• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 4962روز قبل
كودك

تراشیدن موی سر نوزاد خوب است؟

 یك متخصص پوست و مو گفت: بر خلاف تصور رایج در جامعه، تراشیدن موی سر نوزادان هیچ تاثیری در رشد موها نداشته و گاهی نیز به ریشه مو آسیب می‌ رساند. دكتر رضا یعقوبی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی جندی ‌شاپور اهواز، در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار داشت: نوزادان در یك سال نخست زندگی دارای موهایی كرك‌ مانند و بسیار ضعیف هستند كه این موها در این یك سال به تدریج می ‌ریزند و پس از آن موهای دائمی كودك رشد خواهند كرد. وی افزود: تراشیدن موی سر در هیچ سنی، تاثیری در رشد مو و پر پشت شدن آن ها نداشته و این تصور كه تراشیدن موی سر نوزاد موجب رشد بیشتر موها در بزرگسالی می ‌شود، كاملا نادرست است. یعقوبی تصریح كرد: وارد آمدن هر گونه فشار و یا ضربه به ریشه موی نوزادان، موجب ریزش مو و كندی رشد موها شده و به والدین توصیه می‌ شود از تراشیدن موی نوزدان، شانه كردن موهای نوزاد با شانه‌ های غیراستاندارد و بستن موی سر نوزاد پرهیز كنند. این متخصص پوست و مو خاطرنشان كرد: پوست سر نوزادان بسیار نازك است و ممكن است هنگام تراشیدن موها و یا شانه كردن، خراشیده شده و به ریشه مو آسیب وارد شود. وی اضافه كرد: بهترین و ایمن ‌ترین روش، شانه كردن موی سر نوزدان توسط دست و یا برس ‌های بسیار نرم است. یعقوبی اظهار داشت: توصیه می ‌شود موی سر نوزادان تا پیش از یك سالگی تراشیده نشود و پس از ریختن موهای نوزادی و رشد موهای دائمی می‌ توان جهت یك دست شدن ریشه مو، آن ها را تراشید.  
جمعه 4/10/1388 - 11:24
كودك
بازی در کودکان   انواع بازی کودکان بازی عبارت است از هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفدار که به صورت فردی یا گروهی انجام شود و موجب کسب لذت و برآورده شدن نیازهای کودک گردد. کودکان، نقاط قوت و ضعف خود از جمله تمایل به فرمان دادن یا فرمان بردن، تهاجم یا تسلیم، اجتماعی بودن یا منزوی بودن و همچنین احساسات دوستانه یا خصمانه، افسردگی یا شادی، امیال و آرزوهای خود را از طریق بازی نشان می دهند. کودکان به بازیهای متفاوتی می پردازند که هر کدام از بازیها نشان دهنده یکی از احساسات آنها می باشد. کودکان برای بیان رفتارهای پرخاشگرانه خود به بازیهایی می پردازند که در آن بتوانند با حمله و تخریب پدیده های عادی و معنوی راهی برای بروز خشم خود پیدا کنند. همچنین برای بیان آرزوها و امیال خود به رویا و تخیل می پردازند و برای رسیدن به هرآنچه که آرزو دارند خود را با بازیهای تخیلی سرگرم می کنند و سرانجام برای ساخت و پیدا کردن نقش مورد علاقه خود به بازیهای تقلیدی می پردازند. در ادامه انواع بازی کودکان شرح داده می شوند. انـــــواع بـــــازی کودکـــــانبازیهای جسمی:بازیهای جسمی از قدیمی ترین انواع بازیها هستند. کودک برای خارج ساختن نیرو ( انرژی ) اضافی بدن خود و یا رهایی از خمودگی و خستگی، اوقاتی را به بازیهای جسمی اختصاص می دهد. از مشخصات این بازی، نیاز به محیط مخصوص بازی و توان جسمی کودک در اجرای بازی است. بازیهای جسمی می توانند هم به صورت گروهی و هم به صورت انفرادی و یا ترکیبی از هر دوی آنها انجام گیرند. بازیهای تقلیدی:کودک در هر دوره ای دست به بازیهای تقلیدی می زند. کودک در آغاز به تقلید نقش مطمئن دوستان، والدین، خواهران، برادران و کلا نزدیکان می پردازد و از ایفای نقش آنها، بزرگترین لذت و تجربه را به دست می آورد. در دوران دبستان بیشتر نقش مربیان و معلمان را ایفا می کند و هنگامی که به سن نوجوانی نزدیک می شود، الگوی رفتاری او نیز تغییر می یابد. از این سنین کودک ( نوجوان ) به تقلید رفتار همسالان خود می پردازد. در واقع از این زمان به بعد تقلید نقش از طرف کودک دیگر به عنوان بازی نیست، بلکه آغازی است برای چگونگی هم خوانی با گروههای اجتماعی و ایفای نقش واقعی زندگی. بازیهای نمایشی:مهمترین بازی که در آن احساسات، نیازها و عواطف کودکان می تواند بروز و ظهور کند، بازی نمایشی است. بازی نمایشی می تواند کمک کند تا کودک از خود مرکزی بیرون آید و متوجه بیرون خود شود و همچنین به کودک فرصت می دهد تا شخصیت درونی خود را آشکار کند. اگرچه بازیهای تقلیدی و نمایشی با هم مشترکند و در حقیقت بازی نمایشی خود نوعی از بازی تقلیدی است؛ اما نکته ظریف این جاست که در بازی تقلیدی، کودک سعی به تقلید نقش دارد، در حالیکه بلازی نمایشی کودک غلاوه بر تقلید نقش، انتظار خود از آن نقش را نیز بیان می دارد. بازیهای نمادین:بازیهای نمادین نقطه اوج بازی های کودکانه است که از حدود یک و نیم یا دو سالگی آغاز می شود و در پنج و شش سالگی به کمال خود می رسد، و تا هشت و نه سالگی نیز ادامه می یابد. در واقع، بازی نمادین زمانی آغاز می شود که کودک به تدریج زبان می گشاید و توانایی کاربرد علائم و نمادهای زبان را دارد. بازی های نمادین، با بازی های تقلیدی و نمایشی تفاوت دارد. در بازی های تقلیدی و نمایشی، کودک با استفاده از وسایل موجود به برون فکنی یا درون فکنی امیال و خواسته های خود می پردازد و از این طریق، به لذتی درونی و برونی دست می یابد و خود را از قید تنش ها رها می سازد. دربازی های تقلیدی و نمایشی، کودک سعی دارد به اشیا و وسایل واقعی موجود در محیط خود دست پیدا کرده و با آن وسایل بازی کند اما در بسیاری از اوقات، محدودیت ها مانع دستیابی کودک به ابزار و وسایلی است که در بازی به آن نیاز دارد. در این مرحله است که کودک، برای حل مشکل خود، به بازی های نمادین روی می آورد و عناصری تازه وارد بازی کودکان می شوند. واقعیت ها تغییر شکل می یابند. اشیایی که وجود ندارند به وسیله اشیای دیگر به نمایش در می آیند. بازیهای تخیلی:بازیهای تخیلی ریشه در خلاقیت کودک دارند. تخیل کودک به مرور و همگام با رشد ذهنی او از مرحله بازیها خارج شده و به صحنه داستانها و گفتارهای کودک کشانده می شود.نظریه پردازان معتقدند  رشد تخیل کودک در هنگام کودکی و از طریق بازی می تواند باعث گردد تا در زندگی بزرگسالی این کودکان تبدیل به هنرمندان، نویسندگان، نقاشان، مخترعین و کاشفانی بزرگ گردند. بازیهای آموزشی:بازیهای آموزشی، برای تقویت و رشد قوای حسی و ذهنی کودک می باشد. آنچه در بازیهای آموزشی مورد نظر است، چگونگی استفاده از بازی در رشد قوای حسی حرکتی و به فعالیت واداشتن کودک از طریق تمرین با وسایل بازی است. از جمله بازیهای آموزشی می توان از بازیهای دستی مثل پازل نام برد. نظارت مربیان و والدین در بازیهای آموزشی بسیار بااهمیت و حساس است؛ اما میزان این نظارت باید تا حدی محدود باشد. با این که هدف از انجام بازیهای آموزشی، بیشتر آموزش است تا بازی، اما جنبه بازی گونه بودن آن بایدحفظ شود. باید سعی شود کنترل اصلی در اختیار کودک بوده و جهت و مسیر آن را خود کودک تعیین کند، تنها هنر مربی یا والدین، هدایت جهت و مسیر بازی به صورت غیرمستقیم و غیرتحمیلی به سوی آموزش است. 
جمعه 4/10/1388 - 11:24
كودك
بی‌توجهی و تنبیه بدنی كودكان را پرخاشگر می‌كند

 متخصص روانپزشكی اطفال گفت: اختلال در رسیدن اكسیژن كافی به مغز در بدو تولد موجب پرخاشگر شدن كودك می‌شود. دكتر شكوفه رادفر در گفت‌وگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاری دانشجویان ایران، اظهارداشت: مصرف دارو توسط مادر و ابتلای مادر به بیماریهایی همچون روان‌پریشی از عوامل مستعدسازی كودك در بدو تولد به پرخاشگری است.  وی تغییرات متابولیكی در مغز كودك، پایین بودن سطح هوش، عدم اعتماد به نفس، بی‌توجهی و تنبیه بدنی را از عوامل پرخاشگری كودك خواند.  این روانپزشك با اعتقاد به این كه كودك نیازمند توجه والدین است، در ادامه به ایسنا توضیح داد: رفتارهای پرخاشگرانه بیشتر در خانواده‌هایی كه والدین دارای تعارض و اختلاف بوده و خانواده‌هایی كه از مواد مخدر مصرف می‌كنند و یا این كه دارای رفتارهای خلاف و ضداجتماعی باشند مشاهده می‌شود.  رادفر خاطرنشان كرد: پایین بودن سطح خانواده از لحاظ وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز از دیگر عوامل مؤثر در بروز رفتار پرخاشگرانه در كودكان است.  
 
 این روانپزشك در پایان تاكید كرد: روشهای تربیتی متناقض توسط والدین و نیز عدم نظارت بر رفتار و عملكرد كودك وی را پرخاشگر می‌كند.  
 
جمعه 4/10/1388 - 11:23
كودك
 
بازی و خلاقیت، پرورش خلاقیتجهانی که در آن زندگی می کنیم به سرعت در حال تغییر است و این تغییرات مشکلات جدیدی را با خود به همراه دارد . افراد دارای خلاقیت فکری ، قالب های فکری را در هم شکسته و به پدیده ها به منظومه ی دیگر نگاه می کنند کودکان دارای مهارت تفکر خلاق و انتقادی بهتر می توانید به درک تازه ای از پدیده ها دست یابند و مشکلات شان را استادانه حل کنند .کودکان را با روش های مختلف می توان به خلاقیت تشویق نمود . به نظر می رسد " بازی" نقش مهمی در پرورش تفکر خلاق در کودکان دارد . مقاله حاضر به این مساله پرداخته است .
خلاقیت و بازی - پرورش خلاقیت :خلاقیت بارزترین شکل خودباوری است هیچ چیز برای کودکان خشنود کننده تر از این نیست که آنها بتوانند خودشان را آشکارا و بدون هیچ قضاوتی مطرح کنند . توانایی خلاق بودن یعنی خلق چیزی از احساسات و تجربیات می تواند بهداشت روانی ( عاطفی ) کودکان را پرورش و منعکس سازد . تجربیاتی که کودکان در طول سالهای نخست زندگی دارند می تواند به طور قابل توجهی رشد خلاقیت آنها را افزایش دهد .
اهمیت فرایند خلاق :همه کودکان باید واقعا خلاق باشند تا آزادانه به طور کامل خود را به سعی و تلاش ملزم کنند و هر فعالیتی را که خودشان می خواهند انجام دهند . آن چه در هر فعالیت خلاق مهم است فرآیند خود باوری است تجربیات خلاق به کودکان کمک می کند تا با ابراز به معلمان در یادگیری بیشتر او درباره آن چه را که یک کودک ممکن است فکر یا احساس کند کمک کند . همچنین خلاقیت در زمینه فراهم آوردن فرصت هایی برای سنجش افکار نوین و روش های جدید تفکر و حل مسئله کمک می کند فعالیت خلاق به شناخت و تمجید از منحصر به فرد بودن و تنوع آنها کمک می کند و همچنین فرصت های عالی را برای خصوصی کردن آموزش مان و تمرکز روی هر کودکان را فراهم می آورد .
فرصت هایی برای خلاقیت : کودکان برای بازی و تفکر خلاق به فرصت های زیادی نیاز دارند . کار خود را با فراهم کردن فعالیت هایی که بر اساس علایق و افکار کودکان می باشد ، شروع می کنید . این بدان معنی است که چطور با جدیت به آنچه که کودکان می گویند گوش کنیم . ضبط نوار و نوشتن مکالمات آنها همچنین یادداشت برداری و مرور آنها برای معلمان شان برای این کار بسیار سودمند است . با دقت طیف گسترده ای از موضوعات و تجربیات خلاق را عرضه کنید . خلاق بودن چیزی فراتر از نقاشی یا رنگ آمیزی است . همچنین امکانات نامحدودی همچون عکاسی ، موسیقی ، گردش علمی ، کار با سیم ، گل رس ، کاغذ ، چوب نیز می باشد. فراهم کردن فرصت های زیاد برای کشف موضوعات و پی گیری ایده هایشان خیلی مهم است این شامل فرصت های فکر کردن درباره چگونگی برنامه ریزی طراحی ، ساخت آزمایش و تجدید نظر ایده هاست . گفتگوی به موقع درباره این عقاید را با افراد دیگر مثل کودکان و معلمان را فراموش نکنید .
انواع تجربه :به دنبال راه هایی برای ایجاد تجارب در زمینه جوامع چند قومیتی ، چند فرهنگی و دیگر جوامع برای کودکان باشید . فعالیت هایی هم چون گردش های علمی ، مراسم روزهای تعطیل و فعالیت هایی با دیگر گروه های قومی و تشویق کودکان به آوردن بازدید کننده ها به مدرسه فرآیند خلاقیت را افزایش می دهد . هر چه کودکان در زندگی از تجارب متنوع تری برخوردار باشد دارای طیف گسترده تری از بیان خلاق خواهند بود . هر چه کودکان دارای تجربیات شخصی بیشتری با مردم و موقعیت های بیرون از محیط شان داشته باشد ، موضوعاتی که می توانند در بازی شان دخالت دهند بیشتر خواهد بود . چالش ما این است که افراد با تنوع بیان هنری در کلاس مان تهدید نشود .
پرورش فرآیند خلاق : مهم این است که کودکان را تشویق کنید تا خودشان انتخاب کنند . بهتر است به کودکان اجازه داده شود تا در موقع و فرصت های مکرر به تجربه و کشف موضوعات قابل بیان بپردازند .
تاکید تان نه بر روی محصول تمام شده بلکه بر روی فرآیند خلاق باشد . آنچه کودکان راجع به خودشان یاد می گیرند و کشف می کنند برای رشدشان حیاتی است با قدردانی و حمایت از تلاش های کودکان پشتیبانی خود را از فرآیند خلاق نشان دهید . استقلال و کنترل در فرآیند از ارکان مهم هستند ، این موضوع مخصوصا وقتی واقعیت دارد که با بچه های ناتوان کار می کنیم .
باز ی خلاق : یکی از مهم ترین انواع فعالیت خلاق برای کودکان کوچک ، بازی خلاق است . هنگامی سخن از بازی خلاق می شود که کودکان چیز های آشنا و ساخته شده را با یک روش جدید و غیر معمول بکار می برند و یا زمانی است که آنها سرگرم ایفای نقش یا بازی خیالی هستند . هیچ چیزی روح خلاق را بیشتر از فراهم آوردن زمان برای درگیر کردن آنها در اجرای بازی خلق الساعه تقویت نمی کند بازی یک کار جدی برای نوجوانان می باشد و دادن فرصت جهت آزادانه بازی کردن برای سلامتی آنها حیاتی است حتی در آغاز دوران کودکی بازی رشد جسمی کودکان را به وسیله افزایش درک حسی و مهارت های حرکتی پرورش می دهد . از طریق بازی و تکرار مهارت های فیزیکی اساسی ، کودکان توانایی هایشان را تکمیل می کنند و به طور فزاینده ای در کارهای فیزیکی مشکل ماهر می شوند . بازی رشد ذهنی و روش های جدید فکر کردن و حل مساله را پرورش می دهد . از طریق بازی گروهی ، کودکان با بسیاری از چالش های ذهنی که به اندازه گیری ، تساوی ، تعا دل ، شکل پذیری ، روابط فضایی و ویژگی های فیزیکی انجام می شود ، مواجه می شوند.
یکی از مهم ترین فایده های بازی ، روشی است که باعث رشد اجتماعی می شود . تعاملات اجتماعی بازی گرایانه از همان لحظه تولد شروع می شود انجام بازی دراماتیک ( نمایشی ) کودکان به تدریج یاد می گیرند ، به نیازهای یکدیگر توجه کنند و به ارزش ها و دیدگاه های متفاوت ارج بگذارند .از طریق بازی کودکان قادر به ابراز احساسات و کنترل آنها هستند بازی هم چنان به کاهش استرس و فشار آنها کمک می کند . آنها می توانند فقط خودشان باشند نیازی نیست که مطابق معیارهای بزرگسالان در طول بازی رفتار کنند ،بازی فرصت رسیدن به مهارت در محیط شان را به آنها می دهد . آنها از طریق تخیلات شان به کنترل تجربه پرداخته و در جریان بازی قدرت انتخاب و تصمیم گیری شان را تمرین می کنند . بازی به پیشرفت و توسعه دیدگاه منحصر به فرد کودکان و شیوه فردی بیان خلاق کمک می کند بازی بیانگر واکنش های منحصر به فرد و شخصی کودک به محیط می باشد بازی یک فعالیت خود بیانگری  است که قدرت تخیل کودکان را بکار می گیرد . بازی یک شکل آزاد و بدون محدودیت است و کودکان برای ارزیابی و شکل گیری افکار جدیدشان و تجربه کردن عقاید پیشین خود دارای استقلال هستند .فرصت هایی که بازی برای کنترل و استقلال فراهم می آورد و موضوعات مهم برای هر کودک و مخصوصا برای نوجوانان می باشد . اینکه چه روش هایی برای تشویق بازی در کلاس مان وجود دارد ؟ همچون مراقبان ما خودمان باید مواظب باشیم که از تسلط بر بازی اجتناب کنیم بازی بهتر است نتیجه ی افکار کودکان باشد و مستقیما به وسیله بزرگترها هدایت شوند . از طریق بازی ما باید سعی کنیم توانایی های کودکان را برای ابراز خود پرورش دهیم . ما همچنین باید کودکان را به گونه ای کمک کنیم که با الهامات خود بازی را پایه گذاری کنند . هدف ما برانگیختن بازی و تشویق خشنودی و رضایت کودکان در بازی با یکدیگر است نه کنترل آن . به بازی توجه کنید برای آن برنامه ریزی کنید وآن را تشویق کنید یاد بگیرند چه طور بازی کودکان را از طریق توضیحات وسئوالات گسترش دهید . ایده های خلاق را با تشویق آنها به جهت مواجه شدن با کاربردهای جدید و وسایل نامتعارف  برانگیزانید . سعی کنید خودتان را در معرض ایده های جدید و اصیل قرار دهید و کودکان را جهت مواجه شدن با بیش از یک راه حل یا جواب تشویق کنید . در مورد وسایل بیش از حد محدود کنند دقت کنید و سعی کنید وسایل بازی ای را در اختیار داشته باشید که در صورت درخواست کودکان سهل الوصل باشند . تجهیزات را به گونه ای مورد استفاده قرار دهید که مشوق روش های قدرت تخیل کودکان باشد . از اسباب بازی و فعالیت هایی که هر کاری را برای کودکان آسان می کند و جایی را برای تخیل باقی نمی گذارد خودداری کنید . میزان مناسب و متعادلی از وسایل را برای بچه ها فراهم کنید و با تغییر دائمی آنها و یا تغییر مکان شان آنها را مهیج جلوه دهید .
 
جمعه 4/10/1388 - 11:23
كودك
تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان در آیندهبرای گذر از عصراطلاعات و ورود به دنیای آینده می بایستی كودكان را توانمند ، خلاق ،ارتباط گر و مسلط به فناوریهای جدید روز تربیت كرد ،آن چنان كه دارای انگیزش بالا بوده و از شوق زندگی كردن برخوردارباشند تا بتوانند در دنیای پررقابت و پیچیده آینده تاب تحمل داشته و موفق شوند.
اگر كودكان ما برای آینده تربیت نشوند ، جوانان آینده ما در یك رقابت سخت دچار شكست شده وبا از دست دادن اعتماد به نفس خود به مشكلات روانی دچار خواهند شد و آنگاه ممكن است شاهد افتادن آنان در دام آسیب های اجتماعی باشیم و چه بسا در آینده با موجی از عارضه های روانی در سطح جامعه روبرو شویم .
برای لحظه ای در گوشه ای بنشینیم و چشمان خود را ببندیم و به دنیایی كه در آن زندگی می كنیم بیاندیشیم.
سرعت و شتاب زندگی و پدید آمدن تحولات شگفت انگیز از ویژگیهای عصر حاضر است و هر لحظه اتفاقی جدید در حال وقوع است و این اتفاقات همچون حلقه های زنجیر به یكدیگر متصل بوده و از دل زمان خارج می شوند . تولید علم و دانش چنان سرعتی به خود گرفته است كه بارانی از اطلاعات بر روی سر انسان ها فرو می ریزد .
شبكه اینترنت كه ریشه های گسترده فناوری اطلاعات را تشكیل می دهد با سرعتی شگفت انگیز به پیش می رود و هر نقطه ای از كره زمین را تحت سیطره خود در می آورد و هر لحظه مغز یك انسان را به هزاران انسان دیگر مرتبط می كند و بدین وسیله او را در میان سیلاب اطلاعات رها می سازد . اگر تا دو دهه پیش به آدمی می آموختند كه چگونه به كسب اطلاعات و گردآوری آن بپردازد .اكنون در پی آنند كه به انسان بیاموزند که چگونه سدی بسازد تا از یورش سهمگین اطلاعات خود را ایمن سازد و تنها از آن میزان اطلاعات كه نیاز واقعی اوست بهره مند شود.
امروزه نوزادان متولد می شوند تا بتوانند آینده را مدیریت كنند و این رسالت سنگین بر عهده ماست تا آنان را برای آن دوران آماده نماییم .
دورانی كه انسان باید علاوه بر زندگی در محیط در حال تغییر ، بتواند خلاقانه بیاندیشد و با ایجاد افكار نو به حل مشكلات بپردازد و با هنرمندی سكان كشتی زندگی خویش را در این دریای متلاطم به پیش ببرد .
حال تصور كنید فردی ساعت ها در حال نقاشی كردن است و به دور از هیاهوی دنیای امروز ، در تخیل خود سیر می كند و گویی ذهن او در دریای آرام درون ، قلابی را رها ساخته و ساعت ها به دنبال یافتن چیزی تازه در دل این دریاست .در این میان ممكن است پرنده ذهن او به آسمان پرواز كند و در جستجوی خالق خویش به سیر و سیاحت بپردازد و یا در دل اعماق دریای وجود به جستجوی درون خود بپردازد و هر لحظه تجربه ای كسب كند و در این میان چه بسا اولین جرقه های خلاقیت پدیدار شده و زمینه ساز افكار نو گردد. هنر قادر است شرایطی را فراهم كند كه آدمی بتواند به دور از هیاهو در میان زیباییها سیر كند و بدین وسیله به آرامش برسد و در كنار آن عمیق تر بیاندیشد.
كودكان امروز، نیازمند هنرند تا در آینده با كمك آن بتوانند بهتر اندیشه نمایند.
برای پی بردن به اهمیت هنر در بروز خلاقیت بهتر است تعریفی از خلاقیت داشته و سپس به بیان ویژگیهای فرد خلاق بپردازیم .

تعریف خلاقیت

بیان تعریفی جامع از خلاقیت كار سختی است و صاحبنظران تعاریف مختلفی ارائه كرده اند شاید ساده ترین تعریفی كه بتوان از خلاقیت داشت عبارت است از : " خلاقیت عبارت است از اینكه فردی فكری نو و متفاوت ارائه دهد ."
"استیفن رابینز " خلاقیت را به معنای توانایی تركیب اندیشه ها و نظرات در یك روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان می كند .
" گیلفورد " دانشمند آمریكایی خلاقیت را با تفكر واگرا ( دست یافتن به رهیافت های جدید برای مسائل ) در مقابل تفكر همگرا ( دست یافتن به پاسخ ) مترادف دانسته است. افرادی كه تفكر واگرا دارند در فكر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده و روش های خلاق و جدید را به كار می برند . برعكس كسانی كه از این خصوصیت برخوردار نیستند تفكر همگرا دارند و در فكر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می كنند .

ویژگی های فرد خلاق
مهم ترین ویژگیهای یك افراد خلاق به شرح زیر است :
-انگیزه بالایی برای پیشرفت دارند
آنها كنجكاو و جستجوگرند
-در انجام كارها دارای پشتكار و انضباط هستند
-انگیزه فراوانی برای كسب دانسته ها و تجربیات جدید دارند
-شوق فراوان برای زندگی كردن دارند
-زیباپسند بوده و علاقمند به آثار هنری هستند
-می توانند بر روی دیگران بسیار تاثیر گذار باشند
-دارای قوه تخیل (فعال ) بالایی هستند
-میل به استقلال دارند و از اینكه همرنگ جامعه باشند می پرهیزند و در مواردی كه دستورهایی بر خلاف میل و یا اعتقادات خود دریافت كنند به سرپیچی از آنها تمایل نشان می دهند
-در زندگی كمتر جزیی نگر هستند
-پیچیدگی در امور را بر سادگی ترجیح می دهند
روحیه ای طنزگونه دارند و از شوخ طبعی برخوردارند
-تمایل به انجام كارهایی دارند كه با ریسك توام است
-افراد خلاق كارها را به خاطر لذت و رضایت بخشی انجام می دهند و كمتر تحت تاثیر عوامل بیرونی نظیر شهرت ، پول و یا تایید دیگران كار می كنند
-گرایش به سادگی و ایجاد نظم دارند
-در انجام تصمیم گیرها انعطاف پذیرند
-مسائل پیچیده را به مسائل ساده ترجیح می دهند
-آنها تمایل دارند كه احساسات و هیجانات خود را صریح بیان كنند.
افراد خلاق از هوشی بالاتر از حد متوسط برخوردارند
- به موضوعاتی توجه می كنند كه دیگران به آن توجه نداشته اند
-در مواردی آنها برای یك مسئله می توانند چندین راه حل داشته باشند

اگرچه تمامی عوامل فوق در یك فرد خلاق ممكن است وجود نداشته باشد اما می توان بیان داشت این ویژگیها ممكن است در افراد خلاق بیشتر دیده شود

حال با توجه به تعاریف بیان شده در می یابیم كه هنر بواسطه ویژگیهای زیر می تواند زمینه ساز خلاقیت در انسان باشد :
1-هنر آدمی را وادار می كند كه تجربیات جدیدی كسب كند و آن را به دیگران منتقل كند و این خود سرآغاز تبادل اندیشه و ظهور افكار نو خواهد بود و به گفته ارنست دیمنه از پایه گذاران آموزش و پرورش فرانسه ، هنگامی كه انسان افكار و تجربیات جدید خود را به دیگران منتقل می كند و از ذهن خود خارج می كند باعث شود همچون حلقه ای از زنجیر عمل كند كه با كشیدن آن به بیرون از ذهن باعث بیرون آمدن افكار جدید تری می شود و این اقدام سبب به فعال نمودن مغز برای اندیشیدن بیشتر می شود.
2-هنر كمك می كند ذهن آدمی در فضایی آرام بخش و با آزادی سیر كند، كاوش نماید و چیزهای جدید كشف كند و اندیشه هایی بروز دهد كه تجربه نشده است . اصولا هنگامی كه ذهن انسان در فضایی ناآرام بسر می برد و دچار تضاد ها ،نگرانی ها و دغدغه های فراوان است بخش زیادی از انرژی مغز برای مقابله با این نابسامانی ها به هدر می رود و در نهایت خسته و درمانده می شود وهنگامی كه ذهن خسته است عمق تفكر بسیار نزول می كند و انسان قادر به اندیشیدن عمیق نیست و تنها در هنگام كاركردن ، تمایل دارد كه كارهای تكراری كه نیازمند تفكر نیست را به انجام رساند و اگر این عارضه در یك جامعه گسترش یابد می توانیم حدس بزنیم تا چه حد مردم تمایل خواهند داشت برای انجام امور تفكر كنند و فعالیت های خود را با عقل و اندیشه پیش ببرند.
3-هنر زمینه ساز انگیزش است و انسان را وادار به حركت می كند . انسانی كه با انگیزش بوده و هدفمند به پیش می رود ،خلاقیت او را همچون دوست برای رسیدن به هدف یاری خواهد کرد.
4-هنر با خلق زیبایی ها به مغز انسان آرامش می بخشد و شرایطی را پدید می آورد كه سلول های مغزی در فضایی به دور از هیاهو و نگرانی اندیشه نمایند،چراكه محیط پر استرس و نگران كننده ، برای سلول های مغزی مخرب است.
5- هنر می تواند آدمی را به درون خویش هدایت نماید و اگر انسان در این میان خویش را بشناسد و رسالت و هدف بزرگی را برای خود كشف نماید ، باعث ایجاد تحولی در انسان می شود كه زمینه ساز انگیزش درونی بوده و این خود پیش زمینه خلاقیت در انسان خواهد بود.
6-هنر بهره گیری از قوه تخیل فعال را در انسان تقویت كرده و این خود می تواند زمینه ساز افكارنو شود .بسیاری از اختراعات بزرگ برگرفته شده از تخیل ذهن بزرگانی است كه در گذشته این اختراعات را در ذهن خود تصور كرده بودند و سپس توسط دیگران به عمل تبدیل شده است .
7-هنر زمینه ساز جستجو گری انسان به سوی خالق خویش است كه این می تواند سرآغاز رشد اخلاق و شكل گیری خلاقیت مثبت و اثربخش در انسان باشد .بطور مسلم خلاقیت زمانی برای بشر قابل ارزش خواهد بود كه ثمره های آن برای انسان نیكبختی و سعادت در پی داشته باشد
8- هنر زمینه ساز ثبت تجربیات بشر است ، تجربیات ثبت شده بشر مهم ترین چیزها برای واداركردن انسان ها به تفكر است و رشد تفكركردن سرآغاز دست یابی به افكار نو و بروز خلاقیت خواهد بود.
9-مغز از دو نیمكره تشكیل شده است .دو نیمه مغز شبیه یكدیگر بوده و هماهنگ با هم عمل می كنند . فعالیت هایی نظیر ریاضیات ،زبان و ارتباط كلامی ، منطق،بررسی و تجزیه و تحلیل و نویسندگی در نیمه سمت چپ مغز انجام می شود و فعالیت های نظیر تصور و تجسم ، شناخت رنگ ، موسیقی ،وزن و آهنگ ، خیالات و آرزوها بر عهده نیمه راست مغز است . هرگاه انسان بتواند از دو نیمه مغز استفاده كند كارایی مغز بطور فوق العاده ای افزایش خواهد یافت . نود درصد مردم با سمت چپ مغز خود فكر می كنند بسیاری از دانشمندان با بهره گیری از هنر تلاش كرده اند نیمه راست مغز خود را فعال نگهدارند و به همین علت لازم است كه با بهره گیری از هنر قابلیت های مغزی خود را افزایش دهیم
10-..هنر دارای تاثیرات درمانی بر روی بدن انسان دارد كه با بهره گیری از آن می توان به درمان بعضی عارضه ها پرداخت و یا از بعضی مشکلات پیشگیری نمود و این خود سبب سلامت جسم و مغز می شود.روانكاوان معتقدند هنر از نظر عاطفی موجب كاهش احساس خشم و نفرت و پرخاشگری در كودك می شود و خلق آثار هنری می تواند باعث تقویت اعتماد به نفس در كودك شود . بكار گیری روش های درمانی نظیر نمایش درمانی ، قصه درمانی ، هنر درمانی ،كاربرد موسیقی در درمان بیماران مضطرب و افسرده در حال افزایش است .

تولد نوزاد ، آغاز آموزش هنر

هنگامی كه فریاد نوزادی به هنگام تولد به آسمان می رود ، گویی فریاد می كشد كه چرا از یك مكان آرام بخش به دنیایی قدم گذاشته است كه شگفت انگیز و پیچیده و تاحدی نا امن است . او در این هنگام نیازمند آغوش گرم مادر است تا در شب هنگام با صدای لالایی او به خواب رود. لالایی های مادر كه با آهنگی دلنشین خوانده می شود ،اولین تاثیر گذاری هنر بر روی جسم و روان كودك است .این شعرهای آرام بخش كه نسل اندرنسل منتقل شده اند ، تاثیر خوبی در سخن گفتن و رشد مغز كودك دارد و از این زمان تا زمانی كه وی به مهدكودك می رود شامل دورانی است كه كودك در خانه و در كنار والدین در حال یادگیری و آموزش است .
در آموزش چهار عامل نقش مهمی دارند كه عبارتند از :

معلم با انگیزه :
آموزش گیرنده با انگیزه:
محتوی آموزشی مناسب:
فضای آموزشی مناسب:

حدود پنج سال اول زندگی انسان كه در محیط خانه سپری می شود جزو مهم ترین سال ها در شكل گیری شخصیت انسان محسوب می شود , و اگر در این سال ها بتوان هنر را به خوبی به كودك آموزش داد می توان انتظار داشت كه هنر بتواند در شخصیت کودک تاثیر گذار باشد . برای مثال می توانیم از خاطرات استفان‌ جی‌گولد (
Stephan J Gould) دانشمند معروف‌ دیرین‌شناس ( (paleontologist كه‌ در سال‌ 2002 میلادی‌ درگذشت‌، ذكری به میان آوریم كه در خاطرات‌ خود گفته است : زمانی‌ كه‌ پنج‌سال‌ سن‌ داشتم‌، از موزه‌ تاریخ‌ طبیعی‌ دیدن‌ كردم‌ و آثار به‌ نمایش‌ گذاشته‌ شده‌ در این‌ موزه‌ چنان‌ در وجود من‌ اثر گذاشت‌ كه‌ از همان‌ زمان‌ علاقه‌مند شدم‌ كه‌ یك‌ دانشمند دیرین‌شناس‌ شوم‌.
در خصوص این دوران باید بیان داشت كه چهار عامل آموزشی دارای شرایط زیر هستند:
-مادر جزو با انگیزه ترین معلم های دنیا در خانه حضور دارد و می تواند خود را وقف آموزش كودك نماید
-كودك با انگیزه ترین آموزش گیرنده است و در این دوران دارای چنان عطش یادگیری است كه اگر به خوبی بتوان از این فرصت استفاده كرد بیشترین تاثر را می توان بر شخصیت او بر جای گذاشت و به گفته كریستین بوبن نویسنده فرانسوی :" بچه ها مثل دریانوردانی هستند كه به هر نقطه ای كه نگاه می كنند ،آنجا بیكران و وسیع است .
-محیط منزل : مكانی است كه اگر به خوبی برای آموزشدادن هنر به كودك آماده شده باشد می تواند بر یادگیری كودك بسیار تاثیر گذار باشد
محتوی آموزش : در كشور ما متاسفانه به علت ضعف درآموزش والدین ،مادر به مطالب و دانسته هایی كه به خوبی او را در آموزش هنر به كودك یاری نماید دسترسی ندارد و بسیاری از آموزش ها داده نمی شود و یا از طرفی بسیاری از آموزش ها نیز غلط است و كمتر مادری را می توان یافت كه بتواند در این دوران به درستی كودك خود را از آموزش هنر سیراب نماید . متاسفانه یكی از مهم ترین دوران های آموزشی به راحتی در كشور ما از دست می رود و این فرصتی است كه دیگر به دست نمی آید و شاید بتوان گفت این مهم ترین دورانی است كه می توان آشیانه هنر را در وجود شخصیت انسان ساخت و مرغ هنر را برای یك عمر بر بالای سر انسان رها كرد تا همیشه در كنار او باقی بماند.

 متاسفانه ما در گذشته نتوانسته ایم هنر را در اعماق وجود مردم خویش همچون گنجینه ای ارزشمند قرار دهیم تا با بهره گیری از آن محیطی زیبا برای خود پدید آورند و این نشان دهنده ضعف آموزش هنر در سطح كشور است و می بایستی آموزش هنر در دوران كودكی ونوجوانی جدی گرفته شود تا در سال های آینده تاثیرات آن را در كشور خود شاهد باشیم .
حال این سوال مطرح است كه در كشور كدام مرجع مسوولیت تدوین محتوی آموزشی و سیاستگزاری برای آموزش والدین در خصوص هنر را پذیرفته است تا با یك آموزش نظام مند بتوان از این دوران طلایی بهترین استفاده را نمود.
موارد زیر برای بهره گیری از این دوران در عرصه آموزش هنر به والدین پیشنهاد می شود:
1-راه اندازی یك مركز تخصصی ویژه جهت حضور صاحبنظران در عرصه هنر و تعلیم و تربیت كودك به منظور انجام بحث های تئوریك و تدوین محتوی آموزشی و ثبت و طبقه بندی و آرشیو تجربیان داخل و خارج از كشور و در نهایت تدوین محتوی آموزشی جهت استفاده در كشور
2-ایجاد آموزشگاههای هنری كه درآنجا با برگزاری كارگاههای آموزشی ، والدین در عرصه آموزش هنر به كودك آموزش ببینند
3-برگزاری دوره های آموزشی تخصصی برای كارشناسان و پژوهشگران
4-انتشار یك نشریه هنری ویژه آموزش هنر به كودك به زبان ساده و توزیع سراسری در سطح كشور برای عموم مردم
5-تدوین كتاب های آموزشی نحوه آموزش هنر به كودك و توزیع گسترده در سطح كشور
6-برگزاری مسابقات آموزشی برای والدین به صورت سراسری در سطح كشور به منظور فرهنگ سازی هنر و آموزش جامعه و اهداء جوایز برای جذب مردم
7-برگزاری كنگره های تخصصی به منظور ثبت تجربیات در زمینه آموزش هنر به كودك
8-فعال سازی سایت های اینترنتی در خصوص آموزش هنر به كودك
9- حمایت جهت فعال شدن سازمان های غیر دولتی در خصوص آموزش هنر به كودك جهت جذب والدین علاقمند جهت حضور و تبادل نظر با یكدیگر
10-تهیه منابع صوتی تصویری برای آموزش جامعه برای ارائه در صداو سیما

دوره پیش دبستانی

كودك پس از دوران پنج سالگی وارد مهد كودك می شود و درآنجا در كنار كودكان آموزش می بیند و این دوران نیز چون در سنین پنج تا شش سالگی است جزو دوران های طلایی شكل گیری شخصیت كودك است و از حساسیتهای خاصی برخوردارست . در خصوص چهار عامل آموزشی باید به نكات زیر اشاره كنیم
1-آموزش دهنده : مربی در مهد كودك اگرچه انگیزشی همچون مادر ندارد ، ولی علاقمندی و مهارت او می تواند بر كودك بسیار تاثیر گذار باشد .
2- آموزش گیرنده :كودك اگرچه به جایی قدم می گذارد كه همچون محیط خانه گرم و صمیمی نیست ، اما وارد محیطی می شود كه ویژگیهای منحصر به فردی دارد و آن حضور تعداد زیادی كودك است كه اگر به درستی مدیریت شوند می تواند انگیزش خوبی در كودك ایجاد نماید زیرا فرصتهای زیادی برای بازی وكارهای گروهی در این مكان وجود دارد و هنر می تواند شروعی برای تشویق کودکان به کارهای گروهی باشد .
3-محتوی آموزشی: به علت آنكه مهد كودك ها تحت نظر سازمان های دولتی قرار دارند در اینجا محتوی آموزشی مشخصی وجود دارد .مهم ترین هدف هایی كه در مراكز پیش دبستانی توسط آموزش و پرورش مدنظر است به شرح زیر است:
-خلاقیت
-درك زیباییها و پرورش احساس زیبایی شناسی
-پرورش حواس به ویژه شنوایی و بینایی
-دقت و تمركز
-كنجكاوی و جستجو گری
-مهارت های شناخت رنگ ، شكل، اندازه و جهت
در این رابطه نباید آزادی كودكان را به هنگام انجام فعالیت های هنری محدود كرد تا كودك بتواند خواسته ها ، تمایلات ، افكار و احساسات خوشایند خود را بیان كند و این نیازمند مربی با انگیزه و فضای آموزشی مناسب به همراه امكانات و ابزار هنری است ، در غیراینصورت قرار دادن كودكان در مكان های كوچك و نشستن در كنار هم بصورت تنكاتنگ و آن هم در یك فضای نازیبا و به دور از طبیعت به همراه مربی بی انگیزه ، این احتمال خواهد رفت كه كودك از آموزش هنر بهره ای نبرد . در حال حاضر ضروری است كه مراجع متولی امر با انجام پژوهش بررسی نمایند كه در حال حاضر وضعیت آموزش هنر در مراكز پیبش دبستانی در چه وضعیتی بسر می برد تا با رفع نواقص ، بتوان در این خصوص فعالیت های آموزشی هنری را ساماندهی نمود و اگر نتوانیم این مرحله مهم آموزشی را به خوبی مدیریت كنیم دومین فرصت طلایی آموزش هنر به كودكان را نیز برای همیشه از دست داده ایم .

دوران دبستان

در دوران دبستان ، كودكان هنر را بیشتر با نقاشی كردن تجربه می كنند. در این دوران با سوالات زیر روبرو هستیم كه می تواند در خصوص آموزش هنر ما را واردار به تفكر نماید كه آیا آموزش هنر به شکل کنونی قوه خلاقیت دانش آموز را رشد می دهد و یا سبب تقلید گرایی در او می شود . مهم ترین سوالات به شرح زیر است :
1-آیا معلمان دبستان در زمینه آموزش هنر به كودكان از آموزش های لازم برخوردارند؟
2-آیا شیوه های آموزش بر اساس آخرین یافته های روز مد نظر قرار گرفته است ؟
3-آیا دانش آموزان با ورود به این دوره درسی از انگیزش كافی برخوردارند و از درس هنر لذت می برند؟
4- معلمان دوره ابتدایی تا چه حد به اهمیت هنر در زمینه ایجاد خلاقیت در كودك شناخت دارند ، آیا ممكن است كه این درس را به عنوان گذران وقت تلقی كنند؟
5-آیا در مدارس كارگاههای آموزشی هنر وجود دارد و یا كودكان باید به صورت فشرده در كنار هم بنشینند و تقلید گونه یك نقاشی بكشند؟
6-آیا كودكان برای كسب نمره به جای اینكه از تخیلات و تجربیات خود برای نقاشی استفاده كنند ، ترجیح می دهند كه والدین آنها یك نقاشی برای آنها بكشد ؟
7-والدین تا چه حد از آموزش های لازم برخوردارند كه همگام با مدرسه در آموزش هنر به كودكان تلاش نمایند تا میان آموزش های ارائه شده در مدرسه و خانه تضادی رخ ندهد ؟
در این دوران ،كودكان مرحله مهمی از زندگی خود را طی می كنند ، اگر آنان تحت نظر یك مربی كارآزموده قرار گیرند كه به آنان كمك كند كه آزادانه قوه تخیل خود را بكار گیرند ، می توانند با خلق آثار هنری به رشد فکری خود کمک کنند و از طرفی باعث می شود انسان به ماهیت درونی كودك پی برده و شناخت بیشتری به دست آورد و همین ویژگیها سبب گردیده كه بسیاری از هنرمندان بزرگ دنیا از جمله پیكاسو ، كله و ماتیس بطور عمیق تحت تاثیر بیان كودكانه قرار گرفته و شیوه های جدیدی را در نقاشی ارائه نمایند و همچنین هنرمندان بزرگ دنیا  از جمله  پیکاسو ، كله و ماتیس تحت تاثیر بیان کودکانه قرار گیرند
آیا در دوران دبستان  با آموزش های ارائه شده زمینه هنر باعث رشد خلاقیت را در كودكان شده است یا اینكه آنان را به سوی تقلید گرایی هدایت كرده و قوه خلاقیت آنان را از بین برده ایم؟
گمان نمی رود كه شیوه آموزشی ما در مدارس ابتدایی در زمینه باعث رشد خلاقیت در کودکان شده ایم  یا اینکه آنان را به سوی تقلید گرایی هدایت کرده و قوه خلاقیت آنان را از بین برده ایم ؟ گمان نمی رود که شیوه آموزشی ما در مدارس ابتدایی در خصوص هنر توانسته باشد در بروز خلاقیت کودکان موثر باشد.سرانه آموزشی پایین است  که اجازه هزینه کردن و تجهیز مدرسه برای آموزش هنر در تمامی ابعاد را نمی دهد.
هنردر دوران دبستان بیشتر در نقاشی خلاصه می شود و اگر كودكی نیز بتواند از آموزش های بیشتر و متنوع تر هنری برخوردارشود به واسطه تمكن مالی و آن هم در محیط بیرون مدرسه است كه این موضوع بحث جامعه شناسی در خصوص عدالت در آموزش هنر را بیان می كند كه هنر می بایستی برای تمامی اقشار جامعه در دسترس قرار گیرد و تنها محدود به افراد خاصی نشود تا تاثیرات آن در تمامی جامعه پدیدار شود.
یكی از مشكلاتی كه صاحبنظران در روند توسعه كشور ایران به آن اشاره می كنند ، ضعف در انجام فعالیت های گروهی است كه باعث می شود افراد در دل گروه علاوه بر شكوفا شدن خلاقیت خود بتوانند با بهره گیری از حمایت جمع به اهداف دست یابند . متاسفانه در گذشته ما نتوانسته ایم با آموزش های لازم اعضای جامعه خود را برای انجام فعالیت های گروهی موفق تربیت كنیم و این خود به یك معضل اجتماعی بدل شده و افراد در سنین بزرگسالی قادر به كار جمعی نیستند و به همین خاطر احتمال شكست خوردن در رسیدن به اهداف برای آنان افزایش می یابد .
بهره گیری از هنرهایی نظیر نمایش خلاق  كمك می كند تا دانش آموزان بتوانند مسائل و موضوعات را از روی تجربه بشناسند.نمایش خلاق موجب رشد شخصیت ، پرورش عزت نفس می شود و كودكان یاد می گیرند كه چگونه كار گروهی كنند .آنها به نقش آفرینی پرداخته و تخیل خود را بكار می گیرند.
همچنین می توانیم به تئاتر كودكان و نمایش كلاسی اشاره كنیم و متاسفانه در مدارس ما خبری از فعالیت های متنوع هنری نیست و به همین خاطر نتایج آموزشی حاصله تاثیر کمی در رشد خلاقیت کودکان خواهد داشت .
برای برطرف كردن این نقاط ضعف می توانیم روش ها ی دیگری را مورد بررسی قرار دهیم برای مثال می توان به طراحی گردشگاههای هنری پرداخت تا در آنجا كودكان در كنار والدین و مربیان كارآزموده هنر را درآغوش بگیرند.
این گردشگاههای هنری را می توان بطور مشترك با همكاری شهرداریها،متولیان آموزش هنر و سازمان های غیردولتی علاقمند بر پا نمود .در این مكان ها كودكان قادر خواهند بود خاك بازی كنند ، با گل چیزهای مختلف خلق كنند ، رنگ آمیزی كنند ، در نمایش های خلاق شركت كنند،آهنگ ها ی شادی بخش تولید کنند ، در فضاهای سرسبز و زیبا گردش كنند و و با دیگر كودكان بازی كنند و از دیدن آثار ایجاد شده یكدیگر لذت ببرند ، آنچنان كه قادر باشند در لحظاتی شیرین ذهن خود را به پرواز درآورده و با تجربه اندوزی به افكار جدید برسند و این خاطره خوش را تا آخر زندگی با خود به همراه داشته باشند . در این مکان ها می توانند با مربیان علاقمند و دوستدار هنر بحث و گفت و گو كنند و با خریداری كتاب های جذاب ،هنر را به منزل خود ببرند .در همین اتفاقات است كه ممكن است جرقه خلاقیت در ذهن كودكان رخ داده و زمینه های یك تحول در وجودشان شكل بگیرد .اگر ما نمی توانیم از طریق مدارس خود هنر را به معنای واقعی آن به كودكان خود آموزش دهیم ضروری است كه با ایجاد چنین گردش گاههایی كه در بیرون شهرها می توان ایجاد كرد ، فرصت دوستی میان هنر و كودكان را پدید آوریم . در این مكان ها هنرمندان و صاحبنظران با كودكان و والدین آنها پیوند می خورند و نتایج آن رشد فرهنگ در كشور خواهد بود و چه بسا آثاری خلق شود كه باعث جذب گردشگران داخلی و خارجی به سوی این مكان های شگفت انگیز شود و دور از ذهن نخواهدبود كه آثار كودكان بار دیگر بتواند بر روی هنرمندان تاثیر گذار باشد و شاهد ظهور سبك های جدیدی از هنر باشیم.
این گفته انشتین را بخاطر داشته باشیم كه بیان داشت" نظریه نسبیت نمی توانسته در دوران بزرگسالی من شكل گرفته باشد،زیرا آدمی در بزرگسالی فرصتی برای اندیشیدن به فضا و زمان ندارد، اینها چیزهایی است كه وقتی كودك بودم به آنها فكر كرده ام "
امروزه كافی است گشتی در اینترنت بزنیم تا دریابیم كه در كشورهای توسعه یافته سایت های فراوانی راه اندازی شده است كه علاوه بر ارائه مطالب آموزشی برای معلمان ،والدین و دانش آموزان ، خود كودكان نیز به انتشار دیدگاههای خود در مورد هنر پرداخته اند و ضروری است كه این گونه اقدامات از طرف متولیان امور هنری عملی شود.

دوره راهنمایی و دبیرستان

كودكان با گذر از دوران دبستان به دوره راهنمایی قدم می گذارند و با كتاب هنر ، به سوی یادگیری هنر پیش می روند.
مهم ترین مشكلاتی كه در این دوران وجود دارد عبارتند از :
-متنوع نبودن فعالیت های هنری در سطح مدرسه و خلاصه شدن در نقاشی و خطاطی و آن هم بدون وجود كارگاههای هنری درسطح مدرسه
-تغییرات كند در به روزرسانی كتب هنر همگام با تحولات در حال انجام در سطح دنیا
-بیگانگی والدین از نحوه درست آموزش هنر به نوجوان خود به خصوص كه این دوران با سنین بلوغ مصادف است كه از حساسیت بالایی برخوردارست و آموزش در این مرحله نیازمند درایت و هوشمندی است
-ضعف در انجام بازیدهای هنری برای دانش آموزان و ناتوانی موزه ها در ایجاد یك محیط بسیار جذاب به همراه ارائه آموزش های هنری لازم به دانش آموزان
كه در این زمینه  ضرورت انجام پژوهش های لازم به منظور شناسایی نقاط ضعف آموزش هنر به خوبی احساس می شود تا در نهایت با تحول در نحوه آموزش هنر ، دانش آموزان بتوانند از این فرصت جهت رشد خلاقیت خود بهره مند شوند.

با گذر از دوران راهنمایی ، دانش آموزان به دبیرستان و هنرستان ها راه می یابند .شخصیت دانش آموزان در این دوران تا حدی شكل گرفته است و می توانیم نتایج آموزش های لازم را كه از بدو تولد كودك دریافت كرده است، مشاهده كنیم و از طرفی لازم است صاحبنظران روند آموزش هنر در این دوران را مورد بررسی قرار داده و ارائه طریق نمایند تا استمرار آموزش فعالیت های هنری با نقصان روبرو نشود و سعی شود یك نظام مندی در آموزش هنر از زمان تولد تا دوره دبیرستان پدید آید .
حال باید این سوال را از خود بپرسیم آیا دانش آموزان دبیرستانی ما دارای ویژگیهای زیر هستند ؟ تا بتوانند خود را برای قبول مسوولیت در جامعه آماده نمایند
-آیا شوق به زندگی در آنان بالاست؟
-آیا از قدرت خلاقیت بالایی برخوردارند و در برابر مشكلات می توانند با ذهن خلاق خود راه حل های جدید بیابند؟
-آیا آنان علاقمند به زیباییها هستند و دوست دارند كه محیط زندگی شخصی و اجتماعی خویش را زیبا كنند؟
-آیا آنها هدفمند بوده و با درایت آماده انتخاب رشته تحصیلی یا شغل مورد علاقه خود هستند؟
-آیا  به آینده خوشبین بوده و دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و باور دارند كه در برابر مشكلات شكست نمی خورند ؟
-آیا آنان آماده فعالیت های گروهی هستند و می توانند به راحتی در گروه و در كنار دیگران تعیین هدف نمایند و با شكیبایی و انتخاب راهكارهای مناسب به اهداف دست یابند؟
-آیاآنان هنر را در زندگی شخصی خود استفاده می كنند تا نیمه راست مغز آنان نیز فعال شده و كارایی مغز آنان افزایش یابد؟
-آیا به علت مانوس شدن با  هنر ، لحظاتی از زندگی خود را به دور از هیاهوی محیط زندگی اختصاص به یك فعالیت هنری كرده تا هم آرامش كسب كنند و هم لحظاتی به كاووش در درون خود بپردازند .؟
-آیا رفتاری صادقانه دارند و در برخورد با دیگران از ریاكاری می پرهیزند ؟
ااگر پاسخ سوالات منفی باشد ما نیازمند یك بازنگری در نظام آموزشی خود از جمله آموزش هنر خواهیم بود.
در پایان باید بخاطر داشته باشیم اگر می خواهیم در دنیای حاضر زندگی كنیم باید خلاق باشیم در غیر اینصورت شرایط سختی پیش روی ما خواهد بود و اگر می خواهیم نسل خلاقی تربیت كنیم باید بپذیریم كه باید خلاقانه وارد این عرصه شویم و گرنه تنها با اندیشه های تكراری ، امیدی به ایجاد تحول و خلاقیت نخواهد بود .


      
جمعه 4/10/1388 - 11:22
كودك
بازی قدرت تصور كودكان را تقویت می‌كند    
 
بزرگ‌ترها، تمایل دارند بازی را یك فعالیت نه چندان مهم در نظر بگیرند اما بازی در رشد شخصی و اجتماعی كودكان اثری بسیار مهم دارد و این اثر در تمام زندگی ادامه می‌یابد . تحقیقات نشان می‌دهد كه بازی فعال و پر از تصور و تخیل نه تنها بیشتر از سرگرمی و تفریح صرف بر رشد كودكان تأثیر دارد بلكه به رشد ابعاد فكری، اجتماعی، عاطفی و جسمانی كودكان كمك زیادی می‌كند . بازی دوران كودكی مبنایی برای یادگیری و موفقیت تحصیلی آینده اوست. تحقیقات نشان می‌دهد كه بازی و داشتن زنگ تفریح در مدرسه عملكرد درسی بچه‌ها را تقویت می‌كند. از طریق بازی، بچه‌ها یاد می‌گیرند چگونه با دیگران تعامل كنند. مهارت‌های زبانی خود را افزایش دهند مسائل را شناخته و آنها را حل كنند. و توانایی‌های خود را بشناسند .  به بیان خلاصه بازی به بچه‌ها كمك می‌كند تا جایگاه خود را در جهان بیایند. با رشد مفاهیم انتزاعی و ریاضی در آنها باعث می‌شود تا جهان واقعی را بهتر درك كنند . بازی برای رشد حافظه، مهارت‌های حل مسئله و خلاقیت در كودكان بسیار اهمیت دارد . بازی در رشد كودك، نقش‌های متفاوتی برعهده دارد . رشد جسمانی: بازی سخت و ورجه وورجه كردن باعث تسریع رشد بچه‌ها می‌شود. بازی، پیشگیری‌كننده خوبی در برابر چاقی كودكان است. بازی، باعث رشد عضلات و تناسب اندام در بچه‌ها می‌شود .  رشد اجتماعی و عاطفی: بازی موجب می‌شود كه كودك خود را به‌عنوان عامل فعال در محیط به حساب آورد و نه شخصی كه فقط واكنش نشان می‌دهد. در خانواده و مدرسه، معمولاً از كودك می‌خواهند كه از الگوهای رفتاری تعیین شده پیروی كند. اما در دنیای بازی، كودك می‌تواند دنیا را آنقدر كوچك كند كه اندازه قدش شود و به میل خود آن را دستكاری كند. بچه‌هایی كه بازی گروهی انجام می‌دهند نسبت به سایر كودكان قدرت همكاری، تصمیم‌گیری و رهبری بهتری دارند .همچنین در كنترل رفتار خود، كاهش پرخاشگری و... موفق‌تر عمل می‌كنند .  تمرین نقش‌ها: كودك در نقش‌های پدر، مادر، فروشنده، مدرسه، دكتر و... بازی می‌كند. كودك، به كمك بازی‌های سازمان یافته یاد می‌گیرد كه به نوبت بازی كند و فعالیت‌های خود را در ارتباط با فعالیت‌های فرد دیگری انجام دهد .  شكل گیری هویت: بازی موجب می‌شود كه كودك از خود بیرون بیاید و خود را از دید دیگران نگاه كند. بدین ترتیب كودك به خویشتن پنداری خود شكل می‌دهد .  شاد بودن: شواهد نشان می‌دهد بچه‌های سالم همه سنین عاشق بازی كردن هستند . متخصصان و روان شناسان كودك معتقدند كه مقدار زمانی كه كودكان به بازی می‌پردازند عامل مهمی برای شاد بودن آنها در بزرگسالی است. با توجه به اهمیت بازی، برای اینكه والدین بهتر بتوانند از این فعالیت مهم برای رشد و پرورش كودك خود استفاده كنند، لازم است نكاتی را در نظر داشته باشند :  مدت زمان تماشای تلویزیون را در كودكان كاهش دهید؛ بچه‌ها معمولاً ساعات زیادی را به تماشای تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای اختصاص می‌دهند كه منجر به پرخاشگری، چاقی و... در آنها می‌شود. بنابراین لازم است از مدت زمان تماشای تلویزیون كاسته شود و به زمان بازی‌های مفید آنها افزوده شود .  بیش از حد برای فرزندان‌تان برنامه ریزی نكنید؛ كودكان را وادار نكنید در سنینی كه بیشتر دوران بازی و فعالیت‌های شاد برای آنهاست در كلاس‌های مختلف درسی و آموزشی صرف كنند. خانواده‌هایی كه بیش از حد با برنامه عمل می‌كنند اوقاتی را برای بازی كودكان خود باقی نمی‌گذارند .  اسباب بازی‌های ساده برای بازی بچه‌ها انتخاب كنید؛ اسباب بازی‌های ساده و مواد طبیعی، مانند چوب، جعبه، توپ، عروسك، شن و... برای بچه‌ها فرصتی جهت بروز خلاقیت در آنها به‌وجود می‌آورد . ماجراجویی را در آنها تشویق كنید؛ زمانی را برای بازی‌های خارج از خانه اختصاص دهید طوری كه بچه‌ها بتوانند بدوند، بالا بروند، مكان‌های قایم باشك برای خود پیدا كنند و به خیال پردازی بپردازند . آنها را برای انجام كارهای واقعی نیز تشویق كنید؛ فعالیت بزرگسالان مثل آشپزی، چمن زنی، شستن ماشین و.. الهام بخش بازی بچه‌ها هستند. اجازه دهید تا بعضی مواقع در امور خانه كمك كنند تا قدرت خلاقیت شان افزایش یابد. بچه‌ها دوست دارند زمان كوتاهی را به بزرگسالان كمك كنند و سپس به سراغ بازی خود بروند .
 
جمعه 4/10/1388 - 11:21
كودك

تحقیر و سرزنش كودك موجب افسردگی در بزرگسالی می‌شود

 به گفته یك روانپزشك؛ اگر فرد در محیطی باشد که در آن پدر و مادر دچار افسردگی باشند احتمال آموختن این عمل توسط فرزند وجود دارد.  دکتر سهیلا عبداللهی در گفت وگو با ایسنا، با بیان این مطلب گفت: اگر کودک در محیطی قرار گیرد که تعریف و تمجید لازم را دریافت نکند و مدام تحقیر و سرزنش شود امکان بروز افسردگی در بزرگسالی برای او وجود خواهد داشت. این استاد دانشگاه تصریح کرد: فشارهای روانی مانند شکست در ازدواج، عدم موفقیت در کنکور و از دست دادن یکی از عزیزان از جمله فشارهایی است که می‌تواند باعث بروز افسردگی شود. وی با اشاره به این که راه‌های زیادی برای درمان این بیماری وجود دارد، گفت: دارو درمانی در شرایطی استفاده می‌شود که افسردگی فرد زیاد باشد و از داروهای 3 و 4 حلقه‌ای برای درمان این بیماری استفاده می‌شود. وی تاکید کرد: شوک درمانی یکی دیگر از روش‌های درمان این بیماری است. همچنین رفتار درمانی نیز برای درمان این بیماری استفاده می‌شود.  
جمعه 4/10/1388 - 11:20
كودك
پیشگیری از خفگی كودكان   سال، كودكان زیادی در اثر خفگی ناشی از گیر كردن اشیا و مواد غذایی در گلو و انسداد راه هوایی، جان خود را از دست می‌دهند. این در حالی است كه با كمی دقت و ایمن‌سازی محیط اطراف كودك و وسایل‌بازی‌ او می‌توان از بروز بسیاری از این خطرات جلوگیری كرد.  برای آشنایی بیشتر با این خطر، راه‌های پیشگیری و مقابله با آن، گفتگویی داشته‌ایم با دكتر محمدحسین سلطان‌زاده، متخصص كودكان و استاد دانشگاه علوم پزشكی تهران... كدام كودكان بیشتر در معرض خفگی هستند؟
كودكان در تمام دوران كودكی در معرض خطر خفگی قرار دارند. در دوران نوزادی نمی‌توانند ترشحات حلق را به خوبی خارج كنند و یا با قطع تنفس در معرض خطر خفگی هستند. در سنین 4 تا 6 سال به دنبال بازی با اسباب‌بازی‌های غیرایمن و یا خوردن اشیا و تكه‌های بزرگ مواد غذایی، نداشتن دندان آسیا، اشكال در جویدن و نارسایی عمل بلع، خفگی اتفاق می‌افتد. كودكانی كه مبتلا به عقب‌افتادگی ذهنی هستند و یا اختلالات تشنجی دارند نیز مستعد خفگی هستند. خفگی سومین علت مرگ در كودكان زیر یك سال است.
 بیشترین عواملی كه به خفگی در كودكان منجر می‌شود، كدام است؟
بیشترین اشیایی كه سبب خفگی در كودكان می‌شود عبارتند از سكه، سنجاق ته گرد، سنجاق قفلی، دكمه، آجیل‌، تخمه هندوانه و خربزه، نوك مداد، ته خودكار، پاك‌كن، دندان مصنوعی، دانه تسبیح، استخوان مرغ ، گوشت و ماهی، جواهرات و تیله، كلید، خمیربازی و منگنه، اسباب‌بازی‌هایی كه تكه‌های آن جدا می‌شود، بادكنك، آدامس، هویج، تكه‌های بزرگ گوشت، دانه‌های انگور و كشمش، آب‌نبات‌های سخت، هات‌داگ، سوسیس، آب‌نبات‌های چوبی، زیتون كامل، بادام زمینی ، ذرت و میوه‌های خشك.
 آجیل‌ چگونه سبب خفگی در كودكان می‌شود؟
انواع مغزها از جمله بادام، فندق، پسته، كشمش و برگه‌ها به دلیل اینكه بعد از تماس با بزاق دهان حجیم شده و مسیر هوایی را می‌بندند، سبب خفگی در كودكان می‌شوند.
 چه علایمی نشان‌دهنده خفگی در كودكان است؟
در صورتی كه جسم خارجی در محل حنجره قرار گیرد، انسداد كامل مجاری هوایی سبب مرگ ناگهانی می‌شود اما اگر این انسداد نسبی باشد، سبب سرفه خروسكی، گرفتگی صدا، خون‌ریزی از دهان و حلق و خون‌ریزی ریوی می‌شود و برخی اوقات گرفتگی كامل صدا ایجاد می‌شود. كبودی، خس‌خس سینه و فرو رفتن بین دنده‌ای و گاهی خرخر ایجاد می‌شود كه در صورت بروز این علایم بلافاصله باید اقدام به نجات جان كودك نمود.
 چگونه باید از بروز خفگی پیشگیری كرد؟
والدین باید بدانند كه كودك از بدو تولد تا 6 سالگی و حتی تا 8 سالگی در معرض خطر خفگی قرار دارد. بنابراین نباید هیچ‌گاه او را با انواعی از اسباب‌بازی‌هایی كه حتی مناسب سن او هستند تنها رها كرد.
 والدین باید غذاها، اسباب‌بازی‌ها و اشیایی را كه ممكن است سبب انسداد مكانیكی مسیر هوایی در كودكان شود، شناسایی كرده و حتی اقداماتی كه باعث كاهش خطر به دنبال انسداد مكانیكی مسیر هوایی می‌شود، یاد بگیرند. كودكان نباید هرگز با اشیای خطرناك بازی كنند. والدین باید غذاهایی كه حاوی گوشت استخوان‌دار و انواع ماهی تیغ‌دار است قبل از دادن به كودك كاملا كنترل كنند. هنگام میوه دادن به كودك مراقب باشند كه میوه در تكه‌های مناسب و كوچك و مناسب سن كودك خرد شده‌ باشد.  بسیاری از حوادث خفگی قابل پیشگیری هستند، تنها در صورتی كه عوامل خطر‌آفرین را از كودكان دور كنیم. بسیاری از موارد خفگی زمانی رخ می‌دهد كه خواهر و برادر بزرگ‌تر ،موادغذایی یا اسباب‌بازی و اشیای خطرناك را به بچه‌های كوچك‌تر می‌دهند بنابراین حتی وقتی این كودكان را نزد خواهر و برادر بزرگ‌ترشان می‌گذارید باز هم به آنها سركشی كنید.  
جمعه 4/10/1388 - 11:19
كودك
بازی و خلاقیت، پرورش خلاقیت    
 
 
جهانی که در آن زندگی می کنیم به سرعت در حال تغییر است و این تغییرات مشکلات جدیدی را با خود به همراه دارد . افراد دارای خلاقیت فکری ، قالب های فکری را در هم شکسته و به پدیده ها به منظومه ی دیگر نگاه می کنند کودکان دارای مهارت تفکر خلاق و انتقادی بهتر می توانید به درک تازه ای از پدیده ها دست یابند و مشکلات شان را استادانه حل کنند .کودکان را با روش های مختلف می توان به خلاقیت تشویق نمود . به نظر می رسد " بازی" نقش مهمی در پرورش تفکر خلاق در کودکان دارد . مقاله حاضر به این مساله پرداخته است .خلاقیت و بازی - پرورش خلاقیت :خلاقیت بارزترین شکل خودباوری است هیچ چیز برای کودکان خشنود کننده تر از این نیست که آنها بتوانند خودشان را آشکارا و بدون هیچ قضاوتی مطرح کنند . توانایی خلاق بودن یعنی خلق چیزی از احساسات و تجربیات می تواند بهداشت روانی ( عاطفی ) کودکان را پرورش و منعکس سازد . تجربیاتی که کودکان در طول سالهای نخست زندگی دارند می تواند به طور قابل توجهی رشد خلاقیت آنها را افزایش دهد . اهمیت فرایند خلاق :همه کودکان باید واقعا خلاق باشند تا آزادانه به طور کامل خود را به سعی و تلاش ملزم کنند و هر فعالیتی را که خودشان می خواهند انجام دهند . آن چه در هر فعالیت خلاق مهم است فرآیند خود باوری است تجربیات خلاق به کودکان کمک می کند تا با ابراز به معلمان در یادگیری بیشتر او درباره آن چه را که یک کودک ممکن است فکر یا احساس کند کمک کند . همچنین خلاقیت در زمینه فراهم آوردن فرصت هایی برای سنجش افکار نوین و روش های جدید تفکر و حل مسئله کمک می کند فعالیت خلاق به شناخت و تمجید از منحصر به فرد بودن و تنوع آنها کمک می کند و همچنین فرصت های عالی را برای خصوصی کردن آموزش مان و تمرکز روی هر کودکان را فراهم می آورد .فرصت هایی برای خلاقیت : کودکان برای بازی و تفکر خلاق به فرصت های زیادی نیاز دارند . کار خود را با فراهم کردن فعالیت هایی که بر اساس علایق و افکار کودکان می باشد ، شروع می کنید . این بدان معنی است که چطور با جدیت به آنچه که کودکان می گویند گوش کنیم . ضبط نوار و نوشتن مکالمات آنها همچنین یادداشت برداری و مرور آنها برای معلمان شان برای این کار بسیار سودمند است . با دقت طیف گسترده ای از موضوعات و تجربیات خلاق را عرضه کنید . خلاق بودن چیزی فراتر از نقاشی یا رنگ آمیزی است . همچنین امکانات نامحدودی همچون عکاسی ، موسیقی ، گردش علمی ، کار با سیم ، گل رس ، کاغذ ، چوب نیز می باشد. فراهم کردن فرصت های زیاد برای کشف موضوعات و پی گیری ایده هایشان خیلی مهم است این شامل فرصت های فکر کردن درباره چگونگی برنامه ریزی طراحی ، ساخت آزمایش و تجدید نظر ایده هاست . گفتگوی به موقع درباره این عقاید را با افراد دیگر مثل کودکان و معلمان را فراموش نکنید .انواع تجربه :به دنبال راه هایی برای ایجاد تجارب در زمینه جوامع چند قومیتی ، چند فرهنگی و دیگر جوامع برای کودکان باشید . فعالیت هایی هم چون گردش های علمی ، مراسم روزهای تعطیل و فعالیت هایی با دیگر گروه های قومی و تشویق کودکان به آوردن بازدید کننده ها به مدرسه فرآیند خلاقیت را افزایش می دهد . هر چه کودکان در زندگی از تجارب متنوع تری برخوردار باشد دارای طیف گسترده تری از بیان خلاق خواهند بود . هر چه کودکان دارای تجربیات شخصی بیشتری با مردم و موقعیت های بیرون از محیط شان داشته باشد ، موضوعاتی که می توانند در بازی شان دخالت دهند بیشتر خواهد بود . چالش ما این است که افراد با تنوع بیان هنری در کلاس مان تهدید نشود .پرورش فرآیند خلاق : مهم این است که کودکان را تشویق کنید تا خودشان انتخاب کنند . بهتر است به کودکان اجازه داده شود تا در موقع و فرصت های مکرر به تجربه و کشف موضوعات قابل بیان بپردازند .تاکید تان نه بر روی محصول تمام شده بلکه بر روی فرآیند خلاق باشد . آنچه کودکان راجع به خودشان یاد می گیرند و کشف می کنند برای رشدشان حیاتی است با قدردانی و حمایت از تلاش های کودکان پشتیبانی خود را از فرآیند خلاق نشان دهید . استقلال و کنترل در فرآیند از ارکان مهم هستند ، این موضوع مخصوصا وقتی واقعیت دارد که با بچه های ناتوان کار می کنیم .باز ی خلاق : یکی از مهم ترین انواع فعالیت خلاق برای کودکان کوچک ، بازی خلاق است . هنگامی سخن از بازی خلاق می شود که کودکان چیز های آشنا و ساخته شده را با یک روش جدید و غیر معمول بکار می برند و یا زمانی است که آنها سرگرم ایفای نقش یا بازی خیالی هستند . هیچ چیزی روح خلاق را بیشتر از فراهم آوردن زمان برای درگیر کردن آنها در اجرای بازی خلق الساعه تقویت نمی کند بازی یک کار جدی برای نوجوانان می باشد و دادن فرصت جهت آزادانه بازی کردن برای سلامتی آنها حیاتی است حتی در آغاز دوران کودکی بازی رشد جسمی کودکان را به وسیله افزایش درک حسی و مهارت های حرکتی پرورش می دهد . از طریق بازی و تکرار مهارت های فیزیکی اساسی ، کودکان توانایی هایشان را تکمیل می کنند و به طور فزاینده ای در کارهای فیزیکی مشکل ماهر می شوند . بازی رشد ذهنی و روش های جدید فکر کردن و حل مساله را پرورش می دهد . از طریق بازی گروهی ، کودکان با بسیاری از چالش های ذهنی که به اندازه گیری ، تساوی ، تعا دل ، شکل پذیری ، روابط فضایی و ویژگی های فیزیکی انجام می شود ، مواجه می شوند.یکی از مهم ترین فایده های بازی ، روشی است که باعث رشد اجتماعی می شود . تعاملات اجتماعی بازی گرایانه از همان لحظه تولد شروع می شود انجام بازی دراماتیک ( نمایشی ) کودکان به تدریج یاد می گیرند ، به نیازهای یکدیگر توجه کنند و به ارزش ها و دیدگاه های متفاوت ارج بگذارند .از طریق بازی کودکان قادر به ابراز احساسات و کنترل آنها هستند بازی هم چنان به کاهش استرس و فشار آنها کمک می کند . آنها می توانند فقط خودشان باشند نیازی نیست که مطابق معیارهای بزرگسالان در طول بازی رفتار کنند ،بازی فرصت رسیدن به مهارت در محیط شان را به آنها می دهد . آنها از طریق تخیلات شان به کنترل تجربه پرداخته و در جریان بازی قدرت انتخاب و تصمیم گیری شان را تمرین می کنند . بازی به پیشرفت و توسعه دیدگاه منحصر به فرد کودکان و شیوه فردی بیان خلاق کمک می کند بازی بیانگر واکنش های منحصر به فرد و شخصی کودک به محیط می باشد بازی یک فعالیت خود بیانگری است که قدرت تخیل کودکان را بکار می گیرد . بازی یک شکل آزاد و بدون محدودیت است و کودکان برای ارزیابی و شکل گیری افکار جدیدشان و تجربه کردن عقاید پیشین خود دارای استقلال هستند .فرصت هایی که بازی برای کنترل و استقلال فراهم می آورد و موضوعات مهم برای هر کودک و مخصوصا برای نوجوانان می باشد . اینکه چه روش هایی برای تشویق بازی در کلاس مان وجود دارد ؟ همچون مراقبان ما خودمان باید مواظب باشیم که از تسلط بر بازی اجتناب کنیم بازی بهتر است نتیجه ی افکار کودکان باشد و مستقیما به وسیله بزرگترها هدایت شوند . از طریق بازی ما باید سعی کنیم توانایی های کودکان را برای ابراز خود پرورش دهیم . ما همچنین باید کودکان را به گونه ای کمک کنیم که با الهامات خود بازی را پایه گذاری کنند . هدف ما برانگیختن بازی و تشویق خشنودی و رضایت کودکان در بازی با یکدیگر است نه کنترل آن . به بازی توجه کنید برای آن برنامه ریزی کنید وآن را تشویق کنید یاد بگیرند چه طور بازی کودکان را از طریق توضیحات وسئوالات گسترش دهید . ایده های خلاق را با تشویق آنها به جهت مواجه شدن با کاربردهای جدید و وسایل نامتعارف برانگیزانید . سعی کنید خودتان را در معرض ایده های جدید و اصیل قرار دهید و کودکان را جهت مواجه شدن با بیش از یک راه حل یا جواب تشویق کنید . در مورد وسایل بیش از حد محدود کنند دقت کنید و سعی کنید وسایل بازی ای را در اختیار داشته باشید که در صورت درخواست کودکان سهل الوصل باشند . تجهیزات را به گونه ای مورد استفاده قرار دهید که مشوق روش های قدرت تخیل کودکان باشد . از اسباب بازی و فعالیت هایی که هر کاری را برای کودکان آسان می کند و جایی را برای تخیل باقی نمی گذارد خودداری کنید . میزان مناسب و متعادلی از وسایل را برای بچه ها فراهم کنید و با تغییر دائمی آنها و یا تغییر مکان شان آنها را مهیج جلوه دهید . 
 
جمعه 4/10/1388 - 11:18
كودك
اضطراب كودكی؛ پایه روان رنجوری در دوران بزرگسالی!
 
:
شخصیت روان‌رنجورانه را تا چه اندازه می‌شناسید؟ تا چه حد با نگرش‌ها و رفتارهای این افراد آشنا هستید؟ نگرش‌ها و رفتارهای‌كه بیانگر تمایل به سوی مردم است، علیه مردم حركت می‌كند و یا اینكه از آنها فاصله می‌گیرد.«كارن هورنای»، یكی از روان‌تحلیلگران و كسی كه سال‌های اولیه كودكی را در شكل‌گیری شخصیت انسان بسیار مهم می‌داند، معتقد است: نیروهای اجتماعی در كودكی بر رشد شخصیت تأثیر دارند نه نیروهای زیستی. به‌نظر هورنای، مردم نه به وسیله پرخاشگری بلكه به وسیله نیاز به ایمنی و محبت برانگیخته می‌شوند. نظریه شخصیت او شرح می‌دهد كه چگونه كمبود محبت در دوران كودكی، اضطراب و خصومت را پرورش می‌دهد. اینكه كودك احساس امنیت و فقدان ترس كند، در تعیین بهنجار بودن رشد شخصیت او با اهمیت است. هورنای، تصور می‌كرد كه نیاز ایمنی بر كودك حاكم است. منظور او، نیاز به امنیت و رهایی از ترس بود. امنیت كودك كاملاً بستگی به این دارد كه والدین چگونه با او برخورد كنند و اینكه كودك را دوست بدارند و او را بخواهند.هنگامی كه امنیت تضعیف شود، خصومت به‌وجود می‌آید. ممكن است كودك به خاطر احساس درماندگی، ترس از والدین، نیاز به محبت والدین و یا احساس گناه ناشی از نشان دادن خصومت، آن را سركوب كند. سركوب كردن خصومت منجر به اضطراب بنیادی می‌شود به نوعی كه فرد احساس می‌كند در دنیای خصمانه، تنها و درمانده است.این اضطراب پایه‌ای است برای به‌وجود آمدن روان‌رنجوری‌های بعدی. با این مقدمه حال می‌توانیم به انواع گرایش‌های روان رنجوری مثل اختلال شخصیت وابسته، شخصیت پرخاشگر و شخصیت منزوی بیشتر بپردازیم.شخصیت مطیعمهم‌ترین ویژگی اختلال شخصیت وابسته، نداشتن اطمینان به خود، وابستگی كامل به دیگران، رفتار تسلیم‌جویانه، كمرویی و تردید و پرهیز از مسئولیت‌هاست. نیاز بیش از حد شخصیت وابسته برای اینكه تحت حمایت و حراست قرار بگیرد، سبب می‌شود تسلط دیگران را به راحتی بپذیرد.ترس وی از جدایی موجب می‌شود رفتاری تسلیم‌جویانه در برابر دیگران پیش گیرد. این رفتارها از ابتدای جوانی ظاهر می‌شود و در زمینه‌های گوناگون تجلی پیدا می‌كند. شخصیت وابسته در تصمیم‌گیری‌های معمولی روزانه هم مشكل دارد، قادر به «نه» گفتن نیست و در هیچ مورد نمی‌تواند مخالفت خود را با نظر دیگران بیان كند.این افراد دیدی منفی، بدبینانه و مردد نسبت به خویش دارند و توانایی‌های خود و حتی آنچه را كه مالك آن هستند ناچیز می‌شمارند. روابط اجتماعی آنها محدود به افراد معدودی می‌شود كه فرد به آنها وابسته است.این افراد معمولاً به یك شخصیت سلطه‌گر (دوست یا همسر) نیاز دارند كه آنها را سرپرستی و راهنمایی كرده و از آنها حفاظت كند. همچنین برای رسیدن به اهدافشان مقابل دیگران مخصوصاً والدین به‌گونه‌ای رفتار می‌كنند كه دیگران آنها را جالب یا دلنشین بیابند.درصورت پایان یافتن یك رابطه نزدیك، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممكن است به سرعت در پی رابطه دیگری باشند كه نیاز به مراقبت و حمایت آنها را ترغیب كند. اعتقاد آنها مبنی بر اینكه قادر نیستند در غیاب رابطه‌ای نزدیك كاركرد مناسبی داشته باشند، موجب می‌شود به سرعت به شخص دیگری دلبسته شوند.اختلال شخصیت وابسته با دیگر اختلالات شخصیت به‌ویژه اختلالات شخصیت مرزی، اجتنابی و نمایشی همراه است. بیماری فیزیكی مزمن نیز ممكن است فرد را برای ظهور این اختلال مستعد كند.این اختلال در زنان بیشتر از مردان است. همچنین در فرزندان كوچك‌تر خانواده، احتمال آسیب‌پذیری بیشتری برای ابتلا به آن وجود دارد. بنیاد درمان شخصیت‌های وابسته نیز متكی به روان‌درمانی و دارو درمانی است. رفتار درمانی، خانواده درمانی و گروه درمانی نیز تاكنون نتایج موفقیت‌آمیزی داشته‌اند.شخصیت‌ پرخاشگراین افراد علیه مردم حركت می‌كنند. آنها به‌گونه‌ای خشن و آمرانه، بدون توجه به دیگران عمل كرده و برای به دست‌آوردن كنترل و برتری كه بسیار برای زندگی‌شان حیاتی است، باید همواره در سطح بالا عمل كنند و به وسیله ممتاز بودن و به دست آوردن شهرت از اینكه برتری آنها را تأیید می‌كنند، ارضا می‌شوند.این افراد برای پیش افتادن از دیگران برانگیخته می‌شوند و درباره هر كس برحسب استفاده‌ای كه از رابطه با آنها می‌برند، قضاوت می‌كنند. آنها برای خشنودی دیگران تلاش نمی‌كنند بلكه جروبحث، انتقاد و پافشاری می‌كنند و هر كاری كه برای به دست آوردن و حفظ برتری و قدرت لازم باشد انجام می‌دهند.آنها برای اینكه بهترین باشند سخت خود را تحریك می‌كنند بنابر این در شغلشان ممكن است موفق باشند. آنها از توانایی‌های خود مطمئن بوده و در نشان دادن و دفاع از خود بی‌پروا هستند.شخصیت اجتنابیافراد مبتلا به این اختلال از تماس بین فردی به‌دلیل ترس از انتقاد، عدم‌تأیید و یا طردشدن دوری می‌كنند و برای این جدایی می‌كوشند تا خود بسنده شوند.برای همین بر امكانات خودشان متكی شده و اعلام بی‌نیازی می‌كنند. برعكس افراد مبتلا به شخصیت وابسته، این افراد از برقراری ارتباط جدید امتناع می‌كنند مگر اینكه كاملاً مطمئن باشند بدون هیچ انتقادی مورد محبت و پذیرش آنها قرار خواهند گرفت. آنها نیاز به برتری دارند، اما نه به شیوه شخصیت پرخاشگر؛چون نمی‌توانند به‌طور فعال بادیگران رقابت كنند. یكی از جلوه‌های این حس برتری، احساس بی‌نظیر و مجزا بودن و فرق داشتن است آنها جلوی تمام احساسات خود نسبت به دیگران، مخصوصاً عشق و نفرت را می‌گیرند یا اینكه آنها را انكار می‌كنند.این افراد به خاطر محدودیت عواطف‌شان، تأكید زیادی بر عقل، منطق و هوش دارند. رفتار اجتنابی اغلب در نوزادی یا كودكی همراه با خجالتی‌بودن، منزوی بودن و ترس از غریبه‌ها و موقعیت‌های جدید شروع می‌شود.اگر چه خجالتی‌بودن كودك یك پیش سیر برای این اختلال است، در بیشتر افراد با بالا رفتن سن به‌تدریج ناپدید می‌شود. برعكس افرادی كه در شرف بروز اختلال شخصیت اجتنابی هستند ممكن است در خلال بزرگسالی و اوایل كودكی، زمانی كه روابط اجتماعی با افراد جدید از اهمیت خاصی برخوردار است به‌طور فزاینده‌ای خجالتی و دوری گزین شوند.دیگر اختلالاتی كه معمولاً همراه با اختلال شخصیت اجتنابی هستند، عبارتند از: اختلالات خلقی و اضطرابی. این اختلال اغلب همراه اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده می‌شود به‌دلیل اینكه افراد مبتلا به شخصیت اجتنابی به قلیل دوستان خود خیلی دلبسته و وابسته می‌شوند.به‌طور كلی می‌توان گفت فرد روان‌رنجور، برای كنترل اضطراب بنیادی خود، به وسیله این گرایش‌ها فكر و عمل می‌كند. هر سه این گرایش‌ها به‌نظر هورنای در فرد وجود دارد منتهی همیشه یكی از آنها غالب است و 2گرایش دیگر با شدت كمتری وجود دارند.
 
 
جمعه 4/10/1388 - 11:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته