• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4549
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 3219روز قبل
مهدویت

جان را مپرس با غم هجران چه می کند؟

یاتیغ تیز پیکرعریان راچه می کند!

مستانه غمت می ِ جنت نمی خورد

سرگشته تو باسروسامان چه می کند؟!

بودیم و خاک با نگهت کیمیا شدیم

بنگربه ذره مهردرخشان چه می کند؟!

ازابرلطف توست که سرسبزمانده ایم

دراین کویرتَف زده باران چه می کند!

ای صدبهارازتو شکوفا..بیا ...

سه شنبه 24/8/1390 - 14:51
مهدویت

عصر انتظار، با سه مشکل عمده روبه‌روست:
۱٫ نابه سامانی‌ها و آشفتگی‌های درونی انسان‌ها؛
۲٫ مفاسد و تباهی‌های اجتماع؛
۳٫ ناشایستگی‌های حاکمان و ناکارآمدی حکومت‌ها؛
امّا یک چیز است که این قطعه از تاریخ بشر را از تمام روزگاران گذشته جدا می‌کند؛ بلکه بر آنها برتری می‌دهد و آن، احساس خودجوش انسان‌های این عصر در ...

سه شنبه 24/8/1390 - 14:50
اهل بیت

دسته‌ گل‌ پیامبر (ص)


بخاری‌ نقل‌ می‌كند كه‌ محمد بن‌ ابی‌ یعقوب‌ می‌گوید: من‌ شنیدم‌ كه‌ ابن‌ ابی‌ نعم ‌از عبدالله بن‌ عمر درباره‌ مُحرِم‌ سؤال‌ می‌كرد (حكم‌ كشتن‌ پشه‌ را می‌پرسید) ابن‌ عمر گفت‌: مردم‌ عراق‌ از خون‌ پشه‌ سؤال‌ می‌كنند، در حالی‌ كه‌ پسر دختر رسول‌ خدا(ص) را كشتند و پیامبر(ص) فرمود: حسن‌ و حسین گل‌های‌ خوش‌ بوی‌ من‌ هستند كه‌ از دنیا برگرفته‌ام‌. نسائی‌ در كتاب‌ خصائص‌ امیرالمؤمنین‌(ع) به‌ سند خود از «انس‌ بن‌ مالك‌» روایت‌ می‌كند كه‌ بعضی‌ اوقات‌ ـ و یا بارها می‌شد ـ كه‌ به‌ حضور مبارك‌ رسول‌ خدا(ص) وارد می‌شدم‌، حسن‌ و حسین را می‌دیدم‌ كه‌ روی‌ سینه‌ و شكم‌ پیامبر(ص) جست‌ و خیز می‌كردند و پیامبر(ص) می‌فرمود: «دسته‌ گل‌ خوش‌ بوی‌ امت‌ من‌ هستند». در ذخائر العقبی‌ بابی‌ را عنوان‌ كرده‌ با این‌ موضوع‌: «ذكر ماجاء انهما ریحاتناه‌ من ‌الدنیا» و در این‌ باب‌، چهار روایت‌ را كه‌ از پیامبر اسلام‌(ص) می‌باشند آورده‌ كه‌ پیامبر فرموده‌اند: حسن‌ و حسین(ع) دو گل‌ خوش‌ بوی‌ من‌ از دنیا می‌باشند.

http://www.vaares.com/Imam%20Hossein/bayanrasool/bayanrasool.asp?id=4

سه شنبه 24/8/1390 - 14:49
شخصیت ها و بزرگان
بیهقی از واژگان بسیار غنی برخوردار است به‌طوری كه حتی در توصیف صحنه‌های همان نیازی بعهده‌گیری از تعبیرات تكراری ندارد، حد ومرز كلمات را به خوبی می‌شناسد و آنها را بیهوده به كار نمی‌گیرد.از آوردن مترادفات بی‌فایده و حشوآگین پرهیزدارد. اطبهایش بجا و بی‌مورد است، چنانكه هنگامی بخواهد صحنه‌ای را برای خواننده تصویر كند:ذكر جزئی‌ترین نكته‌ها نیز خودداری نمی‌كند. واین نگارگری چنان استادانه است كه گویی خواننده را به تماشای فیلمی نشانده است و اجازه‌هایش به اقتضا موقع، یادآور كار نقاش چیره دستی است كه با گردش محدود قلم و ترسیم چند خط، چهره آشنایی را درنظر بیننده جان می‌بخشدسخن آغازینابوالفضل بیهقی با پیشه‌ی فرهنگی، علمی و ادبی دیرباز تاكنون اندیشمندان فرهیختگان ودانشمندانی بزرگ و توانا پرورانه و به رشد و بالندگی رسانده است. یاد این دانشمند خردمند و دل‌اگاه وشیفتگان عرصه‌های دانش و فرهنگ همواره چون محور فروزان پرتوافشان جویای حقیقت است.روش تاریخ نویسی بیهقی بر پایه شیوه دقیق علمی حقیقت جویی بهره گرفتن ازمعیار خردمندی رویدادها استوار شده است بیهقی در سنجش نیك و بد و رفتار شایست و ناشایست حاكمان روزگار هیچ واهمه‌ی از خود نشان نمی‌داد.تاریخ بیهقی گنجینه ارزشمند از امثال و حكم و پند و آگاهی، فرهنگی، جغرافیای و سیاسی است.نثر تاریخ بیهقی نمونه‌ای عالی از متن‌های كلاسیك ادبی است. شناخت بیهقی به معنی شناخت بخشی از كوشش ادبی و تاریخی این سرزمین است. هنر اصلی نویسندگی بیهقی(صداقت)و پاكی جان است چون او راست گفته و هیچ دروغی در آن نیست.زندگینامه ابولفضل بیهقیابولفضل محمد حسین بیهقی به سال 385ه.ق در ده حارث‌آباد بیهق(سبزوار قدیم)زاده شد سال‌های نخستین زندگی در بیهق و سپس در شهر نیشابور به كسب دانش گماشت. ابولفضل كه از هوشی ویژه برخوردار بود به كار نویسندگی عشق می‌ورزید. در جوانی از نیشابور به غزنین رفته، دست به كار دیوانی گرید، و با شایستگی و استعدادی كه داشت به زودی دستیار خواجه نصر مشكان برگزیده شد، كه صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی بود و از استادان نام‌آور روزگار بود. این استاد تا هنگام مرگ لحظه‌ای از بیهقی جدا نشد و چنان گرامی می‌داشت كه حتی اسرار دستگاه غزنوی را نیز با او در میان می‌گذاشت و این كارها بعدها سرمایة گرانبهای برای بیهقی گردید.بیهقی رویدادهایی كه خود شاهد و ناظر نبوده از قول استادش نقل كرده است.پس از سلطان محمود، بیهقی در پادشاهی كوتاه مدت امیر محمد-پسر كهنه محمود-دبیر دیوان رسالت بود و شاهد دولت مستهجل وی و آنگاه كه ستاره اقبال مسعود درخشیدن گرفت، اخطارگر لحظه به لحظه‌ی اوج و فروزندگانی او بود، و هم از این تماشا عبرت‌انگیز است كه تاریخ خویش را چنان روزشمار زندگی این پادشاه وآئینه تمام نمای دوران وی فراهم آورده است.پس از كشته شدن مسعود(432ه.ق)بیهقی همچون میراثی گرانبها، ارایة دستگاه پادشاهی فرزند وی(مودود) گردید.پس از آنكه نوبت فرمانروایی به عبدالرشید-پسر دیگری از محمود غزنوی رسید بیهقی به شغل خطیر صاحب یوانی رسالت گزیده شد اما بزودی در اثر سخن ‌چینی‌های غلامی فرمایه از كار بركنار شد و سلطان دست غلام را در بازداشت بیهقی و غارت خانه او باز گذاشت. بیهقی سرگذشت درناكی از این دوره دارد.هنگامی كه سلطان عبدالرشید غزنوی به دست غلامی از غلامان شورش(طغرل كافر نعمت)كشته شد در سال 444ه.ق با دگرگون شدن اوضاع بیهقی از زندان رهایی یافت ولی با آنكه زمان چیرگی غلام بر حكومت رسید.پنجاه روز پیش نپایید و به قول صاحب تاریخ بیهقی بار دیگر ملك به محمودیان افتاد بیهقی دیگر به پذیرفتن شغل و مقام درباری ننهاد و كنج عافیت گزید و گوشه گیری اختیار كرد.بیهقی كه دیگر به روزگار پیری و فرسودگی رسیده و در زندگی خود فرازو نشیب‌های بسیار دیده بود. زمان را برای گردآوری و تنظیم یاداشت‌های خود مناسب دید. و در سال 448ه.ق به تألیف تاریخ و پردازش خود پرداخت و در سال 451ه.ق این كار رابه سرانجام رساند.بیهقی نزدیك به هشتادو پنج سال زندگی كرد و به سال 470ه.ق در گذشت و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام كتابش زنده بود و هرگاه اطلاعات تازه‌ای در زمینه كار خود دسترسی پیدا می‌كرد آن را به متن كتاب می‌افزود.مشهورترین اثر بیهقی درتاریخ اوست كه از مهمترین كتب تاریخ و ادب فارسی است و درشرح سلطنت(ال سبكتگین) در سی جلد كه در آن تشكیل دولت غزنوی تا اوایل سلطنت ابراهیم بن مسعود سخن گفته است.بیهقی مردی است مسلمان و سنی مذهب و در دین خویش استوار و متحصب و از این رو جهان بینی مذهبی وی بر سراسر كتاب سایه افكنده است.كتابی كه اكنون به نام تاریخ بیهقی می‌شناسیم در آغاز تاریخ ناصری خوانده می‌شود به احتمال. نخست به اعتبار لقب سبكتگین(پدر محمود غزنوی)كه ناصرالدین است و این كتاب تاریخ خاندان فرزندان و فرزند زادگان وی بوده است و دیگر لقب سلطان مسعود كه ناصردین الله بوده است به هرحال كتاب نامهای دیگری نیز داشته است و از این قرار كه تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبكتگین-جامع التواریخ و...اهمیت تاریخ بیهقی از دو جهت است یكی از جهت تاریخ نگاری و دیگری از لحاظ هنر نویسندگی است.1- نثر بیهقی نوع نثر داستانی است كه در خدمت محتوای تاریخ قرار دارد.2- در مواردی كه نویسنده مناسب دانسته است از اطناب استفاده شده است و احادی مجموع ایجاز در كلام كاملاً بارز است و این یكی از جلوهای بارز بلاغت طبیعی است.3- تمثیلات تعبیرات به كار رفته بلیغ و مناسب است.4- استشهار به تاریخ وقعه.5- افزایش واژها و تركیب بدیع.6- استفاده طبیعی و غیر متكلفانه از لغات و جمع مكسر و گاهی عبارات عربی.7- حذف افعال و حتی گاهی قسمتی از یك عبارات قرینه، بنابه اقتضای بلاغت كلام.8- زیبایی و خوش‌آهنگی كلام.9- توصیف دقیق و جذاب و وضعیت ظاهری و باطنی افراد.10-                     تجسّم و تصویر هنرمندانه صحنه‌ها و اشیاء.11-                     ایجاز و اطناب به جا و طبیعی.با خواندن تاریخ بیهقی فضای اجتماعی و سیاسی آن روزگار در پیش چشم تصویر می‌شوند و در بارة امیران و فضای حاشیه نشینان از آن روزگار و در بارة غزنویان و نیز توده از مردم كه نقش چندانی در این تاریخ ندارند.بیهقی كتاب‌های دیگری در زمرة آثار بیهقی داشته است كه جای تأسف است كه به روزگار ما نرسیده است.كه عبارتند از:1- زینة الكتاب(پیرایه نویسندگان) كه ظاهراً كتابی بوده است در آیین نگارش 2- مقامات بونصر مشكان یا مقامات محمودی. این اثر نیز به دست ما نرسیده است.3- بیهقی گذشته از آنكه دبیری توانا و تاریخ نویسی كم نظیر است در سخنوری و شاعری به زبان‌های پارسی و عربی نیز دستی داشته است. نمونه‌هایی از شعر عربی و در(دُمیه القصر با خرزی) و (تاریخ بیهق)آمده است.دوره غزنویان آمیخته‌ای از حكومت عرب و ترك و ایرانی(عباسیان، غزنویان، سامانیان، دیلمیان)و این همان است كه در شاهنامه به زیباترین وجهی بیان شده است. در زیر نامه‌ای كه زبان رستم فرخزاد پرداخته شده است و روزگاران آینده تا چهارصد بعد(زمان محمود)پیش بینی كرده است.كس بی بس آید از تازیان                              ستاره نگردد مگر بر زیانبه این سالیان چهارصد بگذرد                         كزین تخمه، گیتی كس نسپردشود بنده بی هنر، شهریار                                        نژاد و بزرگی نیاید بكاراز ایران و از ترك و از تازیان                              نژادی پدید آید اندر میاننه دهقان نه ترك و نه تازی بود                                   سخن ها به كردار بازی بودزیان كسان از پی سود خویش                                   بجویند و دین اندر آرند پیشدر این سخنان كام آشكار است كه مراد از بندة بی‌هنر كه به شهریار رسیده است محمود است چه پدر محمود(سبكتگین)غلامی بوده است از آن سبتگین و بیت آخر اشاره به جنگ‌های دینی و لشكر كشی‌های محمود به هندوستان و شاید اشارة باشد به سخت گیری‌های محمود دربارة شیعیان اسماعیلی.
سه شنبه 24/8/1390 - 14:47
سخنان ماندگار

1.
بیل گیتس:
اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید، این اشتباه شما است.


سوآمی ویوكاناندن
در یك روز، اگر شما با هیچ مشكلی مواجه نمی‌شوید، می توانید مطمئن باشید كه در مسیر اشتباه حركت می‌كنید.


ویلیام شكسپیر
سه جمله برای كسب موفقیت:
الف) بیشتر از دیگران بدانید.
ب) بیشتر از دیگران كار كنید.
ج) كمتر انتظار داشته باشید.



Iآدولف هیتلر
اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به كسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی، نیازی نیست آنجا باشی تا به كسی توضیحی دهی.


آلن استرایك
در این دنیا، خود را با كسی مقایسه نكنید، در این صورت به خودتان توهین كرده‌اید.


بونی بلر
برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام كار، بهتر از دفعات قبل است.



توماس ادیسون
من نمی‌گویم كه ١٠٠٠ شكست خورده‌ام. من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد كه می‌تواند باعث شكست شود.


لئو تولستوی
هر كس به فكر تغییر جهان است. اما هیچ كس به فكر تغییر خویش نیست.

آبراهام لینكلن
همه را باور كردن، خطرناك است. اما هیچكس را باور نكردن، خیلی خطرناك است.


انشتین
اگر كسی احساس كند كه در زندگیش هیچ اشتباهی را نكرده است، به این معنی است كه هیچ تلاشی در زندگی خود نكرده.


چارلز
در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشكنید.
اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شكسته شدن آنها صدائی ندازد ولی دردناك است.


مادر ترزا
اگر شروع به قضاوت مردم كنید، وقتی برای دوست داشتن آنها نخواهید داشت.

سه شنبه 24/8/1390 - 14:44
شخصیت ها و بزرگان

به همان درجه که سعدی ، حافظ و فردوسی مظهر تفکر و زبان ادبیات و ایرانی هستند و گفته های آنان زبانزد خاص و عام است ، شکسپیر هم در تمدن انگلستان مقامی بسیار ارجمند دارد که شواهد آن در تشکیل انجمن های مخصوص برای قرائت نمایشنامه های او، دسته های سیار یا ثابت هنر پیشگان حرفه ای یا تفننی به نام "گروه شکسپیر" و همچنین تصاویر و مجسمه های متعدد از او و بازیگران نمایشنامه های او، نامگذاری خیابانها ، خانه ها و حتی میکده ها به نام او کاملاً مشهود و محقق است . حتی جملات و گفته های او به صورت کلمات قصار و ضرب المثل در گفتگوهای روزمره به گوش می رسد ، بدون این که گوینده یا شنونده از منبع حقیقی آن آگاه باشد.

زندگی نامه ویلیام شکسپیر

در اوایل قرن شانزدهم میلادی در دهکده ای نزدیک شهر استرتفورد در ایالت واریک انگلستان زارعی موسوم به ریچارد شکسپیر زندگی می کرد. یکی از پسران او به نام "جان" در حدود سال 1551 به شهر استرتفورد آمد و در آنجا به شغل پوست فروشی پرداخت و "ماری آردن" دختر یک کشاورز ثروتمند را به همسری برگزید . ماری در 26 آوریل 1564 پسری به دنیا آورد و نامش را "ویلیام" گذاشت. این کودک به تدریج پسری فعال ، شوخ و شیطان شد ، به مدرسه رفت و مقداری لاتین و یونانی فرا گرفت . ولی به علت کسادی شغل پدرش ناچار شد برای امرار معاش، مدرسه را ترک کند و شغلی برای خود برگزیند . برخی می گویند اول شاگرد قصاب شد و چون از دوران نوجوانی به قدری به ادبیات دلبستگی داشت که معاصرین او نقل کرده اند ، در موقع کشتن گوساله خطابه می سرود و شعر می گفت.

در سال 1582 موقعی که هجده ساله بود ، دلباخته دختری بیست و پنج ساله به نام "آن هثوی" از دهکده مجاور شد و با یکدیگر عروسی کردند و به زودی صاحب سه فرزند شدند . از آن زمان زندگی پر حادثه شکسپیر آغاز شد و به قدری تحت تأثیر هنرپیشگان و هنر نمایی آنان قرار گرفت که تنها به لندن رفت تا موفقیت بیشتری کسب کند و بعداً بتواند زندگی مرفه تری برای خانواده خود فراهم نماید.

پس از ورود به لندن به سراغ تماشاخانه های مختلف رفت و در آنجا به حفاظت اسبهای مشتریان مشغول شد ولی کم کم به درون تماشاخانه راه یافت و به تصحیح نمایشنامه های ناتمام پرداخت و کمی بعد روی صحنه تئاتر آمد و نقشهایی را ایفا کرد . بعدا وظایف دیگر پشت صحنه را به عهده گرفت . این تجارب گرانبها برای او بسیار مورد استفاده واقع شد و چنان با مهارت کارهایش را پیگیری کرد که حسادت هم قطاران را برانگیخت.

در آن دوره هنرپیشگی و نمایشنامه نویسی حرفه ای محترم و محبوب تلقی نمی شد و طبقه متوسط که تحت تأثیر تلقینات مذهبی قرار داشتند ، آن را مخالف شئون خویش می دانستند . تنها طبقه اعیان و طبقات فقیر بودند که به نمایش و تماشاخانه علاقه نشان می دادند.

در آن زمان بود که شکسپیر قطعات منظومی سرود که باعث شهرت او شد و در سال 1594 دو نمایش کمدی در حضور ملکه الیزابت اول در قصر گوینویچ بازی کرد و در 1597 اولین کمدی خود را به نام "تقلای بی فایده عشق" در حضور ملکه نمایش داد و از آن به بعد نمایشنامه های او مرتباً تحت حمایت ملکه به صحنه تئاتر می آمد.

الیزابت در سال 1603 زندگی را بدرود گفت، ولی تغییر خاندان سلطنتی باعث تغییر رویه ای نسبت به شکسپیر نشد . جیمز اول به شکسپیر و بازیگرانش اجازه رسمی برای نمایش اعطا کرد . نمایشنامه های او در تماشاخانه "گلوب" که در ساحل جنوبی رود تیمز قرار داشت ، بازی می شد. بهترین نمایشنامه های شکسپیر درهمین تماشاخانه گلوب به اجرا درآمد . هرشب شمار زیادی از زنان و مردان آن روزگار به این تماشاخانه می آمدند تا شاهد اجرای آثار شکسپیر توسط گروه پر آوازه " لرد چیمبرلین" باشند . اهتزاز پرچمی بر بام این تماشاخانه نشان آن بود که تا لحظاتی دیگر اجرای نمایش آغاز خواهد شد . در تمام این سالها خود شکسپیر با تلاشی خستگی ناپذیر - چه در مقام نویسنده و چه به عنوان بازیگر- کار می کرد . این گروه، علاوه بر آثار شکسپیر، نمایشنامه هایی از سایر نویسندگان و از جمله آثار "کریستوفر مارلو" ی گمشده و نویسنده نو پای دیگر به نام "جن جانسن" را نیز به اجرا در می آورند ، اما احتمالا آثار استاد "ویلیام شکسپیر" بود که بیشترین تعداد تماشاگران را به آن تماشاخانه می کشید.

این تماشاخانه به صورت مربع مستطیل دو طبقه ای ساخته شده بود ، که مسقف بود ولی خود صحنه از اطراف دیواری نداشت و تقریباً در وسط به صورت سکویی ساخته شده بود و به ساختمان دو طبقه ای منتهی می گشت که از قسمت فوقانی آن اغلب به جای ایوان استفاده می شد.

شکسپیر بزودی موفقیت مادی و معنوی به دست آورد و سرانجام در مالکیت تماشاخانه سهیم شد. این تماشاخانه در سال 1613 در ضمن بازی نمایشنامه "هانری هشتم" سوخت و سال بعد بار دیگر افتتاح شد ، که آن زمان دیگر شکسپیر حضور نداشت ، چون با ثروت سرشار خود به شهر خویش برگشته بود . احتمالا شکسپیر در سال 1610 یعنی در 46 سالگی دست از کار کشید و به استرتفرد بازگشت ، تا درآنجا از هیاهوی زندگی در شهر لندن دور باشد . چرا که حالا دیگر کم و بیش آنچه را که در همه آن سالها در جستجویش بود به دست آورده بود. نمایش نامه هایی که در این دوره از زندگیش نوشته " زمستان" و " توفان" هستند که اولین بار در سال 1611 به اجرا در آمدند.

در آوریل سال 1616 شکسپیر چشم از جهان بست و گنجینه بی نظیر ادبی خود را برای هموطنان خود و تمام مردم دنیا بجا گذاشت . آرمگاه او در کلیسای شهر استرتفورد قرار دارد و خانه مسکونی او با وضع اولیه خود همیشه زیارتگاه علاقمندان به ادبیات بوده و هر سال در آن شهر جشنی به یاد این مرد بزرگ برپا می گردد.

مجموعه آثار

با توجه به تعداد نمایشنامه هایی که هر ساله از شکسپیر به صحنه می آمد ، می توان این طور نتیجه گرفت که او آنها را بسیار سریع می نوشته است. مثلا گفته شده او فقط دو هفته وقت صرف نوشتن نمایشنامه "زنان سر خوش وینزر" (که در سال 1601 اجرا شد) کرده است . البته این بسیار هیجان آور است که شکسپیر را در حالتی شبیه به آنچه در این نقاشی می بینیم ، در ذهن مجسم می کنیم، که تنها با تخیلات و الهامات خود در یک اتاق زیر شیروانی کوچک نشسته است و با شتاب چیز می نویسد، اما واقعیت غیر از این بود. آن طور که گفته می شود شکسپیر بیشتر نمایشنامه هایش را دراتاق کوچکی در انتهای ساختمان تماشاخانه می نوشته است . به احتمال زیاد شکل فشرده ای از نمایشنامه را از طرح داستان گرفته تا شخصیتها و سایر عناصر نمایشی، با شتاب به روی کاغذ می آورده... بعد آن را کمی می پرورانده و در پایان، زمانی که بازیگرها خود را با نقشهای نمایشی انطباق می دادند ، شکل نهایی آن را تنظیم می کرده است.

طرحهای شکسپیر اغلب چیز تازه ای نیستند . در حقیقت او این قصه را از خود خلق نمی کرده، بلکه آنها را از منابع مختلفی مثل تاریخ، افسانه های قدیمی و غیره بر می گرفته است. یکی از منابع آثار شکسپیر کتابی بوده به نام "شرح وقایع انگلستان، اسکاتلند و ایرلند" اثر "هالینشد" شکسپیر قصه های بسیاری از نمایشنامه خود را از جمله: "هانری پنجم"، "ریچارد سوم" و "لیر شاه" را از همین کتاب گرفت.

ازدیگر آثاری که از نمایشنامه های شکسپیر به جا مانده است می توان به : هملت

، شب دوازدهم، اتللو، هانری چهارم، هانری پنجم، هانری ششم، تاجر ونیزی، ریچارد دوم، آنطور که تو بخواهی، رومئو و ژولیت، مکبث، توفان، تلاش بی ثمر عشق ... اشاره کرد.

نمایشنامه رومئو و ژولیت در پنج پرده و بیست و سه صحنه تنظیم شده و اگر نمایشنامه تیتوس اندرونیکوس را به حساب نیاوریم ؛ اولین نمایشنامه غم انگیز شکسپیر محسوب می شود . تاریخ قطعی تحریر آن معلوم نیست و بین سالهای 1591 و 1595 نوشته شده ، ولی سبک تحریر و نوع مطالب و قراین دیگر نشان می دهد ، که قاعدتاً بایستی مربوط به سال 1595 باشد.

هملت بزرگ ترین نمایشنامه تمامی اعصار است . هملت بر تارک ادبیات نمایشی جهان خوش می درخشد. دارای نقاط اوج، جلوه ها و لحظات بسیار کمیک است. می توان بارها و بارها سطری از آن را خواند و هر بار به کشفی تازه نایل شد . می توان تا دنیا ، دنیاست آن را به روی صحنه آورد و باز به عمق اسرار آن نرسید . انسان خود را در آن گم می کند ، گاه به بن بست می رسد، گاه لحظاتی سرشار از خوشی و لذت می آفریند و گاه انسان را به اعماق نومیدی می کشاند . بازی در این نقش، انسان را با تمام ذهن و روحش درگیر خود می کند و او را در خود فرو می برد.

سه شنبه 24/8/1390 - 14:42
سخنان ماندگار

انسان آنچه را كه كاشته درو می كند و سرنوشت، همیشه به طریقی انسان را به سزای اعمالی كه مرتكب شده خواهد رسانید.((اپیكتوس))


 

هیچ وقت نباید كسی را به دلیل عملش تحقیر و یا به جهت كاری كه كرده توبیخ كنیم. چون او در محیطی رشد كرده كه مقتضیات تربیتی و محیط و عادتهای اكتسابی و ارثی خود را داشته است.((آبراهام لینكلن))


 

به جای اینكه نسبت به دشمنان خود كینه توزی كنیم، خداوند را شاكر باشیم كه زندگی، ما را همچون آنها بار نیاورده است.((دیل كارنگی))


 

یك مرد خشمگین وجودش پر از زهر است.((كنفوسیوس))


 

به طور كلی، ذات و نهاد جهان هستی ناسپاس و غیر قابل تغییر است.((دیل كارنگی))


 

داشتن فرزندانی ناسپاس بسیار بدتر از دندان تیز افعی است.((ویلیام شكسپیر))


 

چرا از فرزندانی كه خود آنها را قدر ناشناس پرورش داده و تربیت كرده ایم، گله مندیم؟((دیل كارنگی))

فرزندان ما همان گونه می شوند كه تربیت شده اند.((دیل كارنگی))


 

تشكر و حق شناسی ثمره درختی است كه با اصول صحیح پرورش یافته است و نمی توان این میوه را در میان كسانی یافت كه به گونه ای صحیح و اصولی پرورش نیافته اند.((ساموئل جانسون))

سه شنبه 24/8/1390 - 14:39
لطیفه و پیامک

بهترین پیامک های فلسفی در سه علی سه

http://s1.picofile.com/file/6240597582/kurosh.jpg

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند
.

.

.

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید

.

.

.

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد

.

.

.

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید

بقیه اس ام اس های ناب در ادامه مطلب

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

.

.

.

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

.

.

.

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

.

.

.

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

.

.

.

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

.

.

.

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

.

.

.

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

.

.

.

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

.

.

.

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

.

.

.

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

.

.

.

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

.

.

.

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

.

.

.

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

.

.

.

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.

سه شنبه 24/8/1390 - 14:38
ریزه کاری های خانه داری


ریزه كاری های خانه داری

لكه برها

ریخته شدن مواد مختلفی مانند چای، چربی، آب میوه و غیره بر روی لباسها و وسایل چوبی منزل همیشه برای كدبانوی خانه غیرقابل تحمل است. اگر شما نیز با چنین مشكلی مواجه شده اید، پیش از هر اقدامی نیم نگاهی به نكات زیر بیندازید شاید به كارگیری آنها شما را در زدودن لكه موجود یاری دهد:
- كلیه موارد و راهكارهایی كه در زیر اشاره می شود، برای لباس ها و پارچه های قابل شست و شو هستند. لكه بری از روی لباس های غیرقابل شست و شو، باید توسط افراد متخصص و مواد مناسب در خشكشویی ها انجام پذیرد.
- امروزه لكه برهای شیمیایی متعددی به بازار آمده اند كه كاربرد آنها نه تنها بیی تأثیر نیست بلكه به جهت در دسترس بودن و عدم نیاز به امكاناتی جهت شست و شو، از اهمیت ویژه ای برخوردار است ولی آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است كه برای استفاده از لكه برچه از نوع شیمیایی و چه دست ساز خانگی، از قسمت پشت لكه باید اقدام شود. به این ترتیب ا ز پخش شدن لكه جلوگیری به عمل می آید.
- هنگامی كه پارچه دیگری را به محلول لكه برآغشته كردید و می خواهید از آن برای زدودن لكه استفاده كنید، توجه داشته باشید كه نحوه تمیز كردن باید با سیستم ضربه ای باشد و از مالش پارچه بر روی لكه خودداری شود.
- ضربات پارچه حاوی لكه بر را ابتدا از محدوده خارجی لكه شروع كنید و به داخل ادامه دهید.
- برای شست و شوی اغلب لكه های غیرچربی، كاربرد آب سردنیاز است؛ آب گرم و به خصوص آب داغ لكه را پایدار می كند. البته روش استفاده و نوع لكه نیز تعیین كننده است.
لكه بر دست ساز (خانگی): از محلول آب و الكل صنعتی به نسبت دو به یك برای از بین بردن پاره ای از لكه ها می توان استفاده كرد.

لكه شمع، مداد شمعی و مدادهای چرب آرایشی:

برای این منظور كافی است ابتدا باقی مانده ماده ایجاد كننده را با جسمی نوك تیز به آرامی بردارید. سپس دو تكه دستمال توالت یا كاغذ قهوه ای (مورد استفاده در خشكشویی ها) در دو طرف لكه قرار دهید. سپس اتوی گرم را بر روی یكی از كاغذها در محل لكه فشار دهید. به این ترتیب، چربی موجود در لكه آب می شود و جذب دستمال یا كاغذهای طرفین می شود. ولی در مورد موكت و فرش پس از برداشتن پارافین سفت شده از روی سطح، تنها یك كاغذ بر روی سطح لكه قرار دهید و اتو بكشید.
لكه گل و لای بر روی لباس: كافی است یك عدد سیب زمینی را با چاقو به دو نیم كنید و بر روی لكه بمالید، سپس لباس را در آب سرد بخیسانید و طبق معمول با مواد شوینده شست و شو دهید. در صورتی كه لكه همچنان پـایدار ماند، دستمال را به الكل آغشته كنید و بر روی لكه بمالید.
لكه آب میوه: مقداری نمك بر روی لكه بریزید و سپس آن را در آب سرد مدتی خیس كنید. پس از آن با آب گرم و مواد شوینده شیمیایی بشویید.
لكه روژ لب: شما می توانید با مالیدن خمیر دندان بر روی این نوع لكه و سپس شست و شو، آن را به طور كامل از بین ببرید. البته پاشیدن اسپری مو نیز برای از بین بردن چنین لكه هایی (پیش از شست و شو) بسیار مفید است. راهكار دیگر برای این منظور استفاده از الكل است.
لكه چای و قهوه: به محض ریخته شدن یكی از این مواد بر روی لباس، آن را با آب سرد و مواد شوینده شست و شو دهید.
اگر امكان شست و شوی سریع آن وجود نداشت، مقداری نمك بر روی سطح لكه بریزید و مدتی صبر كنید تا نمك آن را به خودجذب كند. سپس در صورت فراهم شدن شرایط شست و شو، آن را به روش معمول با آب گرم و مواد شوینده بشویید. راهكار دیگر این است كه سطح لكه را با اسپری مخصوص مو بپوشانید، سپس یك قطعه صابون بر روی سطح لكه بمالید و بعد آن را در آب سرد خیس كنید و بشویید.
سه شنبه 24/8/1390 - 14:35
ریزه کاری های خانه داری

قبل از شروع به چیدن مبلمان و اثاثیه و طراحی دکور خانه تان، سعی کنید که از شر عیب و ایرادهای چشمگیر موجود در ظاهر خانه تان خلاص شوید.

برای مثال اگر در و دیوارتان تزیینات قدیمی، چون طاقچه یا گچبری های قدیمی و از مد افتاده دارد ، اگر علاقه ی خاصی به آنها ندارید ، بهتر است فوراً آنها را خراب کنید.
البته اگر خانه تان ایرادهای اساسی دارد بهتر است قبل از اقدام به انجام هر کاری از جانب خودتان از نظرات یک مهندس معماری یا بنای با سابقه کمک بگیرید و دیواری را بدون مشورت خراب یا جابه جا نکنید.
گاهی اوقات تنها با خراب کردن و جا به جایی بعضی از دیوارهای جداکننده می توانید ظاهری زیبا و مدرن تر به خانه بدهید و برای این منظور باید فضای خانه، مورد استفاده هر اتاق و ارتباط اتاق ها با هم را در نظر بگیرید.



می توان عیب موجود روی دیوار، سقف یا هر جای دیگر خانه را به نوعی در چیدمان دکور عمدی و نوعی طرح جلوه داد. مثلا آویزان كردن یك كوزه ی زیبا به محل شیر گاز .


شما هر دیواری را می توانید براساس تئوری های موجود خراب کنید و پایین بیاورید و تنها مشکل موجود ممکن است هزینه و میزان کار و زحمتی باشد که برای این کار لازم است. البته واضح است که با خراب کردن دیوار بین بعضی اتاق ها و تفکیک های خانه، فضا و گنجایش بیشتری خواهیم داشت و بهتر می توانیم به طراحی دکور بپردازیم.

البته در مورد خانه هایی که نقشه بدی دارند، هیچ کاری نمی توان انجام داد مگر این که در صورت امکان بعضی دیوارها را جابه جا کرد و البته باز هم عیبهای اصلی ساختمان کمتر حل خواهد شد.



گاهی هم وجود فضاهای بزرگ در خانه یک مشکل است که شما می توانید با افزودن اتاق و راهروها، فضاهای تفکیک شده و مفیدتری را در خانه ایجاد کنید.


بعضی عیب و ایرادها وجود دارد که نمی توان آن را با خراب یا جا به جا کردن دیوار یا در و پنجره رفع کرد و مجبوریم که آن عیب را با توجه به بودجه ای که در نظر گرفته ایم به نوعی تعمیر یا ترمیم کنیم .
مثلاً با استفاده از سقفهای کاذب یا دیوارهای پیش ساخته، کابین یا کاغذ دیواری و لکه گیری ها، آن عیب را مخفی کنیم. به علاوه شما می توانید گاه با تکرار آن ایراد با ترک خوردگی روی سقف یا دیوار نوعی طرح و مدل به وجود بیاورید .

گاهی می توان عیب موجود روی دیوار، سقف یا هر جای دیگر خانه را به نوعی در چیدمان دکور عمدی و نوعی طرح جلوه داد. مثلا آویزان كردن یك كوزه ی زیبا به محل شیر گاز .


شما به کمک حقه ها و روشهای ساده ای می توانید برخی ترک خوردگی و عیبها را با چسباندن کاغذ دیواری روی آن از بین ببرید یا برخی ایرادهای اسکلتی و نقشه ای را با استفاده از نورپردازی های خاص با انواع لامپهای هالوژن یا دیگر روشنایی ها به نوعی رفع کنید.


البته نصیحت ما این است که سعی کنید حتی الامکان کمتر درگیر کارهای بنایی و معماری شوید و با کمک گرفتن از تنوع رنگ، بافت یا طرح و اثاثیه متنوع و طرح دار، فضاها را تغییر دهید و عیبها را کم رنگ تر جلوه دهید.
البته نقاشی کردن هم بسیاری از ایرادها را همانند نورپردازی می تواند رفع کند. سعی کنید حتی الامکان ایرادهایی را که نمی توانید از شر آنها خلاص شوید پنهان کنید.
شما مثلامی توانید ستون وسط یک اتاق که دوست ندارید دیده شود را خیلی ساده با ساختن یک پارتیشن هم رنگ دیوار کناری در کنار ستون یا تبدیل آن قسمت به یک کمد دیواری یا اتاقک شیشه ای یا پاسیو به آن ستون هدف دهید.
همیشه برای پنهان کردن یک عیب در فضای داخل ساختمان لازم نیست که آن را بپوشانیم. گاهی نپوشاندن عیب یا تکرار آن موجب کمتر جلوه کردن آن ایراد می شود.

سه شنبه 24/8/1390 - 14:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته