تبیان، دستیار زندگی

خب دکی جان گفتی من جطور من در کل شوخ طبع هستم ولی در میان خانواده کسی با ابهت و با جذبه و خشن هستم ولی در کنار رفقا و دیگر افراد شوخ طبع هستم و در هر موقعی که باشه شوخی میکنم چه شادی باشه چه غم فرقی نداره فقط از دل درمیارم یکم هم کنه هستم.

خب یه سوال دیگه هم دارم ببخشید نظرتون در مورد انجمن ها چیست و بهترین انجمن و کاربر از نظر شما چه کسی است ابتدا بگویید چه ویژگی هایی دارد و مجددا نام ببرید.

تو خلوتتون چیکار میکنید؟ آیا مهمونی رو دوست دارید؟ شادی رو بیشتر دوست دارید یا غم؟ دوست داشتی اسمت چی بود؟

ببخشید زیاد شد سوال قرار بود یکی باشه خب همینا رو فعلا جواب بده دکی جان و از خانومتون هم سوال دارم چرا به سوالاتی که من پرسیدم جواب ندادید داداشمون جواب داد ولی شما نه.

حالا هر دو بگید که از کدوم موسیقی و خواننده بیشتر خوشتون میاد؟

....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

ما هنوز منتظر نمره هستیما . البته نه نمره 100 چون میدونم لایق این نمره نیستم . دوست دارم بدونم بچه های  تبیان چه نمره ای بهم و چرا .

دوستان تبیانی که حسابی دارن میسوزونن شما رو . برا همین من زیاد سوال نمی پرسم تا کمتر بسوزید ولی خب حالا که اومدم تا اینجا چندتا سوال می پرسم:

نسیم وصال عزیز:

گفتید قم درس میخونید . زندگی خوابگاهی دارید؟سخته ؟ دوری از خانواده چی ؟ به خصوص همسر . سخت نیست ؟

رشته ات رو دوست داری ؟ علاقه داری؟چرا این رشته رو انتخاب کردی؟موقع انتخاب چه حسی داشتی ؟ الان چه حسی داری؟

به نظرت جو دانشگاه ها چطوره؟ دوست داری جوشو؟

چقدر با خدا ارتباط داری؟ حسش میکنی تو زندگیت ؟ چطوری ؟

زن سالاری یا مرد سالاری؟ جواب کلیشه ای ندیا

سوالی که از همه صندلی داغی ها میپرسم : چرا قدم مبارکتان را در انجمن زن ریحانه آفرینش نمیگذارید ؟ با احساساتت سازگار هست؟با نیاز های یه دختر یا یه خانم سازگار هست؟چی کم داره این انجمن ؟ چی زیاد داره ؟

یه سوال خیلی خصوصی . اگه دوست نداری جواب نده . شما و همسرتون چطوری همدیگه رو پیدا کردید؟ از اول تا آخرش بگید . من خیلی دوست دارم این ماجراها رو بشنوم.

فعلا همینا بسه . بعدا اگه دیدم زیاد نمیسوزید برمیگردم . ولی اگه زیاد داشتید میسوختید من دیگه هیزم رو زیاد نمیکنم .

راستی نمره یادتون نره .....

با سلام خدمت  زوج خوشبخت "doki_inkalej" و "nasimevesal"

سوالات زیر برای هر دو عزیز می باشد:

1- چرا انجمن تبیان را انتخاب کردید؟

2- فرق انجمن تبیان با دیگر انجمن ها؟

3- یک خاطره؟

4- تلخترین لحظه عمرتان؟

5- شیرین ترین لحظه عمرتان؟

سوال های زیر برای یکی از دو عزیز می باشد:

سوال برای doki_inkalej:

اولین چیزی که از شنیدن کلمات زیر به ذهنتان می رسد را بیان کنید

برق قدرت، nasimevesal، انجمن تبیان، MCLAREN، انجمن بهداشت و سلامت

سوال برای nasimevesal:

اولین چیزی که از شنیدن کلمات زیر به ذهنتان می رسد را بیان کنید

doki_inkalej، انجمن تبیان، MCLAREN، همایش پیوند آسمانی، انجمن بهداشت و سلامت

هو العزیز
سلام
چقدر غیر منتظره
مکلارن عزیز دست گلت درد نکنه از این حسن انتخابت
جناب دکی اینکالج عزیز سلام
ممنون از ابراز محبتتون

به به ... شما هم؟؟؟؟ J دوست خوب خودم که واقعا با صفاست

راستی یک shomaham هم به جمعمون اضافه شده ها
آقا ما باز هم ازدواجتون را بهتون تبریک می گیم

خوب یریم سراغ سوالات :
این سوال اولی را دکی جان جواب بدند:
1- گفته بودید دانشجو رشته برق بودید ولی ازش زیاد خوشتون نیومده و می خواهید تغییر رشته بدید برای کارشناسی  درسته ؟ میشه بگید اگه خوشتون نمی یومد چرا از اول رفتید؟
2- بهترین و بدترین خاطره تون از سایت تبیان و انجمن ها  و مدیریت تون دارید ؟
3- وقتی دارید از اصفهان به سمت قم (یا خانمتون بالعکس) می رید توی راه به چی فکر می کنید؟
4 - توی این یک سال تا حالا شده از مسیر رفت و آمد خسته بشید ؟
5- راستی عروسی که نکردید ؟ چه روزی را برای این کار انتخاب کرده اید و چرا؟
6- تا حالا با هم به زیارت حضرت معصومه رفتید و از حضرت چی خواستید ؟
7- کجای حرم را بیشتر از همه دوست دارید چرا؟
8- کجا را برای زندگی انتخاب کرده اید ؟قم یا اصفهان ؟
10- نظرتون در مورد انجمن نصف جهان چیه ؟ در مورد کادر مدیریتی و نحوه عملکردشون چی؟
11- چرا حضورتون توی انجمن نصف جهان ، فعالیت های مجازی یکمی کمرنگ شده ؟
تا بعد ......

 به نام خداوند آسمان ها و زمین

عرض سلام و شب به خیر به تمامی دوستان گل و گلاب

امروز چه طورید؟؟

میبینم که همگی دست در دست همه نه یعنی ببخشید دست به دست همم که نمیشه!!!

پس چیکار کردین که دارید ما رو میسوزونید رو این صندلی؟؟؟

سوزانده میشویم!!!

اما خداییش هنوز سوزانده نشده ایم!!!

بیشتر کیف کردیم وقتی به سوالاتتون جواب میدیم و از همه مهمتر اینکه وقتی جواب های همدیگه رو میخونیم بیشتر به هم افتخار میکنیم.

بچه ها باور کنید ما هیچ کدوممون از جواب های همدیگه هیچ اطلاعی نداریم و وقتی بنده ثبت میکنم همسرمم جواب های خودشون رو ارسال میکنن!!!

خب بریم سر سوزاندنیهای شما!!!

جواب ماندگاری محترم:از اظهار لطف شما بسیار ممنون و سپاسگذاریم و امیدواریم که روزیه شما هم بشه!!! و ما هم امیدواریم هیچ کشته و زخمی از انفجار این صندلی دق نداشته باشیم!!!

البته انفجار صندلی بعد از بلند شدن ما خواهد بود

اول بگم که ما با شما یه نقطه مشترک داریم و اون هم سکونت در قم هستش ... من برای درس خوندن و دانشگاه و اینا اومدم این جا ... شما چی شد که از اصفهان کوله بارتون رو بستید و ساکن قم شدید ؟؟

ببینید خانم ماندگاری شما ظاهراً پست های قبلی رو نخوندید!!! بنده در اصفهان ساکن هستم و همسرم ساکن قم هستند و البته به همراه خانواده!!!

در جوار حضرت معصومه بودن رو چه طور توصیف می کنید ؟؟

خیلی عالیه ... باور کنید ... مخصوصاً اینکه ما مراسم عقدمون رو هم در جوار حرم خانم برگذار کردیم و پیمان عاشقونه و مقدس زندگیمون رو در کنار ایشون به جشن و سرور نشستیم! اگه بگم کجا بود شاید باورتون نشه!!! ولی ما تقریباً نزدیک دم ورود به حرم توی رواق امام خمینی که مردونه از زنونه جدا میشه به وصال هم رسیدیم ... خیلی عالی بود ... واقعاً جای تک تک دوستان خالی بود ... و از همه مهمتر اینکه در شام مبعث حضرت رسول اکرم بود.خدایا صد هزار مرتبه شکرت

از قبل هم احساستون نسبت به حضرت معصومه همین طوری بود یعنی همین احساس نزدیکی یا این که الان اینجا بیش تر شده؟؟

راستش بنده وقتی مراسم عقد رو انجام دادیم خیلی ارادتم بیشتر شد و یه موضوعی هم که شنیدم این بود که حدیث داریم که حرم حضرت معصومه محل تجمع کلیه ائمه هستش!!!کجای حرم رو بیش تر دوست دارید و دوست دارید کجای حرم وایستید و به بی بی سلام بدید؟؟رواق امام خمینی قسمت خانوادگی!!!و همون جایی رو دوست دارم سلام بدم که بعد از عقد سلام دادیم!!!همون جایی که خطبه عقد رو خوندیم!!!از دم ورودی مردونه یه مقداری از حرم خانم پیداست... خیلی با صفاست ...

چند وقت یه بار میرید به جمکران؟؟

نمیشه گفت که چند وقت یه بار ... چون شده که یه بار تو هفته دو یاسه بار رفتیم یه بار هم شده که توی ماه فقط تونستیم یه بار مشرف بشیم ... ببینید بستگی به قسمت داره و امضاء کردن دعوت نامه به دست مبارک شخص آقا صاحب الزمان.

جمکران رو چه طور توصیف می کنید؟؟

میعادگاه عاشقان!!! عاری از هرگونه دلواپسی و نفرت!!! عشق و عشق و عشق!!!

چرا رنگ چراغای جمکران سبزه؟؟

فکر میکنم رنگ سبز یه آرامشی داره و نمادی از اون آرامشی باشه که آقا صاحب الزمان با ظهور خودشون توی زمین بر قرار میکن!!!البته این نظر شخصی بنده هستش!!! 

گلزار شهدا رفتید؟؟

خوشبختانه بعله!!! اتفاقا در ماه مبارک رمضان هم مشرف شدیم!!!

روز ازدواج چی کار کردید یا قراره چی کار کنید؟؟

منظورتون روزه عقده؟ یا روزه عروسی؟اگه روزه عقده هیچ کاره خاصی نکردیم ... دسته جمعی به همراه خانواده های درجه اول و دوم مشرف شدیم حرم و بعد با خوندن خطبه عقد به وصال شیرینمون رسیدیم

الان روز عقد و ازدواجتون یادتونه ؟؟؟

دست شما درد نکنه!!! آدم اگه این روز رو یادش بره که دیگه هیچی!!! این روز جزئ شیرزین ترین روزهای زندگیمون بوده!!!

چند ماه و چند روز و چند ساعت و چند دقیقه و چند ثانیه و چند ... از لحظه ازدواجتون میگذره ؟؟

اخه جواب این سوال به چه درد شما میخوره!!! (میگم حالا که شما ها دارید ما رو به اصطلاح میسوزونید ما هم در کنار بعضی سوالات شما رو میسوزونیم!!!)

چرا بعد از ازدواج فعالیتتون رو در تبیان ادامه دادید ؟؟؟

چرا ادامه ندیم؟؟؟

روزی چه قدر برای تبیان اومدن یا در کل نت وقت میذارید ؟؟

حداکثر یک تا دو ساعت بعضی وقتا هم که وقت آزاد داشته باشیم بیشتر

تا حالا سعی کردید الگوی خاصی رو برای زندگی مشترکتون انتخاب کنید ... اگه جوابتون ممثبته این الگو رو معرفی کنید ... دلیلتون برای این انتخاب چی بوده ... از چه چیزهاییشون الگوبرداری کردید و چه قدر سعی کردید خودتون رو به اون الگو نزدیک کنید ؟؟

مزدوجین آسمانی!!! یعنی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)!!!

دلیلش هم که مشخصه ... از همه چیزها!!!

در روز چند ساعت رو با هم سپری می کنید ؟؟؟ چه قدر برای همدیگه وقت میذارید و آیا به نظرتون این مقدار کافیه ؟؟؟

همه ساعات رو در کنار همدیگه هستیم!!! یک عمر برای هم وقت داریم!!! به نظر شما کمه؟؟؟ به نظر خودم کمه!!!

چه مسئولیت هایی به دوش خانم خونه ست و چه مسئولیت هایی به دوش آقای خونه

انشاءالله وقتی رفتیم سر خونه و زندگی خودمون در موردش تصمیم میگیریم!

جواب fallenik:

مگه یه خانوم نمی تونه عاشق شهدا باشه؟دفاع مقدس غیر از جنگ و تیر و تفنگ و خونریزی خیلی چیزهای دیگه هم داره كه مرد و زن نداره.

نه نفرمایید بنده اینو نگفتم!!! بعله حق با شماست!!! ولی بنده مثال زدمااا!!! شما رو با وزیر دفاع مقایسه کردم!!!

خب البته کاره صحیحی نبوده و شما به خوبی خودتون ببخشید...

خودتون رو بیشتر می شناسید یا همسرتون رو؟ببینید آدم وقتی میخواد ازدواج کنه باید به خودشناسی برسه تا بتونه همسر شناسی کنه و البته قبل از خود شناسی باید به خدا شناسی برسه.

خب برای امشب کافیه!!!

به دلیل کمبود وقت نتونستیم بیشتر به سوالات جواب بدیم ....

فعلا یا علی مدد

younes_salehi

هفته ای چندبار حرم حضرت معصومه (س) می روید و اولین باری که رفتید کی بوده و چه آرزویی داشتید ؟

ما اصولا شب جمعه برای دعای کمیل به حرم می ریم.مراسم عقدمون در حرم برگزار شد و اولین بار در تاریخ 9/5/87 در کنار هم بود که مشرف می شدیم.آرزوی عاشق زیستن . یک عاشق واقعی.

mandegary

در جوار حضرت معصومه بودن رو چه طور توصیف می کنید ؟؟

برای ما یک سعادت بزرگی که حضرت معصومه ما رو واسه عقد به حرم خودش دعوت کرد.

از صمیم قلبمون خوشحالیم که مراسم با شکوه عقدمون رو در کنار خانم و اهل بیت جشن گرفتیم چرا که روایت داریم که حرم حضرت معصومه آشیانه ی اهل بیته و هر کس خواست به زیارت حضرت زهرا بره حرم قم رو زیارت کنه.

از قبل هم احساستون نسبت به حضرت معصومه همین طوری بود یعنی همین احساس نزدیکی یا این که الان اینجا بیش تر شده ؟؟

الان کلا همه چیز فرق کرده، دیدگاه ها، افکار ها و ...الان دیدم خیلی بازتر و بهتر شده، زیبایی زندگی رو خیلی خوب می تونم درک کنم و از همه مهم تر احساس نزدیکی بیش تری به خدا و ائمه(ع) دارم. خصوصا وقتی به این فکر می کنم که ثواب هر نمازی که به جا میاریم دو برابر یک انسان مجرده لذت می برم، از این لذت می برم که پاداش اعمالم با قبل تفاوت کرده.

کجای حرم رو بیش تر دوست دارید و دوست دارید کجای حرم وایستید و به بی بی سلام بدید ؟؟

تو شبستان امام خمینی وقتی میخوای بری به طرف ضریح مطهر، البته از در مردونه.نمی دونم خاطرتون هست یا نه؟وارد شبستان که بشید اگه به سمت در مردونه که به طرف ضریح می ره رفته باشید می تونید از همون جا ضریح رو ببینید. اون جا رو خیلی دوست دارم چون 5 دقیقه بعد از عقد در کنار هم رو به روی ضریح از اون زاویه سلام دادیم. هنوز هم هر بار که از اون جا رد میشیم با هم سلام می دیم.

چند وقت یه بار میرید به جمکران ؟؟

بستگی به شرایطمون داره، اگه شب جمعه مناسبتی ، مثل ولادت ائمه باشه سعی می کنیم که حتما بریم.

جمکران رو چه طور توصیف می کنید ؟؟؟

گفتم که روی ماهت از چه نظر نهان است

گفتا تو خود حجابی گر نه رخم عیان است

وقتی در جمکران قدم از قدم بر می دارم و به این فکر می کنم که آقا بار ها و بارها شاید در همین جا که قدم میذارم قدم گذاشته باشه احساس افتخار می کنم و از صمیم قلبم خدا رو شکر می کنم که ما رو به بارگاه خودشون دعوت می کنن.

چرا رنگ چراغای جمکران سبزه ؟؟

چرا سیدا شال سبز می ندازن؟

گلزار شهدا رفتید ؟؟؟

بله رفتیم.

روز ازدواج چی کار کردید یا قراره چی کار کنید ؟؟

لطفا سوال کلی نپرسید.اگه می شه جزئی تر سوال کنید.در مورد چی چه کار کردیم؟یا قراره بکنیم؟

الان روز عقد و ازدواجتون یادتونه ؟؟؟

با جونو دلمون یادمونه.روزی که عقد کردیم چهار شنبه بود.به مناسبت این روز فرخنده هر چهارشنبه ای که میاد صبح زود به هم تبریک می گیم و هفته های ازدواجمون رو میشمریم. فردا هجدهمین هفته ی ازدواجمونه.

یه مورد دیگه هم هست که با همه فرق داره. اول هفته ی ما شنبه نیست. ما هفته مون رو با چهارشنبه آغاز می کنیم یعنی امروز که سه شنبه ست روز آخر هفته مونه.

چرا بعد از ازدواج فعالیتتون رو در تبیان ادامه دادید ؟؟؟

چرا ادامه ندیم؟ خیلیا رو دیدم که وقتی ازدواج می کنن کلی از فعالیت هاشون رو کنار می ذارن اما چه دلیلی داره؟

چرا بعضی فکر می کنن وقتی ازدواج کردن از خیلی چیزهای زندگیشون باید بزنن و تمام لحظه هاشون رو نباید زندگی کنن؟ ما میخوایم که تمام لحظه های زندگی مون رو واقعا زندگی کنیم . در تلاش و تکاپو باشیم تا این که بخوایم راکد بمونیم.

روزی چه قدر برای تبیان اومدن یا در کل نت وقت میذارید ؟؟

یک ساعت.

تا حالا سعی کردید الگوی خاصی رو برای زندگی مشترکتون انتخاب کنید ... اگه جوابتون ممثبته این الگو رو معرفی کنید ... دلیلتون برای این انتخاب چی بوده ... از چه چیزهاییشون الگوبرداری کردید و چه قدر سعی کردید خودتون رو به اون الگو نزدیک کنید ؟؟

اگر خدا این سعادت رو نصیبمون کنه خیلی دوست دارم که الگوی زندگی مون، نحوه ی زندگی کردن حضرت علی و حضرت زهرا باشه.چون برترین زندگی رو اون ها ساختن. عشق حقیقیی که در زندگی شون جاری بود رو خیلی دوست دارم. وقتی حضرت علی به خونه میومدن و به حضرت زهرا نگاه می کردن تمام غم های عالم رو به فراموشی می سپردن.

در روز چند ساعت رو با هم سپری می کنید ؟؟؟ چه قدر برای همدیگه وقت میذارید و آیا به نظرتون این مقدار کافیه ؟

ما اکثر اوقات با هم در ارتباطیم. هیچ وقت اجازه نمیدم که کارهای دیگه مانع از رابطمون بشه. دوست دارم هر لحظه با همسرم در ارتباط باشم و از حالشون با خبر باشم. اما اگه ما تمام لحظه ها رو هم در کنار هم باشیم هیچ وقت کافی نیست. ما تا ابد در کنار هم خواهیم بود. اگر خدا لایقمون بدونه انشالله در دنیا و آخرت در کنار هم خواهیم بود.

چه مسئولیت هایی به دوش خانم خونه ست و چه مسئولیت هایی به دوش آقای خونهمن دوست دارم تمام مسئولیت های خونه مثه نظافت آشپزی و ... رو انجام بدم هر کاری که همسرم بخواد با جون و دلم انجام می دم. اما هیچ وقت دوست ندارم که همسرم کاری رو به عنوان وظیفه انجام بده بلکه این لطف همسرمه که برای زندگیمون زحمت می کشه.

fallenik

خودتون رو بیشتر می شناسید یا همسرتون رو؟بحث شناخت واقعا گسترده ست . مباحث فلسفی زیادی داره. فقط اینو می دونم که همسرم رو بیشتر از خودم دوست دارم.

خب ظاهراً قسمت بود و تونستیم که امشب هم به یه سری دیگه از سوالات پاسخ بدیم!!! 

جواب Unloker:

در جواب لطف اولتون باید بگم که بعله دقیقا همین طوره!!! تازه بعضیا میگن صد رحمت به کنه

نظرتون در مورد انجمن ها چیست و بهترین انجمن و کاربر از نظر شما چه کسی است ابتدا بگویید چه ویژگی هایی دارد و مجددا نام ببرید.

انجمن ها یه محیط تقریباً سالمی هستش که محل مناسبیه برای فعالیت های مجازی و میتونه آدمی رو سرگرم کنه و اطلاعات مفیدی رو در اختیار کاربر قرار بده ... یه انجمن واحد نداریم که بهترین باشه!!! به دلیل اینکه یکی از یکی بهتر و همه انجمن ها دارند فعالیت مسالمت آمیز خودشون رو انجام میدن! پس شرمنده نمیتونم بگم کدوم انجمن بهترینه چرا که همه انجمن ها بهترینن!!!کاربر ها هم همگی پسر ها و دختر های خوبی هستند و شرمنده به هیچ وجه نمیتونم اسم ببرم.

تو خلوتتون چیکار میکنید؟

تو خلوت شخصی و خانوادگی کاری میکنم که خدا رضایت داشته باشه!!!( البته تمام تلاش خودمو میکنم)

آیا مهمونی رو دوست دارید؟

بعله چرا که نداشته باشم!!! مخصوصاً اگه میهمان باشم

شادی رو بیشتر دوست دارید یا غم؟

شادی به جای خود و غم به جای خود!!! ولی اگه بخوای در کل بگم شادی رو بیشتر میپسندم

دوست داشتی اسمت چی بود؟

همینی که هست

از کدوم موسیقی و خواننده بیشتر خوشتون میاد؟

از موسیقی آیینی !!! از مداحی های حاج محمود کریمی خیلی خوشم میاد ... شعرایی که انتخاب میکنن خیلی معنا دار هستند

جواب Meshkat57

واقعا شرمنده آخه یه کاربر هم توی اصفهان داریم به اسم مشکات من فکر کردم شما ایشون هستید!!!

پس رضایت پدر ومادر چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ببینید دوست خوبم .... وقتی بنده عرض کردم رضایت خداوند یعنی رضایت همسر، پدر و مادر و ....

جواب سرکار خانم آقایی

سرکار خانم باور کنید نمرتون صد در صد صده!!! و نه یک صدم کمتر!!!دلیلش هم عرض کردم ... من تا به حال از دوستانی که میشناختم و در موردشون نظرمو گفتم هیچ بدی ندیدم!!! البته نه اینکه فکر کنید بدی به خودم رو میگم ... در کل دارم عرض میکنم ... و واقعا همه بچه های تبیان با صفا هستند

جواب دوست خوبم drmgangineh

ما هم خدمت شما سلام عرض میکنیم و آرزوی خوشبختی روز افزون رو برای شما داریم

چرا انجمن تبیان را انتخاب کردید؟

به خاطر محیطش که از بقیه انجمن ها سالم تره و از همه مهم تر نظارت بیشتری روی اون هست و تابع واقعی قوانین کشور عزیزمون ایران هستش.

یک خاطره؟

من شیرین ترین خاطره ای که توی زندگیم هم تاثیر گذاشت رو میگم ...چند سال پیش (حدود4سال پیش) مشرف شده بودم مشهد ... توی یکی از صحن ها مراسم عقد یه زوج خوشبخت رو دیدم که تصمیم گرفتم وقتی خواستم ازدواج کنم بیامو در کنار آقا ثامن الحجج پیمان عقدم رو ببندم!البته ما قرار بود بریم مشهد برای عقد ولی خب ... به خاطر دوری راه و پاره ای از مشکلات این لیاقت رو نداشتیم و مراسم عقد رو در کنار خواهر مکرمه آقا ثامن الحجج بستیم ... خیلی کوتاه و مختصر و مفید...البته بعضیا میگن ما بهترین خاطرمون روزه عقدمون بود یا میگن روزهای نامزدی و اینا!!! ولی من میگم اونا رو نباید خاطره کرد بلکه باید به خاطر سپرد!!!

تلخترین لحظه عمرتان؟

تلخ ترین تا به امروز نداشتم و از خدا هم میخوام که تلخترین لحظه رو نداشته باشم!!! ولی لحظات تلخ شاید دیده باشم.

شیرین ترین لحظه عمرتان؟

همیشه

اولین چیزی که از شنیدن کلمات زیر به ذهنتان می رسد را بیان کنید

برق قدرت، توربین

Nasimevesal، دنیا دنیا شادی و محبت و عشق و عشق و عشق،

انجمن تبیان، گردهمایی دوستانه اینترنتی

MCLAREN، مرسدس بنز SLRمکلارن

انجمن بهداشت و سلامت ، مسئولیت

سلااااااااااااااااااام به دوست خوبم منهم عزیز

به به حال و احوال؟خوب و خوش و سلامتین؟خانواده محترم خوب هستند؟سلام ما رو خدمتشون ابلاغ بفرمایید...خواهش میکنیم جناب منهم ما هم ازدواج شما رو تبریک عرض میکنیم!!! البته با تاخیر فراوان

گفته بودید دانشجو رشته برق بودید ولی ازش زیاد خوشتون نیومده و می خواهید تغییر رشته بدید برای کارشناسی  درسته ؟ میشه بگید اگه خوشتون نمی یومد چرا از اول رفتید؟

ببینید من بر اثر یک عجله رفتم سراغ برق!خیلی دوست دشتم تو زمینه IT تحصیل کنم ... یا حتی تو زمینه های رایانه اعم از سخت افزار یا نرم افزار!!!ولی خب تقدیر این بود!!!

بهترین و بدترین خاطره تون از سایت تبیان و انجمن ها  و مدیریت تون دارید ؟

از تبیان و انجمن هابدتربین خاطرم اینه که خیلی زیاد اتفاق افتاد که مطلبی رو ثبت کنم و بعد با خطای اشکال در شکبه مواجه بشم!!!بهترین خاطره از مدیریت هم اینه که همسرم لطف کردند و جانشینی بنده رو قبول کردند و ما حسابی شرمنده سرکار خانم آنشرلی شدیم و زحمات ایشون رو قدردان هستیم و خواهیم بود!!! 

وقتی دارید از اصفهان به سمت قم (یا خانمتون بالعکس) می رید توی راه به چی فکر می کنید؟

به اینکه کی میرسم!!!

توی این یک سال تا حالا شده از مسیر رفت و آمد خسته بشید ؟

خیر نشده ... تا به امروز نشده .... البته رفت و اومد های بنده بعد از عقد زیاد شده

راستی عروسی که نکردید ؟ چه روزی را برای این کار انتخاب کرده اید و چرا؟

هنوز در این مورد باهم حرف نزدیم ولی فکر کنم روزه پیوند آسمونی رو انتخاب کنیم

تا حالا با هم به زیارت حضرت معصومه رفتید و از حضرت چی خواستید ؟

بعله ... خیلی چیزا

کجای حرم را بیشتر از همه دوست دارید چرا؟

رواق امام خمینی .... چون تقریباً همون جا عقد کردیم 

کجا را برای زندگی انتخاب کرده اید ؟قم یا اصفهان ؟

انشاءالله اصفهان خواهیم خواهیم آمد

نظرتون در مورد انجمن نصف جهان چیه ؟ در مورد کادر مدیریتی و نحوه عملکردشون چی؟

خیلی خوبه .... یه کم مباحث نصف جهانیش رو بیشتر کنید!!!کادر مدیریتی واقعا خوب عمل میکنه ... خیلی هماهنگ.

چرا حضورتون توی انجمن نصف جهان ، فعالیت های مجازی یکمی کمرنگ شده ؟

خب به خاطر بار سنگین مسئولیت زندگی و بهداشت و سلامت دیگه وقعاً وقت نمیکنیم که به همه انجمن ها به طور مستمر سر بزنیم....

تا دیدار بعدی یا حق

aghaeizohreh

خانم شما که نمره تون قطعا 100 به خاطره جنب و جوش و شاد بودنتون.

زندگی خوابگاهی دارید؟سخته ؟ دوری از خانواده چی ؟ به خصوص همسر . سخت نیست ؟

زهره خانومی من ساکن قم هستم شناسنامم هم صادره از قمه. کلا خانوادتا و فامیلتا قم هستیم اما همسرم و خانواده ی فامیل همسرم که با خانواده خودم هیچ فرقی ندارن ساکن اصفهان هستن.

دوری از خانواده برای قابل تحمله. شکر خدا به خانواده تا حد جنون وابسته نیستم. طوری که می تونم در کنار همسرم زندگی مستقلی تشکیل بدیم.

دوری از همسرم واقعا سخته اما خیلی شیرینه.

رشته ات رو دوست داری ؟ علاقه داری؟چرا این رشته رو انتخاب کردی؟موقع انتخاب چه حسی داشتی ؟ الان چه حسی داری؟

بله رشتم رو خیلی دوست دارم از حل مسائل ریاضی لذت می برم. سر در آکادمی افلاطون در یونان نوشته:اگه هندسه بلد نیستی از این در وارد نشو.از طریق گرایش کارشناسی ارشد ریاضی می تونم وارد رشته فلسفه بشم . هدفم از انتخاب ریاضی علاوه بر علاقه به این رشته ، تحصیل در رشته ی فلسفه بود.

الان واقعا از انتخابم راضیم و خوشحالم که این رشته رو انتخاب کردم.

چقدر با خدا ارتباط داری؟ حسش میکنی تو زندگیت ؟ چطوری ؟

اون قدر که هروقت کارش دارم صداش می کنم. این بدترین کاره.خدایا بهم کمک کن که هر لحظه هرجا به یادت باشم.

خدا رو در تک تک ثانیه های زندگی می بینم.

هر نفسم هدیه ی خداست به من.

زن سالاری یا مرد سالاری؟

اگه همسر من باشه که میگم مرد سالاری، مرد سروری

زن مخلصی ، زن نوکری

چرا قدم مبارکتان را در انجمن زن ریحانه آفرینش نمیگذارید ؟

سعادت نداشته ایم . انشاءالله اگر توفیق نصیبمان شد نگاهتان می کنیم

drmgangineh

1- چرا انجمن تبیان را انتخاب کردید؟

مباحثه رو دوست دارم.

2- فرق انجمن تبیان با دیگر انجمن ها؟

مباحث رو جدی می گیرن و واقعا در مورد موضوعاتش بحث می کنن.

3- یک خاطره؟

سعی می کنم برای خودم خاطره نگه ندارم شاید گاهی اوقات کسی چیزی تعریف کنه و به یادش لبخند بزنم اما بیش تر دوست دارم نو و تازه لحظه هام رو زندگی کنم.

4- تلخترین لحظه عمرتان؟

زندگی اصلا تلخی نداره که بخواد تلخترین داشته باشه.

5- شیرین ترین لحظه عمرتان؟

تمام لحظاتی که از بودن با همسرم می گذره.حتی وقتی پیش هم نباشیم اما به نیروی دل های به هم پیوسته ایمان داریم.

اولین چیزی که از شنیدن کلمات زیر به ذهنتان می رسد را بیان کنید

doki_inkalej، عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق

انجمن تبیان، آقای حکمت منش

MCLAREN کسی که اکثر اوقاتشو تو اینترنته(البته این تصور منه)

، همایش پیوند آسمانی،انتخاب خداوند برای تشکیل زندگی زوج

انجمن بهداشت و سلامت به یاد مدیر محترم و شایسته ی انجمن می افتم.

manham

بهترین و بدترین خاطره تون از سایت تبیان و انجمن ها  و مدیریت تون دارید ؟

بهترین خاطره :تک تک لحظه هایی که در کنار همسرم در تبیان دارم

بدترین: شنیدن خبر فوت دریای بشارت.

وقتی دارید از اصفهان به سمت قم (یا خانمتون بالعکس) می رید توی راه به چی فکر می کنید؟

بیش تر به این فکر می کنم که توی این مدتی که در حال رفت امد هستیم باید چه کار کنیم که بتونیم از این وقت با هم بودنمون استفاده کنیم.با هم صحبت می کنیم . حتی گاهی وقتا کتابهای الکترونیکی در موبایل ذخیره می کنیم تا در طول راه با هم بخونیم.

توی این یک سال تا حالا شده از مسیر رفت و آمد خسته بشید ؟

هیچ وقت.حتی یک لحظه.

کجا را برای زندگی انتخاب کرده اید ؟قم یا اصفهان ؟

اصفهان

نظرتون در مورد انجمن نصف جهان چیه ؟ در مورد کادر مدیریتی و نحوه عملکردشون چی؟

خیلی خوبه واقعا برای انجمن زحمت می کشید.

چرا حضورتون توی انجمن نصف جهان ، فعالیت های مجازی یکمی کمرنگ شده ؟

واقعا شرمنده. به خدا اگه وقتی گیر بیارم حتما میام سر می زنم. اما شرمنده که مجالی نیست.انشاءالله در فرصت های بعدی.

به نام خدای مهربون
سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت
یوهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
یوهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
(دوبار چون دو نفرن!!)
هاهاهاهاها یو (این تو گلوم جا مونده بود:D)
به به چه کردن این زوج عشخولانه همچون دو کبوتر باز با باز نه چیزه ینی منظورم این بود که کلا دستتون درد نکنه خیلی عالیه، ولی انگاری صندلیش قلابیه!!! نه بابا هیزم نداره خالیه!!!
الآن خودم پر از هیزم می‌نمایم زیرش را و آتشی خواهم زد تا گرمایش سایت‌های مجاور همچون رشد و مهر و دوستان و آشنایان رو هم بگرماید!!!
خب اول اینکه شرمنده دیر اومد، دلیلش رو هم نپرس مهدی جان که نمیگم تا اندر خماریش بمانی!!!
بعد اینکه ممنونم از انکه اینقدر پرهیجان جواب میدین و واقعا دستتون درد نکنه، فقط یه تریپ که سری اولی اومدم جواب‌هاتون رو دیدم رسما سکته زدم، اولش گفتم نکنه کسی عکس با کیفیت بالا گذاشته که این همه صفحه طولانی شده ولی همین طور که دقایق سپری میشد، من ته صفحه رو نمی‌دیدم تا اینکه بعد شونصد دیقه‌ای صفخه رو خودم نگهش داشتم ببینم اصلا کی به کیه!!!
داداش این چه وضعشه آخه!!! من از دست شما به سازمان یوزارسیف نه چیزه ینی یوسف اینا نه ببخشید اینم نبود!! همون دیگه همون که علی دایی هم توش عضو (منم خواستم برم عضو شم ولی ایمیل نداشتم عضوم نکردن!!!!) من به اونجا شکایت می‌کنم که اینها دارن mp4 و بعضا mp5 و بالاتر جواب میدن.
مهدی جان و نسیم وصال گرامی بی زحمت یه نمور پستاتون رو کم حجم‌تر ارسال کنید، البته با تشکر فراوان.
راستی مهدی جان فقط یک بار دیگه فقط یک بار دیگه منو وصل کنی به این مرسدس‌اینا نکردیا!!! ینی چی آخه خودت داری میگی مرسدس slr بعد میگی مک لارن!!!! اخه منو به اونا چه!!! من مک‌لارن هستم از نوع اف1 .
حالا چون اینبار نمیدونستی و اینا منم خودمو میکوبم به دیوار!!!
و اما نسیم وصال گرامی من باور کنید در روز میانگین 1 ساعت در تبیان هستم ولاغیر!!! دیگه چی بشه کاری داشته باشم و اینا حداکثر زمان و به قولی پیک اینترنت رفتنم در روز میشه یک ساعت و نیم، باور کنید راست میگم.
و حالا دیگه یاواش یاواش بریم سراغ هیزم ها:
1) بهترین ویژ‌گی‌های همدیگه رو نام ببرید، و ملموس‌ترینش رو هم بگید؟
2) در دوران مجردی چه ویژگی‌هایی رو از همسر آیندتون انتظار داشتید و آیا الآن رسیدین به اون خواسته ها؟
3) زندگی رو چگونه می‌بینید؟
4) آشنایی شما صرفا از محیط تبیان به وجود اومد و یا نه از قبلش هم آشنایی داشتین؟
5) اصلا فکرشو می‌کردین که همسرتون یکی از کاربران تبیان باشه؟
6) دیدگاهتون در مورد صندلی داغ؟ فکرشو میکردین که یه روزی بیوفتین تو دام؟!؟!!
7) پیش از ازدواج و بعد از ازدواج چقدر تفاوت و پیشرفت رو در خودتون می‌بینید؟ اصلا چیزی بوده؟ میشه نام ببرید زمینه‌هاش رو؟
8) از گفتن کلمه دوستت دارم و یا به قولی آی لاو یو چقدر در روز استفاده می‌کیند؟
9) گفتن کلمات عاشقانه و محبت‌بار در زندگی روزمره چقدر تاثیر میذاره در رفتار زوج و شما این  رو چقدر قبول دارین و استفاده می‌کنید؟
10) توجه کردین که دیگه من نیستین و شدین ما، و دیگه اصلا تو حرفاتون من وجد نداره؟ یا نه بازم از کلمه من استفاده می‌کنید؟ اصلا چرا ما همش من من می‌کنیم؟‌
خب این از سوالات
حالا برمیگردم با یه افکت جدید که همچینی حالشو ببرین
پیشاپیش ممنونم از پاسخ هاتون
مراقب خودتون باشید