• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4549
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 3223روز قبل
آموزش و تحقيقات

معاون آموزشی وزارت علوم با بیان اینکه آموزش عالی ایران باید محور تربیت دانشجو در منطقه باشد، گفت: استانهای مرزی کشور باید آموزش جوانان آن سوی مرزها و جهان اسلام را عهده دار شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدحسین نادری منش پنجشنبه در دومین نشست بررسی طرح آمایش آموزش عالی با حضور روسای 29 دانشگاه در دانشگاه شهیدبهشتی با بیان این مطلب افزود: در این زمینه خوشه های منطقه ای تشکیل می شود تا از عراق، پاکستان، تاجیکستان، افغانستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس دانشجو جذب شود.

وی گفت: کمیته فراملی در بخش آمایش سرزمین آموزش عالی شکل گرفته است و دانشگاهها می توانند ظرفیت پذیرش دانشجوی خارجی ایجاد کنند تا میزان دانشجویان خارجی نیز افزایش یابد.

معاون آموزشی وزارت علوم با اشاره به اهمیت دانشگاه و آموزش عالی در فرآیند تربیتی انسانها یادآور شد: 4 میلیون نفر و 30 درصد جامعه 18 تا 25 ساله کشور را مجموعه دانشگاهی کشور تشکیل می دهد.

نادری منش گفت: انتخاب رشته علوم انسانی نباید به گونه ای باشد که آنهایی که در ریاضی و تجربی پذیرفته نشده اند به علوم انسانی روی بیاورند. از همان زمان باید فرآیند منطقی تعریف شود تا ورودی هم منطقی باشد.

وی همچنین با اشاره به رشد آموزش عالی در سالهای اخیر اظهار داشت: نمونه ای از این رشد را می توان در پیشرفت های علوم هسته ای در ایران دید که فارغ التحصیلان توانمند داخلی توانستند ما را به موفقیت برسانند امثال شهیدشهریاری و شهید علیمحمدی نیز هر دو در داخل کشور تحصیل کرده بودند.

معاون آموزشی وزارت علوم با اشاره به میزان بیکاری در میان فارغ التحصیلان یادآور شد: فارغ التحصیلان کشاورزی مهمترین بخش آمار بیکاران آموزش عالی هستند این در حالی است که اگر 20 درصد از آنها وارد کشاورزی می شدند، بهره وری در کشاورزی تغییر می کرد این موضوع در صنعت نفت و گاز هم صادق است که اگر اینگونه نبود، این میزان هدر رفت انرژی وجود نداشت.

جمعه 4/9/1390 - 15:22
آموزش و تحقيقات

امروزه استفاده از ظروف تفلون یا نچسب بسیار معمول شده است و تقریبا همه ما از این ظروف برای آشپزی استفاده می‌کنیم، بدون آن که بدانیم استفاده ی نادرست از این ظروف ممکن است خطراتی برای سلامتی ما داشته باشد.

چگونه این ظروف، نچسب می شوند؟
ظروف تفلون یا نچسب در واقع همان ظروف آلومینیوم یا استیل هستند که با ماده خاصی به نام پلی تترا فلوئورواتیلن (Polytetrafluoroethylene) که به اختصار (PTFE) نامیده می‌شود، پوشیده می‌شوند. این ماده سبب می‌شود که مواد غذایی به ظرف نچسبند، به همین دلیل به آنها ظروف نچسب می‌گویند.

موادی که برای ساخت ظروف تفلون به کار می‌روند، متفاوت هستند و ضخامت مواد نچسب آنها نیز فرق دارد. مواد نچسبی که کیفیت بالایی دارند، دارای پودر سرامیک یا مخلوط تیتانیوم هستند که بر سختی و مقاومت این مواد می‌افزاید و به راحتی ساییده و خراشیده نمی‌شود.
 
مزایای تفلون ها چیست؟
از مزایای آنها این است ‌که بر خلاف ظروف دیگر که برای نچسبیدن غذا به روغن نیاز دارند، در این ظروف غذا به ظرف نمی‌چسبد و تمیز کردن آن نیز راحت ‌تر است.
 
مضرات تفلون ها چیست ؟
- این ظروف به آسانی حرارت را عبور نمی‌دهند.


- به مرور زمان مواد نچسب آنها از بین می‌روند و این مواد شیمیایی به آرامی وارد غذا می‌شوند که اثرات نامطلوبی بر سلامت انسان دارند.


- وقتی که تحت حرارت بالا قرار بگیرند، مواد نچسب آنها تجزیه شده و وارد غذا می‌شوند. این مواد سمی هستند و سلامت انسان را تهدید می‌کنند.


تحقیقات نشان داده که این سم نه تنها برای انسان، بلکه برای پرندگان نیز بسیار خطرناک است. البته مواد نچسب این ظروف در حرارت ملایم (حرارت کمتر از240 درجه سانتی گراد) تجزیه نمی‌شوند.
 
برای آن که ظروف تفلون خطری برای سلامتی تان نداشته باشد ، باید ...
1- هنگام استفاده از این ظروف دقت کنید تا خراشیده نشوند ، زیرا در اثر همین خراش‌ها و آسیب‌ها، مواد شیمیایی مضر وارد غذا می‌شوند. هنگام شستشو نیز برای جلوگیری از ایجاد  خراش سعی کنید که آنها را با مواد شوینده قوی و اسکاج‌های زبر نشویید.

2- هنگام آشپزی با ظروف تفلون، از حرارت ملایم استفاده کنید و اگر نیاز به حرارت بالا دارید، بهتراست از ظروف لعابی استفاده کنید.

3- زمانی که این ظروف خراب شدند، یا آنها را توسط مراکز معتبر بازسازی کنید یا دیگر از آنها استفاده نکنید.

4- حتما از ظروف تفلون استاندارد و مرغوب استفاده کنید ، زیرا این ظروف مراحل مختلف آزمایش‌های کنترل کیفیت و استاندارد را با موفقیت پشت سرگذاشته‌اند.

جمعه 4/9/1390 - 15:21
آموزش و تحقيقات

سایت «ورد تراول»، ‌١٠ مقصد برتر گردشگری جهان را معرفی کرد که عبارتند از:


١- فرانسه
فرانسه در سال 2010 نیز همانند سال قبل از آن عنوان مقصد گردشگری شماره‌ یک جهان را به خود اختصاص داده است. این کشور از جاذبه‌های گردشگری متنوعی بهره می‌برد، هرچند که مقصد بخش اعظم گردشگران این کشور، شهر زیبای «پاریس» است.
برج «ایفل»، موزه «لوور» و کاخ «ورسای»، سه جاذبه اصلی گردشگری پاریس به شمار می‌روند.

٢- آمریکا
صنعت گردشگری یکی از ارکان اقتصاد آمریکا بوده و چندین میلیون نفر از نیروی کار این کشور در صنعت گردشگری و یا صنایع مرتبط به کار اشتغال دارند. مقصد بخش اعظم گردشگران این کشور، شهرهای زیبای «واشنگتن»، «نیویورک» و دو ایالت «کالیفرنیا» و «فلوریدا» است.
این در حالی است که با گذشت چندین ماه از پایان نشت نفت از سکوی نفتی «خلیج مکزیک»، صنعت گردشگری ایالت فلوریدا هنوز به روزهای خوب خود بازنگشته است.
 
٣- چین
با توجه به عملکرد موفق این کشور در طول سال‌های اخیر، این کشور رتبه‌ سومین مقصد گردشگری جهان را که در اختیار «اسپانیا» بود، به خوداختصاص داده است. این در حالی است که پیش‌بینی می‌شود با توجه به عملکرد موفق این کشور در طول دو هفته برگزاری مسابقات آسیایی در شهر «گوآنگژو» با جذب نزدیک به نیم میلیون گردشگر و جذب بیش از یک میلیون گردشگر در زمان برگزاری المپیک پکن در سال ‌٢٠٠٨، دولت چین به هدف خود در جذب ‌١٠٠ میلیون گردشگر در سال ‌٢٠٢٠ و تبدیل شدن به مقصد نخست گردشگری جهان دست یابد. دولت چین همچنین برنامه‌های زیادی نیز برای جذب گردشگر به واسطه حضور پررنگ در نمایشگاه‌های بین‌المللی صنعت گردشگری دارد.
 
٤- اسپانیا
صنعت گردشگری یکی از ارکان اقتصاد اسپانیا بوده و به تازگی از شرایط رکود خارج شده که حاصل آن رشد هفت درصدی گردشگران این کشور در ماه جولای در مقایسه با مدت زمان مشابه در سال ‌٢٠٠٩ بود و رشد چشمگیر گردشگران در دو شهر «مادرید» و «بارسلون» بوده است.


اسپانیا همچنین از اول ژانویه تا پایان ماه آگوست، میزبان ‌٣٧ میلیون گردشگر بوده که از رشد نیم درصدی نسبت به زمان مشابه در سال ‌٢٠٠٩ حکایت دارد، با این وجود اسپانیا هنوز با ثبت رکورد درآمد ‌٤٧ میلیارد یورویی از صنعت گردشگری که در سال ‌٢٠٠٢ به دست آمد، فاصله دارد.


اسپانیا در بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشترین شاغلین را در صنعت گردشگری داشته و به عنوان یکی از مقاصد برتر گردشگری جهان هر ساله میزبان میلیون‌ها گردشگر از کشورهای مختلف به ویژه انگلیس، آلمان و ‌فرانسه است، هم‌چنین هفت درصد از نیروی کار این کشور در صنعت گردشگری و یا صنایع مرتبط به کار اشتغال دارند.
 
٥- انگلیس
دولت انگلیس در سال‌های اخیر عملکرد خوبی در زمینه جذب گردشگر داشته و قصد دارد تا در قالب برنامه‌ای ده ساله، درآمدهای این کشور از محل صنعت گردشگری را به ‌١٨٨ میلیارد پوند در سال ‌٢٠٢٠ رسانده و این کشور را به قطب نخست گردشگری اروپا تبدیل کند.


در قالب این برنامه ده ساله که رشد ‌٦٠ درصدی درآمدهای انگلستان از محل صنعت گردشگری را در پی خواهد داشت، تعداد شاغلین در صنعت گردشگری انگلستان نیز از رقم فعلی ‌٢٦٤ هزار نفر، به سه میلیون می‌رسد.
 
٦- ایتالیا
ایتالیا به‌دلیل داشتن آب‌وهوای مدیترانه‌ای و جاذبه‌های گردشگری متنوع از جمله آثاری تاریخی از تمدن رم باستان در شهرهای مختلف به ویژه رم، فلورانس و ونیز، یکی از کشورهای محبوب گردشگران است.
ایتالیا سالانه به‌طور متوسط میزبان ‌‌٢٠میلیون گردشگر است. این امر صنعت گردشگری را به یکی از ارکان اقتصاد ایتالیا تبدیل کرده و پنج درصد از تولید ناخالص داخلی ایتالیا به این صنعت اختصاص یافته است. البته با وجود آن‌که هر سال گردشگران کشورهای زیادی به ایتالیا سفر می‌کنند، ولی مردم این کشور تمایل زیادی برای گذراندن تعطیلات در کشور خود ندارند و ‌‌٤٣ درصد ایتالیایی‌ها تعطیلات خود را در خارج از این کشور سپری می‌کنند.
 
٧- ترکیه
دولت ترکیه در سال‌های اخیر عملکرد خوبی در زمینه جذب گردشگر داشته و قصد دارد این کشور را در سال ‌٢٠١٤ به یکی از پنج مقصد برتر گردشگری جهان تبدیل کند. در حال حاضر بخش اعظم گردشگران ترکیه از کشورهای آلمان، روسیه، انگلیس و ایران بوده و مابقی نیز از کشورهای بلغارستان، هلند، گرجستان، فرانسه، سوریه و ایتالیا بوده‌اند.


البته سال گذشته برای صنعت گردشگری ترکیه سال خوبی بود، این در حالی است که ترکیه تنها کشور جهان در سال ‌٢٠٠٩ بود که با وجود وقوع بحران جهانی اقتصادی و شیوع آنفلوآنزا، همچنان شاهد افزایش تعداد گردشگرانش بوده است؛ هرچند که در سال گذشته، مدت‌زمان اقامت گردشگران نسبت به سال‌های قبل، کاهش یافت. از سال گذشته تاکنون نیز بدلیل هزینه‌ پایین گردشگری سلامت در ترکیه، تعداد زیادی از گردشگران آمریکایی، این کشور را به‌عنوان مکانی برای گذراندن تعطیلات و افزایش سلامت روحی و جسمی خود انتخاب کرده‌اند.
 
٨- مکزیک
با وجود تلاش‌های گسترده‌ دولت مکزیک برای مبارزه با باند‌های قاچاق مواد مخدر که بروز ناامنی در برخی از نقاط این کشور را در پی داشت، تعداد گردشگران این کشور در ‌١٠ ماهه‌ نخست امسال در مقایسه با مدت زمان مشابه در سال ‌٢٠٠٩، هفت درصد رشد داشته و با پیش‌بینی رشد پنج درصدی گردشگران این کشور در سال ‌٢٠١٠، مکزیک در این سال، میزبان بیش از ‌٢٢ میلیون گردشگر خواهد بود که حاصل آن درآمد ‌١٠ میلیارد دلاری اقتصاد این کشور خواهد بود.


پایتخت مکزیک، شهر «مکزیکوسیتی»، یکی از پرجمعیت‌ترین و پرگردش‌ترین شهرهای جهان است. مکزیک همچنین مهد سه تمدن‌ باستانی «آزتک»، «مایا» و «اینکا» بوده و آثار ارزشمندی از این سه تمدن را در خود جای داده است.
 
٩- کنیا
صنعت گردشگری یکی از ارکان اقتصاد کنیا بوده و دولت کنیا از سال‌ها قبل برنامه‌های ویژه‌ای را برای جذب گردشگران اروپایی به ویژه طبیعت‌گردان به مرحله اجرا درآورده که حاصل آن برقراری پرواز‌های مستقیم از «نایروبی» به مقصد «لندن»، «پاریس» و «آمستردام» بوده است.


این در حالی است که کنیا در سال ‌٢٠٠٩ میزبان نزدیک به یک میلیون گردشگر بود و حالا مقامات این کشور قصد دارند تا با جذب گردشگران بیشتر اروپایی شاهد ‌١٠ تا ‌١٥ درصد گردشگران این کشور در سال جاری میلادی باشند.


کنیا در سال‌های اخیر از مقاصد برتر طبیعت‌گردی قاره‌ آفریقا محسوب ‌شده و هر ساله گردشگران زیادی برای دیدن جاذبه‌های طبیعی این کشور مانند جنگل‌های بکر و دست‌نخورده و گونه‌های مختلف حیوانی مانند فیل‌ها، شیرها و زرافه‌ها به این کشور سفر می‌کنند. دره بزرگ «ریفت» که نخستین نشانه‌های حیات انسان در آن یافت شده نیز یکی از جاذبه‌های برتر گردشگری کنیا است.
 
١٠- نیوزلند
کشور نیوزلند یکی از غنی‌ترین کشورهای جهان از نظر داشتن جنگل و منابع طبیعی دست‌نخورده بوده و تا به حال فیلم‌های مشهوری از جمله سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» در مناطق مختلف آن ساخته شده‌اند که رشد چشمگیر صنعت گردشگری نیوزلند را به همراه داشته است.


همچنین قرار است فیلم ‌‌٦٧٠ میلیون دلاری «هابیت» در نیوزلند ساخته شود که حاصل آن رشد چشم‌گیر صنعت گردشگری نیوزلند و درآمد ‌‌٥/١ میلیارد دلاری برای اقتصاد این کشور خواهد بود، این در حالی است که ساخت مجموعه‌ سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» در نیوزلند سود سرشاری برای صنعت گردشگری نیوزلند به همراه داشت و حالا پس از قطعی‌شدن ساخت «هابیت» در نیوزلند، دولت این کشور به دنبال ساخت ادامه پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای جهان، «آواتار»، در این کشور است.

جمعه 4/9/1390 - 15:21
دانستنی های علمی

در میان رنگ‌های موی طبیعی انسان‌ها هر رنگی را می‌توان یافت و طیف وسیعی از رنگ‌ها را می‌توان دید، اما هرگز نمی‌توانید رنگ آبی یا سبز را بین رنگ‌های طبیعی موها ببینید. آیا می‌دانید كه چرا موهای ما آبی و سبز نیست؟

رنگ مو توسط دو نوع مختلف از رنگدانه‌هایی به نام ملانین تعیین می‌شوند، این رنگدانه‌ها همچنین مسوول تعیین رنگ پوست ما نیز هست. شاید یكی از دلایلی كه ملانین سبب رنگ آبی در موها نمی‌شود این باشد كه آبی رنگی سرد و

خسته‌كننده است و به مرور زمان سبب خستگی چشم‌ها می‌شود، اما بیشتر رنگدانه‌های ملانین شامل رنگدانه‌ای به نام اوملانین (EUMELANIN) است كه مسوول رنگ مشكی تا قهوه‌ای است و رنگدانه دیگر فوملانین (PHEOMELANIN) است كه این رنگدانه مسوول رنگ‌های مایل به قرمز تا زرد است كه جزو رنگ‌های شاد و نشاط آورند و سبب خستگی چشم‌ها و روحیه نمی‌شوند.


افزایش این رنگدانه سبب گرایش رنگ مو به سمت قرمز یا بلوند می‌شود، اما این‌كه چرا در ما انسان‌ها تنها این دو نوع رنگدانه مسوول تعیین رنگ موهاست هنوز معلوم نیست. شاید یك دلیل آن باشد كه این رنگدانه‌ها سبب بهبود و توسعه توانایی‌های ما برای سازگاری با محیط هستند؛ چرا كه استتار و پنهان ماندن در محیط آن هم برای انسان‌هایی

كه میلیون‌ها سال پیش در طبیعت زندگی می‌كرده‌اند امری بسیار لازم و حیاتی بوده است و لذا رنگ آبی چندان اثر حفاظتی و استتار شدن را میان سنگ‌ها و درختان فراهم نمی‌كرده است، اما شاید با تغییر زندگی بشر در آینده رنگدانه‌های مو باز هم تغییر رنگ دهند و رنگ‌های دیگری نیز برای موها پیدا شود. هرچند انسان امروز این مشكل تنوع‌طلبی خود را به آسانی و با ساخت انواع رنگ مو به خوبی حل كرده است.

جمعه 4/9/1390 - 15:18
آموزش و تحقيقات

یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد . به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند .

- یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می ورزد .

- زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد ، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است .

-وقتی زنی عاشق می شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد .

- نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید .

- یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود .

- پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد .

- زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند .

- لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد .

- هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است .

- هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد .

- یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند .

- یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید .

- وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند .

- مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند . دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد .

- هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند .

-به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند .

- زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد .

- هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند .

- مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند .

- این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد .

- وقتی زنی از موضوعی می رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند .

- دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست .


- ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است .

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد . ولی در این زمان احساس می کند که مرد به او احترام نمی گذارد .

- بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می کنند .

- حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است .

- یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .

- امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند ، رنج می کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند .

- یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند .

- یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد .

-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند . بخشش می کنند و در این زمان به خاطر می آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.


-اغلب زنان با آنچه همسرشان می خواهد به راحتی موافقت می کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می خواهند .

- یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است .

- وقتی زنی به ثبت امتیازات می پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید . پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

- یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را برایش بگویم ، اگر عشق او به من واقعی باشد ، خودش از نیازهایم مطلع می گردد .


-مردان و زنان باید به خاطر داشته باشند که همسرشان به هیچ عنوان خود بخود از نیازهایشان ، مطلع نیست .


- زنان نمی پسندند که شوهرانشان ، برآورده ساختن نیازهایشان را به دست فراموشی بسپارند . به همین علت ، دست از نق زدن بر می دارند و به حمایت شوهرانشان می پردازند .


- یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .

جمعه 4/9/1390 - 15:17
آموزش و تحقيقات

شاید شما هم تاکنون به این سوال خنده دار اما جالب فکر کرده اید که ابتدا مرغ به وجود آمده تا تخم مرغ. . ؟

ظاهرا این نکته ذهن دانشمندان را هم به خود مشغول کرده و آنها را بر آن داشته تا بتوانند با دلایل علمی‌و منطقی جواب سوال را پیدا کنند!

آقای دکتر کوین فریمن از دانشگاه Sheffield به عنوان سخنگوی تیم تحقیقاتی که اعضای آن شامل محققین دانشگاه های Sheffiled و Warwick می‌باشد، در بیان این نکته می‌گوید:

زمانیکه مشغول بررسی مراحل تشکیل پوسته تخم مرغ با استفاده از یک ابر رایانه به نام HECToR بودیم، دریافتیم که یک پروتئین به نام ovocledidin-17 در مرحله تشکیل پوسته تخم مرغ نقش حیاتی دارد.

این پروتئین سرعت تشکیل پوسته تخم مرغ را بالا می‌برد و در زمان اتمام واکنش های پیدایش، خود بدون تغییر باقی می‌ماند. تشکیل پوسته تخم مرغ بدون وجود این پروتئین غیر ممکن می‌باشد.

خب حالا فکر می‌کنید که این پروتئین در کجا یافت می‌شود؟ بله در بدن مرغ ها! پس از این یافته گروه تحقیقاتی به این نتیجه رسیدند که مرغ قبل از تخم مرغ به وجود آمده است.

این دستاورد علمی‌ذهن عده زیادی را از این مشغله دایمی‌که ابتدا مرغ به وجود آمده و یا تخم مرغ آزاد کرده است و شاید حالا با فراغت خاطر بیشتری بتوانند نیمرو بخورند. البته ما هم مانند شما می‌دانیم که چنین سوالی از اساس صحیح نیست. اما به هر حال علم برای این سوال هم جواب پیدا کرده است….

جمعه 4/9/1390 - 15:16
ازدواج و همسرداری

چرا زوج های جوان بعد از گذشت مدّتی از آغاز زندگی دیگر آن شور و شوق دوران نامزدی را ندارند و مانند سابق از همسرشان لذت نمی برند؟ و به قول خیلی ها : چرا زندگی فقط ۶ ماه اوّلش زیباست ؟...!

پاسخ
مطلبی که باید مدّ نظر قرار گیرد این است که در آغاز آشنایی ها هر دو نفر از طرف مقابل تنها یک ظاهر و یا باطن کلّی می بینند و به جزئیات آن توجهی ندارند که این امر به علّت کمی مدّت آشنایی کاملاً طبیعی است، ولی بعد از گذشت مدّتی از آغاز زندگی کم کم به جزئیات درونی و ظاهری یکدیگر پی برده و آن جزئیات را به تنهایی مورد بررسی قرار می دهند، غافل از اینکه این جزئیات که برخی بد و برخی خوب هستند در کنار یک دیگر آن کلّیتی را می سازند که در اوایل با چه عشقی به آن دوستت دارم می گفتند.

مشکل اصلی در اینجاست که اگر با دید جامعی به طرف مقابل نگاه کنند خواهند دید که کاستی های او در کنار خوبی هایش چه زیباست و بالا تر از آن در کنار خوبی های خودشان... اگر همیشه به یکدیگر کلی نگاه کنیم و در جزئیات وجودی هم توقف نکنیم، زندگی همیشه همان شیرینی اوّل خود را خواهد داشت، چه بسا با این دید کلی، هر روز ابعاد تازه ای از وجود هم خواهند شناخت که به علاقه یشان بیشتر دامن خواهد زد.

جمعه 4/9/1390 - 15:15
آموزش و تحقيقات

بزرگ‌ترین رودخانه دنیا آمازون است که با 1100 انشعاب و 7/6 هزار کیلومتر طول، از کوه‌های 12 میلیون ساله‌اند در آمریکای‌جنوبی شروع شده و پس از گذر از یک مسیر پرپیچ و خم، به سمت شرق و اقیانوس اطلس می‌رود. دهانه این رودخانه بسیار عریض است؛ به طوری‌که حتی کشتی‌ها قادر به عبور از آن هستند.

البته در قسمت‌هایی از این رودخانه که دارای آب گرم و نسبتاً راکد است، حیوانات عجیبی نیز زندگی می‌کنند که یک نمونه از آنها، نوع خاصی از گربه ماهی است که به دلیل زندگی در یکی از بکرترین مناطق دنیا بسیار بزرگ‌تر از حد معمول است.

بزرگ‌ترین و معروف‌ترین ماهی‌های آب شیرین در این رودخانه زندگی می‌کنند. نام این رودخانه به دلیل خطرناک بودن، آمازون گذاشته شده است که به زبان بومیان آن‌جا به معنی شکننده قایق است. طبق تحقیقات به دست آمده، طول عمر این رودخانه 11 میلیون سال محاسبه شده است.

تمدن گمشده آمازون
فرانسیسکو پیزارو گونزالس‌ اهل اسپانیا، یکی از کشورگشایان خونخوار دنیا بود که به قصد پیدا کردن شهر الدرادو که گفته می‌شد حتی پیاده‌روهای آن از طلا پوشیده شده است، پا به آمریکای‌جنوبی و آمازون نهاد که در آن زمان جزیی از قلمرو اینکاها بود و هیچ انسانی به جز افراد قبیله به آنجا نرفته بودند.


در سال 1524 او برای اولین بار به آمریکای‌جنوبی رفت اما به دلیل کافی نبودن آب و آذوقه و همچنین جنگ با بومیان منطقه، خسته و بیمار به کشور خود بازگشت.


دو سال بعد دوباره پیزارو به همراه گروهش راهی آمریکای‌جنوبی شدند. این‌بار در هنگام گذر از خط استوا توانستند غنایم باارزشی از جنس طلا و نقره به دست آورند که همین امر باعث بروز اختلاف در میان گروه شد.


آنها در این سفر برای اولین بار شتر لاما را دیدند و نام آن را شتر کوچک گذاشتند. پیزارو در سفرهای خود با بومیان منطقه برخورد کرد. ولی بعد از بازگشت و گفتن مشاهداتش هیچ‌کس حرف‌های او را در مورد این انسان‌ها باور نکرد. اما با توضیحاتی که پیزارو راجع به این منطقه داد بسیاری از محققان بعدها به آمازون رفته و در آن هنگام که این جنگل‌ها به عنوان منطقه مسکونی بومیان آمریکا در کل دنیا شناخته شد.

قبیله‌های آمازون
در جنگل‌های آمازون هنوز قبایلی هستند که به دور از هیاهوی شهر و به سبک گذشته و اجدادشان به زندگی خود ادامه می‌دهند. اما به جز قبایل بومی که در دل جنگل زندگی می‌کنند و هیچ ارتباطی با دنیای بیرون ندارند، گروه‌های بومی دیگری نیز در شهرها و روستاهای اطراف زندگی می‌کنند که تعداد آنها تقریباً به 20 میلیون نفر می‌رسد.


نیمی از جمعیت این قبایل طی سالیان متمادی بر اثر بیماری، گرسنگی و جنگ جان خود را از دست داده‌اند. این قبایل در تمام آمازون با یکدیگر متفاوت هستند یعنی تقریباً 200 قبیله با فرهنگ‌های مختلف هستند که حتی زبان آنها با هم متفاوت است. آنها به 180 زبان مختلف صحبت می‌کنند.


هر سال در ماه‌های ژوئن و اگوست، قبایل مستقر در آمازون و شهرهای اطراف جشنی به نام کوارپ برگزار می‌کنند. در این جشن که در واقع برای بزرگداشت رفتگانشان برپا می‌شود، هر قبیله رقص، غذاهای بومی و آیین‌های خود را به نمایش می‌گذارد.


ورود غریبه‌ها به این جشن برای تماشا تنها با اجازه روسای قبایل امکان‌پذیر است. اما این جشن مربوط به قبایلی می‌شود که با وجود زندگی در جنگل، با یکدیگر و حتی گاهی با دنیای بیرون در ارتباط هستند.


طبق تحقیق دانشمندانی که به این جنگل‌ها سفر کرده‌اند، 50 قبیله بومی، شناسایی شده‌اند که به طور کلی با دنیای بیرون از جنگل غریبه‌اند و حتی از قبایل به حال خود رها شوند تا به خاطر رفتن بیگانگان به حریم خصوصی‌شان مجبور به پناه بردن به اعماق جنگل نباشند، چون این کار باعث می‌شود آنها به مناطق دور‌افتاده رفته و دیگر نتوان اطلاعی از آنها به دست آورد.


همچنین دولت برزیل برایشان منطقه‌ای حفاظت‌شده در نظر گرفته تا از پیشروی آنها به اعماق جنگل جلوگیری شود. این برنامه‌ریزی از طرف دولت، به این خاطر است که طبق آمار به دست آمده در چند سال اخیر، تعداد آنها رو به افزایش است و این برای دانشمندان و محققان امیدوارکننده است.

بعضی از این قبایل به دلیل چادرنشین بودن، مرتب محل زندگی خود را تغییر می‌دهند اما بیشتر آنها در خانه‌هایی زندگی می‌کنند که سال‌ها قبل به دست اجدادشان ساخته شده بود. بعضی از این قبایل جمعیتی حدود 200 نفر دارند اما تعداد محدودی از این قبایل جمعیتشان تا 30هزار نفر نیز می‌رسدبیشتر این قبایل در مناطق نزدیک به برزیل، کلمبیا و ونزوئلا یعنی شمال‌غربی جنگل که نسبتاً پرباران است، ساکن هستند.


در منطقه‌ای دیگر به نام آلتوزینگو در ایالت ماتو گروسو در برزیل، 14 قبیله دیگر زندگی می‌کنند که 10 قبیله دارای فرهنگ و زبان مختلف هستند اما با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند ولی چهار قبیله باقی‌مانده جزو آنهایی هستند که هیچ ارتباطی با دنیای بیرون از قبیله‌شان ندارند و همین امر باعث شده تا این چهار قبیله در معرض انقراض قرار بگیرند.


با وجود اینکه محققان تمام تلاششان را برای شناسایی کل قبایلی که در این نواحی زندگی می‌کنند انجام داده‌اند اما هستند گروه‌هایی که از دید دیگران پنهان مانده‌اند. برای مثال مدتی قبل یک گروه باستان‌شناس که با هلی‌کوپتر بر بالای جنگل‌های آمازون مشغول گردش بودند، موفق شدند در یکی از بکرترین مناطق آمازون یک قبیله سرخپوست را شناسایی کنند.


این‌طور که به نظر می‌رسید این قبیله تا به حال با انسان‌های دیگر برخورد نکرده بودند زیرا درست در زمانی که باستان‌شناسان قصد عکسبرداری از آنها را داشتند، مردم قبیله به سمت آنها نیزه و تیر پرتاب کردند.


این گروه توانستند به سختی چندین عکس از آنها بگیرند تا ثابت کنند این افراد واقعاً وجود دارند. دولت برزیل نیز این موضوع را بسیار مهم دانسته و از آن به عنوان کشفی بزرگ نام برد.


آمار نشان می‌دهد که قبل از کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب در قرن 15 میلادی، حدود هفت الی ده میلیون آمریکایی در جنگل‌های انبوه آمریکا زندگی می‌کردند که نیمی از آنها در برزیل ساکن بودند.


وقتی اروپایی‌ها به آمریکای‌جنوبی آمدند، تمدن‌های بومی آمریکا رفته‌رفته کمرنگ شدند و بسیاری از مردم این قبایل به خاطر بیماری‌های منتقل شده توسط اروپایی‌ها جان خود را از دست دادند.


معروف‌ترین قبیله‌ای که از تمام قبایل آمازون قدیمی‌تر است، قبیله یاگوآ است که افراد آن حتی نمی‌توانند زبان هیچ‌کدام از قبایل دیگر را بفهمند.


خانه‌های آنها مالوکا نامیده می‌شود که خانه‌هایی بزرگ و حصیری است؛ به طوری که 15 خانوار می‌توانند در آن زندگی کنند. این قبیله نسبت به قبایل دیگر دارای جمعیت بیشتری است.

گوشت قرمز ممنوع
یکی از قدیمی‌‌ترین قبایل سرخپوست آمازون اناونه‌ناوه است که در حاشیه رود لاس‌پیدراس در نزدیکی پرو زندگی می‌کنند. اولین‌باری که این قبیله با سفیدپوستان ارتباط برقرار کرد سال 1974 یعنی 36 سال پیش بود. جمعیت این قبیله در حال‌حاضر 420 نفر است. اهالی این قبیله به خاطر مهارت خاصی که در ماهیگیری دارند در میان مردم منطقه بسیار معروف هستند.


ماهیگیری در این قبیله چند ماه طول می‌کشد اما تعداد ماهی‌های صیدشده به روش آنها بی‌شمار است. غذای محلی این قبیله ماندیوکا است که از آرد و ذرت تهیه می‌شود.


قبیله آناونه‌ناوه برخلاف دیگر قبایل، حیوانات دارای گوشت قرمز را شکار نمی‌کنند و از خوردن گوشت قرمز اجتناب می‌کنند و اگر در این قبیله کسی گوشت قرمز بخورد قانون‌شکن به حساب می‌آید. در دهه‌های اخیر بسیاری از زمین‌های آنها توسط جویندگان الماس، دامداران و کشاورزان از آنها گرفته شده است.

گمشدگان آمازون
جنگل‌های انبوه آمازون قربانیان بی‌شماری گرفته است. تعدادی از کسانی که به آمازون رفتند هیچ‌گاه بازنگشتند. یکی از معروف‌ترین گمشدگان آمازون، پرسی فائوست بود که بعدها داستان او الهام‌بخش فیلم‌های ایندیانا جونز شد. کلنل پرسیوال هریسون فائوست در 18 آگوست 1867 در انگلستان به دنیا آمد.

پرسی بعد از اتمام تحصیلاتش در مرکز پژوهش‌های جغرافیایی سلطنتی به عنوان باستان‌شناس مشغول به کار شد. فائوست برای اولین‌بار در سال 1906 یعنی زمانی که 39 سال داشت به جنگل‌های برزیل و بولیوی سفر کرد و با تحقیقاتی کامل در مورد این جنگل‌ها و بومیان آنجا به انگلستان بازگشت.

سال‌ها بعد دوباره فائوست تصمیم گرفت به جنگل‌های آمازون سفر کند اما نمی‌دانست این‌بار سرنوشت دیگری برایش رقم خورده و آن هم ناپدید شدن در بزرگترین جنگل دنیا بود.
در 20 آوریل سال 1925 فائوست به همراه پسربزرگش جک فائوست و دوستش رالیق ریمل به اعماق جنگل‌های آمازون رفت تا به عجایب ناشناخته آنجا پی ببرد.


آنها در پی شهری گم شده بودند که نام آن را z گذاشتند. اما آنها هیچ‌گاه بازنگشتند تا اطلاعاتی در مورد شهر تازه کشف‌شده به جهانیان بدهند. آخرین جایی که مردم آنها را دیده‌ بودند شهری نزدیک جنگل به نام کالاپالوس بود.

فرضیه‌های زیادی در مورد گم شدن آنها ارائه شد و قوی‌ترین فرضیه کشته شدن این سه نفر به دست بومیان منطقه بود. اما هربار مقداری از وسایل آنها در گوشه‌وکناری از جنگل پیدا می‌شد. برای مثال در سال 1927 پلاک‌های آنها توسط افراد محلی پیدا شد و در سال 1933، قطب‌نمایی که در تمام سفرهای فائوست همراهش بود و هیچ‌گاه از خود جدا نمی‌کرد یافت شد.

اما این پایان ماجرا نبود، نکته‌ای که در مورد این داستان خیلی عجیب است، ناپدید شدن افراد گروه‌هایی است که برای پیدا کردن آنها به اعماق جنگل‌های آمازون رفته بودند که شمار این افراد به بیش از 100 نفر می‌رسد. در سال 1951 تعدادی اسکلت در جنگل‌های آمازون پیدا شد که محققان احتمال دادند مربوط به فائوست و افرادش باشد اما پس از انجام آزمایش دی‌ان‌ای این فرضیه رد شد.

در سال 2005 یک نویسنده نیویورکی به نام دیوید گران درصدد پیدا کردن شهری برآمد که فائوست به خاطر آن جانش را از دست داده بود. اولین کاری که او برای گشودن این راز سر به مهر انجام داد، رفتن به دهکده‌ای بود که آنها برای آخرین بار آن‌جا دیده شده بودند، یعنی کالاپالوس. او توانست اطلاعات باارزشی از افراد بسیار پیر و قدیمی این منطقه به دست آورد.

به گفته آنها بعد از گذشت مدتی پس از اینکه فائوست از آن‌جا حرکت کرد در میان جنگل، دودی شدید به نظر می‌رسد و به همین خاطر احتمال اینکه آنها به دست قبیله آدمخوارها کشته شده باشند بسیار زیاد است. وقتی دیوید به نیویورک بازگشت کتابی به نام تمدن گمشده شهر z نوشت که تمام داستان فائوست و فرضیه‌های گم شدن او و گروهش در آن ذکر شده بود.


در اولین سفری که فائوست به جنگل‌های آمازون داشت، با موجودی عظیم‌الجثه در رودخانه آمازون مواجه شده بود و آن موجود چیزی نبود جز یک آناکوندای غول‌پیکر.

او در یادداشت‌های خود ذکر کرده بود؛ «این موجود سری مثلثی و بدنی پهن و بلند داشت که به آرمی دور قایق ما می‌چرخید و هر لحظه ممکن بود که قایق ما را واژگون کند. من در یک حرکت سریع‌ اسلحه‌ام را پشت حیوان گرفته و شلیک کردم و او به سرعت از ناظر ناپدید شد.» به گفته فائوست قطر بدن این مار به 50 سانتی‌متر و طول آن به 19 متر می‌رسید.

نجات‌یافتگان آمازون
مادام ایزابل گودین یکی دیگر از افرادی بود که به جنگل‌های آمازون سفر کرد و داستانی جاودانه از خود به جای گذاشت. همسر ایزابل، جین گودین یکی از افراد تیم تحقیقاتی علمی فرانسه بود.


او در سال 1750 برای انجام یکسری تحقیقات به جنگل‌های آمازون اعزام شد؛ این زمانی بود که او تازه با ایزابل ازدواج کرده و او باردار بود. به همین خاطر مجبور شد تا ایزابل را نیز همراه خود ببرد اما او را در یکی از نزدیک‌ترین شهرهای جنگلی به نام کویتو گذاشت تا خودش به تنهایی به جنگل برود.

ایزابل تا سال 1765 با امیدف چشم انتظار بازگشت شوهرش بود اما هیچ خبری از جین نشد و به همین دلیل ایزابل نامه‌ای به دولت برزیل نوشته و از آنها درخواست کمک کرد تا بلکه بتوانند ردی از شوهرش پیدا کنند.

برزیل درخواست کمک او را قبول کرده و تیمی تحقیقاتی را با او با این سفر فرستاد. آنها سفر دریای خود را آغاز کردند اما تمام افرادی که با او در این سفر همراه شده بودند بر اثر حمله خفاش‌های خون‌آشام، مالاریا و نیش‌ مارهای عظیم‌الجثه آمازونی جان خود را از دست دادند.


در این زمان ایزابل تنها و مستاصل به راه خود ادامه داد تا اینکه به یکی از قبایل بومی برخورد؛ در این هنگام از شدت ضعف و خستگی از هوش رفت. بومیان ایزابل را برای درمان به یکی از معابد محلی بردند تا سلامتش را دوباره بازیابد و بتواند به سفر خود ادامه دهد.

این قبیله به ایزابل لباس و غذا دادند و توشه سفرش را آماده کردند و ایزابل به راه خود ادامه داد. این سفر 4 سال به طول انجامید تا اینکه در سال 1769 و در میان جنگل، عجیب‌ترین اتفاق زندگی‌اش به وقوع پیوست. او در میان یکی از قبایل آمازونی، شوهرش را پیدا کرد.


جین به خاطر حادثه شدیدی که در میاه راه برایش به وجود آمده بود حافظه خود را از دست داده بود و به همین خاطر با یکی از قبایل زندگی می‌کرد اما با دیدن ایزابل و کمک‌های او توانست دوباره حافظه خود را به دست آورد.
آنها پس از تقریباً 20 سال دوری، با هم به پاریس بازگشته و زندگی جدیدی را آغاز کردند. در طول سال‌هایی که این زوج در جنگل‌های آمازون سرگردان بودند، با اتفاقات عجیبی برخورد کرده بودند.

آنها در یادداشت‌های خود خاطراتشان را نوشته بودند، از جمله فرار از دست حیوانات عجیب و عظیم‌الجثه و همچنین پنهان شدن از دست قبایل آدمخوار و گذراندن شب در جنگل‌هایی با حشرات خطرناک و خوردن گوشت شکار، مطالبی بود که در خاطرات آنها اشاره شده بود. جین در سال 1792 از دنیا رفت و ایزابل نیز که دیگر طاقت دوری او را نداشت، چند ماه پس از شوهرش از دنیا رفت.


از دیگر گمشدگان جنگل‌های آمازون، یوسی گیسبرگ بود که در سال 1981 برای انجام یکسری تحقیقات از طرف ارتش انگلستان به آمریکای جنوبی فرستاده شد. یوسی به مدت سه هفته در این جنگل مخوف گم شده بود ولی به طرز معجزه‌آسایی از مرگ نجات یافت و توانست با تجربیات جذاب ولی ترسناک به لندن بازگردد.

او پس از بازگشت کتابی از خاطرات خود در آمازون منتشر کرد و نام آن را «گمشده در جنگل» گذاشت. یوسی خاطرات خود را این‌گونه بیان می‌کند: «من در آن زمان تنها 22 سال داشتم و عاشق هیجان و ماجراجویی بودم. وقتی به بولیوی رسیدم، از مردم منطقه داستان‌های عجیب و غریب زیادی راجع به جنگل‌های مرموز آمازون شنیدم و این کنجکاوی دلیل اصلی سفر من به آمازون بود.»


یوسی در این سفر با ماجراجوی دیگری به نام مارکوس آشنا شد و با هم این سفر را آغاز کردند. مارکوس که قبلاً نیز بارها به آمازون رفته بود، از داستان‌های خود برای یوسی تعریف کرد و او هر چه بیشتر برای سفر راغب می‌شد. در راه با افراد دیگری به نام‌های کوین و کارل آشنا شدند و به این ترتیب یک گروه تشکیل دادند. اما آنها خبر نداشتند که کنجکاوی بیش از حد می‌تواند برایشان ایجاد دردسر کند.

آنها با شجاعت تمام به اعماق جنگل رفتند، بدون اینکه برای پیدا کردن راه بازگشت برای خود نشانه‌ای بگذارند و همین باعث شد تا راهشان را گم کنند و فقط در جنگل دور خود بچرخند. کم‌کم آب و آذوقه‌ای که همراه آورده بودند، تمام شد و آنها مجبور شدند برای سیر کردن شکم خود، شکار کنند و چون هیچ‌کدام شکارچی ماهری نبودند، تنها می‌توانستند میمون‌ها را شکار کنند.

پس از چند روز سرگردانی آنها بالاخره رودخانه آمازون را پیدا کردند و چون می‌دانستند این رودخانه از شهرهای زیادی می‌گذرد، به فکر ساختن بلمی برای رد شدن از رودخانه افتادند. یوسی در ادامه داستان خود می‌گوید: «می‌دانستیم که این کار ریسک بزرگی است اما برای رهایی از این مخمصه، مجبور به پذیرفتن این ریسک بودیم.

پشه‌های وحشتی تمام بدنمان را گزیده بودند و به خاطر خوردن گوشت میمون بیمار شده بودیم. کوین بسیار بیمار بود و ما احتمال می‌دادیم مالاریا گرفته باشد. این بلم آخرین امید ما برای بازگشت بود. می‌دانستیم خطرات بسیاری در مسیر رودخانه خواهیم داشت که از جمله آنها آبشارهای فراوان و پرخطر رودخانه آمازون و حیواناتی بود که در این رودخانه زندگی می‌کردند.»


اما این بلم فکر خوبی برای نجات نبود و به خاطر نداشتن امکانات کامل برای ساخت بلم، آنها نتوانسته بودند آن را محکم بسازند. قایق تنها پس از 15 الی 20 دقیقه حرکت در رودخانه شکسته شد دو آنها داخل آب افتادند. عمق رودخانه آنقدر زیاد بود که به زحمت و با کمک تکه چوب‌های قایق، تنها سر خود را بیرون از آب نگه داشته بودند تا بتوانند نفس بکشند. آنها تمام مسیر را با جریان آب طی کرده و تقریباً با تمام موانعی که در راه بود، برخورد کردند تا اینکه بالاخره زخمی و سرگردان به ساحل رسیدند ولی به خاطر تشنگی و صدمات شدید تا ساعت‌ها از هوش رفته بودند.


این چهار نفر تازه به هوش آمده و برای خود آتشی روشن کرده بودند و فکر می‌کردند بالاخره همه‌چیز تمام شده و نجات یافته‌اند که ناگهان یک یوزپلنگ را در مقابل خود دیدند اما این بار بخت با آنها یار بود زیرا یوزپلنگ گرسنه نبوده و مارکوس توانست با استفاده از یک تکه آتش او را ترسانده و فراری دهد. آنها شب و روز به مسیر خود ادامه دادند ولی گویا مشکلات دست‌بردار نبودند. این بار کارل ناگهان در یک باتلاق افتاد و با هر حرکت، بیشتر در آن فرو می‌رفت. یوسی و مارکوس برای بیرون کشیدن کارل بسیار تلاش کردند اما بی‌نتیجه بود و او در باتلاق غرب شد.

مارکوس، کوین و یوسی به راه خود بدون کارل ادامه دادند. آنها بسیار خسته و بیمار بودند و تنها پوست و استخوانشان باقی مانده بود. درست زمانی که آنها دیگر هیچ امیدی به زنده ماندن نداشتند، با یک قبیله سرخ‌پوست برخورد کردند. مارکوس در مورد این قبیله می‌گوید: «در ابتدا ما از این قبیله ترسیدیم و فرار کردیم زیرا فکر می‌کردیم آنها ما را خواهند کشت اما افراد این قبیله تنها قصد کمک داشتند. آنها زخم‌های ما را مداوا کردند و به ما غذا دادند و ما دوباره به مسیر خود ادامه دادیم.»


در میانه راه مارکوس، یوسی و کوین را گم کرد و دیگر موفق به پیدا کردن آنها نشد. یوسی و کوین از راهی که افراد قبیله نشان داده بودند، به سن‌خوزه رسیدند اما مارکوس هیچ‌گاه پیدا نشد و حتی تیم تحقیق نیز هیچ ردی از او پیدا نکردند. اکنون یوسی و کوین دوستان بسیار صمیمی هستند و از این سفر به عنوان وحشتناک‌ترین و عجیب‌ترین تجربه زندگی خود یاد می‌کنند.

جمعه 4/9/1390 - 15:14
آموزش و تحقيقات
تحقیقات نشان می‌دهد مردان چشم قهوه‌ای دارای خصوصیاتی در صورتشان هستند که آن‌ها را خشن‌تر از دیگران نشان می‌دهد.

تحقیقات جدید نشان می‌دهد مردان چشم قهوه‌ای دارای خصوصیاتی در چهره خودشان هستند که آن‌ها را نسبت به مردان چشم آبی خشن‌تر و سلطه‌گرتر نشان می‌دهد.

دانشمندان کشور چکوسلاواکی از یک گروه ۶۲ نفره خواستند تا به تصاویر ۸۰ صورت شامل ۴۰ مرد و ۴۰ زن بنگرند و میزان خشونت آن‌ها را تخمین بزنند. سپس آن‌ها این صورت‌ها را با کمک فوتوشاپ تغییر داده و صورت چشم‌آبی‌ها را با چشم‌ قهوه‌ای‌ها جابه جا کردند. سپس گروه دیگری این تصاویر را از لحاظ خشونت رده بندی کردند.

در هر دو مورد نتایج به دست آمده تقریبا یکسان بود. تصاویر چشم‌ قهوه‌ای‌ها در هر دو گروه جدی‌تر و سلطه‌گر‌تر نسبت به چشم‌آبی‌ها رده بندی شد، حتی اگر رنگ چشمان آن‌ها تغییر می‌کرد.

این حالت در صورت زنان برقرار نبود و به همین دلیل دانشمندان معتقدند شکل صورت مردان چشم قهوه ای به شکلی است که آن‌ها را خشن‌تر نشان می‌دهد .

کارل کلیسنر از دانشگاه چارلز در این باره گفت: به طور متوسط مردان چشم قهوه ای دارای چانه‌ها و دهان پهن‌تر هستند، بینی بزرگ‌تری دارند و فاصله بین ابروها و چشمان آن‌ها از هم بیش‌تر است. نکته رمزآلود این است که چرا رنگ چشمان می‌تواند باعث بروز این خصوصیت در صورت یک فرد شود.

روانشناس جونیز بندیکت از دانشگاه آبردین در اسکاتلند در این باره گفت: این یافته بسیار شگفت انگیز است. محققان معتقدند بین ۶ هزار تا ۱۰ هزار سال پیش افراد چشم آبی وجود نداشتند و در نتیجه یک جهش ژنتیکی انسان‌های با چشم آبی رنگ به دنیا آمدند.

در حال حاضر نزدیک به ۶ ژن وجود دارند که در تعیین رنگ چشم یک فرد تاثیر گذار هستند. یکی از حدس‌های دانشمندان این است که شاید همان ژن‌ها که روی رنگ چشم تاثیر گذارند می‌توانند خصوصیات دیگر چهره را هم تعیین کنند.

شاید توضیح دیگر این باشد که پسران با رنگ چشمان متفاوت رفتارهای متفاوتی را از جامعه می‌بینند که این رفتارها می‌تواند تاثیرات ماندگاری روی آن‌ها داشته باشد.

شیوه برخورد اجتماعی با یک فرد می‌تواند تعادل هورمونی او را تغییر دهد که این موضوع نیز به نوبه خود روی شکل ظاهری یک فرد تاثیر زیادی دارد.
جمعه 4/9/1390 - 15:13
آموزش و تحقيقات

یک متخصص پوست در آمریکا تاکید دارد که ویتامین D مورد نیاز بدن بهتر است از طریق غذا تامین شود نه نور آفتاب.

نور خورشید پس از 15 دقیقه پوست را تخریب می‌کند.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا منطقه کرمانشاه، دکتر سوزان وای چون از دانشگاه تگزاس معتقد است هیچ گستره زمانی ایمنی برای قرار گرفتن در معرض نور آفتاب وجود ندارد و بر این اساس بهتر است برای جذب ویتامین D مورد نیاز بدن از این روش استفاده نشود زیرا خطر سرطان پوست را در پی دارد.

چون می‌گوید: در روزهای گرم تابستان پوست غیرمحافظت شده ممکن است ظرف 15 دقیقه تخریب شود. لذا برای تامین ویتامین D مورد نیاز بدن بهتر است از غذا و یا مکملها استفاده شود. او نوشیدن یک لیوان شیر و خوردن ماهی را دو شیوه مهم جهت جذب ویتامین D مورد نیاز بدن می‌داند.

جمعه 4/9/1390 - 15:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته