نکته دوم
قبلا گفتیم، حضرت، یک دین جدیدی که از نظر
ماهیت و واقعیت، با دین فعلی مختلف باشد، نخواهد آورد و همین دین که ما را
به مساله ظهور و آماده شدن برای ظهور ترغیب میکند، در آن زمان هم اساس
اعتقادی مردم و دین آنان است، اما ممکن ستبرخی از احکامی که تاکنون بیان
نشده، در آن زمان بیان شود. از برخی از تعابیر; مانند: «ان الله سکت عن
اشیاء لم یسکت عنها نسیانا» (16) شاید بتوان همین معنا را استفاده کرد.
البته، این احتمال وجود دارد که مدلول این روایت، سکوت دائمی و همیشگی
باشد; یعنی، خداوند ممکن است در هیچ زمانی آنها را بیان نفرماید.
از
تتبع در مجموع روایات استفاده میکنیم که در زمان ظهور حضرت اولا، نحوه
اجرای برخی از احکام تغییر خواهد کرد. در برخی از روایات وارد شده است که
هر کسی که گنجی دارد، از سوی آن حضرت، گنج او حرام میشود. امام صادق علیه
السلام فرموده است: «بر شیعیان ما انفاق به معروف و به مقداری که مناسب
است، مشروع شده است، اما هنگامی که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله ظهور
فرماید، هر گنجی را بر صاحب آن حرام میکند تا اینکه صاحب آن، گنج را
بیاورد و حضرت به وسیله آن، بر دشمنان خودش پیروز گردد. (17)
نکته
حایز اهمیت، آن است که در دنباله روایت، حضرت فرمودهاند، این مطلب، معنای
این آیه شریف است که خداوند فرموده: «الذین یکنزون الذهب والفضة و لا
ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم; (18) کسانی که طلا و نقره را
گنجینه قرار میدهند و آن را در راه خدا خرج نمیکنند پس آنان را به عذاب
دردناک مژده بخش» .
باید توجه داشتبر طبق چنین احادیثی میتوان
گفت، اساسا، بطون و تاویل اصلی برخی از آیات شریف در زمان ظهور حضرت روشن
میشود و نمیتوان گفت در زمان قبل از ظهور، کسانی که گنج دارند، مشمول
این آیه شریف هستند، یعنی، نمیتوان گفت، کسانی که در این زمان، زکات و
انفاق خود را به طور صحیح انجام میدهند و دارای گنج نیز هستند، این گنج،
بر آنان حرام است. بنابراین، تا زمان ظهور، انفاق به معروف لازم است و در
زمان ظهور، به نحو دیگری خواهد بود.
نمونه دیگر اینکه: در زمان ظهور،
مانع الزکاة بر او حد جاری میگردد; (19) یعنی، این عقوبت، اختصاص به آن
زمان دارد و در زمان غیبت وجود ندارد.
ثانیا، برخی از احکام، در آن
زمان، منسوخ میشوند. مثلا تقیه که در زمان ائمه معصوم علیهم السلام بوده
است و در زمان غیبت نیز دوام دارد، بر طبق برخی از روایات، در زمان ظهور
حضرت، مشروعیتخود را از دست میدهد و نه امام علیه السلام به تقیه عمل
خواهند کرد و نه مردم. (20)
ظاهر روایات، اطلاق دارد; یعنی، هیچ کدام
از اقسام تقیه از قبیل مداراتی، خوفی و کتمانی در آن زمان مشروعیت ندارد
علت این امر، آن است که در آن زمان، احکام، به صورت واقعی ظهور خواهد داشت
و لازم است احکام واقعی اجرا گردد و از طرفی مشروعیت تقیه، جهتحفظ عقائد
صحیح و پیروان آن است.
از مجموع تعابیری که در روایات در مورد کیفیت
دین درعصر ظهور وارد شده، استفاده میکنیم که درآن زمان، دین، با همه
ابعاد، به مرحله اجرا در خواهد آمد و سعادت بشری در پرتو آن، تحقق خواهد
یافت و هیچ گونه محدودیتی در بیان و اجرای احکام وجود ندارد و هر آن چه به
عنوان مانع تصور شود، از بین خواهد رفت.