• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4549
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 3221روز قبل
دعا و زیارت

امام صادق علیه السلام:
در هر روز نوروزى، ما آرزوى فرج داریم؛ چرا که آن از روزهاى ما و شیعیان ماست. فارسیان، آن را گرامى داشتند و شما (اعراب) آن را ضایع کردید.»
منبع: بحارالأنوار، ج۵۶، ص‏۹۱

عید نوروز و دعای برای فرج

نوروز‌‌ روزی است که قائم ما حضرت مهدی (عج) ظهور خواهد کرد
و هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما اهل بیت به انتظار فرج نشسته ایم
. امام صادق (ع) وسایل الشیعه – ج ۵ – ص

سه شنبه 24/8/1390 - 15:4
اهل بیت

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)                   روی دل با کاروان کربلا دارد حسین (ع)
از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست            مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم                          بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش روراه دیار نیستی کافیش نیست                   اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بسکه محملها رود منزل به منزل با شتاب              کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند                 تا بجائی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب                         ورنه این بی‌حرمتیها کی روا دارد حسین
سروران،‌پروانگان شمع رخسارش ولی                 چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به تاج زین نهاده راه‌پیمای عراق                    می‌نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی                         خون به دل از کوفیان بی‌وفا دارد حسین
دشمنانش بی‌امان و دوستانش بی‌وفا                    با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست                   هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می‌کند                   عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می‌بندد به روی اهل بیت                  داوری بین با چه قومی بی‌حیا دارد حسین
بعدازاینش صحنه‌هاو پرده‌هااشکست وخون           دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
سازعشق است وبه دل هرزخم پیکان زخمه‌ئی         گوش کن عالم پراز شور و نواداردحسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز                       با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا               جای نفرین هم بلب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار               کاندرین گوشه عزایی بی‌ریا داردحسین



http://armagan90.mihanblog.com/post/category/3/page/7
سه شنبه 24/8/1390 - 15:3
اهل بیت


        قاتلان امام حسین (ع) اهل فساد و فحشا بودند


"ایمان" و "عمل صالح" دو واژه ارزشمند قـرآنى‌اند كه تقریباً در شصت و دو آیه در كنار یكدیگر آمده‌اند. قرآن مـجید، همه انسان‌ها را در خسران و زیان مى‌داند جز كسانى كه ایمان آورنـد و كـارهـاى شایسته انجام دهند و یكدیگر را به حق و صبر سفارش كنند. (1) جـامـعـه اسـلامـى تـا آنگـاه كـه از ارزش‌هـاى الهـى پـاسـدارى كـنـد و بـر عـبـادت و عـمل صالح و اخلاق نیكو و معنویات ارج نهد، در صراط مستقیم حركت مى‌كند و مورد عنایت و انعام الهـى اسـت، و در غیر این صورت، یا در گروه (مغضوبین) و یا (ضالّین) در خواهد آمد كه هر دو گـروه از صـراط مستقیم الهى بیرونند. حادثه عاشورا نشان داد كه ارزش‌هاى اخلاقى جامعه به گونه‌اى چشمگیر كاهش یافته است و عموم مردم به پیروى از حاكمان فاسد به ضد ارزش‌ها روى آورده‌اند. قرآن مجید از این حقیقت تلخ چنین یاد مى‌كند: از ابوسعید خدرى نقل است كه پیامبر اكرم پس از تلاوت این آیه فرمود: شصت سال دیگر، كسانى خواهند آمد كه نماز را چنین تباه مى‌كنند و در پى شهوات مى‌روند... و اینان، قرآن را تلاوت مى‌كنند، ولى قرآن از حنجره آنان فروتر نمى‌رود. «فـَخـَلَفَ مـِنْ بـَعـْدِهـِمْ خـَلْفٌ اَضـاعـُوا الصَّلوةَ وَ اتَّبـَعـُوا الشَّهـَواتِ فـَسـَوْفَ یـَلْقـَوْنـَ غَیّاً»(2) ؛ آنگـاه، پس از آنان جانشینانى بر جاى ماندند كه نماز را تباه ساختند و از هوس‌ها پیروى كردند، و به زودى [سزاى] گمراهى [خود] را خواهند دید. در آیـه پـیـش از این، سـخـن از پیامبران پاك و ذریه صالح آنان و نعمت یافتگان الهى رفته است كه همواره با عبادت و ذكر و سجده و گریه، در حال عبادت و نیایش با خداى بزرگند و این، طریق انـسـانـیـت و بـهـتـریـن گـونـه عـمـل صالح است و در این آیه، خداوند خبر مى‌دهد كه برخى از جانشینان آن عابدان صالح، كسانى بودند كه رسم جانشینى را به جاى نیاوردند و ارزش‌هاى الهـى را فـرامـوش كـردنـد. مـصـداق كـامـل ایـن ارزش‌هـا نـمـاز اسـت كـه پـایـه عـبـودیـت حق است.(3) از ابوسعید خدرى نقل است كه پیامبر اكرم پس از تلاوت این آیه فرمود: شصت سال دیگر، كسانى خواهند آمد كه نماز را چنین تباه مى‌كنند و در پى شهوات مى‌روند... و اینان، قرآن را تلاوت مى‌كنند، ولى قرآن از حنجره آنان فروتر نمى‌رود.(4) پس از آن كـه مـعـاویه بر اوضاع چیره شد، به سوى كوفه رفت و در نخیله، نماز جمعه اقامه كرد و در خـطـبه‌ها گفت: «به خدا سوگند، من با شما نجنگیدم تا نماز بخوانید و روزه بگیرید و حج بـه جـاى آوریـد و زكـات بـدهـیـد! من تنها از آن رو با شما جنگیدم كه بر شما حكومت كنم و بر خلاف میل شما به خواسته‌ام رسیدم.»(5) پس از آن كـه مـعـاویه بر اوضاع چیره شد، به سوى كوفه رفت و در نخیله، نماز جمعه اقامه كرد و در خـطـبه‌ها گفت: «به خدا سوگند، من با شما نجنگیدم تا نماز بخوانید و روزه بگیرید و حج بـه جـاى آوریـد و زكـات بـدهـیـد! من تنها از آن رو با شما جنگیدم كه بر شما حكومت كنم و بر خلاف میل شما به خواسته‌ام رسیدم.» در اوایل نیمه قرن دوم، بنیان‌هاى اخلاقى جامعه به كلى ویران شده بود و مسلمانان از درون و بـرون در شـعـله‌هـاى خـانـمـانـسـوز فـسـادهـاى اخـلاقـى مـى‌سـوخـتـنـد و رذایـل اخـلاقـى بـسـان سرطان، سراسر زندگى فردى و اجتماعى آنان را تسخیر كرده بود و راهـى را پیمودند كه با اهداف و آرمان‌هاى والاى شریعت مقدّس اسلام در تضاد بود. علّت اصلى ایـن تـبـاهـى و واپـس گـرایـى حـكـومـت امـوى بود؛ چنان كه امیرمؤمنان(علیه السلام) مى‌فرماید: «اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بَِّاب ائِهِمْ»(6) ؛ مردم، بیش از آنچه به پدرانشان شبیه باشند، به رهبرانشان شبیه‌اند. مردم همان راهى را مى‌رفتند كه حكومت فاسد برایشان ترسیم كرده بود و نمودار رفتارى آنان یـزیـد بـود؛ كسى كه امام حسین(علیه السلام) او را فاسق، شرابخوار، آدمكش، و متظاهر به فسق مى‌خواند. (7) رهـبـر ژرف انـدیش انقلاب اسلامى، حضرت آیت الله خامنه‌اى درباره چنین حكومت‌هایى، كه بر مـعیارهاى ضد اخلاقى و شیطانى بنا شده‌اند، مى‌فرماید: هر كس كه دنیا طلب‌تر، شهوتران‌تـر و بـراى بـه دسـت آوردن مـنافع شخصى، زرنگ‌تر و با صدق و راستى بیگانه‌تر است، سر كار مى‌آید. آن وقت، نتیجه این مى‌شود كه امثال عمر بن سعد و شمر و عبیدالله بن زیاد مى‌شـوند رؤسا و مثل حسین بن على (علیهماالسلام) به مذبح مى‌رود و در كربلا به شهادت مى‌رسد این یك حساب دو دو تا چهار تاست! كسانى كه دلسوزند نباید بگذارند معیارهاى الهى در جـامـعـه عوض بشود. اگر معیار تقوا در جامعه عوض شد، معلوم است كه باید خون یك انسان با تقوایى مثل حسین بن على (علیهماالسلام) ریخته بشود. اگر زرنگى و دست و پا دارى در كار دنیا و پشت هم انـدازى و دروغـگـویـى و بـى اعـتنایى به ارزش‌هاى اسلامى ملاك قرار گرفت، معلوم است كه كـسـى مـثـل یـزیـد بـایـد در راس كـار قـرار بـگـیـرد و كـسـى مثل عبیدالله باید شخص اول كشور عراق بشود.(8) بى بند و بارى اخلاقى در حكومت‌هاى ستمگر ابعادى پر دامنه دارد و بى شمار است. آنچه در زیر مى‌آید، تنها گوشه‌اى از مفاسد آن روزگار است كه باید از آن عبرت گرفت. نـقل است در روز عاشورا ده نفر داوطلب شدند و بر بدن پاك امام حسین (علیه السلام) با اسب تاختند. سپس نـزد ابـن زیـاد آمـدنـد و جـایـزه‌اى نـاچـیـز گـرفـتند. ابوعمر زاهد مى‌گوید، نسب آن ده نفر را بررسى كردیم، همه فرزند نامشروع بودند. فساد و فحشا تـربـیـت درسـت دیـنـى و روابـط مـشـروع خانوادگى، سهمى بسیار ارزنده در سلامت اجتماع، آزادگى مردم و روند الهى نظام حكومتى دارد. انحرافات اخلاقى، با ناموس طبیعت و شریعت ناسازگارند و بنیادهاى اخلاقى و انسانى را ویران مى‌كنند و همیشه ابزارى در دست حكومت‌هاى استبدادى بوده‌اند و دستگاه اموى به سختى بدان‌ها آلوده بوده است. بنابر گواهى تاریخ، خانه ابوسفیان، مركز فساد و فحشا بوده و هند، همسر ابوسفیان و مادر معاویه، از زنان بدنام آن زمان بوده است و معاویه جز ابوسفیان، به چهار نفر دیگر نیز منسوب بوده كه با هند، زنا كرده بودند.(9) زیاد بن ابیه، كه از استانداران خونخوار معاویه بوده، پدرى مشخص نداشته است. معاویه او را بـه پـدر خـویـش ابـوسـفـیان، منسوب كرد و بر خلاف حدیث رسول اكرم او را برادر خود خواند. این كار معاویه از آن رو بود كه شخص باده فروش و فـاسـدى بـه نـام ابومریم سلولى گواهى داد كه ابوسفیان با سمیّه، مادر زیاد، زنا كرده و زیاد ثمره آن عمل نامشروع است. این گواهى در مسجد و با حضور مردم انجام گرفت و معاویه با استناد به سخنان ننگین ابومریم، زیاد را پسر ابوسفیان خواند. (10) بنابر گواهى تاریخ، خانه ابوسفیان، مركز فساد و فحشا بوده و هند، همسر ابوسفیان و مادر معاویه، از زنان بدنام آن زمان بوده است و معاویه جز ابوسفیان، به چهار نفر دیگر نیز منسوب بوده كه با هند، زنا كرده بودند. فـرزند زیاد، عبیدالله، نیز نتیجه زنا بوده است؛ چنان كه امام حسین (علیه السلام) آن دو را (ناپاك پسر ناپاك) مى‌خوانده است. رسوایى‌هاى عشقى یزید نیز روى تاریخ را سیاه كرده و لكه ننگى دیگر بر پیشانى حزب اموى نهاده است. ابن قتیبه دینورى در این باره مى‌نویسد: یزید عاشق زنى شوهردار شد بـه نام ارینب دختـر اسحاق، كه زنى با كمال، شریف و ثروتمند و همسر عبدالله بن سلام بود. چون معاویه از عشق یزید به او آگاه شد، با مكر و حیله و صحنه سازى، عبدالله بن سلام را فریفت تا همسر خود، ارینب را طلاق دهد. او تا تمام شدن عدّه طلاق، عبدالله را در شام نگاه داشت و به او وعده ازدواج با دختر خود را داد. پـس از تـمـام شـدن عـدّه ارینب، فردى به نام ابودردا، مامور شد كه به مدینه رَوَد و ارینب را بـراى یـزیـد خواستگارى كند. او وارد مدینه شد و در این زمان، داستان عشق یزید و طلاق ارینب بر سر زبان‌ها بود. ابودردا به محض ‍ورود به مدینه، خدمت امام حسین(علیه السلام) رسید و چون امام از ماجرا آگاه شد، چاره‌اى اندیشید و این دزدى ناموسى انجام نگرفت.(11) نـقل است در روز عاشورا ده نفر داوطلب شدند و بر بدن پاك امام حسین (علیه السلام) با اسب تاختند. سپس نـزد ابـن زیـاد آمـدنـد و جـایـزه‌اى نـاچـیـز گـرفـتند. ابوعمر زاهد مى‌گوید، نسب آن ده نفر را بررسى كردیم، همه فرزند نامشروع بودند. (12)

        پی‌نوشت‌ها:
        1- سوره عصر (13)، آیات 2-3.
        2- مریم (19)، آیه 59.
        3- المیزان، ج 14، ص 78.
        4- المیزان، ج 14، ص80 .
        5- شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 46.
        6- بحارالانوار، ج 78، ص 46.
        7- همان، ج 44، ص 325.
        8- انقلاب و عبرت‌ها، ص12 ـ 13.
        9- شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 336.
        10- همان، ج 16، ص 187.
        11- الامامة و السیاسة، جزء 1، ص 166 ـ 173 (تلخیص)
        12- لهوف، سید بن طاووس، ص 182 ـ 183.
 

منبع :  برگرفته از كتاب عبرت‌های عاشورا

 

http://www.vaares.com/Imam%20Hossein/vghatelan/vghatel.asp?id=3

سه شنبه 24/8/1390 - 15:2
اهل بیت

اربعین، چرا فقط امام حسین(ع)؟

منبع:http://www.ghadir.ca/content/view/150/97/


Image

اربعین یعنی گذشت چهل روز از مصیبت جانگداز شهادت سرور و سالار شهیدان.. چرا فقط برای امام حسین علیه ‏السلام روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اكرم صلی ‏اللَّه‏ علیه ‏و آله، مراسم روز اربعین نداریم؟

 

برای توضیح جواب این سؤال، به این مطالب توجه كنید:

1) فداكاری‏های امام حسین علیه‏السلام، دین را زنده كرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداكاری‏ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامی‏داشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.

2) مصیبت حضرت امام حسین علیه‏السلام، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین علیه‏السلام، از همه مصیبت‏ها بزرگ‏تر و سخت‏تر بود. اگر عامل دیگری هم در كار نبود، همین عامل كافی است كه نشان بدهد چرا برای امام حسین علیه‏السلام بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام‏صلی‏اللَّه‏علیه‏وآله عزاداری می‏كنیم و مراسم متعددی برپا می‏كنیم.

3) در ماه محرم سال ۶۱ق. امام حسین علیه‏السلام، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را كشتند و اسیران كربلا را به كوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین علیه‏السلام و یارانش، به كربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.

4) دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین علیه‏السلام، قصد نابود كردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین علیه‏السلام تلاش كردند تا حادثه كربلا، به كلی فراموش شود و حتی كسانی را كه برای زیارت امام حسین علیه‏السلام می‏آمدند، شكنجه می‏كردند و می‏كشتند. در زمان متوكل عباسی، همه قبرهای كربلا را شخم زدند؛ مزرعه كردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام، منع كردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می‏كردند كه یكی از این مناسبت‏ها، حادثه روز اربعین است.

5) یكی از نشانه‏های مؤمن، زیارت امام حسین علیه‏السلام در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسكری علیه‏السلام روایت شده است كه علامت‏های مؤمن پنج چیز است؛ پنجاه و یك ركعت نماز فریضه و نافله در شبانه‏روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست كردن، پیشانی بر خاك نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن۱ و یكی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده‏اند
سه شنبه 24/8/1390 - 15:1
اهل بیت

  بى عاطفه بودن قاتلان امام حسین(ع)


گرچه در طول زمان و عرض زمین هر جا جنگى اتفاق افتاده، یك یا دو طرفِ درگیر بر باطل بوده‌اند، ولى به هر حال پدیده جنگ جزو ضروریات زندگى بشر شده كه تا كنون گریزى از آن نبوده است. اما جنگجویانى نیز در تاریخ بوده‌اند كه در میدان جنگ نیز رسم جوانمردى و انسانیت را به جا آورده‌اند و هرگز شرافت و مروت را در میدان، سر نبریده‌اند ولى آتـش‌افـروزان بنى امیه، در جنگى ناخواسته و نابرابر، كه بر پاكترین انسان‌هاى جهان تحمیل كردند، همراه با امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش، عاطفه و مردانگى و مروت و انسانیت و شرافت را نیز به مسلخ بردند و سر بریدند و بى عاطفه‌گى و سنگدلى و درندگى را زنده كـردنـد. بـه راسـتى هیچ قلمى تاب نمایاندن آن همه جنایت را ندارد كه در كربلا پدیدار شد. آنچه در زیر مى‌آید، تنها گوشه‌اى از آن است. نـقـل اسـت، بـا ایـن كـه شـمـار مردان جنگى جبهه امام حسین (علیه السلام) به صد نفر نمى‌رسید، سپاهیان یزید در حدود سى هزار نفر بودند كه این، نـشان دهنده نابرابرى در آن جنگ است. (1) همچنین با این كـه زنان و كودكان نیز در میان یاران امام حسین(علیه السلام) بودند، یزیدیان حدود سه شبانه روز آب را بر خیمه‌هاى امام حسین (علیه السلام) بستند.(2) یزیدیان، پس از پیروزى، بدن پاك همه شهیدان را در پیش چشم زنان و كودكان مُثله كردند و سـرهـاى مـقـدس آنـان را بـر نـیـزه بـردنـد و هـمـراه اسـیـران آل پیغمبر(صلی الله علیه و آله) در شهرها و روستاها گردانیدند. یزیدیان، بازماندگان شهیدان كربلا را با وضعى بسیار رقّت‌بار، بر شتران بى جهاز سـوار كـردنـد و همچون اسیران نامسلمان براى تماشاى مردم بـه بـسیارى از شهرها بردند.(3) هـمـچـنـیـن عـصـر عـاشـورا، خـیمه‌ها را ـ كه تنها پناهگاه داغدیدگان جبهه توحید بود ـ به آتش كشیدند و آنان، شب یازدهم محرم را بدون هیچ سرپناهى در میان انبوه دشمنان به سر بردند. عمر سعد، در روز یازدهم محرم، پس از دفن كشته‌هاى جبهه خود، پیكر پاك و مُثله شده شهیدان را بـر جـاى نـهـاد و بـه سـوى كـوفـه حـركـت كـرد. پـس از آن كـه اهـل بـیت (علیهم السلام) را به عنوان اسیران جنگى به مجلس عبیدالله بن زیاد آوردند، آن نابخرد به آنان بى احترامى و پرخاش كرد و حتى بر آن شد تا حضرت زینب (علیهاالسلام) و امام سجاد(علیه السلام) را به شهادت برساند كه توسط اطرافیانش از انجام چنین جنایتى منصرف شد. وقتى بازماندگان شهیدان كربلا وارد مجلس یزید شدند، همه را با طناب بسته بودند و یـزیـد در حـالى كه اشعارى كفرآمیز زمزمه مى‌كرد، با چوبدستى بر لب و دهان امام حسین (علیه السلام) مى‌نواخت. ابـوبـرزه اسـلمـى بـه این كار زشت اعتراض كرد، و فریاد زد: «واى بر تو اى یزید! آیا با چوب بر دهان حسین مى‌زنى؟! من با چشم خود دیدم كه پیامبر لبان او و برادرش حـسن را مى‌بوسید و مى‌فرمود: این دو، سروران اهل بهشتند، خدا لعنت كند كشندگانشان را!» همچنین نقل است كـه عبیدالله بن زیاد دستور داد دست و پا و گردن امام زین العابدین (علیه‌السلام) را زنـجـیر كنند با این كه آن بزرگوار در كربلا به بیمارى سختى دچار شده بود و هنگامى كه وارد كوفه شد، ایام نقاهت خود را مى‌گذراند.(4)

http://www.vaares.com/Imam%20Hossein/vghatelan/vghatel.asp?id=5

سه شنبه 24/8/1390 - 15:1
اهل بیت

 دوستی‌ حسنین‌(ع)


ترمذی‌ در جامع‌ الكبیر به‌ سند خود از اسامه‌ بن‌ زید روایت‌ كرده‌ است‌ كه‌ در یكی‌ از شب‌ها، برای‌ انجام‌ حاجتی‌ به‌ خانه‌ رسول‌ خدا رفتم‌. پیامبر اكرم‌(ص) بیرون‌ آمد، در حالی‌كه‌ چیزی‌ زیر عبا داشت‌ كه‌ نمی‌توانستم‌ آن‌ را تشخیص‌ بدهم‌. بعد از مطرح‌ ساختن‌حاجتم‌ و برآورده‌ شدن‌ آن‌، عرض‌ كردم‌: یا رسول‌ الله چه‌ چیز زیر عبا داری‌؟ حضرت‌ عبا را كنار زد، دیدم‌ حسن‌ و حسین را بالای‌ ران‌ خود نهاده‌ است‌. آن‌ گاه‌ فرمود: این‌ دو، فرزندان‌ من‌ و فرزندان‌ دختر من‌ هستند. خدایا من‌ دوستشان‌ دارم‌، تو هم‌ آنها را و دوستدارانشان‌ را دوست‌ بدار. ابن‌ عساكر از ابوهریره‌ روایت‌ كرده‌ كه‌ می‌گوید از رسول‌ خدا(ص) شنیدم‌ كه‌ می‌فرمود: كسی‌ كه‌ حسن‌ و حسین(ع) را دوست‌ بدارد، مرا دوست‌ داشته‌ است‌ و كسی‌ كه ‌دشمن‌ بدارد آنها را، مرا دشمن‌ داشته‌ است‌.

http://www.vaares.com/Imam%20Hossein/bayanrasool/bayanrasool.asp?id=9

سه شنبه 24/8/1390 - 14:58
اهل بیت

  بوسیدن‌ دهان‌ و دندان‌ امام حسین(ع)


ابن‌ عساكر از یعلی‌ روایت‌ كرده‌ : همراه‌ رسول‌ خدا(ص) برای‌ مهمانی‌ دعوت‌ شده ‌بودیم‌، بیرون‌ آمدیم‌ كه‌ امام حسین(ع) با بچه‌ها بازی‌ می‌كرد... و گاهی‌ این‌ طرف‌ و گاهی‌ به‌ طرف‌ دیگر فرار می‌كرد و رسول‌ خدا(ص)... او را گرفت‌ و یك‌ دست‌ بر پشت‌ امامحسین(ع) و دست‌ دیگر زیر چانه‌ او گذاشتند و دهان‌ را در دهان‌ او گذاشت‌ و او را بوسید. طبرانی‌ با سند خود از انس‌ بن‌ مالك‌ روایت‌ كرده‌ هنگامی‌ كه‌ سر مبارك‌ امامحسین(ع) در برابر عبیدالله بن‌ زیاد قرار دادند او با چوب‌ دستی‌ كه‌ در دست‌داشت‌،لب‌های‌ مبارك‌ امام حسین(ع) را می‌زد و آن‌ گاه‌ دندان‌های‌ مطهر آن‌ جناب‌ را توصیف‌ می‌كرد، من‌ با خود گفتم‌ كه‌ خدا تو را به‌ بیچارگی‌ گرفتار سازد، من‌ خود شاهد عینی‌ جریان‌ بودم‌ كه‌ رسول‌ خدا(ص) جایی‌ را كه‌ اكنون‌ چوب‌ می‌زنی‌، می‌بوسید! و نیز ابن‌ حجر هیثمی‌ از ابن‌ ابی‌ الدنیا روایت‌ می‌كند كه‌ زید بن‌ ارقم‌ در مجلس‌ ابن‌ زیاد حضور داشت‌ كه‌ دید ابن‌ زیاد با چوب‌ دستی‌ به‌ لب‌ و دندان‌ آن‌ حضرت‌ می‌زند، به‌ وی‌ گفت‌: چوب‌ دستی‌ را از لب‌ و دندان‌ امام حسین(ع) بردار، به‌ خدا سوگند همواره‌ می‌دیدم‌ كه‌ رسول‌ خدا(ص) میان‌ این‌ دولب‌ را می‌بوسید. آن‌ گاه‌ «زید بن‌ ارقم‌» گریست‌ و ابن‌ زیاد ناراحت‌ شد و گفت‌: «خدا دیدگان‌ تو را بگریاند، اگر پیرمرد خرفت‌ و بی‌ عقلی‌ نبودی‌ گردنت‌ را می‌زدم‌» زید بن‌ ارقم‌ از جای‌ خود برخاست‌، خطاب‌ به‌ مردم‌ گفت‌: «ای‌ مردم‌ شما از امروز به‌ بعد مردگانی‌ بیش‌ نخواهید بود، برای‌ این‌ كه‌ پسر فاطمه را شهید كردید و پسر ابن‌ مرجانه‌ را بر خود امیر قرار دادید. به‌ خدا سوگند طولی‌ نمی‌كشد نیك‌ مردان‌ِ شما را می‌كشند و بدسیرتان‌ را به‌ شما می‌گمارند».

http://www.vaares.com/Imam%20Hossein/bayanrasool/bayanrasool.asp?id=7

سه شنبه 24/8/1390 - 14:57
دعا و زیارت

 سیّد علی خان(ره) در «الکلم الطّیب» می‌گوید: این، استغاثه به امام زمان(ع)، هرجا باشی دو رکعت نماز با حمد و سوره به جای آور، آنگاه رو به قبله زیر آسمان بایست و بگو: «سلام الله الکامل التّامّ الشّامل العامّ، و صلواته الدّائمة و برکاته القائمة التّامّة، علی حجّة الله و ولیّه فی أرضه و بلاده، و خلیفته علی خلقه و عباده، و سلالة النّوّة، و بقیّة العترة و الصّفوة، صاحب الزّمان، و مظهر الایمان، و ملقّن أحکام القرآن، و مطهّر الأرض و ناشر العدل فی الطّول و العرض، و الحجّة القائم المهدیّ، الإمام المنتظر المرضیّ، و ابن الأئمّة الطّاهرین، الوصیّ بن الأوصیاء المرضیّین، الهادی المعصوم بن الأئمّة الهداة المعصومین.

السّلام علیک یا معزّ المؤمنین المستضعفین، السّلام علیک یا مذلّ الکافرین المتکبّرین الظّالمین. السّلام علیک یا مذلّ الکافرین المتکبّرین الظّالمین. السّلام علیک یا مولای یا صاحب الزّمان، السّلام علیک یابن رسول الله، السّلام علیک یابن أمیر المؤمنین، السّلام علیک یابن فاطمة الزّهراء سیّدة نساء العالمین.

السّلام علیک یابن الأئمّة الحجج المعصومین و الإمام علی الخلق أجمعین، السّلام علیک یا مولای سلام مخلصٍ لک فی الولایة.

أشهد أنّک الإمام المهدیّ قولاً وفعلاً، وأنت الّذی تملأ الأرض قسطاًو عدلاً، بعد ما ملئت جوراً و ظلماً فعجّل الله فرجک، و سهّل مخرجک، و قرّب زمانک، و کثّر أنصارک و أعوانک، و أنجز لک ما وعدک، فهو أصدق القائلین «و نرید أن نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمّةً و نجعلهم الوارثین».۱

یا مولای یا صاحب الزّمان، یابن رسول الله، حاجتی کذا و کذا، فاشفع لی فی نجاحها، فقد توجّهت إلیک بحاجتی، لعلمی أنّ لک عند الله شفاعةً مقبولةً، و مقاماً محموداً، فبحقّ من اختصّکم بأمره، و ارتضاکم لسرّه، و باشّأن الّذی لکم عند الله بینکم و بینه، سل الله تعالی فی نجح طلبتی، و إجابة دعوتی، و کشف کربتی؛

سلام کامل، تمام، شامل و عامّ خداوند و درودهای همیشگی و برکات پاینده و کامل خدا، بر حجّت خدا و ولیّ او بر روی زمین و شهرهای او و جانشین او بر آفریدگان او و بندگانش و بر نسل پاک نبوّت و باقی ماندة عترت و برگزیدگان، حضرت صاحب‌الزّمان و آشکار کنندة ایمان و آموزنده و تعلیم‌گر احکام قرآن و پاک‌کنندة زمین و نشردهندة عدل در طول و عرض (جهان) و حجّت قائم مهدی، امام منتظر پسندیده و فرزند پیشوایان پاک، وصی که فرزند اوصیای پسندیده است، راهنمای معصومی که فرزند امامان هدایت‌گر معصوم است.

