همه ما تاكنون نام بسیاری از مشاهیر و علما و بزرگان را شنیدهایم و نیز زندگینامه بسیاری از آنها را خواندهایم و با روش زندگی، كارها، ریاضت، عبادتهای آنان كم و بیش آشنا هستیم و شیوه و روش زندگی آنها را سرلوحه و سرمشق زندگانی خود قرار داده و درس زندگی گرفته و به آنها تأسی جستهایم.
در این میان شاید نام بانو «شطیطه» را كمتر شنیده باشیم، ایشان یكی از زنان فاضل نیشابوری و مورد عنایت خاص امام موسی كاظم (ع) در قرن دوم هجری بوده كه اكنون بنای آرامگاهش در میدانی به نام همین بانو، در انتهای غربی خیابان امام خمینی در غرب شهر نیشابور واقع شده است.
او بانوی مؤمن، فاضل و پرهیزكار و اهل زهد و تقوی بود كه در زمان امام موسی كاظم (ع) در قرن دوم هجری در نیشابور میزیست؛ او مورد توجه خاص این امام همام قرار گرفته بود.
در آغاز امامت امام موسی بن جعفر (ع) گروهی از مردم شهر نیشابور دور هم جمع شدند و «محمد بن علی نیشابوری» را به نمایندگی از طرف خود برگزیدند تا در مدینه به خدمت امام(ع) برسد و پاسخ سؤالات مردم را از آن حضرت بپرسد، ضمناً چندین دینار و مقداری پارچه به او دادند تا به حضرت تقدیم كند.
بانو شطیطه نیز یك درهم و چند تكه پارچه ابریشمی كه خود رشته و بافته بود و چهار درهم ارزش داشت به نزد او آورد و گفت: «اینها را نیز خدمت امام بدهید.» وقتی محمد بن علی در مورد اندك بودن آنها از او پرسید، در جواب او گفت: «وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ؛ خدا از حق شرم ندارد.» (سوره احزاب/ آیه 53) پس وی برای اینكه دِرهم بانو شطیطه از بقیه سكهها مشخص باشد، آنرا كج كرد و سؤالات مردم كه حدود 70 نامه بود را آورد كه ابتدای هر صفحه سؤال نوشته شده بود و پایین هر صفحه برای جواب خالی گذاشته شده بود و او هر دو كاغذ را با هم سه نخ بست و روی هر نخ را مُهری زد.
مردم به او گفتند شب را نزد امام بمان و صبح نامهها را ببین، اگر مهر آن بهم نخورده پنج عدد از آنها را بگشا اگر جواب داشت، پس بدان كه آن شخص امام موسی كاظم(ع) است و آنگاه پولها و پارچهها را به وی بده و اگر چنین بود همه آنها را بازگردان.