• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 619
تعداد نظرات : 415
زمان آخرین مطلب : 5647روز قبل
ادبی هنری
خانم رازدار
آدمی مفلس وبیچاره ودرویش،شبی جانب کاشانه ی خویش آمد  وبخندید و زنش دید که او خرم و خوش حالتراست از همه شبهای دگر،سخت در اندیشه فرو رفت وبه خود گفت که:((این عیش وخوشی بی سببی نیست.))لذا روی بدو کرده و پرسید:((سبب چیست که امشب تو چنین لولی وشنگولی ومنگولی ودلشاد)) چو شوهربشنید این سخنان،گفت :((دریغا که تو زن هستی وزن رازنگه دار نمی باشد و،زین رو نتوانم به برت راز دل ابراز کنم،زآنکه مبادا تو کنی راز مرا فاش وازاین راه شوی مایه ی رنج و ضررما.))
کرد زن آنقَدَر اصرار که آن مرد زاَسرار درون پرده بر افکند وبه وی گفت:((اگر قول دهی تا که نگوئی به کسی،قصه ی خود را به تو می گویم.))وزن هم متعهد شد وآن مرد به وی گفت که:((پس گوش بده .علت خوشحالی بسیار من این است که امروز فلان جا به فلان کوچه یکی کیف پر ازپول بدیدم که لب جوی در افتاده وتا چشم من افتاد بدان،زود برش داشتم از خاک ونمودم دَرِ آن باز وبدیدم که در آن کیف،نَوَد اِسکن پانصد تومنی چیده وفی الفورنهادم وسط جیبم وراضی شدم از طالع بیدار که یار است ومددکار وشود باعث فتح وظفر ما.))
شب دیگر چو شد او وارد منزل ز زن خوش سخن خویش بپرسید که:((آن راز که گفتم به تو،گفتی به کسی یا که نه؟)) زن گفت :((برو خاطر خود جمع نگه دار که زن حاجی وگلباجی وزرتاجی وزن دائی و معصومه وکبری وگلین باجی وصغری و زن آقا وثریا وحسین و حسن واکبر و عباس و غلام و نقی و کل تقی وخالقزی و گل پری و خاله زری،اقدس و پوران و مهین،جمله ی اهل دروهمسایه وخویشان وعزیزان ،همه را دیدم وبر هر که رسیدم قسمش دادم و زو قول گرفتم که لب خویش فرو بندد ونشنیده بگیرد زمن این قصه ،مبادا کند این راز به شخص دگر ابراز و دهد درد سر ما
<< آرزومند آرزوهایتان
دوشنبه 17/4/1387 - 13:24
دانستنی های علمی

I know you won"t come back
می دانم که دیگر  باز  نخواهی گشت

Everything that was .Time has left is behind
هر چه که بود دیگه گذشنه و
زمان اونو پشت سر گذاشته
I know that you won"t return
می دانم که دیگر  باز  نخواهی گشت
Even when a thousand years pass
حتی اگه هزار سال هم بگذره ,

it won"t be enough to fade you away and to forget
.
کافی نیست واسه فراموش کردنت و خاطراتت رو از ذهنم محو کردن 
And now I"m here
 
و اکنون من اینجا هستم
Trying to turn valleys into cities
تلاش می کنم که دره ها را به شهرها بدل کنم
Mixing the Sky with the Sea.
آسمان و دریاها را در هم بیامیزم
I know I let you escape,
می دونم که من اجازه دادم و باعث شدم که از من بگریزی
I know I lost you
می دونم که تو رو از دست دادم
nothing can be the same;
هیچ چیز  دوباره مث قبل نمی شه
A millennium could be enough for you to forgive
هزار سال میتونه کافی باشه که منو ببخشی
I"m here, loving you
من اینجا هستم، عاشق تو
suffocating,
in photographs and scrapbooks,
  از نفس افتاده زیر باری از عکس ها و آلبوم ها
in objects and momentos
 وسایل و خاطرات با تو بودن
 can"t comprehend
نمی تونم درک کنم
I"m driving myself mad
دارم دیوانه می شمc
Changing a foot for My own face
و دست و پامو گم کرده ام
The letters I wrote,
نامه هایی که نوشتم
I never sent
هرگز نفرستادم
It"s all the matter of time and faith
مهم ، گذشت زمان است و وفاداری من به تو
A millennium with another thousand years...
و این که
هزار .هزار  سال
Are enough to love
کافی است برای عشق ورزیدن

If you still think something of me...
اگر هنوز درباره من فکر می کنی
You know I"m still waiting for you...
مطمئنا می دانی که هنوز منتظر تو هستم
 
دوشنبه 17/4/1387 - 13:22
محبت و عاطفه
      
                                    
عمرم به تلخی تلخی ها گذشت
پیر شد دلم ، به سردی ایام شکست.
در فکر آرزوهای فردا سیر کردم
لحظه ها را فدای باورهای ساده ام کردم
فردا از راه رسید و در حسرت دیروز نشستم
کی آمد و کی رفت؟
مقصود نیافتم!
غم دوستان ،خنده ی ایام دیدم
عمرم بگذشت و به آخر رسید کارم
عجبم نیست که افسوس به کامم آمد
گردش ایام دیدم و کس نیامد به دیدارم
با وحشت تنهایی زندگی کردم
روزها به سر آمد و شب ها ناله کردم
دوشنبه 17/4/1387 - 13:22
دانستنی های علمی
 

توفان فكری

مقدمه 
توفان فكری "
BRAIN STORMING" یكی از شناخته شده ترین شیوه های برگزاری جلسات هم فكری و مشاوره بوده و كاربرد جهانی دارد. این روش دارای مزایا وویژگیهایی منحصربه فرد است . درواقع بسیاری از تكنیك های دیگر منشعب از این روش است . در اینجا ضمن معرفی كوتاهی از تاریخچه و تعریف توفان فكری به بررسی قواعداین روش می پردازیم . آنگاه تركیب اعضا و گروه مشخص می شود و پس از آن روندبرگزاری یك جلسه توفان فكری ارائه می گردد. درنهایت مزایا و معایب این روش معرفی می شود تا دبیران و روسای جلسات بتوانند دامنه كاربرد آن را ارزیابی كرده و درجای خوداز آن استفاده كنند.
این روش توسط الكس اسبورن در سال 1988 معرفی گردید. در آن زمان بنیادفرهنگی اسبورن این روش را در چندین شركت تحقیقاتی ، بازرگانی ، علمی وفنی برای حل مشكلات و مسائل مدیریت به كار گرفت . موفقیت این روش در كمك به حل مسائل آن چنان بود كه ظرف مدت كوتاهی به عنوان روشی كارآمد شناخته شد.
فرهنگ لغت و بستر تعریف توفان فكری را چنین بیان می دارد: "تكنیك برگزاری یك كنفرانس كه در آن سعی گروه بر این است تا راه حل مشخصی را بیابد". در این روش همه نظرات در جمع بندی مورداستفاده قرار می گیرند. روش توفان فكری امروزه یكی ازمتداول ترین روشهای تصمیم گیری گروهی است و موجب گسترش و تحول بسیاری ازروشهای مرتبط و مشابه گردیده است . دانشمندان زیادی ازجمله : اسبورن ، كال وهمكاران ، بوچارد، گچكا و همكاران ، دلبگ و همكاران ، لوئس ، ونگاندی و سیج دركتابهای خود به این روش پرداخته اند و جهت ارتقا آن كوشیده اند

قواعد توفان فكری 
اسبورن عنوان می دارد: "پیشنهاد ایجاد شده در ذهن یك فرد عادی در گروه ، 2 برابرپیشنهاد ایجاد شده درحالت انفرادی است ". درصورتی كه قواعد و مقررات مشخصی برای جلسات توفان فكری در نظر گرفته و رعایت گردد، این روش بسیار كارآمدترخواهدشد. توفان فكری بر دو اصل و چهار قاعده اساسی استوار است .
اصل اول مبتنی بر تنوع نظرات است . تنوع نظرات آن بخش از مغز را كه به خلاقیت مربوط است فعال تر می كند تا بر تفكر قضاوتی "
JUDJMENTAL THINKING
" خودفائق آید. تفكر قضاوتی درواقع به معنی ارزیابیها و نظرات تكمیلی نسبت به مطلبی مطرح شده است . به این منظور بعد از آنكه تمامی پیشنهادات را جمع آوری گردید:بررسی و ارزیابی پیشنهادات صورت می گیرد.
اصل دوم كمیت ، فزاینده كیفیت است . یعنی هرچه تعداد پیشنهادات بیشتر شود،احتمال رسیدن به یك راه حل بهتر افزایش می یابد.

چهار قاعده اساسی توفان فكری 
1 - انتقال ممنوع : این مهمترین قاعده است و لازم است تمام اعضا به آن توجه كرده وبررسی و ارزیابی پیشنهاد را به آخر جلسه موكول كنند. ضمن اینكه ملاحظه تبعیض آمیزپیشنهادات نیز ممنوع است .
2 - اظهارنظر آزاد و بیواسطه : این قاعده برای جرات بخشیدن به شركت كنندگان برای ارائه پیشنهاداتی است كه به ذهن آنها خطور می كند. به عبارت دیگر در یك جلسه توفان فكری تمام اعضا باید جسارت و شهامت اظهارنظر را پیدا كرده باشند و بدون آنكه ترسی از ارزیابی و بعضا انتقاد مستقیم داشته باشند; بتوانند پیشنهاد و نظر خود را بیان كنند.هرچه پیشنهادات جسورانه تر باشد نشان دهنده اجرای موفق تر جلسه است .
3 - تاكید بر كمیت : هرچه تعداد نظرات بیشتر باشد، احتمال وجود پیشنهادات مفید وكارسازتر در بین آنها بیشتر می شود. موفقیت اجرای روش توفان فكری با تعدادپیشنهادات مطرح شده در جلسه رابطه مستقیم دارد. در این روش این گونه عنوان می شودكه هرچه تعداد پیشنهاد بیشتر باشد احتمال وجود طرح پیشنهاد كیفی بیشتر است .
4 - تلفیق و بهبود پیشنهادات : اعضا می توانند علاوه بر ارائه پیشنهاد، نسبت به بهبودپیشنهاد خود اقدام كنند. روش توفان فكری این امكان را به اعضا می دهد كه پس ازشنیدن پیشنهادات دیگران پیشنهاد اولیه بهبود داده شود. آنها همچنین می توانند پیشنهادخود را با چند پیشنهاد دیگر تلفیق كرده و پیشنهاد بهتر و كاملتری را به دست آورند.

 

تركیب اعضای گروه توفان فكری 
درهر جلسه توفان فكری لازم است افراد ذیل حضور داشته باشند: رئیس ، دبیرجلسه و اعضای گروه . رئیس جلسه ، قواعدكاری و مسئله موردبحث "مشكل " را مطرح می كندو ناظر بر حسن اجرای آنهاست . دبیر، كار ثبت صورتجلسه را انجام می دهد. بهتر است دبیر نزدیك رئیس جلسه بنشیند، به طوری كه بتواند نقش رابط غیرمستقیم بین رئیس جلسه و اعضا را ایفا كند. بهتر است پیشنهادات بطور گزارشی - نه كلمه به كلمه -یادداشت شوند. اسبورن پیشنهاد می كند كه از افرادی كه دارای موقعیتهای شغلی یكسان هستند برای هم فكری ، دعوت به عمل آید. ضمنا باید درنظرداشت چنانچه رئیس ومرئوس با هم در یك گروه باشند، اصل اظهارنظر آزاد و بیواسطه خدشه خواهدیافت مگرآنكه برای آن قبلا تدابیری اندیشیده شده باشد.

روئ
یه برگزاری جلسات توفان فكری 
یك گروه 6 تا 12 نفری از اعضا انتخاب می شوند "حتی الامكان از لحاظ رتبه اداری همسان باشند";
مشكل به روشنی تعریف شده ، و برای شركت كنندگان توضیح كافی داده می شود;
حداقل یك هفته از طرح صورت مسئله گذشته باشد "یعنی دستور كار هر جلسه قبلااعلام شده باشد";
بلافاصله پیش از جلسه اصلی توفان فكری ، برای اعضا، جلسه ای توجیهی برگزارمی شود;
با نوشتن صورت مسئله بر روی تخته سیاه به طوری كه برای همه قابل خواندن باشد،جلسه توفان فكری شروع می شود;
رئیس جلسه 4قاعده جلسه توفان فكری را متذكر می شود;
هریك از اعضا كه مایل به ارائه پیشنهاد باشد دست خود را بالا می برد و در هر نوبت یك پیشنهاد را ارائه می دهد;
رئیس جلسه طی یادداشتی 2كلمه ای و كوتاه ، هریك از پیشنهادات را روی تخته سیاه می نویسد و در همین حال دبیر جلسه پیشنهاد را با جزئیات بیشتری ثبت می كند;
درصورت لزوم رئیس جلسه می تواند برای برانگیختن اذهان در ارائه پیشنهادات جدیدصورت مسئله یا پیشنهادات ارائه شده ، را مجددا طرح كند;
مدت زمان جلسه نباید از حد مجاز، كه معمولا 60 دقیقه است تجاوز كند.

 

مزایا و معایب 
با وجودی كه روش توفان فكری بسیار متداول و رایج است ، لیكن تاكنون به طورخاص ، درجهت روشن نمودن بهترین شرایط اجرای این روش ، تحقیقات كافی صورت نگرفته است . مزایای این روش عبارتند از:
1 - باتوجه به اصل هم افزایی یا سینرژی باعث می شود كه خلاقیت گروهی موثرتر ازخلاقیت فردی عمل كند;
2 - با این روش ، در مدت زمان نسبتا كوتاهی ، شمار زیادی پیشنهاد حاصل می شود;
معایب و نقایص این روش عبارتند از:
1 - ممكن است ، ایجاد شرایط جهت اظهارنظر آزاد و بیواسطه دشوار باشد;
2 - گروه معمولا تحت فشار اكثریت قرار گرفته و موجب می شود فرد با نظر اكثریت موافقت كند، حتی اگر قویا احساس كند كه نظر اكثریت اشتباه است ;
3 - اكثر اوقات تمایل گروه بر حصول یك توافق است ، تا دستیابی به پیشنهادات متنوعی كه به خوبی موردبررسی قرار گرفته باشند; درواقع این حركت در حال حاضر بخاطرساختار جلسات ، به صورت عادت در آمده است .
4 - هنگام توفان فكری ، اغلب افراد مواردی بدیهی یا ایده آل را پیشنهاد می كنند و این ازتلاش آنها برای بحث بیشتر و درنتیجه ارائه پیشنهادات خلاق می كاهد;
5 - ماهیت تنوع گرای توفان فكری ; خود به خود مسبب افزایش پیشنهادات می شود ولی اصلاح و پالایش ساختاری پیشنهادات را دربرندارد;
6 - اگر گروه از یك رئیس جلسه خوب برخوردار نباشد ممكن است برخی از افرادجلسه را، به طور كامل تحت الشعاع خود قرار دهند;
7 - اجرای موفقیت آمیز این روش مستلزم شناخت قبلی افراد از مسئله است ;
8 - در این روش ، بهبود مرحله به مرحله "تدریجی " پیشنهادات كمتر مشاهده می شود;
9 - گاهی اوقات این روش ، به مسائل نسبتا ساده و پیش پاافتاده محدود گشته و باعث می شود كه روش ارائه شده ، برای حل مسائل كلی پیچیده و كارآیی كافی را نداشته باشد;
10 - برای بعضی افراد، پیروی از قواعد این روش ، یا ارائه پیشنهادات متنوع مشكل است .

 

روشها و تكنیك های مشابه 
از توفان فكری روشهای گوناگونی مشتق شده است . مثلا، یك روش می گوید بهتراست شركت كنندگان پیش از ورود به جلسه پیشنهادات خود را كتبا، دراختیار رئیس جلسه قرار دهند، رئیس جلسه ، پیشنهادات را بدون اعلام منبع ، برای همه شركت كنندگان قرائت می كند. این روش كه برای ازبین بردن معایب بندهای 2و3 مورداستفاده قرارمی گیرد، توفان فكری گمنام "
ANONYMOUS BRAINSTORING" نام دارد.
شیوه های دیگری نیز وجود دارد. به عنوان مثال از شركت كنندگان خواسته می شود، تانظرات خود را در مدتی كوتاه به رشته تحریر درآورند. این روش افكارنویسی "
BRAINWRITING" خوانده می شود.
تلفیقی از افكارنویسی و توفان فكری نیز وجود دارد كه به روش
TRIGGER مشهوراست . این روش را جورج مولر كارشناس شركت فورد موتورز ابداع كرد. در این روش شركت كنندگان هركدام شخصا فهرستی از كلمات مرتبط به مسئله را تهیه می كنند. مزیت این روش بر روش توفان فكری در این است كه قابلیت بسط و گسترش پیشنهادات رادارد.
ویلیام گوردن به منظور غلبه بر برخی مشكلات توفان فكری شیوه جدیدی را ابداع كرد. رویه آن بدین گونه است كه : رئیس جلسه ، از گروه می خواهد تا به مفهوم یا اصول مسئله پرداخته و مسئله را ریشه ای موردبررسی قرار دهند. رفته رفته ، با مطرح شدن نظرات متفاوت ، افراد اطلاعات بیشتری پیدا كرده و پیشنهادات جدیدی مطرح می كنند.مزیت عمده این روش ، امكان بررسی سایر پیشنهادات و عدم تمركز بر یك پیشنهاداست . درنتیجه این روش مانع تصمیم گیری ناپخته در فرایند حل مسئله می گردد.
گونه دیگر توفان فكری شیوه
SUCCESIVE INTEGERATION OF PROBLEM ELEMENTS=SIL است . این روش به وسیله هلموت اشلیكسوپ از موسسه باتل ابداع گردید. معایب بندهای شماره 2،3،5 با این روش برطرف خواهدشد. در این روش عناصرجلسات آزاد و روابط اجباری بطور فزاینده تركیب می شوند تا اینكه گروه به راه حل نهایی موردتوافق دست یابد. توفان فكری عبارت است از بیان تفكرهای متنوع ، درحالی كه روش SILكتبی بوده و تفكر "چه متنوع ، چه مشابه " اصل است .
گروه اسمی و دلفی نیز مواردی از توفان فكری است كه در آینده موردبررسی قرارخواهدگرفت . این دو روش عیب بند 8 را مرتفع می كند.

 

دوشنبه 17/4/1387 - 13:21
دانستنی های علمی

دانستنیهای جالب در مورد جوراب

 ۱:ماهیت کلمه جوراب در زبان انگلیسی

 کلمه sock به معنای جوراب از واژه لاتین soccus گرفته شده است که این کلمه خود نیز از واژه ای از زبان یونان باستان به نام sukkhos به معنای کفش نازک و نرم و گشادی که پاها را میپوشاند مشتق شده است.هر چند که sock در زبان انگلیسی قدیمی socc خوانده و نوشته می شد ولی بعدها به socke تغییر پیدا کرد و تا اینکه امروزه به sock تبدیل شده است.

۲ :جوراب چیست؟

جوراب نوعی از پوشاک بافتنی است که پاها و گاها ساق پا را میپوشاند.جوراب به منظور محافظت از پا در برابر خراشیدگی و ساییدگی با کفش طراحی شده است.جوراب ها همچنین عرق پا را در هوای گرم جذب کرده و در هوای سرد نیز پاها را گرم نگاه میدارند.

۳: تاریخچه جوراب

جوراب های اولیه از پوست حیوانات تهیه می شدند و به دور قوزک پا پیچیده می شدند.در قرن هشتم قبل از میلاد مسیح  "هسوید" شاعر یونانی در جایی از اشعارش به جوراب هایی اشاره کرده است که از تاباندن مو های (پشم) حیوانات به هم تهیه می شد.رومیان باستان نیز از جورابی از جنس چرم استفاده می كردند که این جوراب چرمین به دور ساق پا پیچیده می شد.(بقایای)اولین جوراب بافتنی در مصر کشف شده است که گمان می رود مربوط به سالهایی بین قرون سوم و ششم بعد از میلاد باشد. در قرون وسطی جوراب های رنگی بافتنی بوجود آمد که توسط یک کش در قسمت فوقانی بالا کشیده می شد و به پا میچسبید.

 ۴:بیشتر از تاریخچه جوراب بدانیم

تا سال ۱۴۹۰ جوراب ها معمولا از سیلک پنبه و مخمل های رنگی تهیه می شد و هر پا یک جوراب متفاوت از پای دیگر داشت.بدین معنی که تا آن زمان جورابها جفت نبودند.بعد از آن در اوخر قرن ۱۵جورابها توسط ماشین های جوراب بافی تهیه میشدند و تا قرن ۱۷ میلادی این جوراب ها که معمولا از جنس پنبه بودند رواج داشتند.انقلاب صنعتی نیز باعث بوجود آمدن ماشین های مختلف بافندگی و مخصوص جوراب بافی شد.این زمان همچنین زمانی برای عرضه مدل های جدید شلوار شد.همزمان با وارد شدن شلورهای بلندتر به بازار و گرایش مردم به این مدل ها جوراب ها كوتاه تر شدند.درسال ۱۸۷۵ مدل مشهور تیوپ ساکس (Tube Socks) توسط توماس کلی و هاق رویان ( Tomas Kelly and Haagh Royan ) ابداع شد. 

۵ :چرا جوراب؟

پای شما دارای ۲۵۰۰۰۰ غده تولید کننده عرق میباشد که به طور متوسط روزانه تا ۲۵۰ میلی لیتر عرق تولید می کنند. جورابها به جذب این عرق در هوای گرم کمک می کنند.همچنین در زمستان جورابها پا را در درون کفش گرم نگاه میدارند.

۶:جوراب های مخصوص

امروزه تولید جوراب نیز به یک صنعت بزرگ تبدیل شده است. برای مثال امروزه جوراب ها نیز تخصصی  شدند.بطوریکه برای خواب ورزش مدرسه بازی کردن کار کردن کارهای صنعتی و ... جورابهای متنوعی عرضه میشود.

  ۷ :تنوع

امروزه ماشینهای ریسندگی مختلف جوراب هایی در مدلهای مختلف و در چندین مدل عرضه می کنند. از جوربهای زنانه که فقط تا مچ پا بلندی دارند تا جوربهای فوتبال که تا زیرزانو بلندی دارند.نوعی از جورابها نیز شصت پا را میپوشانند و بعضی دیگر نیز هر انگشت پا را به طور جداگانه میپوشانند.برای اولین بار جورابهای که شصت پا را میپوشانیدند در جپن و در سال ۱۹۷۰ به بازار آمد و پس از آن در بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی و از جمله هند محبوب شدند.

 

دوشنبه 17/4/1387 - 13:20
شعر و قطعات ادبی
زندگی  گاهی گریه ست
      گاهی خنده
گاهی بازنده ای
گاهی برنده
زندگـــــی
        گاهی عشق
              گاهی نفرت
                   گاهی امید
    گاهی حسرت
     گاهی افتادن و موندن و بریدن
گاهی وقتا پر گشودن وپریدن
زندگـــــی
       مثل یه سقفه
    تو هجوم بی پناهی
    زندگــــی عشق و محبت
              کندن از مرگ و تباهی
    زندگـــــی مثل یه جنگه تنها جنگی که قشنگه
       تو نبرده زندگــــــی عشق حکم تفنگ

 

دوشنبه 17/4/1387 - 13:19
آموزش و تحقيقات

نوشتن کلمات با ماشین حساب!
در زبان انگلیسی برای هر عددی در ماشین یک حرف انگلیسی را در نظر گرفته اند. این حروف که حروف اصلی هم هستند به وسیله آنها میتوان هر عبارت یا کلمه ای را توسط ماشین حساب نوشت. اما با اندکی ذکاوت!
لیست این حروف و اعداد به شکل زیر است:

0=O
1=I
2=S
3=E
4=H

5=Z
6=G
7=L
8=B
برای نوشتن حروف به وسیله ماشین حساب باید اعداد را به شکل معکوس نوشت ، سپس ماشین حساب را وارون کرد! بدین معنا که اعداد را از جهت دیگر نوشت ، سپس ماشین حساب را دوران داد تا حروف به شکلی کاملأ خوانا دیده شود.
به عنوان مثال برای نوشتن کلمه GOOGLE ، باید اعداد را از حرف E شروع کرد و به G رساند ، یعنی عدد 376006 را وارد ماشین حساب کرد ، سپس ماشین حساب را بر عکس کرد تا به طور واضح واژه google نمایان شود! میتوان از اعداد استفاده کرد. به ویژه به حالت دیجیتالی ماشین حساب این موضوع قابل درک تر میشود.
مثال های دیگر:
0.7734 = HELLO
GLIB = 8176
LOGS = 5607
همان طور که دیدید در کلمه HELLO و کلیه کلماتی که به O ختم میشوند باید پس از زدن 0 یک . نیز وارد کرد.
یکی از دلایلی که در امتحانات درسی اجازه تبادل ماشین حساب داده نمیشود همین ترفند است.

 

دوشنبه 17/4/1387 - 13:19
ادبی هنری

 

كوتاه ترین راه ها...
كوتاه ترین راه عشق ورزیدن نگاهی ست خالص و بی ریا توام با عشق...
 كوتاه ترین راه رسیدن به ثروت آن است كه قابلیت هایت  را بشناسی
و بر آن تكیه كنی...
كوتاه ترین راه برای تسكین پشت كنكوری ها دیدن افراد موفق و خوشبختی
است كه حتی از جلوی دانشگاه هم رد نشده اند...
كوتاه ترین راه برای رسیدن به آرزوها واقع بین بودن است...
كوتاه ترین راه برای غیبت نكردن آن است كه عیوب خود را مثل عیب
دیگران ببینی...
كوتاه ترین راه برای داشتن جسمی سالم اعتدال در خوردن است
 نه كم نه زیاد...
كوتاه ترین راه برای رسیدن به ثبات آن است كه بر آنچه ایمان
داری پافشاری كنی حتی اگر یك لشكر مخالف داشته باشی...
كوتاه ترین راه برای رسیدن به آرامش آن است كه كمتر به
 چیز هایی كه نداری فكر كنی...
كوتاه ترین راه برای فاش نساختن راز دیگران آن است كه هرگز به
 رازشان گوش ندهی...
كوتاه ترین راه برای تحقیر نكردن دیگران این است كه فقط چند
لحظه خودت را جای آنها قرار دهی...
كوتاه ترین راه غلبه بر مشكلات كوچك و ناچیز شمردن آنهاست...
و درآخر كوتاه ترین راه برای داشتن بهترین دوستها عضویت در گروه ترانه هاست
دوشنبه 17/4/1387 - 13:18
طنز و سرگرمی

مكر و حیله زن

روزی, روزگاری مردی تصمیم گرفت كتابی بنویسد به اسم مكر زن
زنی از این قضیه باخبر شد و راه افتاد پرسان پرسان خانه آن مرد را پیدا كرد به بهانه ای رفت تو و پرسید داری چی می نویسی؟
مرد جواب داد دارم كتابی می نویسم به اسم مكر زنان, تا مردها بخوانند و هیچ وقت فریب آن ها را نخورند
زن گفت : ای مرد تو خودت نمی توانی فریب زن ها را نخوری, آن وقت می خواهی كتاببی بنویسی و به بقیه چیز یاد بدی؟
مرد گفت : من شماها را از خودم بهتر می شناسم و مطمئن باش هیچ وقت فریب تان را نمی خورم
زن گفت : عمرت را رو این كار تلف نكن كه چیزی عایدت نمی شود
مرد گفت : این حرف ها را نمی خواهد به من بزنی؛ چون حنای شما زن ها پیش من یكی رنگ ندارد
زن گفت : خلاصه از من به تو نصیحت؛ می خواهی گوش كن, می خواهی گوش نكن
مرد گفت : خیلی ممنون حالا اگر ریگی به كفش نداری, زود راهت را بگیر و از همان راهی كه آمده ای برگرد و بگذار سرم به كارم باشد معلوم است كه شما زن ها چشم ندارید ببینید كسی می خواهد پته تان را بریزد رو آب
زن گفت : خیلی خوب
و برگشت خانه خط و خال, پولك و زرك و غالیه, حنا, سرمه, وسمه, غازه و سرخاب و سفیداب را بست  رخت های خوبش را هم پوشید و باز رفت سراغ همان مرد و سلام كرد
مرد جواب سلام زن را داد و تا سرش را از رو كتاب ورداشت دلش شروع كرد به لرزیدن؛ چون دید دختر غریبه ای مثل ماه ایستاده جلوش
مرد با دستپاچگی پرسید تو دختر كی هستی؟
زن, پشت چشمی نازك كرد و جواب داد دختر قاضی شهر
مرد گفت : عروس شده ای یا نه؟
زن گفت : نه
مرد گفت : چطور دختری مثل تو تا حالا مانده تو خانه و شوهر نكرده؟
زن جواب داد از بس كه پدرم دوستم دارد, دلش نمی آید شوهرم بدهد
مرد پرسید چطور؟ یك كم واضح تر حرف بزن
زن جواب داد هر وقت خواستگاری برام می آید, پدرم می گوید دخترم كر و لال و كور است و با این حرف‌ها آن ها را دست به سر می كند
مرد گفت : ای دختر زن من می شوی؟
زن گفت : من حرفی ندارم؛ اما چه فایده كه پدرم قبول نمی كند
مرد گفت : دستم به دامنت؛ بگو چه كار كنم كه به وصالت برسم؟
دختر گفت : اگر راست می گویی و عاشق من شده ای, برو پیش پدرم خواستگاری, پدرم به تو می گوید دخترم كر و لال است و به درد تو نمی خورد تو بگو با همه عیب هاش قبول دارم این طور شاید راضی بشود و من را بدهد به تو
مرد گفت : بسیار خوب
و رفت پیش قاضی گفت : ای قاضی آمده ام دخترت را برای خودم خواستگاری كنم
قاضی گفت : خوش آمدی؛ اما دختر من كر و لال و كور است و به درد تو نمی خورد
مرد گفت : دخترت را با همه عیب و نقصش قبول دارم
قاضی گفت : حالا كه خودت می خواهی, مبارك است
و همه اهالی شهر را جمع كرد عروسی مفصلی گرفت و دخترش را به عقد آن مرد درآورد
بعد هم داماد با یك دنیا شوق و ذوق رفت جلو, روبند عروس را ورداشت و تا چشمش افتاد به روی عروس دو دستی زد تو سر خودش؛ چون دید هر چه قاضی از دخترش گفته بود, درست است

مرد فهمید آن زن قشنگ فریبش داده؛ ولی جرئت نداشت زیر حرفش بزند و به قاضی بگوید دخترش را نمی خواهد آخر سر دید راهی براش نمانده, مگر اینكه بگذارد به جای دوری برود كه هیچ كس نتواند ردش را پیدا كند
این طور شد كه بی خبر گذاشت از خانه قاضی رفت پشت به شهر و رو به بیابان رفت و رفت تا رسید به شهری كه هیچ تنابنده ای او را نمی شناخت
مدتی كه گذشت دكانی برای خودش دست و پا كرد و شروع كرد به كار و كاسبی
یك روز دید همان زن قشنگ آمد ب دكانش و سلام كرد مرد از جا پرید و با داد و فریاد گفت : ای زن تو من را از شهر و دیارم آواره كردی, دیگر از جانم چه می خواهی كه در غربت هم دست از سرم بر نمی داری؟
زن خندید و گفت : من از تو هیچی نمی خوام؛ فقط آمده ام بپرسم یادت هست گفتی هیچ وقت فریب زن ها را نمی خورم؟
مرد گفت : دیگر چه حقه ای می خواهی سوار كنی؟ تو را به خدا دست از سرم وردار
زن گفت : اگر قول می دهی برای زن ها كتاب ننویسی و پاپوش درست نكنی, تو را از این گرفتاری نجات می دهم
مرد گفت : كدام كتاب؟ بعد از آن بلایی كه سرم آوردی, كتاب نوشتن را بوسیدم و گذاشتم كنار
زن گفت : اگر به من گوش كنی, كاری می كنم كه قاضی طلاق دخترش را از تو بگیرد
مرد گفت : هر چه بگویی مو به مو انجام می دهم
زن گفت : اول قول بده كه من را به عقد خودت در می آوری
مرد گفت : قول می دهم
زن گفت : حالا كه عقل برگشته به سرت, با یك دسته غربتی راه بیفت سمت شهر خودمان و آن ها را یكراست ببر در خانه قاضی و در بزن قاضی خودش می آید در را وا می كند و تا چشمش می افتد به تو می پرسد این همه مدت كجا بودی؟ بگو دلم برای قوم و خویشم تنگ شده بود و رفته بودم به دیدن آن ها و چون چند سال بود كه از هم دور بودیم, نگذاشتند زود برگردم حالا هم آمده اند عروسشان را ببینند و مدتی اینجا بمانند

مرد همین كار را كرد و با یك دسته كولی راه افتاد؛ رفت خانه قاضی و در زد
قاضی آمد در را واكرد و دید دامادش با سی چهل تا كولی ریز و درشت پشت در است قاضی از دامادش پرسید این همه مدت كجا بودی؟
مرد جواب داد ای پدر زن عزیزم مدتی از قوم و قبیله ام بی خبر بودم, یك دفعه دلم هواشان را كرد و رفتم به دیدنشان حالا آن ها هم با من آمده اند عروسشان را ببینند و مدتی اینجا بمانند
بعد شروع كرد به معرفی آن ها و گفت : این پسرخاله, آن دخترخاله, این پسر عمو, آن دختر عمو, این پسر عمه, آن دختر عمه
كولی ها دیگر منتظر نماندند و جیغ و ویغ كنان با بار و بساطشان ریختند تو خانه قاضی یكی می پرسید جناب قاضی سگم را كجا ببندم؟
یكی می گفت : جناب قاضی دستت را بده ماچ كنم كه خاله زای ما را به دامادی قبول كردی
دیگری می گفت : خرم چی بخورد؟ زبان بسته سه روز تمام بكوب راه آمده و یك شكم سیر نخورده
یكی می گفت : اول جلش را وردار, بگذار عرقش خوب خشك بشود
دیگری می گفت : بزم را كجا ببندم؟ همین طور كه نمی شود ولش كنم تو خانه جناب قاضی
قاضی دید اگر مردم بفهمند دامادش كولی است, آبروش می ریزد و نمی تواند در آن شهر زندگی كند این بود كه دامادش را كنار كشید و به او گفت : تا مردم نیامده اند به تماشا و تو شهر انگشت نما نشده ام, دخترم را طلاق بده و قوم و خویش هات را بردار برو
مرد گفت : پدر زن عزیزم من آه در بساط ندارم كه با ناله سودا كنم؛ آن وقت مهریه دخترت چه می شود؟
قاضی گفت : كی از تو مهریه خواست؟
مرد كه از خدا می خواست از شر دختر خلاص شود, حرف قاضی را قبول كرد دختر را فوری طلاق داد و رفت با همان زنی كه فریبش داده بود عروسی كرد .

 

دوشنبه 17/4/1387 - 13:16
اخبار

تاثیرنوشیدن ماء‌الشعیر در رفع سنگ كلیه به هیچ عنوان پایه علمی ندارد

رییس بخش نفرولوژی بیمارستان مدرس گفت: تصور مردم مبنی بر تاثیر برخی نوشیدنی‌ها مانند ماء‌الشعیر در رفع سنگ كلیه به هیچ عنوان پایه علمی ندارد.

دكتر شهرناز اتابك فوق تخصص كلیه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی  با بیان این كه نوشابه‌های رنگی به خصوص نوشابه‌های سیاه برای كلیه بسیار مضر بوده و باعث ایجاد سنگ كلیه می‌شوند، ‌گفت: نوشابه‌های سیاه به علت داشتن اسید فسفریك باعث ایجاد سنگ كلیه در مصرف كنندگان آن می‌شود.همچنین افراد جامعه باید از مصرف نوشابه‌های گازدار جدا خودداری كنند.

وی با بیان این كه نوشیدن دوغ به مراتب بهتر از نوشابه‌های گازدار است، اظهار كرد:‌مصرف دوغ نمك دار نیز باعث ایجاد سنگ كلیه در افراد می‌شود.

 

دكتر اتابك تصریح كرد: حذف نوشابه‌های گازدار از رژیم غذایی و سبد خانواده‌ها به شدت در كنترل دیابت، چاقی و كلیه موثر است.

 

رییس بخش نفرولوژی بیمارستان مدرس با بیان این كه هیچ ماده نوشیدنی دیگر جای آب را نمی‌گیرد، یادآور شد: همچنین بسیاری از مردم تصور می‌كنند كه آب گریپ فوروت (دارابی) برای كلیه بسیار مفید است اما این مسئله پایه علمی نداشته و در ایجاد سنگ كلیه نیز موثر می‌باشد.

وی با بیان این كه نوشابه‌های الكلی خطر ابتلا به نارسایی كلیه را دو برابر می‌كند، ‌خاطرنشان كرد: همچنین مصرف نوشابه‌های الكلی همراه با سیگار، خطر ابتلا به نارسایی كلیه را 4 برابر افزایش می‌دهد.

اتابك تصریح كرد: در كلیه‌ها گیرنده‌هایی موجود است كه چنانچه چربی خون بالا رود، باعث افزایش كلیه‌ها می‌شود. متاسفانه در جامعه ما به علت كمبود فعالیت و رژیم غذایی غلط، تری گلیسرید افراد جامعه بالاست به طوری كه مصرف نوشابه‌های الكلی نیز آن را بالا برده و مشكل ساز خواهند شد.

 

وی خاطرنشان كرد: چیپس و پفك باید از رژیم غذایی خانواده‌ها به خصوص كودكان حذف شود زیرا به علت داشتن نمك بسیار زیاد و رنگ‌های صنعتی بسیار مضر در ایجاد سنگ كلیه بسیار موثرند.

رییس بخش نفرولوژی بیمارستان مدرس با بیان این كه سنگ كلیه را نباید خودسرانه درمان كرد، یادآور شد: تصور بر ساده انگاشتن این بیماری در صورت تكرار آن باعث از بین رفتن كلیه‌ها خواهد شد.

وی در پایان خاطرنشان كرد: مصرف سوسیس و كالباس، آب گریپ فوروت، گوجه فرنگی، غذاهای كنسروشده و نوشابه‌های رنگی گازدار سبب ایجاد سنگ كلیه در مصرف كنندگان می شوند. همچنین افراد مبتلا به سنگ كلیه باید از مصرف این مواد خودداری كنند

 

دوشنبه 17/4/1387 - 13:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته