• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3273
تعداد نظرات : 339
زمان آخرین مطلب : 4372روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
به گزارش سرویس فناوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، این تبلت دارای یك صفحه نمایش 10.1 اینچی، سیستم عامل آندروید 4.0 گوگل و یك پردازنده چهار هسته‌یی 1.2 گیگاهرتزی انویدیا تگرا 3 است.

این تبلت نسبت به Transformer Prime قابلیت وای فای سریع‌تر، دوربین با كیفیت بهتر داشته و هم‌چنین دارای GPS و خروجی میکرو HDMI و کارت حافظه میکرو SD است.

قیمت TF300 برای 32 گیگابایت حافظه و یك گیگابایت رم، از 379.99 دلار آغاز می‌شود كه با وجود این قیمت، این دستگاه به بهترین تبلت آندروید موجود در بازار تبدیل شده است.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:59
اخبار
جام جم آنلاین: ویژه برنامه "بانوی آسمان" کاری از گروه دین و اندیشه شبکه جهانی صدای آشنا در روز شهادت حضرت فاطمه (س) از این شبکه پخش می شود.

به گزارش روز سه شنبه جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی و امور مخاطبان شبکه جهانی صدای آشنا، "بانوی آسمان" در سه بخش به این موضوعات می پردازد.

توسل به حضرت فاطمه (س)؛
گذری بر صحیفه حضرت؛
و حجاب و عفاف.

رقیه آقازاده سردبیر نویسنده و تهیه کننده، مهسا حق پناه گوینده و سمیه نجفی گزارشگر، در این ویژه برنامه همراه شما هستند.

"بانوی آسمان" را روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ساعت 11:00 به وقت تهران برابر با ساعت 07:30 به وقت گرینویچ از کانال اروپای شبکه جهانی صدای آشنا بشنوید.

نشانی وب سایت شبکه جهانی صدای آشنا www.sedayeashna.ir

شماره تماس روابط عمومی 22164131 ، 22652327


سه شنبه 5/2/1391 - 14:47
آموزش و تحقيقات
جام جم آنلاین: شاید در نظر اول مهم نباشد كه از چه ظروفی برای پخت غذا استفاده می‌كنید ولی آثار شیمیایی حاصل از مواد موجود در رنگ یا جنس برخی از آنها، ممكن است سلامتی شما را تهدید كند.

آلومینیومی: یون، آلومینیوم را از طریق غذا وارد بدنتان می‌كند و در درازمدت سبب كم‌خونی می‌شود. فقط غذاهایی را در آن بپزید كه به زمان پخت كمی نیاز دارد، اسیدی نیست و با نمك سر و كار ندارد.

لعابی یا سفالین: معمولا رنگ‌زده است و از همین‌رو، با فلزات سنگینی چون سرب همراه است كه باعث مسمومیت‌های خفیف، افسردگی و كندذهنی در طولانی‌مدت می‌شود. نوع زردرنگ آن بهتر است و اگر از سرامیك باشد، مضرات كمتری دارد.

مسی: نوع قلع‌اندودش خطر چندانی ندارد. در غیر این صورت با ورود یون مس به بدن، اندام داخلی مثل احشا و حتی كبد را از كار می‌اندازد. هنگام شستشو، با سیم ظرفشویی به جانشان نیفتید و اگر خشی در آنها می‌بینید، یا مجددا قلع‌اندودشان كنید یا روانه زباله‌دان. غذاهای ترش و مواد اسیدی، قلع روی آنها را از بین می‌برد.

ملامین: ملامین‌های ترك خورده و قدیمی و كهنه را دور‌بیندازید. لعابی كه سطح این دسته ظروف را می‌پوشاند بسیار نازك است و خیلی زود از بین می‌رود. با از بین رفتن این لعاب شما در واقع در حال پخت‌وپز میكروب و وارد كردن آن به بدن خودتانید!

پلاستیك: غذاها و نوشیدنی‌های داغ همچون چای، شیركاكائو و از این دست را در لیوان‌های پلاستیكی و حتی نوع شفاف و بی‌رنگ معروف به یك‌بار مصرف آنها نخورید. مواد آلی و تركیبات شیمیایی را مستقیما وارد بدنتان می‌كند و باعث سرطان می‌شود. ظروف پلاستیكی رنگین، رنگ را نیز به خوردتان می‌دهد!

تفلون: نباید خراش یا زدگی داشته باشد و هنگام پخت‌وپز حتما هواكش روشن یا پنجره آشپزخانه باز باشد. گاز متصاعد شده از تفلون‌های خشدار و آنها كه حرارتی زیاد تحمل می‌كند، علاوه بر ایجاد سرطان، بشدت برای كودكان و پرندگان مضر است.

شیشه، بلور، پیركس: انتخابی خوب برای آشپزخانه! نه یونی آزاد می‌كند، نه مواد بازی و اسیدی بر آنها اثرگذار است.

استیل: غذاهای اسیدی و حاوی نمك به لایه استیل آسیب می‌رساند، اما همین لایه اگر خوب نگهداری شود، از وارد شدن یون‌های آهن به بدن جلوگیری می‌كند. پس از بلور و پیركس انتخاب خوبی‌ است.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:46
اخبار
بیابان‌های شرقی ایران هرگز به آمریكایی‌ها روی خوش نشان نداده ‌است.

چه آن زمانی كه كویر طبس بزرگ‌ترین رسوایی دولت آمریكا در خاورمیانه را رقم زد و با كمك دانه‌های ریز شن خود، هیبت بزرگ‌ترین ابرقدرت دنیا را شكست و چه هنگامی كه بیابان‌های كاشمر كه در شمال طبس واقع شده، پرنده هدایت‌پذیر از دور آمریكا را به تور انداخت و به این ترتیب اسباب خجالت ساكنان كاخ سفید را كه ادعاهایشان مبنی بر قدرت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری‌شان، گوش دنیا را كر كرده است، پدید آورد.

اگر داستان سقوط هلی‌كوپترهای آمریكایی در جریان تلاش آنان برای حمله به تهران و بازگرداندن دیپلمات‌های لانه جاسوسی متعلق به سال 1359 بود و از آن موقع داستان طبس و ماموریت خداوند به شن‌ریزه‌ها زبان به زبان چرخید و به ما رسید، اكنون یك داستان دیگر به این حلقه اضافه شده و آن ماجرای پهپادی است كه از مدت‌ها قبل به جاسوسی از ایران می‌پرداخت.

زمان تولد این ماجرا به آذر 1390 بر‌می‌گردد. سیزدهم آن ماه شبكه خبری العالم در خبری فوری اعلام كرد ایران یك فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریكا را كه از مرزهای شرقی كشور وارد حریم جمهوری اسلامی ایران شده بود سرنگون كرد.

مدل این هواپیمای بدون سرنشین «آر.كیو 170» اعلام شد و ستاد كل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نیز گفت هواپیمای بدون سرنشین آمریكایی كه در شرق كشور مورد هدف قرار گرفته و سرنگون شده آسیب چندانی ندیده است. این خبر بلافاصله توسط خبرگزاری‌های بزرگ بین‌المللی مخابره شد. بسیاری از غربی‌ها تصور می‌كردند این یك بلوف سیاسی باشد كه بین تهران و واشنگتن صورت گرفته، برای همین چنین موضع گرفتند كه «آمریكا به دلیل آن‌كه به پهپاد دسترسی ندارد، نمی‌تواند اصالت آن را تایید نماید.»؛ «ما هیچ نشانه‌ایی از سرنگونی آن با استفاده از پدافند هوایی نیافتیم»، اما وقتی كه ایران اعلام كرد بزودی تصاویری از این پرنده هدایت‌پذیر از راه دور (‌پهپاد)‌ را منتشر می‌كند، ‌آن وقت بود كه مقامات آمریكایی اذعان كردند چند روزی است از سرنوشت یكی از هواپیماهای بدون سرنشین خود بی‌خبرند.

بیان این مطلب یعنی اقرار ارتش و سازمان جاسوسی آمریكا (سی‌آی‌ای) به جاسوسی و گرد‌آوری اطلاعات از ایران و پاكستان توسط این نوع هواپیماها كه در خاك افغانستان مستقر كرده است.

به دام انداختن این پرنده‌های فوق هوشمند توسط ایران از آن جهت اهمیت دارد كه این هواپیمای بدون سرنشین آمریكایی، به سختی توسط رادارها رصد می‌شود و كاخ سفید از این هواپیمای بدون سرنشین برای حمایت از فرماندهانی كه در جنگ به اطلاعات نیاز دارند، بهره می‌گیرد.

این در حالی است كه ایران، این هواپیمای بدون سرنشین را با كمترین آسیب به زمین نشاند. جالب آن كه تا سال 2009 كسی از وجود چنین هواپیمای شناسایی بدون سرنشینی در نیروهای هوایی آمریكا آگاه نبود، تا این‌كه در این سال متخصصان وجود این پرنده جاسوسی را در نیروی هوایی آمریكا لو دادند و آمریكا هم در سال 2010 وجود و استفاده از آن را تایید كرد و به فاصله یك سال بعد، ایران كنترل یكی از همین هواپیماها را به دست گرفت كه گفته شد در عملیات كشتن اسامه بن‌لادن مورد استفاده قرار گرفته بود و اطلاعات محل اقامت بن‌لادن توسط این مدل هواپیمای بدون سرنشین جمع‌آوری شده بود.

شاید سخت بودن پذیرش این موضوع بود كه مقامات آمریكایی را بر آن داشت این‌گونه عنوان كنند كه این پهپاد نه بر اثر رخنه كردن ایران در هدایت الكترونیك آن، بلكه در اثر نقص فنی به خاك ایران سقوط كرده است.

اما این ادعا با توجه به فیلمی كه از پهپاد نمایش داده شد رد گردید، چراكه از روی خسارات اندك وارده در تصاویر، می‌شد این‌گونه فرض كرد كه نحوه سرنگونی هواپیما یك «سقوط نرم با ارابه‌های بسته» بوده‌ است. همچنین گفته شد در این هواپیما قابلیتی پیش‌بینی شده‌ است تا در صورت افتادن به دست دشمن، خودش را منفجر كند و نیفتادن این اتفاق می‌تواند نشان كنترل ایران بر آن باشد.

سرانجام وقتی غربی‌ها ناگزیر پذیرفتند كه هواپیمای مدرن پیشرفته آنان در اختیار ایران قرار دارد، با ملایم كردن لحن خود سعی كردند مقامات ایرانی را متقاعد كنند تا پهپاد را به آنان برگرداند، اما پاسخ مقامات كشورمان این آرزوی غربی‌ها را به باد داد، چراكه رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ایران در واكنش به اظهارات باراك اوباما گفت: «آمریكایی‌ها به عنوان یك فرار به جلو به جای عذرخواهی رسمی و پذیرش این تخلف و جرمی كه مرتكب شده‌اند، درخواست تحویل هواپیمای جاسوسی را كرده‌اند. به نظر می‌آید اوباما فراموش كرده كه به حریم هوایی كشور ما تجاوز شده‌ است.»

بعد از این نیز نه آمریكا حاضر شد بابت تجاوز به خاك ایران توسط ورود هواپیماهای بدون سرنشین خود عذرخواهی كند و نه تهران پذیرفت كه پهباد را به آمریكا برگرداند. پایان این داستان تاكنون قطعی نشده، اما یك‌بار دیگر راوی فروریختن هیبت آمریكایی شد و از چهره واقعی این كشور قدرت‌طلب پرده برداشت كه چگونه و از چه راه‌هایی درصدد نفوذ به كشورهای ضداستعماری نظیر ایران است و نقطه قوت این داستان، باز هم صحراهای شرقی كشورمان بود كه نشان داد اگر لازم باشد آرامش را به توفان و سكوتش را به فریاد تبدیل می‌كند تا واقعیت‌های پنهان شده پشت نقاب دولت‌هایی را عیان كند كه مدعی رعایت حقوق ملت‌ها و قوانین بین‌المللی هستند.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:45
اخبار
جام جم آنلاین: همه چیز آماده و مهیا بود. گروه كماندویی 90 نفره آمریكایی آموزش دیده در صحرای آریزونا، تعلیمات نظامی ویژه را فراگرفته و با شبیه‌سازی‌هایی كه مخصوص عملیات در خاك ایران بود،‌ به نیروهایی فوق‌زبده تبدیل شده بود.از سوی دیگر، هماهنگی‌های لازم نیز صورت گرفته و وسعت این هماهنگی‌ها به حدی بود كه در شب حادثه طبس، چراغ‌های ورزشگاه شهید شیرودی نیز توسط عوامل داخلی توطئه تا صبح روشن ماند.

خیال كاخ سفید از عوامل خارجی و حمایت آنان هم راحت بود، چرا كه كشورهای مصر، عربستان، تركیه، عمان و پاكستان امكانات خود را در اختیار آمریكا قرار داده بودند.

همچنین مزدوران رژیم اسرائیل نیز در جریان طراحی حمله به طبس،‌ با ارائه تجربیات خود نقش بسیار فعالی داشتند، به طوری كه از تجربیات طراحان نقشه حمله به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا استفاده ویژه شده بود.

خلاصه آن كه طبق محاسبات منطقی و استدلال‌های كاغذی، آمریكا در آستانه آزادی دیپلمات‌هایش بود كه از چند ماه قبل و در پی تسخیر لانه جاسوسی سفارت این كشور در تهران، به گروگان دانشجویان درآمده بودند؛ پس شمارش معكوس برای آغاز عملیات «پنجه عقاب» آغاز شد.

قرار بود هواپیماها با هشت فروند هلی‌كوپتر در صحرای طبس فرود آیند، سپس كماندوها را به اطراف تهران منتقل كرده و آنجا با كامیون به سفارتخانه حمله كنند.

وقتی هواپیماها و هلی‌كوپترها در عمق خاك ایران در میان كویر فرود ‌آمدند، یكی از هلی‌كوپترها در ۱۲۰ كیلومتری راور كرمان دچار نقص فنی شده و ناگزیر فرود می‌آید و سرنشینان آن به هلی‌كوپتر دیگری منتقل می‌شوند.

همان هلی‌كوپتر نیز دچار نقص فنی شده و بناچار به ناو هواپیمابر «نیمیتز» برمی‌گردد.

در همین حال یكی دیگر از هلی‌كوپترها در حال سوختگیری دچار نقص فنی می‌شود و در مجموع هنوز عملیات آغاز نشده سه فروند هلی‌كوپتر از دست می‌رود.

با از كار افتادن این هلی‌كوپتر برنامه عملیات به هم می‌ریزد، زیرا طبق محاسبات برای مرحله بعدی حداقل به شش هلی‌كوپتر نیاز داشتند.

این اتفاق به مركز عملیات و سپس به كارتر گزارش می‌شود و وی دستور توقف عملیات و بازگشت نیروها را می‌دهد اما هنگام برخاستن هواپیما و هلی‌كوپترها، توفان شن آغاز شده و یك هواپیما و یك هلی‌كوپتر به هم خورده و هر دو آتش می‌گیرند.

فردای آن روز روزنامه‌های ایران با چاپ تصاویر كشته‌شدگان حادثه طبس تیتر زدند: «كارتر این جوانان را روز جمعه كشت.»

اما این، همه حرف این تیتر و گزارش نبود؛ كاش آن زمان روزنامه‌ها تیتر می‌زدند: شن‌های كوچك نقشه‌های بزرگ را برهم زد.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:44
اخبار
خلیج فارس یک وعده انتخاباتی نیست
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله؛ گام اول برای فرجامی خوش، خلیج فارس یک وعده انتخاباتی نیست، وزارت مسکن مهر یا راه و شهرسازی، الگویی برای رشد و تولید ملی و...كه برخی از آن‌ها در زیر می‌آید.

جام جم: «گام اول برای فرجامی خوش»

«گام اول برای فرجامی خوش» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است كه در آن می خوانید:

از زمان اعلام ادامه مذاكرات 1+5 با ایران در بغداد، همچنان توجه به این مذاكرات ادامه دارد و اعلام مثبت بودن مذاكرات استانبول 2، امیدواری به نتیجه‌بخش بودن نشست بغداد را افزایش داده است.

نظر به این‌كه كمتر از یك ماه به انجام این مذاكرات مانده است نكات زیر در این باره درخور توجه است.

اولا تعیین بغداد به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران بوده است و برگزاری نشستی با چنین اهمیتی نه تنها به اعتبار بین‌المللی عراق می‌افزاید، بلكه نشان‌دهنده عمق روابط راهبردی ایران با عراق از سویی و حضور فعال و تعیین‌كننده ایران در این مذاكرات از سوی دیگر است.

دوم این‌كه، زمان برگزاری این مذاكرات سوم خرداد (23 مه) است و سوم خرداد نزد ایرانیان تداعی‌كننده روز بزرگ و پرافتخار آزادی خرمشهر است؛ آزادی‌ای كه امام راحل (ره) آن را به خداوند نسبت داد.

انتخاب این روز كه حتما با هوشمندی هیأت مذاكره‌كننده ایرانی صورت گرفته است نیز از هم‌اكنون این پیام را با خود دارد كه هیأت ایرانی بی‌توجهی و حتی كم‌توجهی 1+5 به جایگاه و نقش جمهوری اسلامی ایران را برنمی‌تابد و مذاكره‌كنندگان طرف مقابل قبل از ورود به مذاكرات باید ذهن خودشان را از یك گفت‌وگوی از بالا به پایین خالی و با اذعان به این نقش، مذاكرات را آغاز كنند.

درك صحیح و منطقی 1+5 از جایگاه ایران می‌تواند فرصت بزرگی را برای طرفین رقم بزند.

شاید عبارت روز گذشته سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاكره‌كننده ارشد جمهوری اسلامی ایران در دیدار با نوری ‌المالكی همین مسأله را گوشزد می‌كند: فرجام نشست بغداد در گرو درك صحیح از ظرفیت‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یك فرصت برای همكاری است.

اگر پیش‌بینی‌ها درست باشد و مذاكرات بغداد منجر به توافقی بر روی چارچوب عملی مذاكرات یا همان مدالیته بشود، قاعدتا یكی از محورهای مهم، گام‌هایی است كه دو طرف باید بردارند و این‌كه گام اول را كدام طرف باید آغاز كند؟ اجمالا می‌توان گفت: گام‌ها باید معنی‌دار و محسوس باشند. ثانیاً به دلایل مختلف گام اول را 1+5 باید بردارد، چرا؟

نخست این‌كه جمهوری اسلامی ایران مانند هر كشور دیگری مطابق معاهده NPT حق برخورداری از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را دارد و نه در گذشته، نه امروز و نه در آینده چیزی بیش از این نخواسته و نمی‌خواهد.

تلاش 10 ساله غرب به زمامداری آمریكا تلاش برای محروم كردن ایران از این حق مسلم بوده است و امروز كه 1+5 پذیرفته است NPT مبنای مذاكرات باشد باید گام اول را برای اثبات حسن نیت خود بردارد.

دیگر این‌كه طی 10 سال فراز و فرود موضوع هسته‌ای ایران و بر اساس توافقنامه‌های سعدآباد، بروكسل و پاریس، این جمهوری اسلامی ایران بوده است كه برای اثبات حسن‌نیت خود و جلب اعتماد طرف مقابل گام برداشت و حتی تمامی فعالیت‌های هسته‌ای خود را برای حدود دو سال به حالت تعلیق درآورد و پروتكل الحاقی را داوطلبانه پذیرفت و این در حالی بوده است كه طرف مقابل هیچ تعهد جدی را نپذیرفته و آنچه را هم پذیرفته بود انجام نداد لذا امروز نوبت 1+5 است كه اعتماد ایران را جلب و حسن نیت خود را به اثبات برساند.

سوم این‌كه غرب همواره طی سال‌های گذشته و با تبلیغاتی پرطمطراق، مدعی دادن مشوق‌‌ها برای كوتاه آمدن ایران بوده است.

بسته‌های تشویقی پر از خالی! امروز غرب می‌تواند و باید به طور واقعی نشان دهد كه حاضر به برداشتن گام عملی است آن هم نه برای كوتاه آمدن ایران بلكه برای به نتیجه رساندن پرونده‌ای كه خودش آن را گشوده است و بالاخره این‌كه راهبرد غرب در مواجهه با ایران، راهبرد چماق و هویج بوده است.

راهبردی كه ثمره آن برای غرب تاكنون سرشكستگی و ناكامی و برای جمهوری اسلامی ایران عزت و سربلندی بوده است.

اكنون نوبت آن است كه این راهبرد دچار دگرگونی شود و سیاست گفت‌وگو و فشار به گفت‌وگو و همكاری تغییر یابد.

توصیه می‌شود 1+5 برای دست یافتن به فرجامی خوش در مذاكرات بغداد از هم‌اكنون به فكر گام اول خود باشد.

كیهان: «ای قصه بهشت زكویت حكایتی»

«ای قصه بهشت زكویت حكایتی» عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم محمد ایمانی است كه در آن می خوانید:

می خواهم از نو ایمان بیاورم؛ بیاموزید مرا! زندگی را و مرگ را... عیش را و عشق را... محبت را و بغض را... فساد را و صلاح را... صلاح كار كجا و من خراب كجا؟ بیاموزید مرا! می خواهم زندگی كنم... در این شهر شلوغ. راستی شهر چرا بلواست؟ مدینه حادثه خیز است.

شگفت شهری و حكایتی! اولین حكایتش را باید از یهودیان پرسید و شنید كه از صدها سال پیش كوچیدند و به این جا آمدند.

كه می دانستند پیامبر آخرالزمان از همین جا پرچم برمی افرازد. آمدند تا اگر موسی از آنهاست، مصطفی(ص) نیز از آنان باشد! اما نبود. پیامبر آخرالزمان كه با تمام نشانه ها آمد و شناختند او را، باب حسادت و بغض و كینه را با او گشودند. شناختند و كتمان كردند.
 
كافران كه به تردید می افتادند و می خواستند ایمان بیاورند، از آنها به عنوان اهل كتاب می پرسیدند تا قوت قلب بگیرند اما آنها سر بزنگاه- بعد از قرن ها انتظار- آنچه می دانستند را كتمان كردند.

آیا ندیدی كسانی را كه بهره ای از كتاب داشتند؟ به جبت و طاغوت (بت و بت پرستان) ایمان می آورند و درباره كافران می گویند آنها از كسانی كه ایمان آورده اند، هدایت یافته ترند! آنها كسانی هستند كه خداوند لعنت شان كرده است و هركس را خداوند از رحمت خود دور كند، هرگز یاوری برای او نخواهی یافت. آیا حسادت می ورزند به آنچه خداوند از فضل خود به مردم می دهد؟...» (آیات 51 تا 54 سوره اعراف).

«هان! شما را چه می شود؟! می بینیم كه هنوز كفن پیامبرتان خشك نشده، بر سر جانشینی او اختلاف كرده اید!». این را یهودیان به پسر ابوطالب می گویند، با زبانی كه آمیخته به طعنه است. اما پسر ابوطالب با آنها همدلی نمی كند.

«اگر ما بر سر جانشینی پیامبرمان اختلاف پیدا كردیم، شما اصل پیامبری موسی را انكار و در آن اختلاف كردید. شما تازه از دریا گذشته و نجات یافته بودید كه قومی بت پرست را دیدید و گفتید یا موسی! برای ما نیز بتی مانند بت آنان بتراش. و موسی گفت شما عجب قوم نادانی هستید»... عجب! شهر پر از هیاهو شده است.

زبان یهودیان هم- كه به بت پرستان قوت قلب می دادند تا در ترجیح جبت و طاغوت بر آخرین فرستاده خدا تردید نكنند- دراز شده است. پاسخ پسر ابوطالب به دار و دسته یهودیان، كوبنده است اما فقط اوست كه چنین پاسخی می دهد.

دیگران گویا هیچ ابایی ندارند كه با عمل و غوغای خود، مهر تأیید بر طعنه یهودیان بزنند. تو بگو! حق كجاست و باطل كدام، آن جا كه توسن قدرت طلبی و ریاست بی محابا می تازد. خودت را بگذار جای یك ناظر بیطرف! اصلا جای یك ناظر یهودی كه سالها با عذاب وجدان زیسته!- كه آیا مسلمان شود و ایمان بیاورد یا یهودی بماند و باقی عمر را بدون عذاب وجدان، بیندوزد و زندگی كند اما حالا می بیند كه گویا جنگ قدرت است- خودت را جای او بگذار و انصاف بده! انصاف بده كه این مسلمانی ارزش پذیرفتن دارد؟

نه برادر! اندكی صبوری كن در قضاوت! كسی می خواهد ایمان بیاورد در همین شلوغی شهر و گم شدن حقیقت در گردوغبار آمیزش حق و باطل. و ایمان می آورد مرد یهودی كه سالها تعصب ورزیده و یهودی مانده.

او در گرد و خاك همین بلوا حقیقت را یافته است، حقیقت سعادت و همه خوشبختی را. نیاموزید او را زندگی را و مرگ را، عیش را و عشق را، دوزخ و بهشت را، فساد و صلاح را، كه او به چشم خویش می بیند «حق» را و... اشهدان لااله الله و اشهد انّ محمداً رسول الله.

می بیند هارون معاصر- برادر موسی- را كه زمزمه می كند «یا ابن امّ! انّ القوم استضعفونی و كادوا یقتلوننی». و شهادتین می گوید. مرد یهودی تو را چه می شود؟ «این مرد را كه امروز چنین دست بسته برای بیعت می برند، می شناسمش.

صاحب ذوالفقاری است كه همین چند سال پیش پهلوانان را یكی پس از دیگری بر زمین زد و از عرب و عجم، كسی جرئت ایستادن در برابر بازوان و شمشیر او را ندارد. او عمروبن عبدود را بر زمین كوبید. او در قلعه خیبر را از جا كند كه چهل تن نمی توانستند.

او حالا هم می تواند اما... دست بسته می بریدش برای ستاندن بیعت. او دین تازه من و زندگی و مرگ و آخرت و بهشت من است... شهادت می دهم كه محمد(ص) فرستاده خداست».

... اما بهشت، مرد یهودی! نام «راضیه مرضیه» و «مرتضی» را بر سرادق جنت نوشته اند. این، بشارت پیامبر اعظم(ص) است هنگامی كه از معراج ملكوت برگشت.

«داخل بهشت شدم پس دیدم با طلا بر در آن نوشته اند لااله الاالله، محمد حبیب الله، علی ولی الله، فاطمه امه الله، الحسن و الحسین صفوه الله، علی مبغ ضیهم لعنه الله... نوشته اند فاطمه بنده مخصوص خداست... و لعنت خداوند بر دشمنان آنان». فاطمه(س) بوی بهشت می دهد. «... پس هرگاه مشتاق بوی بهشت شوم، دخترم فاطمه را می بویم».

جناب عایشه بارها دیده كه چگونه رسول خدا (ص) پیش پای فاطمه بلند می شود و او را به سینه می چسباند و می بوسد و می بوید. مرد یهودی! علی(ع) هم این گونه است، فاطمه(س) را عاشقانه دوست دارد.

«به خدا سوگند او را نرنجاندم و به خشم نیاوردم... او نیز نه مرا رنجاند و نه نافرمانی كرد. و هرگاه در سیمای وی می نگریستم، همّ و غم و حزن و اندوه من برطرف می شد».

ای قصه بهشت ز كویت حكایتی شرح جمال حور ز رویت روایتی... حدیث عشق و حكایت هجران اگر می خواهی، اینك در مسجد و كوچه و بازار شهر گشوده شده است. «در كار گلاب و گل، حكم ازلی این بود- كان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد».

عصمت كبرای الهی- به ناچار- از پرده برون آمده تا جان نازنین خویش را سپر بلای مردی كند كه در عرش و فرش پهلوانی جز او نمی شناسند اما او به حكم مصلحت الهی، مأمور به صبری تلخ تر از زهر و برنده تر از تیزی شمشیر است.

صبوری علی حتی طاقت فاطمه را هم طاق می كند؛ چون جنین در خود پیچیده! اما بی تابی فاطمه، فقط برای رنج مردافكن مولای خود است.

علی تنهاست و كدام رنج برای فاطمه گرانبارتر از این؟! علی عشق فاطمه است؛ بشنو! «انّ السّعید كل السّعید حق السّعید من احبّ علیّاً فی حیاته و بعد موته».

عشق فاطمه به فریاد آمده است. بدانید مردم! همانا سعادتمند- به تمامی سعادت و حقیقت آن- كسی است كه علی را در زندگی و پس از مرگش دوست بدارد... و رنج بی وفایی و ستم بر امام كه فزونی می گیرد تا آنجا كه حتی قلب مرد یهودی را می گدازد، حق باید داد فاطمه(س) اراده مرقد پیامبر خدا كند به قصد نفرین پیمان شكنان و جفاكاران.

«سلمان دریاب فاطمه را كه اگر نفرین كند، زمین همه آنها را در كام خود فرو می برد.» این پیغام علی است.

سلمان به محضر فاطمه(س) می رسد و درخواست می كند كه از تصمیم خود درگذرد. «سلمان! آنها قصد جان علی را دارند و من بر این صبر نتوانم.

مرا به حال خود بگذار تا در كنار مرقد پدرم، موی پریشان كنم و استغاثه به درگاه خداوند برم.» سلمان دوباره درخواست می كند و این بار می گوید كه پیغام، پیغام علی است.

«حال كه چنین است برمی گردم و صبر می كنم و از جان می شنوم سخن او را و اطاعت می كنم.» فاطمه جانش برای علی می رفت كه در نوبتی دیگر از جفاها بر علی به خشم آمد و مهاجمان با مشاهده غضب او، دست از امام كشیدند.

آنجا بود كه فاطمه به عشق جان بخشید و خطاب به علی فرمود «روحی لروحك الفداء و نفسی لنفسك الوقاء یا ابا الحسن... روحم فدای تو و جانم سپر بلای تو یا اباالحسن! اگر در خیر و نیكی به سر ببری با تو خواهم بود و اگر در سختی و محنت سركنی، با تو سر خواهم كرد»... اما نازنین برگزیده خدا كجا و بار غم بزرگ جفا بر علی كجا؟.

بار غم عشق او را گردون نیارد تحمل چون می تواند كشیدن این پیكر لاغر من؟ اگر هنوز از راز عشق و حكایت هجران می جویی، نظاره كن كه تقدیر حضرت صدیقه كبری بیش از سه ماه ماندن در این جهان پس از رحلت پیامبر(ص) نبود اما امیر مؤمنان باید هنوز سه سال دیگر تا آن سحر كه از غصه نجاتش دادند، در میانه میدان مجاهدت، با بینش و بصیرت تمام صبوری می كرد.

عایشه شهادت می دهد كه «من روی زمین كسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم» و «در میان مردم كسی را شبیه تر از فاطمه به پیامبر از نظر كلام و گفتار ندیدم» بنابراین می توان گفت فاطمه سلام الله علیها آن روز در مسجد از زبان پیامبر(ص) خطبه فدكیه را خواند كه فرمود: «خداوند اطاعت ما را مایه نظام دین و امامت ما را امان از تفرقه و جهاد را مایه عزت اسلام قرار داد... آنگاه كه خداوند خانه پیامبران و آرامگاه اولیا را برای پیامبرش برگزید، نفاق پنهان در شما ظاهر شد و جامه دین كهنه گردید... و شیطان سر از مخفیگاه بیرون آورد و شما را فرا خواند، دید كه پاسخگوی دعوت باطل او هستید و برای فریب خوردن آماده اید... پس به كجا برمی گردید با آن كه راه را شناخته اید؟ و چه چیز را كتمان می كنید پس از آن كه حقیقت را یافته اید؟ ... همانا شما را می بینم كه به عیش و رفاه چسبیده اید و آن را كه شایسته بود به عنوان مولا و مقتدای خود برگزینید، از خود دور ساخته اید و به خیال خود از سختی به آسایش رهنمون شده اید.

پس آب [ایمان] را كه در دهان خود جمع كرده بودید، یكباره همه را بیرون ریختید و هرچه را خورده بودید، بالا آوردید (و البته به فرموده قرآن) كفر شما و تمام انسان های روی زمین زیانی به خدا نمی رساند....».

از زبان پیامبر گفت آن روز كه به زنان عیادت كننده فرمود «به خدا صبح كردم در حالی كه بی میل به دنیای بی وفای شما و آزرده از مردان شما هستم. آنان را آزمودم و همه را دور انداختم. و چه قدر زشت است سستی عقیده و تباهی سخن... به خدا سوگند كه دنیا ریسمان بندگی برگردن آنها انداخت و دام خود را برای آنان گسترد.

پس مرگ و ذلت بر قوم ستمكار باد! وای بر آنان! از علی به كجا روی برگرداندند؟ سوگند به خدا كه دشمنی آنها با علی تنها به خاطر برندگی شمشیر او و استواری اش در راه حق و ثبات قدم علیه باطل است... همانا نطفه فتنه و فساد بسته شد و اكنون منتظر بارور شدن آن باشید و پس از این به جای شیر، از شتران خود خون كثیف و سمّ سوزان بدوشید» و نیز آنجا كه به ام سلمه خبر داد «به خدا سوگند آن كس كه بر امام او ستم شود و نه به دستور خدا و نه توصیه فرستاده او عمل نكند، پرده حرمت او دریده و هتك می شود. اما آنچه با علی كردند، كینه های جنگ بدر و میراث جنگ احد بود كه در قلب های منافقان مخفی بود و اكنون كه پیامبر رحمت كرده، بیرون ریخته است.»

«سلام بر تو ای رسول خدا از جانب من و دخترت كه در جوار تو فرود آمد». فردا شب كه «انسیه حورا(س)» در برابر دیدگان متحیر فرشتگان و بی تابی حسن و حسین و زینب علیهم السلام غریبانه در خاك شود، «قدر مخفی» خداست كه از دیده ها پنهان می شود. مرد تازه مسلمان! مرقد زهرا(س) قرن ها این چنین ناشناخته خواهد ماند. اما تو بهتر می دانی كه كران تا كران جهان پر از نشانه فاطمه(س) و آوای محبت اوست.

مرد تازه مسلمان! بیا ایمان خود تازه كنیم... به عشق فاطمه و علی. بیا زندگی كنیم عشق را و ولایت را.
... گر نگاهی به ما كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
روز محشر از شفاعت خویش
همچو مرغی كه دانه برچیند
دردها را دوا كند زهرا
گرنگاهی به ما كند زهرا...
حشر دیگر به پا كند زهرا
دوستان را جدا كند زهرا...

جمهوری اسلامی: «انزوای رژیم صهیونیستی در اروپا»

«انزوای رژیم صهیونیستی در اروپا» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

براساس نتایج نظرسنجی‌هائی كه یكی از آنها را اخیراً اتحادیه اروپا منتشر كرده اكثریت مردم اروپا رژیم صهیونیستی را بزرگترین تهدید علیه صلح و امنیت جهانی می‌دانند و خواستار محو آن از منطقه خاورمیانه هستند. مردم اروپا در چند نظرسنجی دیگر نیز مشابه همین مطلب را گفته‌اند.

نظرسنجی مورد نظر اتحادیه اروپا كه می‌گوید مردم اروپا خواستار محو اسرائیل هستند، پس از آن صورت گرفت كه انتشار اشعار ضد صهیونیستی «گونترگراس» نویسنده مشهور آلمانی با بازتاب گسترده‌ای مواجه شد.

این شاعر آلمانی اخیراً طی قصیده‌ای به شدت از رژیم صهیونیستی انتقاد كرد و خطاب به اروپایی‌ها اعلام نمود چه نیازی هست كه مردم اروپا از رژیم متجاوز و قانون شكنی چون اسرائیل، تا این حد حمایت كنند؟

بیان این مطلب همانگونه كه انتظار می‌رفت خشم محافل صهیونیستی را برانگیخت و در اثر تحریكات صهیونیست ‌ها این شاعر صریح و آزاداندیش آماج حملات رژیم صهیونیستی و عوامل آن در اروپا قرار گرفت.

براساس نظرسنجی اتحادیه اروپا حدود 80 درصد پاسخ دهندگان از مواضع گونترگراس حمایت كرده اند، واقعیتی كه نشان از عمق تنفر و انزجار مردم اروپا از رژیم صهیونیستی دارد.

واقعیت‌های عیان شده در نظرسنجی اخیر، اگرچه بسیار مهم و قابل تأمل می‌باشد ولی نكته غیرمنتظره‌ای نبوده است.

اساساً افكار عمومی اروپا مدتهاست از صهیونیسم و نماد عینی آن یعنی رژیم صهیونیستی منزجر و متنفر است ومردم سعی كرده‌اند این نظر خود را در مناسبت‌های مختلف ابراز كنند.

صهیونیستها با توسل به ابزارهای قدرتمندی كه در اروپا به خصوص پس از جنگ جهانی اول در اختیار گرفته‌اند هر صدای مخالف و معترضی را خفه كرده‌اند.

بسیاری از نهادهای مردمی و شخصیت‌های ادبی و فرهنگی اروپا از صهیونیسم بیزار هستند و در مقاطع گوناگون نیز هزینه و بهای این مخالفت خود را پرداخته‌اند و حتی بسیاری از آنها به سبب انتقاد از رژیم صهیونیستی و مقوله ساختگی «هولوكاست» به زندان افتاده‌اند.

صهیونیست‌ها با گستاخی تمام، حتی انتقاد لفظی از سیاست‌های اسرائیل و تردید درباره ادعای صهیونیست ها در مورد «هولوكاست» را خط قرمز قرار داده و به صورتی بسیار تحقیرآمیز، مردم اروپا را به گروگان فكری خود در آورده‌اند. متأسفانه دولتمردان اروپا نیز این رفتار تحقیرآمیز را پذیرفته‌اند و اعتراضی به آن ندارند.

در مورد عوامل قدرت گرفتن و نفوذ سابق صهیونیسم در اروپا به نكات زیر باید اشاره كرد:

1ـ نقش قدرتمند لابی صهیونیسم در صحنه سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی اروپا و در نتیجه، نفوذ گسترده و بی‌چون و چرای آن در به قدرت رسیدن دولتمردان اروپایی و باقیماندن آنها در قدرت.

2ـ ترس ساختگی از نازیسم برای اروپائی ها و اینكه هر كس در اروپا بر ضد رژیم صهیونیستی موضع بگیرد، برچسب طرفدار نازیسم می‌خورد و باید متحمل فشارها و انتقادهای غیرقابل پیش‌بینی شود.

3ـ القای اسلام ترسی و تهدید نشان دادن فلسطینی‌ها و عمدتاً مسلمانان، از جمله تروریست جلوه دادن فلسطینی‌ها توسط صهیونیست‌ها از طریق محافل تبلیغاتی و مطبوعاتی اروپا و متقابلاً، متمدن و قانونمند نشان دادن رژیم صهیونیستی. براساس این سیاست تبلیغاتی، هر كس از فلسطینی‌ها حمایت كند متهم به حمایت از تروریسم می‌شود. این ترفند شیطانی و این بمباران تبلیغاتی آنچنان اروپایی‌ها را در برگرفته است كه در برخی موارد، این ظن برای افكار عمومی اروپا ایجاد می‌شود كه رژیم صهیونیستی با ارتكاب جنایات‌های گسترده، در واقع از خود دفاع می‌كند!

4ـ فشار آمریكا به سیاستمداران و دولتمردان اروپا برای حمایت از رژیم صهیونیستی، عامل مهم دیگری است كه موجب حمایت كوركورانه دولتهای اروپایی از رژیم صهیونیستی شده است.

آمریكایی‌ها در چارچوب اتحاد سنتی خود با اروپا، دولتهای اروپایی را مجاب كرده‌اند كه با سیاست های بین‌المللی آمریكا همسو باشند و در چارچوب این همكاری، حمایت از رژیم صهیونیستی را به عنوان بخشی غیرقابل بحث و انكار از این همكاری به دولت‌های اروپایی تحمیل كرده‌اند.

به عبارت دیگر، هر دولتی در اروپا از این سیاست پیروی نكند و یا احتمالاً از حقوق فلسطینی‌ها حمایت كند نه تنها از سوی اسرائیل تهدید می‌شود بلكه باید انواع فشارها را از سوی آمریكا تحمل نماید.

علیرغم این وضعیت، انتشار نظرسنجی‌های اخیر بیانگر اوجگیری بی‌سابقه احساسات و گرایشات ضد صهیونیستی در اروپاست و این نكته، می‌تواند آغازی برای خلاص شدن اروپا از یوغ سرسپردگی محض به صهیونیسم باشد.

تشدید موج گرایشات ضد صهیونیستی در اروپا به حدی رسیده است كه به اذعان منابع رژیم صهیونیستی بسیاری از مقامات این رژیم رغبتی برای سفر به اروپا و ظاهر شدن در میان مردم اروپا را ندارند.

این نكته را نیز نباید نادیده گرفت كه تحولات یكسال و نیم اخیر منطقه خاورمیانه و اوج گیری انقلاب‌های مردم در كشورهای عربی در منفی شدن سریع دیدگاه ملت‌های اروپا به نفع ملت فلسطین و بر ضد رژیم صهیونیستی نقش داشته است.

تردیدی نیست كه انقلاب‌های مردمی و حذف دیكتاتورها در كشورهای عربی و استقرار تدریجی حكومت‌های مردمی در منطقه خاورمیانه، رژیم صهیونیستی را به شدت تضعیف كرده و این رژیم را به انزوای بی‌سابقه‌ای دچار ساخته است.

اعزام كاروانهای امدادرسانی به سرزمین‌های اشغالی كه اخیراً رایج شده و شمار قابل ملاحظه‌ای از مردم اروپا در تركیب این كاروان‌ها حضور دارند نشانه دیگری از این واقعیت است كه ملت‌های اروپایی درصدد برآمده‌اند خود را از وابستگی برده وار و مناسبات خفت بار با رژیم صهیونیستی رها سازند و این یعنی انزوای بی‌سابقه رژیم صهیونیستی در جهان.

رسالت: «خدا با ماست»

«خدا با ماست» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلویی است كه در آن می خوانید:

نیروهای نظامی آمریكا در چهارم اردیبهشت 59 در عملیاتی موسوم به «دلتا» در صحرای طبس پیاده شدند. هدف از این حمله به ظاهر آزاد كردن گروگان‌ها در تهران و تست ضربه‌پذیری ایران و اندازه توان نظامی جمهوری اسلامی در مقابله با این دست حملات بود.

آنها همه چیز را دقیقا محاسبه و تمرین كرده بودند. نیروهای آمریكایی برای این عملیات ویژه در «فورتبرگ» آمریكا آموزش دیده و در فرودگاه كارولینای شمالی بارها آن را تمرین كرده بودند.

هشت هلی كوپتر نظامی به همراه سه هواپیمای غول پیكر سی 130 در عمق خاك ایران در صحرای طبس فرود آمدند تا به یك ماجراجویی نظامی كه طراحان آن در چاه جاه‌طلبی و غرور و تكبر غرقه بودند شكل عملی دهند.

قرار بود سرهنگ چارلی بكویث و سرگرد میدوز قهرمانان این ماجراجویی باشند.

هنگامی كه نیمه‌های شب هشت هلی‌كوپتر نفربر از عرشه ناو نیمیتز برخاستند و در ارتفاع كم با عبور از نقاط كور رادار وارد حریم ایران شدند در 120 كیلومتری كرمان یكی از هلی‌كوپترها دچار نقص فنی شد و به ناو برگشت.

هنگام ورود به صحرای طبس هم یكی دیگر از هلی‌كوپترها باز دچار نقص فنی شد. موقعیت به ناو نیمیتز و از آنجا به كاخ سفید اطلاع داده شد كارتر دستور توقف عملیات را صادر كرد.

هنگامی كه آمریكایی‌ها قصد بازگشت داشتند توفانی از شن برخاست با آنكه پیش‌بینی‌های آنها یك شب مهتابی در صحرا بود اما همه محاسبات یك دفعه به هم خورد و یك هواپیما با یك هلی‌كوپتر با هم در میان توفان برخورد كردند و هر دو در جا آتش گرفتند. بقیه پا به فرار گذاشتند و خود را به ناو رساندند.

برژینسكی حال كارتر را این‌طور توصیف كرد؛ پس از خبر برخورد كارتر سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روی میز گذاشت و مثل مار زخمی به خود می‌پیچید و به اطرافیانش بد و بیراه می‌گفت!

آمریكایی‌ها پس از اشغال لانه جاسوسی‌شان در تهران حیثیت و اقتدار سیاسی خود را بر باد دادند. آنها مجبور بودند پس از شكست نظامی در طبس ابهت و حیثیت نظامی خود را بر گردن توفان بیندازند.

آنها طعم تلخ شكست سیاسی از ملت ایران را در 22 بهمن سال 57 چشیده بودند و اكنون باید در افتضاحی كه در طبس به بار آورده‌اند رسما شكست نظامی خود را می‌پذیرفتند. این بار این ملت ایران نبود كه به آنها سیلی می‌زد بلكه آنها این سیلی را از خداوند تبارك و تعالی در صحرای طبس دریافت می‌كردند.

درسی كه آمریكایی‌ها از شكست طبس گرفتند این بود كه در محاسبات خود حتما خدا را هم در نظر بگیرند. از آن هنگام تاكنون آمریكایی‌ها هیچ حمله نظامی مستقیم را در دستور كار نداشته‌اند و ندارند چرا كه نمی‌دانند خداوند قرار است چه بلایی سرشان بیاورد.

از عبرت‌های شگفت‌انگیز حادثه طبس این بود كه برای ما و جهانیان كشف شد كه در منازعه و مناقشه ملت ایران و آمریكا خداوند با ماست حتی اگر ما در خواب باشیم و قدرت كافی هم برای مقابله نداشته باشیم. راهبرد آمریكایی‌ها از آن پس تغییر كرد. آنها قرار گذاشتند هزینه برخورد با ایران را بین شركای خود تقسیم كنند و از هرگونه پرداخت هزینه یك سویه بپرهیزند.

امروز آمریكایی‌ها تحت پوشش 1+5 به مقابله با ما می‌آ‌یند حتی در این پوشش هم براساس عبرتی كه از حادثه طبس دارند، جرات نمی‌كنند شاخ و شانه نظامی خود را به رخ ما بكشند.

امروز آسمان ایران در تصرف فرزندان شجاع سپاه و ارتش است. امروز چشم بیدار رادارهای ایران هر شی‌ای را در آسمان رصد می‌كنند. حتی اشیایی چون پهپاد آمریكایی كه قدرت رادارگریزی دارند.

اما با همه اقتدار سیاسی و نظامی كه ایران دارد ما در مقابله با كفار و مشركین امید به خدا و جنود الهی داریم. یقین داریم همان‌طور كه خداوند در طبس به یاد ملت ایران بود و بینی دشمن را به خاك مالید امروز هم با ماست و ما را در صحنه‌های نبرد نظامی،‌ سیاسی و اقتصادی با آمریكا پیروز می‌كند.

هارولد براون وزیر دفاع وقت آمریكا در مورد دلایل شكست نظامی آمریكا در طبس گفته بود: «آیت الله خمینی (ره) در بالكن مقر سكونت خود حضور یافت و با هر حركت دست او یك هواپیما به زمین افتاد.»

وقتی ملتی اراده كرد كه خدا را اطاعت كند و وقتی ملتی اراده كرد به قرآن عمل كند، با هر حركت دست ولی خدا اتفاقاتی می‌افتد كه وزیر دفاع وقت آمریكا نیز به آن اشاره داشت.

نمی‌دانم چرا دشمن این را درك می‌كند اما برخی از دوستان هنوز در حقانیت راه مردم و رهبری نظام تردید دارند. ما باید یقین كنیم كه اگر راه خدا را می‌رویم خدا با ماست حتی نزدیك‌تر از رگ گردن!

سیاست روز: «توطئه‌ای در حال شکل‌گیری است»

«توطئه‌ای در حال شکل‌گیری است» عنوان سرمقاله امروز روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است كه در آن می خوانید:

اعلام برگزاری نشست دوم ایران و ۱+۵ در بغداد، نشان داد که عراق یکی از هم‌پیمانان استراتژیک جمهوری اسلامی ایران است.

رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار نخست وزیرعراق اقتدار روزافزون این کشور در دنیای عرب و منطقه را مایه خرسندی فراوان جمهوری اسلامی ایران دانستند.

هنگامی که جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که بغداد نیز به عنوان یک گزینه دیگر برای برگزاری گفت‌وگوهای ۱+۵ مطرح است، نخستین کشوری که نسبت به این نظر واکنش نشان داد، ترکیه بود.

هر چند از ابتدا مکان احتمالی برگزاری مذاکرات استانبول مطرح شده بود و مقامات ترکیه این احتمال را قطعی می‌دانستند، اما طرح موضوع بغداد به عنوان گزینه دوم خشم آنکارا را برانگیخت.

هر چند در آخر، دور اول مذاکرات در استانبول برگزار شد، اما مقامات ترکیه توقع داشتند که دور دوم نیز دراستانبول برگزار شود.

سیاست ایران برای طرح گزینه بغداد، برای برگزاری دور دوم گفت‌وگوها، باعث شد تا تحرکات دیپلماتیک کشور رقیب و همسایه افزایش یابد. این افزایش تحرکات ترکیه از سفر بارزانی به ترکیه آغاز شد.

در حال حاضر کردستان عراق به عنوان اقلیم کردستان عراق به ریاست مسعود بارزانی اداره می‌شود. نقش تفرقه‌افکنانه ترکیه در عراق بسیار مشهود و اظهر من الشمس است.

پیش از سفر نوری مالکی نخست‌وزیر عراق به ایران، اردوغان پس از دیدار با بارزانی، مالکی رامتهم به ایجاد درگیری‌های قومی و طایقه‌ای کرد وگفت: «مالکی باتلاش برای به دست گرفتن قدرت در عراق تنش‌های مذهبی میان شیعه و سنی و کرد را تقویت می‌کند.».

پرسش‌هایی در این زمینه مطرح است.

ـ تضعیف دولت قانونی عراق به نفع کیست.

ـ آیا مالکی با ایجاد اختلافات مذهبی می‌خواهد تیشه به ریشه دولت خود بزند؟

پاسخ این پرسش‌ها بسیار روشن است. تضعیف دولت مالکی و روی کار آمدن دولتی سرسپرده به نفع کشورهایی است که می‌خواهند، عراق باثبات و امنیت وجود نداشته باشد. دولتی دست‌نشانده که به سوی ایران هم گرایشی نداشته باشد و حتی جسته گریخته، مواضعی نیز علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند.

این دولت مطلوبی است که برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان، قطر و ترکیه و البته آمریکا خواستار آن هستند.

پرسش دوم نیز پاسخش روشن است، هیچ دولتی توسط خودش در کشور تفرقه‌ ایجاد نمی‌کند، مگر آن که اهداف خاصی داشته باشد و دستورات خارج را پیاده کند، که البته این اتهام از دولت نوری مالکی ساقط است.

اما عراق مقتدر باثبات وامن برای بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه دردآور است.

گرایش بغداد به ایران که می‌توان به آن پیمان استراتژیک اطلاق کرد، دفاع بغداد از بشار اسد و حتی حزب‌الله لبنان و مقاومت از مهمترین نکته‌هایی است که باعث شده کشوری مانند ترکیه ساز مخالف سر دهد و با مواضعی که علیه عراق اتخاذ کرده است، باعث تیرگی روابط دو کشور شود.

دعوت بارزانی به آنکارا نیز در همین راستا انجام شده است. ترکیه سعی بسیار دارد تا اقلیم کردستان عراق را رودر روی دولت مرکزی قرار دهد. مقامات اقلیم کردستان عراق باید نسبت به این توطئه و فتنه هوشیار باشند. اگر آقای بارزانی رویای ریاست کردستان بزرگ را با حمایت ترکیه و آمریکا در سر می‌پروراند، خیال باطلی است.

عراق یکپارچه و منسجم، تضمین کننده وجود افرادی چون بارزانی در عالم سیاست است. اگر چنین اتفاقی بیفتد، نخستین کسانی که از صحنه حذف می‌شوند، اشخاصی همچون آقای بارزانی هستند.

دل خوش کردن به وعده‌های کشورهایی که هیچ اعتمادی به آنها نیست، یک ریسک بزرگ سیاسی است که به خودکشی خواهد انجامید.

بهترین گزینه برای مقامات اقلیم کردستان عراق، یکپارچه ماندن در این سرزمین کهن است.

به این جمله رهبر معظم انقلاب توجه داشته باشید که، «اقتدار روزافزون عراق دشمنانی دارد. اکنون دشمنان عراق دست به کار شده‌اند. تحولات منطقه آنقدر حساس و گسترده است که، اگر توطئه‌ای که هم‌اکنون در حال برنامه‌ریزی است، اتفاق بیفتد، تاثیر منفی بر خیزش‌های اسلامی خواهد گذاشت.»

تهران امروز: «دلایل اهمیت سفر مالكی»

«دلایل اهمیت سفر مالكی» یادداشت روز تهران امروز به قلم جعفر حق‌پناه كارشناس مسائل عراق است كه در آن می خوانید:

سفر نوری المالكی نخست‌وزیر عراق به تهران را می‌توان در چند سطح مورد توجه قرار داد كه اهمیت این سفر در مقطع و شرایط فعلی را بازگو می‌كند. سطح اول به تحولات و ساختار سیاسی عراق یعنی وضعیت سیاسی و امنیتی عراق باز می‌گردد.

این سفر اولین سفر بعد از نهایی شدن خروج نیروهای آمریكایی از عراق و تحویل كامل امنیت این كشور به نیروهای عراقی صورت گرفت.

پیش‌بینی می‌شد بعد از خروج نیروهای آمریكایی از عراق اوضاع شكننده‌ای در این كشور حاكم شده و دولت مالكی دچار بحران شود. از همین رو روابط بغداد و تهران بسیار تعیین كننده است.

ارتقای روابط دو كشور باعث می‌شود امنیت فعلی عراق تقویت و به ثبات بیشتر برسد. به عبارت دیگر آزمونی پیش روی دولت مالكی گذاشته شد كه در این وضعیت نیازمند همكاری تهران است.

نكته دوم به آرایش سیاسی عراق باز می‌گردد. طی ماه‌های اخیر دسته‌بندی و توازن قوای جدیدی بین سه طیف اصلی عراق یعنی شیعیان، ‌اعراب سنی مذهب و نیز كردها ایجاد شده است. چنانچه شاهد موج اعتراض اعراب سنی مذهب و همراهی كردها علیه دولت نوری مالكی هستیم.

به ویژه اینكه شاهد مخالفت اعراب اهل سنت با اعمال قانون در پرونده طارق الهاشمی مواجه هستیم.طبیعتا این موضوع به شكنندگی اوضاع می‌انجامد كه طی روزهای اخیر نمونه آن در ترورها و كشته شدن تعداد زیادی از مردم بغداد، ‌موصل و كروك مشاهده شد.

در این وضعیت برای برقراری موازنه و ایجاد ثبات در عراق نگاه به سمت ایران است تا بتواند توسط نفوذ سنتی خود در شیعیان و كردهای عراق ثبات را برای دولت مالكی برگرداند.

سومین عامل اهمیت سفر مالكی به تهران متوجه تحولات منطقه‌ای و نقش عراق در این تحولات است.

عراق در مسیر تحولات سوریه واقع شده است؛ مسیری كه تركیه و عراق در سمت حمایت از مخالفین حكومت دمشق و ایران در نقش حامی رژیم بشار اسد نقش آفرینی دارند. طبیعتا روابط این دو كشور یعنی تركیه و عربستان به عنوان همسایه‌های عراق در عملكرد دولت مالكی تاثیرگذار است.

اتفاق دیگری كه در خصوص عراق افتاد این است كه اعراب اهل سنت و كردهای عراق از مخالفین اسد حمایت و با تركیه و عربستان همسویی و با فشارهای آنكارا و ریاض علیه بغداد همراهی دارند.

در این وضعیت حمایت‌های ایران اهمیت و نقش آفرینی ویژه‌ای پیدا می‌كند. چرا كه ایران می‌تواند با كمك به دولت مركزی عراق برای برقراری ثبات، مقداری از فشارهای داخلی علیه دولت مالكی را كم و باعث می‌شود عراق بتواند مقابل دو همسایه خود یعنی تركیه و عربستان موازنه برقرار كند.

همچنین باید توجه داشت كه همزمان با سفر نخست‌وزیر عراق به تهران اتفاق دیگری نیز افتاد كه سفر مسعود بارزانی به تركیه بود.

رییس منطقه خودمختار كردستان عراق همكاری جدیدی را با دولت اردوغان آغاز و به نحوی فشار بر دولت مالكی را بیشتر كرده است.

این سفر با اظهارات اردوغان همراه شد كه مالكی را متهم كرد عامل تشدید نزاع در عراق است. طبیعتا در خصوص سفر نخست‌وزیر عراق به تهران مسائل دو جانبه نیز در جای خود اهمیت دارد كه همواره در دستور كار سفر مقامات دو كشور است.

ابتكار: «خلیج فارس یک وعده انتخاباتی نیست»

«خلیج فارس یک وعده انتخاباتی نیست» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم فضل الله یاری است كه در آن می خوانید:

بر اساس یک سند سری سفارت بریتانیا، یکی از اولویت‌های صدام حسین در آغاز جنگ تحمیلی این بود که در صورت موافقت حاکم رأس‌الخیمه برای سوخت‌‌رسانی به جنگنده‌های عراقی، به جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک حمله کند و سپس برای تحت فشار قرار دادن ایران در مذاکرات احتمالی، از این برگ برنده به نفع خود بهره گیرد.

اگرچه صدام حسین نتوانست به این بخش از منویات ذهنی جنون‌آمیزش جامه عمل بپوشاند اما این موضوع نشان می‌دهد که چقدر وضعیت جغرافیایی و استراتژیکی ایران برای همسایگان وسوسه‌کننده است؛ اما هر از چندگاهی کشورهای کوچک جنوب خلیج فارس به بهانه‌ای قصد آن می‌کنند تا با اقدامی مشابه آنچه که صدام حسین به تحقق آن می‌اندیشید، ولی‌نعمتان خود در دوران استعمار را به کمک بطلبند تا بخشی از این خاک وسوسه برانگیز را از آن خود کنند.

حملات هرچندگاه یکبار آنان به مفهوم مشخص و روشنی تحت عنوان «خلیج فارس» خود نشانه‌ای از این راهبرد است که البته با تحریکات قدرت‌های بزرگ همراه است.

نگاهی به تاریخ مشخص می‌کند که سن کشور امارات، دو روز کمتر از شروع دوره جدید حیات جزایر سه‌گانه است؛ دوره‌ای که شیخ ‌رأس‌الخیمه و نماینده دولت انگلیس بر حاکمیت ایران بر این سه پاره جدامانده از وطن، اعتراف کردند.

با وجود همه شواهد مستند و دلایل متقن، گهگاه و به مناسبت‌های مختلفی که بعضاً با مسائل سیاسی دیگر مرتبط است، بر آتش این موضوع دمیده می‌شود تا شاید شعله‌ای از آن برخیزد و این منطقه مهم جهان همواره با ناامنی مواجه باشد و بهانه‌ای برای حضور قدرت‌های بزرگ در آن فراهم شود.

تا اینجای ماجرا، این اتفاق در بسیاری از مناطق جهان نیز می‌افتد و مناقشات مرزی در میان برخی کشورها امری عادی است اما آنچه که در اینجا خود را بیشتر نشان می‌دهد تفاوت موضوع «خلیج فارس و جزایر آن» با مناقشات ارضی و جغرافیایی است.

اکنون خیلج فارس بیش از آنکه آبراهی استراتژیک در جنوب کشور باشد به مفهومی فرهنگی و تاریخی بدل شده‌است؛ در این میان بدون آنکه ساز و کاری دولتی و حکومتی، مردم را در این رابطه همداستان کند، وجود این مفاهیم در ناخودآگاه فرهنگی و تاریخی ایرانیان است که سبب شکل‌گیری حرکت‌های خودجوش مردمی در حمایت از این مفاهیم می‌شود و آن را از موضوعی میان دولتمردان دو کشور به اتفاقی ملی در میان مردم یک کشور تبدیل می‌کند.

حرکت‌های پرشور جوانان ایرانی در فضای مجازی پیرامون «خلیج فارس» برای همه کاربران این دنیای گسترده، امری آشناست.

اما آنچه که در این میان جلب توجه می‌کند، این است که تحرکات دولتمردان دراین‌باره بیشتر مقطعی و واکنشی است وتنها با آغاز تهدیدات کشورهای دیگر است که موج حمایت از این موضوع بالا می‌گیرد و کمی پس از عقب‌نشینی متجاوزان به این مفاهیم ملی و تاریخی، نیز فروکش می‌کند.

در بسیاری از مواقع، حتی هیجانات ملی و داخلی است که مسئولان را وادار به واکنش می‌کند؛ در جنجال‌ اخیر اماراتی‌ها پیرامون سفر رئیس‌جمهور به ابوموسی، وزارت خارجه آخرین مرجعی بود که دراین‌باره اظهارنظر کرد.

گویی قاعده بر این است که اگر در موارد این‌چنینی، صدای مردم بلند شد آن وقت باید به فکر افتاد. حال آنکه وزارت خارجه و سایر ارگان‌هایی که با مکانیسم انتخابات از دل خواسته‌های مردمی بیرون می‌آیند، موظف به حفظ میراث‌های معنوی و تاریخی مردم ایران‌زمین هستند.

به برخی از اخبار این روزها توجه کنید: «ابوموسی منطقه نمونه گردشگری اعلام شد»، «همه امکانات برای جشنواره بین‌المللی خلیج فارس در ابوموسی به کار گرفته می‌شود»، «جلسه شورای عالی استان‌ها در ابوموسی»، «طرح نمایندگان برای تشکیل استان خلیج فارس» و...

این همه خبر که به صورت ناگهانی اعلام می‌شود حتی اگر پیگیری هم شود -کمااینکه بسیاری از این‌خبرها وعده‌هایی است که به زودی با فروکش کردن امواج رسانه‌ای به فراموشی سپرده می‌شود- تنها هیجانی مقطعی به نظر می‌رسد تا رویکردی دنباله‌دار.

به نظر می‌رسد اگرچه موضوعی مانند خلیج فارس در ذهن و زبان مردم ایران به عنوان یک مفهوم ملی نهادینه شده و با هر تهدیدی، گویی خانه‌ای در ایران تهدید می‌شود اما این موضوع چنانکه باید و شاید، در میان دولتمردان و دستگاه‌های دولتی هنوز اتفاق نیفتاده‌‌است، بلکه گاه در کنار وعده احداث راه، مدرسه، پارک و...، در شمار وعده‌های انتخاباتی نیز قرار می‌گیرد حتی اگر در زمان انتخابات مطرح نشود!

موضوعی مانند خلیج فارس هیچ‌گاه نمی‌تواند و نباید به منبع خرید و کسب محبوبیت برای افراد و مسئولان بدل شود بلکه برعکس باید جایی برای خرج کردن آبرو و اعتبار باشد.

نکته آخر اینکه، خلیج فارس نه‌تنها نباید در معرض نگاه نامحرمان خارجی باشد بلکه حتی نگاه سودجویانه داخلی نیز نباید به آن دوخته شود. خلیج فارس مانند مناطق جنگی جنوب و غرب و مفاهیمی نظیر دفاع و شهادت، در هیچ وعده انتخاباتی نمی‌گنجد.

آفرینش: «تنوع قدرت طلبان و آینده سیاسی مصر»

«تنوع قدرت طلبان و آینده سیاسی مصر» سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است كه در آن می خوانید:

هرچند که تونس مبدأ حرکت های ضد دیکتاتوری بود، اما به سبب اهمیت و نقشی که مصر در بین کشورهای عربی دارد، حرکت و انقلاب مردم آن به عنوان الگویی برای دیگر کشورها مطرح شد. ساختار انقلاب مصر با انقلاب های کلاسیک متفاوت بود.

در انقلاب های کلاسیک مردم تحت رهبری یک کاریزما و یا یک حزب واحد قرار می گرفتند و بر اساس خواسته های آنها حرکت می کردند اما درمدل انقلاب مصر فقدان یک شخصیت کاریزما یا حزب مشخص را مشاهده کردیم که نقطه مرکزی این حرکت مردم بودند.

به طوری که احزاب و تشکل های مختلف پشت سر تظاهرات مردمی حرکت کردند و بعد از وقوع تحولی بزرگ به جذب مردم و منتصب کردن حرکت کنونی به نام خود بودند.

اما به سبب عدم سازماندهی و فقدان یک رهبریت واحد این خیل عظیم حرکت مردم با تقسیم بندی در قالب احزاب مختلف همانند اخوان المسلمین، الوسط، جنبش 20 آوریل، عدل و سوسیال دمکرات، هیمنه خود را از دست داد. در نهایت این نظامیان بودند که به سبب داشتن قدرت و انسجام بر اوضاع مسلط شدند.

درمقابل قدرت نظامیان، این احزاب اسلام گرا همچون اخوان و سلفی ها هستند که از حمایت قابل توجه مردمی برخوردارند لذا تقابل قدرت در مصر بین نظامیان و گروه‌های اسلامی شکل گرفته است.

اخوان المسلمین یکی از احزاب و تشکل هایی است که از قدرت و تشکیلات حزبی نسبتاً قوی برخوردار است و توانسته است با ائتلاف با حزب سلفی النور، ریاست و اکثریت پارلمان مصر را به خود اختصاص دهد.

اما این چینش قدرت به هیچ وجه مورد نظر غرب به ویژه آمریکا نیست. این امر جدای از تبعات داخلی، تاثیرات فرا منطقه ای نیز خواهد داشت.

چون از دیرباز سیاست های کشور مصر به الگویی برای افکار عمومی دیگر اعراب منطقه تلقی شده است اما انقلاب کنونی مصر و تحقق روند دموکراسی درآن با مشکلاتی رو به رو است که به نظر نمی رسد به زودی و به راحتی برطرف گردد.

1-همانطور که گفته شد انقلاب مصر از مدعیان فراوانی در سهم خواهی از قدرت برخوردار است. از احزاب و گروهای لیبرال تا افراط گرایان همگی قصد دارند تا تفکر و خواسته های خود را در شکل دهی قدرت به منصه ظهور برسانند.

2- تسلط نظامیان بر هرم قدرت در مصر نزدیک به نیم قرن سابقه دارد و با بدنه سیاسی این کشورعجین شده است. ضمن اینکه نظامیان از سوی کشورهای خارجی همچون آمریکا حمایت می شوند. فقط کشور آمریکا سالانه یک میلیارد دلار کمک بلاعوض و نظامی به این کشور می کند.

3- کشورهای غربی تا آنجا که بتوانند تلاش می کنند تا غیر نظامیان به عرصه های حکومت راه نیابند اما از سوی دیگر حضور تشکیلات قدرتمندی همچون اخوان المسلمین با پایگاه اجتماعی عمیق یک تناقض و تقابل را در عرصه سیاسی مصربه وجود خواهد آورد که باعث کند شدن روند دموکراتیزه شدن مصر خواهد شد.

4- اسرائیل مسئله بسیار مهم دیگری است که در شکل گیری قدرت سیاسی در مصر نقش به سزایی دارد. نوع روابط آینده دولت حاکم بر مصر با تلاویو و برخورد با قضایایی همچون کمپ دیوید، برای هردو طرف بسیار حیاتی است. کوچکترین عکس العمل مصر به مواضع اسرائیل به سبب نقش رهبریت تاریخی مصر درجهان عرب، به منزله قرار گرفتن دوباره اعراب و اسرائیل در مقابل یکدیگر خواهد شد.

اما آنچه از مواضع گروه های اسلام گرا برداشت می شود، این است که انگیزه ای برای اتخاذ مواضع ضد صهیونیستی ندارند. به عنوان مثال اخوان المسلمین دیگر آن روحیه عمل گرایانه خود را ندارد و یا رهبران آنها گرایش به چنین رویکردی را درحال حاضر به صلاح نمی بینند.

نمونه این مدعا را می توان در سکوت اخوان در اعتراضات اولیه مردم در میدان التحریر و یا همراهی با شورای نظامی در اداره قدرت دانست. به هرحال آنچه برای آینده انقلاب مصر متصور است این که اسلام گرایان قطعاً به مناسک قدرت خواهند رسید اما درمورد سیاست های آنها باید منتظر تحولات آتی و انتخابات ریاست جمهوری در این کشور ماند.

خراسان: «آیا این ظلم نیست؟»

«آیا این ظلم نیست؟» عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است كه در آن می خوانید:

گرچه هیچ بیان و قلمی توان وصف و ادای حق حتی یکی از شایستگی ها و فضائل حضرت فاطمه زهرا(س) را ندارد تا آن جا که شخصیت وارسته و فقیه دانشمندی چون آیت ا...جوادی آملی در کلامی با این مضمون می فرماید: حتی ائمه وقتی به فاطمه زهرا(س) می رسند، و می خواهند از او بگویند و در وصفش سخن کنند حریم می گیرند و حرمتی خاص برای مادرشان قائل می شوند.

اما به مصداق «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید» می توانیم بیان و قلم را به وصف فاطمه(س) متبرک کنیم و بنویسیم که گرچه حضرتش عمر این دنیایی کوتاهی را تجربه کردند، اما اساسا خلقتش را خدایش به گونه ای در عالم هستی تقدیر فرمود که «بهانه آفرینش» و «منصوره دو عالم» باشد و مقام و منزلتش در عرش و عالم لاهوت و در پیشگاه خالق ملک و ملکوت و ناسوت بدان مرتبه باشد که در شان و مقام مرتبت حضرتش، آفریدگارش «سوره» نازل کند و وجود بی همتا و یگانه حضرت حق، خود، فاطمه اش را «کوثر» نامبردار فرماید و به پیامبرش مبارک ترین نویدها و مژده ها را دهد که به حبیبش «خیر کثیر» عطا فرموده است و به شکرانه این عطیه بی مثال الهی، پیامبر شکرگزار باشد و نماز به جای آورد و قربانی کند.

حضرت زهرای اطهر نه تنها مبارک مولود دامن محمدمصطفی(ص) و خدیجه کبری آن هم پس از روزه داری پیامبر به فرمان الهی و افطارش به مائده آسمانی است بلکه او «باطن» عالم وجود است.

حضرتش، هم زاده خانه وحی و مهبط جبرئیل امین است هم به تصریح نورانی پدر بزرگوارش که اکرم و اعظم و خاتم پیامبران الهی است شان «ام ابیها» برای رسول ا... دارد.

صدیقه طاهره همو است که پیامبر عظیم الشان فرمود: «فاطمه پاره تن من است و ... هر که او را بیازارد مرا آزرده است» و کیست که نداند رنج و آزار و اذیت حبیب خدا، آزار خداست.

حضرت بتول این دردانه رسول کفو و همسر علی(ع) اولین ایمان آورنده و اقتدا کننده به پیامبر و جانشین و وصی بر حق پیامبر است که ولایت و امامتش را حضرت رسول به فرمان الهی در غدیرخم مهر کرده است.

دخت پیامبر بنده خاص و خالص خداوند است که بندگی خدا و اطاعت از حضرتش را چندان به غایت رساند و آن چنان غرق در شناخت و عرفان و بندگی خدایش بود که جبرئیل بر پیامبر نازل می شود و عرضه می دارد که به فاطمه ام بگو از من چه می خواهد تا اجابتش کنم؟

خدایا فاطمه را چه مقامی بخشیدی و چه منزلتی عطا فرمودی که این چنین عزیزش می داری؟

و خدایا! فاطمه چگونه بندگی خالص و اطاعت محض کرد و عارف به حق آفریدگارش شد که پاسخی چنان به جبرئیل داد که بزرگان حتی از فهم و درک آن عاجزند!

چه مبارک وجودی است وجود صدیقه طاهره که «زادش» در خانه وحی، همسرش وصی پیامبر و امام بر حق، فرزندانش حسنین و زینبین و ائمه معصومین علیهم السلام اند.

شأنش «کوثر» آن سوره قرآن، قدرش چون «لیلةالقدر»، همه ذکر و گفتش ثنای حق، زندگی اش همه الگو و اسوه خلق.

ظهور و تجلی نور فاطمه زهرا(س) برای جمع عالم و آدم و لاهوتیان و ناسوتیان و ملکوتیان چه مبارک بود که زاد تمامی ائمه علیهم السلام که واسطه فیض مدام الهی هستند از وجود آسمانی و عرشی تجلی کرد.

تنها خدا و حبیبش رسول خاتم و ولی اش علی مرتضی می دانند و خبر دارند از گوهر آسمانی وجود فاطمه که یکی از مقام و مرتبت های او «فطم» است و بریدن و رهانیدن محبان و شیعیانش از آتش.

کتاب وجود فاطمه و ارزش و جلالت فاطمه را رسول ا... می دانستند که هرگاه پاره تنش بر او وارد می شد، تمام قد به احترامش قیام می فرمود و به سویش روانه می شد و به مشایعتش می رفت، خدایا این چه مقامی است که برای فاطمه ات تقدیر فرمودی که حبیبت به مشایعت او چنین مشتاق باشد.

خدایا فاطمه ات را مرتبت تا به کجا رساندی که حبیبت آن سرور و اشرف و اکرم و اعظم انبیا از او عطر بهشت استشمام کند و بر دست هایش بوسه زند.

اما خدایا! زهرای مرضیه ات را چقدر غریب کردند و بر او چقدر ظلم بی حد روا داشتند که چند ده روز بیشتر پس از رحلت جانگداز حبیبت، دنیا لیاقت حضور فاطمه ات را نیافت، بی مقداران حقیقت سوز بر در خانه اش کوفتند و بر آن «در» همان دری که فرشتگان برای عبور از آن اذن دخول می گرفتند آتش افکندند و آن در را بر پهلوی مبارکش که حرم و حریم حسنین و زینبین بود کوفتند تا خون محسنش بریزد و پس آن گاه زهرایت نیز به حبیبت بپیوندد، تا فاطمه ات را از آن پس در نزد بارگاه کبریائیت حاضر و ناظر و شفیع محشرت گردانی.

اما گویی غربت حضرت زهرای بتول نه فقط در «آن روزها» خلاصه شده است که امروز نیز هنوز آن در عالم وجود در میان بسیاری از ما به غربت و مظلومیتی دیگر دچار است، اگر کمی به گفتار و کردار خود بنگریم خواهیم دید با مشی و مرام آن دردانه عالم وجود چقدر فاصله داریم!

و آیا این ظلمی بزرگ نیست که کیمیای بی همتا و الگوی بی همانند و نجم فروزانی چون زهرای اطهر داشته باشیم و حتی در یکی از صفات و فضائل حضرتش به او شبیه نباشیم و ذره ای از کهکشان وجود او را در وجود خود نیابیم؟

جهان صنعت: «وزارت مسکن مهر یا راه و شهرسازی»

«وزارت مسکن مهر یا راه و شهرسازی» عنوان یادداشت روز روزنامه جهان صنعت به قلم محمدحسین مهرزاد است كه در آن می خوانید:

وزارت راه و شهرسازی از همان ابتدای تولدش علی نیکزاد را به عنوان وزیر بالای سر خود دید، از همان روزها هم بسیاری از کارشناسان هشدار دادند که مبادا وزارت راه و شهرسازی تبدیل به محلی شود با بیشترین تمرکز روی مسکن و غفلت از حوزه‌های مختلف راه.

این هشدار اگرچه در آغاز کمی بدبینانه بود اما هرچه زمان گذشت این واقعیت بیشتر عیان شد که وزیر راه و شهرسازی به حوزه‌های مختلف ریلی، دریایی و هوایی کمترین توجه را داشته است.

از سوی دیگر با ابقای یکی از معاونان به سمت نماینده تام‌الاختیار وزیر در هدفمندی یارانه‌ها، نیکزاد از این حوزه هم رفع مسوولیت کرده است تا با خیالی آسوده به بازدیدهای اتفاقی و برنامه‌ریزی شده از مسکن مهر بپردازد.بد نیست علی نیکزاد کمی به حوزه‌های مختلف از جمله وضعیت بنادر رسیدگی کند.

دو اتفاق مهمی که طی روزهای گذشته رخ داد آنقدر بزرگ بوده است که وزیر از مدیران ارشد سازمان بنادر و دریانوردی توضیح بخواهد.

شائبه امضای قرارداد 30 ساله 307 میلیون دلاری در بندر امام خمینی (ره) با شرکتی که وجود خارجی ندارد و انتشار اسنادی که نشان داد مزایده بندر شهید رجایی به نفع کدام شرکت هدایت می‌شود زلزله‌های سهمگینی بود که فعالان بندری هنوز هم آن را باور نکرده‌اند.

براساس اسناد موجود، مدیرعامل و نماینده شرکتی که برنده مزایده ترمینال دوم بندر شهید رجایی شده است همراه با مسوولان سازمان بنادر در جلسه‌ای پیرامون همین محور با حضور مقامات ارشد دولت پیش از انتشار فراخوان مزایده حضور داشته است.

چگونه است که برنده مزایده پیش از فراخوان در جلسه «فعال‌سازی ترمینال کانتینری شماره دو بندر شهید رجایی» شرکت می‌کند؟طبق فراخوان مزایده معروف بندری، شرکت‌ها نباید به سازمان بنادر و دریانوردی بدهی داشته باشند که با این بند صحیح قانونی چند شرکت از دور مزایده حذف شدند اما شرکتی که براساس آرشیو روزنامه رسمی تا تاریخ 3/11/90 حدود 68 میلیارد تومان بدهی دارد به یکباره کامش از برنده شدن مزایده‌ای با این درجه از اهمیت شیرین می‌شود.

آقای نیکزاد آیا وقت آن نرسیده تا در کنار مسایل مسکن مهر که الحق بسیار هم مهم هستند اندکی نیز به سایر حوزه‌های زیر نظر خود توجه کنید؟ شرایط در ماه‌های گذشته به گونه‌ای پیش رفته است که گویی برخی معاونت‌های وزارت راه و شهرسازی به صورت جزیره‌ای اداره می‌شوند و اصلا وزیر راه از اتفاقات پیرامونی آنها اطلاع ندارد.

و سوال آخر اینکه کدام اتفاق بدتری برای بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بندر ایران باید رخ دهد تا حساسیت وزیر را برانگیزد؟

دنیای اقتصاد: «الگویی برای رشد و تولید ملی»

«الگویی برای رشد و تولید ملی» سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم فریدون وردی‌نژاد سفیر سابق ایران در چین و مشاور اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن تهران است كه در آن می خوانید:

در دنیای امروز کانون‌های قدرت و ثروت متعددی وجوددارند که درتعامل و رقابت با یکدیگر هستند. حضور در رخدادهای جهانی وگریز از حاشیه نشینی ایجاب می‌كند که همه کشورها از جمله ایران، با عبور از تنگناها و ...

... با تکیه بر دیپلماسی اقتصادی کارآمد، تلاش‌های سیاسی و اقتصادی موثری برای پیشبرد اهداف خود داشته باشند.

شاید امروزه به دلیل روند تحریم‌های خارجی، جذب مدیریت، تجربه و سرمایه‌های خارجی، انتقال تکنولوژی، صدور خدمات وگسترش تجارت با همسایگان از اولویت بالایی در مناسبات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی برخوردار باشد اما توجه به این نکته اساسی خالی از فایده نیست که به‌رغم فشارهای سیاسی و تحریم‌های تحمیلی، مزیت‌های جمهوری اسلامی در بخش انرژی، نفت و گاز وترانزیت سرزمینی، برای بسیاری از کشورها و صاحبان سرمایه، بازرگانان وصاحبان بنگاه‌های اقتصادی وسوسه‌انگیز است.

الگوی ژئواکونومیک جهان و وجود سه بلوک اقتصادی در حاشیه اقیانوس آرام و آسیا، قاره آمریکا و اروپا نشان می‌دهدکه هر سه بلوک اقتصادی از نظر «انرژی وسوخت» نیازمند خاورمیانه و خلیج فارس و از جمله ایران هستند.

آنچه مسلم می‌نماید این است که کانون‌های اقتصادی و بنگاه‌های تجاری جهان ناچار به تعامل با کشورهای صاحب انرژی و کانون‌های قدرتمند خاورمیانه هستند تا از مزیت‌های اقتصادی و تجاری آنها بهره‌گیری كنند.

ایران، در این میان باید تلاش كند که با تکیه بر مزیت‌های اقتصادی خود، دسترسی به بازارهای منطقه‌ای و فرصت‌های تجاری، تقویت اقتصاد ملی را همپای با جذب فناوری و سرمایه‌های خارجی در کانون توجه قرار دهد.

از آنجا که اقتصاد ملی از دو مسیر تجارت و تولید با اقتصاد جهانی مرتبط می‌شود، بر دولت و بنگاه‌های جویای کسب‌وکار فرض است که قوانین و مقررات ضروری برای ایجاد تسهیلات بیشتر در این مسیر را سرلوحه کار خود قرار دهند تا با هدف تقویت تولید ملی، با اقتصاد جهانی تعامل سازنده‌ای داشته باشند.

در این راه، ایجاد یک ساختار اعتمادآفرین در بنیان‌های سیاست خارجی که در برگیرنده منافع پایه‌ای کشور باشد، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

اما پرسش اصلی این است که توسعه ایران و تقویت کار و سرمایه ایرانی درراستای شعار سال تولید ملی چگونه و با چه ویژگی‌هایی باید دنبال شود؟ آیا ایران قادر است از تجربیات، دستاوردها و آموزه‌های سایر ملل جهان درس‌های ارزشمندی بیاموزد یا خیر؟

بدیهی است در هر کشوری «راه توسعه» ورسیدن به «آرزوهای ملی» با عبور از تنگناهای فراوان و توجه به بسترها، ارزش‌ها و داشته‌های بومی و ملی ممکن و مقدور است.

براین اساس شاید نتوان گفت که الگوی سایر کشورها در مدار توسعه ایران قابل پیاده‌سازی یا کپی‌برداری است، اما بهره‌گیری از تجربه‌های آن کشورها، مرور اشتباهات و انحرافات آنها و نگرش جامع برداشت‌ها و مقدورات و شیوه‌های موفقیت سایر ملت‌ها می‌تواند درس‌های آموزنده‌ای برای مسیر توسعه پرفراز و نشیب ایران باشد.

بر همین اساس، مطالعه اجمالی روند «رشد اقتصادی» و دستاوردهای سه دهه گذشته جمهوری خلق چین می‌تواند «تجربه‌ای آزمون شده» برای تخفیف خطاهای احتمالی و وسیله‌ای برای عبور از تهدیدها تلقی شود.

پس از انقلاب 1949 در چین و حاکمیت کمونیست‌ها بر این کشور و با عبور از سال‌های نخستین انقلاب، همواره دو جناح قدرت در حزب کمونیست چین ظرفیت‌های ملی را به صورت مشارکتی اداره کرده و در کادر رهبری این کشور به بحث‌های جدی پرداخته‌اند.

در یکی، دو دهه نخست انقلاب، این مباحث تحت تاثیر مائو و یاران او از رنگ و بوی چندانی برخوردار نبود، اما همواره سوالاتی نظیر پرسش‌های زیر در میان نخبگان و کادرهای حزبی جریان داشت:

- آیا اقتصاد دولتی و گسترش بدنه دولت به نفع مردم چین است؟
- عنصر ناکارآمدی در بدنه دولت را چه باید کرد؟
- چرا بهره‌وری در اقتصاد چین پایین است؟
- چگونه باید فناوری سنتی و فرسوده چین را با تکنولوژی و مدیریت روزآمد اصلاح کرد؟
- مدیریت، سرمایه، اطلاعات و توانایی‌های چینی‌های ماورای بحار و سایر ملت‌ها را چگونه می‌توان به کشور چین متصل كرد؟

ماجرا از دهه 80 و با قدرت گیری بیشتر جناح عملگرا و اصلاح گر وارد مدار جدیدی شد و تفکر عمل گرایانه شعار و گفتمان غالب جامعه شد. این شعارها عبارت بودند از:
1- ساختن چین بزرگ، مرفه و پیشرو وظیفه ای همگانی است.
2- رفاه عمومی و توسعه وظیفه حزب و دولتمردان است.
3- همه قشرهای اجتماعی با رهبریت حزب باید در سیاست درهای باز تولید ملی مشارکت كنند.
4- دوستی با سایر کشورها و حل و فصل مسائل با همسایگان سرلوحه حرکت ملی خواهد بود.
5- عقلانیت جمعی و استفاده از همه توان‌ها در تصمیم‌سازی برای همگانی کردن فرهنگ توسعه ضروری است.
6- تولید انبوه با حداقل هزینه و قیمت ارزان و تصرف بازارهای گوناگون منطقه‌ای هدف بخش‌های تولیدی و تجاری خواهد بود.

چین در سه دهه گذشته، با بهره‌گیری مناسب از فضای بین‌المللی و رقابت ابرقدرت‌های آن دوران، امکانات منطقه‌ای را در اختیار اقتصاد فرسوده خود قرار داد و با استفاده از کاتالیزوری مناسب به نام «چینی‌های ماورای بحار»، استراتژی توسعه اقتصادی و ارتقای موقعیت بین‌المللی خود را پی گرفت.

بنابراین، روشن است که برگزیدن سیاست‌های هدفمند و برنامه‌ریزی شده درحوزه‌های علوم، فناوری، تحقیقات و تجارت، شرایط روبه رشد و پیشرفت چین را فراهم ساخت و نقطه عطفی درگذار چین از «دوران فشار و تحریم» به دوران «انفتاح تجاری و تولیدی» بود.

واقع‌گرایی، خطرپذیری و بی‌باکی و اراده عبور از فشارهای اقتصادی، سه عامل اصلی برای گذار چین از قطعه (79-49) بود که به «دوره اول چین» مشهور است و ژانویه 1979 در تاریخ چین نقطه عطفی تاریخ ساز محسوب می‌شود و قراردادهای همکاری علمی و فنی با تکیه بر توسعه تعاملی، پیوندهای نوینی برای انتقال تجارب علمی جهان به چین فراهم کرد. در این مرحله صدها هزار چینی درقالب تیم‌های آموزشی وکاری و تحصیلی به خارج رفتند و سلسله‌ای از دانشمندان و مدیران و مهندسان نواندیش چینی پدیدار شد.

از نظر اجرایی، در فاصله سال‌های 84 تا 95 میلادی مناطق ویژه اقتصادی و پارک‌های فناوری دنبال و طرح‌های ویژه‌ای به اجرا گذارده شد.

مهم‌ترین برنامه‌هایی که مبتنی بر فرهنگ رشد وتوسعه وتکیه بر تولید ملی و کار با چینی‌های مقیم خارج بود را می‌توان در ذیل مشاهده کرد:

1- برنامه مشعل:
یکی از طرح‌های مهم دولت چین برنامه مشعل بود (1998) که در قالب آن چین حدود 50 منطقه توسعه فناوری (High Tech) در مناطق و نواحی ایجاد کرد و با کمک بنگاه‌های تجاری بخش خصوصی دانشگاه‌ها به صنعت متصل شدند و معافیت‌های مالیاتی و وام‌های تسهیلاتی برای شرکت‌های بزرگ و بنگاه‌های متوسط منظور گردید.

2- برنامه 863:
این برنامه شامل اولویت‌های استراتژیک در عرصه اقتصاد بود كه هدایت فناوری اطلاعات، لیزر، فناوری علوم دریایی و فضایی و بیوتکنولوژی و مواد عالی و فناوری خودرو را شامل شد و تسهیلات دولتی و دستاوردهای کشورهای صنعتی برای استفاده شرکت‌های بخش خصوصی چین در این مسیر تسهیل شد.

3- برنامه صاعقه:
این حرکت، «توسعه روستایی» چین از طریق پیشرفت علوم و فناوری تولید کشاورزی را از 1985 به بعد همراه با آموزش عمومی روستاییان و همگانی کردن علوم کشاورزی مکانیزه مورد هدف قرار داد و زمین‌های کشاورزی در قطعات کوچک‌تر به بخش خصوصی واگذار شد.

4- برنامه ملی اشاعه علوم و تکنولوژی:
این برنامه مبتنی بر حمایت از مراکز و شرکت‌های دولتی بود و توسعه علمی و فنی در عرصه‌های تجاری و اقتصادی را دنبال می‌کرد و دستاوردها وتجربیات مدیران آموزش دیده و چینی‌های ماورای بحار را در اختیار مدیران سنتی شرکت‌های دولتی قرار می‌داد، تا شرکت‌های دولتی کوچک‌تر شده و به بخش خصوصی سپرده شوند. این برنامه از سال 1980 به بعد دنبال شد و تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی داشت.

5- برنامه ملی توسعه اولویت‌های تحقیقات بنیادین:
این برنامه از سال 1997 به بعد استراتژی‌های چندوجهی برای توسعه پژوهش و تحقیقات در علوم پایه را هدف قرار داد و به تشویق مادی و معنوی در حوزه‌های اقتصاد، انرژی و بهداشت و عرصه فناوری‌های نو توجه كرد.

6- برنامه تولیدات جدید ملی:
این برنامه همپای با گسترش همکاری‌های چین با جهان خارج، استانداردهای جهانی و مالکیت فکری و ثبت اختراعات و فناوری‌های بالا را در راس برنامه‌ها قرار داد.

با اجرای این برنامه‌ها، در اصل مدل توسعه چین، ترکیبی از عقلانیت و نظم عقلایی و سود محور آن سوی آب‌ها، همراه با ویژگی‌های بومی و چینی منظور شد و در این مسیر، اصلاحات نهادی و قانونی در بخش‌های مختلف دولتی به شکلی وسیع و همه جانبه صورت گرفت.

در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت که آنچه امروز چین را به «کارخانه دنیا» تبدیل کرده و به توسعه سریع علوم و فناوری و جهانی شدن این اقتصاد انجامیده است، شناخت همه جانبه و دقیق تحولات اقتصادی دنیا و بهره‌گیری مناسب و بهنگام از امکانات ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی است. این تعامل با همکاری مدیریت هوشمند و ساختاریافته حزبی و توانایی‌های مدیریتی، ارتباطاتی، سرمایه‌ای و اطلاعاتی چینی‌های ماورای بحار حاصل شده است.

پس باید گفت، توان رقابتی چین امروز متکی بر توانایی‌های بسیاری است که از جمله ‌می‌توان بر توسعه هدفمند ملی و توسعه مراکز تحقیق و توسعه، همسان‌سازی قوانین و مقررات با تحولات عرصه تولید و تجارت، دیپلماسی اقتصادی فعال و استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی و چینی‌های مقیم خارج و تولید متناسب با نیازهای مشتری اشاره کرد.

این الگو توانسته است رشد اقتصادی چین را تضمین نماید و اژدهای بیدار را در آستانه «توسعه اقتصاد ملی» و پذیرش نقش‌های جدید بین‌المللی قرار دهد. این الگو و راه چین، ارزش دیده شدن را دارد.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:43
اخبار
امنیت كارت‌های بانكی افزایش می‌یابد
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران مهمترین عناوین خبری صفحه اول خود را به مسائلی همچون؛ رهبر معظم انقلاب: اقتدار عراق در گرو سازندگی و جهاد علمی است، امنیت كارت‌های بانكی افزایش می‌یابد،سی.ان.ان: رمزگشایی اطلاعات پهپاد جاسوسی پیروزی بزرگ ایران بر آمریكاست،قیمت مسکن افزایش نخواهد داشت و... كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

رهبر معظم انقلاب: اقتدار عراق در گرو سازندگی و جهاد علمی است
مسابقات فرمول ‌یك آل‌خلیفه را رسوا كرد
امنیت كارت‌های بانكی افزایش می‌یابد
حضور تفنگداران دریایی سپاه در جزایر سه‌گانه ایرانی
آغاز تبلیغات دور دوم انتخابات مجلس از پنجشنبه

كیهان

ولی امر مسلمین در دیدار نخست وزیر عراق:خروج آمریكا از عراق مظهر اقتدار دولت و ملت این كشور بود
سی.ان.ان: رمزگشایی اطلاعات پهپاد جاسوسی پیروزی بزرگ ایران بر آمریكاست
رییس مجمع عالی واردات: برخی دریافت كنندگان ارز دولتی سردمداران گرانی هستند
راننده اروپایی مسابقات فرمول یك در تظاهرات ضد آل خلیفه شركت كرد

جمهوری اسلامی

تلاش خریداران نفت ایران برای فرار از تحریم‌های آمریكا
مصر قرارداد فروش گاز به رژیم صهیونیستی را لغو كرد
دبیركل خانه كارگر: 100 هزار كارگر طی سال گذشته از هزار واحد تولیدی اخراج شدند
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: اوضاع كنونی اقتصاد، اشتغال و تولید مطلوب نیست

رسالت

فرجام نشست بغداد در گرو درك صحیح ظرفیت های ایران است
نهضت سازندگی وخدمت به مردم در عراق آغاز شود
كلینتون : عربستان منبع اصلی حمایت مالی از تروریست های جهان است
آمادگی كامل وزارت كشور برای برگزاری مرحله دوم انتخابات

سیاست روز

اقتدار روزافزون عراق مایه خرسندی ایران است
مصر انقلابی باردیگر صهیونیست‌‌ها را شوكه كرد
قیمت مسکن افزایش نخواهد یافت
تركیه گرفتار در بازی دو سر باخت

تهران امروز

شوك مصری به صهیونیست‌ها
قیمت مسکن افزایش نخواهد داشت
عقب‌نشینی‌گام به‌گام اروپا از تحریم
رهبر معظم انقلاب در دیدار نوری‌المالكی مطرح كردند: تاكید بر اقتدار روز افزون عراق

ابتكار

استقرار سپاه در جزایر سه‌گانه
فرانسه به سارکوزی نه گفت
رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست وزیر عراق: اقتدار عراق مایه خرسندی ایران است
مرگ 20 هزار ایرانی در تصادفات سال 90

آفرینش

تاریخ آغاز و نحوه ثبت‌نام كارشناسی دانشگاه علمی كاربردی اعلام شد
اقتدار روزافزون عراق در دنیای عرب و منطقه، مایه خرسندی ایران است
آیت الله هاشمی رفسنجانی:  دوراندیشی در سیاست خارجی زمینه‌ساز تحقق اقتصاد بالنده است
رییس جمهور: ایمان و مقاومت ملت‌های مستقل زمینه‌ساز صلح و عدالت در جهان است

حمایت

مقام معظم رهبری تاکید کردند: خرسندی ایران از اقتدار روزافزون عراق در دنیای عرب
حبس الكترونیكی، از ابداعات قانون جدید
54 كشته، میانگین تلفات روزانه تصادفات
مصر انقلابی صهیونیست‌ها را به كما برد

خراسان

رهبر انقلاب: اقتدار روزافزون عراق در دنیای عرب و منطقه مایه خرسندی ایران است
مصر قرارداد صادرات گاز به اسرائیل را لغو کرد
افزایش 4.1 درصدی طلاق و کاهش 1.9 درصدی ازدواج در سال ۹۰ نسبت به سال 89
جلیلی: فرجام نشست بغداد مشروط به درک طرف مقابل از ظرفیت های ایران است

ابرار

رهبر انقلاب در دیدار نخست وزیر عراق: اقتدار روزافزون عراق در دنیاى عرب و منطقه مایه خرسندى ایران است
اتمام فرآیند توزیع آرم طرح ترافیك سال ۹۱
تعرفه تلفن ثابت هم بالا رفت
كره شمالى: سئول را به خاكستر تبدیل مى كنیم!

جهان صنعت

کارآمدی ابزارهای نظارتی مجلس در ابهام
هکرها  امنیت وزارت نفت را نشانه رفتند
هاشمی‌رفسنجانی: سرمایه اصلی نخبگان، متخصصان، فارغ‌التحصیلان و مدیران کاردان کشور هستند
ژاپن به جمع بیمه‌کنندگان نفت ایران می‌پیوندد

دنیای اقتصاد

مناظره بر سر شفافیت بودجه
100 غول اقتصاد دنیا
اولتیماتوم به سازه‌های ناتمام
سارکوزی در آرزوی معجزه اولاند در راه الیزه

سه شنبه 5/2/1391 - 14:41
تاریخ

پنجم اردیبهشت یادآور شكست سپاه ابرهه زمان در قرن بیستم است، صحرای طبس این بار؛ تبلور اراده الهی شد و در كمال ناباوری شن های این كویر پاك در قاموس پرندگان ابابیل، ریشه عصیان ارتش مسلح آمریكا را به آتش كشیدند.

1391/02/05 - 08:18

با تسخیر لانه جاسوسی آمریكا از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در 13 آبان 1358 و به اسارت گرفتن 53 نفر از كاركنان آن، ضربه محكمی به حیثیت آمریكا زده شد و كاخ سفید كه تاكنون نمای توخالی قدرقدرتی خود را به رخ مردم جهان می كشید، سعی داشت به هر نحو ممكن آبروی از دست رفته خود در محافل جهانی را بدست آورد.

از همان روزهای اول تسخیر سفارت آمریكا در تهران، برنامه ریزی جهت نجات گروگان های آمریكایی شروع شد و پس از اینكه كوشش های دیپلماتیك و تحریم های اقتصادی راه به جایی نبرد، مساله طرح تجاوز نظامی به جمهوری اسلامی در دستور كار قرار گرفت.

آمریكا 90 نفر از كماندوهای ارتش را به صحرای اریزونای این كشور اعزام كرد و آنها بیش از 5 ماه تعلیمات پیچیده و فشرده ای را پشت سر گذاشتند و آماده هجوم نظامی شدند.

سران استكبار جهانی تصمیم گرفتند، در یك اقدام مزدورانه و فاقد هر گونه وجاهت قانونی از نظر حقوق بین الملل مخفیانه به خاك مقدس جمهوری اسلامی تجاوز كنند و در خیال خود با سلاح های پیشرفته و یك حمله هوایی غافلگیرانه، گروگان های مستقر در لانه جاسوسی را آزاد كنند.

غافل از بزرگی پروردگار یكتا كه همیشه و در همه اعصار پشتیبان حق و عدالت بوده است و متجاوزان را به روسیاهی می كشاند. در این طراحی شیطانی آنچه پیش آمد تنها یاد آور حفاظت خداوند در حمله اصحاب فیل به خانه كعبه بود و این چنین شد كه با اراده خداوند طوفانی از شن در ریگزار طبس برپا شد تا حیله آنان را به خودشان برگرداند و راه پیشروی را بر آنان ببندد.

این طرح، با نام "عملیات پنجه عقاب" یا "دلتا" قرار بود از چهارم تا ششم اردیبهشت 1359 اجرا شود. برنامه‌ این گونه طراحی شد كه در شب اول، هشت بالگرد و هفت هواپیمای غول پیكر C-130 در عمق خاك ایران فرود بیایند. سپس بالگردها شبانه سوختگیری و به نقطه‌ای در نزدیكی تهران پرواز كنند و تا شب بعد منتظر بمانند.

بر اساس برنامه از پیش تعیین شده قرار بود شب دوم گروه‌های ویژه‌ای به سفارت حمله كنند و همراه گروگانها، به ورزشگاه امجدیه(شیروردی كنونی) كه نزدیك لانه جاسوسی بود بروند. سپس به طور همزمان، فرودگاه مجاور را اشغال كنند و همه با هواپیمایی كه آنجا مستقر شده است، به پرواز درآیند.

انتهای این عملیات نظامی، حمله به مراكز اقتصادی و اماكن محل سكونت شخصیت‌های مؤثر و كلیدی و در نهایت انجام كودتایی با همكاری عوامل ضد انقلاب و جاسوسان مستقر در ایران بود.

با پیش بینی آنها روز بعد، اعلام خبر موفقیت این عملیات و سقوط نهضت اسلامی، توسط كارتر در نطقی تلویزیونی به اطلاع عموم مردم جهان می رسید!

طبق برنامه، چهارم اردیبهشت 1359، هفت فروند هواپیمای غول پیكر c-130 و هشت فروند بالگرد وارد مرز ایران شدند، در حالی كه نیروهای ویژه عملیات، تجهیزات پیشرفته نظامی و وسایلی همچون جیپ، موتور سیكلت‌های تندرو و مخصوص عملیات و... همراه داشتند، از جنوب كشور وارد مرزهای ایران شدند و پس از طی حدود یكصد كیلومتر، بدون اینكه مانعی در مسیرشان باشد، در فرودگاهی متروكه، نزدیك رباط‌ خان طبس فرود آمدند.

نیمه‌شب بود كه نیروهای ویژه به صحرای طبس رسیدند. یكی از بالگردها از هواپیمای c-130 سوختگیری كرد و از زمین برخاست كه ناگهان بر اثر اشتباه خلبان با هواپیما برخورد و هر دو آتش گرفتند. سپس طوفان شنی برپا شد و به واسطه آن دو بالگرد دیگر، دچار نقص فنی شدند و از انجام عملیات باز ماندند.

در نتیجه، اجرای عملیات با هماهنگی كارتر متوقف شد و آمریكایی‌ها از بیم آنكه، همگی در طوفان شن نابود شوند یا اسیر نیروهای ایران بشوند، از فرصت شب استفاده و فرار كردند.

آنها آنقدر برای فرار عجله كردند كه اجساد هشت آمریكایی كشته شده همراه با اسناد سری و محرمانه در بالگرد‌هابه جا ماند.

صبح هنگام به وقت آمریكا، هنگامی كه كارتر در تلویزیون ظاهر شد، اعلام كرد كه عملیات"پنجه عقاب" شكست خورده و اسناد طبقه‌بندی شده سری، در بالگردها به جای مانده است. در این زمان با هماهنگی برخی نیروهای وابسته داخلی چند بمب‌افكن، بالگردهای به جا مانده را بمباران كردند و این امر موجب شد تا مدارك و اسناد از بین بروند و فرمانده سپاه یزد محمد منتظر قائم كه ششم اردیبهشت برای بازرسی و بررسی محل به آنجا رفته بود نیز به شهادت برسد.

شكست طبس، ضربه سهمگینی را بر پیكره استكبار آمریكا وارد آورد و سبب رسوایی سران كاخ سفید شد زیرا رویاهای آنان تبدیل به كابوسی وحشتناك شد.

بعدها كارتر در مصاحبه‌ای گفت: "دوران ریاست جمهوری من، بدترین دوره‌های ریاست جمهوری در آمریكا بوده است؛ زیرا در آن زمان، دولت آمریكا در دست آیت الله خمینی در ایران به گروگان گرفته شده بود".

آری در قرن بیستم در دنیایی كه آمریكا تكنولوژی و فناوری خود را غالب بر جهان می دانست؛ شكست بدون جنگ در ایران برایش قابل تحمل نبود به همین دلیل، در روز اول خرداد 1359، امریكا و بازار مشترك اروپا، ایران را تحریم اقتصادی كردند؛ اقدامی كه با مسدود كردن دارایی های ایران در 14 تیر 1359 ادامه یافت. یك هفته بعد، در 21 تیر، كودتای نوژه كشف و یك روز قبل از اجرا خنثی شد و نمونه های دیگری كه تنها یك نكته را یاد آوری می كند و آن وعده خداوند در زمین است كه مكر مكاران را به خودشان بازمی گرداند.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:39
تاریخ

امروز "سه شنبه" برابر با پنجم اردیبهشت 1391 هجری خورشیدی، دوم جمادی الثانی 1433هجری قمری و بیست و چهارم آوریل سال 2012 میلادی است. مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران در این روز، به شرح زیر است:

1391/02/05 - 08:18

5 اردیبهشت 1364

شورای امنیت سازمان ملل با صدور بیانیه‌ای بدون ذكر نام عراق، كاربرد سلاح های شیمیایی علیه نیروهای ایرانی را محكوم كرد.

 

5 اردیبهشت 1359

مداخله نظامی هواپیماها و هلی كوپترهای نظامی امریكا در ایران، با انهدام و یا از كارافتادن چند فروند از آنها در صحرای طبس و كشته ‌شدن تعدادی از تفنگداران امریكایی و فرار بقیه آنان به شكست انجامید.

 

5 اردیبهشت 1358

به نوشته مطبوعات پاناما، "اردشیر زاهدی" سفیر پیشین ایران در واشنگتن سر گرم تلاش برای خریدن جزیره كنتادورا در خلیج‌ پاناما و یا ملكی در دامنه كوههای "بارو" در ایالت "شیریكی" پاناما برای اقامت "محمدرضا پهلوی" است.

 

5 اردیبهشت 1358

"جیمی‌كارتر" رییس‌جمهوری امریكا، "والتر كاتلر" 47 ساله را به سمت سفیر ایالات متحده در ایران برگزید. وی پیش از این سفیر آمریكا در كشور آفریقایی زئیر بود.

 

5 اردیبهشت 1342

"جان اف كندی "رییس جمهوری امریكا هنگام دریافت استوارنامه سفیر ایران گفت‌: "حمایت امریكا از ایران برای رسیدن این كشور به اهدافش ادامه خواهد یافت"‌.

 

5 اردیبهشت 1288

نظامیان روس به بهانه تأمین مواد غذایی برای مردم شهر تبریز، وارد حومه این شهر شدند.

سه شنبه 5/2/1391 - 14:38
تاریخ


1305م:چهارم اردیبهشت 1305 رضا شاه پهلوی طی مراسمی تاجگذاری كرد. وی در این مراسم كه در كاخ گلستان برگزار شده بود، شخصا تاج را سر نهاده بود. رضا شاه كه دارای دربار شده بود عبدالحسین تیمور تاش را وزیر دربار خود كرد. در آن زمان، محمدعلی فروغی نخست وزیر بود. مجلس موسسان در 22 آذر سال 1304 چهار اصل از اصول متمم قانون اساسی را اصلاح، رضاخان پهلوی را شاه و سلطنت را در خاندان او موروثی كرده بود.

 

رضا شاه


1980م: 25اپریل 1980 عملیات نظامی «مافوق سرّی» آمریكا علیه ایران، در صحرای طبس با كشته شدن هشت نظامی آمریكایی و از دست رفتن یك هواپیمای سی ـ 130 و چند هلی كوپنر با شكست رو به رو و ادامه آن لغو شد. جیمی كارتر رئیس جمهور وقت آمریكا همان روز مسئولیت این شکست را برعهده گرفت و گفت كه به منظور خارج ساختن گروگانها (كاركنان سفارت) از تهران، این عملیات برنامه ریزی شده بود.

قرار بود این نظامیان پس از تجدید سوخت هلی كوپترها در صحرای طبس، خود را به تهران و بازداشتگاههای گروگانها برسانند. در پی اعتراف كارتر، سایرس ونس وزیر امورخارجه آمریكا از سمت خود كناره گیری كرد و گروگانها تا آخرین لحظه حكومت كارتر آزاد نشدند. همین اقدام كارتر باعث شد كه در انتخابات نوامبر آن سال از رونالد ریگان (ریگن) نامزد حزب جمهوریخواه شكست بخورد.

 

هواپیما و هلی کوپتر منهدم شده در صحرای طبس


1792م:25 آوریل سال 1792 (انقلاب فرانسه)، یك نظامی موسیقیدان فرانسوی كه در یك اردوگاه نظامی در منطقه استراسبورگ بسر می برد به منظور برانگیخته شدن احساسات میهندوستانه سربازان فرانسوی، آهنگ و سرود مارسییز La Marsseillaise را نوشت كه بعدا سرود ملی فرانسه شد و باقی مانده است.

 

Claude Rouget de Lisle


1898م:دولت واشنگتن 25 آوریل سال 1898 به اسپانیا اعلان جنگ داد. این دولت قبلا از اسپانیا خواسته بود كه مسئله كوبا را از راه مسالمت آمیز حل كند (كه تاریخنگاران، این كار را یك «حركت روابط عمومی» در جهت طی كردن مراحل مربوط نوشته اند).

 

جنگ دولت واشنگتن با اسپانیا كه از 25 آوریل تا 12 اوت 1898 (به مدت113 روز) ادامه داشت به شکست اسپانیا انجامید و طبق قرارداد پاریس؛ سرزمین های فیلیپین، گوام، پرتوریكو و كوبا را به آمریكا داد.


1974م:تنها كودتای نظامی در تاریخ معاصر كه به خاطر دمكراسی صورت گرفت، سحرگاه 25 آوریل 1974 در پرتغال انجام شد. این كودتا كه به تصمیم هفت افسر ارشد به انجام رسید حتی یك كشته نداشت و عنوان «تحوّل میخك سرخ» به آن داده شده است.

 

دو سرباز شرکت کننده در کودتا، با گلهای میخک سرخ


1607: در جریان جنگهای 80 ساله هلندی ها با اسپانیا، در این روز كشتی های جنگی ایالات 17 گانه هلندیها به ناوگان اسپانیا در جبل طارق شبیخون زدند و چندین كشتی اسپانیایی را منهدم ساختند. كشتی های اسپانیایی در بندر لنگر انداخته بودند كه مورد حمله غافلگیرانه قرارگرفتند. هلندی ها مایل به پایان دادن سلطه اسپانیا بر سرزمین خود بودند.

 

1915: در این روز (درجریان جنگ جهانی اول، واحدهای نظامی نیوزیلند و استرالیا وابسته به ارتش انگلستان در گالی پولی (شمال داردانل) در خاك عثمانی پیاده شدند. عثمانی در كنار آلمان و اتریش با انگلستان، فرانسه و روسیه در حال جنگ بود. و از همین روز کشتار و سربه نیست شدن ارمنیان سرشناس در شهر استانبول آغاز شد.

 

1938: دربار سلطنتی ایران پنجم اردیبهشت 1317 اعلام کرد که خواستگاری ولیعهد وقت (محمدرضا پهلوی) از فوزیه ـ شاهزاده خانم مصری (خواهر ملک فاروق) پذیرفته شده و بزودی نخست وزیر ایران در صدر هیاتی برای تعیین روز عقدکنان به قاهره خواهد رفت. این هیات 9 روز بعد عازم مصر شد. محمدرضا پهلوی پنجم اسفند آن سال (ده ماه بعد) برای عقد نکاح و آوردن عروس عازم قاهره شد.

 

فوزیه

سه شنبه 5/2/1391 - 14:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته