• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4549
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 3226روز قبل
آموزش و تحقيقات

              ما خودمان را متقاعد می کنیم به این که زندگی بهتر خواهد شد وقتی که ازدواج کنیم و خانواده ای تشکیل دهیم.سپس سر خورده و نا امید می شویم  چرا که بچه های ما کوچک هستند و به توجه دائمی نیاز دارند، پس به امید آینده بهتری هستیم تا آنها بزرگ شوند بعد که به سن نوجوانی رسیدند وما درگیر مشکلات آنها هستیم آرزوی گذشتن آنها از سن بحران و فردای شادتری  را داریم.....به خودمان وعده میدهیم زندگی بهتری را..............وقتی من و همسرم با هم تلاش کنیم،تا ماشین بهتری تهیه کنیم،تا به مسافرت تفریحی برویم،تا......بالاخره بازنشسته شویم.

حقیقت این است که هیچ زمانی برای شاد بودن بهتر از زمان حال نیست.زندگی همیشه پر از درگیری و سعی و تلاش است.چه بهتر قدرت رویارویی با آنها را داشته باشیم و علیرغم تمام مشکلات تصمیم بگیریم شاد زندگی کنیم.

 

برای مدت مدیدی به نظر هر کسی می رسد که زندگی واقعی را باید از جائی شروع کرد ،ولی همیشه موانعی سر راه وجود دارد-تجربیات سختی که باید از سر گذراند --کارهایی که باید به سرانجام برسد--زمانی که باید صرف انجام کاری شود--قبضی که باید پرداخت شود سپس...........تازه زندگی آغاز خواهد شد.این عقاید کمک کرد تا بفهمم ..هیچ جاده ای تا سعادت و خوشبختی نیست بلکه خوشبختی همان راه ولحظه های زندگی است که طی می کنیم.

پس از تمام لحظات زندگیت لذت ببر......کافیست در انتظار بودن برای اتمام تحصیلات یا شروع آن.به دست آوردن پول یا خرج کردن آن ،برای کاری را شروع کردن،برای ازدواج،برای یک روز تعطیل،خرید ماشین جدید،دادن قرضها،برای بهار،تابستان،پاییز وزمستان،برای اول ماه،پانزدهم ماه،برای آهنگی که قراره از رادیو پخش بشه،برای مردن ،برای دوباره زنده شدن.......قبل از اینکه تصمیم بگیری شاد باشی .

 

شاد بودن یک سفر طولانی است،نه یک مقصد

هیچ زمانی برای شاد بودن بهتر از زمان حال نیست..............زندگی کن و از تمام لحظاتش لذت ببر. آیا به خاطر می آوری:نام  پنج نفر از ثروتمندترین اشخاص جهان،پنج شخصی که در سالهای اخیر ملکه زیبایی جهان شده اند یا ده نفر از کسانی که جایزه نوبل را برده اند و یا حتی ده هنرپیشه ای که اخیراً اسکار گرفته اند.......نسبتاً مشکل است.نگران نباش هیچکس به خاطر نمی آورد 

 

تشویقها پایان می پذیرد..........مدالها را گردوغبار فرا می گیرد..............و برنده ها خیلی زود فراموش می شوند.............

ولی اکنون ببین آیا به خاطر می آوری :نام سه معلمی که در پیشرفت تحصیلی تو نقش موثری داشته اند،سه نفر از دوستانت کهدر زمان احتیاج به تو کمک کرده اند ،یا انسانها یی که احساس خاص و زیبایی را در قلب تو به وجود آورده اند،یا اسم پنج نفر از کسانی که مایل هستی اوقات فراغت خود را با آنها بگذرانی.جواب دادن خیلی بی دردسر و راحت است ،..نیست؟کسانی که به زندگی تو معنا بخشیده اند ،جزو مشهورترین و بالا ترین افراد دنیا نیستند؛ آنها ثروت زیادی ندارند یا مدال و جایزهً مهمی به دست نیاورده اند؛ولی...........آنها کسانی هستند که نگران تواند واز تو مراقبت می کنند؛کسانی که مهم نیست چگونه؛ولی در کنار تو می ما نند...مدتی دربارهً آن فکر کن..........زندگی  خیلی کوتاه است........و تو ؛در کدام لیست از کسانی که نام بردم هستی؟آیا می دانی؟  

 

بگذار تو را یاری کنم.

تو جزو مشهورترین های جهان نیستی  ولی در میان کسانی هستی که من به یاد دارم این ای-میل را برایشان بفرستم******** مدتی پیش در المپیک معلولان در شهر سیاتل؛نـُه دونده در خط شروع برای مسابقه صـد متر ایستاده بودند؛تیر شروع مسابقه شلیک شد؛دونده ها سعی می کردند بدوند و برنده شوند.ناگهان پای یکی از آنها پیچ خورد و افتاد و شروع به گریه کرد.هشتدونده دیگر پس از شنیدن صدای گریه او دست از مسابقه کشیدند و باز گشتند.یک دختر عقب مانده ذهنی کنار او نشست او رادر آغوش گرفت وبه او دلداری داد .سپس همهً دونده ها در کنار هم راه رفتند تا به خط پایان رسیدند..تمامی جمعیت حاضر دراستادیوم ایستاده بودند و برای آنها دست می زدند...تشویقی که مدتی بسیار طولانی ادامه پیدا کرد.

 

کسانی که نظاره گر این صحنه بودند هنوز دربارهً آن حرف می زنند.مـی دانید چــرا؟

زیرا این حادثه عمیقاً در قلب ما تاثیر گذاشت و ما همه می دانیم چیزهای مهم تری از برنده شدن یک نفر در دنیا وجود دارد.کمک کردن به دیگران برای این که آنها هم موفقیت را تجربه کنند*******حتی اگر به این معنی باشد که قدم های خود را آهسته تر کنیم و در شیوهً زندگی خود تغییراتی ایجاد کنیم.   

یک شمع چیزی را از دست نمی دهد اگـر به دیگری روشنی ببخشد************

 

  

                                                                                                                                                                                          

 
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:7
داستان و حکایت
 روزی هیزم شکنی در یک شرکت چوب بری دنبال کار می گشت و نهایتا" توانست برای خودش کاری پیدا کند. حقوق و مزایا و شرایط کار بسیار خوب بود، به همین خاطر هیزم شکن تصمیم گرفت نهایت سعی خودش را برای خدمت به شرکت به کار گیرد. رئیسش به او یک تبر داد و او را به سمت محلی که باید در آن مشغول می شد راهنمایی کرد. روز اول هیزم شکن 18 درخت را قطع کرد. رئیس او را تشویق کرد و گفت همین طور به کارش ادامه دهد. تشویق رئیس انگیزه بیشتری در هیزم شکن ایجاد کرد و تصمیم گرفت روز بعد بیشتر تلاش کند اما تنها توانست 15 درخت را قطع کند. روز سوم از آن هم بیشتر تلاش کرد ولی فقط 10 درخت را قطع کرد. هر روز که می گذشت تعــداد درخت هایی که قطع می کرد کمتر و کمتر می شد. پیش خودش فکر کرد احتمالا" بنیه اش کم شده است. پیش رئیس رفت و پس از معذرت خواهی گفت که خودش هم از این جریان سر در نمی آورد. رئیس پرسید:" آخرین باری که تبرت را تیز کردی کی بود؟" هیزم شکن گفت:" تیز کردن؟ من فرصتـی برای تیز کردن تبرم نداشتم تمام وقتم را صرف قطع کردن درختان می کردم!" شما چطور؟ آخرین باری که تبرتان را تیز کرده اید کی بود؟        نویسنده حمید رضا بهلولی  زندگی خروسیکوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت. یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین بلغزد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید. یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد . جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می زد که تو بیش از این هستی. تا این که یک روز که داشت در مزرعه بازی می کرد متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. عقاب آهی کشید و گفت ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم.مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند تو خروسی و یک خروس هرگز نمی تواند بپرد اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز می کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می برد. اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای تو به حقیقت نمی پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد. بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنیا رفت.توهمانی که می اندیشی، هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی به دنبال  رویا هایت برو و به یاوه های مرغ و خروسهای اطرافت فکر نکن.   منبع : اینترنتمترجم: شبنم پاک سرشت **************************************************  فرشته بیکارروزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.   مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.   مرد پرسید: شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.    مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟  فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر.                 نویسنده: ناشناس  اسکناس مچاله  یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک اسکناس هزار تومانی را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟دست همه حاضرین بالا رفت.سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگا ه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.این بارمرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان ، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی کهمی گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم.       یک روز صبح، که همراه با یک دوست آرژانتینی در صحرای موجاوه قدم می زدیم، چیزی را دیدیم که در افق می درخشید. هر چند قصد داشتیم به یک دره برویم، اما مسیرمان را عوض کردیم تا ببینیم آن درخشش از چیست. تقریبا یک ساعت در زیر آفتابی که مدام گرم تر می شد، راه رفتیم و تنها هنگامی که به آن رسیدیم، فهمیدیم چیست. یک بطری خالی بود. شاید از چند سال پیش در آن جا افتاده بود. غبار صحرایی در درونش متبلور شده بود. از آنجا که صحرا بسیار گرم تر از یک ساعت قبل شده بود، تصمیم گرفتیم دیگر به سمت دره نرویم. به هنگام بازگشت، فکر کردم: چند بار به خاطر درخشش کاذب راهی دیگر، از پیمودن راه خود باز مانده ایم؟ اما باز هم فکر کردم: اگر به سمت آن بطری نمی رفتیم، چه طور می فهمیدیم فقط درخششی کاذب است؟     نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرشبه پسرم درس بدهیداو باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویی، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزیدکه از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گل های درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند. به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند.ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد.به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست.به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده  نسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد.توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.  نکته یک مسئله عجیب به نام تصویر ذهنی

شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود

در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن 5 کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد. این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود. چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان 5 کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این «باور» وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست.


هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید«می توانید» انجام دهید  هشت روش موثر در بازسازی حافظه


آیا اخیرا فراموش می کنید ، دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟ داخل اتاق میشوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به ان سمت میروید؟

آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟ شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید ؟

نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد.

روانشناسان در این زمینه تو صیه می کنند که :

١. موز بهترین دوست حافظه : ویتامین B بهترین تغذیه حافظه است و موز دارای این منبع غنی میباشد.

٢. مهربانی با خویشتن : انجام کارهای مورد علاقه مانند خریدن یک شاخه گل , کتاب رمان, ملاقات دوستان قدیمی و ........ باعث افزایش ترشح هورمون " دوپامین " می شود که احساس خوبی را در فرد به وجود می آورد و این افزایش تاثیر مثبتی بر سلسله اعصاب و آن بخش از مغز که مسوول حافظه است میگذارد.

٣. قدم بزیند : زنان یا مردانی که در به طور مرتب قدم می زنند بسیار کمتر دچار فراموشی میشوند . چرا؟ تحقیقات نشان داده است که فعالیت ,ارتباط مغزی را در بخشی که ذهن مسوول حافظه است گسترش می دهد.

٤. غذای سس دار نخورید : بر اساس تحقیقات انجام شده برروی عادت غذایی بیش از ٨ هزار نفر , استفاده از این نوع سس ها و غذاهای سویا دارباعث کاهش قدرت حافظه می شود. علت آن است که یک ماده شیمیایی موجود در این نوع سس ها و سویا که گفته می شود ضد سرطان و بیماری قلبی است دقیقا عکس این خواص را با خود دارد. با این حال یک بار خوردن آن در هفته چندان مشکلی ندارد!

٥. خواب به موقع : یک استراحت خوب مغز می تواند اطلاعات بشتر و بهتری را به حافظه شما باز گرداند تا مغزی که تمام روز را بدون استراحت گذرانده باشد .

٦. بیشتر به خودتان برسید : تحقیقات نشان می دهد افرادی که رژیم های غذایی بسیار کم کالری در برنامه روزانه خود دارند نه تنها پروسه اطلاع رسانی را بسیار کند انجام می دهد بلکه از دیگر افراد هم سن و سال خود که این رژیم را ندارند نیز کمتر قادر به استفاده از حافظه خود می باشند. لذا به فکر خود باشید و رژیم های غیر موجه را فراموش کنید.

٧. چای گیاهی بنوشید : آهن برای عملکرد صحیح حافظه ضروری است و نوشیدنی های کافئین دار به علت دارا بودن موادی به نام " تانن " ( اسید تانیک) که ٧٥ درصد آهن موجود در بدن را از بین می برند.

٨. خوردن قند و شکر مصنوعی را کاهش دهید : این امر ممکن است در کاهش وزن به شما کمک کند اما نوشیدن بیش از یک یا دو نوشیدنی رژیمی در طول روز حافظه دراز مدت شما را تخریب می کند . خوشبختانه تاثیرات منفی این مسئله دائمی نیست و شما به راحتی می توانید با قطع مصرف شیرینی های مصنوعی مجددا حافظه خود را اصلاح کنید.
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:6
آموزش و تحقيقات
  حیوانات به سادگی به ما نشان می دهند که چطور می توان محدودیتهای ذهنی تحمیل شده را پذیرفت . کک, فیل و دلفین مثالهای خوبی هستند.ککها حیوانات کوچک جالبی هستند آنها گاز می گیرند و خیلی خوب می پرند آنها به نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند.اگر یک کک را در ظرفی قرار دهیم از آن بیرون می پرد . پس از مدتی روی ظرف را سرپوش می گذاریم تا ببینیم چه اتفاقی رخ می دهد . کک می پرد و سرش به در ظرف می خورد و با کمی سر درد پایین می آید . دوباره می پرد و همان اتفاق می افتد . این کار مدتی تکرار می شود . سر انجام در ظرف را بر می داریم کک دوباره می پرد ولی فقط تا همان ارتفاع سرپوش برداشته شده درست است که محدودیت فیزیکی رفع شده است ولی کک فکر می کند این محدودیت همچنان ادامه داردفیلها را می توان با محدودیت ذهنی کنترل کرد . پای فیلهای سیرک را در مواقعی که نمایش نمی دهند می بندند . بچه فیلها را با طنابهای بلند و فیلهای بزرگ را با طنابهای کوتاه به نظر می آید که باید بر عکس باشد زیرا فیلهای پرقدرت به سادگی می توانند میخ طنابها را از زمین بیرون بکشند ولی این کار را نمی کنند علت این است که آنها  در بچگی طنابهای بلند را کشیده اند و سعی کرده اند خود را خلاص کنند . سرانجام روزی تسلیم شده دست از این کار کشیده اند. از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و می ایستند آنها این محدودیت را پذیرفته انددکترادن رایل یک فیلم آموزشی در مورد محدودیتهای تحمیلی تهیه کرده است . نام این فیلم  می توانید بر خود غلبه کنید  “ است در این فیلم یک نوع دلفین در تانک بزرگی از آب قرار می گیرد نوعی ماهی که غذای مورد علاقه دلفین است نیز در تانک ریخته می شود . دلفین به سرعت ماهیها را می خورد . دلفین که گرسنه می شود تعدادی ماهی دیگر داخل تانک قرار می گیرند ولی این بار در ظروف شیشه ای دلفین به سمت آنها می آید ولی هر بار پس از برخورد با محافظ شیشه ای به عقب رانده می شود پس از مدتی دلفین از حمله دست می کشد و وجود ماهیها را ندیده می گیرد . محافظ شیشه ای برداشته می شود و ماهیها در داخل تانک به حرکت در می آیند آیا می دانید چه اتفاقی می افتد ؟ دلفین از گرسنگی می میرد غذای مورد علاقه او در اطرافش فراوان است ولی محدودیتی که دلفین پذیرفته است او را از گرسنگی می کشد . ما دلفین نیستیم فیل و کک هم نیستیم ولی می توانیم از این آزمایشات درس بگیریم زیرا ما هم محدودیت هایی را می پذیریم که واقعی نیستند به ما می گویند یا ما به خود می گوییم نمی توان فلان کار را انجام داد و این برای ما یک واقعیت می شود محدودیت ذهنی به محدودیتی واقعی تبدیل می شود و به همان مستحکمی . چه مقدار از آنچه ما واقعیت می پنداریم واقعیت نیست بلکه پذیرش ماست. 
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:6
آموزش و تحقيقات
یادت باشد آنچه که صحیح است همیشه مورد علاقه همگان نیست و آنچه که مورد علاقه همگان است همیشه صحیح نیست . همیشه سعی کن باعث پیشرفت مردم شوی . وقتی از ته دل خوشحالی بگذار چهره ات این شادمانی را نشان بدهد . نظم و انضباط را با ملایمت در هم بیامیز . برای رسیدن به کمال مطلوب تلاش کن . اما به ممتاز بودن هم قانع باش . همیشه داوطلب باش ، گاهی اوقات مشاغلی که ظاهرا" پرطرفدار نیستند ، شانس های بزرگی به ارمغان         می آورند . برای اینکه همیشه آسوده خاطر باشی ، سعی کن تصمیماتی که می گیری با ارزش های وجودت هماهنگ باشد . درباره موضوعی که به درستی متوجه نشده ای قضاوت نکن . هیچوقت قراردادهایی را که در متن آنها جای خالی وجود دارد امضاء نکن . وقتی جنس گرانی را خریداری می کنی در مورد نحوه پس گرفتن و تعویض آن سوال کن . یادت باشد که محبت همه کس را تحت تاثیر قرار می دهد . در مورد مردم به خاطر بستگانشان قضاوت نکن . از هر فرصتی که باعث می شود در کارت پیشرفت کنی حداکثر استفاده را بکن . یادت نرود که همه مردم از چیزی وحشت دارند ، به چیزی عشق می ورزند و چیزی را از دست داده اند . آرام صحبت کن اما در فکر کردن سریع باش . وقتی از تو سوالی پرسیدند که نمی خواستی پاسخش را بدهی ، لبخندی بزن و بگو : برای چه می خواهید بدانید . هیچوقت کاری نکن که اعتماد دیگران از تو سلب شود . سعی کن موفقیت هایی که در گذشته بدست آورده ای مانع تلاش و پیشرفت بعدیت نشود . همیشه این سه اصل را به خاطر داشته باش : احترام به دیگران ، احترام به خودت ، احساس مسئولیت در قبال کارها و اعمالت . هنگامی که به دنبال خوشی های بزرگ زندگی هستی ، شادی های کوچک را نادیده نگیر . خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند . با کسی معاشرت کن که دیدش وسیعتر از تو باشد . یادت باشد وقتی را که صرف فرزندانت می کنی هرگز هدر نمی رود . اشعار مورد علاقه ات را حفظ کن . در مقابل خطای دیگران گذشت کن ، همانطور وقتی خطایی مرتکب شدی برای اصلاح آن اقدام کن . در مورد مسائل مالی سعی کن واقع بین باشی . از عقلت استفاده کن اما بدان که همیشه احساس است که انسان را به جلو می راند . سعی کن هر روز به مجموعه ای که داری چیز جدیدی اضافه کنی .

در مورد مردم بر اساس موقعیتی که در آن هستند قضاوت کن نه بر اساس موقعیت خود .

چهارشنبه 28/10/1390 - 19:5
آموزش و تحقيقات
  یادم باشه حرفی نزنم كه به كسی بر بخورد
نگاهی نكنم كه دل كسی بلرزد
خطی ننویسم كه آزار دهد كسی را
یادم باشد كه روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نیست
یادم باشد جواب كین را با كمتر از مهر و جواب
دو رنگی را با كمتر از صداقت ندهم
یادم باشد باید در برابر فریادها سكوت كنم
و برای سیاهی ها نور بپاشم
یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم
و از آسمان درسِ پـاك زیستن
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست...
یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند
یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ... نه برای تكرار
اشتباهات گذشتگان
یادم باشد زندگی را دوست دارم
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی كه به سوی
قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی كه از سازش
عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد
یادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم
یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر كس فقط به دست دل خودش باز می شود
یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نكنم تا تنها نمانم
یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم
یادم باشد از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت
یادم باشد پاکی کودکیم را از دست ندهم
یادم باشد زمان بهترین استاد است
یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم  تا بعدا با مشت برفرقم نکوبم
یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود
یادم باشد با کسی دشمنی نکنم  شاید روزی دوستم شود
یادم باشد قلب کسی را نشکنم
یادم باشد زندگی ارزش غصه خوردن ندارد
یادم باشد پلهای پشت سرم را ویران نکنم
یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد
یادم باشد که عشق کیمیای  زندگیست
یادم باشد كه ادمها همه ارزشمند اند و همه می تونند مهربان و دلسوز باشند
یادم باشد زنده ام و اشرف مخلوقات 
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:4
آموزش و تحقيقات

 

 

 پنج آدمخوار به عنوان برنامه‌نویس در یك شركت خدمات كامپیوتری استخدام شدند. هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس شركت گفت: "شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق خوبی می گیرید و می‌توانید به غذاخوری شركت رفته و هر مقدار غذا كه دوست داشتید بخورید. بنابراین فكر كاركنان دیگر را از سر خود بیرون كنید." آدمخوارها قول دادند كه با كاركنان شركت كاری نداشته باشند.چهار هفته بعد رئیس شركت به آنها سر ‌زد و ‌گفت: "می دانم كه شما خیلی سخت كار می‌كنید. من از همه شما راضی هستم. امّا یكی از نظافت چی های ما ناپدید شده است. كسی از شما می‌داند كه چه اتفاقی برای او افتاده است؟" آدمخوارها اظهار بی‌اطلاعی ‌كردند.بعد از اینكه رئیس شركت رفت، رهبر آدمخوارها از بقیه پرسید: "كدوم یك از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟"یكی از آدمخوارها با اكراه دستش را بالا آورد. رهبر آدمخوارها ‌گفت: "ای احمق! طی این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه‌ها را خوردیم و هیچ كس چیزی نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد!  از این به بعد لطفاً افرادی را كه كار می‌كنند نخورید."   
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:4
موفقیت و مدیریت
 جك ولش در سال 1928 در آمریكا به دنیا آمد. كارشناسی مهندسی شیمی را از دانشگاه ام.آی.تی و كارشناسی ارشد و دكترای همان رشته را از دانشگاه ایلی نویز گرفت. وی پس از طی مراحل مختلف مدیریتی در بخشهای مختلف شركت جنرال الكتریك، در سال 1980 در 45 سالگی به عنوان نوزدهمین مدیرعامل شركت 120 ساله جنرال الكتریك به كار مشغول شد. او بلافاصله انقلاب جدیدی را در شركت آغاز كرد و به كاركنانش دستور داد همه وقت هــدردادن های دیوانسالارانه و بودجه بندیهای فریبنده را كنار بگذارند. وی سپس با كوچك سازی شركت به استفاده از اندیشه تمامی كاركنان در بهبود فعالیتهای شركت دست زد. این فعالیتها همراه با توسعه نگـــــــرش 6 سیگما و ورود به حوزه فعالیتهای شبكه ای سبب شد كه سهام 100 دلاری شركت در ابتدای شروع به كار او به بیش از دو هزار دلار برسد و درنتیجه سود سالانه 27 میلیارد دلاری سهام به 80 میلیارد دلار و دارایی 25 میلیارد دلاری به 400 میلیارد دلار افزایش یابد. جك ولش پس از 40 سال حضور در جنرال الكتریك كه 20 سال آخر آن در بالاترین پست اجرایی (مدیرعاملی) سپری شد الگوی موفقی از آینده نگری و فداكاری و تدبیر و مسئولیت را در مقابل مدیران در سطح جهان قرار داد و خود را شایسته نامزدی مدیر برتر قرن بیستم كرد. كلیات
- مدیر رؤیایی (تاكتیك های مدیریتی برای رسیدن به مرزهای رقابت)
1 - راز مدیریتی اول: قدرت تغییرات را مهار كنید: از میان تمام ایده ها و دستورالعمل های جك ولش هیچیك مهمتر از این دستور ساده نیستند: «تغییر كنید قبل از آنكه خیلی دیر شود». برخلاف سایر مدیران تجاری، ولش عاشق ایجاد تغییرات بود. او این كار را هیجان انگیز و متهورانه می دانست. یكی از ابتكارات وی، «تمرین تدبیر» نام داشت و این ابتكار یك برنامه 10 ساله برای استفاده از تفكرات كارمندان بود. تمرین تدبیر طراحی شده بود تا كارمندان بتوانند دانش خود را در شركت مطرح و از آن استفاده كنند. دستورالعمل های ولش: پذیرای تغییرات باشید، اجتناب از تغییرات آسان است. اطمینان حاصل كنید كه كارمندان از تغییرات با آغوش باز استقبال می كنند. 2 - راز مدیریتی دوم: با واقعیت روبرو شوید. معنای روبرو شدن با واقعیت این بود كه به تجارت های جنرال الكتریك با نگرشی كاملاً جدید توجه شود. ولش این فرایند را «بازسازی» نامید. منظور از بازسازی این بود كه با یك نگاه واقع بینانه به سراسر كمپانی نگریسته شود و سپس همه قسمتهای موجود به شكلی دوباره چیده شده و براساس این نگرش با هم ارتباط داده شوند.3 - راز مدیریتی سوم: مدیریت كمتر مساویست با مدیریت بهتر. او از مدیران می خواست تا در امور جزئی برای كارمندان خود مزاحمت ایجاد نكنند. تمــــام آنچه كه جك ولش به مدیران می گــــوید در قالب این كلمات ساده بیان شده اند: - آرامش خود را حفظ كنید. - به زیردستان خود كمی آزادی بدهید. - اجازه بدهید كه آنها خودشان به انجام امور بپردازند. - سعی كنید كمتر مدیریت كنید. - درنتیجه این كارها، شما كارمندان فعال تر و بهره ورتری خواهید داشت.
4 - راز مدیریتی چهارم: یك تصویر بسازید، سپس كنار بروید. یكی از توصیه های ولش، كوچك سازی است. كوچك سازی به معنای داشتن كارمندان كمتر است. ولش در این باره می گوید: «هرچه تعداد ما كمتر می شود، بهتر می توانیم با هم ارتباط برقرار كنیم، چون واسطه ها و فیلترها كمتر می شوند. ما متوجه شدیم كه با تعداد لایه های كمتر، دارای ظرفیت مدیریتی بیشتری خواهیم بود. ما بهتر مدیریت نمی كردیم، بلكه كمترمدیریت می كردیم و این بهتر بود».

5 - راز مدیریتی پنجم: هرگز به دنبال یك ایده اصلی نباشید، بلكه درعوض چندین هدف روشن و كلی را به عنوان استراتژی های تجاری تعیین كنید. او توصیه می كند كه یك چارچوب كلی برای عملكرد تیم خودتان تعریف كنید، ارزشهایی را مشخص كنید كه با اهداف كمپانی سازگاری داشته باشند و بیانگر تصویر فرهنگ و اهداف كمپانی باشند و بالاخره اطمینان حاصل كنید كه فضا و مجال كافی برای مانور دادن در كمپانی شما وجود دارد.
6 - راز مدیریتی ششم: كارمندانی تربیت كنید كه در ارزشهای كمپانی سهیم باشند؛ یعنی از آنها تعهدات لازم را گرفته و در ارزشهای كمپانی سهیمشان كنید. یك مدیر خوب، مسئولیتها را برعهده می گیرد، اما درعین حال به كارمندانش این امكان را می دهد كه خودشان درباره امور مختلف تصمیم گیری نمایند. كارمندانی را كه به ارزشهای كمپانی اعتقاد ندارند اخراج كنید، حتی اگر عملكرد بسیار خوبی داشته باشند. این یكی از سخت ترین كارهایی است كه یك مدیر باید انجام بدهد.- مشتعل شدن یك انقلاب (استراتژی هایی در قبال تغییرات)7 - راز مدیریتی هفتم: تجارت خود را با یك نگاه تازه موردبررسی قرار دهید و تصمیم بگیرید چه چیزهایی باید تعمیر شوند، چه چیزهایی باید پرورش داده شوند و چه چیزهایی باید كنار گذاشته شوند.
دستورالعمل های ولش: باید فاكتورهایی كه در تجارت شما تاثیرگذار هستند دقیقاً موردبررسی و زیرنظر قرار دهید. به طور منظم بازرسی هایی را از امور تجاری خود انجام بدهید تا از سلامت آنها اطمینان حاصل كنید. پیروی از دستورالعمل های قدیمی و معمول، نسخه ای است كه شكست شما را تضمین می كند. براساس واقعیت های امور تجاری و بازارهای مربوط به آنها، تصمیمات جسورانه بگیرید و هیچ هراسی به خود راه ندهید.

8 - راز مدیریتی هشتم: شماره 1 یا شماره 2 بازار مربوط به خود باشید و همواره به ارزیابی شرایط بازار ادامه دهید. برندگان واقعی كسانی هستند كه اطراف خود را خوب بگردند و با سازمانهایی كه رشد خوب و مناسبی دارند به شراكت بپردازند و همواره بر شماره 1 یا شماره 2 بودن در تجارت و بازار مربوط به خود پافشاری نمایند.
9 - راز مدیریتی نهم: تقلیل نیرو و كوچك سازی را شروع كنید،‌ پیش از آنكه خیلی دیر شود. هرگز براساس رأی گیری از افراد رهبری نكنید. به خاطر داشته باشید كه كوچك سازی امروز ممكن است باعث عدم بروز مشكلاتی پیچیده تر در آینده شود.10 - راز مـــدیریتی دهم: به منظور انجـام جهش های كوانتومی از كسب مالكیت شركتهای دیگر استفاده كنید. از انجام جهش های كوانتومی حتی اگر برخلاف فرهنگ حاكم بر كمپانی بود هراس نداشته باشید. كسی كه تردید داشته باشد باخته است، تفاوت بین شكست و پیروزی در سریع عمل كردن است.
11 - راز مدیریتی یازدهم: فرهنگ آموزشی اول: از نامحدود بودن و قدرتمندسازی جهت پرورش فرهنگ آموزش، استفاده كنید. هر كمپانی كه به دنبال عقاید خوب نباشد و با ایده های جدید، برخورد باز و آزادی نداشته باشد باید مطمئن باشد كه عقب خواهدماند و بقای آن به خطر خواهد افتاد. اطمینان داشته باشید كه ایده های ارزشمند حتماً به مرحله اجرا خواهند رسید. از تبادل ایده ها و عقاید در داخل كمپانی خودتان غفلت نكنید.
12 - راز مدیریتی دوازدهم: فرهنگ آموزشی دوم: ایده های خوب را بدون توجه به اینكه از كجا آمده اند، در امور تجاری خود به كار گیرید. ولش همــواره تمایل داشت تا رمز موفقیت و بی نظیر بودن جنرال الكتریك را در فرهنگ آموزشی آن بداند. مزیت رقابتی نهایی یك كمپانی در توانایی یادگیری و تبدیل آموخته ها به عملكردهای مناسب و به كارگیری آنهاست.دستورالعمل های ولش: جستجوی ایده های جدید را یكی از اولویت های كارمندان خود قرار دهید. به كارمندانی كه به مبادله دانش و اطلاعات خود می پردازند، پاداش بدهید.
13- راز مدیریتی سیزدهم: برندگان بزرگ در قرن بیست ویكم، جهانی هستند. ایده داشتن یك كمپانی جهانی بی معنی است. امور تجاری جهـــانی هستند، نه كمپانی ها. ولش توصیه می كند كه عادت كنید به فراسوی مرزهای داخلی بیندیشید. برای كسب موفقیت در بازارهای خارجی پایگاههای داخلی خود را استحكام ببخشید.
- بركناری عنصر مدیریت (رازهایی كارآمد درجهت ایجاد یك سازمان نامحدود)
14 - راز مدیریتی چهاردهم: لایه زدایی كنید و خود را از بخشهای بیهوده رها نمایید. لایه زدایی به جسارت و جرأت زیادی احتیاج دارد. این روشی است كـــه باعث می شود تا كارمندان رده های پایین تر از شر كارهای اداری و امور دفتری بی معنی خلاص شوند. لایه زدایی را از طریق بركنار كردن لایه هایی آغاز كنید كه فكر می كنید هیچ ارزش افزوده ای را به روند كارها اضافه نمی كنند.

15 - راز مدیریتی پانزدهم: كارایی را ازطریق رازهای
S(سرعت، ساده سازی، اعتماد به نفس) بالا ببرید. برای سادگی و ساده بودن - مخصوصاً در سازمانهای بزرگ - اعتماد به نفس زیادی لازم است. بوروكراسی توسط سرعت به خطر می افتد و از سادگی نیز متنفر است. یكی از سخت ترین وظایف هر مدیر این است كه به سطحی از اعتماد به نفس برسد كه از سادگی و ساده رفتار كردن هیچ واهمه ای نداشته باشد. راه به وجود آوردن اعتماد به نفس این است كه فرایندی را طراحی كنیم كه به افراد امكان صحبت كردن با یكدیگر و اعتمادكردن به همدیگر را بدهد.
16 - راز مدیریتی شانزدهم: مانند یك كمپانی كوچك رفتار كنید. كمپانیهای كوچكتر سرعت حركت بالاتری دارند. آنها عواقب دودلی را به خوبی می شنـــــاسند. چیـــزی كه ما برای به دست آوردنش سخت تلاش می كنیم، همان روحیه است كه بر یك كمپانی كوچك حاكم است. مـــا می خواهیم روحیه و سرعت كمپانی های كوچك را درون كمپانی بزرگ خودمان به كار گیریم. ولش توصیه می كند كه هرگز اجازه ندهید كه خاصیت ها و صفات بزرگ شدن بر شما چیزه شود، بزرگتر شوید، به كار خودتان وسعت بیشتری بدهید و دامنه فعالیتها را گسترده تر نمایید، اما روحیه یك كمپانی كوچك و سریع و چالاك را در خودتان حفظ كنید.

17 - راز مدیریتی هفدهم: مرزها و محدودیتها را برطرف كنید. جك ولش همواره بر «نامحدود بودن» تاكید داشت. او می گفت كمپانی نامحدود، یعنی یك كمپانی كه در آن دیوارهای موجود بین افراد داخلی و همچنین بین سازمان و طرفهای تجاری خارجی نابود شوند. نامحدود بودن به ما این اجازه را می دهد كه با هم شوخی كرده و از مصاحبت و همكاری با هم لذت ببریم. یك سازمان باید دارای فضایی غیررسمی، بسیــــــار راحت و سرشار از حس اعتماد باشد.

18 - راز مدیریتی هیجدهم: انرژی كارمندان خود را رها كنید. اگر می خواهید سرعت عمل بیشتری داشته باشید و كارایی بهتری پیدا كنید و در عرصه رقابت با قدرت ظاهر شوید، می باید انرژی خفته در افرادتان را بیدار نمایید.

دستورالعمل ها: كارایی افراد را ازطریق درگیر كردن آنها با امور مختلف مربوط به كارشان بالا ببرید. كارمندان شركت را به صاحبان شركت تبدیل كنید. صاحبان شركتها نقش بسیار مهمتـــری در تصمیم گیری های شركت ایفا می كنند.

19 - راز مدیریتی نوزدهم: به افرادی كه واقعاً كارها را انجام می دهند، گوش فرا بدهید. علاقه و تمایل به استفاده از خلاقیت نیروها، شنیدن ایده های جدید واجرای این ایده ها در سراسر كمپانی، ما را به سمت یك برنامه كه آن را «تمرین تدبیر» نامیدیم، رهنمون ساخته است. جك ولش امیدوار بود كه برنامه «تمرین تدبیر» چهار هدف مهم را برای شركتش به ارمغان آورد: حس اعتماد و اطمینان را در میان كارمندان توسعه دهد، كارمندان را قدرتمند سازد، كارهای غیرضروری را حذف كند، فرهنگ جنرال الكتریك را انتشار دهد.

20 - راز مدیریتی بیستم: نزد كارمندان خود بروید و به تمام سوالاتشان پاسخ دهید. مهمترین وظیفه ای كه یك رهبر به دوش دارد این است كه به دنبال صدا و ارزش و اعتبار كارمندان خود باشد، برای آنها ارزش قائل شود و به رشد و پرورش آنها بپردازد. ولش می گوید به دنبال رفتارهایی باشید كه ممكن است در گذشتـــــه مناسب و خوب بوده اند، اما درحال حاضر اشتباه بوده و ارزشی ندارند، آنها را پیدا كنید و از بین ببرید.
21 - راز مدیریتی بیست ویكم: بسط پیدا كنید، هرچقدر كه می توانید اهداف خود را بیشتر نمایید. افرادی كه بدون حدومرز به كارهایشان سرعت می بخشند و رؤیاهای خود را بسط و گسترش می دهند، از قدرت نامحدودی برای تقویت امـــــــور و بهبود كارها، برخوردار می باشند. ولش درباره گسترش دهی معتقد است كه: در یك سازمان نامحدود و بدون حدومرز كه گرایش به سمت سرعت دارد، تعیین اهداف مشخص و قابل دسترس، یك نقطه ضعف محسوب می شود... در یك كمپانی كه اكنون به جای تنبیه كردن كاستی ها و عملكردهای ضعیف بـــــه سمت هدفهای گسترش یافته می تــــازد، تعیین این اهداف و برداشتن جهش های كوانتومی درجهت رسیدن به آنها باید یك واقعه روزمره باشد.
-          نسل بعدی مدیریت (مفاهیمی جهت دستیابی به یك نرخ رشد دورقمی و تقویت آن)
22 - راز مدیریتی بیست ودوم: كیفیت را به عنوان اولویـــت اول خود قرار دهید. همان گونه كه بی حدومرز بودن برای ما مشخص می كرد كه چه رفتاری باید داشته باشیم، كیفیت شش سیگما هم برای ما مشخص می كند كه چگونه باید كار كنیم.

دستورالعمل ها: كیفیت محصولات و فرایندهای موجود در كمپانی شما، تعیین كننده میزان موفقیت كمپانی شما می باشد. كیفیت كالاهای شما باید آنچنان در موفقیت مشتریانتان مهم باشد كه شما به عنوان تنها گزینه ارزشمند در ذهن آنها ماندگار شوید.

23 - راز مدیریتــــی بیست وسوم: كیفیت را بـه عنوان وظیفه شغلی همه كارمندان در بیاورید. جك ولش عقیده داشت كه برنامه شش سیگما، بزرگترین فرصت برای رشد است، سوددهی ما را افزایش می دهد و ما را به بیشترین و بالاترین حد رضایت شغلی كارمندان در طول تاریخ كمپانی خواهدرساند.
هدف جنرال الكتریك در اجرای برنامه شش سیگما این بود كه میزان عیب و نقص را درهریك میلیون محصول یا فراینـد، به كمتر از 4 مورد برساند (میانگین صنعتی در این زمینه چیزی بین 50/000 تا 100/000 مورد بود). ولش بر این باور بود كه كیفیت در درجه اول به نفع مشتریان است. اگر مشتریان متوجه نشوند كه بیشترین سود بهبود كیفیت در جنرال الكتریك متوجه آنان است، تمام این تلاشهـا بی ارزش خواهدبود.

24 - راز مدیریتی بیست و چهارم: اطمینان حاصل كنید كه همه افراد می دانند شش سیگما چگونه عمل می كند. جنرال الكتریك پنج معیار را برای ردیابی مسیر حركت و برآورد میزان موفقیت در طرحهای شش سیگما برای خود طراحی كرد كه عبارتند از: رضایت مشتری، هزینه و خسارت پایین بودن كیفیت، كیفیت ارائه كنندگان مواداولیه، كارایی داخلی، طرحهای تولیدی، ولش صراحتاً می گفت: در قرن بیست ویكم ما افرادی را كه كیفیت گرا نباشند و ذهن خود را براساس پرداختن به كیفیت برنامه ریزی نكرده باشند، نه استخدام و نه حفظ می كنیم.

25 - راز مدیریتی بیست و پنجم: اطمینان حاصل كنید كه مشتریها، كیفیت بالای كالاها را احساس می كنند. ولش می گوید برنامه شش سیگما از یك برنامه بهبود كیفیت تبدیل به یك برنامه بهبود كارایی گردید و سپس تبدیل به برنامه بهبود رضایت خاطر مشتریان شد و سپس تبدیل به برنامه تغییر
DNA و اصول بنیادین كمپانی جنرال الكتریك گردید.26 - راز مدیریتی بیست و ششم: تجارت خدمات خود را پرورش دهید، چرا كه موج آینده در این امور می باشد. شما باید با بخش خدمات به عنوان بازار اصلی و اولویت اول شغل خود برخورد نمایید. كمپانی شما می تواند ازطریق تمركز بر بخش خدمات، بازارهای خود را چندین برابر گسترش دهد. با حداكثر سرعت ممكن به بخش خدمات وارد شوید.
27 - راز مدیریتی بیست وهفتم: كمپانی خود را به یك كمپانی الكترونیكی تبدیل كنید. حركت به سمت اینترنت و تجارت الكترونیك، چهارمین اقدام مهمی بود كه ولش انجام داده بود. این چهار اقدام عبارت بودند از: تمرین تدبیر، جهانی شدن، كیفیت شش سیگما، تجارت الكترونیك.

28 - راز مدیریتی بیست و هشتم: امور تجاری فعلی خود را به صورتی درآورید كه ازطریق اینترنت قابل دسترسی باشند.

دستورالعمل ها: مدل های تجاری خود را با اینترنت منطبق نمایید. شما برای استفاده از اینترنت، نیاز به مدل های تجاری جدید ندارید.

29 - راز مدیریتی بیست ونهم: از تجارت الكترونیك برای زدن ضربه نهایی به پیكره بوروكراسی استفاده نمایید. ولش درباره اینترنت می گفت این بزرگترین انقلابی بود كه تاكنون دیده ام. این كار، بسیار هیجان انگیز بود. این پدیده به كارها سرعت می بخشد و بهره وری را در بخش خرید و فروش افزایش می دهد.
مطالب عنوان شده در كتابی تحت عنوان بهبودی یا نابودی آورده شده است كه یك فرایند مرحله به مرحله از ابتدای راه با ولش همراه شده و اقدامات او را به ترتیب در 29 فصل، تحت عنوان رازهای مدیریتی به تصویر كشیده است. از آنجا كه این كتاب كلیه نوآوری ها و ابتكارات مدیریتی جك ولش را از سال 1981 تا 2001 شامل می شود، می توان گفت كاملترین كتابی است كه تا به حال درباره اصول مدیریت ولش تدوین شده است.اسلاتر نویسنده كتاب حاضر كه بارها جلسات متعددی را درباره طرز تفكر و روشهای خاص مدیریتی جك ولش با او داشته معتقد است كه این كتاب، كاملترین كتابی است كه تا به حال درباره اصول مدیریتی ولش نگاشتــــه شده است.  
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:3
آموزش و تحقيقات
ارزشیابی عملكرد قوی ترین وسیله در دست سرپرستان است. برای بسیاری از سرپرستان و كاركنان، صرفنظر از حوزه كار و فعالیت، زمان ارزشیابی می تواند زمان سرخوردگی، ترس و فرصت از دست رفته باشد. اگر ارزشیابی عملكرد خوب تهیه و مدیریت شود می تواند كارمندان برتر را تقویت و كارمندان متوسط را به سطح بالاتری ارتقا دهد. علاوه بر این، ارزشیــابـی هــای قوی می تواند موجب شود تا كاركنان ضعیف از عملكرد شغلی خود دید واقع بینانه ای به دست آورند و از فرصتهای اصلاح و بهبود عملكرد خود آگاهی یابند. برای یك سرپرست اثربخش نه فقط داشتن عناصر یك ارزشیابی خوب حائز اهمیت است بلكه باید بداند چگونه آن را انجام دهد و از آن استفاده كند. سرپرستان سطح پایین برای اثربخش باقی ماندن باید پیوسته مهارتهای ارزشیابی خود را بهبود بخشند.برای سرپرستانی كه عملكرد را ارزشیابی می كنند هیچ چیز یاس آورتر از این نیست كه احساس كنند به موضوعهای مهمی توجه نداشته یااینكه از نظرشان پنهان مانده اند. هیچ چیز نمی تواند روحیه یك كارمند را سریع تر از این احساس كه به كیفیت كارش توجه نشده، یا سرپرست علائق منطقی اورا نادیده گرفته است، بشكند. فراتر از همه، ارزشیابی عملكرد یك ارتباط دوجانبه است، اگر سرپرستان ده گام را در تهیه، انجام و پیگیری ارزشیابی رعایت كنند، ارتباط تقویت و موجب افزایش خشنودی، قدرت و اثر آن می گردد.1 – عملكرد كارمند را به طور منظم مستند سازید: مستندسازی مستمر عملكرد كارمند احتمالاً مشكل ترین ولی مطمئناً مهمترین گام در بهبود ارزشیابیهای عملكرد است. اكثر سرپرستان مستندسازی عملكرد جاری را زمان گیر و بیهوده می دانند، اما نگهداری یك سابقه منظم از رویدادهای مشاهده شده، جهت انجام یك ارزشیابی كامل، منصفانه و سودمند حائز اهمیت است. نگهداری یك سابقه نامنظم آن هم در خصوص منفی ترین رویدادها یا عملكردهای برجسته معمولاً كافی نیست. این كار نه فقط موجب یك سابقه نامتعادل برای اكثر كاركنان می گردد بلكه می تواند پر از نكات ابهام انگیز باشد.نگهداری یك سابقه صحیح در مورد عملكرد زیردست یك عادت حرفه ای باارزش است – بخصوص در محیط كار امروزی كه برای هر كاری به قانون مراجعه می شود. مدیران به طور روزافــزون بــه خاطر ارزشیابی های كمتر مستند و ارزیابیهای سطحی مورد ملامت قرار می گیرند. فقط كاری را كه كارمند انجام می دهد ثبت كنید نه عقیده خود را در مورد آن. كارهای كارمند باید بیانگر واقعیت باشند شخص ثالثی كه سوابق نگهداری شده شما را می خواند باید به همان نتایجی برسد كه شما رسیده اید.2 – نظر كارمند را جویا شوید: قبل از انجام ارزشیابی از كارمند بخواهید تا فهرستی از كارهایی را كه خود مهم می داند برای دوره ارزیابی تهیه كند. سرپرستانی كه تعداد زیادی كارمند را ارزیابی كنند، این كار سودمند است و مدیران گروههای كوچك نیز اطمینان حاصل خواهند كرد كه هیچ كــــار مهمی را نادیده نمی گیرند. این فن به كاركنان اجازه می دهد تا آنچــه را مهم مـی دانند ارائه دهند و موجب می شود تا بر انجام خوب یا بد كارها در طول دوره ارزیابی تمركز كنند.سرپرستان باید فهرست تهیه شده را در اكثر موارد به عنوان یك وسیله كنترل مورد استفاده قرار دهند و كلیه كارهای موردنظر كارمند را در نظر بگیرند. بحث مربوط به كارهای لحاظ نشده در ارزشیابی باید در مصاحبه همراه آن ملحوظ گردد.3 – رفتارها را ارزیابی كنید نه شخصیتها را: به خاطر داشته باشید كه هنگام انجام ارزشیابی رفتارها را توضیح دهید نه شخصیتها یا نگرشها را، واقعیتهای رفتاری مشخص عینی را ذكر كنید. از اظهارنظرهای ذهنی كه مبین ارزیابی شما از شخصیت كارمند است اجتناب كنید. نوشتن اینكه كارمند »تنبل و درونگر است و برای كامل كردن كارهای خود پیوسته به راهنمایی احتیاج دارد« یك ارزیابی رفتاری نیست. در عوض، سرپرست می تواند بنویسد كه »كارمند به موقع كارهای خــود را انجام نمی دهد، بدون دو یا سه یادداشت یادآوری، گزارش فعالیت خود را تكمیل نمی كند و تا زمان بررسی كار او و تایید صحت آن، كار را متوقف می كند.«4 – ارزشیابی را خوب بنویسید: مدیران توانائیهای نوشتاری متفاوتی دارند. برخی از آنها در نوشتن ارزشیابی ضعیف اند و به آن نیز اذعان دارند اما بعضـی دیگر ضعف خود را نمی پذیرند. من كاركنان متوسط و استثنایی را دیــده ام كه به دلیل ضعف مدیران در تهیه ارزشیابی، تنبیه شده اند. بسیاری از كاركنان ضعیف به سادگی ارزشیابی خوبی گرفته اند و به دلیل ضعف نوشتاری مدیران از وضعیت خود نیز واقف نگردیده اند.سرپرستانی كه از مهارتهای نوشتاری خود راضی نیستند یا با ارزشیابیهای پر دردسر سروكار دارند، باید از راهنمائیهای سایر مدیران استفاده كنند. پیش نویس ارزشیابی را تهیه كنید و به سایر سرپرستان اجازه دهید تا به طور دقیق آن را بررسی و اشكالات را مشخص كنند. سعی كنید زبان دقیقی را به كار برید و برای نوشتن صحیح ارزشیابی وقت بگذارید. هنگامی كه نوشتن را تمام كردید از خود بپرسید »آیا ارزشیابی با همان كیفیتی كه می تواند نوشته شود، تهیه شده است؟«5 – از اشتباهات معمول در ارزشیابی اجتناب كنید: سرپرستان باید از سه اشتباه كه موجب كاهش اثربخشی و قابلیت اعتماد كمتر فرآیند ارزشیابی می شوند اجتناب كنند. »اثر هاله ای« بیانگر وضعیتی است كه سرپرستان یك جنبه مثبت از عملكرد را به كلیه جنبه های عملكرد كارمند تعمیم می دهند. مثلاً، سرپرست »كیفیت كار« كارمند را »عالی« ارزیابی می كند و سپس به صورتی ناصحیح سایر جنبه ها را »عالی« ارزیابی می كند در حالی كه فقط »خوب« یا »متوسط« هستند. عكس این حالت زمانی نیز اتفاق می افتد كه سرپرستان یك جنبه از عملكرد را »ضعیف« ارزیابی می كنند و سپس آن را به سایر جنبه ها تعمیم می دهند. این نوع اشتباهات می تواند به سرعت اثربخشی یك سیستم ارزشیابی را از بین برده و نهایتاً« به روحیه كارمند صدمه بزند.6 – چگونگی ارائه ارزشیابــی مكتوب را برنامه ریزی كنید: قبل از جلسه با كارمند به منظور بحث در مورد ارزشیابی، چنددقیقه ای را صرف مرور مدارك خود بكنید. افكار خود را متمركز و تصمیم بگیرید كه چگونه عمل كنید. توجه كنید كه چه جنبه هایی احتمالاً حساس خواهند بود. آیا می توانید ارزشیابی را با مثالهایی از عملكرد كارمند توجیه كنید؟ آیا مدارك شما كامل اند؟ آیا موضوعهایی وجود دارند كه می خواهید از طرح آنها اجتناب كنید؟ قضاوتهای خود را براساس رفتارها گذاشته اید یا شخصیتها؟ آیا ارزشیابی مثالهای مشخصی را ذكر می كند؟ آیا ارزشیابی نارسائیهایی را توضیح می دهید كه شما قبلاً در مورد آنها با كارمند مشورت نكرده اید؟ اگر چنین است، این موارد ارزش یادآوری دارند؟ صرف چنددقیقه برای برنــامه ریزی ارائه ارزشیابی می تواند موجب جلوگیری از به زحمت افتادن سرپرستان و مانع جریحه دار شدن احساسات كاركنان گردد.7 – ارزشیابی عملكرد نباید موجب شگفتی شود: یك ارزشیابی كاملاً مستند و مكتوب در خصوص عملكرد، هنگام ارائه به كارمند نباید موجب شگفت زدگی او شود. سرپرستان در طول دوره ارزیابی باید در مورد هر نارسایی مربوط به عملكرد كه ذكر آن در ارزشیابی حائز اهمیت است با كاركنان مشورت كنند. بهترین سرپرستان، زیردستان را از وضعیت خود و چگونگی انجام وظیفه آنها در طول دوره ارزیابی مطلع می كنند. خاطرنشان ساختن ضعف یا نارسایی در زمان ارزشیابی موجب توسعه مهارت یا بهبود روحیه كاری كارمند نمی شود. قصــور در مورد بحث قراردادن جنبه های منفی عملكرد قبل از تهیه و ارائه ارزشیابی موجب عصبانیت و سرخوردگی كاركنان می شود زیرا مدیریت آن جنبه ها را قبلاً به بحث نگذاشته و به آنها فرصت بهبود و اصلاح نداده است.8 – یك برنامه عملیاتی تنظیم سازید: یك ارزیابی اثربخش باید به این سوال پاسخ دهد كه: »ما از وضعیتی كه داریم به كجا می رویم؟« سرپرستان باید ارزشیابی را برای تفهیم اثربخش جنبه های مهم شغل كه كارمند در دوره آتی پاسخگوی آنهاست و عملكرد كاری مورد انتظار، مورد استفاده قرار دهند. ارزشیابیهای قوی یك »نقشه راهنما« برای بهبود عملكرد كاركنان ضعیف فراهم می آورند. این نقشه چگونگی بهبود عملكرد و ارزیابی آینده آنها را به وضوح توضیح می دهد. هروقت كه امكان داشته باشد، سرپرستان باید ارزشیابی را برای »بالابردن سطح اهداف« كاركنان دارای عملكرد عالی مورد استفاده قرار دهند. یعنی اهداف جدیدی را تعیین كنند كه آنها را به كار و چالشهای بیشتر وادارند. بخش قابل توجهی از زمان هر جلسه ارزیابی باید با تبیین انتظارات و توافق در مورد سطح عملكرد یا اهداف معقول و منطقی جدید، به آینده بپردازد نه گذشته.9 – بعد از جلسه ارزیابی عملكرد خود را ارزیابی كنید: بعد از جلسه ارزیابی چنددقیقه در مورد عملكرد خود فكر كنید. آیا خود را به اندازه كافی مهیا كرده بودید؟ آیا شما یا كارمند شگفت زده نشدید؟ چگونه می توانستید بهتر عمل كنید؟ آیا از جلسه ارزیابی احساس رضایت می كنید؟ آیــا كارمند راضی به نظر می رسد؟ اگر جواب منفی است، چرا؟ آیا از این جلسه ارزیابی درسی آموخته اید؟ چگونه می توانید در آینده از آن استفاده كنید؟ اگر ضرورت داشته باشد، از برگزاری جلسات دیگر هراس نداشته باشید. به خاطر داشته باشید كه شما روش ارزیابی برای دوره بعد را تعیین می كنید. صحیح عمل كردن بسیار حائز اهمیت است.10 – ارزشیابی را پیگیری كنید: توافقهای حاصله در ضمن مصاحبه های ارزشیابی را پیگیری كنید تا به كارمندان اطمینان دهید كه به حمایتهای توافق شده پشت گرم باشند و شما نیز تا جلب رضایت آنان به قول خود متعهد هستید. پس از مصاحبه ارزشیابی، نشان دادن صلاحیت و حسن نیت توسط سرپرستان حائز اهمیت است. بخصوص پس از پیشنهاد روشهای آموزشی یا شیوه های دیگر برای كمك به كاركنان برای بهبود عملكردشان، حسن نیت بسیار مهم است. اگر سرپرستان پس از ارزشیابیهای عملكرد به تعهدات خود عمل نكنند، مدیریت به سرعت اعتبار خود را از دست می دهد و روحیه كاری كارمند صدمه خواهد دید.علاوه براین، كاركنان را در قبال توافقهای حاصله طی مصاحبه ارزشیابی مسئول بدانید. بعد از مصاحبه ارزشیابی كه طی آن كمبودها را خاطرنشان می گردد، پذیرش كار از یك كارمند ضعیف به روش گذشته، كل فرآیند ارزشیابی را تضعیف می كند و این مسئله به نفع كارمند نیست. نظرتان را به طور موكد به كاركنان ضعیف بگویید و اطمینان حاصل كنید كه انتظارات تغییر كرده اند. سرپرستان با نشان دادن تعهد نسبت به انتظاراتی كه در ضمن ارزیابی در مورد آنها مذاكره شده است، منافع زیادی كسب می كنند.ارزشیابیهای عملكرد كه كامل و خوب تهیه شده اند، گذشته را به طور واقع بینانه بررسی، وضعیت حال را به نحوی صحیح تعریف و فرصتهــای آینده را به صورتی روشن ترسیم می كنند. یك وسیله مهم ارتباطی، تهیه ارزشیابی، محتوای ارزشیابـــــی و پیگیری سرپرست می تواند موجب »موفقیت یا شكست« هریك از كاركنان گردیده و عملكرد گروه را شدیداً تحت تاثیر قرار دهد. سرپرستان با مقداری وقت اضافه، فكر و تلاش می توانند اثربخشی ارزشیابی را برای سازمان و كاركنان افزایش دهند.1منبع: SUPERVISION+تدبیر+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم تیر 1386ساعت 14:19  توسط بابک سپاس مق 
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:2
موفقیت و مدیریت
1- در انجام كارها روی شیوه‌ای خاص تأكید نكنید. شاید كسی بتواند از مسیر كوتاه‌تر و بهتری شما را به مقصد برساند.
2-
توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ كدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اكسیژن و هیدروژن كه از تركیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین می‌شود، می‌توان با آمیختن دانش و تجربه، راهكارهای حیاتی و استثنایی خلق كرد.
3-
از هر فرصتی برای استخدام و به كارگیری افراد برجسته استفاده كنید.
4-
به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط كار در كارایی كارمندان مؤثر است.
5-
با فرق گذاشتن بیهوده بین افراد گروه، انگیزه كاری آنها را از بین نبرید.
6-
از مشورت و نظرخواهی با نیروی جوان ابایی نداشته باشید.
7-
با رفتارهای ضد و نقیض، اعتماد زیردستان را از خود سلب نكنید.
8-
در به وجود آوردن فضای رقابتی سالم، كوشا باشید.
9-
برای ارتقای سطح دانش كارمندان و افزایش بهره‌وری آنان، كلاسهای آموزشی ترتیب دهید و از لوازم كمك آموزشی بهره گیرید.
10-
دقت كنید كه توبیخ كارمند خطاكار، باید متناسب با اشتباهاتش تعیین شود.
11-
مطمئن شوید مأمور خریدی كه برای سازمان در نظر گرفته‌اید، علاوه بر كاردانی و رعایت اصول درست بازاریابی، مورد اعتماد، زرنگ و خوش‌سلیقه نیز هست و همان‌گونه كه بر قیمت كالاها توجه دارد، بر زیبایی و كیفیت آنها نیز اهمیت می‌دهد.
12-
در صورت لزوم با قاطعیت نه بگویید.
13-
سعی كنید با اصول ساده روانشناسی آشنا شوید.
14-
طوری رفتار كنید كه دیگران شما را به عنوان الگو انتخاب كنند و آینده كاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم كنند.
15-
هرگز در حضور كارمندان با دیگر معاشرین خود، پشت سر افراد بدگویی نكنید.
16-
رعایت سلسله مراتب كاری را به مسئولین و سرپرستان گوشزد كنید.
17-
برای آزمودن كارمندانتان با آزمایشهای فاقد ارزش و بی‌اساس، شخصیت آنان را زیر سؤال نبرید.
18-
با شروع به موقع جلسات، وقت‌شناسی را عملاً به حاضرین بیاموزید.
19-
برای گیراتر شدن سخنان خود، همیشه چند عبارت كلیدی از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشید و در موقع لزوم آنها را به كار ببرید.
20-
در انجام كارها به سه نكته بیش از بقیه نكات توجه كنید: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.
21-
انتقاد پذیر باشید.
22-
با بی‌توجهی، تلاش و زحمات زیردستان را بی‌ارزش نكنید.
23-
با وسواس بیهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهید و به خاطر داشته باشید زمان برای شما متوقف نمی‌شود.
24-
برای حل مشكلات احتمالی، دوراندیش باشید و مطمئن باشید با در نظر داشتن چند راهكار تخصصی، هرگز در موارد اضطراری غافلگیر نخواهید شد.
25-
نقش تبلیغات را در سودآوری سازمان نادیده نگیرید.
26-
خواسته‌های خود را واضح و روشن بیان كنید و اطمینان حاصل كنید كه كارمندان به خوبی از جزئیات وظیفه‌ای كه به عهده آنان است، مطلع هستند.
27-
از هر كس، مطابق دانش و تجربه‌اش توقع داشته باشید تا بهترین نتیجه را بدست آورید.
28-
وظایف كارمندان را متناسب با توانایی‌های فیزیكی و حرفه‌ای آنان تعیین كنید.
29-
اگر از موضوعی علمی اطلاعی ندارید، یا احتیاج به توضیحات بیشتری دارید، بدون هیچ تردیدی سؤال كنید.
30-
در موارد بحرانی، خونسردی خود را حفظ كنید و چند استراتژی بحران‌زدایی مناسب با فعالیت سازمانی خود را پیش‌بینی و طراحی كنید تا در موارد لزوم از آنها استفاده كنید.
31-
از رفتارهایی كه شما را در سازمان عصبی معرفی می‌كند، پرهیز كنید.
32-
انتقامجو نباشید.
33-
زمان پیاده‌سازی تصمیم‌گیری‌ها، به اندازه اخذ تصمیمات، مهم است. چون ممكن است اجرای یك نقشه خوب تجاری در زمان نامناسب با شكست روبه‌رو شود.
34-
در مورد چیزی كه نمی‌دانید، به كسی اطلاعات اشتباه ندهید و از گفتن نمی‌دانم، هراسی نداشته باشید.
35-
با محول كردن مسئولیت به كارمندان مستعد و خلاق، زمینه رشد و خلاقیت آنان را فراهم كنید.
36-
بدون تفكر و درنگ پاسخ ندهید.
37-
نحوه چیدمان میز كارمندان و محل استقرار آنها را طوری انتخاب كنید كه افراد فراموش نكنند در محل كارشان هستند و نباید بیش از حد مجاز باز هم به گفت‌و‌گو بپردازند.
38-
حرفه‌ای‌ترین و بهترین حسابدار و مشاور حقوقی را استخدام كنید.
39-
به مشكلات مالی افراد توجه كنید و درخواستهای موجه اخذ وام آنان را به تعویق نیندازید.
40-
همیشه به خاطر داشته باشید تواضع و متانت بر شكوه شما می‌افزاید.مقصد برساند.
41-
اگر قاطعیت مدیر با مهربانی توأم باشد، تأثیر شگفت‌انگیزی بر اطرافیان خواهد داشت و فرمانبری با ترس جای خود را به انجام وظیفه با حس مسئولیت‌پذیری می‌دهد.
42-
سامانه‌ای را جهت اخذ پیشنهاد اختصاص دهید و به كارمندان اطمینان دهید كه در كمال رازداری به پیشنهادهای مطرح شده رسیدگی می‌كنید.
43-
مطمئن شوید كه حق و حقوق دیگران توسط مسئولین و سرپرستان سازمان رعایت می‌شود.
44-
چند ساعت از یك روز مشخص در ماه را به بازدید از سطوح مختلف سازمان و گفت‌وگوی رودررو با كارمندان اختصاص دهید.
45-
در سمینارهای مرتبط با فعالیت خود شركت كنید.
46-
در كمك رسانی‌های مراسم خیریه پیشقدم باشید.
47-
با درایت و زیركی همیشه در كمین شكار فرصتهای طلایی باشید.
48-
صبر و حوصله را از مهمترین اركان موفقیت تلقی كنید.
49-
مسئولیت‌پذیر باشید.
50-
به منظور اطلاع حاصل كردن از مطالب جدید علمی، در چند سایت اینترنتی مرتبط عضو شوید.
51-
چند تكه كلام اختصاصی و جالب برای خود انتخاب كنید.
52-
تفكر و تعمق قبل از پاسخگویی راحت‌تر از پیدا كردن چاره‌ای برای تغییر آنچه عنوان شده می‌باشد.
53-
وقتی می‌خواهید كاری را به كسی محول كنید، روشی را برای عنوان كردنش انتخاب كنید تا حس مسئولیت افراد برانگیخته شود.
54-
علت شكست‌های سازمانی را تجزیه و تحلیل كنید تا ضمن تشخیص مسیر نادرست، از تكرار آن جلوگیری كنید.
55-
با بی‌اهمیت جلوه دادن كارهای كارمندان، زحمات آنان را بی‌ارزش نكنید.
56-
با انجام ورزشهای فكری، قابلیت‌های ذهنی خود را تقویت كنید.
57-
به هر كس فراخور فعالیت و بازده كاری‌اش پاداش دهید و با در نظر گرفتن پاداشهای مساوی، حركت افراد شایسته گروه را كند نكنید.
58-
با به كارگیری مشاورین كارآزموده و متعهد، موقعیت بازار كار را تحلیل كنید و استراتژی به كار بگیرید كه همیشه یك گام از رقبا جلوتر باشید.
59-
اجازه ندهید بار مسئولیت كارمندان بی‌كفایت و كند بر دوش كارمندان خبره و ساعی تحمیل شود زیرا افراد با درك این بی‌عدالتی انگیزه خود را از دست می‌دهند.
60-
دانش حرفه‌ای خود را تا حدی بالا ببرید كه در موارد لزوم در مقابل كلیه سؤالات حرفه‌ای حاضر جواب باشید.
61-
زمان استخدام، افراد علاوه بر تست‌های مقرر شده، تست‌هایی انجام دهید كه مطمئن شوید كسی را كه به كار می‌گمارید، تنبل نیست! زیرا افراد تنبل فشار كاری دیگران را بیشتر می كنند.
62-
هنگام دست دادن، دست افراد را محكم و صمیمانه بفشارید.
63-
وقتی عصبانی هستید، درباره دیگران تصمیم‌گیری نكنید.
64-
همیشه وقت‌شناس باشید. برای حضور به موقع، می‌توانید از ترفند قدیمی 5 دقیقه جلو كشیدن ساعت استفاده كنید.
65-
هرگز امید ارتقا را از زیردستان نگیرید، زیرا به طور یقین، انگیزه آنها برای تلاش از بین می‌رود.
66-
سعی كنید در صورت لزوم در دسترس باشید و شانس حرف زدن را به همه سطوح سازمان بدهید. در این صورت شاید با ایده‌های درخشانی روبه‌رو شوید.
67-
به كارمندان ساعی و متعهد بگویید كه چقدر برای سازمان مفید هستند و شما به آنها علاقه و اعتماد دارید.
68-
هیچگاه اجازه ندهید كسی حالت افسردگی و ناامیدی شما را ببیند.
69-
به شایعات بی‌اساس بی‌توجه باشید و در مورد زیردستان از روی دهن‌بینی قضاوت نكنید.
70-
خشكی جلسات طولانی را با شوخ‌طبعی قابل تحمل كنید.
71-
از سرزنش كردن دیگران در جمع خودداری كنید.
72-
برای همه سطوح سازمان حتی خدمه و نامه‌رسانها احترام قائل شوید.
73-
از منشی خود بخواهید روز تولد كارمندان، كارت تبریكی را كه توسط شما امضا شده است، برایشان ارسال كند.
74-
در موقع امضا كردن نامه‌‌ها و مكتوبات آنها را به دقت مطالعه كنید و از امضا كردن آنها، زمانی كه حوصله و تمركز ندارید پرهیز كنید.
75-
خوش‌‌ژست و خوش‌بیان باشید و در جمع با انرژی و اشتیاق حاضر شوید.
76-
با قدردانی به موقع از كارمندان، انرژی كاری آنان را افزایش دهید و حسن خلاقیت را در آنان تقویت كنید.
77-
موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه كنید و همیشه متبسم باشید.
78-
هرگز برای پیشبرد اهداف كاری خود، دیگران را با وعده‌های بی‌اساس فریب ندهید.
79-
سعی كنید اسامی كارمندان را به خاطر بسپارید و در حین صحبت كردن با آنان، اسمشان را به زبان بیاورید.
80-
همواره به خاطر داشته باشید به كار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمی‌كاهد81- اشتباهات زیردستان را بیش از حد لازم به آنها گوشزد نكنید.
82-
امین و رازدار افراد باشید.
83-
روی اشتباهات خود پافشاری نكنید و بی‌تعصب خطاهای خود را بپذیرید.
84-
با عبارات كنایه‌آمیز و نیشدار به دیگران درس عبرت ندهید.
85-
با آرامش و خونسردی به حرفهای دیگران گوش كنید و برای صرفه‌جویی در زمان مرتباً حرف آنان را قطع نكنید.
86-
روش محاسبات مالی را تا حدی یاد بگیرید تا قادر به تجزیه و تحلیل‌های گزارشات مالی سازمان باشید.
87-
در جلسات دائماً به ساعت خود نگاه نكنید.
88-
به نحوه پوشش و ظاهر خود توجه كنید.
89-
تا صحت و سقم مسأله‌ای روشن نشده، كسی را مؤاخذه نكنید.
90-
معاشرین چاپلوس خود را جدی نگیرید.
91-
نكات جالب و پندآموز كتابهایی را كه می‌خوانید، در دفتری یادداشت كنید و در موارد مناسب آنها را به كار ببرید.
92-
انعطاف‌پذیر باشید.
93-
بدون توهین به عقاید دیگران، با آنها مخالفت كنید.
94-
نسبت به قول خود پایبند باشید.
95-
در موقعیت‌های بحرانی بر خود مسلط باشید و نگذارید زیردستان از اضطراب شما آگاه شوند.
96-
برای حرف زدن زیباترین و خوش‌آهنگ‌ترین الفاظ را انتخاب كنید.
97-
ریسك‌‌پذیر باشید.
98-
نحوه استفاده از نرم‌افزارهای مرتبط با كار خود را بیاموزید.
99-
برای ثبت ایده‌های درخشانی كه ناگهان به ذهن می‌رسند، همیشه یك قلم و كاغذ به همراه داشته باشید.
100-
كتابخانه سازمان را به روز كنید و اسامی كتابهایی را كه اضافه می‌شود به صورت لیست منتشر شده در اختیار كارمندان قرار دهید.
101-
مطمئن شوید ابراز رضایت شغلی افراد به سبب ترس از توبیخ مسئولین و سرپرستان نیست.
102-
به واسطه مدیر بودن خود، از دیگران توقع بیجا نداشته باشید.
103-
در اولین فرصت در خاتمه دادن به مشاجرات و كدورتهایی كه بین كارمندان پیش می‌آید، حكمیت كنید و برقرار كننده صلح و آشتی باشید.
104-
در مصاحبه‌ استخدامی افراد به سوابق كاری آنان توجه و به خاطر داشته باشید كارمند موفق كارنامه‌ای پربار به همراه دارد.
105-
از انحصاری كردن خدمات رفاهی سازمان پرهیز كنید و اجازه دهید همه سطوح از این خدمات بهره‌مند شوند.
106-
زمان دقیق پیاده‌سازی تصمیمات اخذ شده را پیدا كنید، چون ممكن است اجرای یك نقشه خوب، در زمان نامناسب با شكست روبه‌رو شود.
107-
برای حفظ اطلاعات سازمانی، از بهترین و پیشرفته‌ترین سیستم حفاظتی استفاده كنید.
108-
زبده‌ترین كادر بازاریابی را گردآوری كنید و حتی زمانی كه سوددهی سازمان در وضع مناسبی قرار دارد، از آنان بخواهید ریتم فعالیت‌های خود را كند نكرده و همچنان به صورت جدی ادامه دهند.
109-
به منظور جلوگیری از تك‌روی و رقابت‌های ناسالم، روحیه انجام كار گروهی در سازمان را تقویت كنید.
110-
از عنوان كردن فرامین غیرقابل اجرا و غیرمنطقی احتراز جویید، زیرا جز خدشه‌دار كردن شخصیت حرفه‌ای شما پیامدی ندارد.
111-
عملكرد افراد را در زمان اضافه‌كاری كنترل كنید تا بدینوسیله از سوء استفاده افراد ناشایست كه به عنوان اضافه‌كاری در سازمان به انجام كارهای شخصی یا اتلاف وقت می‌پردازند، جلوگیری شود.
112-
از نگارش واژه‌ای كه از صحت املای آن اطمینان ندارید، پرهیز كنید و برای حصول اطمینان از نگارش صحیح لغاتی كه فراموش كرده‌اید، همیشه یك فرهنگ لغت در دسترس داشته باشید.
113-
وقتی در مورد موضوعی محرمانه صحبت می‌كنید، مراقب استراق سمع دیگران باشید.
114-
اموال مهم سازمان را بیمه كنید.
115-
در سلام كردن و ایجاد ارتباط دوستانه پیشقدم باشید.
116-
مراقب سلامتی خود باشید و هرگز از یاد مبرید عقل سالم در بدن سالم است.
117-
مطمئن شوید كادر مالی شما به موقع در پرداخت صورت حساب‌ها اقدام می‌كنند و پرداختها بنا به دلایل غیرموجه، به تعویق نمی‌افتد. چون تأخیر در پرداخت‌ها به اعتبار مالی شما لطمه جبران‌ناپذیری وارد می‌كند.
118-
عیب‌جو و بهانه‌گیر نباشید و اجازه ندهید این دو خصلت در شما به عادت مبدل شود.
119-
هرگز از خاطر نبرید انسان، اشرف مخلوقات است و با درایت و پشتكار می‌تواند برای هر مشكلی، راه حل مناسبی پیدا كند.
120-
برخی از بازنشستگان پس از بازنشستگی تمایل به ادامه كار دارند، اگر می‌خواهید این افراد را به كار بگیرید توجه داشته باشید توانایی و انرژی و یا انگیزه‌ كافی جهت نیل به اهداف سازمانی در این افراد وجود داشته باشد و درخواست كار آنها صرفاً به دلیل رفع نیاز مالی نباشد.121- همواره هوشیار باشید كسی در سازمان جهت حفظ عنوان شغلی و موقعیت خود به عنوان ترمز برای نیروهای فعال و پرانرژی عمل نكند.
122-
از اشتباهات خود درس بگیرید و آن را به دیگران نیز درس بدهید.
123-
حتی وقتی موردی پیش آمده كه به شدت ترسیده‌‌اید، اجازه ندهید اطرافیان از این حس شما مطلع شوند.
124-
افراد متخصص سازمان را برای اخذ نشریه‌های تخصصی آبونه كنید.
125-
هیچكس را دست كم نگیرید.
126-
حامی ضعیفان باشید و اجازه ندهید حق كسی ضایع شود.
127-
اگر در جمعی هستید كه موضوع مورد بحث را نمی‌دانید و روشن شدن این امر به اعتبار علمی شما لطمه خواهد زد، لازم نیست با اظهار نظر در مورد آن، عدم آگاهی خود را عیان سازید. می‌توانید سكوت كنید تا در اولین فرصت به تكمیل اطلاعات خود بپردازید.
128-
آرام و شمرده صحبت كنید.
129-
زمانی كه از كسی اشتباهی سر می‌زند، با رفتار صحیح و منطقی او را شرمنده كنید، نه با توهین و ناسزا.
130-
به اندازه كافی استراحت كنید و اجازه ندهید خستگی و استرس به سلامت روحی شما لطمه وارد كند.
131-
هر از چند گاهی جلسه‌ای به منظور پرسش و پاسخ با حضور سرپرستان ترتیب دهید تا از صحبت عملكرد و برنامه‌های آنان مطمئن شوید.
132-
سرپرستان و مسئولین، پل ارتباطی مدیریت و كارمندان هستند، تا از استحكام این پل مطمئن نشده‌اید بی‌محابا گام برندارید، چون در غیر این صورت ممكن است سقوط كنید.
133-
كارمندان را تشویق كنید تا با ابتكار در انجام كارهایشان راههایی برای صرفه‌جویی و پایین آوردن هزینه‌ها پیدا كنند.
134-
كتاب قانون تجارت را در دسترس داشته باشید.
135-
با توجه بیش از حد به افراد خاص، حسادت دیگران را برانگیخته نكنید.
136-
به دیگران فرصت جبران اشتباهاتشان را بدهید.
137-
نقاط ضعف و قوت خود را كشف كنید.
138-
مطمئن شوید هیچ منبع انرژی، بیهوده به هدر نمی‌رود. برای مثال كسی را موظف كنید تا از خاموش بودن چراغها و بسته بودن شیرهای آب پس از اتمام ساعات اداری و خروج نیروها اطمینان حاصل كند.
139-
با اولین برخورد، در مورد كسی قضاوت نكنید.
140-
حس ششم خود را نادیده نگیرید.
141-
هر كسی را فقط با خودش مقایسه كنید، نه دیگران.
142-
برای هر بخش، یك جعبه كمك‌های اولیه تهیه كنید.
143-
اعجاز عبارات تأكیدی و مثبت را نادیده نگیرید.
144-
راحت‌ترین مبلمان و چشم‌نوازترین وسایل را برای اتاق خود تهیه كنید و برای استفاده بهینه از فضا و زیبایی محیط از طراحان داخلی كمك بگیرید.
145-
پنجره‌ها را مسدود نكنید، اجازه دهید همگان از نور و هوای تازه كه ارزانترین موهبتهای الهی هستند، بهره‌مند شوند. گاهی وزش یك نسیم می‌تواند آرامش چشمگیری برای محیط به ارمغان بیاورد.
146-
از انجام هر جابه‌جایی برای نیروی انسانی در محیط كار، نمی‌توان نتیجه مطلوب گردش شغلی را حاصل نمود. اگر جابه‌جایی كارمندان اصولی و حساب شده نباشد، باعث افت راندمان كاری و دلزدگی آنان از كارشان می‌‌شود.
147-
مراقب باشید و اجازه ندهید سرپرستان و مسئولان برای پیاده‌سازی نظرات شخصی و اجرای فرامین خود، خودسرانه دستوری را به اسم شما اعلام كنند، زیرا در این صورت اگر این دستورات صحیح و قابل اجرا نباشد، از حسن شهرت و محبوبیت شما كاسته خواهد شد.
148-
سرمایه‌های مالی، وقت و انرژی نیروی انسانی را با آموزشهای غیرضروری به هدر ندهید. برای هر كسی آموزشی را تدارك ببینید تا بتواند از آن در بهبود بخشیدن كارهایش استفاده كند. در غیر این صورت وقتی فرصتی برای استفاده از این آموخته‌ها دست ندهد، خیلی زود به ورطه فراموشی سپرده می‌شود و هرگز تبدیل به یك مهارت نمی‌شود.
149-
بی‌طرفانه راجع به مسائل تصمیم‌گیری كنید تا زاویه دید شما وسعت پیدا كند.
150-
با هر نوع بی‌انضباطی مبارزه كنید.
151-
روز خود را با خوردن صبحانه‌ای مقوی آغاز كنید.
152-
از ایمن بودن آسانسورها و سایر وسایل مهم اطمینان حاصل كنید و اگر احتیاج به تعبیر یا تغییر دارند، بدون فوت وقت اقدام كنید.
153-
حتی اگر سن شما از كارمندان كمتر است، آنچنان دلسوزانه با مسائلشان برخورد كنید تا لقب "پدر سازمان" را كسب كنید.
154-
جهت حفظ سلامتی و چالاكی هر روز حداقل 15 دقیقه نرمش كنید.
155-
در برخی از برنامه‌ریزی‌ها و اخذ تصمیمات از كاركنان نیز نظرخواهی كنید تا با این مشاركت صمیمیت بیشتری بین مدیریت و كاركنان برقرار گردد و حس مسئولیت‌پذیری افراد افزایش یابد.
156-
از كاركنان بخواهید اگر با مشكلی روبه‌رو می‌شوند ضمن اعلام آن مشكل چند راه حل مناسب نیز ارائه دهند.
157-
گاهی اوقات بدون اطلاع قبلی وارد اتاق كاركنان شوید و شخصاً با آنان به گفت‌وگو بپردازید.
158-
با برقراری امنیت شغلی در محیط روحیه كاری افراد را بهبود ببخشید.
159-
اگر به افراد شخصیت بدهید و با برخوردهای نادرست عزت نفس آنان را پایمال نكنید آنان به مثابه اهرم عمل می‌كنند و قادر خواهند بود مسئولیت‌هایی كه به عهده آنان است بدون استرس و فشار روحی و با كیفیت بهتری به انجام برسانند.
160-
مشوق و ترویج‌دهنده كار تیمی باشید تا هماهنگی و همسویی كاركنان جایگزین رقابت‌های ناسالم شود..
چهارشنبه 28/10/1390 - 19:0
موفقیت و مدیریت
 
1- در انجام کارها روی شیوه‌ای خاص تأکید نکنید. شاید کسی بتواند از مسیر کوتاه‌تر و بهتری شما را به مقصد برساند.

2-
توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ کدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اکسیژن و هیدروژن که از ترکیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین می‌شود، می‌توان با آمیختن دانش و تجربه، راهکارهای حیاتی و استثنایی خلق کرد.

3-
از هر فرصتی برای استخدام و به کارگیری افراد برجسته استفاده کنید.

4-
به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط کار در کارایی کارمندان مؤثر است.

5-
با فرق گذاشتن بیهوده بین افراد گروه، انگیزه کاری آنها را از بین نبرید.

6-
از مشورت و نظرخواهی با نیروی جوان ابایی نداشته باشید.

7-
با رفتارهای ضد و نقیض، اعتماد زیردستان را از خود سلب نکنید.

8-
در به وجود آوردن فضای رقابتی سالم، کوشا باشید.

9-
برای ارتقای سطح دانش کارمندان و افزایش بهره‌وری آنان، کلاسهای آموزشی ترتیب دهید و از لوازم کمک آموزشی بهره گیرید.

10-
دقت کنید که توبیخ کارمند خطاکار، باید متناسب با اشتباهاتش تعیین شود.

11-
مطمئن شوید مأمور خریدی که برای سازمان در نظر گرفته‌اید، علاوه بر کاردانی و رعایت اصول درست بازاریابی، مورد اعتماد، زرنگ و خوش‌سلیقه نیز هست و همان‌گونه که بر قیمت کالاها توجه دارد، بر زیبایی و کیفیت آنها نیز اهمیت می‌دهد.

12-
در صورت لزوم با قاطعیت نه بگویید.

13-
سعی کنید با اصول ساده روانشناسی آشنا شوید.

14-
طوری رفتار کنید که دیگران شما را به عنوان الگو انتخاب کنند و آینده کاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم کنند.

15-
هرگز در حضور کارمندان با دیگر معاشرین خود، پشت سر افراد بدگویی نکنید.

16-
رعایت سلسله مراتب کاری را به مسئولین و سرپرستان گوشزد کنید.

17-
برای آزمودن کارمندانتان با آزمایشهای فاقد ارزش و بی‌اساس، شخصیت آنان را زیر سؤال نبرید.

18-
با شروع به موقع جلسات، وقت‌شناسی را عملاً به حاضرین بیاموزید.

19-
برای گیراتر شدن سخنان خود، همیشه چند عبارت کلیدی از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشید و در موقع لزوم آنها را به کار ببرید.

20-
در انجام کارها به سه نکته بیش از بقیه نکات توجه کنید: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.

21-
انتقاد پذیر باشید.

22-
با بی‌توجهی، تلاش و زحمات زیردستان را بی‌ارزش نکنید.

23-
با وسواس بیهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهید و به خاطر داشته باشید زمان برای شما متوقف نمی‌شود.

24-
برای حل مشکلات احتمالی، دوراندیش باشید و مطمئن باشید با در نظر داشتن چند راهکار تخصصی، هرگز در موارد اضطراری غافلگیر نخواهید شد.

25-
نقش تبلیغات را در سودآوری سازمان نادیده نگیرید.

26-
خواسته‌های خود را واضح و روشن بیان کنید و اطمینان حاصل کنید که کارمندان به خوبی از جزئیات وظیفه‌ای که به عهده آنان است، مطلع هستند.

27-
از هر کس، مطابق دانش و تجربه‌اش توقع داشته باشید تا بهترین نتیجه را بدست آورید.

28-
وظایف کارمندان را متناسب با توانایی‌های فیزیکی و حرفه‌ای آنان تعیین کنید.

29-
اگر از موضوعی علمی اطلاعی ندارید، یا احتیاج به توضیحات بیشتری دارید، بدون هیچ تردیدی سؤال کنید.

30-
در موارد بحرانی، خونسردی خود را حفظ کنید و چند استراتژی بحران‌زدایی مناسب با فعالیت سازمانی خود را پیش‌بینی و طراحی کنید تا در موارد لزوم از آنها استفاده کنید.

31-
از رفتارهایی که شما را در سازمان عصبی معرفی می‌کند، پرهیز کنید.

32-
انتقامجو نباشید.

33-
زمان پیاده‌سازی تصمیم‌گیری‌ها، به اندازه اخذ تصمیمات، مهم است. چون ممکن است اجرای یک نقشه خوب تجاری در زمان نامناسب با شکست روبه‌رو شود.

34-
در مورد چیزی که نمی‌دانید، به کسی اطلاعات اشتباه ندهید و از گفتن نمی‌دانم، هراسی نداشته باشید.

35-
با محول کردن مسئولیت به کارمندان مستعد و خلاق، زمینه رشد و خلاقیت آنان را فراهم کنید.

36-
بدون تفکر و درنگ پاسخ ندهید.

37-
نحوه چیدمان میز کارمندان و محل استقرار آنها را طوری انتخاب کنید که افراد فراموش نکنند در محل کارشان هستند و نباید بیش از حد مجاز باز هم به گفت‌و‌گو بپردازند.

38-
حرفه‌ای‌ترین و بهترین حسابدار و مشاور حقوقی را استخدام کنید.

39-
به مشکلات مالی افراد توجه کنید و درخواستهای موجه اخذ وام آنان را به تعویق نیندازید.

40-
همیشه به خاطر داشته باشید تواضع و متانت بر شکوه شما می‌افزاید.

41-
اگر قاطعیت مدیر با مهربانی توأم باشد، تأثیر شگفت‌انگیزی بر اطرافیان خواهد داشت و فرمانبری با ترس جای خود را به انجام وظیفه با حس مسئولیت‌پذیری می‌دهد.

42-
سامانه‌ای را جهت اخذ پیشنهاد اختصاص دهید و به کارمندان اطمینان دهید که در کمال رازداری به پیشنهادهای مطرح شده رسیدگی می‌کنید.

43-
مطمئن شوید که حق و حقوق دیگران توسط مسئولین و سرپرستان سازمان رعایت می‌شود.

44-
چند ساعت از یک روز مشخص در ماه را به بازدید از سطوح مختلف سازمان و گفت‌وگوی رودررو با کارمندان اختصاص دهید.
45-
در سمینارهای مرتبط با فعالیت خود شرکت کنید.

46-
در کمک رسانی‌های مراسم خیریه پیشقدم باشید.

47-
با درایت و زیرکی همیشه در کمین شکار فرصتهای طلایی باشید.

48-
صبر و حوصله را از مهمترین ارکان موفقیت تلقی کنید.

49-
مسئولیت‌پذیر باشید.

50-
به منظور اطلاع حاصل کردن از مطالب جدید علمی، در چند سایت اینترنتی مرتبط عضو شوید.

51-
چند تکه کلام اختصاصی و جالب برای خود انتخاب کنید.

52-
تفکر و تعمق قبل از پاسخگویی راحت‌تر از پیدا کردن چاره‌ای برای تغییر آنچه عنوان شده می‌باشد.

53-
وقتی می‌خواهید کاری را به کسی محول کنید، روشی را برای عنوان کردنش انتخاب کنید تا حس مسئولیت افراد برانگیخته شود.
54-
علت شکست‌های سازمانی را تجزیه و تحلیل کنید تا ضمن تشخیص مسیر نادرست، از تکرار آن جلوگیری کنید.

55-
با بی‌اهمیت جلوه دادن کارهای کارمندان، زحمات آنان را بی‌ارزش نکنید.

56-
با انجام ورزشهای فکری، قابلیت‌های ذهنی خود را تقویت کنید.

57-
به هر کس فراخور فعالیت و بازده کاری‌اش پاداش دهید و با در نظر گرفتن پاداشهای مساوی، حرکت افراد شایسته گروه را کند نکنید.

58-
با به کارگیری مشاورین کارآزموده و متعهد، موقعیت بازار کار را تحلیل کنید و استراتژی به کار بگیرید که همیشه یک گام از رقبا جلوتر باشید.

59-
اجازه ندهید بار مسئولیت کارمندان بی‌کفایت و کند بر دوش کارمندان خبره و ساعی تحمیل شود زیرا افراد با درک این بی‌عدالتی انگیزه خود را از دست می‌دهند.

60-
دانش حرفه‌ای خود را تا حدی بالا ببرید که در موارد لزوم در مقابل کلیه سؤالات حرفه‌ای حاضر جواب باشید.

61-
زمان استخدام، افراد علاوه بر تست‌های مقرر شده، تست‌هایی انجام دهید که مطمئن شوید کسی را که به کار می‌گمارید، تنبل نیست! زیرا افراد تنبل فشار کاری دیگران را بیشتر می کنند.

62-
هنگام دست دادن، دست افراد را محکم و صمیمانه بفشارید.

63-
وقتی عصبانی هستید، درباره دیگران تصمیم‌گیری نکنید.

64-
همیشه وقت‌شناس باشید. برای حضور به موقع، می‌توانید از ترفند قدیمی 5 دقیقه جلو کشیدن ساعت استفاده کنید.

65-
هرگز امید ارتقا را از زیردستان نگیرید، زیرا به طور یقین، انگیزه آنها برای تلاش از بین می‌رود.

66-
سعی کنید در صورت لزوم در دسترس باشید و شانس حرف زدن را به همه سطوح سازمان بدهید. در این صورت شاید با ایده‌های درخشانی روبه‌رو شوید.

67-
به کارمندان ساعی و متعهد بگویید که چقدر برای سازمان مفید هستند و شما به آنها علاقه و اعتماد دارید.

68-
هیچگاه اجازه ندهید کسی حالت افسردگی و ناامیدی شما را ببیند.

69-
به شایعات بی‌اساس بی‌توجه باشید و در مورد زیردستان از روی دهن‌بینی قضاوت نکنید.

70-
خشکی جلسات طولانی را با شوخ‌طبعی قابل تحمل کنید.

71-
از سرزنش کردن دیگران در جمع خودداری کنید.

72-
برای همه سطوح سازمان حتی خدمه و نامه‌رسانها احترام قائل شوید.

73-
از منشی خود بخواهید روز تولد کارمندان، کارت تبریکی را که توسط شما امضا شده است، برایشان ارسال کند.
74-
در موقع امضا کردن نامه‌‌ها و مکتوبات آنها را به دقت مطالعه کنید و از امضا کردن آنها، زمانی که حوصله و تمرکز ندارید پرهیز کنید.

75-
خوش‌‌ژست و خوش‌بیان باشید و در جمع با انرژی و اشتیاق حاضر شوید.

76-
با قدردانی به موقع از کارمندان، انرژی کاری آنان را افزایش دهید و حسن خلاقیت را در آنان تقویت کنید.

77-
موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه کنید و همیشه متبسم باشید.

78-
هرگز برای پیشبرد اهداف کاری خود، دیگران را با وعده‌های بی‌اساس فریب ندهید.

79-
سعی کنید اسامی کارمندان را به خاطر بسپارید و در حین صحبت کردن با آنان، اسمشان را به زبان بیاورید.

80-
همواره به خاطر داشته باشید به کار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمی‌کاهد.

81-
اشتباهات زیردستان را بیش از حد لازم به آنها گوشزد نکنید.

82-
امین و رازدار افراد باشید.

83-
روی اشتباهات خود پافشاری نکنید و بی‌تعصب خطاهای خود را بپذیرید.

84-
با عبارات کنایه‌آمیز و نیشدار به دیگران درس عبرت ندهید.

85-
با آرامش و خونسردی به حرفهای دیگران گوش کنید و برای صرفه‌جویی در زمان مرتباً حرف آنان را قطع نکنید.

86-
روش محاسبات مالی را تا حدی یاد بگیرید تا قادر به تجزیه و تحلیل‌های گزارشات مالی سازمان باشید.

87-
در جلسات دائماً به ساعت خود نگاه نکنید.

88-
به نحوه پوشش و ظاهر خود توجه کنید.

89-
تا صحت و سقم مسأله‌ای روشن نشده، کسی را مؤاخذه نکنید.

90-
معاشرین چاپلوس خود را جدی نگیرید.

91-
نکات جالب و پندآموز کتابهایی را که می‌خوانید، در دفتری یادداشت کنید و در موارد مناسب آنها را به کار ببرید.

92-
انعطاف‌پذیر باشید.

93-
بدون توهین به عقاید دیگران، با آنها مخالفت کنید.

94-
نسبت به قول خود پایبند باشید.

95-
در موقعیت‌های بحرانی بر خود مسلط باشید و نگذارید زیردستان از اضطراب شما آگاه شوند.

96-
برای حرف زدن زیباترین و خوش‌آهنگ‌ترین الفاظ را انتخاب کنید.

97-
ریسک‌‌پذیر باشید.

98-
نحوه استفاده از نرم‌افزارهای مرتبط با کار خود را بیاموزید.

99-
برای ثبت ایده‌های درخشانی که ناگهان به ذهن می‌رسند، همیشه یک قلم و کاغذ به همراه داشته باشید.

100-
کتابخانه سازمان را به روز کنید و اسامی کتابهایی را که اضافه می‌شود به صورت لیست منتشر شده در اختیار کارمندان قرار دهید.

101-
مطمئن شوید ابراز رضایت شغلی افراد به سبب ترس از توبیخ مسئولین و سرپرستان نیست.

102-
به واسطه مدیر بودن خود، از دیگران توقع بیجا نداشته باشید.

103-
در اولین فرصت در خاتمه دادن به مشاجرات و کدورتهایی که بین کارمندان پیش می‌آید، حکمیت کنید و برقرار کننده صلح و آشتی باشید.

104-
در مصاحبه‌ استخدامی افراد به سوابق کاری آنان توجه و به خاطر داشته باشید کارمند موفق کارنامه‌ای پربار به همراه دارد.

105-
از انحصاری کردن خدمات رفاهی سازمان پرهیز کنید و اجازه دهید همه سطوح از این خدمات بهره‌مند شوند.

106-
زمان دقیق پیاده‌سازی تصمیمات اخذ شده را پیدا کنید، چون ممکن است اجرای یک نقشه خوب، در زمان نامناسب با شکست روبه‌رو شود.

107-
برای حفظ اطلاعات سازمانی، از بهترین و پیشرفته‌ترین سیستم حفاظتی استفاده کنید.

108-
زبده‌ترین کادر بازاریابی را گردآوری کنید و حتی زمانی که سوددهی سازمان در وضع مناسبی قرار دارد، از آنان بخواهید ریتم فعالیت‌های خود را کند نکرده و همچنان به صورت جدی ادامه دهند.

109-
به منظور جلوگیری از تک‌روی و رقابت‌های ناسالم، روحیه انجام کار گروهی در سازمان را تقویت کنید.

110-
از عنوان کردن فرامین غیرقابل اجرا و غیرمنطقی احتراز جویید، زیرا جز خدشه‌دار کردن شخصیت حرفه‌ای شما پیامدی ندارد.

111-
عملکرد افراد را در زمان اضافه‌کاری کنترل کنید تا بدینوسیله از سوء استفاده افراد ناشایست که به عنوان اضافه‌کاری در سازمان به انجام کارهای شخصی یا اتلاف وقت می‌پردازند، جلوگیری شود.

112-
از نگارش واژه‌ای که از صحت املای آن اطمینان ندارید، پرهیز کنید و برای حصول اطمینان از نگارش صحیح لغاتی که فراموش کرده‌اید، همیشه یک فرهنگ لغت در دسترس داشته باشید.

113-
وقتی در مورد موضوعی محرمانه صحبت می‌کنید، مراقب استراق سمع دیگران باشید.

114-
اموال مهم سازمان را بیمه کنید.

115-
در سلام کردن و ایجاد ارتباط دوستانه پیشقدم باشید.

116-
مراقب سلامتی خود باشید و هرگز از یاد مبرید عقل سالم در بدن سالم است.

117-
مطمئن شوید کادر مالی شما به موقع در پرداخت صورت حساب‌ها اقدام می‌کنند و پرداختها بنا به دلایل غیرموجه، به تعویق نمی‌افتد. چون تأخیر در پرداخت‌ها به اعتبار مالی شما لطمه جبران‌ناپذیری وارد می‌کند.

118-
عیب‌جو و بهانه‌گیر نباشید و اجازه ندهید این دو خصلت در شما به عادت مبدل شود.

119-
هرگز از خاطر نبرید انسان، اشرف مخلوقات است و با درایت و پشتکار می‌تواند برای هر مشکلی، راه حل مناسبی پیدا کند.
120-
برخی از بازنشستگان پس از بازنشستگی تمایل به ادامه کار دارند، اگر می‌خواهید این افراد را به کار بگیرید توجه داشته باشید توانایی و انرژی و یا انگیزه‌ کافی جهت نیل به اهداف سازمانی در این افراد وجود داشته باشد و درخواست کار آنها صرفاً به دلیل رفع نیاز مالی نباشد.

121-
همواره هوشیار باشید کسی در سازمان جهت حفظ عنوان شغلی و موقعیت خود به عنوان ترمز برای نیروهای فعال و پرانرژی عمل نکند.

122-
از اشتباهات خود درس بگیرید و آن را به دیگران نیز درس بدهید.

123-
حتی وقتی موردی پیش آمده که به شدت ترسیده‌‌اید، اجازه ندهید اطرافیان از این حس شما مطلع شوند.

124-
افراد متخصص سازمان را برای اخذ نشریه‌های تخصصی آبونه کنید.

125-
هیچکس را دست کم نگیرید.

126-
حامی ضعیفان باشید و اجازه ندهید حق کسی ضایع شود.

127-
اگر در جمعی هستید که موضوع مورد بحث را نمی‌دانید و روشن شدن این امر به اعتبار علمی شما لطمه خواهد زد، لازم نیست با اظهار نظر در مورد آن، عدم آگاهی خود را عیان سازید. می‌توانید سکوت کنید تا در اولین فرصت به تکمیل اطلاعات خود بپردازید.

128-
آرام و شمرده صحبت کنید.

129-
زمانی که از کسی اشتباهی سر می‌زند، با رفتار صحیح و منطقی او را شرمنده کنید، نه با توهین و ناسزا.

130-
به اندازه کافی استراحت کنید و اجازه ندهید خستگی و استرس به سلامت روحی شما لطمه وارد کند.

131-
هر از چند گاهی جلسه‌ای به منظور پرسش و پاسخ با حضور سرپرستان ترتیب دهید تا از صحبت عملکرد و برنامه‌های آنان مطمئن شوید.

132-
سرپرستان و مسئولین، پل ارتباطی مدیریت و کارمندان هستند، تا از استحکام این پل مطمئن نشده‌اید بی‌محابا گام برندارید، چون در غیر این صورت ممکن است سقوط کنید.

133-
کارمندان را تشویق کنید تا با ابتکار در انجام کارهایشان راههایی برای صرفه‌جویی و پایین آوردن هزینه‌ها پیدا کنند.

134-
کتاب قانون تجارت را در دسترس داشته باشید.

135-
با توجه بیش از حد به افراد خاص، حسادت دیگران را برانگیخته نکنید.

136-
به دیگران فرصت جبران اشتباهاتشان را بدهید.

137-
نقاط ضعف و قوت خود را کشف کنید.

138-
مطمئن شوید هیچ منبع انرژی، بیهوده به هدر نمی‌رود. برای مثال کسی را موظف کنید تا از خاموش بودن چراغها و بسته بودن شیرهای آب پس از اتمام ساعات اداری و خروج نیروها اطمینان حاصل کند.

139-
با اولین برخورد، در مورد کسی قضاوت نکنید.

140-
حس ششم خود را نادیده نگیرید.

141-
هر کسی را فقط با خودش مقایسه کنید، نه دیگران.

142-
برای هر بخش، یک جعبه کمک‌های اولیه تهیه کنید.

143-
اعجاز عبارات تأکیدی و مثبت را نادیده نگیرید.

144-
راحت‌ترین مبلمان و چشم‌نوازترین وسایل را برای اتاق خود تهیه کنید و برای استفاده بهینه از فضا و زیبایی محیط از طراحان داخلی کمک بگیرید.

145-
پنجره‌ها را مسدود نکنید، اجازه دهید همگان از نور و هوای تازه که ارزانترین موهبتهای الهی هستند، بهره‌مند شوند. گاهی وزش یک نسیم می‌تواند آرامش چشمگیری برای محیط به ارمغان بیاورد.
146-
از انجام هر جابه‌جایی برای نیروی انسانی در محیط کار، نمی‌توان نتیجه مطلوب گردش شغلی را حاصل نمود. اگر جابه‌جایی کارمندان اصولی و حساب شده نباشد، باعث افت راندمان کاری و دلزدگی آنان از کارشان می‌‌شود.

147-
مراقب باشید و اجازه ندهید سرپرستان و مسئولان برای پیاده‌سازی نظرات شخصی و اجرای فرامین خود، خودسرانه دستوری را به اسم شما اعلام کنند، زیرا در این صورت اگر این دستورات صحیح و قابل اجرا نباشد، از حسن شهرت و محبوبیت شما کاسته خواهد شد.

148-
سرمایه‌های مالی، وقت و انرژی نیروی انسانی را با آموزشهای غیرضروری به هدر ندهید. برای هر کسی آموزشی را تدارک ببینید تا بتواند از آن در بهبود بخشیدن کارهایش استفاده کند. در غیر این صورت وقتی فرصتی برای استفاده از این آموخته‌ها دست ندهد، خیلی زود به ورطه فراموشی سپرده می‌شود و هرگز تبدیل به یک مهارت نمی‌شود.

149-
بی‌طرفانه راجع به مسائل تصمیم‌گیری کنید تا زاویه دید شما وسعت پیدا کند.

150-
با هر نوع بی‌انضباطی مبارزه کنید.

151-
روز خود را با خوردن صبحانه‌ای مقوی آغاز کنید.

152-
از ایمن بودن آسانسورها و سایر وسایل مهم اطمینان حاصل کنید و اگر احتیاج به تعبیر یا تغییر دارند، بدون فوت وقت اقدام کنید.

153-
حتی اگر سن شما از کارمندان کمتر است، آنچنان دلسوزانه با مسائلشان برخورد کنید تا لقب "پدر سازمان" را کسب کنید.

154-
جهت حفظ سلامتی و چالاکی هر روز حداقل 15 دقیقه نرمش کنید.

155-
در برخی از برنامه‌ریزی‌ها و اخذ تصمیمات از کارکنان نیز نظرخواهی کنید تا با این مشارکت صمیمیت بیشتری بین مدیریت و کارکنان برقرار گردد و حس مسئولیت‌پذیری افراد افزایش یابد.

156-
از کارکنان بخواهید اگر با مشکلی روبه‌رو می‌شوند ضمن اعلام آن مشکل چند راه حل مناسب نیز ارائه دهند.

157-
گاهی اوقات بدون اطلاع قبلی وارد اتاق کارکنان شوید و شخصاً با آنان به گفت‌وگو بپردازید.

158-
با برقراری امنیت شغلی در محیط روحیه کاری افراد را بهبود ببخشید.

159-
اگر به افراد شخصیت بدهید و با برخوردهای نادرست عزت نفس آنان را پایمال نکنید آنان به مثابه اهرم عمل می‌کنند و قادر خواهند بود مسئولیت‌هایی که به عهده آنان است بدون استرس و فشار روحی و با کیفیت بهتری به انجام برسانند.

160-
مشوق و ترویج‌دهنده کار تیمی باشید تا هماهنگی و همسویی کارکنان جایگزین رقابت‌های ناسالم شود.


نویسنده:الهه شیرخدا 
چهارشنبه 28/10/1390 - 18:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته