخ طوبی ای شهید!
موج موج از تــو سرازیــر است بــر رگهــای عـشق
شور سرمستی كـه در خــونست پیـدا ای شهید!
بــی تـــــو  مـــی میـــــرد  جـهان   عزّت و امّیــدها
بـی تـو   می خشكد   گـل  راز  تـمنّـا   ای  شهید!
تـو مــراد و عــــارفــــی در  گـــلسِــتان    معـــرفت
جـلوه ی  روح    تو را خواهم تماشا ای شهیــــــد!
بـر تـهیـدستـــان ، نـگاهــــــی از  حضور    پـاك بـاد
چـشم   یـاری دارد  از  عشق   تو  دادا ای شهید
---------------------------------------------------------------------------------
دادا بیلوردی

دوشنبه 8/7/1392 - 8:33 - 0 تشکر 655853

مرا افسانه مرگ شهاب باور نیست


‏که مرگ نور درآیین ما مقدر نیست


عجیب نیست که خاکسترت ؛ نمانده به جای


‏برای پیکر خورثسید ؛ خاک بستر نیست


چه حکمت است خدایا که اعتباری نیست


‏دراین بهار برای گلی که پرپر نیست


‏‏شقایق دل من گرگرفته دیگر بار


‏برای داغ دراین سینه ؛ جای دیگر نیست


دلا ز سردی این خاک چند می نالی ؟


‏به سوی شعله اگر پرکشیم ؛ بهتر نیست ؟


 « شهرام رجب زاده »

دوشنبه 8/7/1392 - 8:33 - 0 تشکر 655854

اروند رود بانگ رسایش ؛ سرود بود


بر مقدم تکاور ایران ؛ درود بود


‏با موج های زنده و زاینده امید


‏گویی سرود دلکش زاینده رود بود


اروندرود همره جانان همی گذشت


‏چون جان من که همره اروند رود بود


‏‏رنگ شفق به دامن پیروز رنگ رود


‏ازانقلاب سرخ وطن ؛ یادبود بود


غربش ز خاک شرق نمی شد جدا که باز


‏بر هر یگان ارتش ایران درود بود


از دجله و فرات چو یک می شدند باز


‏آنگونه ای که در همه تاریخ بود، بود


سرباز، کودکی که به لالای انتقام


‏آوای موج های تو را می شنود بود


پیراهن شفق که نثار تو شد غروب


‏از برگ لاله های تواش تار و پود بود


سوی خلیج فارس به آواز پارسی


‏‏موج تو رهگذار فراز و فرود بود


‏صد آسمان به رنگ شفق در تو می شکفت


‏‏وز بوسه رنگ موج بلندت کبود بود


‏راه تو بسته بود و همراه فتح فاو


‏رزمنده ای که راه تو را می گشود بود


دیر آمدی سپهبد ایران، بمان، بمان


‏هر چند گاه نیمه شبان بود و زود بود


‏گسترده بود پرچم ایران به روی آب


‏آ یینه بود و چهرۀ بود و نبود بود


امواج سر فراز دگر باره می سرود


آن نغمه های خوش که هماهنگ عود بود


از خاک تیسفون به دلش لاله های سرخ


شط العرب مگوی که اروندرود بود


« حیدر رقابی »

دوشنبه 8/7/1392 - 8:33 - 0 تشکر 655855

درد هجران آتشی افروخته / کز لهبیش تار و پودم سوخته


دست من از دامن وصلش جدا / من کجا هستم ؛ شهید من کجا


او زنوش جام شاهد ؛ مستِ مست / من فرو افتاده دردنیای پست


‏‏گرگذشت از نعمت جان آن شهید / در عوض قرب خداوندی خرید


‏یاد ایام خوش آن روزگار / یاد دوران دبستان ؛ یاد یار


‏ما درون خود بهاری داشتیم / ‏ دیده روشن ؛ بهر یاری داشتیم


چهره ی خندان او ؛ چون قرص ماه / مهربانی موج می زد در نگاه


درکلاس آنگه که قرآن می گشود / صوت قرآنش ز ما دل می ربود


در تعلم همتی زاینده داشت / لب به تحیسنش ؛ معلم می گذاشت


بهره ای از خط زیبا داشت او / تخم زیبایی ز جان می کاشت او


درادب چون گوهری یک دانه بود / خُلق وخویش از همه ؛ دل می ربود


‏‏این گذشت و انقلاب آمد پدید / گوهر یکدانه زحمت ها کشید


‏میهن از لوح سیاهی پاک شد / چهره دژخیمان ؛ در خاک شد


‏‏سر زد از هر سوگل آلاله ای / دیده روشن شد زسوز ناله ای


‏دشمن ازاسلام ودین چون بیم داشت / بهر نابودی به میهن پاگذاشت


وقت آن آمد که آن مردان مرد / رو نمایند از سر و جان ؛ در نبرد


قامت سرو علی برخاست چون / ‏ در میان افکند بس ؛ شور و جنون


‏‏تا که دشمن پای درخاکش گذاشت / خواب در چشم عزیزش ره نیافت


‏دور شمع روشنش آمد پدید / سوزش سوز درونش هرکه دید


در هویزه ؛ مالکیه ؛ کرخه نور / شرح ایثارش نگنجد در سطور


‏‏خاک سوسنگرد ؛ جلالیه ؛ هنوز / یاد می آرند از آن سینه سوز


‏همره گرد آوران مرد مرد / پای جان کوشید در روز نبرد


‏بارها در صحنه ی پیکارها / گشت مجروح ؛ سینه ؛ پیشانی و پا


در وجودش عشق ومستی لانه داشت / درنهادش مهر رهبر خانه داشت


دشمن ازبی باکیش مبهوت ومات / محور یاران یک دل ؛ با ثبات


‏ در تقابل با عدو بس سختگیر / در مقابل با محبت با اسیر


پا برهنه ؛ مرد میدان بود او / درکشاکش شیر غران بود او


‏مالک اشتر شجاع سرفراز / مونس چمران عارف ؛ پاکباز


‏آر‏زوی همرهان رفته داشت / عاقبت در بحر خونین پاگذاشت


کرد از تن دور هر زرقی که بود / تا ملایک رفت ؛ با حال سجود


‏‏تنگ چزابه نباید تا ابد / چون علی شیری به دوران ؛ پرورد


‏چشمه ی پاک شهادت چون که دید / بی تامل ؛ عاشقانه پرکشید


‏نغمه انا فتحنا چون سرود / رفت وبا خود برد ؛ هرخوبی که بود


‏ شهر بوشهراز غمش ماتم گرفت / آسمان از غصه ؛ ابر غم گرفت


سر به ‏زانوی غریبی بود و بس / اشک و آه و بی نصیبی بود و بس


‏‏هر کجا تیرنگاهم می شتافت / جز غم و اندوه و حسرت ره نیافت


‏ای خدا او با دل یاران چه کرد / او چه حسنی داشت در روز نبرد


او که بودش کاین چنین مستانه مست / بی تکلف از سر و جان ؛ شست دست


‏او درون دیده ی دنیا چه دید / کاین چنین از بزم دنیا پا کشید


‏آه ‏، ما ماندیم و درها بست شد / روحم از وابستگی ها خسته شد


‏پر کشیدند عاشقان سینه چاک / شد غروب و دیده ی ما غرق خاک


‏بهر ما از عشق ؛ پروازی نبود / طینت ما بهر سربازی نبود


‏درگه حق جای هر خاشاک نیست / قرب یزدان جای هر ناپاک نیست


‏‏گر گذشتی از سر و جان بهردوست / درگه لطف الهی رو به روست


‏ای خدایا ؛ ما علی نشناختیم / ‏جان مولا بی علی ما باختیم


« محمد علی نادری »

دوشنبه 8/7/1392 - 8:34 - 0 تشکر 655856

در بساط خویش دارد بهترین کالا ؛ شهید


‏می کند کالای خود را با خدا ؛ سودا ؛ شهید


‏ ‏بهر استقلال اسلام از خم چوگان مرگ


‏‏گوی سبقت را ز میدان می برد ؛ تنها شهید


‏سر خط آزادی ما را به میدان نبرد


‏می کند با خون سرخ خویشتن ؛ امضا شهید


می شود وارد به جنت ؛ روزمحشر بی حساب


‏بس که دارد ، قرب نزد خالق یکتا شهید


بس که قدرش هست عالی نزد خلاق مجید


‏بهترین فرد است بین مردم دنیا ؛ شهید


 می دهد سر ؛ تا نیارد پیش دشمن ؛ سرفرود


‏می دهد جان تا که بخشد جان ؛ بجسم ما شهید


سینه را آماج رگبار مسلسل می کند


‏چون ندارد ذره ای از دشمنان ؛ پروا شهید


‏‏مرگ او بنیانگذار خشت کاخ زندگی است


‏زانکه دین را می کند با خون خود احیا ؛ شهید


هیچ میدانی چرا از ظلم و بیداد یزید


‏شد حسین ابن علی در روز عاشورا شهید


‏خواست گوید ای بشر از بهر استقلال دین


‏‏جان دهم امروز تا گردی تو هم فردا شهید


‏از من (ژولیده) بشنو جان بده در راه دین


‏چونکه نامش هست جاویدان ؛ نزد ما شهید


« ژولیده نیشابوری »

دوشنبه 8/7/1392 - 8:35 - 0 تشکر 655857

ای که هر دم می درخشی همچو مهتاب زمین


ای که فرهنگ شهادت گشته با خونت عجین


تو صدای چک چک آبی که در بطن سکوت


می شکافی قلب ظلمت را زشوق لایموت


سان چه سودا کرده ای خود با خداوند یقین


ای که ماوا گشته روحت با ملائک در برین


ای که تلمیذی به درس مکتب سرخ حسین


چون ادا کردی تو لبیک شه پیر خمین


‏می دهم سوگند خدا برفرق پرخونم ولی


‏گر بخواهید قدرمن بعد از امام ، رهبر علی


ای که روحت گشته صیقل با هزاران درناب


ای که اکنون برگرفته از تو نور، آفتاب


‏تو شهیدی ، شعله ای ازآن چه می سوزی چو شمع


غیرتی پروانه داری در میان فرد و جمع


‏کاظما دانی مقام ارج و والای شهید


‏هرمقامی می شود خاک کف پای شهد


‏« کاظم فرشچی »

سه شنبه 9/7/1392 - 7:58 - 0 تشکر 656944

برای شهیدان هسته ای




چرخ در کربلا ، زمین تا شد / عاشقی سهم ابن سینا شد


بازهم یک حماسه نزدیک / بازهم رزم و روشن و تاریک


باز از خانمان جدا شده است / ابن سینا که مصطفی شده است


لحظه‌ها در مدار زیبایی است / کوچه آموزه شکوفایی است


همه گل‌ها محمدی شده‌اند / مست دیدار احمدی شده‌اند


احمدی رفت و مست احمد شد / خم و خمخانه محمد شد


رفت اما چراغی روشن شد / رودی از داغ ، داغِ روشن شد


راه مست شنیدنش آمد / سنگ حتی به دیدنش آمد


کوچه لب باز کرد گویا شد / نینوا نینوا شکوفا شد


یک نفر خوانده شد ، رها پر زد / یک نفر گفت مصطفی پر زد


مصطفی کیست ؟ بوی پیراهن / دلش از عطر احمدی روشن


خاک برخیزد و خدایی شد / مصطفایی که مصطفایی شد


« عمرانی »

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.