تبیان، دستیار زندگی

مرز عشق این روز ها شباهت زیادی به آدامس داره . : اول شیرین ، بعد دوست داشتنی ، سپس تكراری و خسته كننده و در آخر دور انداختنی

سعی کن دست دادنت ؛

هر وقت صدای مسیج موبایلت آومد نگو مسیج دارم بگو دوستی دارم که به یادمه

سنگینی باری که خدا بر دوش ما میگذارد انقدر زیاد نیست که کمرمان را خرد کند

انقدر است که ما را برای دعا به زانو دراورد

زندگی سه تا پیچ داره

تولد

عشق

مرگ

سر پیچ دوم منتظرم باش تا پیچ سوم همراهیت کنم

نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ،
الهی یاد نگیری ، هرگز تو بی وفایی ،
روی گلهای نرگس ، با یه مداد قرمز ،
هزار دفعه نوشتم ؛ زندگی بی تو هرگز !