سلام بر تو ای عزّت‌بخش مؤمنانی که آنها را ضعیف شمرده و به ناتوانی وا داشته‌اند، سلام بر تو ای خوارکنندة کافران متکبّر ستمگر؛ سلام بر تو ای مولای من، ای صاحب الزّمان؛ سلام بر تو ای فرزند رسول خدا؛ سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان؛ سلام بر تو ای فرزند فاطمة زهرا سرور زنان جهانیان.

سلام بر تو ای فرزند امامان که حجّت‌های معصوم بودند و ای رهبر و پیشوای تمام خلایق؛ سلام بر تو ای مولای من؛ سلام کسی که در ولایت برای تو اخلاص دارد (تنها ولایت و محبّت تو را دارد).

شهادت می‌دهم که همانا تو پیشوای هدایت شده و هدایت‌گری از جهت گفتار و کردار و تو همان کسی هستی که زمین را از عدل و داد پر خواهی کرد بعد از آنکه از جور و ستم پر شده باشد؛ پس خدا در ظهورت تعجیل کند و خروجت را آسان و زمان ظهورت را نزدیک نماید و یاران و یاوران تو را زیاد گرداند و به آنچه به تو وعده داده است وفا کند، که او راستگوترین سخنگویان است (آنجا که می‌فرماید:) «می‌خواهیم بر اهل ایمانی که در زمین ضعیف شمرده شده‌اند منّت گذاشته، ایشان را پیشوایان خلق و وارثان زمین قرار دهیم».

ای مولای من ای صاحب الزّمان، ای فرزند رسول خدا؛ حاجتم چنین و چنان است [و به جای «کذا و کذا» حاجت خود را ذکر نماید]، تو در مورد بر آورده شدن آن برای من (در پیشگاه خدا) شفاعت کن، که من به شما برای رفع حاجتم روی آورده‌ام؛ چون می‌دانم که شما را به امر خودش اختصاص داد و برای اسرار خود برگزید و به آن شأن و مقامی که نزد خدا برای شما است و ارتباطی که میان شما و اوست از خدا بخواهید که خواسته‌هایم را برآورده ساخته، دعایم را مستجاب گرداند و اندوهم را بر طرف سازد».

و هر چه دوست داری، دعا کن و بخواه که ان‌شاءالله بر آورده می‌شود.۲

علّامه شیخ محمود عراقی در کتاب «دارالسّلام» ـ که در آن جریان کسانی که به ملاقات و عرض سلام خدمت امام زمان(ع) تشرّف یافته‌اند، ذکر شده است، می‌نویسد: این عمل را خودم تجربه کرده و آثار عجیبی از آن مشاهده نموده‌ام، بعضی از علما از یاد دادن آن به نااهلان خودداری می‌کردند و از کارهایی بود که در گرفتاری‌های بزرگ آن را تجربه کرده بودند.۳

ایشان در «دارالسّلام» می‌فرماید: به نظر می‌رسد سورة «فتح» و «نصر» برای بعد از سورة «حمد» تعیین شده و فاضل معاصر آن را معیّن فرموده است و بعید نیست که انجام این عمل در نیمة شب معیّن شده باشد؛ چون راوی در آن وقت مأمور به انجام شده بود و اطلاقی در کلام نیست تا غیر آن وقت را هم شامل شود، لذا قدر متیقّن و آن وقت حتمی و یقینی همان نیمة شب است.

فاضل معاصر از قول کفعمی قبل از نماز و زیارت علاوه بر تعیین این دو سوره، غسل را نیز افزوده است، هر چند در کتاب «مصباح الزائر» سوره معیّن نشده است. بنابراین، آنچه از فرمایشات این بزرگواران ظاهر می‌شود این است که تعیین سوره‌ها و تعیین وقت گرچه اقوی نیست ولی به احتیاط نزدیک‌تر می‌باشد و انجام دادن غسل شرط نشده گرچه آن هم مطابق با احتیاط است.۴

سه شنبه 24/8/1390 - 14:55
اهل بیت

  رفع‌ تشنگی‌ از حسنین‌ با گذاشتن‌ زبان‌ در دهان‌ آن‌ دو


ابن‌ حجر عسقلانی‌ در «تهذیب‌ التهذیب‌» از اسحاق‌ بن‌ ابی‌ حبیبه‌ و او از ابوهریره‌ روایت‌ می‌كند كه‌ گفت‌: گواهی‌ می‌دهم‌ كه‌ همراه‌ رسول‌ خدا(ص) حركت‌ می‌كردیم ‌كه‌ ناگهان‌ رسول‌ خدا(ص) صدای‌ حسنین‌ را شنید كه‌ می‌گریستند و مادر ایشان‌ هم‌ همراه‌ آنان‌ بود، پیغمبر(ص) با سرعت‌ به‌ سوی‌ آنها شتافت‌ و پرسید: چرا این‌ دو فرزندم‌ می‌گریند؟ فاطمه‌ پاسخ‌ داد: از تشنگی‌. رسول‌ خدا(ص) به‌ سراغ‌ مشك‌ كهنه‌ای‌ كه‌ با آب‌ آن‌ وضو می‌گرفت‌ رفت‌. ولی‌ آن‌ روز آب‌ بسیار كم‌ بود و مردم‌ هم‌ به‌ دنبال‌ به‌ دست ‌آوردن‌ آب‌ بودند. رسول‌ خدا(ص) فریاد زد: آیا كسی‌ از شما آب‌ همراه‌ دارد؟ هیچ‌ كس‌ آبی‌ به‌ همراه ‌نداشت‌. آن‌ گاه‌ رسول‌ خدا(ص) خطاب‌ به‌ فاطمه‌ فرمودند: یكی‌ از آن‌ دو فرزند را به‌ من ‌بده‌. فاطمه‌ یكی‌ از آنها را از زیر چادرش‌ بیرون‌ آورد و پیامبر اكرم‌(ص) او را در حالی‌ كه ‌می‌گریست‌ به‌ سینه‌ چسبانید و زبان‌ مباركش‌ را در میان‌ دهان‌ او فرو برد. او زبان‌ مبارك ‌رسول‌ خدا(ص) را می‌مكید تا سیراب‌ شد و از گریه‌ باز ایستاد و همین‌ رفتار را با فرزند دیگرش‌ هم‌ انجام‌ داد.

http://www.vaares.com/Imam%20Hossein/bayanrasool/bayanrasool.asp?id=3

 

 

سه شنبه 24/8/1390 - 14:54
دعا و زیارت

اَللَّهُمَّ إنّی تَوَجَّهْتُ إلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ أمامی وَ عَلیٍّ مِنْ خَلْفی وَ عَنْ یَمینی وَ أئِمَّتی عَنْ یَساری. أسْتَتِرُ بِهِمْ مِنْ عَذابِکَ وَ أتَقَرَّبُ إلَیْکَ زُلْفى لاأجِدُ أحَداً أقْرَبَ إلَیْکَ مِنْهُمْ، فَهُمْ أئِمَّتی فَآمِنْ بِهِمْ خَوْفی مِنْ عِقابِکَ وَ سَخَطِکَ وَ أدْخِلْنی بِرَحْمَتِکَ‏فی عِبادِکَ الصّالِحینَ.
أصْبَحْتُ بِاللَّهِ مُؤْمِناً مُخْلِصاً عَلى دینِ مُحَمَّدٍ وَ سُنَّتِهِ وَ عَلى دینِ عَلیٍّ وَ سُنَّتِهِ وَ عَلى دینِ الْأوْصِیاءِ وَ سُنَّتِهِمْ، آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَ عَلانِیَتِهِمْ، وَ أرْغَبُ إلَى اللَّهِ تَعالى فیما رَغِبَ فیهِ إلَیْهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلیٌّ وَ الْأوْصیاءُ وَ أعوذُ بِاللَّهِ مِنَ شَرِّ مَا اسْتَعاذوا مِنْهُ، وَ لا حَوْل وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللَّهِ وَ لا عِزَّةَ وَ لا مَنْعَةَ وَ لا سُلْطانَ إلّا للَّهِِ الْواحِدِ الْقَهّارِ الْعَزیزِ الْجَبّارِ الْمُتَکَبِّرِ، تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إنَّ اللَّهَ بالِغُ أمْرِهِ.
اَللَّهُمَّ إنّی أُریدُکَ فَأرِدْنی وَ أطْلُبُ ما عِنْدَکَ فَیَسِّرْهُ لی وَ اقْضِ لی حَوائِجی، فَإنَّکَ قُلْتَ فی کِتابِکَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: »شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ، هُدًى لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ«،
فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ بِما أنْزَلْتَ فیهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ خَصَّصْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ بِتَصْییرِکَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ، فَقُلْتَ: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ ألْفِ شَهْرٍ × تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أمْرٍ × سَلامٌ هِیَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر».
اَللَّهُمَّ وَ هذِهِ أیّامُ شَهْرِ رَمَضانَ قَدِ انْقَضَتْ، وَ لَیالیهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ قَدْ صِرْتُ مِنْهُ یا إلهی إلى ما أنْتَ أعْلَمُ بِهِ مِنّی وَ أحْصى لِعَدَدِهِ مِنْ عَدَدی، فَأسْأ لُکَ یا إلهی بِما سَأ لَکَ بِهِ عِبادُکَ الصّالِحُونَ أنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ أنْ تَتَقَبَّلَ مِنّی کُلَّ ما تَقَرَّبْتُ بِهِ إلَیْکَ وَ تَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِتَضْعیفِ عَمَلی وَ قَبولِ تَقَرُّبی وَ قُرُباتی وَ اسْتِجابَةِ دُعائی وَ هَبْ لی مِنْکَ عِتْقَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَ الْأمْنِ یَوْمَ الْخَوْفِ مِنْ کُلِّ فَزَعٍ وَ مِنْ کُلِّ هَوْلٍ أعْدَدْتَهُ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ.
أعوذُ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ وَ بِحُرْمَةِ نَبیِّکَ وَ حُرْمَةِ الصّالِحینَ أنْ یَنْصَرِمَ هذَا الْیَوْمُ وَ لَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ تُریدُ أنْ تُؤاخِذَنی بِها، أوْ ذَ نْبٌ تُریدُ أنْ تُقایِسَنی بِهِ وَ تُشْقِیَنی وَ تَفْضَحَنی بِهِ أوْ خَطیئَةٌ تُریدُ أنْ تُقایِسَنی بِها وَ تَقْتَصَّها مِنّی لَمْ تَغْفِرْها لی، وَ أسْأ لُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ الْفَعّالِ لِما یُریدُ الَّذی یَقولُ لِلشَّیْ‏ءِ: کُنْ، فَیَکونُ، لا إلهَ إلّا هُوَ.
اَللَّهُمَّ إنّی أسْأ لُکَ بِلا إلهَ إلّا أنْتَ إنْ کُنْتَ رَضیتَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ أنْ تَزیدَنی فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری رِضًى، فَإنْ کُنْتَ لَمْ تَرْضَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ فَمِنَ الْآنِ فَارْضَ عَنِّی، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ. وَ اجْعَلْنی فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی هذَا الْمَجْلِسِ مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ وَ طُلَقائِکَ مِنْ جَهَنَّمَ وَ سُعَداءِ خَلْقِکَ، بِمَغْفِرَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ.
اَللَّهُمَّ إنّی أسْأ لُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ أنْ تَجْعَلَ شَهْری هذا خَیْرَ شَهْرِ رَمَضانَ عَبَدْتُکَ فیهِ وَ صُمْتُهُ لَکَ وَ تَقَرَّبْتُ بِهِ إلَیْکَ مُنْذُ أسْکَنْتَنی فیهِ أعْظَمَهُ أجْراً وَ أ تَمَّهُ نِعْمَةً وَ أعَمَّهُ عافِیَةً وَ أوْسَعَهُ رِزْقاً وَ أفْضَلَهُ عِتْقاً مِنَ النّارِ وَ أوْجَبَهُ رَحْمَةً وَ أعْظَمَهُ مَغْفِرَةً وَ أکْمَلَهُ رِضْواناً وَ أقْرَبَهُ إلى ما تُحِبُّ وَ تَرْضى.
اَللَّهُمَّ لاتَجْعَلْهُ آخِرَ شَهْرِ رَمَضانَ صُمْتُهُ لَکَ وَ ارْزُقْنِی الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ حَتّى تَرْضى وَ بَعْدَ الرِّضا وَ حَتّى تُخْرِجَنی مِنَ الدُّنْیا سالِماً وَ أنْتَ عَنّی راضٍ وَ أ نَا لَکَ مَرْضیٌّ.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأمْرِ الْمَحْتومِ الَّذی لایُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ تُثیبُ وَ تُسَمّی وَ تَقْضی لَهُ وَ تَزیدُ وَ تُحِبُّ لَهُ وَ تَرْضى وَ أنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی هذَا الْعامِ وَ فی کُلِّ عامٍ الْمَبْرورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفورِ ذُنوبُهُمُ، الْمُتَقَبَّلِ عَنْهُمْ مَناسِکُهُمُ، الْمُعافینَ عَلى أسْفارِهِمُ، الْمُقْبِلینَ عَلى نُسُکِهِمُ، الْمَحْفوظینَ فی أنْفُسِهِمْ وَ أمْوالِهِمْ وَ ذَراریهِمْ وَ کُلِّ ما أنْعَمْتَ بِهِ عَلَیْهِمْ.
اَللَّهُمَّ اقْلِبْنی مِنْ مَجْلِسی هذا، فی شَهْری هذا، فی یَوْمی هذا، فی ساعَتی هذِهِ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً لی مَغْفوراً ذَ نْبی مُعافًى مِنَ النّارِ وَ مُعْتَقاً مِنها عِتْقاً لا رِقَّ بَعْدَهُ أبَداً وَ لا رَهْبَةَ یا رَبَّ الْأرْبابِ.
اَللَّهُمَّ إنّی أسْأ لُکَ أنْ تَجْعَلَ فیما شِئْتَ وَ أرَدْتَ وَ قَضَیْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ حَتَمْتَ وَ أنْفَذْتَ أنْ تُطیلَ عُمْری وَ أنْ تُنْسِئَنی فی أجَلی وَ أنْ تُقَوِّیَ ضَعْفی وَ أنْ تُغْنِیَ فَقْری وَ أنْ تَجْبُرَ فاقَتی وَ أنْ تَرْحَمَ مَسْکَنَتی وَ أنْ تُعِزَّ ذُلّی وَ أنْ تَرْفَعَ ضَعَتی وَ أنْ تُغْنِیَ عائِلَتی وَ أنْ تُؤْ نِسَ وَحْشَتی وَ أنْ تُکْثِرَ قِلَّتی وَ أنْ تُدِرَّ رِزْقی فی عافِیَةٍ وَ یُسْرٍ وَ خَفْضٍ وَ أنْ تَکْفِیَنی ما أهَمَّنی مِنْ أمْرِ دُنْیایَ وَ آخِرَتی وَ لاتَکِلْنی إلى نَفْسی فَأعْجِزَ عَنْها وَ لا إلَى النّاسِ فَیَرْفَضونی، وَ أنْ تُعافِیَنی فی دینی وَ بَدَنی وَ جَسَدی وَ روحی وَ وُلْدی وَ أهْلی وَ أهْلِ مَوَدَّتی وَ إخْوانی وَ جیرانی مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ الْأحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الْأمْواتِ وَ أنْ تَمُنَّ عَلَیَّ بِالْأمْنِ وَ الإْیمانِ ما أبْقَیْتَنی، فإنَّکَ وَلیّی و مَوْلایَ وَ ثِقَتی وَ رَجائی وَ مَعْدِنُ مَسْأ لَتی وَ مَوْضِعُ شَکْوایَ وَ مُنْتَهى رَغْبَتی، فَلاتُخَیِّبُنی فی رَجائی یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ لاتُبْطِلْ طَمَعی وَ رَجائی‏فَقَدّْ تَوَجَّهْتُ إلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ قَدَّمْتُهُمْ إلَیْکَ أمامی وَ أمامَ حاجَتی وَ طَلِبَتی وَ تَضَرُّعی وَ مَسْأ لَتی، وَ اجْعَلَنی بِهِمْ وَجیْهاً فِى الدُّنیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ، فَإنَّکَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ فَاخْتِمْ لی بِهِمُ السَّعادَةَ، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ

سه شنبه 24/8/1390 - 14:53
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته