• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1610
تعداد نظرات : 122
زمان آخرین مطلب : 5033روز قبل
دعا و زیارت
أَرْبَعٌ لا یَدْخُلُ بَیتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ یَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ: الخِیانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1) ترجمه چهار چیز است كه اگر یكى از آنها در خانه اى وارد شود، ویران مى گردد و بركت خدا آن را آباد نمى كند: خیانت، دزدى، شرابخورى، و عمل منافى عفت! شرح كوتاه نه تنها خانه ها، كه اجتماعات نیز از این قانون بر كنار نیستند: هنگامى كه خیانت در اجتماعى نفود كند روح اعتماد از آن برچیده مى شود. و هنگامى كه سرقت در اَشكال مختلف در آن راه یابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد. و هنگامى كه میگسارى در میان آنها رایج گردد، افكارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت. و هنگامى كه دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنیان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آینده آنها به فساد كشیده خواهد شد. -------------------------------------------------------------------------------- 1. از نهج الفصاحه. [ 17 ]
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:17
دعا و زیارت
امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: إنَّ الأَشْیاءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَیْنَهَما اَلْفَقْرَ(1) ترجمه آن روز كه همه چیز با هم ازدواج كردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آمیخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد! شرح كوتاه همه چیزى در پرتو سعى و كوشش به دست مى آید این حقیقتى است كه اسلام به ما آموخته. تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشكلات، چیزى است كه با روح ایمان هرگز سازگار نیست. اینها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى كه مردم با ایمان باید در تمام جهات متّكى به خود و بى نیاز باشند. -------------------------------------------------------------------------------- 1. بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59 و تحف العقول، صفحه 158. [ 18 ]
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:17
دعا و زیارت
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: اَلْمُؤْمِنُ بَیْنَ مَخافَتَیْنِ: ذَنْبٌ قَدْ مَضَى لا یَدْرِى ما صُنْعُ اللهُ فیه وَ عُمْرٌ قَدْ بَقِىَ لا یَدرِى ما یَكْتَسِبُ فِیهِ(1) ترجمه انسان با ایمان همواره از دو چیز نگران است از گناهان گذشته خود كه نمى داند خدا با او چه رفتار مى كند، و از عمر باقیمانده كه نمى داند خود چه خواهد كرد! شرح كوتاه بارزترین نشانه ایمان، احساس مسؤولیت است، احساس مسؤولیت در برابر اعمالى كه انجام داده و احساس مسؤولیت در برابر وظایف و تكالیفى كه در پیش دارد. آن كسى كه این دو احساس را دارد همواره به فكر جبران كوتاهى هاى گذشته است; و همچنین در فكر پیدا كردن بهترین راه ممكن براى استفاده از فرصت هاى باقیمانده، و این هر دو رمز تكامل و پیشرفت یك انسان با یك ملت است، مردمى كه نه به اعمال گذشته مى اندیشند و نه به فكر ساختن آینده اند، افرادى بینوا و بدبختند. -------------------------------------------------------------------------------- 1. اصول كافى، جلد 2، صفحه 7. [ 16 ]
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:16
دعا و زیارت
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: ما رَأَیْتُ باكِیاً اَحسَنَ تَبَسُّماً مِنَ الْقَلَمِ!(1) ترجمه هیچ گریانى را ندیدم كه همچون قلم به زیبایى تبسم كند. شرح كوتاه قلم گویاى عواطف و ترجمان خرد آدمى است. قلم بنیان گذار تمدّن ها و گرداننده چرخ هاى جامعه است. قلم در گریه هاى مداوم خود شرح دردهاى جانكاه انسانها مى گوید و در تبسّمى كه همواره در میان دو لب دارد، نشاط عشق، و شوق حیات، و رمز زندگى و هزار گونه زیبایى نهفته است. ولى افسوس همین قلم هنگامى كه به دست نا اهل افتد از قطره هاى اشكش، قطره هاى خون مى ریزد و تبسّمش نیشخندى است بر عالى ترین ارزش هاى انسانى! -------------------------------------------------------------------------------- 1. از كتاب لطایف و ظرایف. [ 15 ]
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:14
دعا و زیارت
امام حسن(علیه السلام) مى فرماید: عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَكَّرُ فى مَأْكُولِه كَیْفَ لا یَتَفَكَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ وَیُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ(1) ترجمه عجب دارم از آنها كه به غذاى جسم خود مى اندیشند; امّا به غذاى روح خود نمى اندیشند، خوراك ناراحت كننده از شكم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاكت زا آكنده مى كنند. شرح كوتاه همان طور كه پیشواى بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذاى جسمانى خود سختگیرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمى برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمى گیرند، از غذاهاى مشكوك مى پرهیزند، و بعضى هزار گونه نكات بهداشتى را در تغذیه جسم رعایت مى كنند. امّا در غذاى جان، با چشم بسته، در لابه لاى ظلمت هاى بى خبرى، هرگونه غذاى فكرى مشكوكى را در درون جان خود مى ریزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبلیغات مشكوك یا مسموم همه را به آسانى مى پذیرند و این جاى بسیار شگفتى است. -------------------------------------------------------------------------------- 1. سفینة البحار ماده طعم.
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:14
دعا و زیارت
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: صَلاحُ حالِ التّعایُشِ وَ التَّعاشُرِ مِلاَمِكْیال ثُلْثَاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثَهُ تَغافُلٌ(1) ترجمه اصلاح وضع زندگى و معاشرت با پیمانه اى انجام مى شود كه دو سوّم آن هوشیارى است و یك سوّم آن بى اعتنایى و تغافل! شرح كوتاه هیچ كارى بدون مطالعه و نقشه و هوشیارى سر نمى گیرد، همچنین هیچ كارى بدون بى اعتنایى هم به سامان نمى رسد. به تعبیر بهتر و روشنتر: اگر ما بخواهیم بدون مطالعه و دقت كار كنیم مواجه با شكست خواهیم شد ولى اگر بخواهیم براى تمام احتمالات ممكن و حوادث پیش بینى نشده به هنگام انجام كارها خود را معطل سازیم به این آسانى قادر بر انجام كارى نیستیم و براى یك كار باید سال ها مطالعه كنیم، و نیز براى انتخاب دوست و شریك و همسر و مانند آن، لذا فرمود دو سوّم دقّت و یك سوّم بى اعتنایى. -------------------------------------------------------------------------------- 1. از كتاب تحف العقول، صفحه 267.
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:14
دعا و زیارت
أَلا لا خَیْرَ فى عِلم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ أَلا لا خَیْرَ فى قَرَائة لَیْسَ فیْها تَدَبُرٌ أَلا لا خَیْرَ فى عِبادَة لَیْسَ فیْها تَفَكُّرٌ(1) ترجمه آگاه باشید: دانشى كه در آن اندیشه نیست سودى ندارد! آگاه باشید: تلاوت قرآن كه در آن تدبّر نباشد نفعى ندارد! آگاه باشید: عبادتى كه در آن تفكّر نیست بى اثر است! شرح كوتاه انباشتن مغز از فرمول هاى علمى، و قوانین منطقى و اصول فلسفى و هرگونه دانشى مادامى كه با اندیشه صحیح، و جهان بینى روشن، و آشنایى با اصول زندگى انسانى، هماهنگ نباشد بسیار كم اثر است. همان طور كه خواندن آیات شریفه قرآن اگر با تدّبر و دقّت در عمق معانى آن همراه نباشد تأثیر آن ناچیز است، و عباداتى كه نور تفكّر و عقل بر آن نتابد جسمى است بى روح، و فاقد اثر عالى تربیتى است. -------------------------------------------------------------------------------- 1. از كتاب كافى جلد 1، صفحه 36 و تحف العقول.
پنج شنبه 28/3/1388 - 19:14
دعا و زیارت
قال على (علیه السلام): «یا كُمَیْلُ! سَمِّ كُلَّ یَوْم بِاسْمِ اللهِ، وَ قُلْ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ، وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللهِ، وَ اذْكُرْنا وَ سَمِّ بِاَسْمائِنا وَصَلِّ عَلَیْنا، وَ اَدِرْ بِذلِكَ عَلى نَفْسِكَ وَ ما تَحُوطُهُ عِنایَتُكَ، وَ تُكَفُّ شَرَّ ذلِكَ الْیَوْمِ اِنْ شاءَ اللهِ»; «اى كمیل! هر روز را با یاد خدا آغاز كن و ذكر «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ» را هر روز فراموش نكن، و توكّل بر خدا بكن (هر روز «تَوَكَّلت عَلَى الله» بگو) و همه روز یادى از ما كن (و صلوات بر ما بفرست). سپس به خودت و خانه ات و خانواده ات فوت كن. (با انجام این اعمال) به فضل خداوند از شرّ آن روز ایمن خواهى بود»(1). شرح و تفسیر انتخاب این جمله هاى چهارگانه و گذاردن آن ها در كنار هم، همان گونه كه بارها گفته ایم، بى جهت و تصادفى نیست. بلكه به خاطر رابطه اى است كه با یكدیگر دارند. امّا «بسم الله الرحمن الرحیم» به خاطر این كه هر كارى در فرهنگ اسلامى باید با یاد و نام خداوند شروع گردد و هر كار باارزشى بدون آن آغاز شود به سرانجام نمى رسد(2). -------------------------------------------------------------------------------- 1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 412. 2. شرح این مطلب در حدیث اوّل گذشت. [ 288 ] و امّا تكرار «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ» در هر روز بدین جهت است كه باور كنیم تمام قوّت ها و قدرت ها از اوست، و حایل و مانع بین ما و ناملایمات نیز آن قادر مطلق مى باشد. ما بدون اتّكا بر او نه توان انجام كارى را داریم و نه نیروى دفع موانع. و امّا واگذارى همه امور به خداوندِ عالمِ بر سرّ و آشكار و توكّل بر آن قدرت مطلق، بدین جهت است كه با تمام وجود به درگاهش عرض كنیم: «خدایا! ما از خود چیزى نداریم و بدون تكیه بر لطف تو و توكّل بر قدرت و علم تو، قادر بر هیچ كارى نیستیم. هر چه هست از ناحیه تو و به دست توست». و بالاخره در پایان با جمله اى كوتاه، به چهارده معصوم (علیهم السلام) متوسّل شویم. مثل این كه گفته شود: «اَللّهُمَّ صَلّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِه وَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ الاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ». انسان با انجام این اعمال چهارگانه و اعتقاد به مضامین آن، هر روزه از شرّ آن در امان خواهد بود، از هر شرّى; هم شرّ نفس خویشتن و هم شرّ شیاطین جنّ و انس و هم آفات و بلاها و حوادث گوناگون و خلاصه از هر نوع شرّى در امان خواهد بود. تخلّق به صفات الله مسأله مهمّ در اذكار الله تخّلق به ذكرهاست; یعنى ذكر نباید صرفاً لقلقه زبان باشد، بلكه باید در روح و جان انسان نفوذ كند و اثر بگذارد و انسان را به رنگ خودش درآورد. یك قطعه آهن سیاه سرد وقتى كه در درون آتش نهاده مى شود به رنگ آتش درمى آید و متخلّق به خُلق آتش مى گردد. بنابراین، ما هم كه این ذكرها را تكرار مى كنیم باید همراه با تكرار آن، تدریجاً پلى از زبانمان به قلبمان بزنیم و مضامین آن را باور كنیم.
پنج شنبه 28/3/1388 - 13:46
دعا و زیارت
قال على (علیه السلام): «یا كُمَیْلُ! اِنَّ ذُنُوبَكَ اكْثَرُ مِنْ حَسَناتِكَ، وَ غَفْلَتَكَ اَكْثَرُ مِنْ ذِكْرِكَ، وَ نِعَمَ اللهِ عَلَیْكَ اَكْثَرُ مِنْ عَمَلِكَ»; «اى كمیل! خطاهایت، از كارهاى خوبت بیش تر، و غفلتت از حضور قلبت فزون تر، و نعمت هاى پروردگار از قدرت شكرگزارى تو بیش تر است.(1)». شرح و تفسیر در تفسیر جملات سه گانه فوق باید به این نكات توجّه كرد: 1ـ این كه نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شكرگزارى انسان هاست مطلبى واضح و بدیهى است. به عنوان مثال، اگر نعمت بسیار ارزشمندِ چشم از انسان گرفته شود، چه مصیبت بزرگى رخ مى دهد! اگر انسان بخواهد تا آخر عمر تنها شكر همین یك نعمت را بجا آورد، آیا قادر خواهد بود؟ چشمه جوشانى كه در چشم انسان ها وجود دارد و دائماً سطح چشم را مرطوب نگه مى دارد، و اگر نباشد پلك ها چشم را آزار خواهند داد و در مدّت زمان كوتاهى بینایى انسان را از بین خواهند برد، و چاه فاضلابى كه اضافه آب چشم را جذب مى كند و اگر نباشد انسان دائماً گریان و صورتش خیس خواهد بود! آیا این ها -------------------------------------------------------------------------------- 1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 415. [ 286 ] نعمت هاى بزرگ الهى نیستند؟ اگر یكى از این ها نبود (چشمه جوشان، یا چاه فاضلاب) چه مى شد؟ گاهى از اوقات نعمت هایى داریم كه در طول زندگى متوجّه آن نمى شویم! حقیقتاً كه نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شكرگزارى ما انسان هاست. 2ـ امّا جمله دوم: «وَ غَفْلَتَكَ اَكْثَرُ مِنْ ذِكْرِكَ»، با یك محاسبه ساده آن را هم تصدیق خواهیم كرد. در طول شبانه روز چقدر به یاد خدا هستیم؟ تمام نمازهاى شبانه روزى ما چقدر طول مى كشد؟ در مدّتى كه مشغول خواندن نماز هستیم، چقدر به یاد خدا هستیم؟ اگر به یاد خدا باشیم، همه گمشده ها را در نماز نمى یابیم! كیست كه دائماً متوجّه خدا باشد؟ آیا در حال خواب و كار به یاد خدا هستیم؟ بله، اولیاء الله در حال خواب هم به یاد خدا هستند، ولى آن ها انگشت شمار هستند. نتیجه این كه مدّت زمان غفلت از یاد خدا، بیش تر از زمان حضور قلب است. 3ـ امّا جمله سوم: «اِنَّ ذُنُوبَكَ اكْثَرُ مِنْ حَسَناتِكَ»، نیز با قدرى تفكّر روشن مى شود. متأسّفانه بسیارى از گناهان را گناه نمى شمریم! دروغ ها، تهمت ها غیبت ها، ناشكرى ها، شایعه سازى ها، نقل شایعات، تمسخر دیگران و مانند آن. یا برخى كارها شایسته شخصیّت انسان نیست، ولى انجام مى دهیم! مثل پرگویى، نماز بى حضور قلب، نمازى كه شك بین 3 و 4 و 5 مى كنیم، اتلاف وقت و مانند آن. و گاهى حسناتى را انجام مى دهیم كه به ظاهر حسنه است، ولى هنگامى كه در آن دقیق مى شویم مى بینیم كه عبادت نیست. بنابراین گناهان ما از حسنات ما بیش تر است. سؤال: هدف حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) از این جملات سه گانه چیست؟ پاسخ: هدف حضرت این است كه مبادا ما خود را از خداوند طلبكار بدانیم، بلكه باید همواره خویش را بدهكار پروردگار حساب كنیم و به فكر جبران باشیم. یكى از رموز تكامل همین است كه خود را ناقص بدانیم. آن كس كه خود را كامل مى داند، اوّل بدبختى و توقّف اوست. [ 287 ]
پنج شنبه 28/3/1388 - 13:45
دعا و زیارت
قال على (علیه السلام): «اَلا لا خَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ، اَلا لاخَیْرَ فى قِرائَة لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ، اَلا لاخَیْرَ فى عِبادَة لا فِقْهَ فیها»; «آگاه باشید! علمى كه در آن فهم نباشد فایده اى ندارد. بدانید! قرائت قرآن اگر همراه با تدبّر و اندیشه (در معانى آن) نباشد بى فایده است. آگاه باشید! عبادتى كه در آن تفكّر و اندیشه نباشد خیرى ندارد»(1). شرح و تفسیر سؤال: در جمله اوّل مى خوانیم: «علمى كه در آن فهم نباشد خیرى ندارد» مگر مى شود علم و دانشى بدون تفهّم حاصل گردد؟ پاسخ: بله، بسیار است علم و دانش هایى كه حاصل آن تنها ذخیره كردن مشتى دانستنى ها و قواعد یا فورمول هاى خشك است كه صاحب آن، در آن تفكّر نمى كند و به نتیجه آن نمى اندیشد. دانشمندى كه توانست هسته اتم را بشكافد و این نیروى عظیم را آزاد كند، براى چه هدفى این كار را كرد؟ آیا هدفش نابودى همه موجودات زنده و از بین بردن تمام آثار حیات و زندگى در شهر «ناكازاكى» و «هیروشیماى» ژاپن بود، كه هنوز هم بعد از ده ها سال متأسّفانه آثار شوم آن موجود است!؟ -------------------------------------------------------------------------------- 1. اصول كافى، كتاب فضل العلم، باب صفة العلماء، حدیث سوم. [ 282 ] یا منظورش تولید نیروگاه هاى برق بود، تا به وسیله آن جهان را روشن كند و چرخ هاى كارخانجات را به گردش درآورد و استفاده هاى مثبت فراوان دیگر از آن بشود؟ متأسّفانه بسیارى از دانشمندان مادّى در علوم و دانش هاى خویش تفهّم ندارند، بدین جهت دنیا تبدیل به ظلمتكده اى مى گردد. دنیایى كه دانشمندان آن هدفى جز لذّات مادّى ندارند و براى آن ها تفاوتى نمى كند كه با اختراعات و اكتشافات آن ها كارخانجات داروسازى فعّال شود یا كارخانجات بمب سازى، بلكه هر كدام درآمد بیش ترى عاید آن ها كند و دلارهاى فزون ترى به جیب آن ها سرازیر نماید، همان را ترجیح مى دهند! چنین دنیایى حقیقتاً ظلمتكده و چنان دانشى در حقیقت زیانبار است! در جمله دوم مى خوانیم: «آگاه باشید تلاوت قرآن اگر توأم با اندیشه نباشد سودى ندارد» آرى، بسیارند كسانى كه قرآن تلاوت مى كنند، ولى مورد لعن قرآن هستند(1)! زیرا به دستورات این نسخه شفابخش آسمانى عمل نمى كنند; آن ها هنگامى كه آیات مربوط به غیبت را مى خوانند، در حالى كه خود غیبت مى كنند مورد لعن این آیات قرار مى گیرند! هنگامى كه آیات مربوط به ربا را قرائت مى كنند، در حالى كه آلوده به این گناه بزرگ و كثیف هستند، مورد لعن آیات ربا واقع مى شوند! و همچنین در سایر آیاتى كه به آن عمل نمى كنند. «تدبّر» از ریشه «دَبْر» (بر وزن ابر) گرفته شده و به معناى عاقبت اندیشى است، تلاوت كننده قرآن هنگام تلاوت آیات شریفه باید به عاقبت كسانى كه آیات تلاوت شده در مورد آن ها سخن مى گوید بیندیشد -------------------------------------------------------------------------------- 1. میزان الحكمة، باب 2311، حدیث 16250، (جلد 8، صفحه 90). [ 283 ] كه قرائت یك آیه همراه با تدبّر از یك ختم قرآن بى تدبّر ارزشمندتر است! در جمله سوم مى فرماید: «عبادت بدون تفكّر هم فایده اى ندارد». آیا هنگامى كه در مقابل پروردگار مى ایستیم و آیات بلند و پرمحتواى سوره حمد را مى خوانیم، در معانى آن آیات تفكّر مى كنیم؟ وقتى به (اِیّاكَ نَعْبُدُ وَ اِیّاكَ نَسْتَعینُ)مى رسیم، نگاهى به قلب خویش كنیم و ببینیم آیا حقیقتاً فقط خدا را مى پرستیم و فقط از او كمك مى گیریم؟ یا هواى پرستى، مال پرستى، مقام پرستى در كُنج دل ما جایى براى پرستش خدا نگذارده است!؟ هنگامى كه به تشهّد مى رسیم و به یگانگى خداوند شهادت مى دهیم، سرى به قلب خویش بزنیم و ملاحظه كنیم كه آیا هیچ بتى در خانه قلب ما وجود ندارد، یا این خانه خدا به اشغال انواع بت ها در آمده است؟ آرى باید عبادت همراه با تفكّر باشد، چرا كه یك عبادت همراه با تفكّر مى تواند سرنوشت ما را متحوّل و دگرگون نماید.
پنج شنبه 28/3/1388 - 13:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته