• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 4962روز قبل
كودك
دوره دوم تربیت: از 7 تا 14 سالگی؛ دوران تأدیب و آموزشدر این دوره تغییرات محسوسی در تن و روان کودک پدید می آید. جسم او نسبتا قوی تر، ذهنش رشد یافته تر و فهمش بیشتر می شود. رابطه اجتماعی وی با مادر کمتر می شود و شور و علاقه خاصی برای ارتباط با دیگر کودکان نشان می دهد، تا جایی که پس از پذیرش از سوی هم سالان و افراد گروه به آرامش می رسد. کودکان در این سن و سال تا حدودی خوبی ها و بدی ها را درک می کنند، ولی از آن جا که هنوز به رشد کافی عقلانی برای تشخیص مصلحت خود نرسیده اند، نیازمند آگاهی و تربیت مستقیم هستند.حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله هفت سال دوم را سن پیروی و فرمان برداری می داند و امام جعفر صادق علیه السلام سفارش می کند: «فرزند خود را در هفت سال دوم با آداب و روش های مفید و لازم تربیت کنید».در این دوران نباید به کودک آزادی کامل داد و از اشتباهات و خلاف هایش چشم پوشید، شایسته است او را از بی ادبی های احتمالی نیز باز داشت، به نظم و انضباط عادت داد، با برنامه ریزی درست او را از بی توجهی به لحظه ها و بیهوده گذرانی دور کرد. به یقین، اگر کودک دوران سیادت را به طور طبیعی و در محیطی مناسب و اطمینان بخش سپری کرده باشد، در دوران تأدیب دارای نوعی تعادل روانی خواهد بود و برای اطاعت پذیری و حرف شنوی از والدین مقاومت به خرج نمی دهد.پیام متن:هفت سال دوم زندگی فرزند، دوران فراگیری تربیت است که هر چه بهتر هفت سال اول را طی کرده باشد، در این دوره موفق تر است
جمعه 4/10/1388 - 11:47
كودك
درس تعلیم و تربیت کودکان
   آموزش علوم در دوره پیش دبستانی-آموزش های اجتماعی در مرحله پیش دبستانی (١)
موضوع این بحث ، " آموزش علوم در دوره پیش دبستانی " است . آموزش علوم در دوره پیش دبستانی ، بر اساس پدیده های محسوس و ملموس می باشد .
  مراحل آموزش علوم در دوره پیش دبستانی
هدف از مراحل آموزش علوم ، این است که کودک دنیای پیرامون خود را بشناسد ، با آن ارتباط برقرار کند و بین کودک و اشیاء مهارتهای ارتباطی ایجاد نماید .  
  مراحل آموزش علوم در دوره پیش دبستانی عبارتند از :
1-تشویق کودک به مشاهده : برای مثال ، مربیان از کودکان پیش دبستانی می خواهند که در فصل پاییز برگها را جمع آوری کنند . مشاهده کودک دارای چند ویژگی می باشد :
الف ) انتخابی و خاص است ، یعنی کودکان همه چیز را جمع آوری نمی کنند ، بلکه روی جنبه خاصی دقت نظر دارند . برای مثال ، جمع کردن برگهایی که از درختان افتاده و بچه ها می توانند ، آنها را مشاهده و جمع آوری کنند .
ب ) دومین ویژگی مشاهده ، دقت و صحت است ، یعنی کودک در طی جمع آوری ، به برگها و ابعاد آنها توجه می نماید .
ج ) تمرکز بر جزئیات : کودک باید دقت کند که برگ ها را جمع آوری کند ، نه اینکه شاخه ها را بچیند .
د ) به کودک باید اجازه تمرین و تکرار داده شود . از آنجا که کودک دارای مشکلاتی در رشد شناختی است ، باید به او زمان بیشتری برای تمرین و تکرار داده شود تا مشاهده بهتری انجام دهد .
 
2-دومین مرحله آموزش علوم ، استنتاج است . مربی باید بر اساس مشاهدات کودک ، سوالات ساده ای از او بپرسد . برای مثال ، فکر می کنید ، چرا برگها زرد شده است؟ چرا برگها به زمین افتاده است ؟ ما در مرحله استنتاج ، از کودک می خواهیم که به نوعی قضاوت و ارزشیابی بپردازد . اما کودک پیش دبستانی ، دارای قوه ارزشیابی دقیق و صحیح نیست و ممکن است ، مرتکب اشتباهات زیادی شود ؛ لذا مربی نباید نگران باشد ، عکس العمل شدید نشان ندهد ، به کودک فرصت اشتباه کردن داده و روش تصحیح اشتباهات را نیز آموزش بدهد تا آنها بتوانند به پاسخ صحیح دست یابند .
3-طبقه بندی کردن : ما از کودک می خواهیم که برگها را بر اساس شکل، بزرگی و ابعاد مختلف ، دسته بندی نماید .
4-انتقال دادن و ارتباط : ارتباط یعنی کودک بتواند ، توانایی انتقال افکار و احساسات خود را به دیگران داشته باشد . برای مثال ، او بتواند در مورد فعالیتهای صورت گرفته ، جمع آوری برگها ، استنتاج و نحوه طبقه بندی آنها، به دوستان خود توضیحاتی ارائه دهد ، هر چند که توضیحات او صحیح نباشد. اثر مطلوب این روش ، آن است که کودک می تواند ، اندیشه های خود را به طور آشکار بیان کند ، تفکر کودک برای خود با صراحت و وضوح بیشتری مشخص می شود و کودک با نظرات و ایده های همسالان خود نیز آشنا می گردد .
5-پرورش مفاهیم در علوم زیستی : در اینجا دو کلمه " مفهوم " و " مصداق " مورد نظر ما می باشد . منظور از مفهوم ، تمام ویژگی های مشترک بین اشیاء و رویدادهاست . برای مثال ، کلمه " برگ " ، یک مفهوم و " برگ کاج " مصداق آن است . کتاب ، یک مفهوم و کتاب خاص ، مصداق آن است. هر مفهوم دارای یک مصداق است و به طور مثال ، مفهومی از برگ در ذهن کودک شکل می گیرد.
 
هدف از مراحل آموزش علوم ، این است که کودک دنیای پیرامون خود را بشناسد و با آن ارتباط برقرار بکند . به عبارت دیگر ، باید مهارت ارتباطی بین کودک و اشیاء ایجاد شود.
در آموزش علوم ، باید به گردش های علمی توجه خاصی نمود . برای مثال، بازدید از باغ وحش ، می تواند بسیاری از مفاهیم علوم زیستی را در کودک ایجاد نماید تا او بفهمد ، گوزن با پرنده چه تفاوتهایی دارد . وقتی که کودک گوزن های مختلفی را می بیند ، می تواند مفهوم طبقه بندی را نیز درک کند .
 
  آموزش علوم در دوره پیش دبستانی با دبستان ، در موارد زیر متفاوت است:
آموزش علوم در دوره دبستان ، از طریق روش حل مسأله انجام می شود، یعنی کودک را با مسأله یا موقعیت مبهمی مواجه کرده و او را به مشاهده، جمع آوری شواهد و اطلاعات وادار می کنند .
کودک بر اساس مشاهده اطلاعات و شواهد جمع آوری شده ، فرضیه هایی را مطرح می سازد ، سپس آن ها را آزمایش می کند تا یکی از فرضیه ها را به عنوان بهترین راه حل برگزیند و در مرحله آخر ، دست به استنتاج و تعمیم می زند .
بنابراین ، آموزش علوم در دوره دبستان ، به سطوح بالاتر می رسد و روش حل مسأله ، به عنوان یک روش تحقیق در آموزش علوم به کار می رود ، در حالی که در دوره پیش دبستانی ، از روش مشاهده استفاده می شود.
 
  آموزش های اجتماعی در مرحله پیش دبستانی (١)
ما در ادامه بحث ابعاد برنامه های درسی و فعالیت های یادگیری در مرحله پیش دبستانی ، به بررسی آموزش های اجتماعی می پردازیم .  
   آموزش علوم اجتماعی در کودکان پیش دبستانی :
کودک پیش دبستانی ، فاقد مهارت های لازم برای انطباق خود با دیگران است و با آداب و رسوم ، هنجارها و ارزشهای جامعه آشنایی ندارد . فرایند اجتماعی شدن ، محدود به دوره پیش دبستانی نیست ، بلکه در خانواده پایه گذاری می شود . به عبارت دیگر ، والدین در آشنا کردن کودک با هنجارها ، ارزشها و آداب و رسوم اجتماع ، نقش مهمی ایفا می کنند ، اما در دوره پیش دبستانی ، آموزش اجتماعی شدن که از خانواده شروع شده، به صورت منسجم و نظام داری ادامه می یابد . بنابراین ، یکی از ابعاد مهم آموزشهای اجتماعی ، مرحله پیش دبستانی می باشد .  
  پرورش احترام به خود :
مفهوم خود (Self) ، در مباحث علوم تربیتی اهمیت فراوانی دارد . خود انواع مختلفی دارد ، از جمله می توان به خود جسمانی و خود روانشناختی اشاره کرد . منظور از خود جسمانی ، تصور فرد از جسم و بدن خود می باشد . پرورش خود جسمانی ، یکی از جنبه های مختلف پرورش احترام به خود است .
خود روانشناختی تصور فرد از باورها، احساسات و عواطف خود می باشد. ما در دوره پیش دبستانی، باید سعی کنیم، خودجسمانی و خودروانشناختی مثبت و واقع بینانه ای را در کودکان ایجاد کنیم .
راهکارهای عملی تقویت و افزایش خودروانشناختی و خودجسمانی ، باید زمینه موفقیت کودک پیش دبستانی را در موقعیت های مختلف فراهم کند تا با کسب موفقیت ، خود روانشناختی وی نیز تقویت شود . خودجسمانی در فعالیت های بدنی تقویت می شود .
اهداف ما باید با توانمندیهای کودک منطبق باشد تا با کسب موفقیت ، انواع خود در او افزایش یابد. هر چه کودک با ناکامی ، شکست و تحقیر مواجه شود ، خودجسمانی و خودروانشناختی وی ضعیف تر می گردد .
اعتدال همیشه باید در تعلیم و تربیت رعایت شود و هیچ گاه نباید افراط و تفریط کرد. تربیت واقعی ، سوق دادن فرد به سمت اعتدال است . افزایش بیش از حد خودجسمانی و خودروانشناختی ، موجب غرور کاذب و آسیب به روابط اجتماعی فرد می گردد .
 
   یادگیری درباره دیگران :
یادگیری درباره دیگران ، جنبه های بسیاری دارد که از بین آنها ، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1-آموزش چگونگی برقراری ارتباط با دیگران .
2-آموزش مشارکت و سهیم شدن با همسالان .
3-آموزش همکاری آزاد و داوطلبانه با دیگران .
 
  یادگیری درباره فرهنگهای دیگر :
کودک پیش دبستانی ، مفهوم فرهنگ را نمی داند ، ولی می توان این مسأله را به او تفهیم کرد که غیر از مردم کشور خودمان ، مردمان دیگری نیز در اقصی نقاط جهان هستند که راه و رسم دیگری دارند
 ایجاد مفهوم همدردی :
تحقیقات نشان می دهد که کودک پیش دبستانی ، هنوز به مرحله همدردی نرسیده یا توانایی ندارد ، جهان و مسائل آن را از نگاه دیگران بررسی کند ، ولی این امر ، دال بر آن نیست که ما هیچ فعالیتی در این زمینه انجام ندهیم ، بلکه از طریق فعالیت های عملی ، باید به کودک تفهیم نمود که همنوعان نیز دارای حق و حقوقی می باشند . با کاهش خودمداری و خودپسندی کودک از طریق آموزش ، می توان همدلی را جایگزین آن نمود و همدردی را در کودک تقویت کرد .  
  فرهنگ پذیری
فرهنگ پذیری ، اکتفا نکردن افراد به فرهنگ خود ، در نظر گرفتن جنبه های مثبت فرهنگهای دیگر ، پذیرفتن آنها در فرهنگ خودشان و عمل کردن به آن است .
فرهنگ پذیری لزوماً به معنای خود باختگی فرهنگی نمی باشد ، بلکه به معنای پذیرفتن جنبه های مثبت فرهنگهای دیگر است .
کودکان دوره پیش دبستانی در ابتدا باید نسبت به خرده فرهنگهای مختلف ایران دید مثبتی داشته باشند . ما باید طوری عمل کنیم که آنها با روشهای بسیار ساده ، از جمله داستان ، کتابها ، تصاویر و کارتون ، با فرهنگهای دیگر آشنا شده و نسبت به تفاوتهای فرهنگی آگاهی پیدا کنند .
 
 
جمعه 4/10/1388 - 11:46
كودك
داستان واقعی"احترام به خود" به زبان ساده
 
 
این چیز مهم و عجیب، این"احترام به خود"، دقیقا چه مفهومی دارد... اساسا معنی "احترام" چیست؟ احترام كلمه زیبایی است كه فكر و احساس ما را درمورد مسایل و یا آدم های دوست داشتنی و خوب، نشان می‌دهد. داستان را از اول، از همان دوران كودكی دنبال می‌كنیم. همان دوران مهمی كه زیربنای شخصیت انسانی افراد ساخته می‌شود و شكل می‌گیرد.[ویژگی‌های رشد انسان درابتدای چرخه زندگی]برای مثال، كودكی ممكن است معلم دوست داشتنی و خاصی داشته باشد كه دلش بخواهد درمورد او حرف بزند، برایش هدیه بخرد و مثل او رفتار كند. یعنی كودك به این گونه احترامش را نسبت به او نشان می‌دهد.كودك می‌تواند این نگاه را به مربی ورزش خود و یا یك قهرمان ورزشی و یا یك نویسنده مشهور و یا حتی یك پدر مهربان و قوی داشته باشد. چرا كه هركدام از آنها به نوعی، برای او دوست‌ داشتنی هستند. اما حالا اگر به جای آن فرد دوست داشتنی، خود كودك قرار بگیرد، آن وقت درواقع او می‌تواند خودش را دوست داشته و به خودش احترام بگذارد.روانپزشكان معتقدند از یك تا دوسالگی كودك درشرایطی قراردارد كه پدر و مادر وسایر نزدیكان او می‌توانند با برخورد صحیح خود،احساس اعتماد به نفس و "احترام به خود" را در او شكل دهند. یعنی او فرا می گیرد كه می‌شود عروسك و یا دوچرخه نداشت اما احساس احترام‌ به خود را حتما باید داشت و تقویتش كرد.[تنها 6 تابستان كافی است...]احترام به خود، به كودك كمك می‌كند تا سرش را بالا بگیرد و از خودش خرسند و راضی باشد. شجاعت و جسارت انجام كارهای جدید را داشته باشد. اگرچه سعی می‌كند كمتر اشتباه كند اما با كمك دیگران آموخته و تجربه كرده كه وقتی هم اشتباه می‌كند، دنیا به آخر نمی‌رسد و نباید این احساس احترام به خود را از دست بدهد. او كم‌كم یاد می‌گیرد كه وقتی خوش نتواند به خود احترام بگذارد، دلیلی ندارد كه دیگران بتوانند به او احترام بگذارند.یك كودك متكی به نفس، نسبت به خودش و جسمش احساس خوب دارد. و اجازه نمی‌دهد كسی به بدنش آسیب برساند چه برسد به خودش كه كاملا مراقب سلامتی‌اش است. برای مثال قبل از مسواك‌زدن به رختخواب نمی‌رود.البته وقتی او به دنیا آمده چیزی درمورد احترام به خود نمی‌دانسته و اصلا نمی‌دانسته آدم خوبی‌ است یا بد؛ این پدرو مادرو اطرافیان او بودند كه با رفتار و حرف‌هایشان این احساس خوب‌بودن را در او بوجود آورده‌اند.[نقش نمادها در زندگی]وقتی به طورناخودآگاه چیزی را شكسته و یا دستش را توی ظرف ماست كرده، و به هرحال كار نامناسبی انجام داده، كسی به او این احساس را نداده كه چون اشتباه كرده، پس بچه بدی است؛ بلكه از همان اولین قدم‌ها كه برداشته تا راه رفتن یاد بگیرد، همیشه تشویق شده. او حتی اگر چندین بار یك اشتباهی را كرده همیشه با ملایمت و كم‌كم فهمیده كارش درست نیست و چه كارهایی را نباید انجام دهد.[نقش بازی در آموزش كودكان]
بنابراین او با دقت بیشتری، برای انجام هركاری تصمیم می‌گیرد. چرا كه می‌خواهد دوست داشتنی باقی بماند و تشویق شود. كودك با این احساس خوبی كه نسبت به خودش پیدا كرده، با دیگران هم ارتباط خوبی می‌تواند ایجاد كند. او با تلاش و رفتاراطرافیانش دریافته كه ارزش خیلی زیادی دارد و نباید رنگ پوست، اندازه قد و این چیزها احساس بدی به او بدهد. چیزهایی دراوهست كه امكان عوض شدنش نیست ولی باید آنها را هم دوست داشته باشد و به موارد خوب و توانایی‌های خود فكر كند. برای تقویت این نوع نگاه و رفتار، كودك می‌تواند تشویق شود كه هرروز چند مورد كارخوبی كه انجام داده، به طور مشخص نام ببرد.مثلا اگرنمره خوبی گرفته یا به دوستش كمك كرده و یا مطلب مفیدی را یاد گرفته،آنها را عنوان كند. به این ترتیب حس احترام به خود او تقویت می‌شود و او می‌آموزد كه مهم و قابل احترام است و جا دارد بیشتراز این، دوست داشتنی باشد
 
جمعه 4/10/1388 - 11:46
كودك

خلاقیت در کودکان

خ خلاقیت قابلیتی است كه در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت می‌باشد تا به سر حدشكوفایی برسد. فرد خلاق كسی است كه از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. خلاقیت عبارت است از « توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیز های نا مربوط و تبدیل آن به شكل های جدید.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند. خانواده یكی از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقیت کودکان محسوب می گردد که نقش مهمی در شكوفایی خلاقیت های  كودكان  دارد. از آنجا كه كودك حساسترین مراحل رشد خلاقیت را در محیط خانه سپری می‌كند، محیط مناسب خانوادگی، شیوه و نگرش‌های صحیح فرزندپروری در رشد و شكوفایی خلاقیت سهم مهمی ایفا می‌كند. « كلیگان » ( 1971 ) معتقد است برای ظهور خلاقیت راههای زیادی در شیوه‌های فرزندپروری وجود دارد كه می‌تواند باعث ظهور یا محو خلاقیت شود. نحوه تربیت و استفاده از شیوه‌های دموكراتیك یا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شیوه ابراز محبت هر كدام به نوعی در پرورش یا سركوب خلاقیت کودکان مؤثر است. اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می­کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت­ها و روش­های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه­های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد. در واقع والدین از طریق درگیر شدن در فعالیتهای خلاق كودك در رشد خلاقیت او سهیم هستند. خانواده ها باید فرصتهای لازم را برای سؤال كردن، كنجكاوی و كشف محیط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبیه و تهدید نكنند. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می شود كه به كودكانتان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یك فرد احترام بگذارید، از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیك شوید و بر روی ارزشهای اخلاقی و نه قوانین خاص تأكید نمایید. محیط خانه را به صورتی درآورید كه در آن فعالیت، بازی و خنده به مقدار زیادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعی نمائید كارها را به روش های جدید و جالب انجام دهید. با تشویق و تأیید رفتار كودك و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارك بازیهای دلخواه او، قدرت تخیل و خلاقیت كودك را تقویت كنید. خیالپردازیهای كودكان را سرزنش نكنید زیرا خلاقیت او را محدود می سازید.   تحقیقات نشان می دهد كه والدین  كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگی  بیشتری نشان می دهند، كودكان خود را آنگونه  كه هستند قبول دارند و آنها را  به كنجكاوی درباره اشیاء  و امور تشویق می  كنند و كودكان خود  را در انتخاب  موضوعات مورد علاقه  آزاد می گذارند و كارها و برنامه های آنان را تحت  نظر دارند و پی گیری می  كنند. شایسته  است والدین  تا آنجا  كه امكان دارد كودكان  خود را مستقل بار آورده و در ایجاد اعتماد به نفس، آنان  را یاری كنند  و دستاوردهای آنان را با آغوش باز پذیرا  شوند و هنگام شكست، به جای سرزنش، راهنما و راهگشای مشكلات  كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن  احساس ارزشمندی در انجام كارها، راه حل ها و عقاید غیر معمول و دور از ذهن  را نیز بیازمایند، چراكه چنین  كارهایی پایه و مایه اصلی خلاقیت است.  اغلب  اوقات اگر كمی  وقت و حوصله  كنیم  متوجه وجود خلاقیت در بچه ها می شویم. بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت كودكان ، تماشای آنها به هنگام بازی  است. خلاقیت عامل مهم بازی است. كودك را در حالی كه آزادانه و فارغ البال  با مواد و اسباب بازیهایش  سرگرم بازی است تماشا كنید. كودكان خلاق اغلب برای هر یك  از وسایل بازی خود  موارد استفاده متفاوتی پیدا می كنند و قبل از اینكه  از وسیله ای  به سراغ وسیله دیگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده می نمایند. كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال  مختلف و گاه حیرت انگیز  استفاده می كند.ممكن است  یك جعبه خالی برای كودك خلاق  ارزشی به مراتب بیش  از بهترین و پیچیده ترین اسباب بازیها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است. ویژگیهای کودکان خلاق: 1. كودكان خلاق اغلب با آب  و تاب حرف می زنند. ذكر جزییات یك ماجرا  و به تفضیل سخن گفتن  می تواند نشانه قدرت  خیال و تصور زیاد باشد.2. دقت و توجه شدید در گوش  دادن، مشاهده كردن یا انجام دادن  كاری دارند.3. شور و نشاط و مشغولیتهای  شدید جسمانی دارند. 4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.7. اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفیات با دیگران دارند.8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند. انگیزه و خلاقیت كودک در محیط خانواده زمانی از بین می رود كه :1- تاكید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه كودک 2- ایجاد رقابت میان كودكان 3- تاكید افراطی بر جنسیت كودک  4- قرار دادن قوانین خشك و دست و پا گیر در منزل 5- عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت6- انتقاد مكرر از رفتارهای كودک 7- بیهوده شمردن تخیلات كودک 8- عدم شناسایی علائق درونی كودک 9- عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل 10- تحمیل نقش بزرگسال به كودک برای افزایش خلاقیت كودكان باید: 1. هرگز کودک را تحقیر نکنیم. کودکی که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقیّت نمی‌زند.  2. محیطی مناسب برای انجام كارهای خلاق آنها فراهم نمایید. 3. امكانات و وسایلی در اختیار آنها قرار دهید تا به كمك آنها خلاقیت های خود را ابراز نمایند. به عنوان مثال وسایل موسیقی، نقاشی و طراحی و ...4. كارهای خلاق كودكان را تشویق كنید و آنها را در معرض نمایش قرار داده و از ارزیابی بیش از حد آنان خودداری كنید. 5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهای خلاق بپردازید و اجازه دهید كودكان شما شاهد كارهای خلاق تان باشند. 6. به شیوه های آموزشی در خانواده خود توجه داشته باشید. 7. برای كارهای خلاق دیگران ارزش قائل شوید. 8. از تأكید بر تصورات قالبی در خصوص جنسیت كودكان شدیداً خودداری نمایید. ( به عنوان مثال دختر ماشین بازی نمی كند، پسر عروسك بازی نمی كند یا پسر گریه نمی كند.)9. امكان شركت در فعالیت ها و كلاسهای ویژه را برای آنان فراهم نمایید. 10. اگر مشكلات یا گرفتاریهای در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شیوه مثبتی استفاده كنید و با تشویق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهید. 11. توجه داشته باشیید كه استعداد فقط سهم كوچكی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن از اهمیت بیشتری بر خوردار است. 12. اجازه بدهید كودك خودش باشد حتی اگر رفتارهای عجیب از او سر بزند و سعی كنید در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفی نكنید؛ در غیر این صورت اطرافیان انتظارات بیش از حدی از كودك شما خواهند داشت. 13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشید.
جمعه 4/10/1388 - 11:45
كودك

اولین شیرین زبانی ها
در سن 4 ماهگی کودک شما با ترکیب حروف صدادار و بی صدا، صداهای ساده ای مانند «بابا» یا «ماما» را ایجاد می کند. این کلمات می تواند اشک شوق را بر چشمان شما بنشاند اما واقعیت این است که کودک هنوز نمی تواند این کلمات را واقعا درک کرده و بین این کلمات و شما، ارتباط معنایی برقرار کند. روان شناسان تربیتی اعتقاد دارند کودک در یک سالگی قادر خواهد بود که این ارتباط مفهومی را ایجاد کرده و با گفتن «ماما» یا «بابا» واقعاً شما را صدا کند.
تلاش کودک شما برای حرف زدن این گونه به نظر می رسد که گویا فردی در حال حرف زدن به یک زبان خارجی است: تعداد بسیار زیادی از لغات بدون معنی که کودک آنها را پشت سر هم می گوید. در واقع، تولید صدا برای کودک شما یک بازی مفرح است؛ او تلاش می کند که زبان، دندان ها، سقف دهان و تارهای صوتی اش را برای تولید صداهای با مزه و متنوع به کار گیرد. در این مرحله، کودکان صداهایی مختلف از خودشان در می آورند و جالب این که این صداها در کودکان ملیت های مختلف کاملاً شبیه به هم است. شما ممکن است مشاهده کنید که کودک شما، بعضی صداهای خاص را دوست داشته و آنها را بارها و بارها تکرار کند، مانند دا یا کا؛ این بدان خاطر است که کودک از این صداها و همچنین از وضعیت اندام های صوتی اش در زمان تولید این صداها خوش می آید.
کودک شما تنها در صورتی صحیح صحبت کردن را یاد می گیرد، که شما به او درستی یاد بدهید.
اما در دوران 6 تا 9 ماهگی صداهایی که کودک تولید می کند ، تا حدی معنا و مفهوم دارند. در این دوره کودک از سخنان بزرگ ترها الگوبردای می کند و شما با تعریف کردن داستان و شعر خواندن برای او، این مهارت را در کودک تقویت کنید.
بعد از این مرحله کودک می تواند کلماتی را ادا کند که از آن منظور خاصی داشته باشد. مثل بغل، مامان، بابا و...
از این زمان تا 3 سالگی کودک به دامنه لغات خود وسعت می بخشد و شعر، داستان های کوتاه و قصه برایش جذابیت می یابد و خود نیز داستان هایی تعریف می کند و می تواند اشعار کودکان را حفظ کند.
نوزاد
تحقیقات نشان می دهند کودکانی که والدینشان در دوره خردسالی، زیاد با آنها صحبت می کنند، بهره هوشی (IQ) بیشتری دارند. همچنین دامنه لغات آنها نیز وسیع تر از کودکانی است که کمتر با اطرافیان خود صبحت می کرده اند. شما می توانید صحبت کردن با کودک را از دوران حاملگی آغاز کنید تا او به صدای شما عادت کند. برای او کتاب بخوانید .پس از زایمان، هنگامی که به او شیر می دهید، پوشک او را عوض می کنید یا او را به حمام می برید، با کودک صحبت کنید همچنین بهتر است به او فرصت بدهید که با یک لبخند یا با برقراری ارتباط چشمی (نگاه کردن مستقیم به چشمان شما)، به حرف های شما پاسخ دهد.
در 5 ماهگی، ممکن است متوجه شوید که او با اشتیاق به حرکت لب ها دهان شما نگاه می کند. به صحبت کردن ادامه دهید، او بزودی تلاش خود را برای پاسخ دادن به شما آغاز خواهد کرد.
البته گاهی اوقات نیز می توانید با جملات و کلمات خود کودک (یعنی با همان صداهای بی معنی و نامفهوم او) با او حرف بزنید؛اما صحبت صحیح و دقیق را نیز فراموش نکنید. کودک شما تنها در صورتی صحیح صحبت کردن را یاد می گیرد، که شما به او درستی یاد بدهید. لازم نیست از به کار بردن کلمات پیچیده خودداری کنید. هر چند شما باید تلاش کنید تا حتی الامکان ساده با کودک صحبت کنید تا او هم بتواند منظور شما را بفهمد، اما شنیدن کلمات جدید نیز می تواند به او کمک کند تا بتدریج دامنه لغاتش را وسعت دهد. همین مطلب در مورد کودکانی که به مهدکودک یا آمادگی هم می روند صدق می کند: تا زمانی که شما با صحبت های خود آنها را بیشتر تحریک و تهییج کنید ، مهارت های زبانی آنها هم بیشتر رشد خواهد کرد. 
جمعه 4/10/1388 - 11:44
كودك

حرف زدن با کودک

تحقیقات نشان می دهد نوزادان نسبت به حرف های کودکانه والدین شان واکنش نشان می دهند، یعنی به همان صداهای بلند و بچگانه ای که بزرگ ترها موقع حرف زدن با آنها از خودشان در می آورند.
وقتی با نوزادان با لحن کودکانه حرف می زنید ، در واقع دارید با او ارتباط برقرار می کنید و او را تشویق می کنید صداهایی را در پاسخ به شما از خودش درآورد. این کار موجب تقویت مهارت های زبانی او می شود.
نازنین مادری 32 ساله است که فرزند دومش 4ماه بیشتر ندارد. او می گوید دختر بزرگ ترم یک سخنران حسابی از کار در آمده و خیلی سلیس و روان صحبت می کند در حالی که تنها 5 سال دارد. من از ابتدای کودکی با او حرف زدن را تمرین کرده ام و حالا نوبت این کوچولوست. وقتی شروع می کند به تولید اصواتی که مقدمه حرف زدن او خواهد بود من با تکرار حروفی مثل ای یا او و آ او را تشویق می کنم تا اصوات را به شیوه صحیح بیاموزد. او الان که 4ماه دارد کم کم دارد با این شیوه ارتباط برقرار می کند و گاهی بعد از من اصوات را تکرار می کند.
شما می توانید بعد از تمرین اصوات حرف هایی از این قبیل به نوزادتتان بگویید: چه بچه نازی هستی! یا انگشتاش رو نیگا کن؛ چقدر کوچولو و خوشگلن!
همین طور که دارید با لحن کودکان با نوزادتان حرف می زنید ، او را به نزدیک صورت تان نگه دارید و مستقیم به چشم هایش نگاه کنید. در ابتدای تولد ، کودک شما گریه و زاری می کند؛ نخستین تلاش گریه اولین تلاش نوزاد برای ورود به دنیای صداهاست. او با این گریه نشان می دهد که خاج شدن از دنیای رحم و ورود به یک دنیای جدید و غریب، برای او شوکه کننده بوده است. از آن به بعد، او صداها، آهنگ صحبت کردن و همچنین کلمات دیگران را جذب می کند که نهایتاً نحوه صحبت کردن خودش را شکل خواهند داد.
یادم می آید با مادر جوانی در مورد حرف زدن با نوزاد صحبت می کردم. او به ارتباط کلامی با فرزندش اعتقادی نداشت و می گفت فکر نمی کنم تا وقتی که به حرف نیفتاده چیزی بفهمد. به همین دلیل او با کودکش زیاد حرف نمی زد و به اصواتی که او تولید می کرد توجهی نمی کرد.باید به این دسته از مادران که فکر می کنند نوزادان چیزی نمی فهمند گفت هرچقدر شما بیشتر تلاش کنید فرزندتان زودتر حرف می زند.
صحبت کردن، پیوندی عمیق با شنیدن دارد. با گوش دادن به حرف های دیگران، کودک صدای کلمات و ساختار جملات را یاد می گیرد. حتی گفته می شود درک زبان از زمانی که کودک در رحم مادرش قرار دارد آغاز می شود. همان گونه که کودک به ضربان ثابت قلب مادر عادت کرده است، با صدای او هم وفق پیدا می کند. او تنها چند روز پس از تولد قادر است که صدای شما را در بین صداهای دیگران، تشخیص دهد.
نوزاد
گریه، اولین مدل ارتباطی است که کودک شما مورد استفاده قرار می دهد. گریه تند و با صدای بلند می تواند به این معنا باشد که او گرسنه است و گریه آرام و منقطع می تواند نشانه آن باشد که پوشک او نیاز به تعویض دارد. با افزایش سن، او می تواند صداهای ساده دیگری شبیه به خنده های ریز، آه و... را تولید کند که در نتیجه یک مجموعه کوچک از صداهای متنوع را در اختیار خواهد داشت. برخی از زبان شناسان بر این باورند که کودکان در 4 هفتگی قادرند کلمات با سیلاب های یکسان، مانند ما و با را تشخیص دهند.

جمعه 4/10/1388 - 11:44
كودك
چند راهكار ساده برای تشویق كودك به خوردن سبزیجات

اغلب اوقات كودكان با خوردن سبزی‌، مشكل دارند؛ چند راهكار ساده برای تشویق آن‌ها به خوردن سبزیجات را بخوانید.برای خوردن سبزی‌جات، هیچ‌وقت به كودك خود دروغ نگویید. برای مثال به او نگویید اگه این سبزی را نخوری، چشمات درمی‌آد.

اغلب اوقات كودكان با خوردن سبزی‌، مشكل دارند؛ چند راهكار ساده برای تشویق آن‌ها به خوردن سبزیجات را بخوانید.
1- فواید خوردن سبزی‌جات را برای كودك خود توضیح دهید.
2- كودك را تشویق كنید، مقداری (نه كل آن را) از آنچه در ظرف ریخته‌اید، بخورد. برای مثال بگویید: اگه دو قاشق دیگه بخوری تمومه، من مطمئنم اینكارو می‌تونی انجام بدی، بیا با هم بشمریم.3- از راه روانشناسی وارد شوید. برای مثال بگویید: من اگر جای تو بودم اینو نمی‌خوردم.4- یك بازی اجرا كنید، به نحوی كه خوردن سبزی‌جات، تفننی‌تر و جالب‌تر شود.5- سبزی‌جات را در غذاهایی كه كودك دوست دارد، مثل پیتزا، مخفی كنید.
6- سعی كنید برای كودكانتان الگوهای خوبی باشید. كودكان، از بزرگترهایشان تقلید می‌كنند. اگر شما از غذایی ایراد بگیرید،‌ فرصت خوبی به كودكتان خواهید داد كه او نیز از غذا ایراد بگیرد.
7- سبزی‌جات خرد شده را با سس مورد علاقه كودك، مخلوط كنید. 8- به كودكتان كمك كنید تا در باغچه، سبزی بكارد. به وی روش كاشت سبزی‌جاتی كه سریع رشد می‌كنند و نیاز به مراقبت خاص ندارند را، بیاموزید. آن‌ها، به خوردن آن‌چه كه خود، كاشته‌اند، مایل‌تر می‌شوند.9- به هنگام خرید سبزی‌جات، كودكتان را نیز همراه خود ببرید و به او اجازه انتخاب بدهید.هشدار • برخی سبزی‌جات مانند هویج برای كودكان نوپا خطرناك است. مراقب باشید سبزی‌جاتی را كه انتخاب می‌كنید، مناسب سن كودكتان باشد.• كودك خود را مجبور به خوردن سبزی خاصی نكنید، چرا كه ممكن است تا آخر عمر نیز از خوردن آن نوع سبزی ممانعت كند.• برای خوردن سبزی‌جات، هیچ‌وقت به كودك خود دروغ نگویید. برای مثال به او نگویید اگه این سبزی را نخوری، چشمات درمی‌آد.چیزهایی كه در این زمینه لازم دارید• خلاقیت
• صبر و بردباری
• استقامت
 
جمعه 4/10/1388 - 11:43
كودك
چگونه كودكان را به ورزش تشویق كنیم نقش والدین در ورزش كودكان
تشویق دانش‌آموزان به ورزش در دوران تحصیل می‌تواند عادت‌های مناسبی در آنها ایجاد و سلامتی آنان را در طول دوران زندگی تضمین كند
 والدین نقش بسیار مهمی در آمادگی بدنی و تشویق بچه‌ها به فعالیت بدنی ایفا می‌كنند. معمولاً آنها بزرگ‌ترین الگو و سرمشق فرزندان‌شان هستند و از آنجا كه بچه‌ها از طریق نمونه و مثال مسائل را بهتر درك می‌كنند، والدین باید الگوهای مناسبی برای فرزندان‌شان باشند. تحقیقات نشان می‌دهد شركت كردن والدین در فعالیت‌های بدنی می‌تواند سبب افزایش حضور فرزندان‌شان در این فعالیت‌ها شود. والدین می‌توانند از طریق دستورالعمل‌های زیر الگوهای مطلوبی برای فرزندان‌شان باشند:
نقش والدین در ورزش كودكان فعالیت بدنی منظم می‌تواند سبب حفظ سلامتی شود، اعتماد به نفس را افزایش دهد و تصور مثبت و مناسبی نسبت به خویشتن در فرد ایجاد كند. با توجه به روند رو به رشد چاقی در دانش‌آموزان و عواقب و مشكلات ناشی از آن از جمله بیماری‌های قلبی – عروقی، مشكلات اسكلتی – عضلانی، دیابت و … لازم است مربیان و والدین توجه ویژه‌ای به فعالیت كودكان و نوجوانان داشته باشند تا نسل آینده ما در این زمینه با بحران مواجه نشود.
تشویق دانش‌آموزان به ورزش در دوران تحصیل می‌تواند عادت‌های مناسبی در آنها ایجاد و سلامتی آنان را در طول دوران زندگی تضمین كند.
.راهكارهای مؤثر والدین نقش بسیار مهمی در آمادگی بدنی و تشویق بچه‌ها به فعالیت بدنی ایفا می‌كنند. معمولاً آنها بزرگ‌ترین الگو و سرمشق فرزندان‌شان هستند و از آنجا كه بچه‌ها از طریق نمونه و مثال مسائل را بهتر درك می‌كنند، والدین باید الگوهای مناسبی برای فرزندان‌شان باشند. تحقیقات نشان می‌دهد شركت كردن والدین در فعالیت‌های بدنی می‌تواند سبب افزایش حضور فرزندان‌شان در این فعالیت‌ها شود. والدین می‌توانند از طریق دستورالعمل‌های زیر الگوهای مطلوبی برای فرزندان‌شان باشند:
-شركت منظم و مستمر در فعالیت‌های بدنی.
-اختیار دادن به فرزندان‌شان برای انتخاب ورزشی كه به آن علاقه‌مندند.
-كمك به درك تفاوت‌های فرم بدن و میزان توانایی.
-تقویت فاكتورهای اجتماعی در كنار فاكتورهای جسمانی.
-كمك به فرزندان‌شان جهت توسعه مهارت‌ها و استراتژی‌ها در تطبیق با محیط‌های گوناگون برای انجام فعالیت بدنی.
-درگیر كردن فرزندان‌شان در فعالیت‌های درون منزل از قبیل كار در باغچه، شستن ماشین یا تمیز كردن خانه.
-پیاده‌روی در مسافت‌های كوتاه به جای استفاده از ماشین.
-تشویق فرزندان به پیاده‌روی‌های منظم در اطراف خانه.
-محدود كردن زمان تماشای تلویزیون و سایر كارهای بی‌تحرك از قبیل بازی‌های كامپیوتری به كمتر از ۲ ساعت در روز. زمان تماشای تلویزیون را به برنامه‌هایی كه همه اعضای خانواده تمایل به تماشای آن دارند، محدود و با پایان برنامه، تلویزیون را خاموش كنید.
از همین حالا شروع كنید عادات مناسب بهتر است كه زودتر شروع شوند. بچه‌های كوچك به صورت طبیعی فعال‌اند. بنابراین بر روی استعداد و علاقه آنها برای فعالیت بیشتر كار كنید. این پیشنهادات نیز می‌توانند شما را یاری دهند:
هر زمان كه ممكن است خواسته فرزندتان در ارتباط با فعالیت جسمانی را برآورده كنید. برای مثال، هر زمان كه خواستند برای بازی، به خصوص بازی‌های توپی همراهی‌شان كنید. به بچه‌های خود چگونگی انجام دادن مهارت‌های پایه ورزشی از قبیل پرتاب توپ، لی‌لی و پرش را آموزش دهید. تحقیقات نشان داده‌اند بچه‌هایی كه از نظر مهارت‌های پایه ضعیف هستند، از انجام فعالیت‌های ورزشی سرباز می‌زنند.
بچه‌های خود را به زمین بازی محل خود ببرید. خودتان را نیز درگیر كنید. تاب و سرسره گزینه‌های مفرحی هستند و احتمالاً سبب می‌شوند شما زمان طولانی‌تری را با فرزندتان به بازی بپردازید، چون خودتان نیز از آن لذت می‌برید.
رشته‌های ورزشی مختلفی را متناسب با سن بچه‌ها انتخاب كنید. بسیاری از فعالیت‌ها برای كودكان نوپا و تازه راه‌افتاده مناسب‌ترند. از قبیل ژیمناستیك و فوتبال.
اطمینان حاصل كنید برخی از فعالیت‌ها باعث فعالیت جسمانی نیز می‌شوند. برای مثال شما می‌توانید با فرزندان‌تان به منظور خرید، پیاده‌روی كنید.
تجربه فعالیت‌های متنوع بچه‌های خود را در معرض انواع گوناگون فعالیت‌ها و رشته‌های ورزشی قرار دهید. ممكن است علاقه یا استعداد آنها را برای حداقل یك رشته ورزشی (یا حتی بیشتر از یك رشته) كشف كنید.
رشته‌های گوناگون شامل فعالیت‌هایی است كه توازن و نرمی و روانی حركت را از قبیل ایروبیك و ژیمناستیك درگیر می‌كنند یا رشته‌هایی كه نیاز به هماهنگی دست و چشم دارند (مانند كریكت و فوتبال) یا آنهایی كه به توان عضلانی نیاز دارند (مانند دوومیدانی). با مربی ورزش فرزندتان مشورت كنید. آنها ممكن است علاقه یا استعداد خاصی در بچه شما پیدا كرده باشند كه می‌تواند به شما در توسعه آن استعداد كمك كند.
 
فرزندتان را حمایت كنید برخی بچه‌ها از رشته‌های ورزشی سازمان‌یافته مانند بسكتبال و فوتبال لذت می‌برند. داشتن حس و روحیه ورزشی یكی از آسان‌ترین راه‌های ادامه فعالیت تا بزرگسالی است.
راه‌هایی كه از طریق آن می‌توانید علایق ورزشی فرزندتان را تقویت كنید، عبارتند از:
-كمك به آنان برای تمرین مهارت‌های ورزشی -شركت در مسابقات به اندازه توان شما -قدردانی از تلاش آنها، چه برنده شوند، چه بازنده -در صورت امكان فرزندان‌تان را به تماشای مسابقات حرفه‌ای ببرید. با این كار، آنها می‌توانند از قهرمانان رشته مورد علاقه‌شان الگوی مناسبی بگیرند.
فعالیت‌های بدنی در زمستان فعال بودن در روزهای آفتابی ساده است، اما اكثر افراد تمایل دارند در طول زمستان در خانه‌های‌شان بمانند. موارد زیر برای فعال ماندن در ماه‌های سرد نیز پیشنهاد می‌شوند:
با پیاده‌روی در فصل سرما به فرزندتان فرصت دهید تا مشاهده كنند وقتی هوا آفتابی نیست، طبیعت به چه شكلی درمی‌آید. برای مثال، ساحل دریا در زمستان قطعاً ارزش دیدن دارد.
برف‌بازی در فصل‌‌های سرد بسیار مفرح است. چكمه، بارانی و دستكش خود را بپوشید و با بچه‌های خود برای بازی بیرون بروید.
بسیاری از فعالیت‌های جسمانی از قبیل شنا، ترامپولین، تنیس روی میز و كریكت می‌توانند در فضاهای سرپوشیده نیز انجام شوند. گزینه‌های مناسب در اطراف منزل‌تان را بیابید.
برخی رشته‌های ورزشی از قبیل اسكی نیز برای این فصول طراحی شده‌اند.
مواردی كه والدین باید به خاطر بسپارند: از نظر انجام فعالیت بدنی الگوی مناسبی برای فرزندتان باشید.
فعالیت‌های بدنی تفریحی را در قالب برنامه‌های خانوادگی بگنجانید. به عنوان مثال بادبادك هوا كردن وفرزندتان را با رشته‌های ورزشی متنوعی كه امكان انجام آنها برای‌تان وجود دارد، آشنا كنید.
نسلی آماده نگرش و برخورد مثبت به فعالیت و آمادگی بدنی باید در سال‌های اولیه زندگی كودكان وجود داشته باشد و ضروری است از نظریات و دیدگاه‌های جدید و ارزشمند در این زمینه استفاده شود. با ارتقای سطح آمادگی بدنی فرزندان‌مان می‌توانیم كمك به ایجاد نسلی از كودكان كنیم كه می‌توانند از فواید فعالیت و تمرین‌های بدنی منظم سود ببرند.
 
   
جمعه 4/10/1388 - 11:42
كودك
چگونه کودکان را به مطالعه تشویق کنیم سالیان سال، مطالعه کتابهای داستانی و غیر درسی بزرگترین تفریح افراد در سنین مختلف بوده است. اهمیت کتابخوانی نزد خانواده ها چنان بالا بوده که مجالسی به عنوان جلسات کتابخوانی برقرار میشده است و زیبا خواندن، یکی از هنرهای دوران گذشته محسوب میشده است. با ورود رسانه های تصویری شاید ارزش مطالعه نزد اکثر مردم تغییر نیافت، اما به دلیل در دسترس بودن رسانه های تصویری و به قولی حاضر و آماده بودن یک وسیله تفریحی دایمی، گرایش به مطالعه کمتر و کمتر شد.

متاسفانه طی چند سال اخیر مطالعه آزاد، غیر درسی و غیر کاری به شدت دست کم گرفته میشود و به دلیل فقدان تخیل و خلاقیتی که مطالعه کتابهای داستانی در انسانها ایجاد میکرد، جوامع مختلف بسته به میزان صنعتی شدن خود و با فاصله گرفتن از این "یار خاموش" ، به جوامعی سرد، افسرده، فاقد شوخ طبعی و دارای اعضای یک شکل و همسانی هستند که به دلیل استفاده از یک منبع اطلاعاتی به نام تلویزیون، هیچ ابتکار عملی در یافتن سلیقه و کشف درونیات خود ندارند.انسان آگاه، منبع مطالعه خود را "انتخاب" میکند و اجازه نمیدهد مسئولین شبکه های تلویزیونی برای او تصمیم بگیرند.

گفتگو در این باره میتواند بسیار طولانی شود و ما در اینجا به مطلبی بسیار مهمتر میپردازیم : چگونه کودکان خود را به مطالعه تشویق کنیم؟

راهکارهایی که در اینجا پیشنهاد شده است ممکن است بسیار ساده و ابتدایی باشند و تعدادی از آنها نیز ایده هایی نوتر محسوب میشوند. مهم این است که کدام روش پاسخ مناسبی به دنبال داشته باشد و فراموش نکنید، بزرگترین تشویق همواره از طرف ما، بزرگترها و والدین به وجود می آید. کودکانی که والدین آنها به مطالعه میپردازند، به مطالعه اهمیت میدهند و همیشه مواد خواندنی در دسترس دارند و احتمال کتابخوان شدن آنها بسیار زیاد است.

کتاب را در دسترس قرار دهید. اغلب کودکان کتابخوان از خانواده هایی هستند که کتاب و خواندنیهای دیگر در آن وجود دارد. کتابهای کودک خود را در جایی قرار ندهید که از دید او دور باشد و نتواند خودش به آن دسترسی داشته باشد. به خاطر داشته باشید که اطفال، کودکان نوپا و بچه های پیش دبستانی کوچکند. کتابها را در نزدیک زمین و در دسترس آنها قرار دهید.

خودتان کتاب بخوانید. یکی از بهترین روشها برای انتقال عادت مطالعه این است که خودتان هم کتاب بخوانید. اگر کودک شما ببیند که کتاب میخوانید و از این کار لذت میبرید، احتمال اینکه او هم چنین عادتی را دنبال کند بسیار زیاد است.

هدیه دادن کتاب را فراموش نکنید. در جشنهای تولد، اعیاد و هر زمان دیگر کتاب هدیه بدهید. کتابهای ارزشمند و ارزان قیمت فراوان هستند و گاهی به دست آوردن کتاب از طریق هدیه، آنرا بسیار ارزشمندتر میکند. کودکان با هدیه گرفتن کتاب از کسانی که دوستشان دارند، ارزش بیشتری برای آن قایل میشوند.

مطالعه را به کاری تفریحی مبدل کنید. کار مفرح همیشه محبوبتر است. نقش قهرمانان داستان را بازی کنید، از صداهای مختلف در خواندن آن استفاده کنید و از همه مهمتر اینکار را با اشتیاق انجام دهید. ایجاد افکتهای صوتی مانند در زدن (مثلا در داستان سه بچه خوک)، تقلید صدای ساعت در سیندرلا و مانند اینها، کتابخوانی را به یک تجربه بسیار جذاب مبدل میکند.فراموش نکنید که چگونه عمل کردن بسیار مهم است. یک خواننده خسته کننده، داستان را خسته کننده جلوه میدهد حال آنکه ممکن است داستان بسیار پر هیجان و جالب باشد. نتیجه دیگر شور و شوق در خواندن این است که خودتان هم بسیار لذت خواهید برد.

کتاب خواندن را به کاری مداوم تبدیل کنید. هر روز برای کودکان خود کتاب بخوانید و حتا این کار را چند مرتبه در روز انجام دهید. کودکان بزرگتر و با سواد را هم به کتاب خواندن روزانه تشویق کنید و درباره کتابهایی که خوانده اید به گفتگو بپردازید.

تلویزیون را خاموش کنید و مدتی را بدون سر و صدای آن بگذرانید. خاموش بودن تلویزیون کودکان را مجبور میکند تا "کار دیگری" انجام دهند. تماشای بیش از حد تلویزیون تاثیر ناگواری بر پرورش کودکان کم سن تر دارد، به خصوص زمانی که قصد دارید کتاب خواندن را به آنها بیاموزید.

بچه ها را به کتابخانه و کتاب فروشی ببرید و این کار را به طور هفتگی یا ماهیانه انجام دهید تا بتوانند کتابهای مورد علاقه خود را انتخاب کنند. کودکان در کتابخانه احساس خوبی دارند و از اینکه میتوانند کتابهای مورد نظرشان را امانت بگیرند و هر از گاهی کتاب محبوب خود را خریداری نمایند لذت میبرند.

کتابهای مصور و مجلات را دست کم نگیرید. آنها منابع بسیار خوبی برای تشویق کودک به مطالعه هستند و برای آموزش خواندن به کودک بسیار مفیدند. کتابهایی که به صورت نوار قصه یا CD عرضه میشوند نیز برای تقویت علاقه کودکان به شنیدن و متعاقبا خواندن قصه بسیار موثرند.

کتابهای مفصل و چند قسمتی را فراموش نکنید. یک کتاب خوب مفصل میتواند خواننده را برای مطالعه بیشتر جلب کند زیرا داستان در مدت طولانی ادامه دارد و کودک برای دانستن سرنوشت قهرمان داستان پیگیر مطالعه آن خواهد شد.

از علایق دیگر کودک بهره جویی کنید. اگر کودک شما به قهرمانان خاصی در فیلم و کارتون علاقه دارد، از این علاقه استفاده کنید و کتابهایی درباره این قهرمانا برایش تهیه کنید. پس از اینکه علاقه او به کتاب خواندن افزایش یافت، میتوانید کتابهای دیگری را هم شروع کنید
 
جمعه 4/10/1388 - 11:42
كودك
چرا کودکان پیش دبستانی ناخن خود را می جوند؟
کودک شما ممکن است ناخن اش را به علل گوناگونی بجود. 
حس کنجکاوی، خستگی ،رهایی از استرس، اجبارعادات و... .جویدن ناخن رایج ترین مورد مربوط به عادات عصبی است. مکیدن انگشتان، ناخن زدن به بینی، پیچیدن موها یا کشیدن آنها، ساییدن دندان ها،  دندان قروچهبه احتمال زیاد در بزرگسالی هم این عادات ادامه می یابند. یک سوم از دانش آموزان ابتدایی یک دوم از نوجوانان ناخنهایشان رامی جوند و  یک چهارم تا یک سوم از دانشجویان نیز اقرار می کنند که هنوز ناخن هایشان را می جوند.جویدن ناخن در کودکان غالبا راهی برای رهایی از سختیها و فشارهای کوتاه مدت و گذرا در کودکان است.همه بچه ها مضطرب میشوند. یادگیری مسائل جدید در مدرسه یا احساس خجالت در مهمانی یا در زمین بازی  از موارد رایج هستند. اگر کودک شما برای اولین بار در چنین شرایطی ناخن خود را جوید نگران نباشید. در همه این موارد کودک شما سرانجام خودش از این کار دست می کشد. اما اگر این جویدن طولانی مدت شود و یا اگر تبدیل به یک عادت شود شما نباید منتظر متوقف شدن خودبخودی آن شوید. راههای ساده ای برای کمک به شما در اینجا ذکر می کنیم. برای ناخن جویدن چکار کنیم؟
اضطراب را کنترل کنیم.اولین واکنش ما وقتی که کودکمان کاری می کند نگران می شویم اینست که آن رفتار را متوقف کنیم و اهداف بلند مدت تعیین کنیم.
قبل از انجام اینکار ضروری است تا عادات کودکتان را  تعیین کنید.با علل اصولی و صحیح در مورد اینکه آیا این استرس در زندگی کودک شما نیاز به کنترل دارد؟ فکر کنید و تصمیم بگیرید.
در مورد چیزهایی دارید که فکر می کنید کودک شما را نگران کرده است فکر کنید. مثل جابجایی اخیر، طلاق و جدایی در خانواده و یا یک کودکستان جدید. تلاش کنید تا او حرف هایش را در مورد نگرانی هایش به شما بگوید. یک راه آسان برای کمک به بیشتر بچه ها که در مورد این کارشان حرف بزنند  این است که شما در طی این زمان در مورد ناخن جویدنش دلایل مضحک و خنده دار بگویید. مثلا: من می دونم چرا این کار را می کنی! می خوای دندون هاتو تیز کنی!" در این مواقع ممکن است او بی درنگ دلیل رفتارش را به بگوید.عیب جویی و تنبیه نکنید.
تا وقتی که کودک شما خودش واقعا نخواهد که این کار را ترک کند، شما نمی توانید کار زیادی در این مورد برایش انجام دهید.
مانند دیگر عادات عصبی ناخن جویدن هم به صورت ناخودآگاه است. اگر کودک شما نداند که چکار باید بکند،تنبیه،نق زدن و آزار رساندن به او بی فایده است. حتی بزرگسالان هم در مورد ترک عادات اوقات وحشتناکی را دارند و بیشتر والدین وقتی در این باره فکر می کنند می فهمند که آنها الگوی منظمی از لین رفتارها هستند. صادقانه بگویند که مثلا هنگامی که به تلفن صحبت می کنند با گوش ها یا موهایشان بازی می کنند؟!
اگر شما نمی توانید به خوبی این کار را متوقف کنید، با کودکتان با روشی مهربان  و آرام صحبت کنید و توضیح دهید که ناخن جویدن او کمکی به حل مشکل اش نمی کند و شما دوست ندارید این صحن هرا نگاه کنید و بنابراین اتاق را برای مدت کمی ترک کنید.
درکل اگر او برای مدت طولانی این کار را تکرار کرد و صدمه ای به خودش نزند و استرس اش هم پایان نپذیرفت، بهترین کار اینست که ناخن هایش را تمیز و پاکیزه نگهدارید. کوتاه کردن ناخن هایش و  کم کردن وسوسه جویدن ناخن و کاهش بلع میکروب ها  در او را مورد تاکید و توجه قرار دهید. اگر شما او را برای توقف  رفتارش تحت فشار قرار دهید، تنها به استرس ها و خطر تشدید رفتار وی اضافه کرده اید. علاوه براین هر گونه مداخله مستقیم در این خصوص از قبیل استفاده از رنگ های زننده، محلول های بدمزه روی انگشتان، تنها باعث تشدید رنج و عذاب وی می شود، اگرچه ممکن است که شما فکر کنید این راه حل مناسبی است یا نه. سر و صدای کمتر در مورد این عادت و اینکه خیلی برای ترک آن شلوغ نکنیم به کودک کمک می کند تا برای ترک آن بیشتر آماده شود.
هنگامی که او از شما درخواست کمک می کند به او کمک کنید.اگر دوستان کودکتان او را به خاطر ناخن جویدنش مسخره می کنند، ممکن است او سریعا حاضر به ترک این عادت شود و از شما کمک بخواهد. ابتدا با او در مورد اذیت شدن توسط دوستان اش صحبت کنید و سپس او را تشویق کنید تا به شما بگوید که چه احساسی باعث می شود که او این کار را بکند و بعد راه حل احتمالی را مطرح کنید.
در مورد ترک عادات صحبت کنید. با کودک خود در مورد عادات عصبی و اینکه آنها چگونه ترک می شوند حرف بزنید. یک کتاب خوب که می توان در این زمینه با کودکتان مطالعه کنید:
 
Janet Munsil"s Where There"s Smoke است که در آن Daisy که ناخن هایش را می جود همراه پدرش که سیگاری است هردو سعی در ترک عادات خود می کنند.
به او کمک کنید تا از عاداتش آگاه شود. با تشویق کودک شما از زمان و چگونگی انجام این کار بیشتر آگاه می شود. با آرامش او را در این کار همراهی کنید. برای زمانی که ممکن است او ترک عادت را فراموش کند،نکاتی را مد نظر داشته باشید،
کارهایی از قبیل لمس آرام آرنج یا بازوی وی، یک کلمه رمز. یک یا دو پیشنهاد جایگزین برای این عادت او بدهید.یک پیشنهاد ساده که زود باورش  کند، مثل راندن ماشین در یک سطح صاف و آسفالت، یا دوچرخه سواریف سپس این عادت را برای دقایق کمی قبل از خواب یا مدرسه تمرین کنید. بعضی کودکان از تذکر فیزیکی، در زمانی که عادت را انجام می دهند، سود می برند تا فکرشان از این کار منحرف شود. این گزینه تنها زمانی برای کودک شما مفید است که خودش آن را انتخاب کند و برای آن تلاش کند. در غیر این صورت برای او تنها به صورت تنبیه خواد بود. این تکنیک ها را امتحان نکنید: نگهداری ناخن ها با باندها یا کاغذ های چسبی، بکارگیری ماده ای تلخ روی ناخن ها مثل thum که در داروخانه ها موجود است اما حتما از مواد بکار رفته در آن مطمئن شوید.thum برای مثال از ورقه های  cayenne ساخته شده است. پس زمانی برای کودک شما مناسب است که دستانش را به چشمانش نمالد.کودکان مختلف تکنیک های مختلفی لازم دارند.اما در کل اکثر کودکان احساسی مشابه هم در این فعالیت دارند شانس موفقیت شما زمانی بیشتر می شود که  از کشمکش و منازعه خودداری کنید.جویدن ناخن چه وقتی نگران کننده است؟در موارد نادر، ناخن جویدن شدید می تواند نشانه ای از اضطراب بیش از حد باشد. اگر شدت ناخن جویدن او به اندازه ای باشد که ناخن هایش زخمی یا خونی شود یا اگر جویدن ناخن هایش باعث درد انگشتان کودکتان شود، با پزشک کودک خود کشورت کنید. داشتن رفتارهای نگران کننده همراه جویدن ناخن، از قبیل کشیدن پوستش، کشیدن و یا کندن مژه ها و موهایش اگر الگوی خواب او تغییر قابل ملاحظه ای کرده باشد، نیازمند مشاوره سریع با پزشک است. 
جمعه 4/10/1388 - 11:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته