• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4549
تعداد نظرات : 278
زمان آخرین مطلب : 3223روز قبل
آموزش و تحقيقات
 از باسمه تا کتاب
از باسمه تا کتاب






پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، کتاب، همواره یکی از دغدغه های مهم فرهنگی برای مسوولان و مردم بوده است و بزرگ ترین نمایشگاه، برای کتاب برپا می شود. با برگزاری 20 دوره از این نمایشگاه بزرگ، بهتر است یک بار برای همیشه، جایگاه و پایگاه این مهم ترین وسیله انتقال دانش و تمدن را در کشورمان معلوم کنیم.
در کشور ما، از دیر باز، کتاب، جایگاه والا و شایسته ای داشته، اما تنها نزد اهالی فرهنگ و دوست داران علم و معرفت. فرهنگ مطالعه، در میان عامه مردم، چندان جا نیفتاده و مقبول طبع نیست. شاید به همین دلیل باشد که همواره فرهنگ شفاهی، بر فرهنگ کتبی برتری داشته است.
تا قبل از ورود ماشین چاپ به ایران، تمام کتاب ها، با دست کتابت می شد و مشهورترین کتاب خانه های دنیا، در این سرزمین، بودند و سوزاندن کتاب و کتاب خانه توسط اقوام بیگانه، سابقه ای بس دیرین، در ایران دارد. اسکندر مقدونی، سرآمد کسانی است که در ایران، به این کار نابخردانه دست زد. حتی شش هفت دهه پیش نیز این کار ناشایسته، در محوطه حیاط کتاب خانه ملی ایران و توسط برخی مدعیان فرهنگ و تاریخ انجام شد.
کنترل، نظارت، ممیزی و سانسور نیز هم زمان با چاپ کتاب در ایران، رسمیت داشت و اداره انطباعات ناصری، در این زمینه، پیش گام و پیش قدم بود و با انتشار اطلاعیه ای، آن را رسمی کرد.
انتشار کتاب در ایران، تا قبل از قیام تنباکو و سپس جنبش مشروطیت، منحصر به کتاب های مذهبی و یا نوشته های درباریان بود و پس از این ایام، ابعاد دیگری یافت که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت. ابتدا سراغ نخستین چاپ خانه ها و سپس اولین کتاب های چاپ شده در کشورمان می رویم و در ادامه، به باز شدن کتاب فروشی های کشورمان می پردازیم.
نخستین چاپ خانه در کشورمان، در عهد صفویه، آغاز به کار کرد. کشیشی از فرقه «کرملی» ، منسوب به کوه «کرمل» در فلسطین، به نام «آنژدوسن ژوزف» در سال 1660 میلادی به ایران آمد و در اصفهان، اولین چاپ خانه را ساخت که اوراق ادعیه و اذکار مذهبی مسیحی را چاپ می کرد. در جلفای اصفهان و در محوطه نمازخانه کلیسای این شهر نیز انجیل را چاپ کرده اند.
در عهد قارجایه، «آقازین العابدین تبریزی» ، با حمایت «عباس میرزا» ، نایب السلطنه، چاپ خانه ای در تبریز به راه انداخت که با حروف سربی، کتابی به نام «فتح نامه» را چاپ کرد. هم چنین «رساله جهادیه» «میرزا عیسی قائم مقام راهانی» و «رساله آبله کوبی» «محمد بن عبدالصبور خویی» نیز در سال 1233 هجری قمری چاپ شد.
یک سال بعد، «میرزا صالح شیرازی» که برای تحصیل به انگلستان رفته بود، یک دستگاه چاپ سربی را به ایران آورد چون در آن جا، کار با دستگاه چاپ را یاد گرفته بود، عهده دار این کار در ایران شد.
میرزا صالح شیرازی، در سفری که به روسیه آن روزگار داشت، دومین ماشین چاپ را از این کشور به ایران آورد و کتاب «زادالعماد» که به خط «میرزا محمدحسین خوش نویس تبریزی» کتابت شده بود را در سال 1251 چاپ کرد. در همان سال ها، شخصی به نام «میرزا جعفر» ، معروف به امیر، بنابه دستور عباس میرزا به روسیه رفت و کار با دستگاه چاپ را آموخت و یک دستگاه سربی را با خود به تبریز آورد و نسخه ای از گلستان سعدی را چاپ کرد. نکته جالب توجه آن که تمام کسانی که دستگاه چاپ به ایران آوردند، خیال می کردند برای اولین بار در ایران، این کار را کرده اند.
در سال 1240 هجری قمری، «فتح علی شاه قاجار» ، آقا زین العابدین تبریزی را که در تبریز، شهرتی داشت، به تهران فراخواند تا کار چاپ را در تهران سامان دهد. او با «منوچهر خان گرجی» که بعدها «معتمدالدوله» لقب گرفت، آشنا بود و در تکیه ای که معروف به تکیه منوچهرخان و حوالی چهارراه گلوبندک فعلی بود، منزل کرد و با پشتیبانی او 800 هزار جلد کتاب چاپ کرد.
اکثر این کتاب ها، به اقتضای شرایط آن زمان، کتاب های دینی و احادیث و اخبار و امثال این ها بود.
آقازین العابدین، شاگردانی نیز تربیت کرد. یکی از شاگردان وی، معروف به «میر باقر» ، کتاب «ناسخ التواریخ» «لسان الملک سپهر» را به صورت سنگی، چاپ کرد. هم چنین «مآثر سلطانی» «عبدالرزاق دنبلی» هم، توسط وی چاپ شد.
اولین اسباب لیتوگرافی برای چاپ سنگی، در سال 1259 هجری قمری و توسط «آقا عبدالعلی» به تهران آورده شد. در چاپ خانه او، دو کتاب «تاریخ معجم» و «تاریخ پطرکبیر» چاپ شد. آقای عبدالعلی، چندی بعد، چاپ خانه خود را به آقا میرباقر واگذار کرد.
عباس میرزا نایب السلطنه، چندین بار، دانش جویانی را به روسیه فرستاد تا فن چاپ را فراگیرند. سرانجام در سال 1317 هجری قمری، «قاسم خان والی»، ملقب به «سردار همایون» ، در تبریز، یک چاپ خانه سربی به راه انداخت و برای نخستین بار، شرح نهج البلاغه «ابن ابی الحدید» را چاپ کرد. این کتاب، زیر نظر «محمدعلی میرزا» ، ولیعهد، چاپ شد.
در این سال ها، کتاب ها به دو صورت سربی و سنگی، چاپ می شدند. تمایل مردم به چاپ سنگی، بیشتر بود و بیشتر، کتاب های دینی، احادیث، اخبار، ادعیه و زیارت ها، چاپ می شدند.
در سال 1254 هجری قمری، در شهر شیراز، یک چاپ خانه سنگی، اقدام به چاپ قرآن کریم کرد و در دیگر شهرها، به تدریج، این کار گسترش یافت. (1)
هم زمان با گسترش چاپ، کتاب فروشی، به عنوان یک شغل ثابت و گاهی هم سیار، متداول شد. قبل از آن، عده ای، با خرید و فروش کتاب های خطی، امرار معاش می کردند و برخی از بزرگان، برای کتاب خانه خود، از این کتاب فروش ها، کتاب می خریدند. با توسعه چاپ، در بسیاری از شهرها کتاب فروشی باز شد، اما هم زمان، سایه سانسور نیز بر کتاب گسترده شد و از طرف دولت ناصرالدین شاه، رسمیت یافت.
«محمدحسن خان اعتماد السطنه» ، مسوول اداره انطباعات ناصری و روزنامه خوان شاه، درباره «سانسور» می گوید: «... عریضه ای که پریروز داده بودم در باب ایجاد سانسور به جهت کتب چاپی و غیره، خیلی پسند فرموده بودند. مقرر شده بود این کار، به من رجوع شود. » (2)
گویا اطرافیان، این اقدام اعتمادالسلطنه را جدی نگرفتند؛ چون او چند روز بعد می نویسد: «عریضه ای هم در باب اهمال وزرا در اجرای امر شاه و مسأله سانسور دادم امین السلطان به شاه بدهد. » (3)
با پی گیری های اعتمادالسلطنه، سرانجام سانسور در ایران رسمی شد.
گفتیم که رساله ای درباره مبارزه با شیوع بیماری آبله در تبریز چاپ شد. این کار، در زمان صدارت مرحوم «میرزا تقی خان امیرکبیر» ، بار دیگر انجام شد. بیماری آبله در آن دوران، باعث هلاکت و کوری و نابینایی بسیاری می شد و از آن جا که امیرکبیر علاقه داشت «نفوس، زیاد شود» ، دستور داد تا رساله دکتر «کرمیک» ، ترجمه و چاپ شود. دکتر «یاکوب ادوارد پولاک» در این باره می گوید: «چون امیر، به افزایش جمعیت مملکت علاقه مند بود، علیه بیماری آبله، کارها کرد. آبله کوبی را در سرتا سر ایران رایج کرد. دستور داد رساله ای در این باب، از زبان انگلیسی به فارسی، ترجمه و چاپ شود. » (4)
هم چنین تعدادی کتاب در مورد تاریخ اروپا، زراعت، علم تجارت، علم معادن، تربیت کرم ابریشم، احکام شرعی، احکام نظام، قواعد ژاندارم و ... نیز ترجمه و چاپ شد.
قیام تنباکو، نقطه عطف تاریخ ایران در ارتباط با اعتراض مردم به اعمال حکومت است. تا قبل از آن، شاه، همه کاره کشور بود و بقیه، نوکر و رعیت و ... رعیت جماعت، در کار شاه فضولی نمی کرد. کار او ،دعا کردن به جان شاه بود، تا کشور، در امن و امان باقی بماند. پس از قیام تنباکو و برانداختن کمپانی رژی، کم کم، مطبوعات و البته آن دسته که در خارج از کشور چاپ می شدند، گرایش سیاسی و مخالفت با استبداد ناصرالدین شاهی را علنی کردند و با شروع انقلاب مشروطه، کتاب های زیادی درباره روشن سازی افکار مردم در مورد امور حکومت، چاپ شد. «سفرنامه ابراهیم بیگ» ، «مسالک المحسنین» ، «کتاب احمد» و ... چاپ شدند و گرایش سیاسی روزنامه ها به کتاب، سمت و سو یافت و کتاب فروشی ها، هویت صنفی پیدا کردند.
در جدول «تعداد ابنیه دارالخلافه تهران» در سال 1269 هجری قمری، تعداد کتاب فروشی ها، 19 باب ذکر شده است. یک باب در محله «عودلاجان» ، ناصر خسرو فعلی و 18 باب دیگر در محله بازار. هم چنین 10 باب صحافی، کتاب هم می فروختند. (5)
مرحوم «جعفر شهری»، در کتاب خود، آمار مربوط به سال 1295 را 39 باب ذکر کرده است. او می گوید: «آن هنگام، طهران 150 هزار نفر جمعیت داشت و برای هر چهار هزار نفر نفوس، یک کتاب فروشی وجود داشت. » (6)
«سعید نفیسی» می گوید: «پدرم عادت داشت دو سه روز پیش از رمضان، از دو برادر کتاب فروش خوانساری که حاج ملامحمد صادق و حاج ملامحمدباقر نام داشتند، بسته به استطاعتی که در آن سال داشت، گاهی 10 و گاهی پنج قرآن می خرید.
در آن زمان، مرکز کتاب فروشی های تهران، یا در بازار حلبی سازی های امروز بود که به آن بازار بین الحرمین می گفتند، زیرا که در میان مسجد شاه و مسجد جامع، واقع شده بود و یا تیمچه کتاب فروشی ها بود میان تیمچه حاجب الدوله و بازار کفش دوزها.
این دو برادر که هر دو معمم بودند و هر دو ریش زرد و حنا بسته متوسطی داشتند، به خانه های مردمی که اهل فضل بودند، می رفتند و کتاب هایی را که داشتند، عرضه می کردند و گاهی هم پول آن را همان موقع نمی گرفتند و پس از مدتی دریافت می کردند.
معتبرترین کتاب فروش آن زمان، میرزا محمد خوانساری، جد خاندان سهیلی خوانساری امروز بود که در بازار حلبی سازها، روبه روی خانه ملک التجار، دکان داشت و کتاب های چاپی و خطی بسیار خوب، همیشه از زیر دست او می گذشت. قدری آن طرف تر، روبه روی دکان میرزا محمد، دکان شیخ رضا کتاب فروش بود که گران فروش ترین و بد معامله ترین کتاب فروشی تهران بود. در تیمچه کتاب فروش ها هم حاج شیخ احمد شیرازی و حاج میرزا جمال اصفهانی بودند که دومی، هنوز هم زنده است.
معتبرترین و معروف ترین کتاب فروش های دوره پیش از ما، حاج مهدی بوده و پسرش حاج میرزا علی اصغر، پدر آقایان رمضانی. (7)
در اواخر دوره مظفرالدین شاه، چند کتاب فروشی هم در خیابان ناصریه آن روز و ناصر خسرو امروز دایر شد که معروف ترین آن ها، کتاب خانه مظفریه متعلق به میرزا علی خان مظفری بود.
که از همه متجددتر بود و گاهی، کتاب از فرانسه وارد می کرد و کره جغرافیا و جعبه پرگار و دوات های سنگی و بلوری و مرکب های اروپایی ومرکب خشک کن و سطاره (خط کش) و این گونه چیزها که در آن زمان، بسیار تازگی داشت، می فروخت. در خیابان علاالدوله آن روز و فردوسی امروز، روبه روی بانک ملی، یک کتاب فروش فرانسوی به نام لوی بارنئود بود که در زمان ناصرالدین شاه، او را برای تدریس فرانسه در مدرسه دارالفنون استخدام کرده بودند و پس از مدتی که بی کار شد، در ایران ماند و به کتاب فروشی قناعت کرد و در اواخر عمر، در همان مغازه خود منزل داشت و پس از مرگ اش، تا مدتی، زن بیوه اش، همان مغازه را داشت. در خیابان ناصر خسرو، چند کتاب فروشی دیگر هم بود، مانند شمس و معرفت و مروج و در سال های اول مشروطیت، این مغازه های کتاب فروشی ناصریه، مرکز و محل اجتماع آزادی خواهان و مشروطه طلبان بود و عصرها آن جا جمع می شدند. برخی از این کتاب فروشی های تهران، به خصوص حاج محمدمهدی و میرزا محمود خوانساری و حاج شیخ احمد شیرازی، کتاب های فارسی و عربی بسیار مهمی نیز چاپ کرده اند.
میرزا محمود، در مشروطه اول که انتخابات، صنفی بود، وکیل صنف کتاب فروش ها در مجلس شورای ملی شد.
بهترین چاپ قرآن در آن زمان، در شهر باغچه سرای در شبه جزیره کریمه، چاپ شده بود و از روی آن شاید صد بار، عکس برداشته و به قطع های مختلف، گراور کرده اند؛ از قطع وزیری گرفته تا اندازه دو سه سانتی متر که در قاب کوچکی جا داده و به بازو می بستند و برخی هم به زنجیر ساعت و زنان، به گردن بند خود می آویختند و با ذره بینی که در روی قاب آن بود، می خواندند.
این چاپ، با همه زیبایی که داشت، قطع بزرگ آن، 12 قرآن [ریال] و قطع متوسط آن، هشت قرآن و قطع بسیار کوچک آن، دو قرآن قیمت داشت.
کتاب زادالمعاد، تألیف ملا محمدباقر مجلسی، عالم مشهور شیعه پایان دوره صفویه را نیز بارها چاپ کرده بودند و در هر خانه ای بود و در ایام رمضان، مردم از روی آن، دعای افطار و دعای سحر و دعاهای دیگر و حتی سوره یاسین را می خواندند. » (8)
در آن زمان، هنوز تحصیلات عالیه در ایران، رایج نبود و مکتب، محل تدریس سنتی و مدارس علمیه، کسب علوم دینی بودند. با تأسیس مدارس جدید، آموزش علوم نوین نیز آغاز شد و کتاب های موردنیاز این گونه مدارس نیز در کتاب فروشی ها، فروخته می شد، اما هنوز هم مهم ترین کتاب کتاب فروشی ها، کتاب های مذهبی بود و گاهی نیز برخی کتاب های ادبی فروخته می شد.
سعید نفیسی می گوید: «در مکتب خانه، پس از آن که بچه، الفبا را تقریبا در شش ماه یاد می گرفت، بلافاصله جزوه ای به او می دادند که آن را عمه جز می گفتند. در سال دوم، سراسر گلستان سعدی را به او درس می دادند. سال سوم، نخست، ترسل می خواند و پس از آن تاریخ معجم، ترسل، اصطلاح ادبی است برای فن نامه نویسی و در این جا مقصود، کتابی است که در آن، نمونه همه انشاهای مختلف از نامه معمولی و اجاره نامه و قباله خرید و فروش و نکاح و هبه و وصیت نامه تا نمونه قبض رسید و حواله و برات و این گونه اسناد، در آن آورده شده. آخرین مرحله تحصیل در مکتب، از بر کردن اشعار نصاب الصبیان بود که منظومه ای است شامل لغات متداول زبان عرب یا معادل آن ها در زبان فارسی. این کتاب را ابونصر فراهی، از ادبای قرن ششم جمع آوری کرده و شامل قطعات مختلفی است. (9)
طلاب علوم دینی نیز طبق گفته نفیسی، «اولین کتاب که درس می خواندند، مجموعه ای بود از چند رساله در صرف و نحو عربی که آن را جامع المقدمات نام گذاشته بودند و شامل 15 مسأله مختلف در مقدمات بود؛ امثله، شرح امثله، صرف میر، تصریف، شرح تصریف، عوامل جرجانی، شرح عوامل، عوامل ملامحسن، عوامل منظومه، کبری، کتاب الهدایه، آداب المتعلمین، صیغ مشکله، شرح المؤجز، و صمدیه.
روی هم رفته، نزدیک 50 کتاب مختلف در رشته های معقول و منقول، در مدارس ایران درس می دادند. در صرف و نحو زبان عرب، حدود 20 کتاب مختلف را از روزی که وارد مدرسه می شدند تا وقتی که ریش شان سفید می شد، می خواندند. برخی از آن ها را هم حفظ می کردند. مثلا منظومه ای هست در قواعد نحو عربی که هزار شعر دارد و آن را «الفیه» ، یعنی هزار شعری می نامند و ابن مالک مصری سروده است.
در ادبیات عرب، دیوان ابوتمام و عربی، رایج ترین کتاب، مقامات حریری و پس از آن، مقامات بدیع الزمان همدانی بود. مهم ترین کتاب نحو عربی، کتاب سیبویه و شرح نظام و شرح رضی بود که فراغت از آن ها، کار همه کس نبود.
در فلسفه، رایج ترین کتاب، منظومه حاج ملاهادی سبزواری و کتاب اسفار ملاصدرای شیرازی بود و کسانی که خیلی کار کرده بودند، اشارات و شفای ابن سینا را هم می خواندند. در عرفان، مهم ترین و رایج ترین متن، شرح منصوص داوود قیصری و شرح منازل السائرین عبدالله انصاری بود. معروف ترین و رایج ترین کتاب حساب، کتاب خلاصه الحساب شیخ بهایی و در نجوم، پس از سی فصل، شرح چغمینی را می خواندند. » (10)
طبیعی بود که این همه کتاب، در داخل کشور چاپ می شد و در کتاب فروشی های سطح شهر، فروخته می شد.
چاپ بیشتر کتاب ها، سنگی بود. ابتدا کتاب، خطاطی می شد و سپس چاپ می شد. مردم، کتاب با حروف سربی را نمی پسندیدند.
پس از حکومت قاجار، بیش از 1/5 دهه، به جز کتا ب های رایج ادبی و درسی، هیچ کتاب دیگری چاپ شد، اما در فاصله سال های 1290 تا 1304، به خاطر هرج و مرج و خواسته رضا شاه، برخی از کتاب ها، آن هم علیه حکومت قاجار چاپ شدند. پس از آن، نزدیک به دو دهه، سکوت، بر کتاب و کتابت حکم فرما شد و پس از هجوم متفقین به ایران و تبعید رضاشاه، باسمه (چاپ) و کتاب، سرنوشت و راه دیگری پیدا کرد که در قسمت دوم این نوشته، به آن خواهیم پراخت.

پی نوشتها:

1و2و3- روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، صفحه های 339 و 341، به کوشش ایرج افشار، انتشارات امیرکبیر، 1355، تهران.
4- فریدون آدمیت؛ امیرکبیر و ایران، صفحه 333، انتشارات خوارزمی؛ 1360، تهران.
5- مسعود نوربخش؛ تهران به روایت تاریخ، جلد دوم، صفحه های 991 و 999، انتشارات علم، 1380، تهران.
6- جعفر شهری؛ تهران در قرن سیزدهم، جلد 4، صفحه 116، انتشارات رسا، 1369، تهران.
7- منظور مرحوم نفیسی از برادران رمضانی، ابراهیم رمضانی، مدیر انتشارات ابن سینا و محمدرمضانی، صاحب انتشارات کلاله خاور در خیابان شاه آباد است که هر دو، سال هاست به رحمت خدا رفته اند.
8- سعید نفیسی؛ به روایت سعید نفیسی، صفحه های 558 تا 560، نشر مرکز، 1380، تهران.
9و10- همان، صفحه های 647 و 648 و 658 تا 660.

منبع: مجله ی خیمه شماره 37
شنبه 25/8/1392 - 18:56
آموزش و تحقيقات
مونس

 

نویسنده: محمد کاظم بدرالدین



 
کتاب، مقبول ترین و نزدیک ترین چیز به طبع آدمیان است که نه فراموش می شود و نه تغییر می یابد. نگاه به کتاب، لذت تو را فزونی می دهد و میل تو را در فراگیری دانش، شدیدتر می سازد. زبان تورا گویاتر، سخنان و بیان تو را فصیح تر، جان تو را مسرورتر و سینه تو را فراخ تر می کند و برای تو در دیدگاه عامه مردم، مقام و بزرگی و نزد بزرگان و مسئولان، دوستی و احترام به ارمغان می آورد. از مطالعه کتابی در مدتی کوتاه و در عرض یک ماه، مطالبی می توان آموخت که در طول یک عمر، از زبان و دهان مردم نمی توان شنید.
کتاب، هم نشینی است که تو را خسته و ملول نمی سازد، دوستی است که تو را فریب نمی دهد، رفیقی است که به تو آزار نمی رساند، بلند نظر و جوانمردی است که تو را گرفتار یکنواختی و روزمرگی نمی سازد و همسایه ای است که در کار تو تأخیر روا نمی دارد.
کجاست مونسی مانند کتاب که نخوابد، مگر به همراه تو و سخن نگوید، مگر هنگامی که تو خواسته باشی؟ در کجای جهان امین تر از کتاب و راز دارتر از آن می یابی که رازهای تو را نگاه دارد و نگهبان منافع تو باشد؟ کجاست اندرزدهنده ای که تو را به نشاط آورد و باز دارنده ای که تو را شیفته خود سازد؟ گویا(1) همیشه و همه جا رسم بر این بوده که هر کس کتابی امانت گرفت، پس ندهد یا بال و پر شکسته به آشیان بازش آرد. حال صاحبان کتاب که محبوب خود را با این سر و وضع باز می یابند، نگفته پیداست.
از این رو مرحوم ادیب الممالک چنین سروده است:
بود کتاب، عروسی پسر به جمله علم/ کسی به عاریه هرگز نداده است عروس. دیسرائیلی، نویسنده معروف انگلیسی نیز می نویسد:« گذشته از رطوبت و بید و موش، کتابخانه، آفت بزرگ تری دارد و آن امانت گرفتن کتاب است، البته از دزد کتاب سخنی به میان نیامد!» ظریف دیگری نیز گفته است:« بزرگ ترین دشمن کتاب، دوست کتاب است که آن را امانت گرفته و پس نمی دهد.»
کتاب، میراثی است که از نیاکان به ما رسیده است. بی شک دیگران خون دل ها خورده اند تا ما به این گنج پربها دسترسی پیدا کنیم. امید است مراجعان به کتابخانه ها پس از مطالعه کتب با رعایت کامل امانت، و در وقت مقرر اقدام به بازگرداندن این میراث عظیم کنند. (2)

پی‌نوشت‌ها:

1.ترجمه پاره هایی از گفتار جاحظ، به نقل از: هادی ربانی، سیمای کتاب، ص 56
2.برگرفته از: مقاله «خموش و یک جهان سخن»، نوشته: دکتر مهدی روشن ضمیر، «جنگ کتاب»، سید فرید قاسمی.

منبع:ماهنامه اشارات شماره 126

شنبه 25/8/1392 - 18:55
آموزش و تحقيقات

 

۲۰ نکته طلایی برای مطالعه بهتر
۲۰ نکته طلایی برای مطالعه بهتر

 





 
با کمک این مطلب می توانید هر نوع مطالعه ای اعم از درسی، غیردرسی و... را بهینه و هدفمند انجام دهید. رشد، در زندگی به عاملی به نام آموختن مرتبط است و بهترین زمینه یادگیری هم بدون شک مطالعه است. متاسفانه خیلی از خانم ها به خصوص خانم های خانه دار به دلیل درگیر شدن با زندگی روزمره از مطالعه فاصله گرفته اند و هر از چند گاهی هم که به سراغ مطالعه می آیند به دلیل آن که بازه زمانی زیادی از آخرین فعالیت جدی ذهنی شان گذشته، آمادگی لازم را برای درک مطالب ندارند. بسیاری از آقایان هم به علت درگیری زیاد و خستگی جسمی و روحی ناشی از زندگی بازدهی خوبی در مطالعه ندارند برای همین بعد از مدتی دیگر سراغی از مطالعه نمی گیرند مگر خواندن اخبار روزنامه ها. دانش آموزان و دانشجویان هم با مشابه چنین مشکلی مواجهند و دربعضی موارد تصور می کنند مطالعه زیاد و چندین و چندباره یک مبحث درسی، یعنی تضمین یادگیری بهتر و کسب نمره بالاتر. غافل از این که یادگیری با رعایت شیوه های صحیح مطالعه رابطه مستقیمی دارد.
یک مطالعه موثر، (درسی و غیردرسی) یعنی یادگیری مباحث و درک آن ها در کمترین زمان، در کنار باقی ماندن مطلب در حافظه. نکاتی که در ادامه می خوانید به شما در مطالعه موثر کمک خواهد کرد:
۱ - سعی کنید برای شروع، کتاب یامجله ای را که می خواهید بخوانید؛ ورق بزنید، عنوان فصل ها، تیتر مطالب، عناوین میانی مطلب (میان تیترها) و... را به همراه تصاویر و عکس نوشت ها مرور کنید تا بدانید چه چشم اندازی در این مطلب پیش رو دارید واهداف آموزشی و رفتاری مطلب چه خواهد بود؟
۲ - وسایل لازم برای یادداشت برداری را کنار دستتان بگذارید، یادداشت برداری، علامت زدن، خلاصه نویسی و... به شما کمک می کند هم منبع مفیدی برای مرور مطلب داشته باشد هم ذهنتان حین مطالعه فعال بماند.
۳ - حاشیه نویسی را فراموش نکنید تاموضع تان نسبت به مطلب برای همیشه باقی بماند و قابل رجوع باشد.
۴ - کلمات کلیدی مطلب راهمان جا روی کتاب یا روی کاغذ دیگری بنویسید تا مطلب در ذهن شما طبقه بندی شود.
۵ - زمان و مکان مناسبی را برای مطالعه انتخاب کنید تا مطالعه شما به راحتی دچار خلل و سکته نشود.
۶ - حتما برای مطالعه برنامه ریزی داشته باشید تا قبل و بعد آن مشخص باشد و حتی اطرافیانتان هم از آن باخبر باشند.
۷ - رختخواب جای مناسبی برای مطالعه نیست، مطالعه هم کاربرد قرص خواب آور را ندارد مطالعه لحظاتی قبل از خواب ماندگار نیست.
۸ - قبل و بعد از صرف غذاهای پرچرب مطالعه نکنید.
۹ - یک موضوع را بیش از یک ساعت نخوانید، سعی کنید بین فواصل مطالعه استراحت کنید و به ذهنتان امکان بایگانی داده ها را بدهید.
۱۰ - دو مبحث مشابه درسی وغیردرسی را پشت سرهم نخوانید.
۱۱ - خود رامعلمی فرض کنید که می خواهد همان مبحث را به دانش آموزی یاد بدهد؛ آن چه می خوانید را برای خودتان تشریح کنید.
۱۲ - اولین و بهترین کار برای تمرکز داشتن این است که هیچ کار نکنید؛ اگر بخواهید مدام به خودتان بگویید تمرکز داشته باش روی گفتن این جمله تمرکز کرده اید تا یاد گرفتن مطلب .
۱۳ - مطالعه از باب مفاعله است، اقدامی است دو طرفه، پس فعال باشید و نقش نویسنده را حس کنید.
۱۴ - از خودتان سوال بپرسید و پاسخ بدهید.
۱۵ - سبک خود را در مطالعه با تمام ابعادش کشف کنید. این که در شلوغی می توانید درس بخوانید، در سکوت، در هوای آزاد، نشسته یا...
۱۶ - اطراف محل مطالعه را خلوت کنید تا تمرکزتان به هم نریزد.
۱۷ - اگر پیش روی شما افقی از دور دست وجود داشته باشد بهتر است؛ چون برای یادگیری بهتر لازم است هر ازچندگاهی چشم ها را از کتاب بردارید و به نقطه ای نامعلوم نگاه کنید.
۱۸ - سعی کنید درمکان مطالعه هوای آزاد جریان داشته باشد تا هوس چرت زدن و کسل شدن را نکنید.
۱۹ - مطالعه جمعی لذت بیشتری دارد، به خصوص اگر راجع به موضوعات با دیگران بحث کنید.
۲۰ - برای آن که موضوع در حافظه شما ماندگار شود هر از چند گاهی به خلاصه، حاشیه هاو... برای مرور بیشتر رجوع کنید. برای این کار لازم است کتاب مخصوص به خود را داشته باشید، استفاده از کتاب های دیگران که پر است از انواع علایم، حاشیه ها و خط کشی ها روند مطالعه و مرور مجدد شما را مختل می کند.
در پایان فراموش نکنید کتاب بهترین هدیه است و قبل از مطالعه خواندن دعای پیش از مطالعه بهترین کار- موفق باشید.
منبع:http://www.khorasannews.com
شنبه 25/8/1392 - 18:55
آموزش و تحقيقات
چه زمانی کتابخوانی برای کودکانمان را آغاز کنیم؟
چه زمانی کتابخوانی برای کودکانمان را آغاز کنیم؟

نویسنده: نسترن پورصالحی
برخلاف انتظار ما کودک، در سنین خیلی پائین نخستین گام‌های خود را به‌سوی یادگیری خواندن بر می‌دارد. اگرچه ممکن است کودک از وجود واژه‌ها و نیز مفاهیمی که آن واژه‌ها با خود دارند آگاه نباشد اما می‌فهمد که کتاب چیزی است که می‌توان آن را برداشت، لمس کرد و فهمید...
قبل از بحث درباره زمان کتابخوانی شاید بهتر باشد بدانیم کودک خواندن را از چه زمانی شروع می‌کند و اصلاً چرا باید برای کودکانمان کتاب بخوانیم یا به عبارت صحیح‌تر چرا باید آنها را در سنین خردسالی با کتاب آشنا کنیم؟
برخلاف انتظار ما کودک، در سنین خیلی پائین نخستین گام‌های خود را به‌سوی یادگیری خواندن بر می‌دارد. اگرچه ممکن است کودک از وجود واژه‌ها و نیز مفاهیمی که آن واژه‌ها با خود دارند آگاه نباشد اما می‌فهمد که کتاب چیزی است که می‌توان آن را برداشت، لمس کرد و فهمید. کودک خیلی زود با علاقه به تصاویر اشاره می‌کند و هنگامی که پدر یا مادرش مطلبی را برای او می‌خوانند نام اشیاء تصاویر را می‌گوید. خواندن را فرآیند دریافت معنی واژگان مکتوب تعریف کرده‌اند. یادگیری خواندن فرآیند پیچیده‌ای است که تقریباً از زمان تولد شروع می‌شود. به‌طور طبیعی کنجکاوی کودک در مورد جهان اطرافش و علاقه‌اش برای کسب اطلاعات در مورد خودش و محیط پیرامونی منشأ و انگیزه یادگیری اوست.
کودکان پیش دبستانی که فرآیند خواندن در آنها آغاز شده است برای پیش‌بینی مفاهیم جدید از متن و در بسیاری از موارد از تصاویر موجود در کتاب استفاده می‌کند. کودکان دوره ابتدائی که در حال آموختن خواندن هستند بیشتر توجه خود را معطوف به رمز خوانی و تبدیل کلمان به اجزاء صوتی و در آوردن آنها به شکل گفتاری می‌کنند.
دلیل اینکه چرا باید برای کودکانمان کتاب بخوانیم را باید در این امر جستجو کرد که کودکانی که مدت زیادی با حروف نوشتاری در شکل‌های مختلف سر و کار داشته‌اند تلاش نسبتاً کمتری را در مورد کشف رموز متن قبل از این‌که به مرحله روانی خوانی بر سند انجام می‌دهند. روان‌خوانی تنها گشودن رمزهای تصاویر حروفی نیست بلکه نیازمند شرکت بسیار فعال ذهن خواننده در مراحل خواندن است. اگر ذهن خواننده مجبور به ثبت هر حرف و خواندن و ترکیب آن با حروف ندیک برای شناسائی یک کلمه آشنا باشد خواندن برای درک معنا محال است. خواننده در مقابل با استفاده از اطلاعاتی که از عمل‌کرد زبان و آشنائی خود با موضوع مورد مطالعه دارد، زبان و آشنائی خود با موضوع مورد مطالعه دارد، آنچه درمتن خواهد آمد را پیش‌بینی می‌کند.
کودکان روان‌خوانی و کسب آگاهی در مورد مسائل کلی جهان و نحوه کارکرد زبان نوشتاری را در دوران پیش از دبستان پی‌ریزی می‌کنند. خوانندن مثل صحبت کردن تا حد زیادی بستگی به آموزش‌های غیر رسمی‌ای دارد که قبل از دبستان به کودکان داده می‌شود. اما این فرآیند به‌قدری ظریف توسط والدین به کودک داده و گرفته می‌شود که تقریباً غیر مشهود است.

● از کتاب خواندن با کودکان لذت ببرید! (مراحل انس و الفت کودک با کتاب)

نوزاد به‌طور طبیعی متوجه مطالبی که برای او خوانده می‌شود، نمی‌شود. اما او از این‌که در آغوش گرم شماست و صدای شما را می‌شنود لذت می‌برد و به‌همین دلیل با شوق زیاد به شما توجه می‌کند. در سنین دو یا سه ماهگی بیشتر کودکان هنگامی که روی شکم خوابیده‌اند، می‌توانند سرشان را تا حد اشاره به لامپ یا الگوهای تصاویری که دارای رنگ‌های شدید هستند بالا بیاورند.
شاید آنها متوجه نشوند منظور عکس‌ها چیست. اما این مسئله برای لحظاتی توجه آنها را جلب می‌کند.
در سن شش ماهگی بسیار از کودکان علاقه‌مند به کتاب می‌شوند، اما آنها ترجیح می‌دهند تا با تمامی حواس خود به کشف کتاب بپردازند تا این که فقط به کتاب گوش دهند.
در این سن ممکن است کودک شما کتاب را از دست شما بکشد و شروع به جویدن و یا پاره کردن آن بکند.
نباید از این نکته غافل شد که این تخریب در راستای فرایند خواندن قرار دارد و شما نباید نگران باشید که زود شروع به کتابخوانی برای کودک کرده‌اید.
هرچه قدر کودک در معرض کتاب قرار گیرد، به‌تدریج حالت تخریبی او محو شده و توانائی گوش دادنش افزایش می‌یابد.
در سنین هشت تا ده ماهگی حتی ممکن است که کودک برای شما کتابی بیاورد و نشان دهد که می‌خواهد کتابی را برایش بخوانید.
هنگام قصه خوانی و یا حتی در فرصت‌هائی که به او داده می‌شود تا خودش کتاب را کشف کند علاقه او به نگاه کردن عکس‌ها بیشتر می‌شود تا جویدن صفحات کتاب.
بین سنین ده تا چهارد ماهگی اکثر کودکان راه رفتن را می‌آموزند و اغلب برای آنها مشکل است که در طول تمامی داستان در یک جا قرار بگیرند. اما خیلی سریع به کتاب علاقمند می‌شوند هنگامی که کودک شما عکسی را می‌بیند که تصویر می‌کند خنده‌دار است، می‌خندد. این نشانه بارزی است که نشان می‌دهد که کودک به کتاب علاقمند شده است.
در سن چهارده ماهگی هنگامی که شما برای او متنی را می‌خوانید شروع به نوعی حرف زدن می‌کند. گوئی سعی می‌کند وظیفه کتابخانی را خودش انجام دهد. این وضعیت بیانگر این است که فرزندتان شروع کرده به درک این حقیقت که میان زبان نوشتاری و زبان گفتاری تفاوت وجود دارد.
در سنین بین چهارده تا هجده ماهگی، گفتار کودک شما شکوفا می‌شود و کتاب می‌تواندمنبع خوبی برای سرگرم کردن او باشد. بعضی از کودکان در طول این دوره با یک داستان مورد علاقه‌شان سازگاری پیدا می‌کنند و یا مجذوب صفحه‌ای خاص می‌شوند و دوست دارند پیوسته به آن صفحه توجه کنند.
به‌خاطر داشته باشید که کودکان در این سن اغلب احساسات خود را از طریق فعالیت بدنی‌شان نشان می‌دهند. کودکی که داستانی را در مورد کودکی که مورد سرزنش قرار گرفته می‌شنود ممکن است به یاد عصبانیت و لحظه‌ای که خودش مورد کتاب قرار گرفته بیفتد و بالا و پائین بپرد یا فریاد بکشد.
کتاب می‌تواند عامل تحریک عکس‌العمل‌های شخصی کودک باشد اما هنگامی که او توانائی عکس‌العمل‌ لفظی ندارد، به‌طور فیزیکی عکس‌العمل نشان می‌دهد.
بین سنین نوزده تا سی ماهگی، رشد مهارت زبانی کودک که در حال راه افتاده است، سرعت می‌گیرد. او شروع به‌ جمله‌سازی می‌کند و از کودک انتظار می‌رود که در بین صحبت دیگران بپرد و سئوال بپرسد و یا هنگامی که داستانی را برای او می‌خوانید، توضیحاتی در مورد مطلب بدهد. در این سنین او نه تنها از دادن کتاب به شما برای اینکه برایش خوانده شود لذت می‌برد بلکه احتمالاً به حفظ بعضی از قسمت‌های آن علاقه نشان می‌دهد.
اگر شما سعی کنید بعضی کلمات یا صفحات را حذف کنید یا تغییراتی در بعضی از قسمت‌های داستان بدهید، ابراز نگرانی می‌کند. او خیلی زود در می‌یابد که خواندن، روش خوبی برای به تأخیر انداختن ساعت خواب است و اغلب درخواست می‌کند تا داستان‌های بیشتری برای او خوانده شود!“.
شنبه 25/8/1392 - 18:54
آموزش و تحقيقات
فروش كتاب و كتابخوانی
فروش كتاب و كتابخوانی

نویسنده: سهیلا عبدالحسینی
امروزه با وجود پیشرفت سیستمهای ارتباطی و علمی در جهان، كتاب همچنان جایگاه ویژه خود را دارد و نمیتوان آن را در زمره ابزار قدیمی محسوب كرده، كارآیی و نقش فرهنگی آن را نادیده گرفت؛ بویژه آنكه ایران به عنوان یكی از كهنترین بنیان گذاران فرهنگ و تمدن بشری، از دیرباز در زمینه چاپ و نشر كتاب و نیز كتابخوانی و تأسیس كتابخانه های بزرگ خود از سرآمدان بوده است.
در زمانی كه بیشتر كشورهای جهان از جمله كشورهای غربی در نازلترین درجه از تربیت فرهنگی بودند، سردمداران فرهنگ ایرانی با درك اهمیت انتقال اندیشه و علم از طریق كتاب و كتابخوانی، به این مهم همت گماشته بودند. چنانچه در اسناد وجود دارد در قرن اول اسلامی، در مجموع 148 كتابخانه در ایران وجود داشته است كه برخی اختصاصی و بقیه مورد استفاده محققان بوده است. از نمونههای آن میتوان به كتابخانه «ابوالوفای همدانی» اشاره كرد كه قبل از سنه 200 هجری در همدان وجود داشته است. هم چنین كتابخانه «صاحب بن عماد» كه دارای یكصد و هفده هزار جلد كتاب بود و كتابخانه «ابونصر شاپور بن اردشیر» كه یاقوت حموی در «معجمالاحباء» از آن یاد كرده است و نیز یاقوت حموی در معجم البلدان، 9 كتابخانه متعلق به 9 مدرسه در شهر مرو را ذكر میكند.
با گذشت سالها و سدهها و در سایه سیاستهای استعماری و چپاولگری، تمدنغرب به لحاظ اقتصادی صاحب قدرت شد و در سایه قدرت اقتصادی به غارت فرهنگی ملل دیگر پرداخت و دانست كه سلطه سیاست بدون استیلای فرهنگی ممكن نیست. بنابراین، ایران و فرهنگهای كهن دیگر كه همواره نقش تغذیه فكری تمدنهای دیگر و پروردن فرهنگ و اندیشه را در دامان خود داشتند، در اثر سیاستهای خزنده غرب، نقش خود را از دست داده و تبدیل به بازار مصرفی غرب شدند. این موضوع بویژه پس از جنگ جهانی دوم و پاگرفتن صهیونیسم در عرصههای سیاسی ـ اقتصادی جهان، جلوه آشكارتر و تعیین كنندهتری به خود گرفت؛ چنانچه امروزه با كمی دقت در تمام عرصههای فرهنگی ـ هنری جهان ردپای صهیونیسم را میتوان پیدا كرد. ویژگی بارز اندیشه صهیونیسم، تكیه بر مادیگرایی است؛ به گونهای كه شالوده تعابیر اقتصادی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی بر اصالت بخشی پنهان و آشكار مادی استوار شده است. حتی در مقولههای فرهنگی، اعتقادی و اخلاقی، براحتی میتوان ریشههای مادیگرایانه را دریافت. رشد این سیاست موجب شد كه گرچه صهیونیسم نتوانست خود را مركز و قبله اعتقادات و فرهنگ و اخلاق همه انسانها قرار دهد اما در قبله تكتك اعتقادات، به شیوه خود رسوخ كرده و با بخشهای اساسی و عمدهای از تنه اندیشهای انسانها ممزوج و مخلوط شود.
هماكنون در بیشتر جوامع، پول و سرمایه، محور عمده همه پدیدهها و حركتها و رشد و یا عدم تكامل فرهنگی و همچنین نازل بودن درجه بهرهوری شمرده میشود.
در ایران، وقوع انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ تحمیلی، مانند سدی محكم برای مدتی از نفوذ این اندیشه جلوگیری كرد؛ اما پس از آن و با فاصله گرفتن از سالهای دفاع مقدس و بهخصوص در سالهای اخیر، نفوذ و رشد این جریان فرهنگی به نحو چشمگیر در عرصههای فرهنگی قابل مشاهده است. نمایشگاه كتاب، هرساله فرصت مناسبی در اختیار روشنفكران و دلسوزان جامعه قرار میدهد تا با نگرش جزیی و كلی بر عناوین و موضوعات و كیفیت كتابها، بن مایه فكری جاری در جامعه را دریابند. اینك با اشاره به تعدادی از كتابهای منتشر شده در سالهای اخیر كه در نمایشگاه بینالمللی كتاب در معرض دید و فروش قرار گرفت، تلاش میشود این موضوع با بیانی شفافتر و ملموستر عرضه شود.

1ـ اصالت بخشیدن به پول و كسب درآمد بیشتر

همانگونه كه میدانیم یكی از آسیبهای فرهنگی دستیابی به درآمد بیشتر و برخوردار بودن از رفاه مادی به عنوان هدف زندگی انسان است. تعدادی از عناوین كتابها در سالهای اخیر، به آموزش و روشهای پولدار شدن اختصاص یافته است. (مانند كتاب چگونه میتوان پولدار شد ـ از رابرت گریزولد ـ نشر البرز). تشویق و ترغیب مردم به كسب درآمد بیشتر كه در مقابل ساده زیستی و قناعت پیشهگی قرار داشته، موجب رشد فرهنگ مصرفگرایی و تمول گرایی میشود. به این ترتیب انسانها ناخودآگاه در مسابقهای برای كسب پول و درآمد بیشتر (حتی گاه از راههای غیر قانونی) سوق داده میشوند.

2 ـ توجه به ظواهر زندگی انسان و اصالت بخشیدن به زیبایی چهره، اندام و لباس و...

بخش نسبتاً زیادی از كتابهای منتشر شده، به طرز آرایش چهره، مو (در مورد خانمها) و اندام و زیباسازی آن (در مورد خانم و آقا) اختصاص یافته است. بیشتر كتابهایی كه در خدمت چاقی و تبلیغ اندام موزون با عنوان «چگونه اندام زیبا داشته باشیم» و عناوینی نظیر آن، چاپ شده است، با توسل به ورزش، یوگا، طب سوزنی و رژیمهای غذایی عجیب، همگی برآنند كه زیبایی را بهعنوان هدف القا كنند و كمتر سلامتی را مد نظر قراردادهاند. در بخش دیگری از این آثار طرز آرایش مو و یا چهره، مطابق با مد روز شرح داده شده است كه از این طریق كمپانیهای سازنده مواد آرایشی، صاحب سود سرشار میشوند و به جوانان و مخصوصاً زنان جامعه چنین القا میشود كه برای موفقیت و زندگی بهتر باید به دنبال كسب زیباییهای هرچه بیشتر بود؛ به همین دلیل است كه در سالهای اخیر موج جوانانی كه خواهان عمل جراحی بینی هستند این چنین اوج گرفته است. همچنین این كتابها استفاده از دستگاهها یا گیاه درمانی و یا كفشهای مخصوصی را جهت بلند قد شدن و یا استفاده از رنگها و مدلهایی كه اغلب خاص غربیهاست و از آن سو برای جامعه طرح ریزی میشود ارائه میكنند.

3 ـ اصالت بخشیدن به عشق بر مبنای ظاهر و لذتجویی در مفهوم عشق

در كمال تأسف، حجم عظیمی از كتابهای منتشر شده در سالهای اخیر، به انتشار كتابهای عاشقانه اختصاص یافته است. در غالب این كتابها معمولاً دختر بسیار زیبا و یا پسر بسیار پولدار و خوش تیپ با یكدیگر برخورد كرده و در اكثر آنها معمولا در یك نگاه عاشق یكدیگر میشوند.
این عشق بر مبنای زیباییهای ظاهری شكل میگیرد و مثلا از چشم و ابرو و یا مو و یا اندام زیبای قهرمان تعریف میشود و عموما در بیشتر این قصهها افراد خوش پوش و زیبا رو و پولدار آدمهای مثبت و نیكی قلمداد میشوند. این كتابها كه با داشتن فروش بالا، ناشران را برای چاپ هرچه بیشتر اینگونه آثار اغوا میكند و با راه یابی این آثار در تیراژهای بالا و با چاپهای متعدد نه تنها سطح سلیقه و پسند هنری افراد جامعه تنزل مییابد، بلكه به لحاظ اخلاقی و روانشناسی آموزههای سطحی و مخرب به صورت ارزش در می آیند.

4 ـ نگرانی برای دنیا و آینده زندگی و رویآوری به آگاهی بر سرنوشت با كفبینی و فال و...

یك بخش دیگر از كتابهای منتظر شده كه تعداد و تنوع آن در این سالها كاملاً آشكار بوده است، انواع كتابهای كف بینی، طالع شناسی، فال قهوه، اخترشناسی و عناوینی از این دست میباشد. حجم بالای این كتابها در بازار نشر نشان از آن دارد كه انسان این جامعه، نگران آینده خود و زندگیاش است و از طریق دستیابی برآینده تلاش میكند از شكستها و ناامیدیها جلوگیری كند. این خصیصه، ویژه انسان مادی است؛ انسانی كه نه توكل میشناسد و نه توسل میكند؛ انسان غرق در عالم ماده و درگیر در بدست آوردن پول، زیبایی، لذت و احتمالا ناكام از بدست آوردن همه یا بخش عمدهای از آن. این گونه آثار، زمینه فكری لازم را برای توجیه روشهای دستیابی به خواستهها و آمال انسان، با روشهای غیر دینی و حتی ضد مذهبی فراهم میكند. لازم به ذكر است كه برخی از كتابها بطور مستقیم و بدون هیچ پرده پوشی در جهت این نوع تفكر تلاش میكنند؛ مانند: سری كتابهای «هری پاتر» كه ویژه نوجوانان است. در این كتابها، هری پاتر با توسل به جادو به آرزوهایش دست مییابد و با دشمنانش دست و پنجه نرم میكند و بر آنها پیروز میشود. مسلما نفوذ و تخریبی كه این كتابها در ذهن در حال رشد یك نوجوان ایجاد میكنند قابل قیاس با تأثیر آن بر ذهن بزرگسالان نیست.

5 ـ ارائه دینهای مصنوعی، حذف آخرتگرایی و تأكید بر بودن به جای شدن

از آنجا كه همه ادیان آسمانی از طرف خداوند و بوسیله پیامبری معصوم از گناه و خطا فرستاده شده است و در هر یك به تناسب نیاز بشر قوانینی برای زندگی، شناخت آفریننده و اعتقاد به حیات پس از مرگ و بازخواست اعمال در نظر گرفته شده است، آدمی را به مسیر تكامل راهنمایی كرده و دست او را برای رشد و تعالی در این مسیر میگیرد و راهنمائیش میكند. مسلماً انسانی كه نگرش صحیحی از زندگی، دنیا، هدف خلقت و پروردگار عالم به دست میآورد، دچار یأس و حرمان نمیشود و خستگی و دلزدگی او را از پای در نمیآورد. امروزه وضع روحی اسفناك بشر به ما میگوید كه آنها ابتدا با ایجاد تردید و روشهای دنیا طلبی و لذت جویی، انسان را از دین جدا كرده و سپس با ارائه ادیان و اعتقادات دست ساز بشر، تلاش كردهاند تا جای خالی معنویتی كه نبود آن موجب اختلال روانی و خستگی روحی شده است بگیرند. در كمال تأسف این اندیشه در جامعه دین باور ما نیز تا اندازهای جا باز كرده است. هر ساله چاپ و انتشار انبوه كتابهایی مانند افكار و اندیشههای ساتیا سای بابا، اشو، درون متعالی و ... نشان از این واقعیت دارد.
در این آثار، تلاش میشود انسان را با خودش آشتی بدهد. داشتن آرامش، اخلاق پسندیده،بخشش و نیكی (و البته پروردن اندیشهای كه در آن اعتراض و طغیان و سلحشوری جایی نداشته باشد) هدف این نوع افكار است.
منبع: امید انقلاب
شنبه 25/8/1392 - 18:54
آموزش و تحقيقات

 

كتاب و كتاب‌خوانی در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری(1)
كتاب و كتاب‌خوانی در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری(1)

 

نویسنده: محمد عابدی




 

مقدمه نهی از منكر
 

زمینه سازی برای رفع نیازهای فكری، در عرصه‌های گوناگون، از مقدمات نهی از منكر است و تنها زمانی می‌توانیم دیگران را از فكری بازداریم كه قبلاً آگاهی لازم درباره نكوهیده بودن آن را در اختیار آنها گذاشته باشیم. «حجاب» یكی از این مقوله‌هاست كه رهبر انقلاب معتقدند هنوز كار فكری و فرهنگی بایسته در این زمینه انجام نشده تا ما از نهی از منكر خود، انتظارِ اصلاح داشته باشیم. ایشان در مراسم هفتمین سالگرد تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی می‌فرماید:
«ما دو گونه نیاز داریم: نیازهای همیشگی، و نیازهای فصلی و مقطعی.
گاهی نیازهای مقطعی اهمیتش كمتر از نیازهای همیشگی نیست... فرض بفرمایید امروز ما یا یك خلأ فكری در زمینه حجاب اسلامی و پوشش زن مواجه هستیم. این را چه كسی باید پر كند؟ ما بعد از انقلاب چقدر در باب حجاب و پوشش زن حرف زدیم و مطلب ارائه كردیم تا توقع داشته باشیم كه فلان خانمِ بارآمده در محیط غیراسلامی كه البته در سایه شور و هیجان انقلاب به این حكم اسلامی گرایش پیدا كرده، به صورت عمیق این حكم اسلامی را باور كرده باشد و همچنان كه به باورهای دینی و اجتماعی خویش پایبند است، به این باور هم در خلأ و ملأ پایبند باشد؟ ما در این زمینه چقدر تبلیغ انجام داده ایم؟ چقدر كتاب یا شعر یا قصه یا سخنرانی عمومی برای همه مردم در زمینه های لزوم حجاب بیان كرده ایم تا اگر به خانمی در خیابان گفتیم چرا حجابت این طوری است؟ خاطر جمع باشیم كه مؤاخذه ای بلا بیان نیست. من در این زمینه احساس خلأ می‌كنم. این كار را چه كسی باید بكند؟ این یك مسئله مقطعی است.»(1)

تاریخ‌نویسی ضددینی
 

تاریخ‌نگاری و سیره‌نویسی، از مقولاتی است كه تلاش برای خلق آثار سالم، جامع و بی‌غرض در آن ضروری است؛ زیرا تاریخ مبنای تفكر و عبرت آیندگان است. اما متأسفانه گاه تاریخ‌ها را افرادی نوشته اند كه خود بویی از دین نبرده بودند یا حتی ضد دین بودند. تاریخ مشروطه كسروی، یكی از نمونه‌هاست. رهبر انقلاب كه این انحراف آشكار را ملاحظه می‌كند، درصدد است نویسندگان مسلمان را تشویق به خلق حداقل اثری تاریخی، سالم و بی‌غرض درباره دوران مشروطه كند و به این ترتیب، انحراف و منكری را از مسیر تفكر و اندیشه و عبرت‌آموزی آیندگان پاك سازد:
«به واجب ترین و اساسی ترین كارها بپردازید و كار را هم متقن- یعنی دقیق- انجام بدهید. حقیقتاً واقعیت حس بشود؛ درك بشود؛ یعنی آن شخصی كه می‌خواهد سراغ این كار برود، زكام فكری نباشد كه نتواند این بو را استشمام كند. ببینید در تاریخ چه گذشته است. كتاب‌های دوره مشروطیت كه من غالباً نگاه و مطالعه كرده ام، نشان دهنده واقعیاتی است كه همواره پوشیده نگاه داشته شده است. لذا به نظر من یكی از اساسی ترین كارها، تدوین تاریخ مشروطه است. ما هنوز یك تاریخ مشروطه سالم و جامعی كه حقیقتاً نقش‌ها را درست و برطبق واقع ترسیم كرده باشد، نداریم... بهترین تاریخ‌های ما از لحاظ نظم و ترتیب تاریخی، تقریباً كسروی است. البته جهت گیری كسروی، جهت گیری ضددینی و ضد علمایی و ضد روحانی است. او به طور محسوسی در تاریخ اثر گذاشته است. وقتی انسان نگاه می‌كند، تاثیر عقاید او كاملاً مشهود است. به علاوه، او تنها خودش یك نفر نشسته و یك تاریخ نوشته است. این كه فایده ای ندارد و نمی تواند تاریخ به معنای واقعی محسوب بشود».(2)
بخش چهارم: نظارت و ممیزی كتاب
جلوگیری از راهزنی فكرها

نظارت بر نشر و پخش كتاب
 

رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌گوید:
«بحث بر سر محدود كردن نویسندگان و دانشمندان و متفكران و آدم‌های برجسته نیست؛ بحث بر سر جلوگیری از راهزنی فكرها و اندیشه هاست. ما مسئولیت مهمی در مقابل افكار مردم داریم. بهترین راه برای جلوگیری از این راهزنی، این است كه اگر فكر راهزنی به وجود آمد، فكر هدایتگری هم در كنار آن مطرح بشود. این بهترین كار است. اگر واقعاً یك روز این مهم در كشور تأمین بشود، بسیار خوب است.
من قبلاً هم با دوستان مكرر این نكته را در میان گذاشته ام كه اگر فكر غلطی به وسیله یك نفر كه معتقد به این فكر غلط است، منتشر شد، ما باید بتوانیم در قبال آن، فكر درست را عرضه بكنیم، ما در آن روز مطلقاً نگرانی در این زمینه نخواهیم داشت؛ هر كتابی در هر زمینه ای می‌خواهند، منتشر كنند، لیكن وقتی كه چنین زمینه ای وجود ندارد- یعنی چنین امكانی نیست- یا به هر حال واقعیت این نیست یا اگر هم امكاناتی هست، استفاده نشده یا استفاده نمی‌شود، ما باید مواظب ذهن جوانان باشیم... .
گاهی حرف‌های غلط یا یک تحریف بزرگ دیده می‌شود كه هر انسانی را- چه انسان متدین را در زمینه‌های مسائل دینی، چه پرهیزگاران سیاسی را در زمینه مسائل سیاسی، چه مورخان متعهد را در زمینه‌های تاریخی- واقعاً برمی‌انگیزد».(3)
ترویج فحشا و مطبوعات
كتاب، غذای روح است و فساد آن می‌تواند مطالعه‌كننده را مسموم كند. به این جهت لازم است فراورده های فكری و فرهنگی همواره از جهت فساد و صلاح مورد بررسی قرار بگیرد و به عنوان نهی از منكر، از ورود فرآورده های فكری و فرهنگی مسموم به عرصه فكر و اندیشه جلوگیری شود. امام حسن(ع) می‌فرماید:
«در شگفتم از كسی كه در انتخاب غذای جسم خود دقت می‌كند، اما در گزینش غذای روحش بی پروایی می‌كند».
رهبر انقلاب نیز ممانعت از نشر آثار مسموم تأكید می‌كند:
«كتاب، یك غذاست؛ یك غذا و یك نوشیدنی روح است. اگر مقوی باشد، روح را تقویت می‌كند. ما كه حالا داریم مرتب سفارش می‌كنیم كه از این نوشیدنی بخورید، نوع نوشیدنی‌اش را معین نكرده‌ایم. پس بایستی مواظب باشیم كه نبادا نوشیدنی مسموم، خطرناك، فاسد، گندیده و مضر با رنگ‌آمیزی‌های خیلی خوب دست مردم داده شود... چطور اداره بهداشت اگر ببیند كه غذای فاسدی به مردم فروخته می شود، با ان مقابله می‌كند؛ اما اگر مشاهده شود كه كتاب فاسدی به مردم داده می شود، با آن مقابله نكنند؟ البته من اعتقاد ندارم كه بایستی هر چیزی را كه به سلیقه خاص مضر به نظر می‌رسد، جلویش را بگیریم؛ لیكن چیزهایی هست كه واضح است برای مردم مضر است؛ مثل ترویج فحشا و ترویج فساد و از این قبیل. اینها را نبایستی اجازه بدهند كه نشر بشود، اما بیشتر بایستی تلاش كنند تا كتاب‌های خوب تولید و پخش بشود».(4)

ممیزی كتاب
 

«ممیزی كتاب ... كار بسیار مهمی است.... و دو مبنا وجود دارد كه واقعاً باید انتخاب كرد. البته از نظر من مطلب روشن است، با این تفكر كه نویسنده حق دارد حرف خودش را به گوش مخاطبان برساند و اگر شما ناراحتید، بروید به مخاطب بگویید كه نخواند یا كتاب ضد این حرف را منتشر كنید كه مثلاً گمراه نشود. من كه نویسنده هستم، حقم این است كه وقتی این كتاب را نوشتم، به هر كس كه می‌خواهم، بدهم یا هر كسی كه می‌خواهد، بخواند.
مبنای مقابل این آن است كه می‌گوید وقتی دستگاهی – به غیر دولت – امور مردم را متكفل و متحمل شده است، مسئولیت دارد كه نگذارد فساد به جسم و جان مردم نفوذ كند؛ مثلاً فرض كنید كسی مایل است از ته دل هروئین بكشد و كسی هم این ماده را دارد و می‌خواهد به او بفروشد. شخص خریدار می‌گوید: شما چه كار دارید؟ من مزاجم قوی است و هروئین در من اثر نمی كند یا اصلاً دلم می خواهد مزاجم ضعیف باشد. اما به كسی هم این هروئین را نخواهم داد و خودم می‌خواهم هروئین بكشم. دولت در اینجا حقی – یا به تعبیر بهتر مسئولیتی – دارد و آن مسئولیت جلوگیری از تسرّی فساد در جسم و جان و فكر یكایك شهروندان است. این، جزء یكی از وظایف دولت است؛ یعنی نمی تواند اجازه بدهد كه انسانی خود و استعداد و موجودی‌اش را كه فقط هم متعلق به خود او نیست بلكه متعلق به مجموعه این ملت و این كشور است، تضییع و فاسد كند.
فرض كنید یك نفر رمانی را با بیان جذابی می‌نویسد كه این رمان حقایق تاریخی را تحریف می‌كند و ممكن است هزاران خواننده را هم به طرف خود جلب نماید. می‌گوید: به من اجازه دهید كه این رمان را به داخل جامعه بفرستم تا مردم آن را بخوانند. شما می‌بینید كه اگر مردم این رمان را خواندند، ذهنشان نسبت به یك حقیقت تاریخی دچار گمراهی خواهد شد. آیا حق خواننده ایجاب می كند كه شما جلو نشر این رمان را بگیرید یا نه؟
...مسئله فقط درحق نویسنده و گوینده منحصر نمی شود، بلكه حق بالاتری وجود دارد كه آن، حق خواننده است. چرا می‌گوییم بالاتر؟ چون تعداد افراد بیشتر است. یك نفر نویسنده، یك حق دارد؛ در حالی كه هزاران خواننده، هزاران حق دارند حق این ها باید رعایت شود...
یك وقت ممكن است كشور به جایی برسد كه در زمینه های تاریخی و یا اعتقادی هر چه كتاب بد منتشر كنند، بتوانند در مقابلش كتاب خوب منتشر كنند. در آن موقع شاید می‌گفتیم كه هیچ اشكالی ندارد هر كس هر چه می‌خواهد در زمینه تاریخ و كلام و عقاید بنویسد؛ به خاطر این كه در مقابلش كسانی هستند كه پاسخ دهند و كتاب منتشر كنند ، اما در شرایط كنونی بلاشك كفایت لازم در پاسخ گویی و مقابله وجود ندارد...؛ اگر چه ممكن است آنجا هم این فكر پیش بیاید كه حالا اگر كسی آمد آن مطلب را خواند و دچار اشتباه و انحراف شد، چنانچه حجم انبوهی داشته باشد، باز دولت مسئولیت داشته باشد، لیكن بعضی از چیزها قابل پاسخ‌گویی نیست. آن كتابی كه جوان را دچار احساسات شهوانی می‌كند، چگونه قابل جبران است؟ با كدام كتاب؟ با كدام نوشته؟ با كدام موعظه؟ در اینجا پاسخ‌گویی امكان ندارد».(5)

پی نوشت ها :
 

1. حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج3، ص 295.
2. كتاب و كتابخوانی در ایینه ی رهنمودهای مقام معظم رهبری، ص 163 و 164، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چ1، 1377 ش.
3. همان، ص 201، 203.
4. همان، 203 و 204.
5. همان، ص 205 و 207.
 

منبع:نشریه فرهنگ کوثر شماره 80
ادامه دارد ...
شنبه 25/8/1392 - 18:54
آموزش و تحقيقات
روشهای صحیح مطالعه
روشهای صحیح مطالعه
روشهای صحیح مطالعه

نكاتی چند درمورد روشهای صحیح مطالعه

بارها شنیده ایم كه دانش آموز یا دانشجویی می گوید :
(( دیگرحال و حوصله خواندن این كتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینكه كمتر یاد می گیریم))ویا ((ده بار خواندم و تكرار كردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشكل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا" باید 10 بار كتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مروركرد؟وآیا بایددهها بار درس راتكراركردتا یادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنین باشد ، مطالعه كاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است كه این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یكدیگر دارند، تا جایی كه می توان این دو را لازم و ملزوم یكدیگر دانست. برای اینكه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .
شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
1- زمان مطالعه را كاهش میدهد.
2- میزان یادگیری را افزایش میدهد .
3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می كند.
4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.
برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نكات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره كتاب رانخوانده ودر زمانی كوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور كرد .
یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است كه باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد كرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را كاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یك علت مهم فراموشی است.

شش روش مطالعه :

خواندن بدون نوشتن ،خط كشیدن زیرنكات مهم، حاشیه نویسی وخلاصه نویسی، كلید برداری خلاقیت و طرح شبكه ای مغز
1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درك صحیح مطالب استفاده كرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را یادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور كرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .
2- خط كشیدن زیر نكات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش كاملی برای مطالعه نیست چرا كه در این روش بعضی از افراد بجای آنكه تمركز و توجه بروی یادگیری و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشیدن زیر نكات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط كشیدن زیر نكات مهم به این صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا" درك كنند و سپس زیر نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زیر آن را خط بكشند .
3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی كامل برای درك عمیق مطالب و خواندن كتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی كه از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را كه درك كرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می كنید كه این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا كه در این روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را یادداشت می كنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
5- كلید برداری :كلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نكات مهم است . در این روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كلیدی نكات مهم را یادداشت می كنید و در واقع كلمه كلیدی كوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین كلمه ای است كه با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
6- خلاقیت و طرح شبكه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا" فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درك حقیقی آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كلیدی یادداشت می كنید و سپس كلمات كلیدی را بروی طرح شبكه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شكل ممكن سازماندهی می كنید و نكات اصلی و فرعی را مشخص می كنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی كتاب ، فقط به طرح شبكه ای مراجعه كرده وبا دیدن كلمات كلیدی نوشته شده بروی طرح شبكه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور كنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می كند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.

شرایط مطالعه

((بكارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه ))
شرایط مطالعه ، مواردی هستند كه با دانستن ، بكارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به كار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز كنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :
1- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازكنید.
2- برنامه ریزی : یكی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .
3- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .
4-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میكند.
5- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانكلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نكنید زیرا زندگی از وقت تشكیل شده است .))
6- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .
7- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.
8- دوری از مشروبات الكلی : مصرف مشروبات الكلی موجب ضعف حافظه می شود .
9 – ورزش : ورزش كلید عمر طولانی است .
10-خواب كافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می كند.
11 –درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است .
چند توصیه مهم كه بایدفراگیران علم ازآن مطلع باشند.
1- حداكثر زمانی كه افراد می توانند فكر خود را بروی موضوعی متمركز كنند بیش از 30 دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه بروی یك مطلب تمركز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجددا" با همین روال شروع به مطالعه كرد.
2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری كنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرسانی به مغز كاهش می یابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته میشود . از مصرف الكل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراك و تمركز را كم می كند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند.
3- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می كند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا" یادداشت برداری ننمائید .
منبع:www.topiran.com
شنبه 25/8/1392 - 18:53
آموزش و تحقيقات

 

کتاب، بهترین غذای روح
کتاب، بهترین غذای روح

 

نویسنده: نظیفه سادات مؤذن (باران)




 
هر گرسنه ای برای رفع احساس گرسنگی تلاش می کند. بعضی ها هم برای حل مشکل گرسنگی، رستوران تأسیس می کنند و به شکم های گرسنه، خدمات می دهند.
بعضی رستوران ها تمیز و مرتبند و دیدنشان اشتها را تحریک می کند. بعضی رستوران ها آن قدر کثیفند که آدم گرسنه را از غذا خوردن پیشیمان می کنند.
بعضی رستوران ها غذا های متنوع و خوشمزه را در ظرف های بلوری و براق پیش روی مشتری می گذارند. بعضی رستوران ها، یکی دو نوع غذای مانده بو گرفته در ظرف های چرک و کثیف، روی میز های چرب می گذارند.
پیشخدمت های بعضی رستوران ها، لباس های تمیز و اتو کشیده و یکدست دارند
و در کمال احترام با مشتری برخورد می کنند. بعضی رستوران ها از آدم های اخمو و شلخته به عنوان پیشخدمت استفاده می کنند.
بعضی رستوران ها متعلق به هتل های چند ستاره اند و به کیفیت خدماتشان بسیار اهمیت می دهند. بعضی رستوران ها، وسط راه، آنجا که برای مسافر، حق انتخابی وجود ندارد، هر طور که حوصله شان بکشد و سود اقتصادی داشته باشد، غذای بخور و نمیر و بعضی وقت ها بخور و بمیر عرضه می کنند.
همه ی گرسنه های تاریخ، تا آنجا که از دستشان بر می آمده، سعی می کرده اند رستوران های بهتر و تمیزتر، و غذا های خوشمزه تر را برای پاسخ گویی به غریزه ی اساسی گرسنگی انتخاب کنند. کمتر گرسنه ای در جهان یافت می شود که امکان خوردن بهترین غذا برایش فراهم باشد، ولی او بی اعتنا از این امکان بگذرد و تنها به سیر شدن اکتفا کند.
اینکه تمام قشقرق ها و سر و صدا ها و رستوران ها و غیره، برای شکم بوده و هست و خواهد بود، انکار ناپذیر است، ولی مسئله اینجاست که ما برای شکممان خیلی بیشتر از مغزمان ارزش قائلیم. خیلی از ما مغزمان را راه می اندازیم در خیابان و اجازه می دهیم در هر رستورانی، با هر شکل و هر کیفیت بهداشتی و هر پیشخدمت و هر غذایی پشت میز بنشیند و هر چه پیش رویش گذاشتند، بی چون و چرا سر بکشد؛ یا حداقل کمی از کنار ظرف بچشند.
انگار باورمان نمی شود که در بعضی رستوران ها، غذا های چند شب مانده، بلکه چند قرن مانده به خورر ما می دهند. آخر اینجا که رستوران بین راه نیست که راننده اتوبوس پیاده مان کند و بگوید یا اینجا غذا می خورید یا گرسنه می مانید. اینجا من و شما برای اینکه مغزمان گرسنه نماند و روحمان از گرسنگی از حال نرود، می توانیم بهترین رستوران ها با تمیز ترین ظرف ها و بهترین غذا ها را انتخاب کنیم؛ پیشخدمت مهربان مطالعه را صدا بزنیم تا فهرستی از نام غذا های متنوع را که ویتامین های درجه یک به روح گرسنه ی ما می رسانند، نشانمان دهد و ما در بشقاب بلورین تعقل مهمان غذا های روحانی و آسمانی شویم. پشت میز معرفت بنشینیم، با قاشق تفکر و چنگال تحلیل، به روح گرسنه مان دانایی برسانیم. بعد با دستمالی از یقین، انگشت های چرب از تردیدمان را پاک کنیم و در حالی که برای روز ها فعالیت و تلاش، انرژی و توان در وجودمان می خروشد، گام در جاده های سعادت و کمال بگذاریم.
شما را به تمام روح های گرسنه ای که در تاریخ بودند و هستند و خواهند بود، و هیچ وقت نفهمیدند که گرسنه اند و هیچ وقت نخواستند رستوران چهارده ستاره بی بدیل عالم را بیابند، قسم می دهم، بیایید دست کم باور کنیم که روح هایمان گرسنه اند و باور کنیم که باید برای همه روح گرسنه کاری کرد! بیایید باور کنیم! در هفته چند ساعت مطالعه می تواند این روح گرسنه را سیر کند.
منبع: گلبرگ جوان، شماره ی 113

شنبه 25/8/1392 - 18:53
آموزش و تحقيقات

 

وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور
وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور

 





 

مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:
 

مسأله ی کتاب، مسأله ی خیلی مهمی است. من علاوه بر این که خودم به کتاب و کتابخانه شایق هستم و این یکی از انگیزه هایی بود که من را به این جا آورد، علت عمده یی که به این نمایشگاه آمدم، این بود که از این جا به همه ی مردم پیام بدهم که کتابخوانی را جدی بگیرند. کتاب بخوانند.
متأسفانه کتابخوانی، جز در بین یک عده از اهل علم و اهل تحصیل و کسانی که به طور قهری با کتاب سروکار دارند، یک کار رایج و روزمره به حساب نمی آید؛ در حالی که کتابخوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود.
من می گویم بایستی جوانان، پیران، مردان، زنان ، شهریها، روستاییها و هر کسی که با کتاب می تواند ارتباط برقرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یک جا بیکار نشست - مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، در دکان وقتی که مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت - کتاب را دربیاورد و بخواند.

البته سؤالی در این جا مطرح می شود: آیا کتاب برای همه ی قشرهای سنی و تحصیلی و علمی داریم، یا نه؟ ممکن است پاسخ به این سؤال سخت باشد. لذا من از دستگاههای موظف برای این کارها - مثل سازمان تبلیغات ، وزارت ارشاد، دانشگاهها - خواهش می کنم که گروههای متخصص و افراد صاحب نظری را بگمارند، تا برای همه ی قشرهای سنی و درجات تحصیلی و علمی و سوادی مختلف، کتاب معین و معرفی کنند و یا تهیه نمایند. این ، جزو کارهای ماست .
علی ای حال، مسأله ی کتاب، مسأله ی خیلی مهمی است.
سفارشی هم به ناشران می کنم . اگر چه خوب است که کتاب را در کاغذها و جلدهای اعلا چاپ کنند، اما بعضی از کتابهایی که مشتری زیادی دارد، چاپ عمومی و مردمی هم برایش داشته باشند؛ یعنی با کاغذ کاهی و البته با چاپ خوانا منتشر کنند. چاپ باید خوب باشد؛ اما روی کاغذ کاهی بزنند و به میزان زیادی توزیع کنند، تا ارزانتر تمام بشود و افراد متعدد و زیادتری بتوانند از آنها استفاده کنند.
منبع:حدیث ولایت، جلد چهارم، ص 178-176
شنبه 25/8/1392 - 18:52
آموزش و تحقيقات
راه های ترویج فرهنگ مطالعه
راه های ترویج فرهنگ مطالعه

نویسنده: حسین اشرفی ریزی




داشتن علم و آگاهی به خود و محیط اطراف خویش از ویژگی های مهم انسانی است كه او را از سایر موجودات اطراف خویش جدا می كند. تا آنجا كه خود را در میان آنها غریبه و بیگانه می یابد. اهمیت این صفت به حدی است كه بسیاری از انسان شناسان او را موجودی «جست وجوگر» تعریف كرده اند.
از منظر فلسفی «حقیقت جویی» را با خمیر و سرشت انسان عجین دانسته اند یعنی او را فطرتاً حقیقت جو می دانند. روانشناسان جدید این حس را در نیاز بنیادی تر و عمیق تر «خودشكوفایی» می بینند كه انسان با به فعلیت درآوردن استعدادهای بالقوه خود، دامنه هستی و وجود خویش را می گستراند و وسیع تر می كند. ذهن خلاق بشر از زمان های دور همواره در پی این بوده است كه پاسخی برای پرسش های خود بیابد، ناشناخته ها را مورد شناسایی قرار دهد و بنیان های زندگی فردی و اجتماعی خود را بر یافته های علمی هموار سازد. به همین دلیل روحیه پژوهش، مطالعه و كنكاش علمی در زمینه های مختلف با انسان آمیخته بوده و با پیشرفت و تكامل حیات اجتماعی و گسترش علوم و فنون عجین شده است (۶: ص ۴۳۸).شناخت ویژگی ها، توانایی ها، نیازها و علاقه های كودكان و نوجوانان، این وظیفه را متوجه مربیان، والدین، هنرمندان و كتابداران می كند تا بكوشند آنچه در توان دارند در خدمت فراهم كردن شرایط مساعدی قرار دهند كه فرایند رشد كودكان و نوجوانان را تسهیل كند. شكی نیست كه یكی از مهم ترین این شرایط، ایجاد عادت هایی است كه كودك نوجوان را به سمت شناخت و آگاهی هدایت كند. ایجاد عادت به مطالعه، یكی از عادت های پسندیده است. او نیازمند این است كه خود را بهتر بشناسد، به قابلیت خود پی ببرد، دایره شناخت خود را از محیط بالا ببرد و با روابط انسانی بهتر آشنا شود. پس تلاش برای ایجاد عادت به مطالعه باید از اولویت های كارگزاران فرهنگی باشد. اما نقطه آغاز مطالعه كجاست؟

الف) خانواده

خانواده كوچك ترین واحد اجتماعی است كه هم در بودن و هم در شدن كودكان نقش اساسی دارد و همه فعالیت های تربیتی از خانواده شروع می شود (۵: ص ۲۸۰). محیط و شرایط خانواده و روش تربیتی و آموزش والدین نقش بسزایی در انس كودك با كتاب دارد. كودكی كه با كتاب آشنا می شود برای همیشه از همنشینی و دوستی با كتاب لذت خواهد برد. كودك تخیلات شیرین و بلندپروازانه خود را با مطالب و قصه های درون كتاب پیوند می دهد و ناخودآگاه روح و روان كودكانه خود را تغذیه می كند. در واقع كتاب هم به كسب اطلاعات از دنیای پیرامون كودك منجر می شود و وی را به تجزیه و تحلیل مسائل وامی دارد و هم در رشد و شخصیت و تكامل روحی و روانی او تأثیر بسزایی دارد (۲: ص ۸۰). نقش خانواده در ایجاد عادت به مطالعه از گهواره آغاز می شود و لالایی ها اولین پیونددهنده كودك با ادبیات به شمار می آید. این اشعار ساده كه گاهی حتی كلام آن با كودك هیچ رابطه ای ندارد هم احساس امنیت را به او انتقال می دهد و هم زمینه ساز اولین ارتباط های انسانی است. قصه گویی می تواند وسیله ای برای خلق لحظات لذت بخش باشد و هم كودك را در بخشی از میراث ادبی سرزمینش سهیم كند. داستان خوانی یكی دیگر از روش هایی است كه كودكان را قبل از ورود به مدرسه با خواندن تصاویر آشنا می كند و سبب ایجاد تجربه های مشترك بین آنها و بزرگسالان می شود كه یكی از مهم ترین تبعات اجتماعی آن نزدیك كردن اعضای خانواده به یكدیگر است. بردن كودكان به نمایشگاه ها و فروشگاه های كتاب را نیز می توان در دستور كار قرار داد تا كودكان فرصت یابند در میان كتاب های متنوع سیر كنند. همچنین بردن وعضو كردن كودكان در كتابخانه های عمومی نیز می تواند به روند رشد مطالعه در كودكان كمك كند (۵: ص ۲۸-۳۰). عادت به مطالعه یك امر اكتسابی است و كودك این را از والدین خود می آموزد. بی شك در خانواده هایی كه پدر و مادر اهل كتاب و مطالعه اند، فرزندان نیز افرادی علاقه مند به مطالعه بار خواهند آمد، ولی در خانواده هایی كه هیچ توجهی به كتاب نمی شود، نباید انتظار داشت كه فرزندان اهل مطالعه و كتاب باشند.

ب) مدرسه

مدرسه دومین جایگاه تربیتی انسان است كه كودك اصول و قواعد خواندن و نوشتن را فرامی گیرد و می آموزد كه بدون كمك والدین و معلمان خود مطالب كتاب را بخواند و بفهمد. كودك به دلیل همین تحول بزرگی كه در خود احساس می كند، اشتیاق فراوانی به مطالعه دارد و هر لحظه می خواهد بیشتر با دنیای پر رمز و راز درون كتاب ها آشنا شود. برای بسیاری از كودكان، مدرسه اولین مكانی است كه آنها را با خواندن و مواد مكتوب آشنا می كند، زیرا یا به دلیل بی سوادی پدران و مادران و یا به سبب عدم عادت به مطالعه آنان، كودكان فرصت تجربه های مفید خواندن در خانواده ها را نمی یابند. لذا مهم ترین وظیفه مدرسه طراحی و پیاده كردن برنامه های آموزشی و پرورشی مدونی است كه متناسب با هر مقطع سنی و هر پایه درسی كسب شده، به دنبال كردن علایق خود در كتاب های غیردرسی تشویق كند. شكل گیری عادت به مطالعه در مدرسه و گسترش آن به نگاه نظام آموزشی به مقوله آموزش و پرورش بستگی دارد.
نظام آموزش و پرورش در كشورهای جنوب و از جمله كشور ما، نظامی غیر پویا و تك محور است. نظام تك محور، نظامی است كه براساس یك كتاب و یك جزوه درسی شكل می گیرد و معلم و دانش آموز خود را از هرگونه مراجعه به دیگر منابع اطلاعاتی بی نیاز می داند. نظامی كه ساختار متون درسی آن درون زا نیست و همین باعث می شود كه دانش آموز از خواندن آن احساس لذت نكند و از ادامه راه باز ماند. در این نظام نگاه دانش آموز و حتی دانشجو از خواندن رفع تكلیف است، به بیان دیگر در نظام مدارس نگرش به كتاب و مراجعه به آن با انگیزه «وظیفه مندی» انجام می شود. در چنین نظامی كه اصولاً خواندن فراتر از كتاب های درسی نه توصیه شده و نه راهكارهای آن پیش بینی شده، لذا نهادی به نام كتابخانه آموزشگاهی و شخصی چون كتابدار كه مسؤولیت اداره برنامه های خواندن را در مدرسه به عهده دارد شكل نمی گیرد. بدین ترتیب هرگاه هم شالوده خواندن قبلاً در خانواده شكل گرفته باشد، خواندن تداوم نمی یابد. به دلیل عدم پویایی نظام آموزشی، موانع جدی هم بر سر راه این تداوم خواندن ایجاد می شود؛ زیرا در چنین نظامی معلم و دانش آموز بی نیاز از منابع گسترده علوم و معارف بشری هستند، اما در شرایطی كه نظام آموزشی دانش آموز محور باشد و كتاب درسی نقطه شروع فعالیت آموزشی معلم و دانش آموز تلقی شود و هیچ فعالیت آموزشی و پرورشی بدون بهره گیری از سایر منابع دانش بشری امكان پذیر نباشد و به جای روش های مكانیكی متكی بر حافظه از روش های بینشی مبتنی بر تجزیه و تحلیل استفاده شود و ملاك ارزشیابی، پیشرفت های فردی دانش آموز باشد، آنگاه كتابخانه با رسالت بارور كردن روند آموزش پا به عرصه وجود می گذارد، در آن صورت كتابخانه «قلب آموزش و پرورش» تلقی می شود و همه فعالیت های جاری و ساری آتی یك مدرسه در كتابخانه آن سازماندهی می شود و كتابدار و معلم به طور مشترك برنامه های آموزشی و پرورشی را با اتكا به منابع موجود ترتیب می دهند. به این ترتیب است كه «كتابخانه مدرسه، دستگاه حرارت مركزی و روح مدرسه می شود». در این نظام، یادگیری، مبتنی بر منابع اطلاعاتی واقعی است، یادگیری دو سویه و مكمل است، یادگیری مبتنی بر فناوری های جدید و روزآمد است و یادگیری مشاركتی است. یادگیری مشاركتی بدین معناست كه دانش آموزان به طور مستقیم و با همدیگر و همراه معلمان و كتابداران در پژوهش، یادگیری، مهارت های آموزشی، طراحی و تجدیدنظر دوره های آموزشی همكاری و مساعدت می كنند. یادگیری مشاركتی، یك روش سودمند است؛ زیرا برنامه ریزی می كند كه چگونه دانش تولید و خلق شده و چگونه رشد و نمو پیدا می كند.

ج) كتابخانه های عمومی

از نظر ایفلا (مؤسسه بین المللی انجمن ها و مؤسسات كتابداری)، كتابخانه عمومی، پدیده گسترده جهانی است و در جوامع و فرهنگ های مختلف و در مراحل متفاوت توسعه یافت می شود. این كتابخانه ها دسترسی به دانش و اطلاعات و آثار خیالی را از طریق گروه وسیعی از منابع و خدمات فراهم می كنند و برای همه افراد بدون توجه به نژاد، ملیت، سن، جنس، مذهب، زبان، وضعیت جسمی و معیشتی و غیره در دسترس هستند و اهدافی چون حمایت از آموزش رسمی و غیررسمی، اطلاع رسانی و پرورش رشد فردی را برعهده دارند. كتابخانه های عمومی از طریق خدمات ویژه خود، مطالعه در جوامع را تشویق و ترغیب می كنند و در واقع افراد بیگانه با كتاب را به افرادی كتابخوان تبدیل می كنند. جوامع به لحاظ جمعیتی دارای افرادی با نیازهای مختلف هستند، عدالت ایجاب می كند كه همه افراد در همه سنین (كودك، نوجوان، جوان، بزرگسال) و در شرایط جسمی و ذهنی مختلف (مانند معلولین) و همچنین گروه های قومی، نژادی، زبانی و... به منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشد.كتابخانه های عمومی سابقه درازمدتی در خدمت به كودكان دارند و در برآوردن نیازهای مطالعه ای كودكان با نیروهای موجود در خانواده ها و مدارس متحد شده و همراه با آنها به صورت یكی از قسمت های مهم جامعه درآمده اند. كتابخانه های عمومی با فراهم كردن گروه وسیعی از مواد و فعالیت ها، فرصت هایی برای كودكان فراهم می آورند تا لذت خواندن و هیجان ناشی از كشف دانش و آثار تخیلی را تجربه كنند. كودكان و والدین آنها باید یاد بگیرند كه چگونه بهترین استفاده از كتابخانه كرده و چگونه مسؤولیت ویژه ای برای حمایت از فرایند یادگیری برای خواندن داشته باشند.در فرانسه كتابخانه های عمومی در مناطق مختلف با مؤسسه های بهداشتی برای رفع نیازهای این كتابخانه به والدین كمك می كنند تا از اوایل تولد تا ۳ سالگی بلند خواندن را برای بچه ها تشویق كنند و آنها را به بازدید از كتابخانه های عمومی ترغیب كنند.گروه دیگری كه كتابخانه های عمومی موظف به خدمات رسانی به آنها هستند، زندانیان می باشند. ماده ۴۰ قوانین استاندارد سازمان ملل درباره چگونگی رفتار با زندانیان در خصوص ضرورت تأمین كتابخانه برای زندانیان صراحت دارد: «زندان ها موظف اند برای زندانیان، از هر نسخ و رده ای كه باشند، كتابخانه ای تدارك ببینند كه حاوی مجموعه ای مناسب از كتاب های سرگرم كننده و آموزشی باشند، و زندانیان را تشویق كنند كه از آن به طور كامل استفاده نمایند». براین اساس، زندانیان نیز مانند دیگر شهروندان حق دسترسی به اطلاعات و در نتیجه دسترسی به تمام تسهیلات كتابخانه ای را دارند و این وظیفه برعهده كتابخانه های زندان و كتابخانه های عمومی است.علاوه بر كودكان و زندانیان، اقشار دیگر جامعه مانند نوجوانان و جوانان، نوسوادان، مناطق دوردست (استفاده از كتابخانه های سیار)، معلولان (شنوایی، بینایی، كلامی، جسمی، ذهنی و فكری)، سالمندان (سالمندان خانه های مسكونی، آسایشگاه های سالمندان، زمینگیران و خانه نشینان) بیماران بیمارستان ها و مراكز درمانی (بیماران بیمارستان، آسایشگاه ها و مراكز درمانی معلولان و جانبازان جنگ تحمیلی)، مراكز بازپروری و ترك اعتیاد باید در معرض خدمات و تسهیلات كتابخانه های عمومی قرار گیرند.بی شك هر رسانه ای دریچه ای جدید به روی انسان باز و امكان دستیابی و دسترسی به اطلاعات را گسترده تر می كند، در شرایطی كه بین رسانه ها و محمل های اطلاعاتی مختلف هماهنگی وجود نداشته باشد هر رسانه ممكن است سبب به انزوا كشیدن و طرد سایر رسانه های قبل از خود شود و این مطلوب نیست، زیرا انسان به همه این پنجره ها و چشم اندازه های آنها نیاز دارد و هركدام از آنها رسالت خاص خودشان را دارند. امروزه با پیدایش رسانه های جدید مانند رادیو، تلویزیون، سینما، اینترنت و... اقبال كودكان و حتی بزرگسالان به سمت كتاب و كتابخوانی كم شده و این از زاویه دید كتابداران، آموزگاران و والدین نگران كننده است. البته این امری طبیعی است و در ذات خود نمی تواند نگران كننده باشد. مهم این است كه در برنامه استفاده كودك از این رسانه ها تعادل برقرار شود. برنامه ریزی صحیح در تلویزیون (به سبب جذابیت بیشتر) سبب می شود كه كودكان به مطالعه روی آورند. چه بسا مشاهده شاهكارهای ادبی كودكان و نوجوانان در قالب فیلم های زنده و كارتونی سبب می شود كه كودكان نسبت به خود آثار كنجكاو شوند و به خواندن آنها روی بیاورند. خوانده شدن یك متن ادبی در یك برنامه رادیویی از طرف خواننده ای ماهر، لذت خوب و درست خواندن را با كودكان سهیم می شود لذتی كه آنها دوست دارند خود آن را نیز تجربه كنند. در یك جمع بندی كلی باید گفت كه همه رسانه ها اعم از چاپی (كتاب، روزنامه، مجله) و صوتی و تصویری (سینما، رادیو، تلویزیون و...) اگر در یك هماهنگی كامل عمل كنند مانعی برای خواندن و مطالعه نیستند بلكه گزیده خواندن، خوب و بهتر خواندن و عمیق خواندن را برای افراد بویژه كودكان به ارمغان می آورند و این هرچند ممكن است سبب كاهش خواندن از نظر كمی شود، ولی به طور قطع از نظر كیفی سبب رشد و اعتلای سطح مطالعه خواهد شد.در آخر باید یادآوری كرد كه برای شكل گیری عادت به مطالعه در كودكان باید نهادهای مختلفی مانند خانواده، مدرسه، كتابخانه های عمومی و سایر رسانه های جمعی هم سو و هم هدف به این سمت و سو حركت كنند، حركتی كه زنجیروار باشد، در این صورت است كه افرادی پویا و جامعه ای زنده و بالنده خواهیم داشت.
منبع: aftab.ir
شنبه 25/8/1392 - 18:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته