ادبی هنری
لب ها به هنگام برون دهی بانگ و آواز ، بخش های مختلف بینش ما را به نمایش می گذارند .
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:41
ادبی هنری
ستایشگر همیشه بر ستایش شونده در حال پیشی گرفتن است . او یاد می کند و دلدار برآورده می سازد .
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:39
ادبی هنری
سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد .
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:37
ادبی هنری
سرانجام یک گره در زندگی نادان ، صدها گره باز نشدنی است
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:35
ادبی هنری
سخنهای پست آدمهای کوچک را همراه ، و خردمندان را فراری می دهد .
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:33
ادبی هنری
سرآمد دشواری و سختی دانایست ، و دانا چشم خویش را بر بسیاری از زیبایی های زود گذر گیتی خواهد بست .
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:30
ادبی هنری
سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدمهای پاک است .
چهارشنبه 13/6/1387 - 21:28
ادبی هنری
قلب مثل دو تا اتاق دیوار به دیوار هست كه یكی از اتاقها غم و دیگری شادی. می گن آرام بخند كه تو اتاق بقلی غم را بیدار نكنی
چهارشنبه 13/6/1387 - 19:25
ادبی هنری
عشق را وارد کلام کنیم تا به هر عابری سلام کنیم و به هر چهره ای تبسم داشت ما به آن چهره احترام کنیم زندگی در سلام و پاسخ اوست عمر را صرف این پیام کنیم عابری شاید عاشقی باشد پس به هر عابری سلام کنیم
چهارشنبه 13/6/1387 - 19:19
محبت و عاطفه
پرسید به خاطر كی زنده هستی؟ با اینكه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هیچ كس. پرسید پس به خاطر چه زنده هستی؟ با اینكه دلم فریاد میزد "به خاطر تو" با یك بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ چیز. ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟ در حالیكه اشك تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر كسی كه به خاطر هیچ زنده است
چهارشنبه 13/6/1387 - 19:17
