• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6580
تعداد نظرات : 457
زمان آخرین مطلب : 3520روز قبل
اهل بیت

علامه مجلسی (ع) می نویسد : «حق همان است كه صدوق و مفید رحمهه الله اظهار داشته و بزرگان بدان باور دارند كه حضرت رضا (ع) به وسیله سم مأمون -كه نفرین خدا بر او دیگر غاصبان و ستمگران باد- شهید شده است.»

علامه سیدمحسن امین (ع) پس از نقل دیدگاههای مختلف در مورد شهادت حضرت می نویسد :

«نظر من این است كه هر چند امام هنگام ورود به طوس ، كسالتی داشتند ، ولی خلیفه از این فرصت بهره جسته و امام (ع) را مسموم ساخته است. چه این كه خلیفه با انعكاس خبر ولایتعهدی در بغداد و بیعت بغدادیان با ابراهیم بن مهدی ، دریافت كه حكومت در شرایط خاصی قرار گرفته و با وجود فضل بن سهل و نیز حضرت رضا (ع) امیدی به بهبودی اوضاع نیست. از این رو ، فضل را كشت و پس از گذشت زمانی ، امام را مسموم كرد و اگر فرض كنیم در امر بیعت با امام (ع) حسن نیت داشته است ، اما حفظ حكومت و سلطنت كه چه بسا صاحب آن در این راه دست به كشتن نزدیكان خود نیز زده‌اند ، مأمون را واداشت تا به كشتن آن بزرگوار اقدام كند.»

یكی از قراین مهم این حقیقت كه شهادت امام به دست مأمون بوده ، این است كه در همان روز شهادت ، مردم اجتماع كرده و همگان بر این عقیده بودند كه خلیفه ، حضرت را مسموم ساخته است.

اهمیت این امر از آن رو است كه مردم حاضر در محیط زندگی امام ، بیش از دیگران موقعیت و شرایط سیاسی امام و مأمون را درك می كردند.

عبدالله بن موسی در نامه ای كه آن روز به مأمون نگاشت ، به این اقدام خلیفه تصریح كرده ، او را عامل قتل معرفی می كند.

از اباصلت هروی نیز سؤال شد : چگونه مأمون به قتل امام رضا (ع) تن داد ، با این كه وی را احترام می‌كرد و او را ولیعهد پس از خود قرار داد!

اباصلت ضمن تأیید قتل امام رضا (ع) به دست شخص خلیفه اظهار داشت :

«اگر خلیفه ، امام را احترام و اكرام می كرد ، از آن جهت بود كه به برتری امام آگاه و معترف بود و اگر ولایتعهدی را به او تفویض كرد ، برای آن بود تا با این عمل وانمود سازد كه حضرت دنیا طلب است ، در نتیجه از توجه مردم به حضرت كاسته شود؛ هر چند چنین نشد ، بلكه با تشكیل محافل علمی ، چهره امام و شخصیت علمی او بر همگان روشن گردید و روز به روز از موقعیت خلیفه كاسته شد تا جایی كه دوست و دشمن امام را شایسته خلافت می دانست. این امر بر خلیفه گران آمد و بر كینه و حسادت او نسبت به حضرت افزود. به ناچار حیله ای اندیشید و امام را مسموم ساخت و به شهادت رساند.»

شهادت امام به وسیله مأمون ، مظلومیتی بود كه به تاریخ شیعه و اهل بیت افزوده شد و بیت دیگری بود كه بر قصیدة شاعران آزاده و حقیقت طلب افزوده گردید و در ادبیات حماسی انعكاس یافت. علاوه بر این ، در مصادر تاریخی سخن از قیامهایی به میان آمده است كه در پی شهادت حضرت و به عنوان خونخواهی برپا شده است.

احمدبن موسی ، برادر امام (ع) با همراهی حدود سه هزار تن و به نقل دیگر ، دوازده هزار تن ، برای خونخواهی حضرت بغداد را ترك گفت و در شیراز با فرماندار منتخب حكومت عباسی درگیر شد و در همین جریان او و برادرش محمد عابد در آن دیار به شهادت رسیدند.

برگرفته از کتاب امام علی بن موسی الرضا(ع)، منادی توحید و امامت، پژوهش:گروه تاریخ اسلام، نگارش:محمد جواد معینی و احمد ترابی

يکشنبه 24/10/1391 - 15:45
اهل بیت

وارد حرم كه می شویم، پیش از هر چیز، چشم مان به ضریحی می افتد كه قبر امام را در برگرفته است. تا آنجا كه می دانیم این ضریح پنجمین ضریحی است كه تاكنون در این مكان نصب شده است. ضریح نخست، ضریحی بود چوبی با تسمه های فلزی و پوششی از صفحات طلا و نقره كه به سال 957 ه.ق به وسیلة شاه تهماسب صفوی بر مزار امام نصب شد. ضریح دوم كه از جنس فولاد و آراسته به نگین های یاقوت و زمرد بود، در سال 1160 0.ق به وسیلة «شاهرخ» نوادة نادرشاه وقف مزار علی بن موسی الرضا (ع) گردید. ضریح سوم در زمان فتحعلی شاه قاجار از جنس فولاد ساخته و نصب شد و ضریح چهارم كه از آهن و مفرغ و با پوششی از طلا و نقره بود، در سال 1338 ه.ش بر قبر امام قرار گرفت. ضریح پنجم كه همین ضریح فعلی است با طراحی استاد «محمود فرشچیان» و اجرای استاد «خدادادزاده اصفهانی» در مدت هفت سال ساخته شده است. این ضریح با 12 تن ورن، ساختاری از چوب و آهن و روكشی از طلا و نقره دارد. بر روی دو كتیبة طلایی آن سوره های «انسان» و «یس» به خط استاد «موحد» نوشته شده و سایر خطوط آن نیز دربردارندة آیات و اسماء الهی است. استاد فرشچیان در طراحی نقوش ضریح از گل های پنج و هشت پر استفاده كرده كه نمادی است از «خمسة طیبه» و «هشتمین حجت خدا». همچنین نقش گل آفتابگردان بر ضریح اشاره دارد به لقب «شمس الشموس» كه از القاب امام رضا (ع) است. جالب است كه بدانید نصب این ضریح نزدیك به دو ماه طول كشید و سرانجام در روز شانزدهم اسفند ماه 1379 همزمان با عید سعید قربان به پایان رسید.

يکشنبه 24/10/1391 - 15:43
اهل بیت

امام رضا(ع) فرموده است:  «درمان چشم زخم (منحصراً) قرائت سوره حمد، معوذتین (سوره فلق و ناس) و آیه­الکرسی است».

امام رضا(ع) فرموده است: «هرگاه یکی از شما مبتلا به سردرد یا کسالت دیگری شود، دو دست مبارک خود را پیش روی گیرد، و سوره­های حمد- توحید- معوذتین را بخواند سپس دو دست خود را به صورت بکشد، خداوند درد او را زایل می­کند».

امام رضا(ع) فرموده است: «هرگاه دچار چشم­زخم شدی، کف دستت را مقابل صورتت قرار ده، و سوره­های حمد- توحید و معوذتین را بخوان سپس هر دو کف دستت را به صورتت بکش. خداوند تو را از گزند آن حفظ می­کند».

 برگرفته از کتاب نماز و دعا از دیدگاه امام رضا(ع) – نویسنده محسن کتابچی

يکشنبه 24/10/1391 - 15:40
اهل بیت

۱- علی                                                                             
                                 
2- ابوالحسن

3- مرتضی

4- سراج الله ( چراغ خدا)

5- نور الهدی ( نور هدایت کننده)

6- قره عین المومنین (نور چشم مومنان)

7- مکیده الملحدین ( خط بطلان کشنده بر اشتباهات و خطاهای ملحدان)

8- کافی الخلق ( کافی برای مردم روی زمین)

9- الرضی (راضی و خشنود)

10- الرضا ( راضی به امر پروردگار)

11- رب السریر (آقا و سید تخت پادشاهی)

12- رب التدبیر( خداوند تدبیر)

13- رئاب التدبیر (درست کننده امور و افکار)

14- الفاضل ( شایسته ترین افراد)

15- الصابر ( صبور)

16- الوفی (اداء کننده معصوم)

17- الصدیق (راستگو)

18- الولی ( بزرگتر و مهتر)


19- وافی ( با وفا )

20- زکی ( پاک، شریف و محترم)

21- سلطان الانس و الجن ( سلطان و مهتر انسان و جن)

22- ضامن الامه (پشتیبان مردم)

23- الداعی الی الله ( دعوت کننده به سوی خداوند)

24- زین المومنین (زینت و افتخار مومنان)

25- غریب الغربا (غریب ترین غریبان)

26- معین الضعفا ( یاری دهنده ضعیفان)

27- الراضی الی الله (راضی به امر خدا)

28- الراضی بالقدر و القضا ( راضی به قدر وقضا)

29- شمس الشموس ( خورشید خورشیدها)

30- انیس النفوس ( همدم انسانها)

31- غیظ الملحدین ( خشم گیرنده بر کافران)

32- ثامن الحجج (هشتمین دلیل و امام معصوم)

33- ثامن الائمه (هشتمین امام)

34- ابوبکر( ابوالصلت هروی می گوید: روزی مامون از من سوالی کرد و من هم در رابطه با سوال، پاسخ دادم که ابوبکر چنین و چنان گفت.مامون از من پرسید: کدام ابوبکر؟ابوبکر ما، یا ابوبکر عامه؟ من پاسخ دادم:ابوبکر ما.عیسی گفت: من از ابوالصلت پرسدم که ابوبکر شما کیست؟ او پاسخ داد: علی بن موسی الرضا(ع) ).

35- علی بن موسی ( علی پسر موسی)

36- ابامحمد (پدر محمد)

37- کفو الملک (پابرجا)

38- عالم آل محمد (دانشمند آل محمد)

39- ابوالحسن ثالث

توضیح: ابوالحسن به حضرت علی(ع)، ابوالحسن اول به حضرت سجاد(ع)، ابوالحسن ثانی به حضرت موسی کاظم(ع) و ابوالحسن ثالث به حضرت رضا(ع) اطلاق می شده است.

40- ابوالحسن ثانی

توضیح: بدلیل هم عصر بودن حضرت موسی کاظم (ع) و حضرت رضا(ع)، امام هفتم را ابوالحسن ماضی و امام هشتم را ابوالحسن ثانی نیز می گفتند.

برگرفته از پایگاه رسمی هیئت مكتب الرضا علیه السلام
يکشنبه 24/10/1391 - 15:39
اهل بیت

امام رضا(ع) فرمود: «نماز دارای چهار هزار مسئله و حد و مرز است».

حدّ هر چیز آن است که خط فاصل و مرزی میان آن با سایر چیزها می­کشد، و آن را چون واقعیتی مستقل نشان می­دهد. نماز حدی دارد. حدّ آن در رعایت صورت ظاهر و باطن آن است. بعضی از این حدود مستحب است و بعضی واجب. مرحوم شهید اول مؤلف کتاب «لمعه» در کتابی حدود واجب نماز را هزار مسئله بیان کرده و همه آنها را در کتاب «الفیه» بر شمرده، و حدود مستحب نماز را نیز سه هزار مسئله ذکر کرده، و آنها را در کتابی جمع کرده و نام آن را «نفلیه» گذاشته است.

نمازی در حد کمال است که با توجه به شرایط و مقدمات و مسائل نماز صورت گیرد و این چنین نماز بازدارنده نمازگزار از گناه و معصیت است.

هر نمازگزاری که شروط و آداب نماز را به طور کامل رعایت کند، و آنچه را که شایسته نماز است به جا آورد، به تمام پاداش و آثار آن می­رسد ولی به هر اندازه که نمازگزار در رعایت این امور کوتاهی کند، خود را از فیض کامل محروم خواهد نمود.

امام رضا(ع) فرمود:

«هرگاه خواستی نماز را به پای داری، پس با بی­رغبتی و کسالت، خواب­آلودگی، عجله و شتاب، بازی و سرگرمی به چیزی به نماز نایست. بلکه نمازی به جا آورد که سکون و حضور قلب و آرامش و تأنّی در آن باشد. بر تو لازم است در نماز خاشع و خاضع باشی، و در پیشگاه خداوند آن جهان خود را خوار و ذیل بدانی به طوری که خشیت و خوف از سیمای تو ظاهر شود، و به وسیله طمأنینه و بر اثر کثرت ترس و ورعی که بر دلت عارض شده است، دو حالت «ترس» و «امید» در تو آشکار گردد. پس در این حالت مقابل پروردگارت همچون بنده فراری گناهکار، که در مقابل مولایش قرار گرفته، بایست و قدمهایت را منظم کن و خود را برای اطاعت از مولایت آماده ساز. و به چپ و راست توجه مکن و فرض کن خداوند تو را می­بیند پس اگر تو خدا را نمی­بینی او تو را می­بیند. با ریش و سایر اعضاء و جوارحت بازی نکن و انگشتانت را به صدا در نیاور، و بدنت را خارش مده و با بینی­ات بازی مکن (در حال گرفتگی بینی نماز نخوان) و با لباست هم بازی مکن، و لثام زده نماز نخوان (مبادا چیزی در دهانت باشد که مانع اظهار صحیح کلمات و یا مخارج حروف باشد) و برای زنان نیز روا نیست که با نقاب و روبند نماز بخوانند و چشمت را در نماز هنگامی که ایستاده­ای به موضع سجده بیفکن و در هنگام نماز از خودت جزع و ترس ظاهر کن و با دارا بودن این حالات ویژه نشان بده که تو راغب به خدا هستی و به وی عشق می­ورزی، در حال قیام گاهی به این پا، و گاهی به آن پا تکیه مکن و همچون کسی که می­خواهد با نماز وداع کند نماز بگزار طوری که دیگر موفق به ادای آن نمی­شوی.

بدان به یقین تو در برابر خداوند جبّار هستی، بنابراین به چیزی از اشیاء به بازی مشغول مشو و حدیث نفس مکن (چیزی غیر از یاد خدا را در درونت راه مده) و دلت را از همه چیز غیر از یاد خدا و عبادت او فارغ مکن، و باید که فقط به کار نماز بپردازی و حقّ آن را کاملاً ادا نمایی.

در حال نماز، به هنگام قیام دستهایت را روی رانهای پایت قرار ده و در افتتاح نمازت تکبیر بگو و دستهایت را تا نرمه گوش بلند کن، به طوری که انگشتهای ابهامت از گوش و مقابل آن تجاوز نکند و در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند و اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست که دستها از سر هم تجاوز نکند.

هرگاه به رکوع رفتی، پس دستهایت را بر زانوهایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهایت را جمع کن و از محاذی زانوها و پاها خارج مکن و هنگام برخاستنت از رکوع به تمام قامت بایست تا آنکه مفاصلت کاملاً به مکان اصلی خود بر گردد، و عروق و رگها جابجا شود و سپس در سجده جبین و پیشانیت و کف دستهایت را بر زمین بگذار، و انگشتان دستهایت را هنگام سجده ببند، و به طرف قبله قرار ده و هرگاه نشستی، پس به قسمت راست بدن ننشین، بلکه طرف راست را بلند کن و بر طرف چپ بگذار و بر نشیمنگاه خود بنشین و دست روی دست مگذار، بلکه دستهایت را آزاد کن و مستقیم بر رانها بگذار، زیرا دست روی دست گذاشتن، عمل اهل کتاب است.در هنگام نماز خمیازه مکش، و دست و پا دراز مکن و آروغ نزن.و هرگاه این دو بر تو فشار آوردند، با سعی و کوشش از بروز آن جلوگیری کن و هرگاه عطسه کردی پس «الحمد لله» بگو و در موضع سجده­ات حرکت نکن و به جلو و عقب نرو، بلکه ثابت و بی­حرکت باش.

و در حالی که (از لحاظ پساب و یا پیشاب در تنگنا و یا) محصور هستی به نماز نایست و اگر در نماز بودی و احساس فشار و ناراحتی از اخبثین نمودی، از نماز منصرف شو مگر اینکه بتوانی با تحمل آن حالت، بدون اینکه زیان و خللی به نمازت برسد، به نماز خود ادامه دهی.

هرگاه که به نماز ایستادی، با تمام توجه قلبی و درونی به خداوند روی آور، تا خداوند نیز به تو روی آورد و برای نماز، وضوی شاداب و کامل بساز.

و هرگاه خواستی سجده کنی پیشانیت را بر خاک بگذار. هرگاه به نمازت روی آوردی، و با توجه و حضور کامل قلبی به نماز ایستادی، و آداب و شرایط نماز را حفظ کردی و با همه وجودت به سوی خدا رفتی، او نیز با همه رحمت و مغفرت و عنایتش به تو روی خواهد آورد و هرگاه از خدا روی گردان شوی، خداوند نیز از تو روی گردان شود و تو را به حال خود رها خواهد کرد.

برگرفته از کتاب نماز و دعا از دیدگاه امام رضا(ع) – نویسنده محسن کتابچی

يکشنبه 24/10/1391 - 15:24
اهل بیت

در مزار بحار از كامل الزیارة از ابى هاشم جعفرى روایت شده كه وارد شدم بر حضرت هادى ع در حالى كه آن بزرگوار تب دار و علیل بود. فرمود یا اباهاشم بفرست مردى از دوستان ما را كه برود به حائر آقا ابى عبداللّه الحسین ع و دعا كند براى شفاى من ، گفت : حسب الامر از خدمت حضرت مرخص شدم و در بین راه با على بن هلال برخورد كردم ، گفته هاى حضرت را به او گفتم و از او التماس كردم كه به حائر آقا سید الشهداء ع برود گفت سمعا و طاعه ، چشم آقاجان ولى من مى گویم كه حضرت هادى ع از حائر آقا امام حسین ع افضل تر است بنابراین از او جدا شدم و برگشتم خدمت آقا امام هادى ع و ماجرا را براى حضرت عرض كردم و گفتم كه على بن هلال همچنین گفت : حضرت هادى از حائر افضل تر است . حضرت فرمود: به او بگو كه پیغمبر ص از خانه كعبه و از حجر الاسود بهتر بود اما در عین حال دور خانه كعبه طواف مى كرد و استلام حجر مى نمود. بدانكه براى خدا بقعه هائیست كه خدا دوست دارد در آن بقعه ها دعا شود و اجابت فرماید و حائر آقا ابى عبداللّه الحسین ع از آن بقعه هائیست كه دعا مستجاب مى شود.(1)
گفت اى حبیب دادگر اى كردگار من

امروز بود در همه عمر انتظار من

این خنجر كشیده و این حنجر حسین

سر و جان براى تست نیاید بكار من

گو تارهاى طره اكبر بباد رو

تا یاد تست مونس شبهاى نار من

عیسى اگر ز دار بلا زنده برد جان

این نقد جان بدست سر نیزه دار من

در گلشن جنان بخلیل اى صبا بگو

بگذر بكربلا و ببین لاله زار من

-------------------------------------------
1-توسلات، ص 116.
-----------------------------------
على میر خلف زاده

يکشنبه 24/10/1391 - 13:56
اهل بیت

در كتاب مفاتیح الجنان به سند معتبر روایت شده كه شخصى گفت حضرت امام رضا ع براى من از خراسان بسته متاعى فرستاد چون بسته را باز كردم دیدم در میان آن خاكى بود، از آن مردى كه بسته را آورده بود پرسیدم كه این خاك چیست ؟ گفت : خاك قبر حائر امام حسین ع است ، تا به حال نشده كه حضرت چیزى براى كسى بفرستد و در میان آن جامه و لباسها یك مقدار تربت حائر حسینى ع نگذارد و مى فرماید این تربت امان است از بلاها باذن و مشیت خداوند متعال .(1)
ما را بود به خانه دل آروزى تو

از خاك كربلاى تو جوئیم بوى تو

بوئیم خاك كوى تو اى شاه كربلا

گیریم شمه اى زگلستان كوى تو

قبر تو در دلى است كه با مهرت آشناست

آن دل كه هست روى امیدش بسوى تو

بى گوهر ولاى توكس را چه آبرو

كز مخزن ولاست ، دُرّ آبروى تو

نام تو بر كتیبه آفاق نقش بست

با خامه جلال زخون گلوى تو

-------------------------------------------
1-توسلات، ص 88.
-----------------------------------
على میر خلف زاده

يکشنبه 24/10/1391 - 13:56
اهل بیت
ام‌ّ كلثوم‌ وقتی‌ وارد مدینه‌ شد، گریه‌ می‌ كرد ومی‌ گفت‌:
مدینة‌ جدّنا لاتقبلینا فبالحسرات‌ والاحزان‌ جئناا
اَلافاخبِرنارسول‌ اللّه‌ عنّا بانّا قدفجعنا فی‌ ابینا
وان‌ّ رجالنا بالطف‌ّ صَرعی "بلارؤس‌ وقدذبحوا البنینا
واَخبِر جدّنا انّا اَسرنا وبعدالاسر یاجدّاه‌ سبینا
ورهطك‌ یا رسول‌ اللّه‌ اضحوا عرایا بالطفوف‌ مسلبینا
وقدذبحوا الحسین‌ ولم‌ یُراعواجنابك‌ یارسول‌ اللّه‌ فینا
و...
یعنی‌: ای‌ مدینه‌ پیامبر! مارا قبول‌ نكن‌! ماباحسرت‌ واندوههاآمده‌ ایم‌. پیامبررا از حال‌ ما باخبركن‌ كه‌ مادرمورد پدرمان‌دچارفاجعه‌ شده‌ ایم‌. مردان‌ ما در سرزمین‌ داغ‌، بدون‌ سر افتاده‌اند وپسران‌ مارا سر بریده‌ اند!
وبه‌ جدّما خبربده‌ كه‌ ما اسیرشدیم‌ وبعداز اسارت‌، زندانی‌گشتیم‌! وگروه‌ تو ای‌ پیامبر! درحالی‌ روز برآنان‌ گذشت‌ كه‌عریان‌ وغارت‌ زده‌، برریگهای‌ گرم‌، افتاده‌ اند!
ای‌ رسول‌ خدا! حسین‌ (ع‌) را ذبح‌ كردند ومراعات‌ تورا دربارة‌ما نكردند!
همچنین‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ ام‌ّ كلثوم‌ به‌ مسجد پیامبر رفت‌ وباگریه‌ عرض‌ نمود: السلام‌ یا جدّاه‌! من‌ خبر شهادت‌ فرزندت‌حسین‌ (ع‌) را آورده‌ ام‌.
دراین‌ موقع‌، صدای‌ ناله‌ ای‌ از قبر بلند شد كه‌ مردم‌ با شنیدن‌ آن‌صدا گریه‌ وزاری‌ سر دادند.
امام‌ سجّاد (ع‌) نیز بر قبر جدّش‌ آمد وصورتش‌ را برآن‌ گذاشت‌وگریه‌ كرد وفرمود: ای‌ جدّ بزرگوارمن‌! ای‌ بهترین‌ انبیاء مرسل‌! باتو درددل‌ می‌ نمایم‌! محبوب‌ تو، حسین‌ (ع‌) كشته‌ شد ونسل‌تو از بین‌ رفته‌ است‌! درحالی‌ توراصدا می‌ زنم‌ كه‌ محزون‌وهراسان‌ واسیرم‌ واحدی‌ نیست‌ كه‌ ازما حمایت‌ كندوطرفداری‌ نماید! مارا اسیر كردند، انگونه‌ كه‌ كنیزان‌ را اسیرمی‌ كنند وآنچنان‌ ناراحتی‌ وآزار به‌ ما رسید كه‌ استخوانهاتحمّل‌ ندارد.
يکشنبه 24/10/1391 - 13:51
اهل بیت
عزاداری ام البنین
ام‌ّ البنین‌، مادر ابوالفضل‌ (ع‌) وعبداللّه‌ وعثمان‌ وجعفر، بعد ازشنیدن‌ خبر شهادت‌ پسرانش‌، برای‌ عزاداری‌ به‌ قبرستان‌ بقیع‌می‌ رفت‌ ومشغول‌ نوحه‌ وزاری‌ می‌ شد. انچنان‌ عزاداری‌ اوسوزناك‌ بود كه‌ حتی‌"ّ مروان‌، دشمن‌ اهل‌ بیت‌ با شنیدن‌ ناله‌ های‌ به‌ گریه‌ می‌ افتاد. ام‌ّ البنین‌ می‌ گفت‌:
لاتدعونی‌ ویك‌ ام‌ّ البنین‌ تذكرینی‌ بلیوث‌ العرین‌
كانت‌ بنون‌ لی‌ ادّعی‌" بهم‌ والیوم‌ اصبحت‌ُ ولامِن‌ بنین‌
اربعة‌ٌ مثل‌ نسور الربی‌" قد واصلوا الموت‌ بقطع‌ الوتین‌
تنازع‌ الخرصان‌ اشلائهم‌ فكلّهم‌ امسی‌" صریعاً طعین‌
یالیت‌ شعری‌ اَكما اَخبروا ان‌ّ عبّاساً قطیع‌ الیمین‌؟
یعنی‌: دیگر بمن‌ ام‌ّ البنین‌ (مادرپسران‌) نگوئید! زیرا بیاد شیران‌بیشه‌ می‌ افتم‌! زمانی‌ پسرانی‌ داشتم‌ كه‌ به‌ آنهامرا می‌ خواندند! ولی‌ امروز من‌ پسری‌ ندارم‌! چهار فرزند كه‌ مثل‌ كركس‌ ها، بلندهمّت‌ بودند، ولی‌ با قطع‌ رگشان‌ بشهادت‌ رسیدند. نیزه‌ های‌باریك‌ وتیز برای‌ بشهادت‌ رساندن‌ آنها نزاع‌ می‌ كردند وشب‌همة‌ آنان‌ بشهادت‌ رسیدند! ای‌ كاش‌! همانطور كه‌ بمن‌ گفته‌ اند، می‌ فهمیدم‌ كه‌ دست‌ راست‌ عبّاس‌ (ع‌) قطع‌ شده‌ است‌؟
-----------------------
محمد تقی صرفی
يکشنبه 24/10/1391 - 13:50
اهل بیت

سلام امام زمان علیه السلام بر تربت امام حسین علیه السلام
در عظمت حسین و قبول تقرب و اخلاص او در پیشگاه خدا همین بس كه خداى در خاك حسین علیه السلام شفا قرار داده. در این زمینه اسناد بسیارى وجود دارد كه در دسترس ترین آنها زیارت منسوب به امام زمان علیه السلام است:
السلام على من جعل الله الشفاء فى تربته؛ سلام بر (حسین) كسى كه خداوند در تربت او شفاء قرار داده است.
از امام باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود:
ان الله تعالى عوض الحسین من قتله: اءن جعل الامامة فى ذریته و الشفاء فى تربته، واجابة الدعاء عند قبره؛
خداوند تبارك و تعالى در پاداش قتل حسین این عوض را معین فرمود:
كه امامت را در ذریه او قرار داد، و در تربت او شفا قرار داد، و در كنار قبرش ‍ وعده اجابت به در خواست ها داد.
يکشنبه 24/10/1391 - 13:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته