• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3273
تعداد نظرات : 339
زمان آخرین مطلب : 4367روز قبل
اهل بیت
نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
سال پنجم هجرت بود، پیامبر (ص) برای جلوگیری از سپاه دشمن ، به مسلمانان دستور حفر خندق را داد، و خود نیز با آن ها آماده ساختن چنین سنگر بزرگی گردید، در این هنگام به قدری شرائط سخت بود كه گاهی مسلمانان ، از جمله شخص پیامبر (ص) چند روز گرسنه می ماندند. روزی فاطمه (س) پاره نانی تهیه كرد، و خود را به جبهه رسانیده و نزد رسول خدا (ص) آمد و آنرا به پیامبر (ص) داد. پیامبر (ص) فرمود: این پاره نان از كجا بدست آمده است ؟
فاطمه (س) عرض كرد: این پاره نان قسمتی از قرص نان است كه آن را برای حسن و حسین (ع) پخته بودم ، كه این قسمت را برای شما آوردم . پیامبر (ص) فرمود: فاطمه جانم ! بدان كه این پاره نان نخستین لقمه ای است كه پدرت پس از سه روز گرسنگی ، به دهانش می گذارد.
منبع:داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)
دوشنبه 4/2/1391 - 22:24
اهل بیت
نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
عایشه ، یكی از همسران پیامبر (ص) می گوید: در میان مردم هیچكس را ندیدم كه شباهتش به پیامبر (ص) مانند فاطمه (س) باشد، هنگامی كه فاطمه (س) به حضور پیامبر (ص) می آمد، پیامبر (ص) با آغوشی باز از او استقبال می كرد و دستهای فاطمه (س) را می بوسید، و در مجلس خود می نشاند، و هرگاه پیامبر (ص) بر فاطمه (س) وارد می شد، فاطمه (س) برمی خاست و دستهای پیامبر (ص) را می بوسید. در آن هنگام كه پیامبر (ص) در بستر رحلت آرمیده بود، پیامبر (ص) او را نزدیك خود خواند، و به طور خصوصی و آهسته با او سخن گفت ، این بار دیدم فاطمه (س) خندید، با خود گفتم : این نیز یكی از برتریهای فاطمه (س) بر دیگران است . كه هنگامی كه گریه می كرد، خندید علت را از فاطمه (س) پرسیدم ، فرمود: در این صورت اسرار را فاش ساخته ام (و فاش ‍ كردن اسرار ناپسند است) پس از آنكه رسول خدا (ص) از دنیا رفت و به فاطمه (س) عرض كردم : علت گریه و سپس خنده تو در آن روز چه بود؟ در پاسخ فرمود: آن روز، پیامبر (ص) نخست به من خبر داد كه از دنیا می رود، گریه كردم ، سپس به من فرمود: تو نخستین كسی هستی كه از اهل بیتم به من می پیوندی ، شاد شدم و خندیدم.
منبع: داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)

دوشنبه 4/2/1391 - 22:23
اهل بیت
نویسنده: استاد مطهری
در آن شب همه اش به كلمات مادرش كه در گوشه ای از اطاق رو به طرف قبله كرده بود گوش می داد. ركوع و سجود و قیام و قعود مادر را در آن شب كه شب جمعه بود، تحت نظر داشت . با اینكه هنوز كودك بود، مراقب بود ببیند مادرش كه این همه در باره مردان و زنان مسلمان دعای خیر می كند و یك یك را نام می برد و از خدای بزرگ برای هر یك از آنها سعادت و رحمت و خیر و بركت می خواهد، برای شخص خود از خداوند چه چیزی مساءلت می كند؟ امام حسن آن شب را تا صبح نخوابید و مراقب كار مادرش ، صدیقه مرضیه علیهاالسلام بود. و همه اش منتظر بود كه ببیند مادرش در باره خود چگونه دعا می كند و از خداوند برای خود چه خیر و سعادتی می خواهد؟ شب صبح شد و به عبادت و دعا در باره دیگران گذشت . و امام حسن ، حتی یك كلمه نشنید كه مادرش برای خود دعا كند. صبح به مادر گفت :مادر جان ! چرا من هرچه گوش كردم ، تو در باره دیگران دعای خیر كردی و در باره خودت یك كلمه دعا نكردی ؟. مادر مهربان جواب داد: پسرك عزیزم ! اول همسایه ، بعد خانه خود.
منبع: داستان راستان
دوشنبه 4/2/1391 - 22:23
اهل بیت
نویسنده:محمد جواد طبسى
چهره مقدس و ملكوتى فاطمه زهرا(س) در تاریخ اسلام آنقدر تابناك و روشن است كه چندان به تحقیق و بررسى نیاز ندارد; اما با توجه به ایام شهادت آن بزرگوار شایسته است اندكى درباره فضایل حضرتش گفتگوكنیم. براین اساس، به سراغ روایات نورانى معصومان علیهم السلام مى‏رویم تا بامقام و جایگاه آن حضرت در قیامت آشنا شویم.

كیفیت‏برانگیخته شدن

برانگیخته شدن و رستاخیز از لحظات بسیار سخت و وحشتناك آینده بشر است; زمانى كه معصومان علیهم السلام همواره بدان مى‏اندیشند و گاه از خوف آن بیهوش مى‏شدند. فاطمه(س) نیز چنین بود و بیشتر بدین زمان مى‏اندیشید. فكر زنده شدن، عریان بودن انسانها در قیامت، عرضه شدن به محضر عدل الهى و... او را در اندوه فرو مى‏برد. امیرمؤمنان على(ع) مى‏فرماید:
«روزى پیامبرخدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناك یافت. فرمود: دخترم! چرا اندوهگینى؟
فاطمه پاسخ داد: پدرجان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز رنجم مى‏دهد.
پیامبر فرمود: آرى دخترم! آن روز، روز بزرگى است; اما جبرئیل از سوى خداوند برایم خبر آورد من اولین كسى هستم كه برانگیخته مى‏شوم; سپس ابراهیم و آنگاه همسرت على‏بن ابى‏طالب(ع). پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوى تو مى‏فرستد. وى هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت‏برقرار مى‏سازد. آنگاه اسرافیل لباسهاى بهشتى برایت مى‏آورد و تو آنها را مى‏پوشى. فرشته دیگرى به نام زوقائیل مركبى از نور برایت مى‏آورد كه مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مركب سوار مى‏شوى و زوقائیل آن را هدایت مى‏كند. در این حال هفتاد هزار فرشته با پرچمهاى تسبیح پیشاپیش تو راه مى‏سپارند. اندكى كه رفتى، هفتاد هزار حورالعین در حالى كه شادمانند و دیدارت را به یكدیگر بشارت مى‏دهند، به استقبالت مى‏شتابند. به دست هریك از حوریان منقلى از نور است كه بوى عود از آن بر مى‏خیزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت‏حركت مى‏كنند. هنگامى كه به همان اندازه از آرامگاهت دور شدى، مریم دختر عمران همراه هفتاد هزار حورالعین به استقبال مى‏آید و برتو سلام مى‏گوید. آنها سمت چپت قرار مى‏گیرند و همراهت‏حركت مى‏كنند. آنگاه مادرت خدیجه، اولین زنى كه به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته كه پرچمهاى تكبیر در دست دارند، به استقبالت مى‏آیند. وقتى به جمع انسانها نزدیك شدى، حواء با هفتاد هزار حورالعین به همراه آسیه دختر مزاحم نزدت مى‏آید و با تو رهسپار مى‏شود.

حضور فاطمه در میان مردم

فاطمه جان، هنگامى‏كه به وسط جمعیت‏حاضر در قیامت مى‏رسى، كسى از زیر عرش پروردگار به گونه‏اى كه تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد مى‏زند: چشمها را فرو پوشانید و نظرها را پایین افكنید تا صدیقه فاطمه، دخت پیامبر(ص) و همراهانش عبور كنند.
پس در آن هنگام هیچ كس جز ابراهیم خلیل‏الرحمان و على‏بن ابى‏طالب(ع) و... به تو نگاه نمى‏كنند. (1)
جابربن عبدالله انصارى نیز در حدیثى از پیامبرخدا(ص) این حضور را چنین توصیف مى‏كند:
روز قیامت دخترم فاطمه بر مركبى از مركبهاى بهشت وارد عرصه محشر مى‏شود. مهار آن مركب از مروارید درخشان، چهار پایش از زمرد سبز، دنباله‏اش از مشك بهشتى و چشمانش از یاقوت سرخ است و بر آن گنبدى از نور قرار دارد كه بیرون آن از درونش و درون آن از بیرونش نمایان است. فضاى داخل آن گنبد انوار عفو الهى و خارج آن پرتو رحمت‏خدایى است. بر فرازش تاجى از نور دیده مى‏شود كه هفتاد پایه از در و یاقوت دارد كه همانند ستارگان درخشان نور مى‏افشانند.
در هریك از دو سمت راست و چپ آن مركب هفتاد هزار فرشته به چشم مى‏خورد.
جبرئیل مهار آن را در دست دارد و با صداى بلند ندا مى‏كند: نگاه خود فراسوى خویش گیرید و نظرها پایین افكنید. این فاطمه دختر محمد است كه عبور مى‏كند.
در این هنگام، حتى پیامبران و انبیا و صدیقین و شهدا همگى از ادب دیده فرو مى‏گیرند تا فاطمه(س) عبور مى‏كند و در مقابل عرش پروردگارش قرار مى‏گیرد. (2)

منبرى از نور براى فاطمه(س)

در ادامه گفتگوى پیامبر با دختر گرامى‏اش درباره چگونگى حضور وى در عرصه قیامت، چنین مى‏خوانیم: سپس منبرى از نور برایت‏برقرار مى‏سازند كه هفت پله دارد و بین هر پله‏اى تا پله دیگر صفهایى از فرشتگان قرار گرفته‏اند كه در دستشان پرچمهاى نور است. همچنین در طرف چپ و راست منبر حورالعین صف مى‏كشند... آنگاه كه بر بالاى منبرقرار مى‏گیرى، جبرئیل مى‏آید و مى‏گوید: اى فاطمه! آنچه مایلى از خدا بخواه... (3)

شكایت در دادگاه عدل الهى

اولین در خواست فاطمه در روز قیامت، پس از عبور از برابر خلق، شكایت از ستمگران است.
جابرابن عبدالله انصارى از پیامبر(ص) چنین نقل مى‏كند: هنگامى‏كه فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار مى‏گیرد، خود را از مركب به زیر انداخته، اظهار مى‏دارد: الهى و سیدى، میان من و كسى كه مرا آزرده و بر من ستم روا داشته، داورى كن. خدایا! بین من و قاتل فرزندم، حكم كن... (4)
براساس روایتى دیگر، پیامبر اكرم(ص) فرمود: دخترم فاطمه در حالى كه پیراهنهاى خونین در دست دارد، وارد محشر مى‏شود; پایه‏اى از پایه‏هاى عرش را در دست مى‏گیرد و مى‏گوید:
«یا عدل یا جبار احكم بینى و بین قاتل ولدى‏»
اى خداى عادل و غالب، بین من و قاتل فرزندم داورى كن.
قال:«فیحكم لابنتی و رب الكعبة‏»
به خداى كعبه سوگند، به شكایت دخترم رسیدگى مى‏شود و حكم الهى صادر مى‏گردد. (5)

دیدار حسن و حسین علیهما السلام

دومین خواسته فاطمه در روز قیامت از خداوند چنین است: خدایا! حسن و حسین را به من بنمایان.
در این لحظه، امام حسن و امام حسین علیهما السلام به سوى فاطمه مى‏روند، در حالى‏كه از رگهاى بریده حسین خون فوران مى‏كند. (6)
پیامبر خدا(ص) مى‏فرماید: هنگامى‏كه به فاطمه گفته مى‏شود وارد بهشت‏شو، مى‏گوید: هرگز وارد نمى‏شوم تا بدانم پس از من با فرزندانم چه كردند؟
به وى گفته مى‏شود: به وسط قیامت نگاه كن.
پس بدان سمت مى‏نگرد و فرزندش حسین را مى‏بیند كه ایستاده و سر در بدن ندارد. دخت پیامبر(ص) ناله و فریاد سر مى‏دهد. فرشتگان نیز (بادیدن این منظره) ناله و فریاد بر مى‏آورند. (7)
امام صادق(ع) مى‏فرماید: حسین بن على(ع) در حالى كه سر مقدسش را در دست دارد، مى‏آید. فاطمه با دیدن این منظره ناله‏اى جانسوز سر مى‏دهد. در این لحظه، هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسل و بنده مؤمنى نیست مگر آنكه به حال او مى‏گرید. (8)
در این موقعیت، خداوند به خشم آمده، به آتشى به نام «هبهب‏» كه هزار سال در آن دمیده شده تا سیاه گشته و هیچ آسودگى در آن راه نمى‏یابد و هیچ اندوهى از آنجا بیرون نمى‏رود، دستور مى‏دهد كشندگان حسین بن‏على را برگیر و جمع كن... آتش به فرمان پروردگار عمل كرده، همه آنها را بر مى‏چیند... (9)

شفاعت‏براى دوستان اهل‏بیت علیهم السلام

سومین درخواست فاطمه در روز قیامت از پروردگار، شفاعت از دوستان و پیروان اهل‏بیت علیهم السلام است كه مورد قبول حق قرار مى‏گیرد و دوستان و پیروانش را مورد شفاعت قرار مى‏دهد.
امام باقر(ع) مى‏فرماید: هنگامى‏كه فاطمه به در بهشت مى‏رسد، به پشت‏سرش مى‏نگرد. ندا مى‏رسد: اى دختر حبیب! اینك كه دستور داده‏ام به بهشت‏بروى، نگران چه هستى؟
فاطمه(س) جواب مى‏دهد: اى پروردگار! دوست دارم در چنین روزى با پذیرش شفاعتم، مقام و منزلتم معلوم شود.
ندا مى‏رسد: اى دختر حبیبم! برگرد و در مردم بنگر و هر كه در قلبش دوستى تو یا یكى از فرزندانت نهفته است داخل بهشت گردان. (10)
امام باقر(ع) در روایتى دیگر مى‏فرماید: در روز قیامت‏بر پیشانى هر فردى، مؤمن یا كافر نوشته شده است. پس به یكى از محبان اهل‏بیت علیهم السلام كه گناهانش زیاد است دستور داده مى‏شود به جهنم برده شود. در آن هنگام، فاطمه(س) میان دو چشمش را مى‏خواند كه نوشته شده است: دوستدار اهل‏بیت. پس به خدا عرضه مى‏دارد:
الهى و سیدى! تو مرا فاطمه نامیدى و دوستان و فرزندانم را به وسیله من از آتش دور ساختى و وعده تو حق است و هرگز وعده‏ات را زیر پا نمى‏نهى.
ندا مى‏رسد: فاطمه! راست گفتى; من تو را فاطمه نامیدم و به وسیله تو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتش دور گردانیدم. وعده من حق است و هرگز تخلف نمى‏كنم.
اینكه مى‏بینى دستور دادم بنده‏ام را به دوزخ برند، بدین جهت‏بود كه درباره‏اش شفاعت كنى و شفاعتت را بپذیرم تا فرشتگان، پیامبران، رسولان و همه مردم از منزلت و مقامت آگاهى یابند. حال بنگر، دست هركه بر پیشانى‏اش «مؤمن‏» نوشته شده، بگیر و به بهشت‏ببر. (11)

شفاعت دوستان فاطمه از دیگران

عظمت و مقام حضرت فاطمه در روز قیامت چنان است كه خداوند به خاطر فاطمه به دوستان آن حضرت نیز مقام شفاعت مى‏دهد. امام باقر(ع) به جابر فرمود: جابر! به خدا سوگند، فاطمه(س) با شفاعت‏خود در آن روز شیعیان و دوستانش را از میان اهل محشر جدا مى‏سازد. چنانكه كبوتر دانه خوب را از دانه بد جدا مى‏كند.
هنگامى‏كه شیعیان فاطمه همراه وى به در بهشت مى‏رسند، خداوند در دلشان مى‏افكند كه به پشت‏سر بنگرند. وقتى چنین كنند، ندا مى‏رسد: دوستان من!
اكنون كه شفاعت فاطمه را در حق شما پذیرفتم، نگران چه هستید؟
آنان عرضه مى‏دارند: پروردگارا! ما نیز دوست داریم در چنین روزى مقام و منزلت ما براى دیگران آشكار شود.
ندا مى‏رسد: دوستانم! بر گردید و بنگرید و هر كه به خاطر دوستى فاطمه شما را دوست داشت و نیز هر كه به خاطر محبت فاطمه به شما غذا، لباس یا آب داده و یا غیبتى را از شما دور گردانیده همراه خود وارد بهشت كنید. (12)

به سوى بهشت

فاطمه(س)، پس از شفاعت از دوستان خود و فرزندانش و رسیدگى به شكایتش در دادگاه عدل الهى به فرمان خدا، با جلال و شكوه خاصى وارد بهشت مى‏شود. پیامبراكرم(ص) مى‏فرماید: روز قیامت دخترم فاطمه در حالى كه لباسهاى اهدایى خداوند را كه با آب حیات آمیخته شده، پوشیده، محشور مى‏شود و همه مردم از مشاهده این كرامت تعجب مى‏كنند. آنگاه لباسى از لباسهاى بهشت‏بر وى پوشانده مى‏شود. بر هزار حله بهشتى براى او با خط سبز چنین نوشته شده است: دختر پیامبر را به بهترین شكل ممكن و كامل‏ترین هیبت و تمامترین كرامت و بیشترین بهره وارد هشت‏سازید. پس، فاطمه(س) را به فرمان پروردگار در كمال عظمت و شكوه، در حالى‏كه پیرامونش هفتاد هزار كنیز قرار گرفته، به بهشت مى‏برند. (13)

استقبال حوریان بهشتى

رسول خدا(ص) به فاطمه(س) فرمود: هنگامى‏كه به در بهشت مى‏رسى، دوازده هزار حوریه، كه تاكنون به ملاقات كسى نرفته و نخواهند رفت در حالى‏كه مشعل‏هاى نورانى به دست دارند و بر شترانى از نور كه جهازهایشان از طلاى زرد و یاقوت سرخ و مهارهایشان از لؤلؤ و مروارید درخشان است‏سوارند، به استقبالت مى‏شتابند. پس وقتى داخل بهشت‏شدى، بهشتیان به یكدیگر ورودت را بشارت خواهند داد و براى شیعیانت‏سفره‏هایى از گوهر، (14) كه بر پایه‏هایى از نور برقرار ساخته‏اند، آماده مى‏سازند و در حالى كه هنوز سایر مردم گرفتار حسابرسى‏اند، آنان از غذاهاى بهشتى مى‏خورند. (15)

اولین سخن فاطمه در بهشت

سلمان فارسى از پیامبر اسلام(ص) چنین روایت كرده است: هنگامى‏كه فاطمه داخل بهشت مى‏شود و آنچه خداوند برایش مهیا كرده مى‏بیند، این آیه را تلاوت مى‏كند:
(بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله الذى اذهب عناالحزن ان ربنا لغفور شكور الذى احلنا دارالمقامة من فضله لایمسنا فیها نصب و لا یمسنا فیها لغوب) (16)
ستایش و سپاس ویژه خدایى است كه اندوهمان را زدود. بدرستى‏كه پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنده است; پروردگارى كه در سایه بخشش خود ما را به بهشت و اقامتگاه همیشگى‏مان فرود آورد. ما در آن جا با رنج و ملالى رو به رو نمى‏شویم.

نورانى شدن بهشت از نور فاطمه(س)

ابن شهرآشوب مى‏نویسد: در بسیارى از كتابها، از جمله كشف ثعلبى و فضائل ابوالسعادات، در معناى این آیه (لایرون فیها شمسا و لازمهریرا) (17)
(ونمى‏بینند در بهشت نه آفتاب و نه سرمایى را.)
آورده‏اند كه ابن عباس گفت: چنانكه بهشتیان در بهشت هستند، ناگاه نورى مى‏بینند كه باغهاى بهشت را نورانى كرد. اهل بهشت اظهار مى‏دارند: خدایا! تو در كتابى كه بر پیامبرت فرستادى، فرمودى: (لایرون فیها شمسا) (بهشتیان در بهشت‏خورشیدى نخواهند دید.) ندا مى‏رسد: این، نور آفتاب و ماه نیست، بلكه على و فاطمه از چیزى تعجب كرده و خندیدند و از نور آن دو، بهشت روشن گردید. (18)

زیارت انبیا از فاطمه در بهشت

آنگاه كه همه انبیا و اولیاى خدا وارد بهشت‏شدند، آهنگ دیدار دختر پیامبر خدا مى‏كنند. رسول خدا(ص) به فاطمه فرمود: هرگاه اولیاى خدا در بهشت مستقر گردیدند، از آدم گرفته تا سایر انبیا همه به دیدارت مى‏شتابند. (19)

عنایات خداوند به فاطمه در بهشت

پروردگار منان به فاطمه زهرا(س) در بهشت عنایاتى ویژه خواهد داشت. بخشى از آن عنایات چنین است:

1 - خانه‏هاى بهشتى

پیامبرخدا(ص) فرمود: هنگامى‏كه مرا به معراج بردند و داخل بهشت‏شدم، به قصر فاطمه رسیدم; درون آن هفتاد قصر بود كه تمام در و دیوار و تاقهایش از دانه‏هاى مروارید سرخ ساخته شده، همه آنها به یك شكل زینت داده شده بود. (20)

2 - همنشینى با پیامبر(ص)

پیامبر اكرم(ص) به على(ع) فرمود:
یاعلى! تو و دخترم فاطمه در بهشت در قصر من همنشین من هستید. سپس این آیه را تلاوت فرمود: (برادران بر تختهاى بهشتى رو به روى هم مى‏نشینند.) (21)

3 - درجه وسیله

رسول خدا(ص) فرمود: فى‏الجنة درجة تدعى الوسیلة فاذا سالتم الله فاسالوا لی الوسیلة قالوا یا رسول‏الله من یسكن معك فیها؟ قال على و فاطمة و الحسن و الحسین (22)
در بهشت درجه‏اى به نام «وسیله‏» است. هرگاه خواستید، هنگام دعا، چیزى برایم بخواهید، مقام وسیله را از خداوند خواستار شوید.
گفتند: یا رسول‏الله! چه كسانى دراین درجه (مخصوص) با شما همنشین خواهند بود؟
فرمود: على، فاطمه، حسن و حسین.
علامه امینى در منقبت‏بیست و ششم مى‏نویسد:
از مناقب حضرت زهرا (ص) همراه بودن او با پدر و همسر و فرندانش در درجة الوسیله است. آنجا پایتخت ظمت‏حضرت حق تبارك و تعالى است و جز پنج تن علیهم السلام هیچ یك از انبیا و اولیا و مرسلین و صالحان و فرشتگان مقرب كسى بدان راه نمى‏یابد. (23)

4 - سكونت در حظیرة القدس

سیوطى در مسند مى‏نویسد:
«ان فاطمة و علیا و الحسن و الحسین فى‏حظیرة القدس فى‏قبة بیضاء سقفها عرش الرحمن.» (24)
فاطمه و على و حسن و حسین در جایگاهى بهشتى به نام «حظیرة‏القدس‏» در زیر گنبدى سفید به سرمى‏برند كه سقف آن عرش پروردگار است.
پیامبرخدا(ص) فرمود: در قیامت، جایگاه من و على و فاطمه و حسن و حسین سرایى زیر عرش پروردگار است. (25)
نویسنده خصایص فاطمه، ضمن بیانى مفصل درباره حظیرة‏القدس، مى‏نویسد: والاترین جایگاه‏ها در هشت‏حظیرة‏القدس است. (26)

5 - بخشیدن چشمه تسنیم به فاطمه(س)

طبرى از همام بن‏ابى‏على چنین نقل مى‏كند: به كعب الحبر گفتم: نظرت درباره شیعیان على‏بن‏ابى‏طالب چیست؟
گفت: اى همام! من اوصافشان را در كتاب خدا مى‏یابم. اینان پیروان خدا و پیامبرش و یاران دین او و پیروان ولى‏اش شمرده مى‏شوند. اینان بندگان ویژه خدا و برگزیدگان اویند. خدا آنها را براى دینش برگزید و براى بهشت‏خویش آفرید.
جایگاهشان در فردوس اعلاى بهشت است; در خیمه‏اى كه اتاقهایى از مروارید درخشان دارد، زندگى مى‏كنند. آنان از مقربین ابرارند و سرانجام از جام «رحیق مختوم‏» مى‏نوشند.
رحیق مختوم چشمه‏اى است كه به آن «تسنیم‏» گفته مى‏شود و هیچ كس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهدكرد. تسنیم، چشمه‏اى است كه خداوند آن را به فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) و همسر على‏ابن ابى‏طالب(ع) بخشید و از پاى ستون خیمه فاطمه جارى مى‏شود. آب آن چشمه چنان گواراست كه به سردى كافور و طعم زنجفیل و عطرمشك شباهت دارد... (27)

پى‏نوشتها:

1 - بحار الانوار، ج‏43، ص 225.
2 - فاطمة الزهراء، علامه امینى، ص 74; امالى صدوق، ص‏16.
3 - بحارالانوار، ج‏43، ص 225.
4 - امالى صدوق، ص‏16.
5 - مناقب على بن ابى‏طالب، ص‏63.
6 - بحارالانوار، ج‏43، ص 220.
8 -7 - همان، ص 221.
9 - همان، ص 222.
10 - تفسیر فرات كوفى، ص 114.
11 - بحارالانوار، ج‏43، ص 15.
12 - تفسیر فرات كوفى، ص 114.
13 - ذخائرالعقبى، ص 48.
14 - كنایه از غذاهایى بسیار خوب است.
15 - بحارالانوار، ج‏43، ص‏227.
16 - القطره، ص 192; سوره فاطر، آیه 34.
17 - انسان، آیه‏13.
18 - مناقب آل‏ابى‏طالب، ج‏3، ص‏329.
19 - بحارالانوار، ج‏43، ص‏227.
20 - همان، ص‏76.
22 - 21 - فاطمة الزهراء، ص‏99.
23 - همان، ص‏113.
24 - مسندفاطمه،ص 45; كفایة‏الطالب، ص 311; بشارة‏المصطفى، ص 48.
25 - فاطمه الزهراء، ص 100.
26 - خصایص فاطمه، ص 341.
27 - بشارة المصطفى، ص 50.
منبع: ماهنامه كوثر

دوشنبه 4/2/1391 - 22:23
اهل بیت
نویسنده:احمد مبلغى
تاریخ مدیون فاطمه(س) است. او یك معجزه الهى بود. گره‏هاى آمیختگى حق و باطل را گریه‏هاى او گشود. دیوارهاى بلند زندان باطل را فریادهاى او ویران كرد و حق را كه مى‏رفت‏براى همیشه زندانى بماند، نجات داد.
بستر بیماریش، بستر زمان را براى پویایى اسلام هموار كرد. ناله‏هایش، ستونهایى شد كه بناى نوبنیاد اسلام را از ریزش بازداشت.
اگر آواى فاطمه(س) از دل آرام روزگار خویش برنمى‏خاست، اوج نمى‏گرفت و خروش برنمى‏آورد واقعیتهاى پنهان به ساحل نگاه ما نمى‏رسید. و در اعماق تاریخ براى همیشه ناشناخته مى‏ماند.
اگر چه كم زیست و زود رفت ولى تخم گلهایى را در بیابان جهان افشاند كه براى همیشه به شكوفه خواهند نشست و چشمان غم‏زده و پریشان را به مهمانى قرب الهى خواهند برد.
آرى تاریخ مدیون فاطمه(ع) است او تاریخ را شكل داد. تاریخ با ریشه‏هاى فاطمه(س) آب مى‏نوشد، سرسبزى مى‏گیرد و به ثمر مى‏نشیند فاطمه(س) لبخند جهان هستى است. عصاره بودن و چكیده آفرینش.
فاطمه(س) یك معجزه است. او تجلیگاه قدرت الهى است. اگر قدرت الهى از «امى‏» عقل كل مى‏سازد و مهر پیامبرى بر تاركش مى‏نشاند از زندگى كوتاه فاطمه(س) نیز چشمه‏هاى معرفت را براى همیشه در كوهساران جهان روان مى‏نماید. شاید كوتاهى سوره كوثر - این كوتاهترین سوره قرآن - به این نكته نظر دارد. یعنى سوره مربوط به او زود پایان مى‏یابد; آنگونه كه عمر او زود پایان یافت.
فقه در كنار كلام. تفسیر و حدیث، كوشیده است وظیفه خویش را نسبت‏به «كوثر» آفرینش ادا كند. راه حقشناسى از او را ارائه دهد. بخشى از افتخار طرح این الگوى بزرگ بشریت را بر دوش بكشد و سیماى او را در آینه خود منعكس سازد.
بررسى برخى از احكام فقهى مربوط به فاطمه(س) نشان مى‏دهد كه این احكام در شمار پرسابقه‏ترین احكام فقهى قرار داشته‏اند به عنوان مثال نماز حضرت زهرا(س) تا آنجا در صدر اسلام شهرت داشت كه اهل كوفه به این نام آن را مى‏شناختند و یا زیارت آن حضرت(ع) آنگونه كه صاحب جواهر مى‏گوید از ضروریات مذهب بلكه از ضروریات دین به شمار مى‏رود. (1)

1 - آگاهى و شناخت نسبت‏به فاطمه(س)

آنكه بر قله شناخت فاطمه(س) مى‏ایستد و پهندشت اختلافهاى مسلمین را نظاره مى‏كند; حق را به درستى از باطل تشخیص مى‏دهد.
كسى كه به سرزمین شناخت فاطمه(س) سفر كند درخت اندیشه‏اش به بار اسلام‏شناسى مى‏نشیند زمینه‏هاى بحثى كه خورشید شناخت فاطمه(س) بر آنها بتابد روشنایى و وضوح مى‏یابد امامت این نابترین اندیشه كلامى با شناختن سیره فاطمه(س) شناخته مى‏شود. تاریخ، كژیها و درستى‏هاى آن با تاریخ فاطمه(س) دانسته مى‏شود و ... ولى دریغا كه بسیارى در نیمكره تاریك جهل و دور از نور فاطمه(س) رحل اقامت افكنده‏اند و از مزایاى شناخت او در همه زمینه‏ها بى‏بهره مانده‏اند شناختن فاطمه(س) و غور در این شناخت‏یك ضرورت است و وظیفه. امام صادق(ع) در بیان جایگاه شناخت او فرمود: كسى كه فاطمه را بدرستى بشناسد «شب قدر» را درك كرده است. (2)

2 - اسوه‏پذیرى از فاطمه(س)

فاطمه اسوه همه است، اسوه عهد و عصر خاصى نیست. هر چه زمان ما را از عصر او دورتر كند، بیشتر به او نیازمند خواهیم شد. ما همچنان از چشمه جوشان او مى‏نوشیم بعد از ما نیز نسلهاى آینده بر كناره این چشمه زانو خواهند زد. شاید از این روست كه امام زمان(عج) همان نجات دهنده بشر در آخرالزمان فاطمه(س) را اسوه خویش مى‏خواند زیرا نیازها و مسایل جامعه امام عصر(عج) را سیره و سلوك فاطمه(س) پاسخ مى‏دهد «وفى ابنة رسول الله(ص) لى اسوة حسنة‏» (3)
چشم‏هاى جوینده ما باید زندگى او را سراپا به نظاره بنشیند; چه آنكه سیره این هدیه بزرگ خدا مشعلى است كه ما را از شب‏هاى جهل و گودالهاى انحراف رهایى مى‏بخشد. فقیهان مستند برخى از فتاوى خود را فعل فاطمه(س) و تاسى به آن حضرت(ع) قرار داده‏اند. به عنوان نمونه صاحب جواهر زیارت قبور در شنبه و پنجشنبه را بر پایه تاسى به فاطمه(س) مستحب مؤكد مى‏شمرد. (4)
شایسته است‏حوزه‏هاى علمى به سخنان و سیره فاطمه(س) به عنوان یك منبع فقهى بیشتر روى بیاورند.

3 - بزرگداشت ولادت زهرا(س)

بیستم ماه جمادى‏الآخر روز میلاد فرخنده فاطمه زهرا(س) است. نسبت‏به این روز چند عمل وارد شده است. فلسفه این اعمال گرامیداشت روز ولادت آن حضرت(س) و در نتیجه تحكیم پیوند معنوى با آفریدگار است.
این اعمال عبارتند از:
- شادمانى كردن (5)
- روزه گرفتن (6)
- انجام كارهاى نیكو از قبیل صدقه دادن و ... (7)
- زیارت آن حضرت(ع) (8)
این اعمال در جاى خود توضیح داده مى‏شود.

4 - بزرگداشت روز ازدواج فاطمه(س)

ازدواج فاطمه(س) با على(ع) رخداد مهمى در تاریخ است كه بركات این ازدواج همچنان مى‏جوشد و فزونى مى‏یابد درختان پربار معرفت و گلهاى عطرآگین معنویت در باغ ازدواج این دو شخصیت رویید و همچنان مى‏روید.
از این روى باید این نقطه عطف تاریخى را در تاریخ گرامى داشت و به همین جهت اسلام براى این روز حساس و تعیین‏كننده وظایفى قرار داده است; مانند:
- روزه گرفتن (9)
- خواندن نماز حضرت فاطمه(س) (10)
ناگفته نماند در تعیین روز ازدواج فاطمه(س) سه نظر وجود دارد. (11)
1 - اول ذى الحجه روز ازدواج بوده است.
بیشتر این نظر را برگزیده‏اند.
2 - ششم ذى الحجه روز ازدواج بوده است.
3 - بیست و یكم محرم ازدواج رخ داده است.

5 - بزرگداشت روز شهادت فاطمه(س)

بزرگداشت‏شهادت فاطمه(س) به عنوان سرآغاز مصیبتهاى اهل بیت، معنى و پیام خاصى در بر دارد چه آنكه تفسیر درست مصیبتهاى بعدى با بزرگداشت‏شهادت او آشكار مى‏شود.
از این روى وظایف خاصى براى بزرگداشت این روز وارد شده است. مانند:
- برپا داشتن مراسم حزن و عزا. (12)
در این زمینه شیخ مفید مى‏گوید: در روز شهادت فاطمه حزن و اندوه مؤمنین تازه مى‏شود. (13)
- خواندن زیارت حضرت(ع) (14)

6 - بزرگداشت نام فاطمه(س)

احكام زیر اهمیت و جایگاه نام فاطمه(س) را آشكار مى‏كند و تعظیم و احیاى آن را لازم مى‏شمرد:
6 - 1 - مستحب است فرزند دختر را فاطمه(س) نام گذاریم. (15)
6 - 2 - به كسانى كه فاطمه(س) نام دارند، باید احترام گذاشت.
امام صادق(ع) فرمود:
اگر دخترت را فاطمه(س) نامیدى دشنامش مده، نفرینش مكن و او را مزن. (16)
6 -3 - كسى كه غسل واجب بر عهده دارد بنا بر احتیاط واجب نباید جایى از بدن ود را به اسم فاطمه(س) برساند. (17)
6 - 4 - بردن نوشته حاوى نام فاطمه(س) به مستراح كراهت دارد. (18)

7 - تسبیح فاطمه(س)

7 - 1 - كیفیت تسبیح فاطمه(س)

بر پایه روایات، این تسبیح سى و چهار «الله اكبر»، سى و سه «الحمدلله‏» و سى و سه «سبحان‏الله‏» است. (19)

7 - 2 - چرا تسبیح فاطمه(س) نام گرفته است؟

این تسبیح از آن جهت‏به تسبیح فاطمه(س) نام گرفته كه پیامبر(ص) آن را به این بانوى دو عالم تعلیم كرد. (20)

7 -3 - اهمیت تسبیح فاطمه(س)

تسبیح حضرت زهرا(س) از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است نكات زیر این اهمیت را آشكار مى‏سازد:
الف) تاكید روایات بر آن. به برخى از این روایات اشاره مى‏كنیم:
- امام باقر(ع) فرمود: خداوند در میان حمدها به چیزى با فضیلت‏تر از تسبیح فاطمه(س) عبادت نشده است. (21)
- امام صادق(ع) فرمود: براى من تسبیح فاطمه(ع) به دنبال هر نماز در هر روز محبوبتر از هزار ركعت نماز در هر روز است. (22)
- امام صادق(ع) فرمود: سوگند بخدا اگر چیزى با فضیلت‏تر از تسبیح زهرا(س) بود پیامبر(ص) آن را به فاطمه(س) تعلیم مى‏داد. (23)
- در حدیث آمده كه تسبیح فاطمه(س) یكى از علامتهاى مؤمن است.
ب) مستحب است كودكان را به انجام تسبیح حضرت زهرا(س) وادار كنیم. (24)
ج) مستحب است همیشه به انجام این تسبیح مبادرت بورزیم. (25)
د) اهمیت این تسبیح تا آنجا است كه امام صادق(ع) فرمود: من سبقت اصابعه لسانه حسب له. (26)
اگر كسى انگشتان او (بخاطر سرعت در شمارش دانه‏هاى تسبیح و یا بندهاى انگشتان) از زبانش پیشى گیرد (و در نتیجه عدد هر ذكرى را به اندازه نگوید) براى او ذكرهاى فوت شده حساب مى‏شود.

7 - 4 - وقت و موارد تسبیح

مبادرت ورزیدن به انجام این تسبیح در همه اوقات مستحب است ولى در برخى از موارد این تسبیح اهمیت و استحباب بیشترى پیدا مى‏كند به برخى از آن اشاره مى‏شود.
الف) به دنبال هر نماز. این مورد در صدر همه قرار دارد و بهترین آنهاست. (27)
ب) بعد از نماز وتر. (28)
ج) به هنگام خوابیدن. (29)
د) به هنگام گرفتارى و داشتن حاجت. (30)

7 - 5 - احكام تسبیح فاطمه(س)

1 - مستحب است موالات را در این تسبیح رعایت كرده و آن را قطع نكنیم. (31)
2 - مستحب است هر گاه در آن شك رخ داد مشكوك را اعاده كنیم. (32)
3 - مستحب است‏بعد از آن دعاى خاصى كه وارد شده است را بخوانیم. این دعا در مستدرك ج 5، ص 64 ذكر شده است.

8 - توسل به فاطمه(س)

تقرب به درگاه الهى نیازمند توسل جستن به انسانهایى است كه مقام و آبرویى نزد خداى متعال دارند.
نزدیكى فاطمه زهرا به خدا تا آنجا است كه رضایت او رضایت‏خداست و خشم او غضب خداست.
بنابراین باید از «باغ قرب‏» او میوه بر گرفت كه خداوند این نعمت‏بزرگ را به شیعیان ارزانى داشته است.
به همین جهت كمتر دعاى توسلى است كه نام زهرا(س) در آن به میان نیامده باشد.
در كنار دعاهایى كه در آنها به عموم اهل بیت‏7 توسل شده دعاهایى یافت مى‏شود كه فقط توسل به فاطمه(ع) است. مانند آنچه در روایت وارد شده كه به هنگام داشتن حاجت، دو ركعت نماز بجاى آور آنگاه سه بار الله اكبر بگوى و سپس تسبیح حضرت زهرا(س) را انجام بده بعد به سجده برو و صد بار بگوى «یا مولاتى یا فاطمة اغیثینى‏» سپس طرف راست صورت را بر زمین بنه و همین جمله را صد بار دیگر بخوان و بعد طرف چپ صورت را بر زمین بگذار و صد بار دیگر آن را تكرار كن در آخر پیشانى خویش بر سجده گذار و جمله یاد شده را صد بار دیگر انجام بده و سپس حاجتت را بخواه. (33)

9 - جلب رضاى فاطمه(س)

پیامبر(ص) فرمود:
خداوند با خشم فاطمه خشمگین و با رضایت فاطمه(س) خشنود مى‏شود. (34)

10 - دروغ بستن به فاطمه(س)

بنا بر احتیاط واجب دروغ بستن بر حضرت زهرا(س) روزه را باطل مى‏كند. (35)

11 - دعاى فاطمه(س)

11 - 1 - این دعا به عنوان دعاى فاطمه(س) وارد شده و در هنگام داشتن حاجت‏خوانده مى‏شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا حى یا قیوم برحمتك استغیث فاغثنى ولا تكلنى الى نفسى طرفة عین ابدا و اصلح لى شانى كله. (36)
11 - 2 - در روایات دعایى وارد شده كه پیامبر(ص) آن را به فاطمه(س) و على(ع) تعلیم كرد. این دعا در مستدرك ج 8، ص 214 نقل شده است.
امام صادق(ع) فرمود:
اگر دخترت را فاطمه(س) نامیدى دشنامش مده، نفرینش مكن و او را مزن.

