• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 723
تعداد نظرات : 303
زمان آخرین مطلب : 5226روز قبل
فلسفه و عرفان

حکمت 118



استفاده از فرصت‏ها
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود:


 از دست دادن فرصت، اندوهبار است.

جمعه 19/4/1388 - 0:7
فلسفه و عرفان
حکمت 117


پرهیز از افراط و تفریط در دوستى با امام علیه السّلام
(اعتقادى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود:


 دو تن به خاطر من به هلاکت رسیدند: دوست افراط کننده، و دشمن دشنام دهنده.
جمعه 19/4/1388 - 0:6
فلسفه و عرفان

حکمت 116
انسان و انواع آزمایش‏ها
(اعتقادى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود:


چه بسا کسى که با نعمت‏هایى که به او رسیده، به دام افتد، و با پرده‏پوشى بر گناه، فریب خورد، و با ستایش شدن، آزمایش گردد، و خدا هیچ کس را همانند مهلت دادن، نیازمود.

جمعه 19/4/1388 - 0:5
فلسفه و عرفان

حکمت 115



توجّه به پایان پذیرى دنیا
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود:


(شخصى از امام پرسید حال شما چگونه است فرمود:) چگونه خواهد بود حال کسى که در بقایاى خود ناپایدار، و در سلامتى بیمار است، و در آنجا که آسایش دارد مرگ او فرا مى‏رسد
جمعه 19/4/1388 - 0:4
فلسفه و عرفان
حکمت 114


جایگاه خوشبینى و بد بینى در جامعه
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود:


هر گاه نیکوکارى بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسى به دیگرى گمان بد برد، در حالى که از او عمل زشتى آشکار نشده ستمکار است، و اگر بدى بر زمانه و مردم آن غالب شود، و کسى به دیگرى خوش گمان باشد«»، خود را فریب داد.

جمعه 19/4/1388 - 0:2
فلسفه و عرفان
حکمت 113


ارزش‏هاى والاى اخلاقى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود:


 سرمایه‏اى از عقل سودمندتر نیست، و تنهایى ترسناک‏تر از خودبینى، و عقلى چون دوراندیشى، و بزرگوارى چون تقوى، و همنشینى چون اخلاق خوش، و میراثى چون ادب، و رهبرى چون توفیق الهى، و تجارتى چون عمل صالح، و سودى چون پاداش الهى، و پارسائى چون پرهیز از شبهات، و زهدى چون بى‏اعتنایى به دنیاى حرام، و دانشى چون اندیشیدن، و عبادتى چون انجام واجبات، و ایمانى چون حیاء و صبر، و خویشاوندى چون فروتنى، و شرافتى چون دانش، و عزّتى چون بردبارى، و پشتیبانى مطمئن‏تر از مشورت کردن نیست.

جمعه 19/4/1388 - 0:1
فلسفه و عرفان
حکمت 112


مشکلات شیعه بودن
(اعتقادى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس ما اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را دوست بدارد، پس باید فقر را چونان لباس رویین بپذیرد. (یعنى آماده انواع محرومیّت‏ها باشد)
«این کلمات را به معانى دیگرى تفسیر مى‏کنند که اینجا جاى ذکر آن نیست»

 

نهج البلاغه

جمعه 19/4/1388 - 0:0
مصاحبه و گفتگو

هر جا قدم میگذارید بذر عشق بپاشید و قبل از همه در خانه خودتان.به فرزندان خود ، به همسر خود ، به همسایه های خود ، به هموطنان خود ، به مردم دنیا عشق بورزید... نگذارید کسی از پیش شما برود مگر اینکه خوشتر و امیدوارتر از وقتی باشد که نزد شما می آید. حتضور زنده و مجسم محبت خدایی باشید. محبت را در لبخند ، در چهره ، در چشمها و در سلام گرم خود به دیگران پیشکش کنید.
                                                                                                      " مادر ترزا "

یک استاد جامعه شناس به همراه دانشجویانش به محله های فقیرنشین بالتیمور رفت تا در مورد ۲۰۰ نوجوان و زندگی و آینده آنها تحقیقی تاریخی انجام دهد. از دانشجویان خواسته شد ارزیابی خود را درباره تک تک این نوجوانها بنویسند. دانشجویان درباره همه آنها یک جمله را تکرار کردند : او شانسی برای موفقیت ندارد.

۲۵ سال بعد استاد جامعه شناسی دیگری به سراغ این تحقیق رفت. او از دانشجویان خواست دنباله این تحقیق را بگیرند و ببینند بر سر آن نوجوانها چه آمده است. ۲۰ تن از آنها از آن محله اسباب کشی کرده یا مرده بودند. از میان ۱۸۰ نفر باقیمانده ۱۷۶ نفر به موفقیتهای غیر عادی دست پیدا کرده بودند و وکیل ، پزشک  و تاجرهای معتبری شده بودند. این جامعه شناس حیرت کرد و تصمیم گرفت در این باره تحقیقات بیشتری بکند و خوشبختانه توانست همه آن افراد را پیدا کرده و از تک تک آنها بپرسد که دلیل موفقیت شما چیست؟
و پاسخ همه یکسان بود: دلیل موفقیت ما معلم ماست.

آن معلم هنوز زنده بود. استاد او را که پیرزنی فرسوده ولی هنوز هوشمند و زیرک بود ، پیدا کرد تا از او فرمول معجزه گری را که از نوجوانهای محلات فقیر نشین انسانهای شایسته و موفقی  ساخته بود ، بپرسد. چشمهای معلم پیر برقی زد و لبهایش به لبخندی عطوفت آمیز از هم گشوده شد. پاسخش بسیار ساده بود.

او در کمال لطف و تواضع گفت: من عاشق بچه ها بودم.

                                                                                  برگرفته از: روزنامه ایران/ ش: ۳۶۷۰

 

پنج شنبه 18/4/1388 - 23:59
مصاحبه و گفتگو

ظرف ادراک ما را اندازه ای است که به عنایت حق بسته است و به اعتقاد و همت ما ، که هر چقدر همت و اعتقاد سیر صعودی اش را طی کند ، عنایت حق نیز بیشتر شامل حال اهل عمل قرار میگیرد.

"وان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم." سخن بی پایان است اما به قدر طالب فرود می آید.

چون در خدمت عطار آمدی شکر بسیار است ، اما می بیند که سیم چند آوردی به قدر آن شکر دهد. سیم اینجا همت و اعتقاد است ؛ به قدر همت و اعتقاد سخن فرود آید. همچنین آدمی بیاید که او را در دریاها بس نکند و آدمی باشد که او را قطره ای بس باشد و زیاده از آن زیانش دارد و این تنها در عالم معنی و معلوم و حکمت نیست در همه چیز است.

هر آنکه طاعت بیشتر کند و اطاعت خدای تعالی ، مزدش به تأخیر افتد اما این تأخیر را اجر و لذتی است که ارزش عاشق را می نمایاند و اینکه بوسه بر کاکل چنین خورشیدی ، جانت را می خواهد و نه هر مطاع بی ارزش دیگری را.

حکایت آورده اند که حق تعالی میفرماید: "ای بنده من حاجت تو در حالت دعا و ناله زود برآوردمی اما در اجابت آن تأخیر می افتد تا بسیار بنالی که آواز و ناله تو مرا خوش آید ".

بطور مثال دوگدا بر در شخصی آمدند ، یکی مطلوب و محبوب و دیگری عظیم و مغبوض . صاحب خانه گوید به غلام که زود و بی تأخیر به آن مغبوض نان پاره بده تا از در ما زود آواره شود و آن دیگر را که محبوب است وعده بده که هنوز نان نپخته اند، صبر کن تا نان برسد.

پنج شنبه 18/4/1388 - 23:58
مصاحبه و گفتگو


بیشتر ما یاد گرفته ایم که مدام در پی چیز بعدی و بعدی و بعدی باشیم و خود را متقاعد کرده ایم که شادی ما فقط در مقصد مطلوبمان قرار دارد. خودمان را در چرخه پایان ناپذیر خواستن و انتظار کشیدن گرفتار کرده ایم.

وقتی برای خوشحال بودن و برای تجربه خوشی و نشاط و موفقیت در انتظار " آن روز که ..." هستیم ، در توهمی زندگی میکنیم که موجب دلمردگی ما شده است و توان لذت بردن از زندگی کنونی را از ما میگیرد.


رؤیاها با رنگها و مزه های مختلف به سراغمان میآیند و بیشتر اوقات ما آنها را با هدف اشتباه میگیریم. "وقتی که عاقبت به ... برسم". "همین که این دوره ی ... بگذرد، رژیم میگیرم و به سلامتی ام توجه میکنم" و... این طرز فکر مارا دچار خشم و ناتوانی و نارضایتی مداوم میکند.
رؤیاهایمان سالهای پیاپی فریبمان میدهد و چشمانمان را می بندد و ما را در انجام تغییراتی که میخواهیم ناتوان میکند.


فقط زمانی نیروی متعالی کردن زندگیمان را در اختیار خواهیم گرفت که رؤیاهایی که ما را در آرزوی و انتظار تغییر وضعیت نگاه داشته اند آشکار کنیم.


از شما می خواهم که خوب نگاه کنید و ببینید منتظر چه هستید. کدام رؤیای "یک روز..." مدام شادی و رضایتتان را به تعویق می اندازد.
وقتی خوشحال خواهم بود که: این مقدار پول در بیاورم، به دانشگاه بروم، شغل خوبی پیدا کنم، به وزن دلخواهم برسم، بدهی هایم را بپردازم.


اگر یکی یا بعضی از این عبارات برایتان آشناست احتمالا در رؤیایی گرفتار شده اید که امکان نشاط و موفقیتی را که شایسته آن هستید از شما میگیرد.


برای آنکه فراسوی رؤیاهایتان بروید و واقعا زندگی رؤیایی خود را بیافرینید باید آنچیزی را که واقعا به دنبالش هستید آشکار کنید و ببینید که وقتی سرانجام به آرزوی خود برسید چه احساسی خواهید داشت.


اگر در آرزوی شهرت هستید میخواهم بگویم که در واقع شما به دنبال شهرت نیستید بلکه خواهان احساسی هستید که فکر میکنید شهرت به شما میدهد. با جواب دادن به این سؤال که "وقتی بینهایت مشهور شوم چه احساسی خواهم داشت؟" متوجه میشوید که واقعا خواستار چه هستید. شاید احساس ارزشمند بودن ، قدرتمند بودن ، مهم یا خاص بودن برایتان مطلوب است.


بسیاری را میشناسم که فکر میکنند اگر کمی پول بیشتر ، موفقیت یا شهرت یا هر چیز بیشتر دیگری داشته باشند خوشبختی را پیدا میکنند اما این یک خیال و یک توهم است!

اما چطور میتوان به شادی دست یافت؟ فقط کافیست که خیالاتمان را تشخیص دهیم  و  از خودمان بپرسیم: اگر این اتفاق رخ دهد چه احساسی به من دست خواهد داد؟ بعد روند بخشیدن آن احساس به خودمان را آغاز کنیم و آن گام به راستی زندگی ما را متحول میکند.

وقتی متعهد میشویم که به نیازهایمان رسیدگی کنیم و احساساتی را که آرزو داریم به خودمان ببخشیم معجزه حقیقی رخ میدهد و می بینیم که هر چیزی را که آرزومندش هستیم در دسترس ما قرار دارد ، آنگاه خواسته های ما واقعیتی میشود که میتوان مطالبه اش کرد البته به شرطی که حاضر باشیم کارهای لازم را انجام دهیم و مسؤلیت نیازهایمان را بپذیریم.


اقدام کنید و خیالات خودتان را بررسی کنید:

شرحی از زندگی خیالی موردنظرتان را که امیدوارید روزی به آن برسید بنویسید. خیالاتتان را تجزیه و تحلیل کنید تا تشخیص دهید که امیدوارید با تحقق آنها به چه احساسی دست پیدا کنید. بعد یک کار را مشخص کنید که با انجام دادنش بطور روزانه بتوانید همان احساسی را که دنبالش هستید در خودتان بوجود آورید. البته خودتان را متعهد کنید که صد در صد مسؤل آفرینش احساس مطلوبتان باشید.

                                                 برگرفته از : بهترین سال زندگی ( دبی فورد )

پنج شنبه 18/4/1388 - 23:56
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته