• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 805
تعداد نظرات : 920
زمان آخرین مطلب : 4393روز قبل
آموزش و تحقيقات
-خانم تورو خدا بیاین بیسكوییت بخرین ارزونه فقط پنجاه تومان
زن به او مینگرد و در حالی كه به وی مینگرد فقط میگوید:
یك دونه بده ولی فردا مییام ازت صد تا میخرم چون نذر دارم فردام اینجا هستی؟
-آره خانم من همیشه اینجام فردام می یام و واسه شما صد تا بیسكوییت نگه میدارم

سلام آقا پسر لطفا بیسكوییتای منو بده كه زود باید برم
پسرك از اینكه صد تا بیسكوییت را یك جا فروخته و میتواند مادر بیمارش را به نزد پزشك ببرد خوشحال است.

-سلام پسرم آماده شم بریم دكتر
در یك لحظه دست پسرك در جیبش گیر میكند و جز یك سوراخ بزرگ چیزی در آنجا پیدا نمیكند

در آن طرف شهر پسری در پیتزا فروشی مشغول خوردن پیتزاست
__________________
"حتی هنوز هم کسی رو نمی شناسم که مثل رابرت دنیرو با بازی اش من را خیره کند. هیچ بازیگری به قدرتمندی و شور و هیجان او وجود ندارد."
دوشنبه 27/8/1387 - 18:10
مصاحبه و گفتگو
طناب

داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود.اوپس از سال ها اماده سازی ماجراجویی خود را اغاز کرد.

ولی از انجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود.شب ،بلندی های کوه را در برگرفته
بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلا دید نداشت ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود

همان طور که از کوه بالا می رفت پایش لیز خورد.در حالا که به سرعت سقوط می کرداز کوه پرت شد.در حال سقوط فقط لکه های سیاهی مقابل
چشمانش می دیدو احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه جاذبه او را در خود می گرفت.

همچنان سقوط می کرد ، در ان لحظات تمام رویداد های خوب و بد زندگییش به یادش امد.اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به وی نزدیک است.
ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شدودر میان اسمان و زمین معلق ماند.در این لحظه سکون چاره ای برایش نماند جز انکه فریاد بزند

خدایا کمکم کن

ناگهان صدای پرطنینی از اسمان شنیده شد:
چه می خواهی.
-ای خدا نجاتم بده
واقعا باور داری که می توانم نجاتت دهم
-البته که باور دارم
اگر باور داری طنابی که به دور کمرت بسته است پاره کن

یک لحظه سکوت....ومرد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد.
گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند.بدنش از طناب اویزان بود وبادستهایش محکم طناب را گرفته بود در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت.
دوشنبه 27/8/1387 - 18:9
دانستنی های علمی
در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این كه عكس العمل

مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی كرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از

كنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می كردندكه این چه شهری است كه نظم ندارد

. حاكم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این هیچ كس تخته سنگ را از وسط بر

نمی داشت . نزدیك غروب، یك روستایی كه پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیك سنگ شد.


بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناری قرار

داد. ناگهان كیسه ای را دید كه زیر تخته سنگ قرار داده شده بود ، كیسه را باز كرد و داخل آن

سكه های طلا و یك یادداشت پیدا كرد. پادشاه در ان یادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعی می

تواند یك شانس برای تغییر زندگی انسان باشد
دوشنبه 27/8/1387 - 18:8
طنز و سرگرمی
I ran into a stranger as he passed by,

بامردی كه در حا ل عبور بود برخورد كردم

"Oh excuse me please" was my reply.

اوو!! معذرت میخوام

He said, "Please excuse me too;

من هم معذرت میخوام

I wasn"t watching for you."

دقت نكردم

We were very polite, this stranger and I.

ما خیلی مؤدب بودیم ، من واین غریبه

We went on our way saying good-bye.

خداحافظی كردیم وبه راهمان ادامه دادیم

But at home a difference is told,

اما در خانه چیزی متفا وت گفته میشه

how we treat our loved ones, young and old

با آنهایی كه دوست داریم چطور رفتار میكنیم

Later that day, cooking the evening meal,

كمی بعد آنروز، در حال پختن شام

My son stood beside me very still.

پسرم خیلی آرام كنارم ایستا د

As I turned, I nearly knocked him down.

همینكه برگشتم به اوخوردم وتقریبا" انداختمش

"Move out of the way," I said with a frown .
" اه !! ازسرراه برو كنار"

بااخم گفتم

He walked away, his little heart broken.

قلب كوچكش شكست ورفت


I didn"t realize how harshly I"d spoken.

نفهمیدم كه چقدر تند حرف زدم

While I lay awake in bed,

وقتی توی تختم بیدار بودم

God"s still small voice came to me and said,

صدای آرام خدا در درونم گفت

"While dealing with a stranger, common courtesy you use,

وقتی با یك غریبه برخورد میكنی ، آداب معمول را رعایت میكنی

But the children you love, you seem to abuse.

اما با بچه ای كه دوست داری بد رفتار میكنی

Go and look on the kitchen floor,

برو به كف آشپزخانه نگاه كن

You"ll find some flowers there by the door.

آنجا نزدیك در چند گل پیدا میكنی

Those are the flowers he brought for you.

آنها گلهایی هستند كه او برایت آورده است

He picked them himself: pink, yellow and blue .

خودش آنها را چیده: صورتی و زرد و آبی

He stood very quietly not to spoil the surprise,

آرام ایستاده بود كه سورپریزت بكنه

and you never saw the tears that filled his little eyes."

وهرگز اشكایی كه چشمای كوچیكشو پر كرده بود ندیدی

By this time, I felt very small,

در این لحظه احساس حقارت كردم

and now my tears began to fall .

واشكام سرازیرشدند

I quietly went and knelt by his bed;

آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم

"Wake up, little one, wake up," I said. "

بیدار شو كوچولو ، بیدار شو

Are these the flowers you picked for me?"

اینا گل ها ین كه تو برام چیدی؟

He smiled, "I found "em, out by the tree.

او خندید? اونارو كنار درخت پیدا كردم

I picked "em because they"re pretty like you.

ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن

I knew you"d like "em, especially the blue ."

میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا" آبیه رو

I said, "Son, I"m very sorry for the way I acted today;

گفتم پسرم واقعا" متاسفم ازرفتاری كه امروز داشتم

I shouldn"t have yelled at you that way ."

نمیبایست اونطور سرت داد بكشم

He said, "Oh, Mom, that"s okay. I love you anyway."

گفت :اشكالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان

I said, "Son, I love you too,

گفتم :من هم دوستت دارم پسرم

and I do like the flowers, especially the blue."
و گلهارو هم دوست دارم ، مخصوصا" آبیه رو
دوشنبه 27/8/1387 - 18:0
خاطرات و روز نوشت

هیچ كلكی در كارنیست!


اینو بخونید حالشو هم ببرید !

هیچ كلكی در كارنیست! این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود! البته بشرطی كه تقلب نكنید ! فقط به دستور العمل عمل نماید و تقلب نكنید، در غیر اینصورت نتیجه درست از آب در نخواهد آمد و بعد آرزو خواهید كرد كه ایكاش تقلب نمی كردید!این حدوداً 3 دقیقه زمان خواهد برد تا شما را دیوانه كند!! كسی كه این پیام را ارسال كرده گفت كه آرزویش ظرف 10 دقیقه به حقیقت پیوست!!! این بازی نتیجه خنده دار و در عین حال شگفت انگیزی خواهد داشت!...
پیام را یكجا تا پایان نخوانید بلكه مرحله به مرحله پیش بروید و عین دستورالعمل انجام دهید!
نكته: زمانی كه میخواهید اسامی را بنویسید اطمینان حاصل كنید كه اشخاصی هستند كه شما آنها را می شناسید (تبصره از خودم: یعنی اسم الكی یا بیخودی ننویسید!!!)
مهم: همچنین بیاد داشته باشید كه بهنگام نوشتن اسامی و عمل كردن به دستورالعمل از احساس و غریزه خود استفاده كنید و بیخودی و بیش از حد فكر نكنید بلكه آنچه كه در آن لحظه به ذهنتان می آید را بنویسید!
بازهم باید گفته شود كه به آرامی و مرحله به مرحله به انتهای متن بروید در غیر اینصورت نتیجه درست نخواهد بود و آنرا ضایع خواهید كرد!
(باز هم تبصره از خودم: این رو بخاطر این چندین بار تكرار كرده كه آدمهای فضول ببخشید كنجكاو خودشونو كنترل كنن!!!) """"این قسمت قابل توجه خانم ها بو به آقایون ربطی نداشت""""

خوب حالا یك قلم و یك برگ كاغذ آماده كنید.

1- اول از هر چیز اعداد 1 تا 11 را بصورت ستونی یا ردیفی (زیر هم) بر روی كاغذ بنویسید.
2- سپس در جلوی ردیف (ستون) 1 و 2 هر عددی را كه مایلید بنویسید.
3- حال در جلوی ردیف 3 و ردیف 7 نام شخصی را از جنس مخالف بنویسید.
== قرار نشد به پایین نگاه كنید! تقلب ممنوع !!==
4- نام اشخاصی را كه می شناسید (چه دوست یا اعضای خانواده یا فامیل) در جلوی ردیفهای 4، 5 و 6 بنویسید.
5- در ردیفهای 8، 9، 10 و 11 نام چهار ترانه (آهنگ) را بنیوسید (در جلوی هر ردیف نام یك ترانه)
6- اكنون نهایتا میتوانید یك آرزو كنید!!
و حالا كلید رمز گشایی این بازی:
1- عددی را كه در ردیف 2 نوشته اید مشخص كننده تعداد اشخاصی است كه شما باید درباره این بازی به آنها بگویید!
2- شخصی كه نامش در ردیف 3 قید شده كسی است كه شما عاشقش هستید!!!
3- شخصی كه نامش در ردیف 7 قید شده كسی است كه شما دوستش دارید ولی با هم نمی سازید (یا به تعبیر دیگر عاقبت خوشی نخواهد داشت!)!!!
4- شخص شماره 4 كسی است كه شما بیش از همه به او اهمیت میدهید!
5- شخص شماره 5 كسی است كه شما را بسیار خوب می شناسد.
6- شخصی كه نامش در ردیف 6 قید شده، ستاره بخت (ستاره خوش شانسی) شماست!
7- آهنگ قید شده در ردیف 8 با شخص شماره 3 تطبیق می كند (مرتبط است)!!!
8- آهنگ شماره 9 آهنگی برای شخص شماره 7 است!
9- آهنگ شماره 10 آهنگی است كه بیش از همه افكار شما را بازگو می كند!
10- و بالاخره شماره 11 آهنگی است كه می گوید شما در باره زندگی چه احساسی دارید!!!!

واقعا شگفت آور است! نه؟! ولی بنظر می آید كه درست باشه!
دوشنبه 27/8/1387 - 17:59
دانستنی های علمی
به زندگی عشق بورزید
بزرگی می گفت:چنانچه به قدر کافی به زندگی نزدیک نشوید،همانجایی که هستید خواهید ماند و همیشه در جا خواهید زد.به راستی وقتی فعالانه در زندگی شرکت می کنیم و متوقف می مانیم،سپس از خود می پرسیم،چرا حوصله مان سر رفته است و یا چرا روابطمان عشق و شور و حال گذشته را ندارد و از خود میپرسیم چرا نمی توانیم دل به کار یا زندگی بدهیم.یادتان باشد که زندگی سرشار از معنا و مفهوم و هدف است،فقط کافی است رشد کنیم و از لحظه لحظه زندگی درس بیاموزیم.اما چگونه می توانید پیشرفت کنید؟چگونه می توانید سرور و شادمانی گم گشته و طبیعی خود را نسبت به زندگی و زنده بودن باز یابید؟چگونه می توانید موانعی را که راهتان را سد کرده اند،از پیش رو بردارید؟پاسخ بسیار ساده است،فقط با عشق ورزیدن و با عشق زندگی کردن.                                                                                                         اگر به زندگی عشق بورزید،زندگی نیز براستی این عشق را به شما برمیگرداند.اگر زندگی را دوست بدارید،به ارتقای روحی فوق العاده دست می یابید،به شکلی که همواره در زندگی،شور و شوق خواهید داشت.به احساسی عمیق از شادی می رسید و با چنین احساسی قادرید برای همیشه نشاط و شادی خود را در جهان و در میان مردم حفظ کنید.این ارتقای روحی،بالاترین حد تحمل را به شما ارزانی خواهد کرد.هنگامی که ازعشق سرشارید،رابطه خداوند با دنیا،کائنات و جهان هستی و خودتان را بهتر درک می کنید و به پیشگاه خداوند وارد می شوید،زیرا منزلگاه خداوند،همان عشق است،عشق به خویشتن،عشق به دیگران و به طور کلی عشق به همه چیز.توجه داشته باشید که وقتی مانند خدمتگزار عشق زندگی می کنید،زندگی تان سرشار از حیرت و شگفتی خواهد شد،تمامی سرگرمی ها به وضوح و روشنی تبدیل خواهد شد،آنان که با شما بدرفتاری می کردند تغییر می کنند و درهایی که بسته بودند به روی شما باز می شوند.عشق درست به مانند نور هر چه را لمس کند روشن خواهد ساخت و چشمتان را به آنچه نامرئی بود باز خواهد کرد.به خاطر داشته باشید که عشق به زندگی قدرت و مفهوم می بخشد و هیچ موفقیتی بدون عشق حاصل نمی شود.مهمترین رابطه ای که می توانید در تمام زندگی خود داشته باشید رابطه ای است که با خود دارید،بنابراین باید این رابطه را بهبود بخشید و کسی که بیش از هر شخص دیگری نیاز دارید عاشقش بشوید،خودتان هستید.خود را همان گونه و در هر جایی که هستید دوست داشته باشید.گذشته خود را دوست داشته باشید و با پذیرش گذشته خود و بخشیدن خود و دیگران،به روزهای کنونی زندگی خود عشق بورزید.ماموریت شما در زندگی در«بی مشکل زیستن»نیست،بلکه با انگیزه زیستن است.پس تصمیم بگیرید که کارهای خود را با عشق و علاقه انجام دهید. کسانی که ازشغل خود لذت می برند،صبح را بااین جملات آغاز می کنند«امروز می خواهم بهتر و موثرتر از دیروز باشم»                                                           پس بهتر است در هر کاری حداکثر تلاش خود را به کار بگیرید،نه به خاطر آنکه دیگران را تحت تاثیر قرار بدهید بلکه

 

به خاطر اینکه،این تنها راه لذت بردن از کار است. زندگی با عشق این فرصت را به شما می دهد که هر رویداد را تمام و کمال تجزیه و تحلیل کنید و با شور و اشتیاق و تعهد تمام قلب و روح خود را به روی آن بگشایید و در آن صورت است که می توانید در همه چیز زیبایی را جستجو کنید و از اعجازهر لحظه به حیرت آیید.     

   بنابراین آنقدر قلب خود را سرشار از عشق و محبت کنید که دیگر جایی برای کدورت و دلخوری نماند.یادتان باشد اگر با اندیشه ای سرشار از مهر به همه،در انتظار یک معجزه باشیم،زندگی با همه شکوه و زیبایی اش به من تو لبخند خواهد زد 

دوشنبه 27/8/1387 - 17:3
محبت و عاطفه

Life is like a piano, white keys are happiness and black keys are sadly , when press this black and white keys, it"s life music

With love

 زندگی شبیه یک پیانو است ، کلیدهای سفید شادیها هستند و کلیدهای سیاه غمها ، وقتی که کلیدهای سفید و سیاه نواخته میشوند آن موسیقی زندگی است

با عشق

دوشنبه 27/8/1387 - 17:1
دانستنی های علمی

آنکه شنید ، آنکه نشنید...

مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است...

به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.

دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است ، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو...

« ابتدا در فاصلۀ 4 متری او بایست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید ، همین کار را در فاصلۀ 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. »  

آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیۀ شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصلۀ ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم.

سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:

« عزیزم ، شام چی داریم؟ » جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: « عزیزم شام چی داریم؟ »
و همسرش گفت:

« مگه کری؟! » برای چهارمین بار میگم: « خوراک مرغ » !!

حقیقت به همین سادگی و صراحت است.

مشکل ، ممکن است آن طور که ما همیشه فکر میکنیم ، در دیگران نباشد ؛ شاید در خودمان باشد...

دوشنبه 27/8/1387 - 17:0
خاطرات و روز نوشت
1.     Take a 10-30 minute walk every day and while you walk, smile. It is the ultimate anti-depressant.
1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در هنگام قدم زدن لبخند بزنید.
 این بهترین داروی ضد افسردگی ست.
 
  2.     Sit in silence for at least 10 minutes each day. Buy a lock if you have to.
2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید، اگر لازم شد یك  قفل بخرید.
  
 3. Buy a TiVo (DVR), tape your late night shows and get more sleep.
3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و بیشتر بخوابید.
  
 
 4. When you wake up in the morning complete the following statement,   "My purpose is to__________ _ today."
4- صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم كه....»
 
 5. Live with the 3 E"s -- Energy, Enthusiasm, Empathy, and the 3 F"s--
 Faith, Family, Friends.
5- با سه E زندگی کنید؛ Energy (انرژی)، Enthusiasm (اشتیاق)، Empathy (فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F یعنی Faith (ایمان)، Family (خانواده) و Friends (دوستان).
 
 6. Watch more G movies play more games with friends and read more books than you did in 2006.
6- امسال بیشتز از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.
 
 7. Make time to practice meditation and prayer. They provide us with daily fuel for our busy lives.
7- زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید.
 اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.
 
 
   8. Spend more time with people over the age of 70 and under the age of six.
8- با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال اوقات بیشتری صرف کنید.
 
   9. Dream more while you are awake.
9- در بیداری  رویا ببینید
 
       10. Eat more foods that grow on trees and plants and eat less foods that are manufactured in plants.
10- از غذاهایی که از گیاهان و درختان بدست می آیند بیشتر مصرف کنید، و از مصرف مواد غذایی که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر استفاده كنید.
 
 11. Drink some green tea and plenty of water. Eat blueberries, seafood, broccoli, almonds & walnuts.
11- چای سبز و مقادیر بسیار بیشتری آب بنوشید.
 تمشك (آبی رنگ )، غذاهای دریائی،  کلم بروكلی، بادام و گردو مصرف کنید.
   
 12. Try to make at least three people smile each day.
12- تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.
 
 
 13. Clear your clutter from your house, your car, your desk, and let new energy into your life.
13- از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را غبار روبی ومرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.
 
   
 14. Don"t waste your precious energy on gossip, energy vampires, issues  of the past, negative thoughts or things you cannot control. Instead, invest your energy in the positive present moment.
14- انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا چیزهایی كه کنترلی بر آن ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت فعلی کنید.
   
 15. Realize that life is a school and you are here to learn, pass all  your tests. Problems are simply part of the curriculum that appear and  fade away like algebra class but the lessons you learn will last a lifetime.
15- این را درك کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید.
 مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.
 
 
 16. Eat breakfast like a king, lunch like a prince and dinner like a  college kid with a maxed out charge card.
16- صبحانه تان را مثل یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.
    
 17. Smile and laugh more. It will keep the energy vampires away.
17- بیشتر لبخند بزنید و  بخندید. این كار هیولاهای انرژی خوار را از شما دور نگه خواهد داشت.
 
 
 18. Life isn"t fair, but it"s still good.
18- زندگی عادلانه نیست ، با این حال زیباست.
  
 19. Life is too short to waste time hating anyone.
19- زندگی کوتاه تر از آنست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.
  
 20. Don"t take yourself so seriously. No one else does.
20- خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند..
  
 21. You don"t have to win every argument. Agree to disagree.
21- مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. بپذیرید كه مخالف نظر یكدیگر بیاندیشید .
    
 22. Make peace with your past, so it won"t mess up the present.
22- با گذشته تان صلح كنید تا زمان حال شما را خراب نكند.
 23. Don"t compare your life to others". You have no idea what their
 journey is all about.
23- زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از هدف آنها و یا زندگیشان هیچ نمی دانید.
  
 24. Burn the candles, use the nice sheets.  Don"t save it for a special occasion. Today is special.
24- شمع روشن کنید، زیباترین ملافه تان را استفاده كنید .و برای روز مبادا و یا روزی خاص نگه ندارید، امروز همان روز خاص است.
 
 25. No one is in charge of your happiness except you.
25- کس دیگری جز شما مسئول خوشبختی تان نیست.
 
 
 26. Frame every so-called disaster with these words: "In five years, will this matter?"
26- همه  مشكلات را با این جمله بسنجید: «آیا تا پنج سال آینده، این مسئله اهمیتی خواهد داشت؟»
    
 27. Forgive everyone for everything.
27- همه را برای همه چیز ببخشید.
    
 28. What other people think of you is none of your business.
28- اینكه مردم در مورد شما چی فكر می كنند، ارتباطی به شما ندارند.
   
 29. Time heals almost everything. Give time, time.
29- زمان حلال همه مشکلات است. به همه چیزحتی خود زمان  زمان دهید.
  
 30. However good or bad a situation is, it will change.
30- شرایط هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.
  
 31. Your job won"t take care of you when you are sick. Your friends will.  Stay in touch.
31- این شغل شما  نیست که در زمان بیماری به دادتان می رسد، دوستانتان هستند.
      با آنها در تماس باشید.
   
 32. Get rid of anything that isn"t useful, beautiful or joyful.
32-خود را از شر هر چه كه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص كنید.
    
 33. Envy is a waste of time. You already have all you need.
33- حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید.
  
 34. The best is yet to come.
  34- بهترینها هنوز در راه اند.
  
 35. No matter how you feel, get up, dress up and show up.
35- هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، لباس شیک بپوشید و بیرون بروید.
 
 
 36. Do the right thing!
36- کار درست را انجام دهید!
 
 
 37. Call your family often.
37- با خانواده در تماس باشید.
 
 
 38. Each night before you go to bed complete the following statements:
 "I am thankful for __________." "Today I accomplished _________."
38- شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر... ممنونم.» «امروز من..... را انجام دادم
 
 39. Remember that you are too blessed to be stressed.
39- یادتان باشد، شما آنقدر خوشبخت هستید که نگذارید استرس و نگرانی به شما راه یابد.
 
 
 40. Enjoy the ride. Remember that this is not Disney World and you  certainly don"t want a fast pass. Make the most of it and enjoy the ride.
40- از سفرزندگی لذت ببرید. یادتان باشد که این دنیا دیزنی ورلد Disney World نیست وما هم مجبور نیستیم با سرعت از همه چیز بگذریم. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفر زندگی  لذت ببرید.
دوشنبه 27/8/1387 - 16:58
خاطرات و روز نوشت
مطلبی درخصوص فروتنی و تواضع

There was a one hour interview on CNBC with Warren Buffet, the second richest man who has donated $31 billion to charity.
مصاحبه ای بود در شبكه سی ان بی سی با آقای وارنر بافیت، دومین مرد ثروتمند دنیا كه مبلغ 31 بیلیون دلار به موسسه خیریه بخشیده بود.
Here are some very interesting aspects of his life:
در اینجا برخی از جلوه های جالب زندگی وی بیان شده:
1. He bought his first share of stock at age 11 and he now regrets that he started too late!
1- او اولین سهامش را در 11 سالگی خرید و هم اكنون از اینكه دیر شروع كرده ابراز پشیمانی می نماید!
 2. He bought a small farm at age 14 with savings from delivering newspapers.
2- او از درآمد مربوط به شغل توزیع روزنامه ها، یك مزرعه كوچك در سن 14 سالگی خرید.
 3. He still lives in the same, small 3-bedroom house in midtown Omaha , that he bought after he got married 50 years ago. He says that he has everything he needs in that house. His house does not have a wall or a fence.
3- او هنوز در همان خانه كوچك 3 اتاق خوابه واقع در مركز شهر اوماها زندگی می كند كه 50 سال قبل پس از ازدواج آنرا خرید. او می گوید هر آنچه كه نیازمند آن می باشد، درآن خانه وجود دارد. خانه اش فاقد هرگونه دیوار یا حصاری می باشد.
 4. He drives his own car everywhere and does not have a driver or security people around him.
4- او همواره خودش اتومبیل شخصی خود را می راند و هیچ راننده یا محافظ شخصی ندارد.
5. He never travels by private jet, although he owns the world"s largest private jet company.
5- او هرگز بوسیله جت شخصی سفر نمی كند هرچند كه مالك بزرگترین شركت جت شخصی دنیا می باشد.
6. His company, Berkshire Hathaway, owns 63 companies.He writes only one letter each year to the CEOs of these ompanies, giving them goals for the year. He never holds meetings or calls them on a regular basis. He has given his CEO"s only two rules.
6- شركت وی به نام بركشایر هات وی، مشتمل بر 63 شركت می باشد. او هرساله تنها یك نامه به مدیران اجرائی این شركتها می نویسد و اهداف آن سال را به ایشان ابلاغ می نماید. او هرگز جلسات یا مكالمات تلفنی را بر مبنای یك شیوه قاعده مند برگزار نمی نماید. او به مدیران اجرائی خود 2 اصل آموخته است:
Rule number 1: Do not lose any of your shareholder" s money.
اصل اول: هرگز ذره ای از پول سهامداران خود را هدر ندهید.
Rule number 2: Do not forget rule number 1.
اصل دوم: اصل اول را فراموش نكنید.
7. He does not socialize with the high society crowd. His pastime after he gets home is to make himself some popcorn and watch television.
7- او به كارهای اجتماعی شلوغ تمایلی ندارد. سرگرمی او پس از بازگشتن به منزل، درست كردن مقداری ذرت بوداده (پاپكورن) و تماشای تلویزیون می باشد.
 8. Bill Gates, the world"s richest man, met him for the first time only 5 years ago. Bill Gates did not think he had anything in common with Warren Buffet. So, he had scheduled his meeting only for half hour. But when Gates met him, the meeting lasted for ten hours and Bill Gates became a devotee of Warren Buffet.
8- تنها 5 سال پیش بود كه بیل گیتس، ثروتمندترین مرد دنیا، او را برای اولین بار ملاقات نمود. بیل گیتس فكر نمی كرد وجه مشتركی با وارنر بافیت داشته باشد. به همین دلیل او ملاقاتش را تنها برای نیم ساعت برنامه ریزی نموده بود. اما هنگامی كه بیل گیتس او را ملاقات نمود، ملاقات آنها به مدت 10 ساعت به طول انجامید و بیل گیتس یكی از شیفتگان وارنر بافیت شده بود.
9. Warren Buffet does not carry a cell phone, nor has a omputer on his desk. His advice to young people: "Stay away from credit cards and invest in yourself and remember:
9- وارنر بافیت نه با خودش تلفن همراه حمل می كند و نه كامپیوتری بر روی میزكارش دارد. توصیه اش به جوانان اینست كه: از كارتهای اعتباری دوری نموده و به خود متكی بوده و بخاطر داشته باشند كه:
A.
Money doesn"t create man, but it is the man who created money.
الف) پول انسان را نمی سازد، بلكه انسان است كه پول را ساخته.
B.
Live your life as simple as you are.
ب) تا حد امكان ساده زندگی كنید.
 C.
Don"t do what others say. Just listen to them, but do what makes you feel good.
ج) آنچه كه دیگران می گویند انجام ندهید. تنها به آنها گوش فرا دهید و فقط آن چیزی را انجام دهید كه احساس خوبی را به شما عرضه می كند.
D.
Don"t go on brand name. Wear those things in which you feel comfortable.
د) بدنبال ماركهای معروف نباشد. آن چیزهائی را بپوشید كه به شما احساس راحتی دست میدهد.
E.
Don"t waste your money on unnecessary things. Spend on those who really are in need.
ه) پول خود را بخاطر چیزهای غیر ضروری هدر ندهید. تنها بخاطر چیزهائی خرج كنید كه واقعا به آنها نیاز دارید.
F.
After all, it"s your life. Why give others the chance to rule your
life?"
و) نكته آخر اینكه، این زندگی شماست. چرا به دیگران این فرصت را می دهید كه برای زندگیتان تعیین تكلیف نمایند؟
دوشنبه 27/8/1387 - 16:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته