• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 723
تعداد نظرات : 303
زمان آخرین مطلب : 5223روز قبل
محبت و عاطفه

زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشک به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم

جمعه 19/4/1388 - 10:19
محبت و عاطفه

هیچكس لیاقت اشكهای تو را ندارد و كسی كه چنین ارزشی دارد باعث اشك ریختن تو نمی شود اگر كسی تو را آنطوركه

میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست كه تو را با تمام وجودش دوست ندارد دوست واقعی كسی است كه دستهای تورابگیردولی قلب تورالمس كند

 بدترین شكل دلتنگی برای كسی آن است كه در كنار او باشی و بدانی كه هرگزبه اونخواهی رسید

جمعه 19/4/1388 - 10:18
محبت و عاطفه

چقدرعجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمی یاره تا گریه

نکنی کسی نوازشت نمی کنه تا فریاد نکشی کسی به طرفت برنمی گرده تا قصد

رفتن نکنی کسی به دیدنت نمی یاد و تا وقتی نمیری کسی تورو نمی بخشه

جمعه 19/4/1388 - 10:16
محبت و عاطفه

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم

جمعه 19/4/1388 - 10:14
محبت و عاطفه

روز اول گل سرخی برام اوردی گفتی برای همیشه دوستت دارم روز دوم گل زردی برایم اوردی گفتی دوستت ندارم روز سوم گل سفیدی برایم اوردی و سر قبرم گذاشتی و گفتی منو ببخش فقط یه شوخی بود

امیدوارم دوستان خوششون بیاد؟؟؟

جمعه 19/4/1388 - 10:7
محبت و عاطفه

سلام سلامی از قلب شکسته از قلبی دور

 افتاده همچون کبوتری سبکبال که دراسمان عشق به پروازدرامده است سلامی به بلندای اسمان


 و به زلال و خلوص چشمه ساران سلامی به لطافت گرمای بهاری سلامی همچو بوی خوش


اشنایی سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر دل

 

امیدوارم دوستان خوششون بیاد؟؟؟

جمعه 19/4/1388 - 10:4
محبت و عاطفه

 

اگر بار گران بودیم و رفتیم اگر نامهربان بودیم و رفتیم


گرچه این دنیا ندارد اعتباری این را نوشتم تا بماند یادگاری

جمعه 19/4/1388 - 10:2
محبت و عاطفه

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را افرید

 

 امیدوارم دوستان خوششون بیاد؟؟؟ 

جمعه 19/4/1388 - 10:1
فلسفه و عرفان

حکمت 150


ضدّ ارزش‏ها و هشدارها
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود:


(مردى از امام در خواست اندرز کرد.) از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر مى‏اندازد، در دنیا چونان زاهدان، سخن مى‏گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است،


 اگر«» نعمت‏ها به او برسد سیر نمى‏شود، و در محرومیّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکر گزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است. دیگران را پرهیز مى‏دهد اما خود پروا ندارد به فرمانبردارى امر مى‏کند اما خود فرمان نمى‏برد،


 نیکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکى از گناهکاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى‏دارد، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشارى دارد،


اگر بیمار شود پشیمان مى‏شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانى‏هاست در سلامت مغرور و در گرفتارى نا امید است اگر مصیبتى به او رسد به زارى خدا را مى‏خواند. اگر به گشایش دست یافت مغرورانه از خدا روى بر مى‏گرداند، نفس به نیروى گمان ناروا،


 بر او چیرگى دارد، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمى‏گردد. براى دیگران که گناهى کمتر از او دارند نگران، و بیش از آنچه که عمل کرده امیدوار است. اگر بى نیاز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهیدست گردد، مأیوس و سست شود.


 چون کار کند در آن کوتاهى ورزد، و چون چیزى خواهد زیاده روى نماید، چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر گزیده، توبه را به تأخیر انداز، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزیند، عبرت آموزى را طرح مى‏کند امّا خود عبرت نمى‏گیرد در پند دادن مبالغه مى‏کند امّا خود پند پذیر نمى‏باشد. سخن بسیار مى‏گوید، امّا کردار خوب او اندک است


براى دنیاى زودگذر تلاش و رقابت دارد امّا براى آخرت جاویدان آسان مى‏گذرد سود را زیان، و زیان را سود مى‏پندار از مرگ هراسناک است امّا فرصت را از دست مى‏دهد گناه دیگرى را بزرگ مى‏شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک مى‏پندارد، طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ مى‏داند مردم را سرزنش مى‏کند، امّا خود را نکوهش نکرده با خود ریاکارانه بر خورد مى‏کند


 خوشگذرانى با سرمایه‏داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زیان دیگران حکم مى‏کند امّا هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد، دیگران را هدایت امّا خود را گمراه مى‏کند، دیگران از او اطاعت مى‏کنند، و او مخالفت مى‏ورزد، حق خود را به تمام مى‏گیرد امّا حق دیگران را به کمال نمى‏دهد، از غیر خدا مى‏ترسد، امّا از پروردگار خود نمى‏ترسد



مى‏گویم: (اگر در نهج البلاغه جز این حکمت وجود نداشت، همین یک حکمت براى اندرز دادن کافى بود این سخن، حکمتى رسا، و عامل بینایى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب اندیشه است.
جمعه 19/4/1388 - 0:42
فلسفه و عرفان
حکمت 149

ضرورت خودشناسى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: نابود شد کسى که ارزش خود را ندانست.
جمعه 19/4/1388 - 0:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته