و این از القاب خاص مشهور متداول آن حضرت
است و در ذخیره گفته: كه این، اسم آن جناب است در زبور (حضرت
داود (علیه السلام). قائم بر پا شونده در فرمان حق تعالى؛
زیرا آن حضرت، پیوسته در شب و روز، مهیاى فرمان الهى است كه به اشاره، ظهور
نماید. شیخ مفید (رحمه الله علیه ) در ارشاد
روایت كرده از امام رضا (علیه السلام) كه فرمود: چون حضرت قائم (علیه السلام) برخیزد، مردم را
به اسلام تازه بخواند. تا آن كه فرمود: او را قائم نامیدند براى
آن كه قیام به حق خواهد نمود. صدوق در كمال الدین روایت كرده از صقر بن
دلف كه گفت: شنیدم از امام محمد تقى (علیه السلام) كه
فرمود: امام بعد از من، على فرزند من است. امر او، امر من و گفته او گفته من و طاعت من
است، و امامت بعد از او، در فرزند او، حسن است، و امر حسن، مانند امر پدر اوست،
و فرموده او، فرموده پدر او و طاعت او، اطاعت پدر اوست. پس حضرت ساكت شد؛ من عرض كردم: یابن رسول
الله! كیست امام بعد از حسن؟ حضرت گریست، گریستن شدیدى؛ آن گاه فرمود: امام بعد
از حسن، پسر اوست؛ قائم به حق و منتظر است. عرض كردم: یا بن رسول الله! چرا او را
قائم نامیدند؟ فرمود: براى آن كه او به اقامت (قیام)
خواهد نمود بعد از خاموش شدن ذكر او و مرتد شدن اكثر آنها كه قائل به امامت آن
حضرت بودند. نیز روایت كرده است از ابو حمزه ثمالى كه
گفت: سوال كردم از حضرت امام باقر (علیه السلام) كه: یا بن رسول الله! آیا همه
شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: همه قائم به حقیم. گفتم: پس چگونه حضرت صاحب الامر (علیه
السلام) را قائم نامیدند؟ فرمود: چون جدم، حضرت امام حسین (علیه
السلام) شهید شد، ملائكه در درگاه الهى صدا به گریه و ناله بلند كردند و
گفتند: اى خداوند و سید ما! آیا غافل مىشوى و از قتل برگزیده خود و فرزند پیغمبر
پسندیده خود و بهترین خلق خود؟ پس حق تعالى وحى كرد كه به سوى ایشان كه
اى ملائكه من! قرار گیرید! قسم به عزت و جلال خود كه انتقام خواهم كشید از
ایشان، هر چند بعد از زمانها باشد. پس حق تعالى حجابها را برداشت و نور
امامان از فرزندان حسین به ایشان نشان داد و ملائكه به آن شاد شدند؛ پس یكى از
آن نه نور را دیده كه در میان آنها ایستاده، به نماز مشغول بود؛ حق تعالى فرمود: به این ایستاده (قائم) از
ایشان، انتقام خواهد كشید. |