• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 4962روز قبل
موسيقي
 کمانچه
کمانچه یکی از سازهای موسیقی است.
این ساز جز دسته سازهای زهی است و دارای
۴ سیم می‌‌باشد. این سیم‌ها به موازات تمام طول ساز امتداد دارد و صدای آن خیلی خوش و جذاب می‌‌باشد ولی کمی به اصطلاح تو دماغی.
کاسه صوتی این ساز از چوب توت است که با برش‌های از عاج تزیین شده است.

معمولاً از زیر شیطانک کمانچه تا زیر دهانه کاسه در کمانچه‌های پشت بسته
۲۸/۵ و در کمانچه‌های پشت باز ۳۱ سانتی متر است که این اندازه‌ها در کمانچه‌های نقاط مختلف کشور نسبی هستند ترکیب صدایی کمانچه آن را از نوع سازهای زیر صدا قرار داده البته در کمانچه‌های آلتو یت باس صدا نسبتاً یک اکتاو بم تر است در قدیم کمانچه را ستار پارسی میگفتند کمانچه را معمولاً با دو کوک چپ و راست کوک می‌کنند چپ کوک معمولاً برای همراهی با خوانندگان زیر صدا (عمدتاً خانمها) و راست کوک معمولاً برای همراهی و جواب آواز بم صداها (عمدتاً آقایان) البته تمامی مطالب گفته شده نسبی هستند مثلاً در بعضی نقاط ایران ممکن است طول دسته کمانچه به ۳۵ سانت هم برسد .
پیشینه کمانچه در ایران به پیش از اسلام می‌‌رسد و در نواحی بلوچستان به نام غژک یا غیچک نامیده می‌شود ولی شمار سیم‌های آن از کمانچه بیشتر است.

نوازندگان مطرح حال حاضر این ساز عبارت‌اند از اردشیر کامکار، داود گنجه‌ای، کیهان کلهر، سعید فرج پوری، علی اکبر شکارچی، فرج علیپور، هادی منتظری وسینا جهان آبادی.

کمانچه با صدای تو دماغی مربوط به سبک قدیم این ساز و در واقع شیوهٔ کمانچه نوازی استاد اصغر بهاری است. اما امروز غیر از این سبک شیوهٔ کمانچه نوازی نوین هم وجود دارد که کیهان کلهر آن را بارورتر کرده.
در دایره المعارف فارسی ج
۲ ذیل کمانچه آمده است: از سازهای زهی قدیم ایران و در واقع نوع تکامل یافته رباب، کاسه گرد و پایه آهنی دارد و مانند تار و ویولن سیمهای آن را با گوشی محکم و کوک می‌کنند، کمانی که با آن کمانچه را می نوازند کمانه نام دارد و همان است که در ویولن کلمه فرانسوی آرشه به معنی کمان کوچک جای آن را گرفته است.
شادروان خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران، کمانچه را تکامل یافته رباب می نامد: ساز اخیر رباب که اول دو سیم داشته و بعدها یک سیم دیگر به آن اضافه شده است و با کمانه به صدا در می آمده و همان است که ما امروز کمانچه می‌گوییم. و به همین جا اضافه می‌کند از دوره صفویه به بعد کمانچه یکی از ارکان موسیقی ایران به شمار آمده است. قسمت اصلی کمانچه کاسه آن است که به صورتهای مختلف ساخته می‌شود. کاسه کمانچه هنوز از نظر جنس چوب، اندازه‌ها و شکل یکسان و تثبیت شده نیست. از نظر شکل، کاسه‌ها را به صورت کروی یا مخروط ناقص درست می‌کنند. کاسه‌هایی که به شکل مخروط ناقص هستند اکثرا پشت باز ساخته می‌شوند. استفاده از این کمانچه‌ها در قسمت‌های مرکزی ایران به خصوص در لرستان متداول است. این کمانچه‌ها صدایی پر قدرت و شفاف دارند و چون کاسهٔ سبک دارند، اجرای قطعاتی که نیاز به چرخیدن سریع کمانچه دارد بر روی این کمانچه‌ها آسانتر است و این امتیازی است برای این نوع کمانچه. این کمانچه‌ها اغلب سه سیم دارند ولی این روزها به تدریج دارای چهار سیم می‌شوند. کمانچه‌های پشت باز معمولاً از چوب توت و به صورت یک تکه ساخته می‌شوند. کاسه‌های کروی به دو صورت یک تکه و ترکه‌ای هستند، در کمانچه‌های ترکه‌ای کاسه از به هم چسبیدن ترکه‌هایی که در روی قالب خم شده‌اند ساخته می‌شود. ضخامت این کاسه‌ها کم است و به همین دلیل کاسه سبک است و چرخیدن کمانچه به سهولت صورت می‌گیرد. کاسه‌های یک تکه از چوبهای مختلف ،معمولاً از گردو خراطی می‌شود. وزن کاسه از کاسه‌های ترکه‌ای بیشتر و چرخش کمانچه تا حدی مشکل است.صدای این نوع کمانچه‌ها زیاد مطلوب نیست، کمانچه‌هایی ساخته می‌شود که تقریباً کروی است و از چوب توت به صورت دو تکه ساخته می‌شود، این کمانچه‌ها چون دست باز هستند در تنظیم شکل و ضخامت و اندازه‌های دهانه کمانچه دقت بیشتری دارند و خوش صدا هستند. قطر بیرونی کاسه کمانچه موسیقی سنتی معمولاً
۲۰ سانتی متر است، در حالی که در مناطق مختلف ایران اندازه کاسه کمانچه متفاوت است، ترکمنها کمانچه با کاسه‌های بسیار کوچک می سازند. در نقاط دیگر دنیا نیز که سازهایی شبیه به کمانچه ما دارند کاسه‌ها کوچک و غالبا از پوست نارگیل ساخته می‌شود. دسته کمانچه بر خلاف کاسه تقریباً در یک شکل ساخته می‌شود. جنس دسته از چوب گردوو شکل آن مخروط ناقص و قطر آن در شیطانک ۳۷ میلی متر و در محل اتصال به کاسه ۳۱ میلی متر است. طول دسته کمانچه ۳۱ سانتی متر است. در گذشته کمانچه دارای سه سیم بوده است، گاهی دو سیم اول و دوم مضاعف انداخته می شد و احتمالاً در تبعیت از ویولن به چهار سیم تبدیل شده است. بنابراین چهار سیم و در نتیجه چهار گوشی بر روی دسته کمانچه قرار می‌گیرد، و این سیمها پس از رد شدن از روی شیطانک و عبور از روی دسته و کاسه به سیم گیر وصل می‌شوند. بر روی دهانه کمانچه پوست کشیده می‌شود و این پوست معمولاً پوست دل گاو، پوست ماهی، پوست آهو و غیره می‌تواند باشد. خرک بر روی پوست قرار می‌گیرد و سیم‌ها با فشار خرک را به پوست می چسبانند. کمانچه به وسیله یک پایه که در قسمت سیم گیر به کاسه وصل شده است، روی پای نوازنده قرار می‌گیرد. آرشه کمانچه، که اسم اولیه اش کمانه بوده است، تشکیل شده است از یک چوب که از یک طرف انحنا دارد با بلندی ۶۰ سانتی متر و موی دم اسب. موی آرشه کمانچه بر خلاف سازهای زهی غربی بر روی چوب محکم کشیده نمی‌شود، بلکه نوازنده است که به هنگان نوازندگی به تناسب احساس فسار را بر روی سیم تغییر می دهد. چگونگی صدای کمانچه به عواملی بستگی دارد که بعضی از آنها از این قرارند: جنس چوب، ضخامت در نقاط مختلف کاسه، شکل کاسه، اندازه‌های کاسه، چگونگی سطح کاسه از نظر تراش، نوع و ضخامت پوست، جنس و شکل و اندازه و محل قرار گرفتن خرک، چگونگی شیطانک، جنس سیم، زاویه اتصال دسته به کاسه. برای ساختن کمانچه‌ای با صدای دلخواه ضمن در نظر داشتن عواملی که گفته شد سالها تجربه لازم است.
 
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:23
موسيقي
 قانون یكی از قدیمیترین سازهای ایرانی است
قانون یكی از قدیمیترین سازهای ایرانی است كه توانایی بیان گوشه های موسیقی ایرانی را دارد ولی متاسفانه مدت مدیدی است كه در سرزمین ما ناشناخته مانده در حالیكه در كشورهای همجوار سالهاست كه ازین ساز استفاده شده است . تقریبا از نیم قرن پیش تاكنون موسیقی دانان ایرانی به اجرای این ساز روی آورده اند اما با وجود اینكه زمینه كار اینان بر نغمه های موسیقی ایرانی مبتنی بوده است به دلیل تقلید نا آگاهانه از روش و سبك نوازندگی موسیقی عربی ، این پندار اشتباه بوجود آمده ساز قانون عربیست و آنرا باید به شیوه عربی نواخت ، حال آنكه این سبك در قانون نوازی علاقمندان به موسیقی ایرانی را فرسنگها از شناخت اصول و ظرایف این ساز كه كاملا با موسیقی ایرانی منطبق است دور می سازد .
چنگ و قانون جهان را تارهاست
ناله هر تار در فرمان تو ( مولوی )
قانون سازیست تقریبا به شكل سنتور و با مضراب فلزی كه مانند انگشت دانه است و به انگشت اشاره میكنند نواخته می شود . قانون از یك جعبه مجوف چوبی ساخته شده كه سطح قائده زیرین و زبرین آن ذوزنقه غیر منتظم است . شكل و اندازه ان در نواحی مختلف فرق میكند مانند قانون مصری ، قانون تركی ، قانون بغدادی .

معمولا قانون مصری بزرگتر و قانون تركی كوچكتر است . هر قسمت از جعبه ساز نام خاصی دارد . برای خارج شدن ارتعاشات صوتی سه سوراخ كه شكلهای متفاوت و ازین نظر نامهای مختلفی دارد ایجاد میكنند . در سطح فوقانی ضلع قائم دست راست خرك و بر روی پوستی كه جنس آن از پوست آهو یا ماهی است قرار دارد .

در طرف ضلع مورب برحسب بزرگی و كوچكی قانون از بیست و یك تا بیست و نه ردیف سه تایی مجموعا شصت و سه تا هشتاد و یك گوشی فلزی و در طرف دیگر كه ضلع آن عمود بر قاعده است شصت و سه تا هشتاد و یك سوراخ ریز تعبیه شده است . زه ها (اوتار) از روی دو ردیف خرك از سمت راست به چپ می گذرد عده زه های قانون معمولا شصت و سه تا هشتاد ویك است .
برای نواختن قانون آن را روی چهار پایه بلند و متناسب با وضع نشستن قرار داده و نوازنده مقابل آن می نشیند به طوری كه قاعده بلند جعبه كه تارهای كلفت و ضخیم دارد در پایین و قاعده كوچكتر كه تارهای نازك و كوتاه دارد رو به بالا است ولی اكثرا آنرا روی زانو قرارداده و مضراب را كه از یك حلقه فلزی پهن كه در وسط آن یك جسم استخوتنی ( معمولا از پر پرندگان ) قرار دارد ساخته شده بر انگشت سبابه قرارداده و محكم میكنند .

هر سه سیم قانون همصدا كوك می شود . دامنه صدای قانون از اولین زه ضخیم و كلفت كه مقابل نوازنده قرار دارد بم ترین نت فا با كلید فای چهارم در قانون بزرگ می باشد . البته در قانونهای مختلف ممكن است از صدای بم كسر شود . زیر ترین نت دو است . برای كوك پایه معمولا از ناحیه زیر كه نازكترین صدااست ده پرده می شمارند و پرده دهم را با دیا پازون نت
la۳=۴۳۵ كوك میكنند .
هركدام از تارهای قانون قطرهای مختلفی دارد و یك نوازنده ماهر و خوب می تواند نوع آنرا تشخیص دهد . در قانون در شیار خرك ضلع مورب خرك های كوچك فلزی دارد كه به قید لولا شده و نوازنده می تواند برای تغییر مقام و صدا خرك ها را خوابانده یا بلند نماید . تغییر كشش در فركانس سیم موثر است و كار گذاشتن خرك های كوچك بسیار مشكل است و این كار را متخصصین ورزیده ای انجام می دهند . قانون دارای صدایی بسیار خوش و ملایم و طبیعی است .
 
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:22
موسيقي
 صنعت زهتابی در ایران
صنعت روده و بقولی زهتابی در ایران سابقه ای بس طولانی دارد و ضمن مرور تاریخ این صنعت در گذشته و حال میتوان ادعا کرد که استفاده از این فراورده دامی و نحوه تهیه و کاربرد آن در صنایع از ابتکارات خاص ایرانیان بوده است .
● از نظر کلی میتوان تاریخچه صنعت زهتابی را در ایران بدو دوره بشرح زیر تقسیم کرد .
۱ـ دوران کذشته : جهت بررسی تاریخ صنعت رودهِ، کافیست به صنایعی که تا حدودی با عملیات زهتابی ارتباط داشته است اشاره شود و برای این منظور باید از کاوشهای باستان شناسی و کشفیاتی که در این زمینه صورت گرفته است یاری جست .
از ابتدایی ترین وسایلی که در آن نیز به چند هزار سال قبل میرسد (( تیرو کمان)) است.بر طبق آثار موجود و نقوش بدست آمده در حفریات تپه سیلک واقع در کاشان ثابت گردیده است که حدود
۵ هزار سال قبل ، ایرانیان بکمک تیر و کمان های زه دار بشکار و دفاع می پرداخته اند . بعلا وه در حفریات تپه کیان نهاوند نیز ظروف سفالینی بدست آمده که روی آنها وسایل شکار از جمله تیر و کمان نقش بسته است . قدمت این آثار نیز متجاوز از ۵ هزار سال می باشد به این آثار باید وسائل بدست آمده در دامغان و شوش را اضافه کرد که هر کدام نقوشی از تیروکمان را در روی ظروف نشان می دهد که قدمت این سفالها نیز بین ۳ تا ۴ هزار سال قبل می باشد .
گو اینکه عده یی از باستان شناسان معتقدند که ممکنست رشته های چرم نیز در تیر و کمان بکار رفته باشد ولی شکی نیست آنزمان که خاصیت چرم و نحوه تهیه آن برای این منظور شناخته شده بود از کیفیت روده نیز که اصولاً پذیرش و کیفیت بیشتری را برای ساختن کمان در بر دارد آگاهی کامل وجود داشته است .

موضوع دیگری که بررسی آن تاریخچه کهن زهتابی را مدلل میدارد مصرف زه در تهیه آلات موسیقی است .در زمانهای پیشین چون بشر هنوز از وجود فلز و سیم آگاهی نداشته ، لذا برای تهیه پرده های آلات موسیقی از روده حیوانات استفاده می کرده است ، چنانچه هم اکنون نیز سیم بسیاری از آلات موسیقی هم چنان از زه تهیه می شود .

عده یی از مورخان تاریخ پیدا شدن موسیقی را به زمان انسانهای اولیه و عده یی دیگر با تکیه بر روی نوشته های کتب مقدس از زمان فرزندان قابیل می دانند و برخی هم خلق موسیقی را از دوره فیثاغورث به بعد منسوب دانسته اند .
در ایران ضمن کاوشهایی که در حدود بین النهرین بعمل آمده و با توجه به نقوش (( چنگ )) ثابت گردیده است که زه در حدود
۵ هزار سال قبل در ساختن تارهای این وسیله موسیقی بکار رفته است.
در خوزستان نیز مجسمه ای پیدا شده که فردی آلتی از موسیقی شبیه به سه تار را در دست دارد که قدمت مجسمه کشف شده نیز از
۳ هزار سال متجاوز است . در حقیقت باید اذعان داشت که موسیقی از زمان اشکانیان درایران رواج فوق ا لعاده پیدا کرد ، و از آن زمان نیز صنعت زهتابی برای این منظور در کشور گسترش یافته و راه کمال را پیموده است .
صنعت زهتابی به منظور استفاده از تارهای مربوطه در تهیه آلات موسیقی هم چنان تا ظهور اسلام در ایران ادامه یافت ولی فعالیت مزبور طی دو قرن با زوال همراه بوده است تا اینکه بلأخره در دوره سامانیان با ظهور ابونصر فارابی موسیقی ایرانی جان تازه یی گرفت و به دنبال آن هنر زهتابی نیز رواج سابق را با دقت و پیشرفت بیشتر باز یافت .

در زمان صفی الدین از موی که حدود
۳۰۰ سال بعد از فارابی می زیست مجدداً توجه به موسیقی به حد اعلای خود رسید و ساختن آلات موسیقی زهی رونق بیشتری پیدا کرد و بلاخره در دنباله این سیر تکاملی بایداز عبدالقادر مراغی موسیقی دان آذربایجانی نیز نام برده شود که عو د را تکمیل کردواز نوارهای زه در نهایت ظرافت و استحکام استفاده کرد .
بعد از عود ، قانون ، قیچک و بسیاری از آلات دیگر موسیقی ساخته شده که تارهای بسیاری از آنها از زه تابیده شده تشکیل می گردد . نکته جالب دیگری که شرح آن نیز مبین قدمت صنعت روده سازی در ایران می باشد ، اشاره به هنر زری بافی ویا بافتن انواع پارچه های دستباف است که در تهیه وبافت آنها نوارهای زه بکار رفته است .

درحفریات شوش مربوط به قبرهای متعلق به ایرانیان در تخت جمشید ، پارچه هایی شبیه به کتان همراه بازری و نوارهای ظریف زه ( هنوز ماهیت دقیق این انساج روشن نگردیده است ) یافت شده که قدمت بعضی از آنها مربوط به
۵۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است . در همین زمینه بی مناسبت نیست به قدیم ترین پارچه هایی گه از دوران هخامنشیان وبه احتمال زیاد زمان خشایار شاه بدست آمده اشاره شود که مصرف نوارهای زه را در این بافته ها مدلل می دارد . قسمتی از این آثار که بصورت قالی است در محل پازیریک pazirikدر دامنه کوه آلتایی در غاری پیدا شده که روی آن نقشهایی از شیر که نشانه زمان داریوش و خشایار شاه است ، نقش بسته است . آثار کشف شده هم اکنون در موزه لنینگراد نگهداری میشود .
در مورد زری با فی وهنر مربوط به آن بسیاری از مورخان معتقدند که صنعت مزبور بخصوص در مورد تیموریان به ا وج کمال رسیده ودر زمان صفویه نیز از شهرت خاصی برخوردار بوده است . در آثار موجود در هر دو دوره نامبرده نیز هم چنان تارهای ظریف زه و چرم در بافت منسوجات مورد استفاده قرار گرفته است .
۲ـ دوران کنونی : دوره مزبور با آغاز قرن اخیر ارتباط پیدا می کند و چگونگی تولید و تهیه محصول نیز به تدریج از حالت سابق در آمده و در میزان تجارتی و اقتصادی قرار گرفت و مورد استعمال آن نیز همانطوریکه بعداً خواهد آمد در رشته های بیشتری مورد توجه قرار گرفت .
● انواع روده و موارد استعمال آن
۱ـ روده مرطوب و مصارف آن در صنعت :
از روده های پاره و یا رشته هائیکه دارای قطری بیشتر از اندازه استاندارد باشند ( حدود
۲۰ الی ۲۴ میلی متر ) اغلب جهت پر کردن کنسرو ، تهیه زه برای آلات موسیقی ، نوارهای راکت تنیس و نظایر آن استفاده می شود .
چون روده تابیده شده مقاومتش بیش از سایر الیاف نظیر کتان ، پنبه و پشم و غیره می باشد ، لذا در کارخانه ها به صورت تسمه و نوارهای قابل اطمینان ، جهت انتقال حرکت از چرخی به چرخ دیگر به کار می رود .
▪ در مورد تهیه نوارهای حاصله از روده که صرفاً به امر زهتابی ارتباط دارد ، در قسمت مربوط بحث خواهد شد ولی روده مصرفی برای ساختن زه از همین نوع می باشد . نوارهای مذکور مصارف زیادی دارد که قسمتی از آنها عبارتست از :

حلاجی پنبه ، پشم یا کرک ـ بافتن زیلو و چادر شب ـ پارچه های دستی وزری بافی ـ غربالها ـ حوله بافی ـ راکت تنیس ـ طبل و دهل ـ دسته تار ـ سه تار ـ ویلون ـ ویلون سل ـ ویلون کنترباس ـ ویلون التو ـ سنتور ـ سنتور باس ـ نی ـ چنگ ـ عود ـ قانون ـ رباب ـ طنبور ـ کمانچه ـ کنتر باس ـ قیچک .

۲ـ روده خشک :
محصول نامبرده از روده گاو تهیه می شود و کلیه محصولات بدست آمده جهت کنسرو و مواد غذایی ، پوشش و غلاف کالباس ، کنسرو پنیر و سبزیها بکار می رود .

۳ـ رامکا :
کلمه رامکا از یک کلمه روسی گرفته شده و به معنای چهار چوبه است . از رامکا که محصول نیمه خام و خشک شده روده بره می باشد در کشورهای آلمان و فرانسه و پاره یی از ممالک دیگر نخهای ظریف و با ارزش جراحی که بنام (( کاتکوت )) شهرت دارد ساخته می شود .
از نظر اینکه زه حاصله از روده بره جوان سفید ، شفاف ، بدون گره و صاف باشد . باید از گذراندن روده در نمک جهت جلو گیری از فساد احتراز شود چون دیده شده است مخلوط شدن روده با نمک موجب می شود تا در اثر زهتابی ، نوارهای یکدست و خوشرنگ و مرغوب تولید نشود ، به این ترتیب روده بلافاصله و حداکثر به فاصله یک الی دوروز باید بوسیله زهتابان ، آماده عملیات شود چنانچه به ناچار برای نگهداری روده از نمک استفاده شود ، باید قبل از اجرای عملیات زهتابی شوری آنرا گرفت و به اصطلاح زهتابان روده را شیرین کرد . بعد از شستشو روده را در هوای آزاد یا مقابل آفتاب می خشکانند و پس از آن به ترتیب مراحل تراشیدن مخاط داخلی ، چنگ زدن ، سنگ زدن ( شامل مراحل سنگ اول ـ سنگ دوم و سنگ تمام ) . بکمک وسایل خاصی انجام می گیرد .

لازم به تذکر است که عمل سنگ زدن طی
۳ روز و هر روز صدبار صورت می گیرد و منظور از عملیات مذکور کوبیدن دسته و کلاف چند رشته روده بر روی سنگ است . تعداد کوبیدن رشته های روده بروی سنگ نیز به نظر زهتابان بستگی دارد که حاکی از تخصص و تجربه آنان است . معمولاً زهتابانی که در کار خود مهارت فراوان دارند برای تهیه زه مرغوب کوبیدن روده را به سنگ تا حدی که پارگی در روده ها ایجاد نشود ادامه می دهند .
در اثر به سنگ کوبیدن روده ها اولاً مواد خارجی و اضافی از کلاف روده ها خارج شده رشته های فاسد ، پوسیده و کم مقاومت جدا می شود و بالاخره در اثر مداومت در کار خاصیت ارتجاعی و کشش روده تا حد نهایی باز و در نتیجه جدار روده نازک و ظریف تر می شود ، بطوریکه زه تهیه شده در نهایت ظـرافت خواهد بود . بعد از عملیات سـنگ کوبی ، مرحله چنگ زدن دوم ، وصل کردن قطعات روده به یکدیگر ( گره زدن ) و مرحله نهایی یعنی تاب دادن روده ها به کمک دستگاه یا چنگگ زهتابی صورت می گیرد .

برای تاب دادن رشته های روده به یکدیگر معمولاً تاب اول را تا
۳۰ دور ، تاب دوم را تا ۲۵ دور و تاب سوم را تا ۲۰ دور ادامه می دهند . بدیهی است هر اندازه در تعیین این تعداد تاب و مدت آن و همچنین رموز دیگر کار دقت و تجربه بیشتری بکار رود ، زه حاصله مرغوب تر و مستحکم تر خواهد بود .
بعد از تابیدن و آماده شدن زه ، بخاطر اینکه خاصیت ارتجاعی و کشش آن به حداقل برسد ، و همچنین زه خشک شود و بقول زهتابان مغز زه آماده گردد و بالاخره پیچ و تاب رشته ها در سرتاسر طول یکسان صورت گیرد ، عملیات مخصوص (( تنگ گذاشتن )) اجرا می شود و در پایان رشته زه را با مالیدن پارچه خشن جلا داده و در عین حال ناصافی و گره های موجود را از بین می برند .

بعضی از زهتابان برای یکنواخت کردن رنگ زه ، محصول را رنگ آمیزی می کنند . معمولاً رنگی که در این مورد به مصرف می رسد گل زرد یا گل گیوه یا گل اخری می باشد . عمل رنگ آمیزی نیز با کشیدن و مالیدن پارچه خشن آلوده به رنگ بر روی زه صورت می گیرد .
     
   
 
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:22
موسيقي
 هورن horn
هورن سازی بادی برنجی متشکل از یک لوله مارپیچ نسبتا بلند است که قدمت آن به سال ۱۶۵۰ بر می گردد. در آن زمان در کشور انگلستان از چنین وسیله ای به عنوان شیپور شکار استفاده می شد، فرانسوی ها آن را "هورن آلمانی" می نامیدند، آلمانی ها نام "شیپور شکار" را به کار می بردند و انگلیسی ها نیز این ساز را به نام "هورن فرانسوی" می شناختند. در سال ۱۹۶۰ انجمن بین المللی هورن، نام رسمی این ساز را "هورن horn " اعلام نمود. در حال حاضر نیز اغلب موسیقی دانان این ساز را "هورن" می نامند.
● مشخصات کلی ساز
هورن سازی مخروطی شکل شبیه به کورنت و ساکس هورن (نوعی شیپور برنجی) است، برخلاف ترومپت و ترومبون که استوانه ای شکل هستند، هورن مخروطی شکل است و قطر ثابتی ندارد. اغلب سازهای برنجی سوپاپ دار، از سوپاپ متحرک (پیستونی) استفاده می کنند، اما در هورن های مدرن، سوپاپ های چرخنده به کار می رود؛ هر چند در نمونه های قدیمی تر این ساز که در استرالیا و فرانسه وجود دارند، کماکان از پیستون استفاده می شود.
هر سوپاپ در اندازه طول لوله ساز تاثیر دارد و نتیجتا تغییر نت نیز ایجاد می کند. در عین حال از تغییر طول ساز جهت کوک کردن آن نیز استفاده می شود. طول لوله هورن های دوبل مدرن که امروزه به کار گرفته می شوند، در مجموع به
۲۱ فوت معادل ۶.۴ متر می رسد.
در مقایسه با سازهای برنجی دیگری که در ارکستر به کار می روند، عموما هورن یک اکتاو بالاتر از بقیه سازهای هم ردیف خود است، سرساز یا دهنی کوچک این ساز در این امر بی تاثیر نیست. معمولا هورن را با فاصله یک پنجم پایین تر نسبت به نت نوشته شده اجرا می کنند، محدوده صدای ساز از نت
Bb زیر کلید فا شروع می شود و تا نت F بالای کلید سل ادامه می یابد. هرچند در اجراهای کلاسیک معمولا از همین محدوده استفاده می شود، اما تعداد کثیری از نوازندگان نت های بسیار دیگری خارج از این محدوده را نیز استفاده می کنند، چه نت های بالاتر و چه پایین تر.
● تاریخچه
تا پیش از قرن نونزدهم هورن ها به سوپاپ مجهز نبودند. نمونه های قدیمی این ساز بسیار ساده تر از هورن های مدرن بودند، در حقیقت آنها لوله های برنجی با چند پیچ خوردگی و دارای یک دهانه بودند که امروزه
bell (قسمت شیپوری شکل ساز) نامیده می شود. این وسیله در ابتدا به عنوان شیپور شکار مورد استفاده قرار می گرفت و در آن نت ها توسط حرکات لب ها تغییر می کردند. صدای شیپور معمولا یادآور صحنه شکار بود و بعدها سمبلی برای ارج نهادن و ستایش از اصالت اشراف زادگان و خاندان سلطنتی به شمار می رفت.

هورن های اولیه هورن های اولیه روی کلیدهای
F, E, E flat, B flat و C ساخته می شدند و از آنجایی که بقیه کلیدها باید هارمونیک کلید اصلی ساز می بودند، امکان نواختن در کلیدهای دیگر وجود نداشت. تنها راه برطرف نمودن این محدودیت استفاده از میله هایی قلابی شکل با نام crook برای تغییر طول لوله این ساز بود که با قرار دادن آنها طول ساز و در نتیجه کوک آن نیز تغییر می کرد.
پیش از افزودن سوپاپ به این ساز، در ارکسترها آن دسته از هورن هایی که نت های بالاتر را اجرا می کردند دورتر از بقیه سازها قرار داده می شدند و آنهایی که نت های بم تر اجرا می کردند، داخل ارکستر جای می گرفتند. بنابراین اولین و سومین هورن به منزله " هورن اول" با کلیدهای مربوطه بود، همین امر در مورد هورن های دوم و چهارم نیز صدق می کرد. به همین دلیل است که امروزه نیز در اجراهای ارکستر، بر خلاف بقیه سازها، اولویت نوازندگان هورن بر اساس ترتیب نشستن آنها تعیین نمی شود، بلکه اولویت اصلی با هورن "اول و سوم" و پس از آن "دوم و چهارم" است.

به دلیل مشابه در موسیقی مدرن امروزی نیز بخش های مربوط به هورن های اول و سوم معمولا شبیه به هم هستند و این قضیه در هورن های دوم و چهارم نیز صادق است.
در اوایل قرن نونزدهم نوازندگان هورن با هدف تغییر طول این ساز، دست راست خود را نیز به کار گرفتند و از آن درون
bell (قسمت شیپوری شکل ساز) استفاده کردند. این امر سبب شد امکانات بیشتری جهت نواختن نت های دیگر بوجود آید و بدین ترتیب هورن به سازی تبدیل شد که توانایی نواختن انواع ملودی ها را در اختیار نوازندگان قرار می داد.
در سال
۱۸۱۵ بود که برای اولین بار استفاده از پیستون در این ساز مطرح شد، در واقع این تغییر به منظور غلبه بر مشکلاتی بود که نوازندگان در طول اجرا به منظور تغییر دادن crook ها با آن روبرو بودند. بعدها به کارگیری سوپاپ ها، پنجره جدیدی را به روی قابلیت های این ساز گشود و انعطاف پذیری آن را جهت نواختن در کلیدهای مختلف افزایش داد. در حقیقت تحول بوجود آمده هورن را به سازی کاملا کروماتیک تبدیل کرد، این دگرگونی در آهنگسازی برای این ساز در قرن نونزدهم نیز تاثیر بسزایی داشت.
پس از اختراع سوپاپ ها، فرانسوی ها هورن های کوچکتری با سوپاپ های متحرک و آلمانی ها هورن های بزرگتری با سوپاپ های چرخنده ساختند. با فشار سوپاپ توسط دست چپ نوازنده، نخی که سوپاپ های مختلف را باز و بسته می کند، کشیده می شود و از این طریق تغییر نت ایجاد می شود. نوازندگان هورن به منظور تنظیم صدای ساز، دست راست خود را داخل
bell (قسمت شیپوری شکل ساز) قرار می دهند.
بد نیست بدانیم سازی که در کشور آمریکا به عنوان "هورن فرانسوی
French horn " شناخته شده، برخلاف تصور همگان، "هورن آلمانی German horn " است.
در آن زمان بسیاری از مدارس موسیقی و نوازندگان "هورن معمولی
natural horn " را ترجیح می دادند و از به کارگیری هورن با سوپاپ های چرخنده یا " هورن فرانسوی French horn" اجتناب می ورزیدند. امروزه نیز اغلب نوازندگان از هورن معمولی در اجراهای اصلی خود استفاده می کنند.
     
   
 
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:21
موسيقي
اسطوره سازها 
دومین جلد از دایره المعارف سازهای ایران، اثر آهنگساز و محقق موسیقی نواحی ایران، محمدرضا درویشی، به سازهای كوبه ای اختصاص دارد كه زمستان سال 84 از سوی انتشارات ماهور به بازار موسیقی عرضه شده است.
این كتاب به رغم برخی مسایل حاشیه ای، یكی از جدی تر ین پژوهش های عرصه های موسیقی شناسی، به شكل خاص و تاریخ و مردم شناسی در هیأت عام آن است كه می تواند خود بسترساز پژوهش های جدی تری در این حوزه ها باشد. متن زیر نگاهی دارد به این كتاب كه از نظر شما گرامیان می گذرد.

در فرهنگ های باستانی و كهن، همان گونه كه موسیقی در حوزه اساطیر و نمادها قابل بررسی است، سازها نیز خصلتی این گونه دارند.
در این گونه فرهنگ ها كه ردپای آن را در برخی فرهنگ های امروزین نظیر مشرق زمین و سرزمین های آفریقایی می توان جست وجو كرد، سازها نه فقط ابزار اجرا كه جنبه آیینی- اسطوره ای داشته و اهمیت فراوان دارند. در اغلب نوشته های موسیقایی در این زمینه، اهمیت سازها و شناخت آنها مورد توجه قرار گرفته است. در نوشته های كورت زاكس مسأله جنسیت سازها و ارتباط آن بااسطوره مرد و زن طرح شده است. هورن بوتسل به مطالعات فرهنگی و ارتباط فرهنگی مردمان و نقش سازها در این میان، توجه شایان داشته است. به عنوان مثال «او با پیدا كردن نوع خاصی از نی لبك در شمال غربی برزیل و پولینزی به این نتیجه رسید كه این دو فرهنگ روزگاری با یكدیگر در ارتباط بوده اند.»

ارتباط سازشناسی با زبان شناسی، تاریخ و خویشاوندی فرهنگ ها بر محققان پوشیده نیست. برونو نتل نیز در كتاب مبانی موسیقی شناسی و قومی چنین می گوید:« پژوهش درباره سازها در حقیقت، بیش از حد انتظار اتنوموزیكولوژی جالب است و ضروری است كه هر پژوهنده فرهنگ موسیقایی برای این جنبه از تحقیقات، حتی به قیمت از دست دادن سایر جنبه های زندگی موسیقایی، اهمیت ویژه ای قایل شود. شناخت سازها یكی از كلیدهای اساسی فهم تاریخ موسیقی سنتی فرهنگ های مختلف است. »

با این حال، نوپا بودن پژوهش در موسیقی ایران (در دوران معاصر)، امكان پژوهش های گسترده در این زمینه را محدود ساخته است. نوشته های پراكنده و تاریخی حسن مشحون و روح الله خالقی، حسین علی مداح و امین شهمیری كه در كتاب یا مجله های موسیقی سالیان گذشته چاپ شده است، شاید تنها موارد معدود در این دوره باشد. همچنین دست نوشته های دكتر مسعودیه كه بعد از فوت ایشان چاپ شد. با این توضیحات، اهمیت و اعتبار كتابی نظیر دایره المعارف سازهای ایران، تألیف محمدرضا درویشی بهتر و بیشتر نمایان می شود. كتاب اخیر مجموعه ای است كه به نقل از مولف ده جلد را شامل می شود و تاكنون دو جلد آن به چاپ رسیده است.
جلد اول در سال
۸۰ منتشر شده و اختصاص به سازهای زهی نواحی مختلف ایران داشت. در زمستان گذشته جلد دوم این مجموعه كه به سازهای كوبه ای تعلق دارد، چاپ و منتشر شد. با مقدمه ای كه گذشت و اهمیت سازشناسی و پرداختن به سازها در علم اتنوموزیكولوژی، جامعه بین المللی اتنوموزیكولوژی كه مشهورترین و مهم ترین نهاد رسمی این علم محسوب می شود، در سال ،۲۰۰۲ جایزه كتاب سال خود را به این اثر اختصاص داد، نكته جالب آن كه، این اولین بار است كه اثری مكتوب از یك موسیقیدان ایرانی، به دریافت چنین عنوانی در سطح بین المللی نائل می شود. مؤلف در مقدمه جلد اول، توضیحات مبسوطی پیرامون تاریخ رده بندی سازها و سمبولیسم آنها ارائه می دهد. در جلد دوم در مقدمه به تفكیك هر منطقه، نام مطلعان و موسیقیدانان نواحی كه مورد استناد بوده اند آمده است. رعایت امانت داری و ذكر نام بیش از سیصد نفر، نوعی قدردانی و تشكر از این هنرمندان گمنام است.
جلد دوم در دو بخش مجزا، شامل سازهای كوبه ای پوست صدا و سازهای كوبه ای خود صدا است. رده بندی هر بخش در ابتدا ارائه شده و سپس به تشریح سازهای كوبه ای مناطق مختلف ایران پرداخته شده است. ضمن آن كه در مواردی با نگاهی متفاوت در رده بندی و طبقه بندی سازها مواجهیم. در این مورد مولف چنین می گوید:« از ویژگی های دیگر این كتاب سیستماتیك، نگاه از پایین به بالاست. براین اساس، ابتدا كلیه سازهای هم خانواده مورد شناسایی قرار گرفته و طبقه بندی براساس خصوصیات واقعاً موجود و حتی جدید سازها صورت گرفته است، نه این كه سازهای موجود به زور در قالب رده بندی های شناخته شده قرار گرفته باشند.»

در جلد دوم دایره المعارف سازها با مجموعه ای وسیع از سازهای كوبه ای نواحی مختلف شامل انواع دهل ها، دایره ها، دف ها، نقاره، سنج، هاون، ناقوس، طشت، دمام و همچنین سازهایی بسیار نادر و منحصر به فرد نظیر جوغ (پوست صدایی از جنس سنگ)، درك (دایره ای دو طرفه)، طبل زلزله (پوست صدایی با دو، سه، چهار و شش دهانه) روبه رو می شویم. در این كتاب برای شناخت ساز هر منطقه، پس از نقشه جغرافیایی و مشخصات رده بندی ساز، توضیحاتی در مورد منطقه، ویژگی های ظاهری و ساختاری ساز، تكنیك های اجرایی، موارد دو نوع استفاده ساز و ساختمان و جنس و مواد تشكیل دهنده ساز آمده است.

جدول اندازه ها، نمودارها و تصاویر زوایای مختلف ساز، مجموعه را كامل ساخته است. به هر روی كتاب دایره المعارف سازها، نتیجه زحمات موسیقیدان و پژوهشگری است كه حدود دو دهه از عمر خود را در روستاها و نقاط مختلف ایران به سفر، تحقیق و مطالعه پرداخته است.
با توجه به آن كه درویشی بیش از آن كه پژوهشگر باشد، موسیقیدان و آهنگساز برجسته ای است، نوع نگاه و درك و دریافت او بی تردید متفاوت تر از پژوهندگانی است كه صرفاً با نگاه پژوهشی به بررسی موضوعات این چنین می پردازند و با وجوه علمی و اجرایی موسیقی بیگانه اند. همین نگاه جنبه های متفاوتی را در كتاب نمودار ساخته است
     
   
 
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:20
موسيقي
شانون کرفمن، ستاره نوظهور گیتار الکتریک 
شانون کرفمن(Shannon Curfman )، گیتاریست و خواننده آمریکای سبک بلوز و راک متولد ۳۱ جولای ۱۹۸۵ در Fargo واقع در North Dakota است. وی در سال ۱۹۹۹ اولین آلبوم خود را با نام Loud Guitars, Big Suspicions منتشر کرد.
آلبوم او با استقبال روبه رو شد نه به دلیل آنکه او یک گیتاریست و خواننده راک زن بود بلکه او فقط
۱۳ سال داشت!
صدای گیرا و توانای بالای او در نواختن گیتار الکتریک بسیاری از شنوندگان آثار او را متحیر کرد، زیرا قبول کردن این اجرا در سن او خیلی مشکل بود. در سن
۱۴ سالگی برای اشعار، صدای گیرا و با احساس و اجرای آتشین با گیتار جایزه گرفت.
الگو های او در موسیقی
Stevie Wonder،Santana،Prince و Chaka Khan بودند؛ هدف اصلی او در زندگی این است که مانند Sheryl Crow ( خواننده، نویسنده و نوازنده اکثرا ابزارهای موسیقی که Curfman در موسیقی های خود از او تاثیر زیادی گرفته است ) باشد!
Curfman تورهایی با George Thorogood ،Buddy Guy،John Mellencampو The Indigo Girls اجرا کرد. صدای او پخته و آواز او بسیار شبیه خواننده زن معروف راک e.g. Bonnie Raitt
۰۳۹;s است. او علاوه بر نواختن گیتار سراینده ترانه نیز میباشد. از بهترین ترانه های که او سروده No Riders, Change Your Mind, I Don’t Make Promies If You و I’m Coming Home را میتوان نام برد.
او در سرودن نوشته های افسانه ای همچون
I don’t Make promises تبحر خاصی دارد. نکته قابل توجه اینکه او تمام اشعاری را که می خواند می فهمد و این موضوع برای سن او بسیار نادر است.
اگر او بتواند از توانای های خود استفاده کند و ذوق هنری خود را پرورش دهد بزودی یکی از جوانترین سوپر استارها شود.
او مانند
Brithney Spears فقط برای جوانان جذابیت ندارد، او در حال حاضر یکی از متبحر ترین هنرمندان آمریکا است.

در سال
۲۰۰۰ با گیتاریست سبک بلوز Kenny Wayne Shapherd نامزد کرد و برای زندگی به Hollywood Hills در خارج Los Angles رفت. در سال ۲۰۰۶ Curfman با شرکت Prudy Records شروع به فعالیت کرد. پس از مدت زیادی غیبت در عرصه موسیقی ۵ آهنگ را با نام Take It Like A Man در جولای ۲۰۰۶ منتشر کرد. آلبوم کامل او برای انتشار در سال ۲۰۰۷ برنامه ریزی شده است.
او نیز همانند هنرمند معاصر خود
Jonny Lang اهل North dekota بود ولی در Minneapolis، Minnesota زندگی میکند. در حال حاضر او ۲۲ سال دارد و با آهنگ جدید خود که با ویژگی های منحصر به فرد و متفاوت منتشر شده دوباره به صحنه بازگشته است.
درآثار جدید او تجربه و پختگی زیادی مشاهده میشود و با دور شدن از سبک
Funky_blues راه خود را به سوی Rock & Roll میپیماید.
ظهور او در موسیقی چنان جذابیتی داشت که بسیاری از هنرمندان درباره اونقطه نظراتی ارائه دادند:
بزودی یکی از جوان ترین گیتاریست های حرفه ای از
Minneapolis ظهور میکند و او کسی نیست جز Shannon Curfman او فقط ۱۴ یا ۱۵ سال سن دارد و میتواند همانند Chaka Khan یکی از بهترین نوازندگان سبک Funky Blues باشد او باعث ترس من میشود.( Jonny Lang )
بریتنی اسپیرز برو دنبال کارت و صحنه رو خالی کن. دخترک خواننده جدیدی از را رسیده که میتونه در صحنه با تو رقابت کنه. (
Gemma Tarlach , Milwaukee Journal Sentinel,
۱۰/۰۲/۹۹ )
شانون کرفمن راه زیادی رو برای رسیدن به دیگر هم قطاران خود طی کرده ... مهم نیست که اون چند سالشه مهم اینکه او یک استعداد ویژه و یک دوره طلایی رو در پیش داره. (
Times Union, Albany, NY July ۱۹, ۲۰۰۰)
تعداد زیادی هنرمند وارد عرصه میشن اما یکی از اونها میتونه پدیدهای همچون
Curfman باشه.(Yahoo! / Launch)
چطور دختری به این جوانی میتونه آهنگ بنویسه و اینگونه زندگی رو میانبر بزنه؟ (
CNN, Worldbeat )
آلبوم
Loud Guitars, Big Suspicions نشون داد که صدای Curfman ذاتی است و گیتاریستی جدید همچون Lang دوباره ظهور کرده. خواندنش هیجان انگیز و نواختنش آتشین است. (Billboard)
Loud Guitars, Big Suspicions میتواند آغازی برای پدید آمدن یک ملکه جدید در موسیقی باشد. (Genevieve Williams, Amazon.com)
     
   
 
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:17
موسيقي
 قیچك
قیچك یا غیچك و یا غژك, ساز نسبتا مهجوری‌است كه علیرغم اینكه سالها در گروه‌های مختلف از جمله اركستر سازهای ملی (استاد پایور) و عارف و شیدا مورد استفاده قرار گرفته‌است, كمتر به عنوان تكنواز و یا همنواز آواز مطرح شده ‌است.
قیچک لفظی ترکی است و به معنی آواز با گریه و ته گلو می باشد. در نوشته ها, از سابقه حضور قیچک در دوره های ساسانی و دوره ای بعدی صحبت شده است. [
۱]
● نمونه ای از نوازندگی قیچک
استاد روح‌الله خالقی در توضیح سابقه كمانچه اشاره می‌كنند كه در ایران قبل از اسلام, سازی موسوم به غژك یا غژ معمول بوده ‌است. ایشان ذكر می‌كنند كه خود این ساز را در بلوچستان در شهرهای داورپناه و ایرانشهر دیده‌اند كه غیچك نامیده می‌شده‌ است.
طبق نظر استاد خالقی, غیچك سازی است شبیه به كمانچه با آرشه (كمانه) كه از چند تار مو تشكیل شده‌است و تعداد سیمهای آن را بیشتر از كمانچه ذكر می‌كنند. به اعتقاد ایشان این ساز با غیچك اصلی تفاوت دارد و در گذشته بیش از
۲ سیم نداشته‌است. حتی طبق نوشته «لاند» در كتاب تجسس گامهای غرب این امكان وجود دارد كه این ساز در گذشته آرشه‌ای نبوده باشد. فارابی هم در كتاب خود به غیچك اشاره‌ای نمی‌كند ولی از رباب یاد می‌كند كه شبیه به غیچك است و بدون كمان نواخته می‌شود. [۲] البته ساختار رباب و قیچك امروزه تفاوت بسیاری با هم دارد. در فرصتهای آتی به بررسی ساز رباب هم خواهیم پرداخت.
جنس قیچک از چوب توت است. [
۱] امروزه شکم این ساز از دو قسمت مجزا از یکدیگر تشکیل یافته، قسمت تحتانی کوچک تر و به شکل نیم کره است که بر سطح مقطع جلو پوست کشیده شده و روی پوست خرک ساز قرار دارد. قسمت بالائی بزرگ تر، مانند چتری روی قسمت تحتانی قرار گرفته و هر دو قسمت توسط سطحی منحنی از عقب به هم اتصال یافته اند و در نتیجه در جلو یا بین دو قسمت حفره ای تشکیل شده است. سطح جلوئی قسمت بالا، جز در ناحیه وسط که زیر گردن ساز قرار گرفته به صورت دو شکاف پهن باز است. دسته ساز تقریبا در نصف طول خود روی شکم قرار گرفته و نیمه دیگر در بالا به جعبه گوشی ها متصل است و دسته فاقد «دستان» (پرده) است. [۳]
سر متشکل است از جعبه کوچک (محل قرار گرفتن چهار گوشی، هر دو گوشی در یک طرف آن) و یک زائده منحنی شکل برای آویختن ساز که کمی به عقب برگشته و جهتی افقی یافته است.
قیچک اساساً جزو دسته سازهای محلی بوده که در سال های قبل از انقلاب و با حمایت وزارت فرهنگ و هنر وقت, به شهر آورده شده و نه تنها ساختمان و کوک آن را تکمیل و تنظیم کرده اند، بلکه آن را به سه اندازه مختلف «قیچک سوپرانو» به طول
۵۶/۵سانتیمتر، «قیچک آلتو» (۶۳سانتیمتر)، و «قیچک باس» به همان نسبت بزرگ تر ساخته اند .تمام انواع بالا چهار سیمه است. [۳]
طول سیم مرتعش در قیچک سوپرانو=
۳۵/۵، در قیچک آلتو = ۳۷/۵ و قیچک باس ۷۰ سانتیمتر است. وسعت هر یک از انواع حدود سه اکتاو است. قیچک سوپرانو, سازی است که قابلیت تکنوازی و همنوازی هر دو را حائز است ولی دو نوع بعدی (آلتو و باس) بیشتر به منظور همنوازی در ارکستر به کار می رود. آرشه قیچک، پس از استاندارد شدن ساز عینا همان آرشه ویولون است. [۳]
● قیچک باس
قیچک از انواع سازهای محلی است که در سالهای اخیر به شهر آمده و مورد استفاده قرار گرفته است و همانطور كه استاد خالقی اشاره كرده‌اند [
۲] بیشتر در نواحی جنوب شرقی ایران معمول است و در آن نواحی حتی، طبق عقیده و سنت اهالی، برای معالجه امراض به کار می رود. در سطح فوقانی شکم و پشت دسته سوراخ و حلقه ای است که دو تسمه بر آن الصاق می شود یکی از تسمه ها را به کتف چپ و دیگری را به کمر می بندند و ساز در موقع نواختن تقریبا آزاد و آویزان می شود. اما نوازندگان شهری تمایل به استفاده از این تمهید ندارند. [۳]
کوک قیچک محلی ثابت نیست ولی مسلم این که سیم ها تقریبا هیچ وقت نسبت به یکدیگر فاصله پنجم نداشته اند. آرشه (كمانه) در اصل (نوع محلی آن) شبیه به آرشه کمانچه است و امروزه در شهر از آرشه ویولون و ویولنسل در نواختن نوع شهری آن استفاده می شود.

از بین هنرمندانی كه تا به حال در گروه‌های مختلف قیچك نواخته‌اند می‌توان به استاد رحمت‌الله بدیعی، خانمها پروین صالح، پروین شكالور، زنده‌یاد حسین فرهادپور و اردشیر كامكار اشاره كرد
چهارشنبه 14/11/1388 - 15:16
اخبار
همه ی ناگفته های دربی

راسخون: دیدار دربی، ‌شناسنامه فوتبال باشگاهی هر کشور است و ما، ‌اینجا در ایران، ‌ریشه‌‌های هویت فوتبالمان را در قلمرو ساق‌‌های طلایی مردانی جست‌وجو می‌کنیم که سرنوشت شهرآورد تهران را رقم می‌زنند.
 

راسخون: دیدار دربی، ‌شناسنامه فوتبال باشگاهی هر کشور است و ما، ‌اینجا در ایران، ‌ریشه‌‌های هویت فوتبالمان را در قلمرو ساق‌‌های طلایی مردانی جست‌وجو می‌کنیم که سرنوشت شهرآورد تهران را رقم می‌زنند. ‌شماره دربی‌‌های پایتخت به 68 رسیده و در این تاریخ پرهیجان، ‌همواره مردانی ماندگار شده‌اند که اثری جاوید بر این رویداد عظیم گذاشته‌اند. ‌با هم سرنوشت برخی از این ستاره‌‌ها را مرور می‌کنیم.

احمد منشی‌زاده؛ چراغ اول روشن شد

اولین گل تاریخ دربی‌های پایتخت را در 31 مرداد احمد منشی‌زاده برای استقلال به ثمر رساند تا نامش را به گنجینه فوتبال ایران بسپارد. ‌در آن روز پرسپولیس و استقلال در چارچوب مسابقات جام باشگاه‌‌های تهران به مصاف یکدیگر رفته بودند که در نهایت آبی‌پوشان سه بر یک برنده از زمین خارج شدند. ‌

علی پروین ؛ سلطان داربی‌ها

رکورد بیشترین حضور در دربی‌های تهران متعلق به سلطان فوتبال ایران است. ‌علی پروین تا قبل از دربی 67، ‌در 66درصد دوئل‌‌های سرخابی‌‌ها حاضر بوده است! او با 43 حضور در دربی، ‌در شرایطی رکورددار است که از این تعداد 23 عنوان مربوط به دوران مربیگری و 20 عنوان متعلق به سال‌‌های بازیگری وی می‌شود. ‌در عرصه بازیگری بعد از پروین، ‌نیکبخت، ‌پیروانی و فکری با 19 دربی رکورددار هستند. ‌

صفر ایرانپاک؛ مسافر افتخار

مرحوم صفر ایرانپاک با به ثمر رساندن هفت گل در دربی‌های گوناگون برای پرسپولیس، ‌سلطان گل شهرآورد تهران بوده است. ‌خدایش بیامرزد!

احمدرضا عابدزاده؛ مردی که هرگز نباخت

از میان ستاره‌‌های پایدار پرسپولیس و استقلال، ‌این تنها احمدرضا عابدزاده است که با حضوری طولانی مدت در 13 دربی برای هر دو تیم، ‌هیچگاه طعم شکست را نچشیده است. ‌البته عابدزاده با پرسپولیس در حالی دربی پنج اسفند 79 را واگذار کرد که روی نیمکت تیمش شاهد گشوده شدن دروازه فنایی بود!

همایون بهزادی؛ از جنس گل و آتش

همایون خان بهزادی در دربی‌های تهران صاحب دو رکورد متفاوت است. ‌او تنها ستار‌ه‌ای به‌حساب می‌آید که در شهرآورد پایتخت هت‌تریک کرده و البته یگانه بازیکنی به شمار می‌رود که در این رویدادها، ‌دو مرتبه طعم اخراج شدن را چشیده است!

محمود خوردبین؛ جنجال‌‌های آقای جنتلمن

علاقه محمود خوردبین به زدن گل‌‌های زیرطاقی، ‌در دو نوبت برای داوران دربی دردسرساز شد! ابتدا ضربه سرپرست کنونی پرسپولیس در دربی سال 48 مورد قبول قرار نگرفت و سپس شوت مشابه او در شهرآورد سال 53 پذیرفته شد. ‌در هر دو نوبت و به واسطه اعتراض پرسپولیسی‌‌ها در نوبت اول و استقلالی‌‌ها در نوبت دوم، ‌بازی به آشوب کشیده شد!

رضا وطنخواه؛ اولین اخراجی تاریخ

نخستین بازیکنی که کارت قرمز داور را در تاریخ دربی‌ها مقابل خود دید، ‌رضا وطنخواه بود که در 31 مرداد 48، ‌به موزه دربی‌های پایتخت پیوست!

مژدهی‌ها؛ تخصص خانوادگی

جفت برادر در تاریخ دربی‌های تهران شرکت کرده‌اند که از بین تمام آنها تنها یک زوج، ‌یعنی مسعود و عباس مژدهی موفق شدند هر دو با هم در این بازی مهم گلزنی کنند!

مهدی مهدوی‌کیا؛ کوچولوی دربی‌باز

رکورد جوان‌ترین بازیکن دربی تهران در طول تاریخ متعلق به مهدی مهدوی‌کیاست که با 19 سال و 356 روز در شهرآورد 20 تیر 76 پایتخت به میدان رفت.

عزیز اصلی؛ داورکش بزرگ

دروازه‌بان سال‌‌های دور پرسپولیس، ‌تنها بازیکنی است که در تاریخ دربی‌ها دو مرتبه با سیلی، ‌گونه داور مسابقه را نوازش کرده است! در سال 48 ابوالقاسم حاج‌ابوالحسن و در سال 49 مرحوم ارشد برازنده طعم سیلی‌‌های عزیز را چشیدند!

محمد صالحی؛ رکورد سوت

رکورد بیشترین دفعات داوری دربی تهران، ‌متعلق به محمد صالحی است که موفق شده پنج مرتبه این دیدار حیاتی را قضاوت کند. ‌
محسن ترکی؛ آخرین داور ایرانی
آخرین قاضی ایرانی دربی تهران را پس از سال‌ها محسن ترکی بر عهره گرفت که دو تیم به تساوی یک بر یک رسیدند اما قبل از آن مهدی اخوان آخرین کسی بود که بازی برگشت پرسپولیس و استقلال در لیگ آزادگان سال 73 را در هفتم بهمن همین سال داوری کرد. ‌آن رقابت در بندرعباس برگزار ‌شد. ‌

بهادر خان؛ اولین سوت فرنگی

استخدام داور خارجی برای دربی مختص همین سال‌‌های اخیر نیست و ریشه در دهه 40 دارد. ‌اولین بار بهادرخان پاکستانی به‌عنوان داور وارداتی دربی 20 دی ماه سال 47 تهران را سوت زد. ‌
تیلور، ‌بهرامف و پول؛ مردان فینال دنیا در دربی
تا به حال سه داور خارجی که سابقه حضور در فینال جام جهانی را داشته‌اند، ‌برای قضاوت دربی تهران به ایران آمدند. ‌توفیق بهرامف، ‌جک تیلور و ساندرو پول داورانی بوده‌اند که در مسابقه نهایی جام‌‌های جهانی 66، ‌74 و 94 قضاوت کردند و البته برای داوری دربی‌های سال‌‌های 50، ‌55 و 74 خورشیدی به کشورمان سفر کرده و در نقش داور یا کمک‌داور انجام وظیفه کردند. ‌به این لیست می‌توان محمد فنایی را هم افزود.

علی سامره؛ آقای 30 ثانیه

سریع‌ترین گل تاریخ دربی را علی سامره در ثانیه 47 بازی رفت پرسپولیس و استقلال در لیگ دوم حرف‌ه‌ای در تبریز به ثمر رساند. ‌
داریوش مصطفوی؛ اولین سرخابی
داریوش مصطفوی اولین بازیکنی بود که با جابه‌جایی‌اش در سال 49 از استقلال به پرسپولیس بین دو باشگاه نقل مکان کرد. ‌
ناصر حجازی؛ در دربی استخوان ترکاند
بیشترین سال‌‌های حضور در دربی، ‌رکوردی است که به ناصر حجازی تعلق می‌گیرد. او به‌عنوان بازیکن، ‌اولین بار در سوم مهر ماه 49 و آخرین مرتبه در 25 خرداد 65 گام به شهرآورد تهران گذاشت. ‌حجازی با 16 سال حضور در دربی، ‌رکوردی استثنایی به ثبت رسانده است. ‌
ایرانپاک و جباری؛ گل 30 متری
صفر ایرانپاک و علی جباری تنها مردانی بوده‌اند که در تاریخ دربی از فاصله بیش از 30 متر دروازه حریف را باز کردند. ‌
مهدی هاشمی‌نسب؛ آقای دربی

او را می‌توان به نوعی آقای دربی پایتخت نامید. ‌هاشمی‌نسب چهار بار با لباس پرسپولیس دروازه استقلال را باز کرد و بنا به دلایلی در یک قدمی‌تبدیل شدن به اسطوره سرخپوشان، ‌راهی استقلال شد تا در بازی معروف 9 دی 79، ‌این بار سنگر پرسپولیس را فتح‌ کند. ‌
در کنار این ستاره جنجالی، ‌غلام فتح‌آبادی و شاهرخ بیانی هم موفق به گلزنی به هر دو تیم در تاریخ دربی شدند!
دوشنبه 12/11/1388 - 11:0
اخبار
خبر خوش رییس‌جمهور روز چهارشنبه به مردم

معاون اول رییس جمهور و سخنگوی دولت گفت: رییس‌جمهور روز چهارشنبه خبر خوشی را به اطلاع مردم خواهد رساند.هیئت دولت به ریاست دکتر احمدی نژاد لایحه ایجاد استان جدید البرز با مرکزیت شهر کرج و ارتقای بخش گراش...
 


معاون اول رییس جمهور و سخنگوی دولت گفت: رییس‌جمهور روز چهارشنبه خبر خوشی را به اطلاع مردم خواهد رساند.

رحیمی عصر روز یکشنبه بعد از جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران گفت: هیئت دولت به ریاست دکتر احمدی نژاد لایحه ایجاد استان جدید البرز با مرکزیت شهر کرج و ارتقای بخش گراش به شهرستان در استان فارس و ارتقای دهستان سُمَرِین به مرکز بخش در استان اردبیل را تصویب کرد.

معاون اول رئیس جمهور همچنین گفت :در جلسه عصر امروز تشکیلات و ساختار اداری دبیرخانه شورای عالی مبارزه با پولشویی به تصویب رسید.

لایحه تعیین تکلیف وضع ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی، دیگر مصوبه این جلسه بود که تاکنون بر اساس مواد 147 و 148 اصلاح قانون ثبت شکل می گرفت.

دوشنبه 12/11/1388 - 10:58
سياست
احمدیان :صحبت‌های دو پهلو چراغ ‌سبز نشان دادن به دشمن است

با توجه به گذشت 31 سال از انقلاب شكوهمند اسلامی ایران، آگاهی‌های مردم ما نسبت به انقلاب رشد یافته كه این موضوع به صورت جهانی نیز مطرح است. معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور بیان داشت: از سوی...

 معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور گفت: كسی نباید در این فضای غبارآلود با صحبت‌های دو پهلوی خود به دشمنان چراغ سبز نشان دهد، باید شفاف سخن گفت و از سوی دیگر نیز دشمن را شناخت.
به گزارش خبرنگار راسخون از قم، حجت‌الاسلام حسین احمدیان یك‌شنبه شب در حاشیه همایش مبلغان كه در مسجد حضرت خدیجه(س) برگزار شد، در گفتگو با خبرنگاران با اشاره به ایام الله دهه فجر گفت: دهه فجر امسال متقارن با هفته وقف است، از این رو سازمان اوقاف و امور خیریه برنامه‌های بسیار متنوعی را برگزار خواهد كرد.
وی تصریح كرد: با توجه به گذشت 31 سال از انقلاب شكوهمند اسلامی ایران، آگاهی‌های مردم ما نسبت به انقلاب رشد یافته كه این موضوع به صورت جهانی نیز مطرح است.
معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور بیان داشت: از سوی دیگر نیز دشمنان ما نیز كم نیستند و چشم طمع به انقلاب اسلامی ایران دوخته‌اند كه با برنامه‌تر و حساب‌ شده‌تر وارد عرصه شده‌اند.
حجت‌الاسلام احمدیان با بیان اینكه دنیا امروز به سوی دو قطبی شدن در حال حركت است، اظهار داشت: انقلاب به سرعت مسیر خود را طی می‌كند كه در این راستا به تعبیر مقام معظم رهبری هم ریزش داریم و هم رویش.
وی افزود: یك سو موج اسلام خواهی در جهان رواج یافته است و از سوی دیگر نیز دشمنان نظام دست به ناتوی فرهنگی علیه اسلام و نظام اسلامی زده‌اند.
معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور با اشاره به وظایف مردم و به ویژه نخبگان در این شرایط حساس جامعه گفت: تلاش و كوشش بیشتر همراه با بصیرت امری ضروری‌ست كه باید هم مردم و هم نخبگان ما داشته باشند تا بتوانند نقشه‌های دشمنان را خنثی كنند.
حجت‌الاسلام احمدیان با اشاره به فتنه‌های اخیر تصریح كرد: هر چه انقلاب جلوتر رود دشمنی‌ها بر علیه نظام بیشتر خواهد بود و دشمنان نظام نیز با برنامه‌تر وارد عرصه می‌شوند.
وی افزود: در این عرصه باید خواص كه پرچم‌داران انقلاب‌اند با تمام توان و هوشیارانه و با بصیرت وارد عرصه شده تا بتوانند نقشه‌های دشمنان را خنثی كنند.
معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور گفت: باید به گونه‌ای رفتار كنیم تا دشمن‌شناسی خود را افزایش دهیم و در فضای غبارآلود فتنه دشمنان را تشخیص دهیم.
حجت‌الاسلام احمدیان تاكید كرد: امروز نیز مسائل روشن شده است و اگر كسی كوچك‌ترین هوشیاری و بصیرت را داشته باشد، دشمنان نظام را شناسایی خواهد كرد.
وی گفت: امروز دیگر جای صحبت‌های دو پهلو نیست، همه چیز مشخص شده است و همگان فهمیده‌اند كه حق و باطل كدام‌اند.
معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور افزود: باید هوشیارانه عمل كنیم و اجازه ندهیم تا دشمنان نظام علیه كشور و این نظام اسلامی موضع‌گیری كنند.
حجت‌الاسلام احمدیان با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری گفت: كسی نباید در این فضای غبارآلود با صحبت‌های دو پهلوی خود به دشمنان چراغ سبز نشان دهد، باید شفاف سخن گفت و از سوی دیگر نیز دشمن را شناخت.
وی در ادامه به برپایی راهپیمایی مردم در نهم دی ماه اشاره كرد و گفت: مردم در این راهپیمایی عاشورایی نشان دادند كه از برخی خواص جلوتر بوده و توطئه‌ها را تشخیص خواهند داد.
معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه كشور افزود: مردم نشان دادند كه از شناخت كافی از وقایع روز دارند و اجازه كوچك‌ترین حركتی را به دشمنان نخواهند داد.
حجت‌الاسلام احمدیان تاكید كرد: مردم با حضور پرشور خود در این راهپیمایی كه در سراسر كشور رخ داد تمام دشمنان را مایوس كرده و به توطئه‌های آنها پاسخ دادند.
وی گفت: دشمنان كه می‌خواستند از مردم به نفع خود استفاده كنند اما فهمیدند كه مردم مدافع نظام بوده و هرگز اسیر توطئه‌های شوم آنها نخواهند شد.
دوشنبه 12/11/1388 - 10:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته