• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 2163)
سه شنبه 17/5/1391 - 9:24 -0 تشکر 495838
در رثاء شاه مردان علی(ع)

     
 

ایام شهادت مولی الموحدین/امیرمومنان/

حضرت علی (ع)بر شما تسلیت باد.

 طاعات و عبادات شما مقبول درگاه الهی .

 
((مظهرداد و عدالت)) 

  اسوه تقوی علی و مظهر ایمان علی

عـزت آل پیمـــبر عـاشـق جانان علی

 

منشا جود و سخاوت ،موج دریای وفا


لعل رخشان ولایت ، گوهر تابان علی

 

یـاور غمـدیـدگان و حـامی بیـچارگان

یار زهـرای بتــول و منبع احسان علی

 

رهنورد کوی عشق و سالک بیدار حق

واله و شیدای الله از دل و از جان علی

 

 

مظهر داد و عدالت، در قضاوت بی­نظیر

لاله محراب خون و عدل بی پایان علی

 

 واصـل عـرش الهی ، اوج ایثــار و صـفا

یکه تاز عـرصـه حق ، ناطـق قرآن علی

 

منبع مهر و محبت ،صاحب لطف و کرم

افتــخار شیــعیان و آیت الرحمــان علی

 

 نور چشـمان رسول و سـرور مـولای ما

لولو مرجان عشق و اختر رخشان علی

 

 اعظم است ­وعالم وباحسن وتدبیروعطا

لفظ قرآن وحدیث وقسط والمیزان علی

 

نغمـه پـردازد «رها» بـا نـام حیـدر دائما

همدم ­هرشیعه باشد در همه دوران ­علی

 

____________بهروز ((رها))

 

چهارشنبه 18/5/1391 - 19:43 - 0 تشکر 498176

اشک‏های مهتاب بر دامان پیراهن اندیشه‏ام فرو می‏چکد و بر دلم ستاره‏های سرخِ زخم می‏نشینند. مویه باد، موهای احساسم را پریشان می‏کند و ضجّه ذرّه ذرّه‏های جهان، بر دهان جانم زهر فراق می‏نشاند. زمین می‏لرزد و قصه‏ای از غصّه تلخ حادثه را بر زبان دارد. مردی نشسته است اکنون، بر بستری از خون! مردی که وقتی خدا می‏خواست اندکی در زمین تجلّی کند، او را آفرید و به آسمانیان داد. مردی در میان احمد و اَحَد! مردی که از ردایش، عطر ایمان می‏بارید. نگاهش تصویر درشت عدالت بود، عشق با او حمایت می‏شد. صلابت از او نام می‏گرفت. سپید قامتی که در پیراهنش قیامت بر پا بود.
ای مولای به خون خفته! دل‏های ما را بیدار کن. جام گوارای ولایت را از ما دریغ مدار. باغستان دیده‏ها و سینه‏های ما، از طراوت گلِ یاد و نام تو معطّر است. پس در سوگ خویش، دستی به تسلّا بر سر دل‏های ما بکش.

چهارشنبه 18/5/1391 - 23:30 - 0 تشکر 499074

آزرده طعم دورى از یار را چشیده
روى سحر قدم زد با کسوت سپیده
روى زمین قدم زد با آسمان سخن گفت
از ابرها بپرسید از گفته و شنیده
مى‏ رفت سوى مسجد امّا نه مثل هر شب
چون عاشقى که وقت وصل دلش رسیده
تکبیر گفت و الحمد تا انتهاى سوره
بهر رکوع خم شد با قامتى خمیده
بر خاست از رکوع و آرام رفت سجده
اشک خداست این که روى زمین چکیده
تیغى فرود آمد کعبه شکست و تسبیح
محراب ماند و تیغى کاین کعبه را دریده
او سجده کرد امّا سر بر نداشت دیگر
سجده به این طویلى مسجد به خود ندیده
کعبه شکست برداشت امّا نه بهر میلاد
نزدیک شد زمان دیدار یک شهیده
-----------------------
رضا جعفری

چهارشنبه 18/5/1391 - 23:33 - 0 تشکر 499086

ای تیغ جان ستان که شکستی سر مرا
بنشانده ای به داغ پدر دختر مرا
ای تیغ جانگداز چه بودی که زهر تو
چون شمع آب کرد همه پیکر مرا
ای تیغ بارها تو در این چند روز عمر
افسرده ای زکرده خود خاطر مرا
روزی زشعله شعله آتش برامدی
تا سوختی تو خانه من سنگر مرا
روزی لگد شدی و شکستی به ضربتی
پهلو و قلب فاطمه اطهر مرا
یکروز هم به ضربت دست ستمگری
سیلی زدی امید دل و همسر مرا
یکروز تازیانه شدی در میان راه
دادی به باد ان گل نیلو فر مرا
امروز هم مرا دگر از پا فکنده ای
ای تیغ جان ستان که شکستی سر مرا
گر سرخ شد زموی سرم موی من چه غم
با خون سر تو مهر زدی دفتر مرا
-----------------------
سید رضا مؤید

چهارشنبه 18/5/1391 - 23:34 - 0 تشکر 499089

بعد از رکوع رکعت دوم شهید شد
در پیش چشم این همه مردم شهید شد
جرمش همین که نان جو میخورد سفره اش
این مرد هم به خاطر گندم شهید شد
عمری از آشتی خدا گفت و عاقبت
در راه رفع سوء تفاهم شهید شد
او چشم بست از کلمه بیست و پنج سال
تا خواست پا دهد به تکلم شهید شد
این شصت و سومین سحر بیست و پنجم است
پیدا کنید در شب چندم شهید شد
تنها نگین در نجف رفت زیر خاک
این دُر آبدار نشد گم ، شهید شد
-----------------------
رضا جعفری

چهارشنبه 18/5/1391 - 23:35 - 0 تشکر 499092

رمضان بود و شب نوزدهم
ام کلثوم کنار پدرش
سفره گسترده به افطار على
شیر و نان و نمک آورد برش
میهمان ، مظهر عدل و تقوى
میزبان ، دختر نیکو سیرش
على ان مرد مناجات و نماز
چونکه افتاد به آنها نظرش
چشمه هاى غم او جوشان شد
ریخت زان منظره اشک از بصرش
گفت : در سفره من کى دیدى
دو خورش ، یا که از ان بیشترین
نمک و شیر، یکى را برگیر
بنه از بهر پدر، ان دگرش
شیر حق ، عاقبت از شیر گذشت
که بشد نان و نمک ، ماحضرش
حیدر از شوق شهادت ، بیدار
در نظر وعده پیغامبرش
که شب نوزدهم ، از رمضان
رسد از باغ شهادت ، ثمرش
بى قرار و نگران بود على
چون مسافر که به آخر سفرش
گاه از خانه برون می امد
تا کى از راه رسد منتظرش
گه به صد شوق ، نظر می فرمود
به سما و به نجوم و قمرش
گاه در جذبه معراج نماز
بیخود از خویش و جهان زیر پرش
چه خبر داشت خدایا آنشب
که على در هیجان از خبرش
ام کلثوم غمین و نگرآن
کاین شب تار چه دارد سحرش ؟
گشت آماده رفتن حیدر
مضطرب دختر خونین جگرش
چون که از خانه برون میامد
چفت در، بند گشود از کمرش
که مرو یا على از خانه برون
تا سحر بگذرد و این خطرش
على ان روح مناجات و نماز
شرح قرآن سخن چون شکرش
گفت با خود که کمر محکم کن
بهر مردن که عیان شد اثرش
تا که نزدیک بشد صبح وصال
مسجد کوفه بشد باز درش
على ان بنده تسلیم خدا
صاحب الامر قضا و قدرش
کعبه زادى که خدا دعوت کرد
بار دیگر به سراى دگرش
چون که جا در بر محراب گرفت
من چه گویم که چه آمد بسرش
کوفه لرزید ز تکبیر على
ناله برخاست ز سنگ و شجرش
فلک افشاند به سر، خاک عزا
چرخ ، وا ماند ز سیر و گذرش
اه از ان دم که على غرقه به خون
بود بر دوش شبیر و شبرش
اه از ان دم که حسانا زینب
چشمش افتاد به فرق پدرش
--------------------------------
حبیب الله چایچیان

چهارشنبه 18/5/1391 - 23:52 - 0 تشکر 499146

یکی از قشنگ ترین شعر هایی که تو این زمینه شنیدم:
-----------------------


شكافتن فرق آفتاب


این جزر و مد چیست كه تا ماه می رود؟
دریای درد كیست كه در چاه می رود؟

این سان كه چرخ می گذرد بر مدار شوم

بیم خسوف و تیرگی ماه می رود

گویی كه چرخ بوی خطر را شنیده است
یك لحظه مكث كرده، به اكراه می رود

آبستن عزای عظیمی است، كاین چنین
آسیمه سر نسیم سحرگاه می رود

امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
یا آفتاب روی زمین راه می رود؟

در كوچه های كوفه صدای عبور كیست؟
گویا دلی به مقصد دلخواه می رود

دارد سر شكافتن فرق آفتاب
آن سایه ای كه در دل شب راه می رود

قیصر امین پور

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:54 - 0 تشکر 499157

haniehz گفته است :
[quote=haniehz;454874;499146]
یکی از قشنگ ترین شعر هایی که تو این زمینه شنیدم:
-----------------------


شكافتن فرق آفتاب


این جزر و مد چیست كه تا ماه می رود؟
دریای درد كیست كه در چاه می رود؟

این سان كه چرخ می گذرد بر مدار شوم

بیم خسوف و تیرگی ماه می رود

گویی كه چرخ بوی خطر را شنیده است
یك لحظه مكث كرده، به اكراه می رود

آبستن عزای عظیمی است، كاین چنین
آسیمه سر نسیم سحرگاه می رود

امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
یا آفتاب روی زمین راه می رود؟

در كوچه های كوفه صدای عبور كیست؟
گویا دلی به مقصد دلخواه می رود

دارد سر شكافتن فرق آفتاب
آن سایه ای كه در دل شب راه می رود

قیصر امین پور



بسیار زیبا بود
عزاداری تون قبول

پنج شنبه 19/5/1391 - 18:40 - 0 تشکر 500425

مظهر کل عجائب به نبی یار علـیـست
ولـــی خـالــق بـخــشـنــده دادار عـلـیـسـت
آنـکـه مـیـگـفـت سلوئی به فراز منـبر
باب عـلم نـبی و کاشـف اسـرار عـلـیســت
آنـکـه بر دوش رسول مدنی پـای نهاد
کرد بتها ز حـرم جـمله نگـونسار عـلیسـت
آنـکه در بسـتر پـیــغـمبر اسـلام بخفت
حافظ جان وی از فـرقه خونخوار علیـست
آنـکه گـرد مـحـن از چهره ایتـام زدود
هـمــدم مــردم درمــانـــده افـگـار علیـست
آنـکه بشکافت بگهواره ز هم اژدر را
شـیـر مـیـدان یـلـی حـیـدر کـرار عـلیـسـت
آنکه در خانه حق شد متـولـد ز شرف
خـانـه زاد احــد و محـرم اسـرار عـلیست
آنکه در خم غـدیر آمـده بـر خـلق امیر
مـظـهـر لـطـف خـداونـد جـهاندار علیست
آنکه با قاتل خود لطف و مدارا فرمود
ابــن عـم نـبـی و مـظـهـر دادار عـلـیسـت
آن یدالله که دا کرد سر از پیکر عمرو
صـاحـب تـیـغ دو سـر آیـت قهـار علیست
کـی تـوانـم بـمـدیحش سخنی ساز کنم
فـوق اوهـام عـلی بـرتـر افـکـار عـلیست
رو «حـیـاتی» بدر خانه سلطان نجف
که بـه خـیـل ضعـفا یار و مددکار علیست
--------------------------------
محمد حیاتی

پنج شنبه 19/5/1391 - 18:42 - 0 تشکر 500429

گذر دارد زمان بر جادّه شب سوگوار امشب
مه از غم کرده روى خویش پنهان در غبار امشب
چه افتاده است یا رب در حریم گنبد گردون
که مى ریزند انجم اشک حسرت در کنار امشب
مگر کشتند در محراب آن دلداده حق را
که دل در سینه مى گرید ز ماتم زار زار امشب
نسیم مویه گر غمگین به گوش نخل مى گوید
دوتا شد پشت چرخ از سوگ آن یکتا سوار امشب
ز تیغ شب پرستان در حریم مسجد کوفه
رخ فرزند قرآن شد ز خون سر، نگار امشب
على مولود کعبه حجّت حق یار محرومان
به خون غلطید و شد فارغ ز رنج و انتظار امشب
سوى معبود شد، زندانى زندان آب و گل
شد از «فُزت و ربّ الکعبه» این راز آشکار امشب
على در چاه غم فریاد زد تنهایى خود را
شنو پژواک آن را از وراى شام تار امشب
بنال اى همنوا با من سرشک از دیده جارى کن
که خون مى گرید از این قصه چاه رازدار امشب
گل گلزار مسکینان مگر شد از خزان پرپر
که مى بارند اشک از دیده چون ابر بهار امشب
دگر آن ناشناس مهربان از در نمى آید
که بنوازد یتیمان را به لطف بى شمار امشب
دلا پرواز کن سوى نجف آن قبله دل ها
سلام ما به بال شوق بر تا آن دیار امشب
بگو اى یار محرومان شب قدرت مبارک باد
ترا قدر آفرین داده است قدر بى شمار امشب
«سپیده» سر به درگاه على بهر شفاعت نه
مگر در پرتو لطفش دلت یابد قرار امشب
--------------------------------
سپیده کاشانى

پنج شنبه 19/5/1391 - 18:42 - 0 تشکر 500430

روا باشد که گردد آسمان زیر و زبر امشب
که شد فرق على شیر خدا شقّ القمر امشب
ز خون فرق حیدر دامن محراب گلگون شد
به خاک افتاد از بیداد، نخلى بارور امشب
شد از نیرنگ و تزویر ریاکاران بداختر
على در دامن محراب در خون غوطه ور امشب
منادى این ندا بین زمین و آسمان درداد
على زین دار فانى کرد آهنگ سفر امشب
چو شمشیر عدو بر تارک حیدر فرود آمد
به جنّت دست ماتم زد به سر خیرالبشر امشب
فغان زاندم که مولا را به سوى خانه آوردند
چو از احوال بابا گشت زینب باخبر امشب
کشید از سر به آه و ناله آن دم معجر خود را
فغان سرداد کلثوم از مصیبت تا سحر امشب
به دور بسترش آزادگانش جمع گردیدند
پریشان بهر باب خویش هر یک نوحه گر امشب
مزن «محبوب» دیگر دم از این ماتم که در عالم
زدى از سوز دل آتش به جان خشک و تر امشب
--------------------------------
احمد مشجّرى

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.