• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2545
تعداد نظرات : 151
زمان آخرین مطلب : 3893روز قبل
اهل بیت
مناظره اى درباره سجده بر مهر و تربت امام حسین علیه السلام
یكى از علماى اهل تسنّن كه از فارغ التحصیلان دانشگاه ((الازهر)) مصر است به نام ((شیخ محمد مرعى انطاكى )) از اهالى سوریه ، بر اثر تحقیقات دامنه دار به مذهب تشیّع گرایید، و در كتابى به نام ((لماذا اخترت مذهب الشّیعه )) علل گرایش خود را با ذكر مدارك متقن ذكر نموده است ، در اینجا به یكى از مناظرات او با دانشمندان اهل تسنّن پیرامون سجده بر مهرى كه از تربت حسینى است . توجّه كنید:
محمد مرعى در خانه اش بود، چند نفر از دانشمندان اهل تسنّن كه بعضى از آنها از دوستان سابق او در دانشگاه الازهر بودند، به دیدار او آمدند و در آن دیدار، بحث و گفتگوى زیر رخ داد:
دانشمندان : شیعیان بر تربت حسینى سجده مى كنند، آنها به همین علّت كه بر مهر تربت حسینى سجده مى كنند، مشرك هستند.
محمد مرعى : سجده بر تربت ، شرك نیست ؛ زیرا شیعیان بر تربت براى خدا، سجده مى كنند، نه اینكه براى تربت سجده كنند، اگر به پندار شما به فرض محال ، در درون تربت چیزى وجود دارد، و شیعیان به خاطر آن چیز، آن را سجده كنند، نه اینكه بر آن سجده نمایند، البته چنین فرضى ، شرك است ، ولى شیعیان براى معبود خود كه خدا باشد سجده مى كنند، نهایت اینكه هنگام سجده براى خدا، پیشانى را بر تربت مى گذارند.
به عبارت روشنتر: حقیقت سجده ، نهایت خضوع در برابر خدا است ، نه در برابر مهر تربت .
یكى از حاضران (به نام حمید): احسن بر تو كه تجزیه و تحلیل زیبایى نمودى ، ولى این سؤ ال براى ما باقى مى ماند كه چرا شما شیعیان ، اصرار دارید كه بر تربت حسینى سجده نمایید؟ چرا بر سایر چیزها سجده نمى كنید؟ همان گونه كه بر تربت سجده مى كنید؟
محمّد مرعى : اینكه ما بر خاك سجده مى كنیم ، بر اساس حدیثى است كه مورد اتفاق همه فرقه هاى اسلامى است كه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ((جُعِلَتْ لِىَ الاَرضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً)) : ((زمین براى من سجده گاه و پاكیزه قرار داده شده است )).
بنا بر این به اتّفاق همه مسلمین ، سجده بر خاك خالص ، جایز است ، از این رو ما بر خاك سجده مى كنیم .
حمید: چگونه مسلمانان بر این امر اتّفاق نظر دارند؟
محمد مرعى : هنگامى كه رسول خدا صلى الله علیه و آله از مكّه به مدینه هجرت كرد، در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد، آیا این مسجد فرش داشت ؟
حمید: نه ، فرش نداشت .
محمّد مرعى : پس پیامبر صلى الله علیه و آله و مسلمانان بر چه چیزى سجده مى كردند؟
حمید: بر زمینى كه از خاك ، فرش شده بود، سجده مى كردند؟
محمّد مرعى : بعد از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله ، مسلمانان در عصر خلافت ابوبكر و عمر و عثمان بر چه سجده مى كردند؟ آیا مسجد فرش داشت ؟
حمید: نه ، فرش نداشت ، آنها نیز بر خاك زمین مسجد سجده مى نمودند.
محمّد مرعى : بنابراین به اعتراف شما، پیامبر صلى الله علیه و آله در همه نمازهاى خود بر زمین سجده كرده است ، همچنین مسلمانان در عصر او و در عصر بعد از او، روى این اساس ، قطعاً سجده بر خاك ، صحیح است .
حمید: اشكال من این است كه شیعیان ، تنها بر خاك ، سجده مى كنند، آن هم خاكى كه از زمینى گرفته و به صورت مهر در آورده ، آن را در جیب خود مى نهند و بر آن سجده مى نمایند.
محمد مرعى : اوّلاً؛ به عقیده شیعه ، سجده بر هر گونه زمین ، خواه سنگ فرش باشد و خواه زمین خاكى باشد، جایز است .
ثانیا؛ نظر به اینكه شرط است محل سجده پاك باشد، پس سجده بر زمین نجس یا خاك آلود جایز نیست ، از این رو قطعه اى از گِل خشكیده (به نام مهر) را كه از خاك پاك تهیّه شده ، با خود حمل مى كنند، تا در نماز بر خاكى كه مطمئناً پاك و تمیز است سجده كنند، با علم به اینكه آنها سجده بر خاك زمین را كه نجس بودن آن را نمى دانند، جایز مى دانند.
حمید: اگر منظور شیعه ، سجده بر خاك پاك خالص است چرا مقدارى از خاك را حمل نمى كنند، بلكه ((مُهر)) حمل مى كنند؟
محمد مرعى : نظر به اینكه حمل خاك موجب خاك آلودگى لباس مى شود، از این رو خاك را در هر جا بگذارند طبعاً دست و لباس ، خاك آلود مى شود، شیعیان همان خاك را با آب مى آمیزند و گل مى كنند و سپس همان گل در قالب زیبا، خشك مى شود و به صورت مهر در مى آید، كه دیگر حمل آن ، زحمت نیست و موجب خاك آلودگى لباس و دست نخواهد شد.
حمید: چرا شما بر غیر خاك ، مانند حصیر و قالى و زیلو و... سجده نمى كنید؟
محمد مرعى : گفتیم غرض از سجده ، نهایت خضوع در برابر خدا است ، اینك مى گوییم ، سجده بر خاك ، خواه خشكیده (مهر) و خواه نرم ، دلالت بیشترى بر خضوع در برابر خدا دارد؛ زیرا خاك ، ناچیزترین اشیا است ، و ما بالاترین عضو بدن خود (یعنى پیشانى ) را بر پایین ترین چیز (خاك ) در حال سجده مى نهیم ، تا با خضوع بیشتر، خدا را عبادت كنیم ، از این رو، مستحب است كه جاى سجده پایینتر از جاى دستها و پاها باشد، تا بیانگر خضوع بیشتر گردد، و همچنین مستحب است در سجده ، سر بینى خاك آلود شود، تا دلالت بیشتر براى خضوع داشته باشد، بنابراین ، سجده بر قطعه اى از خاك خشكیده (مهر)، بهتر از سجده بر سایر اشیایى است كه سجده بر آن روا است ، چرا كه اگر انسان در سجده ، پیشانى خود را بر روى سجّاده گرانقیمت یا بر قطعه طلا و نقره و امثال آنها و یا بر قالى و لباس ‍ گرانبها بگذارد، از تواضع و خضوعش ، كاسته مى شود، و چه بسا هیچ گونه دلالتى بر كوچكى بنده در برابر خدا نداشته باشد.
با این توضیح : آیا كسى كه سجده بر خاك خشكیده (مهر) مى كند تا تواضع و خضوعش در پیشگاه خدا، رساتر باشد، مشرك و كافر خواهد بود؟ ولى سجده بر چیزى (مانند قالى و سنگ مرمر و...) كه مخالف تواضع است ، تقرّب به خدا است ؟!، هر كس چنین تصوّر كند، تصوّر باطل و بى اساسى نموده است .
حمید: پس این كلمات چیست كه بر روى مهرهایى كه شیعه بر آنها سجده مى كنند، نوشته شده است ؟
محمد مرعى : اوّلاً؛ همه تربتها داراى نوشته نیست ، بلكه بسیارى از آنها بدون نوشته است .
ثانیاً؛ در بعضى از آنها نوشته شده كه : ((سُبْحانَ رَبِىَّ الاَعْلى وَ بِحَمْدِهِ)) كه اشاره اى به ذكر سجده است ، و در بعضى نوشته شده كه این تربت از زمین كربلا گرفته شده ، تو را به خدا سوگند آیا این نوشته ها، موجب شرك است ؟ و آیا این نوشته ها، تربت را از خاكى كه سجده بر آن صحیح مى باشد، خارج مى كند؟
حمید: نه ، هرگز موجب شرك و عدم جواز سجده بر آن نیست ، ولى یك سؤ ال دیگر دارم و آن اینكه در تربت زمین كربلا، چه خصوصیّتى وجود دارد، كه بسیارى از شیعیان مقیّد هستند تا بر تربت حسینى ، سجده كنند؟
محمد مرعى : رازش این است كه در روایات ما از امامان اهلبیت علیهم السلام نقل شده كه : ارزش سجده بر تربت امام حسین علیه السلام بر تربتهاى دیگر بیشتر است .
امام صادق علیه السلام فرمود: ((اَلسُّجُودُ عَلى تُرْبَةِ الْحُسَیْنِ یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعِ)) : ((سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را مى شكافد))(1) یعنى موجب قبولى نماز، و صعود آن به سوى آسمان مى گردد.
نیز روایت شده كه : ((آن حضرت فقط بر تربت حسین علیه السلام سجده مى كرد، به خاطر تذلّل و كوچكى در براى خداى بزرگ )).(2)
بنابراین ، تربت حسین علیه السلام داراى یك نوع برترى است كه در تربتهاى دیگر، آن برترى نیست .
حمید: آیا نماز بر تربت حسین علیه السلام موجب قبول شدن نماز در پیشگاه خدا مى شود، هر چند باطل باشد؟
محمد مرعى : مذهب شیعه مى گوید: نمازى كه فاقد یكى از شرایط صحّت نماز باشد، باطل است و قبول نخواهد شد، ولى نمازى كه داراى همه شرائط صحّت است ، اگر در سجده اش بر تربت امام حسین علیه السلام سجده گردد، قبول مى شود و موجب ارزش و ثواب بیشتر خواهد شد.
حمید: آیا زمین كربلا از همه زمینها، حتى از زمین مكّه و مدینه برتر است ، تا گفته شود كه نماز بر تربت حسین علیه السلام بر نماز بر همه تربت ها برتر مى باشد؟
محمّد مرعى : چه مانعى دارد كه چنین خصوصیّتى را خداوند در تربت زمین كربلا قرار داده باشد.
حمید: زمین مكّه كه همواره از زمان آدم علیه السلام تا كنون ، جایگاه كعبه است ، و زمین مدینه كه جسد مطهّر پیامبر صلى الله علیه و آله را در بر گرفته است ، آیا مقامى كمتر از مقام زمین كربلا دارند؟ این عجیب است ، آیا حسین علیه السلام بهتر از جدّش پیامبر صلى الله علیه و آله است ؟
محمد مرعى : نه ، هرگز؛ بلكه عظمت و شرافت حسین علیه السلام به خاطر عظمت مقام و شرافت رسول خدا صلى الله علیه و آله است ، ولى راز این كه خاك كربلا برترى یافته این است كه امام حسین علیه السلام در آن سرزمین در راه دین جدّش به شهادت رسیده است ، مقام حسین علیه السلام جزئى از مقام رسالت است ، ولى نظر به اینكه آن حضرت و بستگان و یارانش ، در راه خدا و برپا دارى اسلام ، و استوارى اركان دین ، و حفظ آن از بازیچه هوسبازان ، جانبازى كرده و به شهادت رسیده اند، خداوند متعال به خاطر آن ، سه ویژگى به امام حسین علیه السلام داده است :
1 دعا در زیر قبّه مرقد شریفش به استجابت مى رسد.
2 امامان ، از نسل او هستند.
3 و در تربت او، شفا هست .
آیا اعطاى چنین خصوصیتى به تربت حسین علیه السلام اشكالى دارد؟ و آیا معنى اینكه بگوییم زمین كربلا از زمین مدینه برترى دارد، این است كه بگوییم امام حسین علیه السلام بر پیامبر صلى الله علیه و آله برترى دارد، تا شما به ما اشكال كنید؟!
بلكه مطلب به عكس است ، بنابراین ، احترام به تربت امام حسین علیه السلام احترام به حسین علیه السلام است و احترام به او، احترام به خدا، و جدّ امام حسین علیه السلام یعنى رسول خدا صلى الله علیه و آله است .
وقتى كه سخن به اینجا رسید، یكى از حاضران كه قانع شده بود، در حالى كه شادمان بود برخاست و بسیار سخن مرا ستود و از من تمجید كرد و كتابهاى شیعه را از من درخواست نمود و به من گفت : گفتار تو بسیار بجا و شایسته است ، من خیال مى كردم كه شیعیان ، حسین علیه السلام را برتر از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى دانند، اكنون حقیقت را دریافتم ، و از بیانات زیبا و گویاى شما سپاسگزارم ، از این پس خودم مهرى از تربت كربلا را همراه خود بر مى دارم و بر آن نماز مى خوانم .(3)
--------------------------------------------------
1- بحار الانوار: ج 85، ص 153.
2- همان : ص 158 ارشاد القلوب : ص 141.
3- مناظراتى از شخصیتهاى بزرگ اسلام ، محمد محمدى اشتهاردى : ص 211.
-------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:50
اهل بیت
زیارت عاشوراى بانویى ، عذاب را از اهل قبرستان دور كرد
علامه نورى نوشته : حاج ملا حسن مجاور نجف كه حق مجاورت را ادا كرد و عمرش را در عبادت سپرى كرد، از قول حاج محمد على یزدى به من گفت :
مردى فاضل و صالح به خود پرداخته بود و همیشه در اندیشه آخرت شبها در مقبره بیرون شهر معروف به ((مزار)) كه جمعى از صلحا در آن دفن شده بودند، به سر مى برد.
همسایه اى داشت كه دوران خردسالى را نزد معلم و... با هم گذرانده بودند و در بزرگى گمركچى شده بود، پس از مرگ ، او را در آن گورستان كه نزدیك منزل آن مرد صالح بود به خاك سپردند.
بیش از یك ماه از مرگ گمركچى نگذشته بود كه مرد صالح او را در خواب مى بیند كه او حال خوشى دارد و از نعمتهاى الهى بر خوردار است !
نزد او مى رود و مى گوید: من از آغاز و انجام و درون و بیرون تو باخبرم ، تو كسى نبودى كه درونت خوب باشد و كار زشتت حمل بر صحت شود، نه تقیه و نه ضرورتى ایجاب مى كرد كه بدان شغل اشتغال ورزى و نه ستمدیده اى را یارى رساندى ، كارت عذاب آور بود و بس ، پس از كجا به این مقام رسیدى ؟
گفت : آرى ! چنان است كه گفتى ، من از لحظه مرگ تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم ، اما روز قبل همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفته و در اینجا به خاكش سپردند، اشاره به جایى كرده كه پنجاه قدم از گورش دورتر بوده ، دیشب سه مرتبه امام حسین به دیدنش آمدند.
بار سوم فرمودند: عذاب را از این گورستان بر دارند، لذا من در نعمت و آسایش قرار گرفتم .
مرد صالح از خواب بیدار شده و در بازار آهنگران به جستجوى استاد اشرف مى رود، او را یافته و از حال همسرش مى پرسد، استاد اشرف مى گوید: دیروز از دنیا رفته و در فلان مكان یعنى ((مزار)) به خاكش سپردیم .
مرد صالح مى پرسد: به زیارت امام حسین رفته بود؟ مى گوید: نه . مى پرسد: ذكر مصیبت او مى كرد؟ جواب مى دهد: نه . سؤ ال مى كند روضه خوانى داشت ؟ مى گوید: نه .
مى گوید: از این سؤ الات چه مقصودى دارى ؟ مرد صالح خوابش را نقل مى كند و مى گوید: مى خواهم بدانم میان او و امام حسین چه رابطه اى بوده ؟ استاد اشرف پاسخ مى دهد: زیارت عاشورا مى خواند.(1)
-------------------------------------------------
1- هفتاد و دو داستان از شفاعت امام حسین علیه السلام ، میررضا حسینى : ص 112. داستانهاى مفاتیح الجنان ، اسماعیل محمدى ، ص 40. كرامات امام حسین ، مصطفى اهوازى : ص ‍ 71.
----------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:49
اهل بیت
دیدار امام حسین علیه السلام از قبرستان و عنایت آن حضرت به اهل قبرستان به خاطر زیارت عاشورا
حجة الاسلام والمسلمین آقاى حاج نظام الدینى اصفهانى رحمه الله علیه نوشته اند: روزى منزل حاج عبدالغفور (یكى از حاجى هاى موجه و ملازم آیة اللّه حاج سید محمد تقى فقیه احمد آبادى صاحب كتاب شریف ((مكیال المكارم فى فوائد الدعاء للقائم علیه السلام )) بودم ، یكى از رفقاى ایشان به نام حاج سیّد یحیى مشهور به پنبه كار گفت : برادرم را كه مدتى بود فوت نموده در خواب دیدم با وضع و لباس خوبى كه موجب شگفتى بود.
گفتم : داداش دیگر آن دنیا كلاه چه كسى را برداشتى ؟
گفت : من كلاه كسى را بر نداشتم .
گفتم : من تو را مى شناستم این لباس و این موقعیت از آن تو نیست .
گفت : آرى دیشب شب اول قبر مادر قبر كن بود آقا سیدالشهدا به دیدن آن زن تشریف آوردند و فرمودند: به كسانى كه اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام .
از خواب بیدار شدم نزدیك اذان صبح بود، كارهاى خود را انجام داده و حركت كردم براى تخت فولاد (قبرستان تاریخى و با عظمت اصفهان ) براى تحقیقات سر قبر برادرم رفتم ، بعضى قرآن خوانها كنار قبرها قرآن مى خواندند، از قبرهاى تازه پرسش كردم ، قبر مادر قبركن را معرفى كردند، گفتم : كى دفن شده ؟ گفتند: دیشب شب اول قبر او بوده . متوجه شدم تاریخ با گفته برادرم در خواب مطابق است .
رفتم نزد آقاى قبر كن در تكیه مرحوم آیة اللّه آقا میرزا ابوالمعالى (استاد مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى و صاحب كرامات عجیبه ) كه محاذى قبر آن زن بود، احوالپرسى نمودم و از فوت مادرش سؤ ال كردم ، گفت : دیشب اول قبر او بود.
گفتم : روضه خوانى مى كرد؟ روضه خوان بود؟ كربلا مشرف شده بود؟ گفت : خیر، سؤ ال كرد: این پرسشها براى چى است ؟ خواب خود را گفتم ، گفت : هر روز زیارت عاشورا مى خواند.(1)
-------------------------------------------------
1- زبدة الحكایات ، عبدالمحمد لواسانى : ص 237. حكایاتى از عنایات حسینى ، منصور حسین زاده كرمانى ، ص 111.
----------------------
سه شنبه 19/10/1391 - 20:49
اهل بیت
عنایات غیبى و فراهم شدن وسیله براى خواندن زیارت عاشورا
آقاى حاج ... مردى صالح كه من او را در نائین ملاقات كردم و اهل توسل بود و حالت خوبى داشت و هر وقت با او برخورد كردیم جلسه ما یكپارچه توسل و گریه مى شد و مى گفت : چرا شما آقایان اهل علم كمتر به زیارت عاشورا توجه مى كنید؟! مى گفت : من هر روز صبح مقیّدم زیارت عاشورا را بخوانم . سالى در سفر مشهد از راه كناره مى رفتم ماشین براى نماز نگه داشت من مفاتیح همراه نداشتم ناراحت شدم كه امروز زیارت عاشورا از من ترك مى شود یك وقت نگاه كردم جلوى من پرده اى نمایان شد روى آن زیارت عاشورا نوشته شده بود خیلى خوشحال شدم و زیارت عاشورا را خواندم . موقع نقل این واقعه گریه مى كرد و مى گفت چه بگویم .(1)
-------------------------------------------------
1- زبدة الحكایات ، عبدالمحمد لواسانى : ص 227.،
----------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:48
اهل بیت
سفارش علامه امینى به زیارت عاشورا
فرزند آیت اللّه علامه امینى آقاى دكتر محمد هادى امینى مى نویسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آیت اللّه العظمى علامه امینى نجفى پدر بزرگوارم مؤ لف كتاب الغدیر یعنى سال 1394 هجرى قمرى شب جمعه اى قبل از اذان فجر وى را در خواب دیدم او را شاد و خرسند یافتم جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم : پدر جان ! در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گردید؟ گفتند: چه مى گویى ؟ مجدّداً عرض كردم : آقا جان ! در آنجا كه اقامت دارید كدام عمل موجب نجات شما شد كتاب الغدیر یا سایر تأ لیفات یا تأ سیس و بنیاد كتابخانه امیرالمؤ منین علیه السلام ؟
پاسخ دادند: نمى دانم چه مى گویى قدرى واضح تر و روشن تر بگو. گفتم : آقا جان ! شما اكنون از میان ما رخت بر بسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید در آنجا كه هستید كدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمات و كارهاى بزرگ علمى و دینى و مذهبى ؟
مرحوم علامه امینى درنگ و تأ ملى نمودند سپس فرمودند: فقط زیارت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام .
عرض كردم شما مى دانید اكنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه كربلا بسته ، چه كنم ؟
فرمود: در مجالس و محافلى كه جهت عزادارى امام حسین علیه السلام بر پا مى شود شركت كن ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو مى دهند.
سپس فرمودند: پسر جان ! در گذشته بارها تو را یاد آور ساختم و اكنون به تو توصیه مى كنم كه زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترك و فراموش مكن مرتباً زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان ؛ این زیارت داراى آثار و بركات و فواید بسیارى است كه موجب نجات و سعادت در دنیا و آخرت تو مى باشد و امید دعا دارم فرزندم .
فرزند مرحوم آیت اللّه امینى مى نویسد: علامه امینى با كثرت مشاغل و تأ لیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگى به ساختمان كتابخانه امیرالمؤ منین علیه السلام در نجف اشرف مواظبت كامل به خواندن زیارات عاشورا داشته و سفارش به زیارت عاشورا مى نمودند و بدین جهت من خودم نیز حدود 30 سال است مداوم به زیارت عاشورا مى باشم .(1)
--------------------------------------------------
1- حكایاتى از عنایات حسینى ، منصور حسین زاده كرمانى : ص 52. زبدة الحكایات ، عبدالمحمد لواسانى : 227.
-------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:47
اهل بیت
حل مشكلات دشوار با خواندن زیارت عاشورا
آقاى ... مى نویسد دوبار با مشكلات دشوارى مواجه شدم كه با خواندن زیارت عاشورا همه مشكلاتم حل شد.
اولین توسل :
با سه مشكل مهم رو به رو شدم ، و به شدت از آنها متأ ثر شدم .
1 براى خرید منزل دویست هزار تومان مقروض بودم و در طى نه سال قادر به اداى قرض نبودم .
2 با مشكل سخت دیگرى مواجه شدم كه قادر به گفتن آن نیستم .
3 از لحاظ رزق و روزى در مضیقه بودم .
این مشكلات به من بسیار فشار مى آوردند و براى حل آنها از همه چیز نا امید شدم ، به حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام متوسّل شدن و به ذهنم خطور كرد كه زیارت عاشورا به مدت چهل روز بخوانم ، و ثوابش را به حضرت نرجس خاتون اهدا كنم ، و با شفاعت این خاتون نزد فرزندش امام زمان همه این مشكلات حل شود.
توسل را به این ترتیب آغاز كردم :
هر روز بعد از نماز صبح زیارت امین اللّه را به قصد زیارت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام مى خواندم و سپس زیارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام مى خواندم و سجده زیارت را به جاى مى آوردم ، و دو ركعت نماز زیارت را مى خواندم پس از آن دعاى معروف به دعاى علقمه را مى خواندم ، در روز بیست و هشتم و به طریقه اى شگفت مشكل دوم من حل شد.
در روز سى و هشتم یكى از دوستانم كه به قرض منزلم آگاه بود آمد و حالم را پرسید، سپس مبلغ دویست هزار تومان به من داد و گفت : این مبلغ براى قرض منزل توست .
بعد از چهل روز وضع اقتصادى من نیز بهتر شد، و پس از آن با مشكل اقتصادى مواجه نشدم .
دومین توسّل :
پس از گذشت یك سال از اولین توسّل ، با مشكل دیگرى مواجه شدم : یكى از تجار تهران نزد من آمد و گفت : ما كالاهاى بسیارى براى شما مى فرستیم تا بفروشى و مبالغ آن را ارسال كنى . با بعضى از دوستان و تجار در این باره مشورت كردم گفتند: مبلغ هفتصد هزار تومان به عنوان پیش پرداخت براى او بفرست تا رضایت او را جلب كنى ، من نیز مبلغ یكصد هزار تومان از قرض الحسنه تهیه كردم و یكى از دوستان پانصد هزار تومان به من داد، به هر حال براى او مبالغ را جور كردم و فرستادم و به مدت سه روز منتظر ماندم تا اجناس برسد، اما متأ سفانه برایمان آشكار شد كه تاجر از حقه بازان بوده ، و پس از گرفتن پولها از بانك متوارى شده و بدهى بسیارى دارد كه بالغ بر هفتاد میلیون تومان مى شود... مدّت سه ماه دنبال او جستجو كردیم ولى اثرى از او نیافتیم تا ما را به او برساند.
با استفاده از اولین تجربه ام كه آن را از خواندن زیارت عاشورا به دست آورده بودم ، این بار نیز با همان نیّت و با همان سبك متوسل شدم ، پس از بیست روز این تاجر با من تلفنى تماس گرفت و مبلغ را پس داد، بعد از چند روز او را بازداشت كردند و به تهمت حقه بازى و مال مردم خورى به زندان انداختند، و هیچ طلبى به دیگران مسترد نشد.
مایلم متذكر شوم كه در هر دو بار با قلبى اندوهگین و با قطع امید از همه به وسیله این زیارت به سرور شهیدان متوسل شدم .(1)
-------------------------------------------------
1- زیارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 46 .
----------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:47
اهل بیت
توسل به زیارت عاشورا و تأ ثیر آن در استرداد سهم هاى به سرقت رفته
آقاى حاج سیّد حسن فرزند مرحوم سیّد رضا غرضى ساكن در شهر اصفهان ، و یكى از تجار آنجا مى گوید: از پدر مرحوم من مقدارى از سهم هاى شركت هاى تولیدى را در سال 1325 به سرقت بردند و بعد از مدتى قادر به شناسایى سارق شدند و او را به پلیس تحویل دادند و پس از مدتى به دادگاه بردند و به شش ماه حبس محكوم كردند، ولى سارق به سهم هاى به سرقت رفته اعتراف نكرد.
پدرم به زیارت عاشورا متوسل شد و هر روز پس از نماز صبح زیارت را با صد بار لعن و صد بار سلام و بعد از آن دعاى علقمه را مى خواند. او به مدت چهل روز پى در پى این كار را كرد ولى هیچ خبرى از سهم ها به ما ندادند، پدرم نیز خواندن زیارت را قطع ننمود، تقریباً روز پنجشنبه خواهرم كه بالغ بر یازده سال بود در خواب دید: چهار مرد و یك زن علویّه كه در میان آنها بود از مقابل یك دكان نانوایى گذشتند، و به خواهرم سلام كردند و گفتند: به پدرت بگو سهم ها به او مسترد مى شوند اما باید به عهدش وفا كند.
از این خواب مدتى گذشت ، سارق خواسته بود مقدارى از سهم ها را در بازار بفروشد و همانطور كه مى دانید هر سهمى شماره اى دارد و چون روزنامه ها از قبل شماره هاى به سرقت رفته سهم ها را منتشر كرده بودند مشترى سهم ها به وسیله این شماره ها فهمیده بود كه مالك اصلى این سهم ها سیّد رضا غرضى است و فروشنده همان شخصى است كه به مدت شش ماه محكوم به حبس شده ، بعد از آن او را مجبور كردند تا بقیه سهم ها را نیز تحویل دهد.(1)
-------------------------------------------------
1- زیارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 48 .
----------------------
سه شنبه 19/10/1391 - 20:47
اهل بیت
توسّل به زیارت عاشورا و آسان شدن مسأ له ازدواج
یكى از خطبا و وعّاظ مى نویسد:
قبل از چند سال یك دوست جوان و مؤ من نزد من آمد و حاجت حل نشده اى را مطرح كرد، او گفت : چندى قبل قصد ازدواج كردم ، لیكن هر بار با مشكلات و سختیهایى مواجه شدم . به او گفتم : چون شما نزد كسانى رفته اى كه در شأ ن و مقامت نیستند.
گفت : چنین نیست ، و اگر باور نمى كنید شما برایم پا پیش گذار و از یك خانواده در شأ ن و مقام من برایم خواستگارى كن .
نزد دوستم رفتم كه مطمئن بودم به من پاسخ مثبت مى دهد، از او دخترش را براى این جوان مؤ من خواستم ، در ابتدا موافقت كرد، و بعد از مدتى گفت : مى خواهم استخاره كنم ، و متأ سفانه پاسخ منفى داد.
این ماجرا مرا بسیار اندوهگین كرد، و دوستم به من گفت : دیدى حق با من بود؟ به او گفتم : خودت را ناراحت نكن ، براى برطرف شدن مشكلات بعد از اداى نماز صبح و تعقیبات آن زیارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام بخوان .
شروع به خواندن زیارت كرد، در روز بیست و هفتم خوشحال نزد من آمد و گفت : نزد یكى از خانواده ها رفتم ، و موافقت كردند. آنها و من در نهایت رضایت به سر مى بریم و امروز عصر مراسم خواستگارى برگزار مى شود، مى خواهم شما یكى از شاهدان آن باشید. به او گفتم : پس سیزده روز باقى مانده را فراموش نكن ، شما زندگى مشترك خود را به بركت زیارت عاشورا آغاز كردى ، و در هر زمانى كه با مشكلى در زندگى مواجه شدى براى برطرف شدن آن به زیارت عاشورا متوسل شو، انشاءاللّه حاجت تو بر آورده شود.(1)
-------------------------------------------------
1- زیارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 43 .
----------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:45
اهل بیت
خبر غیبى از ترك زیارت عاشورا
در ماه صفر سال 1409 ه‍ به شهر شیراز رفتم و در خانه حاج مسیح ... اقامت گزیدم ، او مرا مطلع كرد كه : در طى سى سال من همیشه زیارت عاشورا را مى خوانم و دخترى متأ هل در شهر دزفول دارم برایم نوشته كه منزلى در شیراز براى او بخرم ، ولى موفق به این كار نشدم ، بسیار متأ ثر و غمگین شدم ؛ زیرا نتوانستم خواسته اش را بر آورده كنم .
در روز تولد امام على بن موسى الرضا علیه السلام در یكى از منازلى كه درآن مراسم دعا و توسل بر پا بود بسیار گریستم و حاجت خود را عرضه داشتم .
پس از چند روز، خواهرم نزد ما آمد و به من گفت : مردى را دیدم زمین هایى را تقسیم مى كند، و به قیمت مناسب مى فروشد، من نیز براى شما قطعه زمینى را خریدم .
مشغول ساختن آن شدم ، و خواندن زیارت عاشورا را فراموش نمودم .
در یكى از روزها، صبح زود، دخترم تلفنى با من تماس گرفت و گفت : خواندن زیارت عاشورا را ترك كردى ؟ گفتم : چطور؟
گفت : در عالم خواب امام و سرور آزادگان علیه السلام را در صحن و یا در حرم دیدم ، در شكوه و عظمتى وصف ناشدنى داشت و اطرافش اشخاص بسیارى با جاه و جلال بودند، پرسیدم : اینان كیستند؟
گفتند: اینان دوستدار پیشواى سرور آزادگان علیه السلام هستند، به دنبال شما در میان آنها جستجو كردم ولى شما را نیافتم گفتم : پدرم علاقه شدیدى به امام حسین علیه السلام دارد و دایم زیارت عاشورا را مى خواند چرا او را در بین شماها نمى بینم ؟ گفتند: از چند روز قبل ارتباطش با ما قطع شده ، ولى دوباره ارتباطش با ما برقرار مى شود.(1)
-------------------------------------------------
1- زیارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 36 .
----------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:44
اهل بیت
شركت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مجالس زیارت عاشورا
خانم علویّه اى مى گوید: براى زیارت به آرامگاه حضرت زینب ، و حضرت رقیه علیهماالسلام مشرف شدم ، شیفته زیارت سرور شهیدان شدم ، مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم و با حالت روحى خاصى مى گریستم ، یك بار وقتى مشغول خواندن و گریستن بودم ، دیدم گویى دریچه اى برایم گشوده شد و به عالم آخرت پا گذاشتم ، در آن حالت بیدار بودم ، ولى شاهد آن واقعه بودم ، مانند آن كه آن را در عالم خواب دیده باشم :
عده اى از زنان را به همراه مادرم دیدم ، و در این اثنا بانویى بلند قامت با ظاهرى محترم آمد؛ زنان گرد او را فرا گرفتند، هر یك از آنها حاجت و مشكلش را به وى عرضه مى داشت ، من نیز حاجتم را به او عرضه داشتم ، سپس به او گفتم : چرا به مجلس عزادارى ما كه در آن زیارت عاشورا را مى خوانیم نمى آیى ؟
ایشان فرمود: من در مجلس شما شركت مى كنم ، نشانه و دلیل را به من داد. ایشان فرمود: پسر خاله تو و همسرش در مجلس شما حاضر شدند، و براى برطرف شدن حاجتشان نذر كردند كه در حضور یافتن در مجلس زیارت عاشورا و خواندن آن نزد شما تدام داشته باشند. به وسیله خواندن زیارت عاشورا حاجتشان بر آورده شد و منزل جدیدى ساختند، بعد از آن در جلسه هاى خواندن زیارت عاشورا حاضر نشدند و آن را نمى خوانند.
و من مؤ لف صاحب نذر را مى شناسم ، داستان را با همه تفاصیل آن براى او بازگو كردم ، رنگش تغییر نمود و گریست ، به همسرش گفت : گوش كن چه مى گوید و از كجا خبر مى دهد؟! مرد بسیار متأ سف و اندوهگین شد، گفت : اینها كه گفتى درست است ، ما را مشكلات دنیا فرصتى نمى دهد تا نذرمان را ادا كنیم .
-------------------------------------------------
1- زیارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 36 .
----------------------
حیدر قنبرى
سه شنبه 19/10/1391 - 20:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته