• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 11037)
جمعه 17/2/1389 - 17:40 -0 تشکر 199125
*آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری*

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با سلام به همه دوستان

در این تاپیک قصد داریم که صحبت های افراد سر شناس در مورد ولی فقیه زمانمان حضرت آیت الله خامنه ای «روحی فداه» و برخی از خاطرات و اتفاقات نقل شده از ایشان را جمع آوری کنیم.

هر چند باید زود تر از این ها این کار صورت می گرفت، اونم از طرف انجمن معارف که داعیه دارد گسترش فرهنگ ناب شیعی می باشد اما حالا که شروع کردیم بیایید و با مشارکت هم این بحث رو کامل کنیم.

فقط یه نکته و آن اینکه مطلب تکراری نزنیم

با تشکر از همه دوستان ولایتی انجمن ولایتی معارف

دوشنبه 1/6/1389 - 20:19 - 0 تشکر 223751

«غمگساری یاران»


ز آه ســـیــنة ســوزان ترانــه مـی‌ ســازم

چو نی ز مایة جان این فسانه می‌سازم

به غمگساری یاران چو شمع می‌سوزم

برای اشــک دمـــادم ، بـهانـه مــی ‌ســازم

پر نســیمبه خـوناب اشــــک می‌شویــــم

پیامـی از دل خـــونین روانـه می‌ سـتازم

نمـی ‌کـنم دل ازیــن عـرصــة شقایـق ‌فــتام

کــنـار لالــه‌ رخــان آشــیــانه مــی‌ســازم

در آسـتان به خون خفتــگان وادی عشق

بـرون ز عــالم اسباب ، خــانـه مـــی‌سـازم

چو شمع بر سر هرکشته می‌گـذارم جـان

ز یـک شـراره هـزاران زبــانـه مـی‌ ســـازم

ز پــاره‌ های دل من شلــمچه رنگین است

سخــن چو بلــبل از آن آشــیانه مـی‌سازم

سر و تن و دل و جان را به خاکمی ‌فکنم

برای تیـــر تو چـــندین نشانه مــی ‌ســازم

کشـــم به لجّـــة شـــوریدگی بساط «امین»

کنون که رخـــت سفر چون کرانـه می‌سازم

«شعر از امام خامنه ای»

سه شنبه 2/6/1389 - 6:22 - 0 تشکر 223853

سلام علیکم

جایزه 

قبل از انقلاب من سیزده ساله بودم كه از طرف اداره اوقاف در مسابقات سراسری قرائت قرآن مشهد شركت كردم. در افتتاحیه مسابقات یكی از داوران از من خواست تا قرآن بخوانم .( من به علت این كه جلسات از طرف دستگاه شاهنشاهی بود) نپذیرفتم. او اصرار كرد و من باز جواب رد دادم. در كنار من پیرمرد تاجری بود كه مرا می شناخت. به من گفت: جواد چرا نمی روی قرآن بخوانی؟ من گفتم نمی خوانم. گفت: اگر بروی پنجاه تومان به تو خواهم داد، گفتم: نمی روم. گفت: اگر بروی صد تومان می دهم، گفتم: نمی روم. گفت دویست تومان می دهم، گفتم: حتی اگر 500 تومان هم به من بدهی، قرآن نخواهم خواند . بعدها پیرمرد جریان را برای پدرم نقل كرده بود . روزی خدمت حضرت آیت الله خامنه ای بودم همین كه آقا مشغول صحبت بودند، یك دفعه صحبتشان را قطع كردند و فرمودند: من یك بدهی به جواد آقا دارم و پانصد تومان از جیب خود در آوردند به من دادند. من متعجب ماندم.

  آقا فرمودند: خودت هم نمی دانی برای چه به تو بدهكارم!؟

ما همیشه به خاطر قرآن خواندن به شما جایزه می دادیم ولی این بار به خاطر قرآن نخواندنت به شما هدیه می دهیم

جواد سادات فاطمی)از قاریان قرآن - مشهد) 

سه شنبه 2/6/1389 - 14:56 - 0 تشکر 223971

سلام.
ممنون از leader2000 ...
یا علی برادر

سه شنبه 2/6/1389 - 16:57 - 0 تشکر 224012

سلام علیکم

انجام تکلیف است Soha جان. 

یكی از اسناد ساواك كه ارتباط مقام معظم رهبری را با نسل جوان مورد تأكید قرار می دهد، سند شماره9/3003به تاریخ 1/8/1353 است كه می نویسد:

مطهری از این كه نماز جماعت سید علی خامنه ای در مشهد (توسط ساواك) تعطیل شده ابراز ناراحتی كرده و گفته است :

سید علی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است كه برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت كوتاه در مشهد كارهای پر ثمری انجام داده كه یكی از آن ها جمع كردن جوانان روشنفكر حوزه و دانشگاه است.


سلاله الابرار، ص 88، به نقل ازاسناد ساواك، آرشیووزارت اطلاعات، ش27، به ارزیابی573 مركزاسناد انقلاب اسلامی

سه شنبه 2/6/1389 - 17:3 - 0 تشکر 224014

سلام علیکم 

در ملاقاتی كه موسیقی دانان و خواننده ها با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان مفصّل در مورد انواع موسیقی، ابعاد موسیقی، شكل ها و ردیف های آوازی صحبت كردند.

آقای دكتر لاریجانی تعریف می كرد: زمانی كه سخنرانی تمام شد، تمام صاحب نظرانی كه حضور داشتند حتی اشخاصی كه خود صاحب سبك می باشند از اطلاعات وسیع ایشان، متحیّر مانده بودند

حجت الاسلام پاینده از اساتید دانشگاه

سه شنبه 2/6/1389 - 17:7 - 0 تشکر 224015

سلام علیکم

یكی از مسئولان نظامی دستور تصرف مكانی را صادر كرده بود.

گرچه حق با او بود، اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال كرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند:

با متخلف برخورد كنید ولو پسر من باشد


 حجت الاسلام نیازی

سه شنبه 2/6/1389 - 17:17 - 0 تشکر 224016

سلام علیکم

سال 1374 خانمی با كودك خردسالش به مطب من مراجعه كرد. هر دوی آنان بیماری سل داشتند .ناراحتی خانم به قدری بود كه از حلقوم او خون بیرون می آمد. آن ها را معاینه كردم و برایشان نسخه ای نوشتم. چون نسخه را به دست آن خانم دادم،

با كمال ناامیدی اظهار داشت : نسخه قبلی شما را هم دارم! من یك بار دیگر هم به شما مراجعه كرده ام و به علت ناتوانی مالی، قدرت تهیه دارو را ندارم !

وی در ادامه ابراز داشت: من چهار فرزند دارم كه همگی - به جز یك دختر ده ساله- همین بیماری را دارند، همسرم نیز فلج و خانه نشین است و تنها نان آور خانه همان دختر ده ساله است كه با قالی بافی مبلغ اندكی به دست می آورد و این مقدار، تنها هزینه خرید نان ماست! من بعد از شنیدن درد دل این خانم به او گفتم:

موضوع را با دوستانم در میان می گذارم تا چاره ای بیندیشیم و مشكل شما را حل كنیم . آن خانم از مطب من خارج شد و من هم چنان در فكر چاره جویی بودم. پس از مدتی دیدم دوباره به من مراجعه كرد. اما این بار با دفعه قبل خیلی تفاوت داشت و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید .

با شادی تمام به من گفت: دیگر نیازی به تلاش شما نیست!

علت را پرسیدم، در جوابم گفت: وقتی كه به منزل رسیدم هیأتی به خانه ما آمدند و وضعیت ما را بررسی كردند. قرار شد همه ما را برای درمان به بیمارستان ببرند!

گفتم: این هیأت از سوی چه كسی آمده بودند؟

گفت : از سوی مقام معظم رهبری !

گفتم : چگونه از موضوع باخبر شده بودند؟

 گفت : وقتی كه مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردند، من ماجرای زندگیم را طی نامه ای خدمت ایشان توضیح دادم . نامه من به دست مسئولین امر سپرده شد . تمامی نامه ها را بررسی كردند، نامه افراد اورژانسی در اولویت قرار گرفت و من نیز چون چنین وضعی داشتم، مورد لطف آقا قرار گرفتم.



دكتر وحیدی (از پزشكان قم)

سه شنبه 2/6/1389 - 17:21 - 0 تشکر 224018

سلام علیکم

یك روز كه در منزل مقام معظم رهبری در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیك مغرب شد. پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم له رو به من كردند و فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال كه این را توفیقی می دانستم، خدمتشان عرض كردم: اسباب زحمت می شود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هر چه هست با هم می خوریم. وقتی سفره را پهن كردند و شام را آوردند، دیدم غذای ایشان و خانواده شان چیزی جز املت ساده نیست. من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم.

سردار سرلشكر رحیم صفوی (فرمانده كل سپاه)

سه شنبه 2/6/1389 - 17:28 - 0 تشکر 224025

سلام علیکم

چند روز پس از خواستگاری خانواده بزرگوار حضرت آیت الله خامنه ای از دختر بنده، خدمت مقام معظم رهبری رسیدم.

ایشان فرمودند: آقای دكتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند می شویم .

عرض كردم چطور؟

فرمودند: آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهراً یكدیگر را پسندیده اند و در گفتگو به نتیجه رسیده اند. حالا نظر شما چیست؟

عرض كردم: آقا اختیار ما هم دست شماست!

آقا فرمودند: شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است. تمام زندگی ما غیر از كتاب هایم، یك وانت لوازم كهنه است. خانه ما هم دو اتاق اندرونی دارد و یك اتاق بیرونی كه مسئولان می آیند و با من دیدار می كنند. من پولی برای خرید خانه ندارم. خانه ای اجاره كرده ایم كه قرار است، در یك طبقه آن آقا مصطفی و در طبقه دیگر آقا مجتبی زندگی كنند. ما زندگی معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نكرده اید. آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی كند؟!

زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز استقبال كرد



غلامعلی حداد عادل )نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی)

سه شنبه 2/6/1389 - 17:33 - 0 تشکر 224027

سلام علیکم

وظیفه خود می دانم این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم كه من از وضع منزل حضرت آیت الله خامنه ای مطلع هستم.

در خانه مقام معظم رهبری هرگز بیش از یك نوع غذا بر سر سفره نیست. خانواده ایشان روی موكت زندگی می كنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یك فرش مندرس و پوسیده زیر پاهایم پهن بود كه من از زبری و خشنی آن فرش- كه ظاهراًجهیزیه همسر ایشان بود- اذیت می شدم از آنجا بر خاستم و به موكت پناه بردم


حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی )ره)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.