12 - دوستى فاطمه(س)

پیامبر(ص) فرمود:
كسى كه دخترم فاطمه(س) را دوست‏بدارد در بهشت‏با من است و كسى كه او را دشمن بدارد در دوزخ است. دوست داشتن فاطمه(س) آدمى را در صد مورد سود مى‏بخشد كه آسانترین آنها مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط و محاسبه است. (37)

13 - زیارت فاطمه(س)

13 - 1 - جایگاه و اهمیت زیارت فاطمه را پیامبر(ص) فرمود:

«من زار فاطمة فكانما زارنى‏» (38)
كسى كه فاطمه(س) را زیارت كند گویا مرا زیارت كرده است.

13 - 2 - انواع زیارت فاطمه(س):

الف) زیارت قبر آن حضرت(س)
این زیارت به این صورت است كه كنار قبر آن حضرت(س)باید قرار گرفت و زیارت خاصى كه با این جمله شروع مى‏شود را قرائت كرد: «یا ممتحنة امتحنك الله الذى خلقك قبل ان یخلقك فوجدك لما امتحنك صابرة...» (39)
ب) زیارت روز شهادت فاطمه(س)
در روز سوم جمادى الثانیه - كه روز شهادت حضرت(س)است - خواندن این زیارت مستحب است.
السلام علیك یا سیدة نساء العالمین السلام علیك یا والدة الحجج على الناس اجمعین. السلام علیك ایتها المظلومة الممنوعة حقها. اللهم صل على امتك و ابنته نبیك و زوجة وصى نبیك صلوة تزلفها فوق زلفى عبادك المكرمین من اهل السموات و الارضین. (40)
ج) زیارت روز ولادت
روز بیستم جمادى‏الثانى روز ولادت فاطمه زهرا(س) است‏یكى از اعمال این روز خواندن زیارت آن حضرت(س) است. مى‏توان در این روز زیارتى را كه خواندن آن در كنار قبر حضرت(س) مستحب است قرائت كرد. (41)
د) زیارت روز جمعه
مستحب است انسان در هر روز جمعه غسل كند و پیامبر(ص) و فاطمه(س) و امامان علیهم السلام را از دور زیارت كند. (42)

14 - صلوات فرستادن بر فاطمه(س)

پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمود:
اى فاطمه! هر كس بر تو صلوات بفرستد خداوند متعال وى را مى‏بخشد و او را در بهشت‏به من ملحق مى‏كند در هر كجاى آن كه باشم. (43)
شیخ طوسى در كتاب مصباح المتهجد صلوات مخصوص فاطمه را ذكر مى‏كند كه بهتر است‏با آن بر حضرت‏3 صلوات بفرستیم. (44)

15 - كشتن سب‏كننده فاطمه(س)

صاحب جواهر نویسنده بزرگترین دائرة المعارف فقه شیعه مى‏گوید: سب فاطمه(س) نیز چون سب امامان علیهم السلام موجب قتل مى‏شود. (45)

16 - گرامى داشتن ذریه فاطمه(ع)

نصف خمس، سهم سادات نیازمند است‏سید كسى است كه از پدر به عبدالمطلب برسد هر چند این نسبت از غیر طریق پیامبر(ص) باشد با این وصف - همانطور كه صاحب جواهر مى‏گوید - سزاوار است كه فرزندان فاطمه(ع) را بر دیگران ترجیح داده و به آنان خمس بیشتر بدهیم. (46)
این مساله اعتبار خود را از این اصل مى‏گیرد كه باید فاطمه(س) را گرامى داشت.

17 - نماز

در ارتباط با فاطمه(س) دو نماز مطرح است‏یكى موسوم به نماز فاطمه(س) و دیگرى موسوم به نماز زیارت فاطمه(س).

18 - 1 - نماز فاطمه(س)

یكى از مستحبات، خواندن نماز فاطمه(س) است. پیرامون كیفیت این نماز و وقت آن، توضیحات زیر ارائه مى‏شود:

18 - 1 - 1 - كیفیت نماز فاطمه(س)
نماز فاطمه(س) به دو صورت نقل شده است:

الف) این نماز دو ركعتى است در ركعت اول بعد از حمد صد بار سوره قدر و در ركعت دوم بعد از حمد صد بار سوره توحید خوانده مى‏شود (47) در روایت آمده كه تسبیح حضرت زهرا بعد از این نماز بجاى آورده شود. (48) و نیز بر پایه برخى از روایات این نماز دعاى خاصى دارد كه بعد از آن خوانده مى‏شود این دعا را شیخ طوسى در مصباح المتهجد» نقل كرد. و خواندن آن بعد از نماز مستحب است. (49)
ب) نماز حضرت زهرا چهار ركعت است در هر ركعت پنجاه بار سوره توحید قرائت مى‏شود. (50)
در مصباح المتهجد دعایى نقل شده كه بعد از این نماز خوانده مى‏شود. (51)

18 - 1 - 2 - وقت نماز فاطمه(س)

خواندن نماز فاطمه(س) در همه اوقات مستحب است (52) ولى در دو وقت استحباب بیشترى دارد:
صاحب جواهر مى‏گوید: مؤكد بودن استحباب نماز در این ماه به جهت‏شرافت این ماه است. (54)
ب) در روز اول ماه ذى الحجه (55) . صاحب جواهر مى‏گوید: این روز - اول ماه ذى‏الحجه - روز ازدواج فاطمه(س) با على(ع) است. (56)
شاید استحباب بیشتر نماز در این روز به جهت همین موضوع باشد. (57)

18 - 2 - نماز زیارت فاطمه(س)

18 - 2 - 1 - كیفیت نماز زیارت

صاحب جواهر مى‏گوید نماز زیارت آن حضرت(س) مستحب است و این نماز به صورت هشت‏یا شش یا چهار یا دو كعت‏خوانده مى‏شود. (58)
فرزند سید بن طاووس در كتاب خود نماز زیارت را اینگونه ذكر مى‏كند. این‏ء نماز دو ركعت دارد در هر یك از دو كعت‏بعد از حمد شصت‏بار سوره توحید قرائت مى‏گردد و یا اینكه در ركعت اول بعد از حمد سوره توحید و در ركعت دوم بعد از حمد سوره قل یا ایها الكافرون خوانده مى‏شود. (59)

18 - 2 - 2 - وقت نماز زیارت

فرزند سید بن‏طاووس نمازى كه ذكر شد را نماز زیارتى مى‏داند كه اختصاص به روز سوم جمادى‏الاخرى (روز وفات فاطمه(س)) دارد بنابر این نماز در این روز بجاى آورده مى‏شود. (60)

سلام كردن به فاطمه(س)

فاطمه(س) فرمود: پیامبر(ص) به من فرمود: كسى كه بر پیامبر(ص) و فاطمه(س) سه روز سلام بفرستد به بهشت رود. راوى پرسید این اختصاص به دوران حیات پیامبر(ص) و شما دارد یا بعد از مرگتان نیز چنین است فاطمه(س) فرمود: هم در زمان حیاتمان و هم بعد از مرگمان چنین است.

پى‏نوشتها:

1- جواهر الكلام، 20 / 85.
2- بحارالانوار،43 / 65.
3- همان،53 / 180.
4- جواهر الكلام.
5- مسار الشیعه.
6- مفاتیح الجنان.
7- مفاتیح الجنان و مسار الشیعه.
8- مفاتیح الجنان.
9- بحارالانوار،43 / 92.
10- جواهر الكلام، 12 / 198 ، بحارالانوار،43 / 92.
11- بحارالانوار،43 / 92.
12- مسار الشیعه.
13- همان.
14- مفاتیح الجنان.
15- مستدرك الوسائل.
16- همان.
17- رساله عملیه حضرت امام (قدس سره).
18- جواهر الكلام، 22 / 72.
19- وسائل الشیعه، باب 10 از ابواب تعقیب حدیث‏3، جواهرالكلام، 10 /397.
20- همان.
21- جواهر، 10 /397.
22- همان،396.
23- همان،397.
24- مستدرك الوسائل، 5 /36.
25- همان.
26- جواهر الكلام، 10 / 408.
27- همان‏396.
28- مصباح المتهجد، 142.
29- مستدرك الوسائل، 5 /39.
30- همان،6 / 312.
31- همان، 5 / 64.
32- جواهر الكلام، 10 /407.
33- مستدرك الوسائل،6 / 312.
34- همان.
35- رساله عملیه حضرت امام (قدس سره).
36- مفاتیح الجنان.
37- بحارالانوار،27 /116.
38- مستدرك الوسائل، 10 / 182.
39- مزار شیخ مفید، 155.
40- همان،156.
41- مفاتیح الجنان.
42- مستدرك الوسائل، 10 / 371.
43- بحارالانوار،43 / 55.
44- مصباح المتهجد، 358.
45- جواهر الكلام، 21 / 345.
46- همان،16 / 105.
47- همان، 12 / 195.
48- همان.
49- مصباح المتهجد، 265.
50- همان،266.
51- همان.
52- جواهر الكلام، 12 / 198.
53- همان.
54- همان.
55- همان.
56- همان.
57- همان، 2 /87.
58- مفاتیح الجنان.
59- همان،.
60- احقاق الحق.

منبع: ماهنامه كوثر
دوشنبه 4/2/1391 - 22:22
اهل بیت
نویسنده:محمدرضا جباران
بررسى كامل سخنانى كه رسول مكرم اسلام(ص) به مناسبتهاى مختلف در باره صدیقه كبرا علیها السلام فرموده است فرصتى ویژه مى‏طلبد كه این مقام را گنجایش آن نیست. ما در این مبحث‏به منظور تبرك به كلام نورانى نبوى به چند مورد اشاره‏مى‏كنیم.

1- فاطمه پاره تن من است.

رسول خدا(ص) فرموده است: فاطمه پاره تن من است. هر كس او را خشمگین كند مرا خشمگین نموده است. (1)
و فرمود: هر آنچه او را اندوهگین كند، مرا هم اندوهگین مى‏كند. هر آن‏چه او را بیازارد ... و خسته كند، مرا نیز آزرده مى‏سازد. هر چه او را شادمان كند، مرا هم شادمان، و هر چه او را افسرده سازد مرا هم افسرده مى‏نماید. (2)
برخى از اهل تسنن به این حدیث استدلال كرده‏اند كه هر كس به فاطمه زهرا بد بگوید كافر مى‏شود. (3)

2- غضب فاطمه غضب خداست.

فرمود: اى فاطمه، خداوند به خاطر غضب تو غضب مى‏كند و به خاطر رضاى تو خشنود مى‏شود. (4)

3- فاطمه سرور زنان جهان است.

و سرور زنان با ایمان است. (7)
زمانى نیز فرمود: ... این فرشته آمده است تا به من بشارت دهد كه فاطمه سرور زنان بهشت است. (8)

4- فاطمه قبل از همه وارد بهشت مى‏شود.

فرمود: اولین كسى كه وارد بهشت مى‏شود، فاطمه دختر محمد(س) است. (9)

5- فاطمه(س) روز قیامت هم منزل پیامبر اكرم(ص) است.

فرمود: من و على و فاطمه و حسن و حسین روز قیامت در زیر بارگاه عرش خواهیم بود. (10)
امیرالمؤمنین(ع) روایت كرده است كه شبى پیامبر اكرم(ص) در خانه ما خوابید. نیمه‏شب حسن آب خواست و حضرت برخاسته، كاسه‏اى آب از مشك برگرفت تا به او بنوشاند. در این میان حسین دست‏به كاسه آب برد، پیامبر او را باز داشت و آب را به حسن داد. فاطمه(س) عرض كرد: اى رسول خدا! مثل اینكه حسن را بیشتر دوست مى‏دارى! فرمود: نه، ولى او قبل از حسین آب خواست. آنگاه فرمود: اى فاطمه، من و تو و این دو و اینكه در خواب است [على(ع)] همه در روز قیامت در یك جا خواهیم بود. (11)
و فرمود: در بهشت درجه‏اى است كه «وسیله‏» نام دارد. هنگامى كه دعا مى‏كنید، از خدا براى من آن درجه را بخواهید. گفتند: اى رسول خدا، چه كسى با تو در آنجا ساكن خواهد بود؟
فرمود: على، فاطمه، حسن و حسین. (12)

6- نسل فاطمه(س) بر آتش حرام است.

فرمود: فاطمه پاكدامن است، پس خدا نسل او را بر آتش حرام كرده است. (13)
و فرمود: خدا تو و فرزندانت را عذاب نخواهد كرد. (14)

7- فاطمه(س) میوه وجود پیامبر است.

فرمود: من درختى از بهشتم و فاطمه میوه اوست. (15)

8- فاطمه پاره‏اى از وجود پیامبر است.

فرمود: فاطمه از وجود من است. هر چه او را خوشحال كند مرا خوشحال مى‏سازد و هر چه او را غمگین سازد، مرا غمگین مى‏كند. (16)

9- دوستداران فاطمه در بهشتند.

فرمود: اى سلمان، هر كس فاطمه را دوست‏بدارد در بهشت است و هر كس با فاطمه دشمنى ورزد در جهنم است. اى سلمان، دوستدارى فاطمه، در یكصد جایگاه به كار مى‏آید كه راحت‏ترین آنها، لحظه مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط و محاسبه است.
هر كس دخترم از او راضى باشد من از او راضى هستم و هر كس من از او راضى باشم خدا از او راضى است و هر كس كه فاطمه بر او غضب كند خدا بر او غضب مى‏كند. (17)

10- فاطمه(س) مظهر نیكى است.

فرمود: اگر حسن و نیكى همچون پیكرى نمایان مى‏گردید همانا سیماى فاطمه مى‏شد. بلكه فاطمه بزرگتر از آن است. (18)

11- فاطمه(س) روح پیامبر است.

فرمود: دخترم فاطمه سرور اولین و آخرین زنان جهان است. او پاره تن من، نور چشم و میوه دل من و روح من است. او حوریه آدمى نسب است. هرگاه در محراب مقابل پروردگارش مى‏ایستد نورش براى فرشتگان آسمان مى‏درخشد آنچنان كه نور ستارگان براى اهل زمین. و خداى عز و جل به فرشتگان مى‏گوید: اى فرشتگان من، به بنده‏ام فاطمه بنگرید كه چگونه در مقابل من ایستاده و اعضاى بدنش از خوف من مى‏لرزد. بنگرید چگونه قلبش متوجه من است. شما را شاهد مى‏گیرم كه او و پیروانش را از آتش ایمن كردم ... آنگاه همان‏طور كه مریم را صدا زد او را صدا مى‏زند و مى‏گوید: اى فاطمه، خدا تو را برگزیده و تطهیر كرده و بر زنان جهان برترى بخشیده است ... (19)

12- فاطمه(س) مادر (دلسوز) پدرش است.

پیامبر اكرم(ص) او را به این كنیه افتخار بخشید و او در مدینه به این كنیه مشهور بود. (20)
در تفسیر این كنیه گفته‏اند منظور از پدر شان رسالت پیامبر(ص) است. بنابراین فاطمه مادر اسلام و مسلمین است. یعنى همان‏طور كه اطفال در شداید و گرفتاریها به مادر خویش پناه مى‏برند و مادر مرجع و محور آنهاست فاطمه زهرا(س) پناهگاه پیروان اسلام در شداید و گرفتاریهاست. و هنگامى كه حق و باطل با هم مشتبه شوند جویندگان حق، راه راست و حق را از او مى‏جویند.
بحقیقت فاطمه میزان است. همراه او بودن با خدا بودن است و پیروى از او پیمودن راه مستقیم است و جدایى از او جدایى از خدا و حقیقت اسلام.

رفتار پیامبر(ص) نسبت‏به زهرا(س)

زهرا(س) در نظر پیامبر عظیم‏الشان‏9 از جایگاهى بلند برخوردار بود و نمى‏توان براى منزلت و قرب فاطمه نزد رسول خدا(ص) حدى تعیین كرد. صحیح‏تر آن‏كه بگوییم زبان و قلم را آنچنان قدرتى برخوردار نیست كه بتواند از عهده این كار برآید. در یك سخن باید گفت: «در پهناورترین مكان قلب پدر خویش رسول خدا(ص) جاى داشته و در كشور وجود پیامبر اكرم(ص) بهترین موقعیت از آن وى بود.» (21)
اولیاى خدا از بالاترین درجات صفات انسانى برخوردار بوده‏اند و هر صفت‏به صورت كامل در ایشان موجود بوده است. یكى از آن صفات عاطفه و مهرورزى است. شاید كسانى تصور كنند كه مهر ورزیدن به اعضاى خانواده نوعى وابستگى است و اولیاى خدا كه از هر گونه وابستگى به غیر خدا منزه‏اند، از این علاقه نیز مبرا و نسبت‏به اعضاى خانواده خویش داراى گونه‏اى بى‏تفاوتى مى‏باشند. ولى این، سخنى ناصواب و فكرى خطاست. چه اینكه در این صورت آن بزرگواران از داشتن یكى از ویژگیهاى مهم انسانى بى‏بهره مى‏باشند. دیگر اینكه گذشتن از اعضاى خانواده چون فرزند و برادر در راه خدا براى ایشان هیچ مزیتى نمى‏باشد. زیرا از چیزى گذشته‏اند كه هیچ علاقه‏اى به آن ندارند.
اگر بپذیریم كه پیامبران نسبت‏به فرزندان خویش عاطفه پدرى نداشته‏اندباید تمام تمجیدى كه از حضرت ابراهیم(ع) به خاطر ذبح فرزندش مى‏شود لغو و بى‏حساب باشد.
بنابراین، اولیاء الهى نه تنها داراى عاطفه و مهر بوده‏اند بلكه عالیترین درجات آن را در وجود خویش داشته‏اند.
آنچه در این زمینه اولیاء خدا را از سایر مردم ممتاز مى‏سازد آن است كه عاطفه خویش را محور انتخاب قرار نمى‏دهند. ایشان در مقام بندگى مى‏توانند شدیدترین درجه عاطفه را نادیده انگاشته، فرزندى دلبند یا برادرى عزیز را در راه خدا تقدیم كنند. آنچنان كه حضرت ابراهیم(ع) بر آن مى‏شود كه با دست‏خود فرزندش را سر ببرد و حضرت سیدالشهداء در كمتر از یك روز همه عزیزان خود را در پاى معبود قربان مى‏كند. آنان مى‏توانند كسى از اعضاى خانواده خویش را از خود برانند و از وجود او چشم پوشند، مانند حضرت نوح(ع) كه از فرزند ناشایست‏خویش چشم پوشید.
از طرف دیگر اگر فرزندى آنچنان كه شایسته مقام بندگى است‏خود را با معیارهاى الهى تطبیق دهد عاطفه پدرى به مهر الهى آمیخته مى‏شود و اسطوره مى‏آفریند. گریه‏هاى یعقوب پیامبر در طول سالیان متمادى و تا سر حد كورى تنها برگرفته از عاطفه پدرى براى از دست دادن فرزند نبود بلكه چون وى پسرى را از دست داده بود كه تا افق وجود پدر بالا آمده و شانه به شانه او مسیر تكامل انسانى را طى كرده بود. یعقوب یوسف را مى‏طلبید چون تنها یوسف او را مى‏فهمید و بوى آشنا را از وى استشمام مى‏كرد. همان بویى كه چون از پیراهن یوسف متصاعد شد از دروازه مصر كلبه احزان پدر را در كنعان معطر كرد.
با توجه به این مقدمه به ذكر پاره‏اى از اظهار علاقه‏هاى وجود مقدس نبوى نسبت‏به دخت گرانقدرش مى‏پردازیم.

1- كوتاهترین زمان دورى

پیامبر عظیم‏الشان اسلام هنگامى كه آهنگ سفر داشت‏با فاطمه(س) بعد از همه وداع مى‏كرد و هنگام مراجعت، با او قبل از همه ملاقات مى‏كرد. (22)

2- بوسه و احترام

عایشه روایت مى‏كند: هنگامى كه فاطمه(س) داخل مى‏شد پدرش بر مى‏خاست، او را مى‏بوسید و در جاى خود مى‏نشاند.
همچنین او مى‏گوید: روزى پیامبر گلوى فاطمه را بوسید، عرض كردم: اى رسول خدا، كارى كردید كه پیشتر انجام نمى‏دادید!
حضرت فرمود: اى عایشه، وقتى مشتاق بهشت مى‏شوم گلوى فاطمه را مى‏بوسم. (23)

3- سلام پیاپى

تا مدتها پس از نزول آیه تطهیر هنگامى كه پیامبر(ص) براى نمازهاى پنجگانه از منزل خارج مى‏شد نخست‏به در خانه فاطمه(س) مى‏رفت، دستانش را به دو طرف در مى‏گرفت و با صداى بلند مى‏فرمود: سلام بر شما، اى اهل بیت! (24)

4- دلسوزى بر فاطمه(س)

در روایات زیادى وارد شده كه آن حضرت با مشاهده سختى حال دختر عزیزش به شدت مى‏گریست.
آرى، پیامبر مكرم اسلام(ص) عمیق‏ترین احساسات پدرانه خویش را نثار فاطمه(س) مى‏نمود و این برخوردها ناشى از احساسات و عواطف محض نبوده است وگرنه مى‏بایست‏با دختران دیگر خویش هم به همین شیوه برخورد مى‏كرد. از همین‏رو درمى‏یابیم كه این شدت علاقه ناشى از اوج كمال فاطمه(س) و محبوبیت او نزد خداست.
در حقیقت پیامبر(ص) در این همه اظهار علاقه از خداوند متعال متابعت مى‏كرده است. گویى پیامبر(ص) وظیفه دارد موضع قرآن را در این زمینه تفسیر كند و مردم زمان خویش را به این موضع‏گیرى آشنا نماید.
موضع قرآن نسبت‏به فاطمه(س) و خانواده او
آیات زیادى چون آیه تطهیر، مباهله، هل اتى و قربى در شان صدیقه كبرى علیها السلام و خانواده‏اش نازل شده و مفسران تمام مذاهب اسلامى به آن اذعان دارند ما از همه به توضیح مختصرى از آیه مودت اكتفا مى‏كنیم.
قرآن كریم مى‏فرماید:
«قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فى القربى‏» (25)
«اى رسول گرامى! به مردم بگو من در مقابل رسالت‏خویش از شما مزدى نخواهم جز آنكه به خویشاوندان من مودت ورزید.»
مودت عبارت از محبت‏شدید و علاقه‏اى است كه قلب انسان را فرا گرفته باشد. به عبارت دیگر مودت مرز بین دوست داشتن و عشق ورزیدن است. در این آیه شریف مودت اهل بیت‏به عنوان مزد رسالت پیامبر اسلام تعیین شده و مفاد آیه این است كه اگر كسى به خاندان پیامبر كه مورد نظر این آیه هستند، مودت نورزد نسبت‏به نبى مكرم اسلام جفا روا داشته و حق او را ادا نكرده است.
زمخشرى در كشاف روایت كرده است: وقتى این آیه نازل شد گفتند: اى رسول خدا، خویشان تو كه مودتشان بر ما واجب شده كیانند؟
آن حضرت فرمود: على، فاطمه و دو پسر ایشان. (26)
در آیه دیگرى مى‏فرماید: «ما سئلتكم من اجر فهو لكم‏» (27)
«من هر مزدى از شما بخواهم براى خود شماست.»
از این آیه كریمه به دست مى‏آید كه از مودت خویشان رسول اكرم(ص) كه در آیه قبل به عنوان مزد رسالت آن حضرت واجب شده نفعى عاید پیامبر(ص) نمى‏شود.
بعلاوه رسالت و نبوت چیزى نیست كه انسان بتواند مزدى شایسته و لایق براى آن تقدیم كند. و به همین علت قرآن كریم از پیامبران نقل مى‏كند كه همگى به پیروان خویش مى‏فرمودند: ما مزدى از شما نمى‏خواهیم. پاداش ما فقط با خداست. (28)
چگونه نفع مودت عاید خود ما مى‏شود؟
در آیه‏اى دیگر به بیان این چگونگى پرداخته، مى‏فرماید:
«قل لا اسئلكم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الى ربه سبیلا» (29)
«بگو من مزد از كسى نمى‏خواهم مگر (همین كه) كسانى بخواهند راهى به سوى پروردگار خویش بیابند.»
در واقع مودت اهل بیت كه همان مزد رسالت است راه عبودیت‏خداست. ایشان محور توحید، و خانه‏هایشان مدارس تربیت‏بندگانى است كه مشتاق عمل به دین خالص پیامبرند. زمخشرى در كشاف مى‏نویسد: این كلام مانند گفتار كسى است كه از روى دلسوزى تلاش كرده و براى تو مالى به دست آورده است. آنگاه به تو مى‏گوید من از تو هیچ پاداشى نمى‏خواهم جز اینكه در حفظ این مال بكوشى و آن را از دست ندهى. حال اگر تو آن مال را براى خودت حفظ كردى در حقیقت پاداشى به او نداده‏اى ولى او این حقیقت را به اسم ثواب و پاداش از تو تقاضا كرده است و به این ترتیب دو مطلب را به او فهمانده است: 1- اینكه او به هیچ وجه طمع پاداش ندارد. 2- اینكه او نسبت‏به تو بسیار مهربان است و اگر تو مال را براى خودت حفظ كنى او همین را به عنوان پاداش از تو مى‏پذیرد.
آنگاه اضافه مى‏كند: به جان خودم، رسول خدا(ص) نسبت‏به قوم خود و مردمى كه براى هدایتشان مبعوث شد بیش از این دلسوز و مهربان بود. (30)

پى‏نوشتها:

1- خصائص نسائى، ص 35 و كنزالعمال، ج‏6، ص 220.
2- فضائل الخمسة، ج‏3، ص 5-15.
3- كتاب فضائل الخمسة من الصحاح السته، ج‏3، ص 151 مجموعه‏اى است مشتمل بر فضایل و مناقب نبى مكرم اسلام(ص)، على(ع)، فاطمه(س) و امام حسن و امام حسین كه به همت‏سید مرتضى حسینى فیروزآبادى (از علماى معاصر شیعه) از كتب معتبر علماى اهل تسنن جمع‏آورى شده است.
4- ذخائر العقبى، ص‏39 و میزان الاعتدال ذهبى، ج 2، ص 72.
5- كنزالعمال. ج‏7، ص 111.
6- فضائل الخمسة، ج‏3، ص‏137.
7- همان، ص‏146.
8- صحیح ترمذى، ج 2، ص‏306.
9- مستدرك الصحیحین، ج 2، ص 152.
10- معجم هیثمى، ج‏9، ص 184.
11- اسد الغابة، ج 5، ص‏269.
12- كنزالعمال، ج‏7، ص 102.
13- اسد الغابة، ج 5، ص 510.
14- كنزالعمال، ج‏6، ص‏219.
15- فرائد السمطین، ج 2، ص 30.
16- همان، ص 45.
17- همان، ص‏67.
18- همان، ص 68.
19- همان، ص 35.
20- اسد الغابة، ج 5، ص 520 و الاستیعاب، ج 2، ص 752.
21- فاطمة زهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه دكتر حسین فریدونى، ص‏227.
22- مستدرك الصحیحین، ج 1، ص 498 و ج‏3، ص‏6-155.
23- صحیح ترمذى، ج 2، ص‏319.
34- فرائد السمطین، ج 2، ص 50 و 61.
25- سوره شورى، ایه‏23.
26- تفسیر كشاف، ج 4، ص‏219.
27- سوره سبا، آیه‏47.
28- براى نمونه: سوره شعرا، آیات‏109-127، 145، 164 و 180.
29- سوره فرقان، آیه‏57.
30- تفسیر كشاف، ج‏3، ص 288.

منبع: ماهنامه كوثر
دوشنبه 4/2/1391 - 22:22
اهل بیت
نویسنده: سید جعفر ربانى
مرورى بر زندگى حضرت زهرا(س) در كتب و مخصوصا صحاح اهل سنت (1) از دو جهت اهمیت دارد: نخست اینكه; عظمت‏بانوى دو عالم، نزد هر دو گروه آشكار مى‏شود. و دیگر اینكه، با وجود چنین عظمتى چگونه بسیارى از اهل نت‏به تاویلات و توجیهات تاریخ آن عصر روى آورده‏اند.
زندگینامه فاطمه(س) در این كتابها به شش فصل مهم تقسیم شده است:
فضایل صدیقه كبرا(س)،
ازدواج،
سوگوارى پدر،
مناظرات «بویژه با خلیفه اول و دوم‏»،
رحلت،
و روایات آن حضرت.

فضایل:

1- شباهت‏به پدر

فاطمه حقیقت پدر و انعكاس نور او بود كه در جسم فاطمه متجلى گشت. عایشه مى‏گوید: زمانى همه همسران رسول خدا(ص) برگرد وجودش جمع بودند در این هنگام فاطمه كه مانند پیامبر گام برمى‏داشت، وارد شد با ورود او همه دیدند كه پدر با محبت تمام به وى خوش‏آمد گفت و او را در كنار خود نشاند. (2)
و باز عایشه نقل مى‏كند: هیچ زنى را از جهت‏حركات و نشست و برخاست و رفتار مانند زهرا(س) نسبت‏به پیامبر(ص) ندیدم. (3)
بى‏شك تحمل و بردبارى فاطمه(س) در برابر مشكلات مختلف ناشى از اخلاق پدرگونه او بود.

2- مبارز خردسال

براى رهروان راه استقامت و صاحبان روحهاى بزرگ، ایام طفولیت و بزرگى یكسان است.
در شرایط سخت اقتصادى، سیاسى و نظامى سرزمین مكه و دوران قبل از هجرت هرگاه پیامبر، خسته و رنجور از زخم‏زبان و شمشیر و سنگ به خانه مى‏آمد دستهاى كوچك زهرا بود كه آرامش را به پدر باز مى‏گرداند و به یارى او مى‏شتافت.
آن روز پیامبر خدا(ص) در مسجدالحرام و در كنار كعبه مشغول نماز بود ابوجهل با عده‏اى دیگر در گوشه‏اى به هرزه‏گرى سرگرم بودند، تا چشمش به پیامبر(ص) افتاد رو به آنان كرد و گفت: كدام یك از شما حاضر است‏برود بچه‏دان شترى را كه دیروز در این نزدیكى قربانى شده بیاورد و در حالى كه محمد(ص) در سجده است آن را بر روى شانه‏اش قرار دهد. بدبخت‏ترین آنها گفت: من این كار را انجام مى‏دهم. او در حالى كه پیامبر در برابر عظمت‏خدا سر بر سجده داشت آن را بر روى شانه مبارك پیامبر(ص) انداخت. ابوجهل و همدستانش كه این منظره را دیدند شروع به تمسخر پیامبر كردند.
ابن‏مسعود، از اصحاب بزرگ رسول خدا، مى‏گوید: من در این وقت در مسجدالحرام بودم و این منظره را مى‏دیدم اما جرات نداشتم جلو بروم و آن بچه‏دان شتر را از روى شانه مبارك پیامبر(ص) بردارم از این جهت در گوشه‏اى منتظر ماندم تا ببینم جریان به كجا ختم مى‏شود؟
پیامبر همچنان در سجده بود! تا اینكه كسى جریان را به اطلاع فاطمه(س) رساند. او وارد مسجدالحرام شد و در حالى كه از شنیدن این خبر بسیار نگران شده بود جلو آمد و بچه‏دان شتر را از شانه آن حضرت برداشت و سپس رو به عاملان این اهانت كرد و با زبان رسا آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار داد!
رسم پیامبر بر این بود كه در هنگام نفرین یا دعا، سه مرتبه جمله را بیان مى‏فرمود در این مورد نیز پس از سلام نماز، سه مرتبه با صداى بلند فرمود: اللهم علیك بقریش، خدایا این قریشیان را نابود كن!
به مجرد اینكه صداى حضرت به گوش ناشنواى آنان (ابوجهل و همدستانش) رسید مجلس بزمشان به مجلس دلهره و اضطراب مبدل شد.
ابن‏مسعود مى‏گوید: پیامبر(ص) هفت نفر را به نام، نفرین كرد و همگى آنان در روز جنگ بدر به هلاكت رسیدند و بدنهاى آلوده آنان در چاه بدر انداخته شد. (4)
آرى، در شرایطى كه مردان دلاور و بزرگ مانند ابن‏مسعود، جمع‏كننده قرآن، جرات دفاع از پیامبر(ص) را نداشتند، این دختر شجاع و خردسال رسول الله(ص) بود كه به حمایت پدر مظلوم خود برخاست.

3- در میدان نبرد

او تنها اهل عبادت و نشستن در منزل نبود. در میدان نبرد نیز شركت مى‏كرد و به یارى پدر مى‏شتافت.
مردى از سهل بن‏سعد (از اصحاب رسول خدا(ص)سؤال كرد: در جنگ احد چه جراحتهایى بر بدن پیامبر(ص) وارد شد؟ جواب داد: آن روز، رخسار مباركش آسیب دیده دندان و كلاهخود حضرت شكست. در آن روز فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) خونها را از سر و صورت آن حضرت مى‏شست و على بن‏ابیطالب(ع) با سپر آب مى‏آورد. ولى هنگامى كه مشاهده كرد ریختن آب باعث‏خون‏ریزى بیشتر مى‏گردد قطعه حصیرى را سوزاند و خاكستر آن را به روى زخم قرار داد تا خون بند آمد. (5)

4- اولین دیدار، آخرین وداع

همه عالمان حدیث اهل سنت و شیعه نقل كرده‏اند دورى از فاطمه(س) بر پیامبر(ص) بسیار سخت‏بود. ابن‏داود از ثوبان، آزاد شده رسول خدا(ص)، چنین نقل مى‏كند: پیامبر اكرم(ص) هرگاه عازم سفر مى‏شد، آخرین كسى را كه وداع مى‏كرد فاطمه بود و در مراجعت از سفر اولین شخصى را كه به دیدارش مى‏شتافت، فاطمه اطهر(س) بود. (6)

5- برترین زنان

سیده زنى است كه برتر از دیگران باشد. ملاكهاى فضیلت معیارهاى مادى و زودگذر نیست كه این مرام كم‏خردان است، بلكه معیار برترى در نظام ارزشى اسلام فضایل خاص معنوى است كه از این‏رو در فاطمه سیده نساء معرفى شده است.
عایشه مى‏گوید: روزى صدیقه طاهره نزد پیامبر(ص) آمد در حالى كه حكت او شباهت زیادى به راه رفتن پیامبر(ص) داشت. رسول خدا تا چشمش به جمال فاطمه افتاد، فرمود: آفرین بر تو دخترم. آنگاه او را كنارش، راست‏یا چپش، نشاند. بعد از مدتى سخنى آرام در گوش او گفت: زهرا(س) از شنیدن این سخن گریان شد.
از فاطمه سؤال كردم: چرا گریه مى‏كنى؟
قبل از جواب فاطمه(س)، بار دیگر پیامبر سخنى آهسته با دختر خود گفت و زهرا(س) از این خبر خوشحال شد و خندید.
من گفتم: تا امروز چنین خوشحالى همراه با غم ندیدم. سبب این دو را از ایشان جویا شدم. فاطمه(س) در جواب فرمود: من راز پدر را افشاء نمى‏كنم.
این راز همچنان پوشیده ماند تا زمانى كه پیامبر خدا(ص) رحلت فرمود، آن‏گاه بار دیگر سؤال را با ایشان مطرح كردم، فاطمه(س) در پاسخ فرمود: در آن روز پیامبر به من فرمود:
جبرئیل در هر سال یك بار قرآن را بر من عرضه مى‏كرد و امسال دو بار. من از این امر متوجه شدم كه زمان رحلتم فرا رسیده است و تو از خاندان من نخستین كسى هستى كه به من ملحق مى‏شوى. از این سخن پیامبر(ص) ناراحت‏شدم. سپس فرمود: آیا خوشحال نمى‏شوى كه به تو خبر دهم: برترین زنان بهشت‏یا زنان با ایمان هستى؟! از شنیدن این خبر خوشحال شدم و خندیدم. (7)
فاطمه برترین زنهاى جهان است و مطرح شدن او به عنوان یكى از بهترین چهار زن جهان (خدیجه همسر پیامبر(ص)، مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم) (8) منافاتى با این احادیث كه فاطمه(س) را بهترین زنان مى‏داند، ندارد زیرا جمع این احادیث‏به این است كه; زهرا(س) برترین آن چهار زن است. رسول خدا(ص) خطاب به حذیفه فرمود:
فرشته‏اى كه تاكنون به زمین نیامده بود، از خداوند اجازه گرفت و به زمین آمد تا به من سلام كند و مژده دهد: كه فاطمه سرور زنان بهشت است و حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند. (9)

6- پاره تن پیامبر(ص)

در تمام منابع اهل سنت چه در صحاح و چه غیر آن؟ این حدیث آمده است كه رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه پاره تن من است هر كس او را خشمناك كند مرا خشمناك كرده است. (10)

7- مقام عصمت

این آیه قرآن «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا» (11) نشانگر آن است كه «اهل بیت‏» پیامبر(ص) معصوم از گناه هستند. سخن در این است كه اهل بیت، چه كسانى هستند؟
صحاح اهل سنت پاسخ را مشخص كرده‏اند;
عایشه مى‏گوید: بامداد یكى از روزها، رسول خدا(ص) بالاپوش خود را كه از پشم سیاه بافته شده بود، بر دوش گذاشت و عازم بیرون از منزل بود. در این موقع، امام حسن(ع) و سپس امام حسین(ع) و بعد از این دو، فاطمه(س) و سپس على(ع) وارد شدند. هر كدام كه وارد مى‏شدند، پیامبر عباى مبارك را بالاى سر او قرار مى‏داد و آنگاه كه همه جمع شدند، همان آیه را تلاوت كرد در این بین ام‏سلمه یكى از همسران رسول خدا(ص) گوشه ردا را بالا زد خواست‏خود را به آنان ملحق كند، پیامبر(ص) عبا را از دست او كشید و فرمود: تو خوب هستى ولكن جزء اینها نیستى. (12)
این حدیث علاوه بر اینكه مقصود از اهل بیت را در نظر پیامبر(ص) و قرآن مجید مشخص مى‏كند، عصمت زهراى مرضیه را نیز ثابت مى‏كند.

8- در مباهله

پیكر اجتماع هر گاه دچار افراد منحرفى مى‏شود كه رستگارى انسانها را به خطر مى‏اندازند، انبیاء كه طبیبان الهى هستند، به وسیله «نفرین‏» یا «مباهله‏» اقدام به نجات جامعه انسانى مى‏كنند. در باره پیامبر نیز واقعه‏اى تاریخى در این‏باره روى داده است:
مسیحیان سرزمین یمن كه نشانه رسالت را در وجود پیامبر(ص) مشاهده كردند، به عناد و شب‏پرستى خود، اصرار ورزیدند و از قبول آیین حق روى برگرداندند. پیامبر پیشنهاد مباهله داد و آنان پذیرفتند، چون موعد مقرر فرا رسید، دلهره سراپاى وجودشان را فرا گرفت‏بناگاه مشاهده كردند پیامبر(ص) پدیدار گشت و حسن(ع) در كنار، حسین(ع) در آغوش و زهرا و على پشت‏سر حضرت. رو كرد به همراهان و فرمود: هرگاه نفرین كردم، شما آمین بگویید.
«عاقب‏» سرپرست ترسایان با دیدن انوار پنجگانه حقیقت را متوجه شد و احساس كرد نفرین اینان یعنى نابودى كلیسا. رو به همراهان خود كرد و گفت: من چهره‏هایى را مشاهده مى‏كنم كه اگر از خدا بخواهند كوه را از جاى بركند دعاى آنان مستجاب است و تا قیامت نصرانیى بر روى زمین باقى نخواهد ماند.
آنان نیز كه خود چنین احساسى در دل داشتند، از مباهله دست‏برداشتند. (13)
زمخشرى مى‏گوید: آوردن این افراد دلیل است كه آن حضرت واقعا قصد مباهله داشت نه آنكه صرف تهدید بود، چرا كه عزیزترین افراد و پاره‏هاى جگر و محبوبترین افراد را در معرض خطر احتمالى قرار داد. (14)

9- دوستداران فاطمه(س)

از بیانات بزرگان دین آموخته‏ایم كه دین چیزى جز محبت نیست و آیین الهى تولى و تبرى است. على(ع) مى‏گوید: روزى رسول خدا(ص) دست امام حسن و امام حسین(ع) را گرفته و فرمود: كسى كه من و این دو و پدر و مادر این دو را دوست‏بدارد، در روز قیامت‏با من در یك درجه خواهد بود. (15)

ازدواج

1- جهیزیه

عایشه و ام‏سلمه نقل مى‏كنند: رسول خدا(ص) به ما دستور داد، جهیزیه فاطمه(س) را براى رفتن به خانه على(ع) آماده سازیم.
بنا به فرمان رسول الله(ص) ابتدا سطح خانه را از خاكهاى نرم زمین بطحاء پوشاندیم و پس از آن، دو بالش تهیه كردیم و آن دو را با دست‏خود، از لیف خرما پر كردیم. آنگاه غذایى از خرما و كشمش ترتیب دادیم. آب گوارایى نیز آماده كردیم، چوبى در یك طرف خانه گذاشتیم كه لباسها و مشك آب را بدان بیاویزند. ما هیچ عروسى را بهتر از عروسى فاطمه(س) ندیدیم. (16)

2- هدیه پیامبر، به مناسبت ازدواج

على(ع) مى‏فرماید: رسول خدا(ص) پارچه‏سفید رنگى از پشم به من و زهرا مرحمت فرمود و ما خود را به آن پارچه آراستیم. و بعد از این به منزل ما تشریف آورد و بالشتى كه از نوعى گیاه پر شده بود و مشك آبى به ما عنایت كرد. (17)

3- هدیه فاطمه(س) به على(ع)

هدیه سبب انس و الفت است پس چه بهتر كه این امر بین خود عروس و داماد رسم باشد، تا لحظات زندگى را شیرین و زن و مرد و محیط خانه سبب آرامش گردد.
على(ع) نقل فرمود: فاطمه اطهر(س) هدیه‏اى (فرشى) به مناسبت ازدواجمان تقدیم كرد كه تا آن هنگام فرش ما منحصر به یك پوست گوسفند بود. (18)

4- فاطمه(س) در منزل على(ع)

دختران شخصیتهاى بزرگ، چه بسا كار كردن در منزل شوهر را براى خود ننگ به حساب آورند و این احساس ناشى از كوچك شمردن كار و احساس شخصیت كاذب در خود است. اما كدام شخص با عظمت‏تر از وجود رسول گرامى اسلام است و كدام زن متشخص‏تر از فاطمه(س)؟!
على(ع) فرمود: فاطمه(س) به قدرى مشك آب به دوش كشید كه اثر بند مشك در گلوى فاطمه(س) باقى ماند و چندان دستاس كرد كه دستهاى فاطمه تاول زد و آن قدر زیر دیگ را آتش كرد كه حرارت آتش رنگ لباسهایش را از بین برد. (19)
ماجراى تسبیحات حضرت زهرا(س) ناشى از زحمات طاقت‏فرساى فاطمه(س) بود. على(ع) كه از نزدیك شاهد زحمات همسرش بود، در این مورد مى‏فرماید:
فاطمه از ناراحتى كه به سبب چرخاندن آسیاب دستى در دست‏خود احساس مى‏كرد، نزد پدر آمد تا كنیزى براى یارى رساندن به او در خانه عنایت كند. رسول خدا(ص) در منزل تشریف نداشت زهراى مرضیه برگشت. عایشه جریان آمدن فاطمه(س) را به اطلاع پیامبر رساند. پیامبر بلافاصله به منزل ما آمد و فرمود: آیا مى‏خواهید چیزى به شما بیاموزم كه بهتر از تقاضاى شما باشد؟ در هنگام خواب 34 مرتبه تكبیر،33 مرتبه سبحان‏الله و33 مرتبه الحمدلله بگویید. (20)

مناظرات فاطمه(س)

مهمترین مناظره فاطمه زهرا(س) مناظره‏اى سیاسى بود كه جنبه اقتصادى نیز داشت. این بحث‏بین آن حضرت و خلیفه اول و دوم بود. در ظاهر این مناظرات به مسائل مالى برمى‏گردد ولى در واقع مسائل خلافت و رهبرى مسلمین مد نظر بود چه آن جز علاقه و انس با خدا در دلش نبود و مسائل دنیوى هیچگاه براى آن حضرت نگرانى ایجاد نكرد.
فاطمه(س) به دنبال ارث پدر آمد، ولى خلیفه اول جواب داد: پیامبر(ص) فرموده: ما پیامبران ارث باقى نمى‏گذاریم آنچه از ما باقى بماند صدقه است، یا در اختیار حاكم همان زمان است. آنگاه فاطمه بر خلیفه اول غضب كرد و تا آخر عمر با او صحبت نكرد و بعد از پیامبر(ص) شش ماه زنده بود. (21)
جوابهایى كه از خود صحاح ششگانه در مورد سخن خلیفه اول به دست مى‏آید چنین به نظر مى‏رسد: اول: در بحث فضایل آن حضرت گذشت كه غضب فاطمه به معنى غضب رسول خدا(ص) است و این احادیث مقید به صورت خاصى نشده است. بنابراین رسول خدا(ص) غضبناك شد!!
دوم: به موجب احادیث وارده مقصود از اهل بیت و شان نزول آیه تطهیر، حضرت زهرا(س) معصوم از گناه بود، پس چگونه چیزى را خواست كه مستحق آن نبود؟!
و سوم اینكه: بعد از این تقاضاى حضرت زهرا(س) خلیفه دوم اموال پیامبر(ص) در مدینه را در اختیار على(ع) و عباس قرار داد، ولى خیبر و فدك را نه. (22) اگر اموال پیامبران صدقه است و این حكم غیر قابل تغییر است او چگونه این عمل را انجام داد؟
علماء شیعه جوابهاى مفصل از این حدیث داده‏اند از جمله شیخ مفید كتاب مستقلى در این مورد به نام «رسالة حول‏الحدیث نحن معاشر الانبیاء لانورث‏» تالیف نموده است.

در سوگ پدر

به همان مقدار كه بودن در كنار پدر براى صدیقه كبرا روح‏بخش بود، فراقش طاقت‏فرسا مى‏نمود. دیدار پدر، نسیم بهارى بود كه جسم و جان فاطمه را شادى مى‏بخشید و فراقش باد سموم‏خزان.
هنگامى كه بیمارى پیامبر خدا(ص) شدت گرفت و نفس گرم آن حضرت به سختى در جریان بود، فاطمه(س) با دلى رنجور در كنار بستر نشسته و با چشمانى اشك‏آلود چهره پدر را مى‏نگریست. پیامبر در آن حال به فاطمه فرمود:
دخترم ناراحتى من همین امروز است و بعد از این، راحت مى‏شوم. چند لحظه بعد صداى مهربانش خاموش شد و كبوتر روحش به آشیانه‏اى كه قدسیان براى او تزیین كرده بودند پر كشید. فاطمه(س) كه لبهاى ساكت پدر را دید، با یك دنیا غم و اندوه به وسیله این جملات در فراق پدر نوحه‏سرایى كرد:
«اى پدر، دعوت حق را اجابت كردى و در بهشت‏برین جاى گرفتى ما ارتحال تو را به جبرئیل تسلیت مى‏گوییم.»
پس از آنكه بدن مطهر رسول خدا(ص) را به خاك سپردند فاطمه زهرا رو به انس كرده فرمود:
اى انس، چگونه راضى شدید خاك بر بدن مطهر رسول خدا بریزید. (23)

رحلت

در صحاح سته از رحلت فاطمه زهرا(س) و كیفیت آن، سخنى به میان نیامده است و فقط به ذكر این مطلب بسنده كرده‏اند كه آن حضرت شش ماه بیشتر بعد از پدر در قید حیات نبود.
مطلبى كه در این مورد شایان ذكر است، سخن احمد بن‏حنبل است كه از اطلاع فاطمه(س) از زمان رحلت‏خویش خبر مى‏دهد.
ام‏سلمه مى‏گوید: در آخرین بیمارى فاطمه(س) كه در پى آن، دار فانى را وداع گفت، من پرستارى آن حضرت را بر عهده داشتم. در یكى از روزها كه على(ع) خارج از منزل بود و فاطمه(س) نیز مثل روزهاى قبل در بستر بیمارى بود به من فرمود: آب حاضر كن. آنگاه غسل كرد، چنان غسلى كه مانند آن را ندیده بودم.
سپس به كنیز خود فرمود: لباسهاى نو مرا بیاور. جامه‏ها را پوشید. و بعد دستور داد رختخواب مرا در وسط اتاق پهن كنید. رختخواب كه مهیا شد به پهلو و رو به قبله خوابید و دست مباركش را زیر گونه مباركش نهاد و فرمود:
اینك لحظه وداع رسیده و من به ملاقات پروردگار مى‏روم بدنم پاكیزه است و غسل كردم و نیازى به غسل ندارم بنابراین بدن مرا براى غسل عریان نكنید. این جملات را بر زبان آورد و در همین لحظه جان را تسلیم معبود كرد. (24)

روایات

در تعدادى از روایات صحاح ست، فاطمه زهرا(س) در سلسله اسناد واقع شده و روایتى را از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند اما تعداد این روایات زیاد نیست در این جا به ذكر دو روایت اشاره مى‏كنیم:
1- فاطمه زهرا(س) مى‏فرماید: روش پیامبر بر این بود كه وقتى داخل مسجد مى‏شد مى‏فرمود: «بسم الله و السلام على رسول الله اللهم‏اغفرلى ذنوبى وافتح لى ابواب رحمتك. و هر گاه خارج مى‏شد مى‏فرمود: بسم الله و السلام على رسول الله اللهم اغفرلى ذنوبى وافتح لى ابواب فضلك. (25)
2- فاطمه زهرا(س) مى‏فرماید: پدرم به من تعلیم داد و فرمود: صبح كه از خواب بلند مى‏شوى بگو: سبحان الله و بحمده لا قوة الا بالله ما شاء الله كان و ما لم یشا لم یكن. كسى كه این دعا را بخواند تا شب در امان است و كسى كه شب بخواند تا صبح در امان است. (26)

پى‏نوشت:

1- 1. الجامع الصحیح، محمد بن‏اسماعیل بخارى(م‏256); 2.الصحیح، ابوالحسن مسلم بن‏حجاج نیشابورى(م‏26);3. السنن، ابى‏ماجة(م‏273); 4. السنن، ابى‏داود(م 275); 5.السنن، نسایى،(م‏303);6. الجامع، ترمذى(م‏279). (این كتابها چنان منزلتى در نزد اهل سنت دارند كه هیچ كتابى به پایه این شش مجموعه راوى نمى‏رسد.
2- صحیح مسلم; كتاب فضائل الصحابه، باب فضائل زهرا(س); صحیح ابن‏ماجه، باب ما جاء فى ذكر مرض رسول الله(ص) ; مسند احمد بن‏حنبل، ج‏6، ص 282.
3- صحیح ترمذى; ج 2، ص‏319 - صحیح ابى‏داود، باب ما جاء فى القیام. مستدرك الصحیحین، ج 4، ص 272 - الادب المفرد، بخارى، ص‏136.
4- صحیح بخارى; كتاب بدء الخلق، باب ما لقى النبى و اصحابه من المشركین; صحیح مسلم، كتاب الجهاد و السیر، باب مالقى النبى و اصحابه من المشركین.
5- صحیح بخارى; كتاب بدء الخلق; صحیح مسلم، كتاب الجهاد و السیر، باب غزوة الاحد.
6- صحیح ابى‏داود; ج‏26، باب الاستفادة من العاج - صحیح بخارى، كتاب بدء الخلق - مسند احمد بن‏حنبل، ج 5، ص 275.
7- صحیح ابن‏ماجه; باب بیمارى پیامبر(ص); مسند احمد بن‏حنبل، ج‏6، ص 282; صحیح مسلم، كتاب فضائل الصحابه، باب فضائل حضرت زهرا(س).
8- مستدرك الصحیحین; ج 2، ص‏479.
9- صحیح ترمذى; ج 2، ص‏306، باب مناقب امام حسن و امام حسین(ع).
10- صحیح بخارى; كتاب بدء الخلق، باب مناقب اقرباء رسول خدا(ص) مناقب حضرت زهرا(س); صحیح ابى‏داود، ج 12، باب مكروهات جمع میان زنان; صحیح مسلم، كتاب فضائل الصحابه، باب فضائل حضرت زهرا(س); صحیح ترمذى، ج 2، ص‏319 باب فضیلت فاطمه(س).
11- احزاب / آیه‏33.
12- صحیح مسلم; كتاب فضائل صحابه، باب فضائل اهل بیت پیامبر(ص) و باب فضائل على(ع); صحیح ترمذى، ج 2، ص 308 و209.
13- صحیح مسلم; كتاب فضائل صحابه، باب فضائل حضرت على(ع). صحیح ترمذى، ج 2، ص‏166 - تفسیر كشاف، ذیل آیه مباهله.
14- تفسیر كشاف، ذیل آیه مباهله.
15- صحیح ترمذى; ج‏3، ص 301 - تهذیب التهذیب، ابن‏حجر عسقلانى. ج 10، ص‏430.
16- صحیح ابن‏ماجه; ص‏139.
17- همان، ص‏316.
18- همان.
19- صحیح ابن‏داود; ج 2، ص‏29، باب تسبیح هنگام خواب.
20- صحیح بخارى; كتاب بدء الخلق، باب مناقب على(ع) و كتاب خمس باب اختصاص خمس به نائبان رسول الله(ص) - صحیح مسلم، كتاب ذكر و دعا تسبیح اول روز و هنگام خواب.
21- صحیح مسلم; ج 5، ص‏153 - مسند احمد، ج 1، ص‏6 - صحیح ابى‏داود، ج 2، ص‏23.
22- مسند احمد بن‏حنبل; ج 1، ص‏6.
23- صحیح بخارى; كتاب بدء الخلق، باب بیمارى پیامبر(ص) - صحیح نسائى، ج 1، ص 261 باب گریستن بر میت - صحیح ابن‏ماجه، ابواب جنائز، باب دفن و وفات پیامبر(ص).
24- مسند احمد بن‏حنبل; ج‏6، ص 461 - ذخائر العقبى، ص‏53 - اسد الغابه، ج 5، ص 590.
25- صحیح ابن‏ماجه; كتاب 5، مساجد و جماعات، حدیث 1 - مسند احمد بن‏حنبل حدیث 25212 - صحیح ترمذى، حدیث‏289.
26- صحیح ابن‏داود; حدیث‏4413.

منبع: ماهنامه كوثر
دوشنبه 4/2/1391 - 22:21
اهل بیت
نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
پیامبر (ص) با مسلمانان در مسجد بودند، هنگام نماز بود، ولی آن روز بلال حبشی در مسجد دیده نمی شد، تا اذان بگوید، همه در انتظار آمدن او بودند، سرانجام بلال با مقداری تأ خیر به مسجد آمد. پیامبر (ص) به او فرمود: چرا دیر آمدی ؟!. بلال گفت : به سوی مسجد می آمدم ، از كنار در خانه حضرت زهرا (ع) عبور كردم ، دیدم فاطمه زهرا (ع) پسرش حسن (ع) را (كه كودك بود) به زمین گذاشته ، و كودك گریه می كرد، و خود حضرت زهرا (ع) مشغول دستاس ‍ (آسیا كردن گندم یا جو) بود. به آن حضرت عرض كردم : یكی از این دو كار را به عهده من بگذار، هر كدام را كه دوست داری ، یا نگهداری كودك را یا دستاس را؟ فرمود: من نسبت به پسرم ، مهربانتر هستم .
او به نگهداری كودك پرداخت و من به دستاس و آسیا كردن مشغول شدم ، و همین باعث دیر آمدن من به مسجد شد. رسول اكرم (ص) برای بلال دعا كرد و فرمود: رحمتها رحمك اللّه : نسبت به فاطمه (ع) مهربانی كردی ، خداوند به تو مهربانی كند.
منبع:داستان دوستان
دوشنبه 4/2/1391 - 22:21
اهل بیت
نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
ام ایمن از زنان بسیار بلند مرتبه و عالیقدر صدر اسلام است كه همواره در خدمت خاندان نبوت بود، پس از آنكه فاطمه(علیهاالسلام) از دنیا رفت ام ایمن آنچنان ناراحت بود كه دیگر نمی توانست در مدینه بماند بنابراین عازم مكه شد، در راه در بیابان جحفه ، تشنگی بر او غلبه كرد و آبی نیز به همراه نداشت و تشنگی او آنچنان شدید گردید كه به حد خطر مرگ رسید. در این لحظه متوجه خدا گردید و در حالی چشمش پر از اشك بود عرض ‍ كرد: یا رب اتعطشنی و انا خادمه بنت نبیك : پروردگار من ! آیا مرا تشنه می گذاری با اینكه من كنیز دختر پیامبرت (فاطمه) هستم . پس از دعا، دلوی از آسمان پر از آب بهشت بر او نازل شد، از آن آب آشامید و تا هفت سال دیگر تشنه و گرسنه نشد.
منبع:داستان صاحبدلان
دوشنبه 4/2/1391 - 22:20
اهل بیت
نویسنده: عبدالله نیازی
- بی کران کرامت در وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) تجلی یافته است . یکی از این اعجازها را از کتاب ( سیما و سیره ریحانه پیامبر صلی الله علیه و آله ) نوشته آقای علی کرمی فریدنی روایت می کنیم .

هم سخن مادر

بسیاری از محدثان اهل سنت و شیعه آورده اند که ریحانه پیامبر پس از آفرینش و حضور نورش در سازمان وجود مادر ، هم راز و هم سخن و مونس و غمخوار مادر خردمند و فداکار خویش شد و در تنهایی غربت او - به قدرت خدا - گاه و بی گاه با او سخن می گفت .
خدیجه ، نخست این موضوع شگرف را کتمان می کرد ، اما یک بار اتفاق افتاد که پیامبر به طور ناگهانی وارد خانه شد و دید خدیجه بی آن که کسی در خانه باشد سخن می گوید ، از او پرسید با که گفت وگو می کنی ؟
پاسخ داد : با کودکی که نور حضورش را در تالار وجودم احساس می کنم .
پیامبر به او این مژده را داد که : خدیجه ! تو را نوید باد که این کودک ، دختر است و مام پرفضیلت یازده پیشوای نور، که پس از من و پدرشان یکی پس از دیگری جهان را به نور وجودشان نور باران خواهند ساخت و هماره بزرگ پرچمداران راستین شناخت و آگاهی ، توحید وتقوا ، عدالت وآزادی ، برابری و برادری ، صلح و بهروزی ،سعادت و نیک بختی خواهند بود. صفحه 398
- در پاره ای از روایات ، حضرت زهرا علیها السلام به شب قدر تشبیه شده است . در این تشبیه شگرف ،نکاتی درس آموز وجود دارد که ما آن را از کتاب ( برداشتهای تربیتی ) نوشته آقای محموداکبری گزینش کرده ایم .

حضرت زهرا وشب قدر

1. شب قدر ، بهترین و باارزش ترین شب در میان شب هاست و به قول قرآن از هزار ماه با ارزش تر است . حضرت زهرا نیز از همه زنان عالم برتر است و پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : فاطمه ، سرور زنان جهان از اولین و آخرین است . او نیز هم چون شب قدر یکی است و نظیر ندارد .
2.شب قدر نا شناخته است و قرآن می فرماید : چه چیز تو را به عظمت شب قدر می تواند آگاه کند . عظمت حضرت زهرا نیز نا شناخته است . بدین جهت نام او را فاطمه گفته اند . پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) فرمود :همانا فاطمه علیها السلام فاطمه نامیده شد چون مردم نمی توانند او را بشناسند.
3. شب قدر ، مخفی است . زمان شهادت حضرت زهرا علیها السلام و قبر او مخفی است .
4. عبادت در شب قدر منشأ فیوضات الهی است . توسل به حضرت زهرا علیها السلام نیز منشأ برکات است .
5 . شب قدر در قرآن به عنوان «لیله مبارکه » یا شب برکت نام گذاری شده است ،لقب حضرت زهرا علیها السلام نیز مبارکه است . صفحه 35
- از محبت بی مرز پیامبر صلی الله علیه وآله به حضرت زهرا علیها السلام بسیار شنیده ایم ، اما از دلایل این محبت، نه به آن مقدار ، از کتاب« شفیعه محشر یامظلومه پیامبر »
نوشته آقای سید عبدالله حسینی دشتی یکی از این دلایل را سطر می کنیم .

فاطمه علیها السلام یاسی از بهشت

پیامبر بزرگوار اسلام می فرماید : اذا اشتقت الی الجنه ...؛ هنگامی که شوق بهشت در دلم پیدا می شودگلوی فاطمه را می بوسم ، و نیز از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود : کان النبی لاینام ... ؛رسول خدا هیچ شبی به خواب نمی رفت تا این که فاطمه علیها السلام را می بوسید.
بدیهی است علاقه پیامبر تنها به خاطر رابطه پدری و فرزندی نبود ، هرچند این عاطفه نیز در وجود پیامبر موج می زد ... محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه علیها السلام برای خدا بود و به خاطر فضایل معنوی و مکارم اخلاقی و ملکوتی اوست که آن حضرت او را دوست می دارد .
این محبت از محبت ها جداست               
حب محبوب خدا حب خداست .
[در ]رمز و راز محبت پیامبر صلی الله علیه وآله با حضرت فاطمه زهرا علیها السلام تا سر حد شیفتگی ، عامل معنوی و الهی کاملا هویدا و آشکار است و چنان چه خود آن حضرت فرمود : ان ابنتی فاطمه ...؛ دخترم فاطمه ، خداوند دل و اعضایش را با ایمان و یقین آراسته است .
صفحه 133
- از نام ها و القاب حضرت زهرا علیها السلام ومعنای آن چقدر می دانید ؟ما برخی از مهم ترین آن را از کتاب «فاطمه ؛ احیاگر شخصیت زن » نوشته خانم فریده مصطفوی ( دختر امام راحل )و خانم فاطمه جعفری آورده ایم :

نام های آن حضرت

1. زهرا ، یعنی نورانی به نور درونی و برونی . از امام صادق علیه السلام درباره نام زهرا سوال شد ،فرمود : هنگامی که در محراب عبادت می ایستاد ، نوری از او به طرف آسمان بالا می رفت ، مانند نوری که اهل زمین از ستارگان مشاهده می کنند .
2. صدیقه به معنای معصوم و بسیار راستگو
3. مبارکه یعنی صاحب برکت در علم و فضل وکمالات و معجزات
4. طاهره یعنی پاک و پاکیزه از هر نوع آلودگی
5. زکیه یعنی رشد کننده در کمالات و خیرات
6. راضیه یعنی راضی به قضای الهی
7. مرضیه یعنی پسندیده خدا و دوستان خدا
8. محدثه یعنی خبر دهنده از غیب که فرشته با او سخن می گوید .
9.... صفحه 34
- یکی از هزاران فضیلت ممتاز حضرت زهرا علیها السلام را از آیت الله العظمی مکارم شیرازی و از کتاب » زهرا علیها السلام برترین بانوی جهان » می خوانیم :

نخستین کسی که وارد بهشت می شود

ورود در بهشت آن کانون عظیم رحمت الهی ، دلیل روشنی بر سعادت یک انسان است و اگر کسی پیش از همه وارد شود برترین فضیلت برای او اثبات می شود . در روایات معروف اهل سنت این افتخار از زبان بیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله برای فاطمه ثبت شده است :ذهبی در [کتاب ] « میزان الاعتدال » می گوید که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود : « اول شخص یدخل الجنه فاطمه علیها السلام ؛ نخستین کسی که وارد بهشت می شود فاطمه است ».
صفحه 95
- یکی از رنج های جان گداز زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام بیداد ستم پیشگان در غصب فدک از آن حضرت است . درباره ه فدک ،شما را به خواندن مطلبی از کتاب « کوثر قرآن » نوشته آقای محسن کازرونی دعوت می کنیم :

داستان فدک

فدک ،سرزمینی آباد در حدود 140 کیلومتری مدینه است . نزدیک خیبر ، و در سال هفتم هجری آن گاه که قلعه های یهودی نشین خیبر یکی پس از دیگری فتح می شد و قدرت یهود رو به افول می رفت ، ساکنان فدک تصمیم به صلح با رسول خدا صلی الله علیه وآله گرفتند و نیمی از سرزمین و باغستان های خود را به حضرت واگذار کردند و نیم دیگر را برای خود حفظ کردند و درعین حال کشاورزی آن نیم متعلق به پیامبر را بر عهده داشتند و در مقابل زحمات خود مزد خود را بر می داشتند ، این سرزمین طبق آیه فیئی که در سوره حشر (آیه 6) آمده از آن پیامبر است .
پیامبر هر چه را صلاح می دانست ، می توانست درباره این سرزمین (فدک ) عملی سازد ، فلهذا پیامبر فدک را به دخترش فاطمه علیهاالسلام بخشید . این حقیقت را عده بسیاری از تاریخ نویسان و مفسران اهل سنت وشیعه به آن تصریح کرده اند که ... صفحه 411
- حضرت فاطمه علیها السلام کوثر بی کران خداست . « کوثر» را برخی خیر فراوان معنی کرده اند . عالمان در تفسیر این واژه سخن بسیار دارند که از آن جمله است سخن دکتر علی قائمی در کتاب (در مکتب فاطمه علیهاالسلام )

محور سادات

فاطمه محور سادات است . میلیون ها نفر در جهان بشریت زندگی می کنند که شجره حسب ونسبشان به فاطمه پیوند می خورد . باآن همه دشواری و مشکل تراشی خصم در سر راه رشد خاندان پیامبر و باآن همه محدودیت ها که در ارتباط با آنان پدید آوردند باز هم نسل او به میزان و حدودی است که یک فامیل چند میلیون نفری را تشکیل داده و همه آن ها از دامان فاطمه به وجود آمدند و چه بسیار از آنان که ستارگان درخشان این امت در علم و تقوا بوده اند.
نوع سادات جهان امروزی را در نظر آوریم از سادات علوی ، فاطمی ،حسنی ،حسینی ،زینبی ، زیدی ، جعفری ، رضوی ، اسماعیلی ، موسوی ، همه وهمه از نسل فاطمه اند پس او چشمه جوشان و فیض الهی است و به تعبیر عالمی در تفسیر سوره کوثر معنی خیر کثیر و وجود صدها هزار خانواده سیادت است که هر کدام وارث صفاتی از فاطمه اند. پس دامن زهرا علیهاالسلام دامن فضیلت و خیر و برکت است . صفحه 79
- سوز برآمده از سویدای جان علی علیه السلام در غم رحلت فاطمه علیهاالسلام از غم بار ترین صحنه های مظلومیت تاریخ تشیع است . لحظه هایی از این حرمان را از کتاب « زهرا مولود وحی » نوشته سید احمد علم الهدی گلچین کرده ایم .

گل درنهان گل

علی ، فرزندان را از مادر جدا کرد؛بندهای کفن را بست و با دستیاری یاران وفادارش سلمان ،ابوذر ومقداد بدن فاطمه علیهاالسلام را دفن فرمود.
هنگامی که علی (علیه السلام ) بدن زهرا (علیهاالسلام) را داخل قبر می کرد ،همراه با سیلاب اشک ، لبانش به این کلمات مترنم بود :
سلام بر تو ای پیامبر !سلام بر تو ، از طرف من و ازجانب دخترت ، آن دختری که هم اکنون به دیدارت می آید،آن دختری که در دل تیره خاک فرو می رود ، آن عزیزی که از همه زودتر به تو ملحق می گردد.
ای پیامبر ! امانتی که به من سپرده بودی ، به تو برگرداندم . ای پیامبر ! اندوهم همیشگی است ؛ شبم تیره و بیدار است . غصه از صفحه دلم زدوده نمی شود تا آن هنگام که خدا مرا به آن خانه ای ببرد که تو را برد . چه زود روزگار ما را از هم جدا کرد . صفحه 274
منبع:ماهنامه ی دیدار آشنا

دوشنبه 4/2/1391 - 22:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته